PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آفات و بیماری های گیاه برنج



*مرتضی
24th April 2010, 09:52 PM
(http://delo.blogfa.com/post-5.aspx)
عامل بیماری:Pyricularia grisea
علایم بیماری:
علایم این بیماری در تمام قسمتهای هوایی از جمله برگ،ساقه؛خوشه،پوشش شلتوک و دانه دیده می شود .برخی از کارشناسان بیماری بلاست را به دو مرحله بلاست برگ (قبل از ظهورخوشه) و بلاست خوشه (بعد از ظاهر شدن خوشه) تقسیم می کنند .بلاست برگ در مراحل اولیه رشد و در شرایط مساعد جوی ،ممکن است سبب مرگ بوته ها گردد.در روی برگ علایم بیماری به صورت لکه های دوکی با مرکز خاکستری مایل به سفید و حاشیه قهوه ای تا قهو ه ای قرمز ظاهرمی گردند.شکل و رنگ لکه ها،بسته به شرای محیطی ،سن لکه ها و درجه حساسیت برنج متغییر است.لکه ها ابتدا کوچک هستند سپس توسعه پیدا می کنند و غالبا به عرض 0.5و به طول 1-1.5 سانتی متر می رسند. توسعه ی لکه ها در ارقام حساس بیشتر می باشد و ممکن است دور لکه ها را هاله ای زرد رنگ فرا گیرد ولی در ارقام خیلی مقاوم فقط خالهای قهوه ای کوچک به اندازه سر سوزن ظاهر می گردند.در ارقام با مقاومت متوسط لکه های کوچک بیضوی تا گرد،به طول کمتر از یک میلی متر با حاشیه قهوه ای روی برگ مشاهده می شوند.شدیدترین مرحله بیماری موقعی است که گردن خوشه،مورد حمله قرار گیرد. در این صورت پوسیدگی قهوه ای در گردن خوشه می شود و موجب قطع جریان شیره غذایی از ساقه به خوشه می گردد.اگر آلودگی در مراحل اولیه تشکیل خوشه باشد دانه در خوشه تشکیل نمی شود. در صورتی که آلودگی خوشه بعد از به خوشه رفتن ایجاد شود در این صورت دانه ها تشکیل می گردد.ولی در اثر سنگینی دانه ها سر خوشه سمت زمین خم می شود.خسارت بیماری موقعی قابل توجه خواهد بود که زمان ظهور خوشه ها مصادف با بارندگی فصلی و مساعد شدن شرایط جوی می باشد.
http://www.imtech.res.in/raghava/rbpred/lesion.jpg
http://www.apsnet.org/education/K-12PlantPathways/NewsViews/Images/riceblast2.jpg
چرخه بیماری:
قارچ عامل بیماری بلاست زمستان را به صورت میسلیوم در بقایای آلوده برنج، کاه و کلش و بعضی از علفهای هرز به سر می برد و یا اینکه به صورت میسلیوم و اسپر در روی بذور حاصل از مزرعه آلوده وجود دارد. وقتی در هار شرایط جوی برای رویش میسلیوم و جوانه زدن اسپر مساعد گردد، میسلیوم ها در روی کاه وکلش رشد کرده و تشکیل کنیدیوفر می نماید و روی این کنیدیوفرها ، کنیدی ها تشکیل می شود. ا وزش باد کنیدی ها در هوا پراکنده گردیده و این کنیدی های معلق در هوا روی برگهای برنج قرار می گیرند. در صورت مساعد ودن شرایط اسپور جوانه زده و به داخل سلول نفوذ کرده و ایجاد علائم می کند.
http://www.aragriculture.org/images/diseases/rice/sheath4.gif
مبارزه:
1- کاشت ارقام مقاوم و یا ارقامی که موقع خوشه دهی آنها مصادف با بارندگی فصلی نباشد.
2- تنظیم زمان کاشت به طوری که بوته زودتر از بارندگی اواخر تابستانبه خوشه بروند.
3- جمع آوری بقایای آلوده یا زیر خاک کردن آنها با شخم عمیق.
۴- ضد عفونی بذر به نسبت دو در هزار با استفاده از قارچکش بنومیل، تیرام ،توپسین تیرام و یا ویتاواکس تیرام تو صیه می شود

*مرتضی
24th April 2010, 09:54 PM
عامل بیماری:Magnaporthe salvinii
علایم بیماری:بیماری و خسارت آن معمولا در اواخر فصل رشد در بوته ها ظاهر می گردد که به صورت لکه های کوچک نامنظم مایل به سیاه روی خارجی ترین غلاف های برگ نزدیک به سطح آب می باشد.در ناحیه آلوده ممکن است اسکلرت های قارچ تشکیل شوند.با گذشت زمان بیماری به غلاف های داخلی و ساقه نفوذ می کند. غلاف در اثر آلودگی پوسیده و خشک می گردد. بعد از آلودگی ساقه در نزدیک به سطح زمین فاصله چند میان گره نیز آلوده می شوند و بعد از پوسیدگی به رنگ سیاه در می آیند. آلودگی ساقه و پوسیدگی میان گره ها سبب ورس و افتادن سا قه ها به زمین می گردد.ساقه های آلوده معمولا کوتاهتر شده، در صد پوکی دانه های آن بیشتر می شود.آلودگی گاهی از خزانه شروع می شود ولی علایم بیماری ممکن است در مرحله پنجه زنی و حتی قبل ازآن دیده شود .اوج آلودگی در زمان برداشت محصول است.
مبارزه:شناسایی و کاشت ارقام در کاهش خسارت موثر است.از بینبردن بقایای آلوده و سا قه های باقیمانده در زمین در کنترل بیماری موثرند.

*مرتضی
24th April 2010, 09:56 PM
عامل بیماری:Gibberella fujikuroi
علایم بیماری: علایم بیماری غالبا با دراز و باریک شدن نشا یا بوته ها در مزرعه نمایان می گردند .گیاهچه های آلوده معمولا چندین سانتی متر طویل تر از گیاهچه های سالم شده،به رنگ سبز روشن یا زرد در می آیند.این زردی از انتهای بوته شروع می شود. عده ای از گیاهچه ها در خزانه و تعدادی پس از انتقال به مزرعه از بین می میرند.عده ای از نشا ءهای آلوده ممکن است علایم فوق را نداشته باشند،حتی ممکن است کوتاه هر از نشاءهای سالم باشند.این تفاوت به نژاد عامل بیماری، حرارت و رطوبت محیط بستگی دارد.نشاءهای به ظاهر سالم وقتی به مزرعه منتقل می گردند تدریجا به رنگ سبز روشن در می آمده،سریعا رشد کرده،باریک و دراز می گردند. بوته های آلوده در مواقع بارندگی خفیف و تابش نور خورشید به آسانی از بوته های سالم متمایز و قابل تشخیص می باشند. تعداد پنجه در بوته های آلوده کم و برگهای آن پس از دیگری از پایین به رنگ قهوه ای در می آمده، لوله ای می شوند و می میرند. گاهی بوته های آلوده تا مرحله بلوغ بقاء خود را حفظ کرده، ولی چند خوشه کوچک و تو خالی و یا حاوی بذر چروکیده تولید می کنند .در مزراع با آب فراوان محل طوقه سیاه شده ولی در مزراع با آب کم علاوه بر سیاه شدگی محل طوقه قارچ به صورت قشر متراکم سفید رنگ یا ارغوانی مشاهده می شود که میسلیوم های قارچ می باشد و تعداد زیادی کنیدی هم روی ان تشکیل می گردند. غالبا از محل بند اول ساقه، ریشه های نابجا ایجاد می شوند .این ریشه ها ابتدا به رنگ سفید کرم بوده،ولی بعدا به رنگ قهوه ای تیره در می آیند در حالی که ریشه های بوته در خاک سفید رنگ هستند.اگر برش طولی به ساقه داده شود در قسمت گره ها دارای بافت اسفنجی قهوه ای رنگ بوده ،از میسلیوم سفید قارچ پوشیده می شود.
http://www.inra.fr/hyp3/images/6032342.jpg
مبارزه: شناسایی و استفاده از ارقام مقاوم و کاشت بذر سالم در کاهش بیماری موثر است.برای جلوگیری از بیماری و کاهش خسارت ضد عفونی بذر قبل از کاشت توصیه می شود.برای ضد عفونی بذر می توان از سموم ویتاواکس،ویتاواکس تیرام،بنومیل و غیره به نسبت 5/1-2 در هزار استفاده نمود.

*مرتضی
24th April 2010, 09:58 PM
(http://delo.blogfa.com/post-2.aspx)
عامل بیماری:Rhizoctonia solani
علایم بیماری: علایم بیماری ابتدا به صورت نقاط آبسوخته در غلاف برگ ظاهر می شود.نقاط آلوده به شکل بیضوی کشیده یا گاهی نامنظم به طول 1 تا 3 سانتی متر به رنگ سبز خاکستری نمایان می گردند.مرکزلکه ها به تدریج خاکستری متمایل به سفید و حاشیه ی آنها قهوه ای می شود. آلودگی در مزرعه ابتدا در غلاف پایین و در نقطه ی تماس با سطح آب ظاهر می گردد. وقتی شرایط جوی برای رشد قارچ فراهم باشد آلودگی به برگ نیز سرایت می کند و ممکن است تمام برگهای گیاه خشک شوند. در شمال ایران غالبا رشد غلافهای آلوده محدود می شود و برگها به صورت موضعی از بین می روند. در بوته های آلوده به علت اینکه آب ومواد غذایی کافی به خوشه نمی رسد دانه های آن باریک می شوند و یا ممکن است دانه های آن باریک می شوند و یا ممکن است دانه ای در خوشه تشکیل نشود.دانه های باریک در موقع آسیاب کردن خرد می گردند. همچنین بوته های برنج ممکن است در اثر آلودگی به این بیماری ورس نمایند.
http://www.apsnet.org/online/archive/1-29.jpg
http://plantpathology.tamu.edu/Texlab/Grains/Rice/Images/krausz1.jpeg
مبارزه: 1- کاشت ارقام مقاوم و یا با مقاومت نسبی بالاتر 2- جمع آوری و از بین بردن بقایای گیاهی آلوده 3- اجتناب از مصرف بیش از حد کود ازته 4- کاشت برنج در زمان مناسب 5- رعایت فاصله ی به خصوص در ارقام پر پنجه 6- استفاده از سموم بنومیل(بنلیت)به نسبت یک کیلو در هکتار و یا والیدامایسین به نسبت دو لیتر در هکتارموثر است.

*مرتضی
24th April 2010, 09:59 PM
عامل بیماری:Helminthosporium oryzae
علایم بیماری: علایم بیماری بصورت ظهور لکه های قهوه ای در روی برگ، ساقه،پوسته ی شلتوک است و بیشترین خسارت را غالبا برگهای خزانه می بینند.در صورتی که آلودگی درخزانه شدید باشد از دور منظره سوختگی به خود می گیرد.لکه ها ابتدا ریز هستند سپس بزرگ می شوند و به شکل گرد یا بیضوی تغییر کرده،مرکز آنها خاکستری می گردند.پیرامون لکه را غالبا هاله ای زرد فرا می گیرد.روی پوسته شلتوک ممکن است لکه های قهوه ای تیره تا سیاه ظاهر می شوند و دانه های آلوده نیز ممکن است به رنگ سیاه ،چروکیده و غیره قابل استفاده گردند.این بیماری بیشتر در زمینهای شنی و باتلاقی که از نظر مواد غذایی فقیرند شیوع دارد. کمبود منگنز و منیزیم سبب حساسیت بیشتر برنج به این بیماری می گردد.
http://plantpathology.tamu.edu/Texlab/Grains/Rice/Images/krausz3.jpeg
مبارزه: جمع آوری و از بین بردن بقایای گیاهی آلوده وتقویت زمین در کنترل بیماری موثر است.در مبارزه شیمیایی می توان شلتوکها را قبل از کشت با قارچکش ویتاواکس تیرام به نسبت 2 در هزار به طریق خشک ضد عفونی نمود.ضمنا شلتوکها را قبل از کاشت می توان به مدت 10-16 ساعت در محلول دو در هزار این سم یا توپسین خیس کرد و سپس کشت نمود.

*مرتضی
2nd July 2010, 03:17 PM
مقدمه:
برنج يكي از مهم ترين و قديمي‌ترين محصولات زراعي است كه در دنيا كشت شده و از دانه آن به عنوان غذا استفاده مي‌گردد، بطوري كه غذاي بيش از نيمي از مردمان مناطق گرمسيري و نيمه‌گرمسيري را تشكيل مي‌دهد. برنج در دنيا داراي سابقه پنج هزار ساله بوده كه ابتدا در جنوب شرقي آسيا (هندوچين) كشت آن آغاز گرديده و سپس به ساير نقاط دنيا گسترش يافته است. در حال حاضر 90 درصد برنج دنيا در جنوب‌ شرقي آسيا توليد مي‌گردد و در خارج از آسيا كشورهاي برزيل و ايالات متحده با توليد نيم درصد برنج مصرفي جهان، داراي سابقه دو هزار ساله بوده و استان هاي گيلان و مازندران از مناطق مهم توليد برنج در ايران به شمار مي‌روند، البته غير از اين دو استان در 16 استان ديگر كشور نيز برنج كشت مي‌گردد(3).
گونه زراعي مهم برنج Oryza sativa L.از خانواده Poaceae بوده كه داراي تنوع ژنتيكي و توان سازگاري بالايي است و گونه زراعي ديگر آن ( oryza glabrima Steud) است كه در جنوب آفريقا كشت مي‌شود(3)
گياه برنج در طول دوره رشد در معرض آسيب عوامل زيان‌آور مختلف قرار مي‌گيرد كه يكي از عمده‌ترين آنها، قارچهاي بيماريزاي گياهي هستند. در بين بيماريهاي قارچي، بلاست بيشترين اهميت اقتصادي را دارد. گرچه تخمين درستي از ميزان كاهش محصول توسط اين بيماري در ايران وجود ندارد، ولي به علت گرايش كشاورزان به كشت ارقام محلي حساس و مساعد بودن شرايط محيطي، همه ساله كشت برنج با كاهش محصول مواجه ميشود(26).
بيماري بلاست كه در اثر قارچPyricularia grisea( Cooke) Sacc ناشي مي‌گردد، به علت گسترش وسيع و بر باد دادن محصول در شرايط مساعد، عموماً به عنوان بيماري اصلي برنج به شمار مي‌رود. اين بيماري تا كنون از 85 كشور جهان گزارش شده است و مي‌توان گفت هر جايي كه برنج بصورت تجاري و وسيع كشت مي‌شود، اين بيماري نيز وجود دارد. (21،19) اگر گياه در مرحله نشائي و يا پنجه زني مورد حمله قرار گيرد، معمولاً از بين مي‌رود.آلودگي گردن خوشه‌ها باعث كاهش محصول مي‌گردد (26). (به عنوان مهمترين بيماري برنج در اكثر كشورهاي برنج‌خيز از جمله ايران بشمار مي‌رود ) به دليل اهميت بيماري بلاست تحقيقات گسترده‌اي براي كنترل آن از جنبه‌هاي مختلف صورت گرفته است، از جمله شناسايي و مصرف انواع قارچكشها، شناسايي منابع ژني مقاومت و تهيه ارقام اصلاح شده مقاوم، معرفي سيستم‌هاي پيش‌آگاهي و بررسي عوامل اثرگذار در شدت و كاهش بيماري مانند عناصر غذايي، رطوبت، حرارت و.... در سالهاي اخير كنترل بيولوژيكي اين بيماري نيز موضوع تحقيق بسياري از محققين بوده است (20).
تاريخچه:
بيماري بلاست داراي تاريخچه نسبتاً طولاني است كه به زمان هاي دور يعني نيمه اول قرن هيجدهم ميلادي بر ميگردد(32). سونگ اينگ شين از چين احتمالاً اولين كسي بود كه در سال 1637 در كتاب خود تحت عنوان استفاده از منابع طبيعي راجع به بيماري بلاست بحث كرد و از آن بعنوان سوختگي گياهچه برنج نام برد. درآن زمان علت اصلي بروز بيماري را گرما يا تب مي‌دانستند و شايد به همين خاطر آنرا بيماري تب برنج (rice fever disease) مي‌ناميده‌اند (26).
هم اكنون بيماري بلاست يكي از گسترش يافته‌ترين بيماري‌هاي گياهي بوده و تا سال 1981 وقوع آن در 85 كشور ثبت شده است. گسترش بيماري چنان است كه در هر جا كه برنج بصورت تجارتي و در مقياس وسيع كشت مي‌شود، بيماري وجود دارد و عامل آن قدرت سازگاري فوق‌العاده‌اي با شرايط محيطي مختلف دارد(32). چنانكه در خاورميانه كه برنج در شرايط حرارتي بالا و رطوبت نسبي پائين به صورت غرقابي كشت ميشود، قارچ عامل بيماري فعال است و گره‌هاي گياه برنج را درست در بالاي سطح آب آلوده مي‌كند، بدون اينكه علائمي از بيماري روي برگها و ساير بافت‌هاي گياه ظاهر شود(26).
در ايران احتمالاً اين بيماري از سالهاي قبل در استانهاي گيلان و مازندران وجود داشته و در اصطلاح محلي به آن پرسوز يا گل خشك گفته مي‌شد ، ولي گزارش مكتوب آن توسط شريف صورت گرفت كه براي اولين بار در سال 1328 از لاهيجان آنرا جمع‌آوري نمود(17و19). هم اكنون اين بيماري در داخل كشور گسترش زيادي دارد و علاوه بر گيلان و مازندران در ساير نقاطي كه كشت و كار برنج در آنها رواج دارد نيز شيوع پيدا كرده است(19) . اين بيماري تا سال 1348 كه خسارت قابل توجهي به محصول برنج در شهرستان رودسر وارد كرد، اهميت چنداني نداشت. علت شيوع اين بيماري در مزارع شمال كشور به احتمال بسيار قوي مربوط به استفاده از كود شيميايي نيتروژنه مي‌باشد كه مصرف آن از حدود سالهاي 47-1346 در اين مناطق رايج شد. در ايران علاوه بر استان‌هاي شمالي در بسياري از مزارع برنج مناطق ديگر از جمله فارس، خوزستان و كهكيلويه و بوير‌احمد نيز اين بيماري وجود دارد ودر برخي از سالها، با فراهم شدن شرايط مساعد،بصورت اپيدمي درآمده و سبب كاهش محصول مي‌شود (17،25).
در ايران خسارت بيماري در سال 1353 تقريباً 10 درصد كل محصول برنج گيلان بر‌آورد گرديد. از آن سال به بعد هر ساله بيماري بلاست سبب كاهش محصول در ارقام محلي مي‌شود و در بعضي از سال‌ها به علت تداوم بارندگي و كاهش دما در تابستان خسارت شديدي در ارقام زود‌رس و زود كاشت، مخصوصاً در شرق گيلان به بار آورده‌است، بطوريكه محصول بعضي مزارع وحتي بعضي روستا‌ها قابل برداشت نبود. در اپيدمي سال 1373 بيماري مذكور در گيلان، بيشترين خسارت در مزارع شهرستان رودسر در زود كشت و درارقام زودرس نظير ارقام رضا‌جو، لاهيجاني‌جو و سنگ‌طارم كه در مرحله ظهور خوشه و خوشه دهي بودند، مشاهده گرديد در حاليكه ارقام اصلاح شده مقاوم مثل سپيدرود و بجار هيچگونه خسارت و علايمي از بيماري نداشتند. بيماري در مزارع قسمت غربي روستاي سوركوه، سوختگي شديد برگها و آلودگي 80 تا 100% خوشه‌ها در رقم رضا‌جو را بدنبال داشت. ميزان آلودگي در مزارع زود كشت روستاي پيش‌بيجار املش 60 تا 70% و در روستاي جورگواسر100% بود. خسارت وارده به 200 هكتار از محدوده 400 هكتاري مورد بازديد در اپيدمي سال 1373 در روستاهاي كلان‌كلايه، گرماب‌سرا، كهنه سرا و سيور، بين 10 تا 100% برآورد گرديد (21).
عامل بيماري:
قارچ عامل بيماري تحت نام Pyricularia grisea(Cook) Sacc ناميده مي‌شود. اين قارچ از كلاس قارچهاي ناقص بوده و فرم جنسي قارچ Magnaporthe grisea (Hebert) Barr مي‌باشد(20). ميسليوم قارچ پريكولاريا داراي ديوار عرضي است. كنيديوفرهاي قارچ از ميسليوم منشعب مي‌گردند. روي اين كنيديوفرها، كنيدي‌هاي گلابي شكل كه داراي سه سلول مي‌باشند و به صورت تكي يا گروهي توليد مي‌شوند. كنيدي‌ها بوسيله دنباله‌اي به كنيديوفر چسبيده و از همين محل نيز از آن جدا مي‌گردند. يك تا 20 كنيدي ممكن است روي هر كنيديوفر توليد شود. قسمت پايه كنيديوفر باد كرده زيتوني تا دودي شكل و وقتي به طرف بالا مي‌رود، كم رنگ‌تر مي‌شود. كنيديها از نظر اندازه و شكل قابل تغيير، گلابي شكل تا تخم‌مرغي در پايه پهن و در انتها باريك هستند. كنيديها از سلولهاي پايه و انتهايي و گاه گاهي از سلول وسطي نيز جوانه مي‌زنند. اندازه كنيديهاي قارچ بطور قابل توجهي در ميان ايزوله‌هاو در شرايط محيطي مختلف با هم فرق مي‌كند، ولي بطور كلي در بررسيهاي انجام شده معلوم شده است كه اندازه كنيديهايي كه در درجه حرارت بالا تشكيل مي‌شوند، بلندتر از آنهايي است كه در درجه حرارت پايين‌تر توليد مي‌شوند. عامل بيماري بلاست روي محيطهاي مصنوعي به سادگي رشد كرده و توليد اسپور مي‌نمايد. رنگ ميسليوم در نژادهاي مختلف قارچ روي محيطهاي مختلف با هم فرق دارند.بعضي از نژادهاي اين قارچ روي محيطهاي مصنوعي اسپورزائي كمتري داشته و همين‌طور اندازه كنيديها در نژادهاي مختلف روي محطهاي كشت مختلف با هم فرق دارد (19 ، 17 )
علائم بيماري:
بيماري بلاست قادر است به تمام قسمتهاي هوائي بوته برنج حمله نمايد ولي نشانه‌هاي ظاهري آن بيشتر روي برگها قابل رويت است (19).
قارچ عامل بيماري بلاست به برگ، غلاف برگ، گره‌هاي مياني ساقه، گردن خوشه و خوشه حمله نموده و روي هر يك علايمي را ايجاد مي‌نمايد. شكل و اندازه لكه ها روي برگها با توجه به شرايط محيطي، سن گياه، سن لكه و ميزان مقاومت ميزبان متغير است. روي برگ، لكه‌ها ابتدا به صورت نقاط آب جذب كرده ظاهر شده و سپس به صورت لوزي شكل كه در دو انتها نوك‌دار است در مي‌آيند. شكل و رنگ لكه‌ها روي ارقام مختلف وبسته به شرايط آب و هوايي و مقدار كود ازته مصرفي تفاوت دارد. لكه‌هاي موجود روي ارقام حساس و در شرايط مساعد به سرعت بزرگتر شده و به هم متصل مي‌شوند و در نتيجهمنتهي به سوختگي برگ مي‌گردند. (17).
روي گردن خوشه، لكه‌هاي قهوه‌اي رنگ از محل بند گردن شروع شده و در دو طرف پيشروي مي نمايند. در اين حالت كه به بلاست گردن معروف است، گردن خوشه پوسيده شده وخوشه از همين نقطه شكسته وآويزان مي‌شود و نهايتاً پس از خشك شدن، در مرحله برداشت از ساقه جدا مي‌گردند (17)
خسارت اصلي بيماري بلاست در مرحله خوشه مي‌باشد و ميزان آن بستگي به زمان آلودگي دارد، به طوريكه اگر آلودگي بلافاصله پس از ظهور خوشه اتفاق افتد، خوشه كاملاً پوك و به رنگ سفيد در مي‌آيد كه مشابه حالت خوشه سفيدي در خسارت نسل دوم كرم ساقه خوار برنج مي باشد، ولي علايم قهوه اي شدن گردن خوشه آن را از خسارت خوشه سفيدي كرم ساقه خوار جدا مي‌كند. در عوض هر چه آلودگي ديرتر ظاهر شود، خسارت وارده كمتر خواهد بود و دانه‌هاي كمتري پوك مي شوند، ولي اندازه دانه‌ها تا حدود زيادي كوچكتر خواهد شد و حالت شكنندگي دارند كه اين امر در مرحله تبديل منجر به افزايش خرد برنج(نيم دانه) مي‌شود. بنابراين علاوه بر خسارت كمي، خسارت كيفي نيز ايجاد مي‌كند (25).
علايم بيماري روي بند به صورت لكه‌هاي خاكستري مايل به سياه است كه معمولاً روي بندها يا گره هاي پاييني ساقه، نزديك سطح ايست آبي در مزرعه ظاهر مي‌شوند. بروز شديد اين علايم و پوسيده شدن بندها منجر به ورس يا خوابيدن برنج در مزرعه مي‌شود(17 ).
يكي ديگر از قسمتهاي گياه كه مورد حمله قارچ عامل اين بيماري قرار مي‌گيرد، قسمت يقه برگ است كه collar blast ناميده مي شود. اين علايم نسبت به ديگر علايم ذكر شده خيلي كمتر در مزارع مشاهده‌مي‌گردد(25).
سنبلچه‌ها نيز مورد حمله قارچ عامل بلاست قرار مي‌گيرند و به سرعت علائم بيماري (5 – 4 روز ) بعد از آلودگي ظاهر مي‌شود و دانه‌هاي سنبلچه را پوك مي‌نمايد. سنبلچه‌هاي آلوده يكي از كانونهاي مهم آلودگي در مرحله خوشه و همچنين براي ارقام ديررس مي‌باشد.(17)
چرخه بيماري:
قارچ عامل بيماري بلاست زمستان را به صورت ميسليوم در بقاياي آلوده برنج و كاه وكلش به سر مي‌برد و يا اينكه به صورت ميسيليوم و اسپور در روي بذور حاصل از مزرعه آلوده وجود دارد. وقتي در بهار آينده شرايط جوي براي رويش ميسيليوم و جوانه زدن اسپور مساعد گرديد، ميسيليوم‌ها در روي كاه وكلش رشد كرده و تشكيل كنيديوفر نموده و روي اين كنيديوفرها،كنيديها تشكيل مي‌شوند. كنيديهاي معلق در هوا روي برگهاي برنج قرار گرفته و در صورتي كه شرايط براي جوانه زدن و نفوذ به داخل ميزبان مساعد باشد، جوانه زده و تشكيل آپروسوريوم مي‌نمايند. سپس از آپروسوريوم لوله تندش بيرون آمده و از طريق روزنه‌ها نيز وارد نبات ميگردد و در صورت حساس بودن ميزبان تعدادي از سلولها از بين رفته و علائم بيماري بصورت لكه‌هاي لوزي شكل روي برگها ظاهر مي‌شود. لكه‌هاي موجود روي برگها در مرحله خوشه مي‌توانند براي آلودگي خوشه‌ها اسپور توليد نمايند. باتوجه به سرعت تكثير اسپورهاي قارچ بلاست، اگر شرايط جوي مناسب ادامه پيدا كند، در يك فاصله زماني كوتاه( تقريباً حدود 15- 10 روز بعد از ظهور بيماري در مزرعه) تراكم بيماري شدت يافته و در ارقام حساس حالت سوختگي بوجود مي‌آورد(17)
توسعه و گسترش بيماري بستگي كامل به عوامل جوي دارد. رطوبت نقش مهمي در گسترش بيماري داشته و كنيديهاي قارچ موقعي روي برگ توليد خواهند شد كه رطوبت نسبي هوا حدود 93% و يا بيشتر باشد و در مواقعي كه رطوبت نسبي هوا كمتر از 88% باشد، اصولاً اسپوري تشكيل نخواهد شد. حرارت نيز مانند رطوبت نقش عمده‌اي در گسترش بيماري دارد. مناسبترين درجه حرارت براي جوانه زدن و تشكيل كنيدي‌ها 28-25 درجه سانتي‌گراد مي‌باشد، مضافاً اينكه اين درجه مناسبترين درجه حرارت براي حمله قارچ به نسوج گياه نيز ذكر گرديده است(17 ، 25 ).
مشاهدات در مزارع شمال ايران نشان مي‌دهد كه علاوه بر حرارت و رطوبت، آفتاب رل مهمي در متوقف كردن فعاليت بيماري دارد، چه آفتاب علاوه بر جلوگيري از تندش كنيدي باعث كم شدن رطوبت و در نتيجه جلوگيري از توسعه بيماري مي‌گردد. بيماري در قسمتي از مزارع كه در سايه و يا پناه درختان قرار گرفته باشند، بشدت گسترش يافته و در نتيجه در روي برگ لكه‌هايي كه حامل تعداد زيادي كنيدي مي‌باشند، تشكيل مي‌گرد (25 ).
در بررسيهاي انجام شده در ژاپن مشخص گرديد كه، بر روي هر لكه در شرايط آزمايشگاهي هر شب 5000- 4000 كنيدي تشكيل مي‌شود و اين عمل بطور مداوم تا مدت 12-10 روز ادامه دارد. در مواقعي كه بيماري در مزرعه شدت داشته باشد روزانه حدود 15 ميليون كنيدي در سطح يك متر مربع مزرعه مي‌افتند. كنيديها تا ارتفاع 25 متري سطح خاك و بطور افقي تا فاصله 20 كيلومتري مزرعه پرش و قابليت انتقال دارند (19).
باد در شيوع بيماري بلاست نقش متضادي دارد. آسيبهاي وارده به قسمتهاي سطحي گياه توسط بادهاي شديد به نفوذ قارچ عامل بيماري كمك مي‌نمايد. در عوض محرك تبخير در گياه است و در نتيجه سيليسي شدن بافت برگ و تجمع ساير مواد رشدي را در گياه افزايش مي‌دهد كه اين عمل باعث تقويت عكس‌العمل مقاومت گياه مي‌شود. بعلاوه باد شديد عامل مكانيكي رهاسازي كنيدي‌هاي قارچ عامل بيماري مي‌باشد، ولي بادهايي كه كمتر از 5/3 متر در ثانيه باشند، فقط كنيديفرهاي قارچ عامل بيماري را خشك مي‌كنند. شبنم و بارندگي نيز در تراكم آلودگي مؤثر مي‌باشد. وقتي كه شبنم براي دوره‌هاي طولاني بر روي برگهاي بوته برنج باقي بماند، آلودگي زيادي بر روي برگها ظاهر مي‌گردد. بيماري بلاست معمولاً در مناطق مرتفع‌تر كه شبنم براي مدت طولاني‌تر دوام دارد ( گاهي تا ظهر باقي مي‌ماند) شديدتر بوده، تا مناطق ساحلي كه شبنم براي مدت طولاني باقي نمانده و با نسيم صبحگاهي از بين مي‌رود. باران علاوه بر اينكه درجه حرارت آب شاليزار را پايين آورده، باعث افزايش رطوبت نيز در طول روز و شب مي‌گردد. ريزش باران با هواي ابري همراه بوده و در نتيجه تعداد سلولهاي سيليسي كاهش يافته و در نتيجه مقاومت برنج نيز كمتر شده و آمادگي بيشتري نسبت به پذيرش بيماري پيدا مي‌كند( 17 ).
نيتروژن يكي از عناصري است كه به منظور افزايش محصول در تغذيه گياه بكار مي‏رود مصرف زياد نيتروژن بدون توجه به مقدار فسفر و پتاسيم مصرف شده باعث تشديد بيماري بلاست مي‌شود. شدت اثر آن به خاك و شرايط آب و هوايي و روش مصرف بستگي دارد. كودهاي سريع‏الجذب مخصوصا" اگر يكباره به خاك افزوده شوند، مصرف خيلي دير يا در حرارت پايين درمراحل اوليه رشد و يا در خاكهايي كه ظرفيت نگهداري عناصر غذايي در آنها كم است مانندخاك‌هاي ماسه‏اي يا زمينهاي كم عمق، تاثير بيشتري در توسعه بيماري بلاست دارد. مصرف بيش از حد نرمال نيتروژن سبب افزايش در جوانه‏زني اسپور، تشكيل آپروسوريوم و اسپوردهي پاتوژن در روي گياه مي‏شود. سيليس به علت اثر مثبتي كه روي رشد برنج دارد يك عنصر ضروري براي آن بشمار مي‏رود. اين عنصر باعث افزايش محصول و جلوگيري از سميت ناشي از آهن منگنز و تسهيل جذب فسـفر توسـط گياه مي‏شود. برگهاي جوان برنج سيليس كمي دارند و نسبت به بيماري بلاست خيلي حساس هستند برخي محققان در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده‌اند كه بين محتواي سيليس در برگ و ميزان حساسيت به بيماري بلاست همبستگي منفي وجود دارد و هر برگ در مرحله خروج از غلاف بيشترين حساسيت را دارد و با افزايش سن حساسيت آنها كم مي‏شود (25)
خسارت بيماري:
بيماري بلاست به خاطر پراكندگي وسيع و اثر انهدام كنندگي آن به عنوان يكي از بيماريهاي مهم و اساسي برنج به حساب مي‌آيد. بوته‌هاي برنج در مراحل پنجه‌زني اغلب به‌طور كامل در اثر اين بيماري از بين
مي‌روند و يا اينكه باعث كوتاه ماندن بوته‌ها و تقليل در تعداد خوشه‌ها مي‌گردد. بيشترين خسارت بيماري در مرحله خوشه كه گاهي باعث نابودي تمام محصول مي‌گردد اتفاق مي‌افتد ( 17 ).هنوز يك شكل واقعي از ميزان خسارت بيماري در دنيا ارائه نشده و ميزان آن در نقاط مختلف دنيا فرق مي‌كند. در هندوستان طي
61-1960 خسارت محصول حدود 8/0% كل محصول ثبت شده و در فيليپين، در مناطقي كه همه‌گيري بلاست در آنها وجود داشت، هزاران هكتار از محصول برنج بيش از 50% خسارت ديده‌اند (32 ). خسارت بيماري در ايران به درستي معلوم نيست و بر اساس گزارشهاي موجود خسارت در بعضي نقاط مانند رودسر بطور متوسط تا 20 % محصول برآورد شده است (19 ). در آزمايشي مشخص شد كه اگر در طول رشد رقم مورد آزمايش (هاشمي) هيچ گونه مبارزه‌اي با اين بيماري نشود، درصد بلاست خوشه در مرحله برداشت با درصد كاهش محصول همبستگي مثبت دارد.
بيماري بلاست برگي شديد تأثير مستقيم در ميزان رشد برنج دارد و بعد از گلدهي كه عموماً شدت آن كاهش مي‌يابد، برگها (سبزينه) دانه‌ها را پر ميكنند. بنابراين اثر بلاست برگ در محصول دانه برنج غير مستقيم و در يك دوره طولاني است، لذا وقتي شدت بيماري بلاست كم باشد و يا اثر آن كوتاه باشد و به عبارتي بيماري در يك مدت كوتاه ظهور يابد و سپس با محدوديت‌هاي شرايط محيطي نظير كاهش رطوبت و افزايش درجه حرارت و يا با مصرف قارچكش‌هاي مؤثر متوقف شود، انتظار اين است كه اثر آن در كاهش محصول كمتر باشد، چون گياه در مرحله رشد رويشي با متوقف شدن بيماري فرصت رشد رويشي مجدد پيدا مي‌كند و سبزينه لازم براي پر كردن دانه‌ را در مرحله بعد از گلدهي خواهد داشت، هر چند كه ممكن است رسيدن محصول كمي به تأخير بيفتد. اين وضعيت روي ارقام برنج بومي و حساس در شرايط گيلان صادق است و رشد مجدد رويشي با توقف بيماري مخصوصاً در مواقع بلاست برگي شديد بطور معمول در شرايط گيلان ملاحظه مي‌شود. در اين باره، مرحله رشدي گياه در زمان آلودگي به بلاست برگ نيز مهم است، بطوريكه اگر گياه در مراحل اوليه رشد رويشي آلوده شود و سپس بيماري به هر دليلي متوقف شود، گياه فرصت بيشتري براي رشد مجدد رويشي دارد، اما آلودگي در مراحل آخر پنجه زني و در مرحله شكم، معمولاً فرصتي براي جبران خسارت رشد رويشي باقي نخواهد گذاشت. بنابراين خسارت به محصول هم جدي‌تر خواهد بود (25).
نژادهای فيزيولوژيک قارچ عامل بيماری بلاست
جدايه های قارچ M. grisea از نظر بيماریزايی روی ارقام برنج متفاوت بوده و گروههای مختلفی را تشکيل می دهند. بر اساس تعداد زيادی از گزارشها، اين تنوع ممکن است به خاطر توليد مداوم افراد جديد با قدرت بيماريزايی جديد و متفاوت از گذشته باشد. به عبارتی افراد جديد توانايی حمله به ميزبانهايی را دارند که والدين شان قادر به آلوده نمودن آنها نيستند. در طی ساليان گذشته ارقام اصلاح شده مقاوم برنج در مقابل بيماری بلاست چند سال بعد از معرفی شدن حساس شده و مقاومت آنها شکسته شده است. محققين پيدايش نژاد های بيماريزای جديدتر در جمعيت قارچ را علت اساسی شکسته شدن مقاومتها دانسته‌اند. در صورتی که ارقام اصلاح شده مقاوم قبل از معرفی شدن در مقابل جدايه های نماينده نژاد های موجود در هر منطقه آزمايش نشوند، روند شکسته شدن مقاومت سريعتر خواهد بود. مطالعه روی نژادهای قارچ
M. grisea از اوايل دهه بيستم ميلادی با مشاهده تفاوت جدايه‌ها در بيماریزايی روی يک رقم خاص شروع شد. ساساکی اولين بار اين بيماری را در 1922 مشاهده و گزارش نمود. به هر حال، تعداد نژادهای شناسايی و گزارش شده از کشورهای مختلف متنوع و زياد بودند و از آنجائيکه طی دهه پنجاه و اوايل دهه شصت ميلادی در هر کشور از گروه خاصی از ارقام افتراقی برنج برای تشخيص نژادها استفاده می‌کردند ، نژادهای شناخته شده متنوع بوده و قابل مقايسه باهم نبودند. به عبارتی ممکن بود بعضی از نژادها در کشورهای مختلف مشترک باشند ولی با توجه به تفاوت گروه ارقام افتراقی، اثبات آن بسيار مشکل بود. در همين رابطه لاترل و همکاران (1965) بر اين اعتقاد بودند که برای شناسايی نژادها به ارقامی از برنج نياز است که بطور بين‌المللی از آنها استفاده شود و لذا هفده رقم را به عنوان دسته ارقام افتراقی برنج برای شناسايی نژادها پيشنهاد کردند. علاوه برآن جهت يکسان سازی آزمايش‌های شناسايی نژادها محققين ژاپنی و آمريکايی همکاری مشترکی را از سال 1963 برای معرفی دسته مشخصی از ارقام برنج برای استفاده بين‌المللی شروع کردند. آنها طی سه سال تعداد زيادی ازجدايه های جمع آوری شده از ژاپن و آمريکا را روی 39 رقم متمايز آزمايش کردند. اين ارقام در ژاپن، آمريکا، تايوان، پاکستان، چين، هندوستان و فيليپين کشت می شدند. در نهايت هشت رقم Raminad Str.3، Zenith ، Usen ، Np-125 ، Dular ، Kanto 51 ، Sha-tiao-tsao-S و Caloro به عنوان دسته ارقام افتراقی استاندارد بين المللی انتخاب و معرفی شدند. برای نام گذاری نژادها روش خاصی توسط محققين فوق پيشنهاد گرديد. هشت رقم فوق به عنوان ارقام افتراقی به طور بين المللی از طرف محققين مورد قبول واقع شده و بطور وسيع از آنها در نقاط مختلف دنيا استفاده گرديد و هنوز هم مورد استفاده قرار می گيرند( 25). در ايران تقريباً تمام کارهای انجام شده برای شناسايی نژادهای فيزيولوژيک قارچ M. grisea مبتنی بر استفاده از هشت رقم استانداد بين‌المللي بوده است (7).
تنوع ژنتيکی عامل بيماري بلاست در شمال ايران کم می باشد که به خودی خود يک استثنا است. دليل تنوع ژنتيکی کم قارچ در شمال ايران را می توان در عوامل زير جستجو نمود. کشت و کار برنج درايران گرچه سابقه طولانی دارد و به بيش از دو هزار سال برمی گردد، ولی در 40-30 سال اخيروسعت بيشتری پيدا نموده است. در اين چندين سال کشاورزان ترجيح می دادند از چند رقم محلی و حساس برای کشت استفاده نمايند که يک يا دو مورد آنها کشت غالب را تشکيل می دادند. با توجه به حساس بودن ارقام، وجود ژنهای مقاومت در آنها يا منتفی بوده و يا تعداد آنها آنقدر کم بود که مقاومتی در مقابل کلونهای موجود بروز نمی کرد. در واقع هيچ فشاری از طرف ميزبان به جمعيت قارچ وارد نمی شد تا به نحوی باعث بروز تغيير در آن گردد. پيدايش ارقام اصلاح شده مقاوم نيز نتوانست نقشی در قضيه داشته باشد، چون به علت عدم استقبال کشاورزان کشت آنها توسعه چندانی پيدا نکرد. علاوه بر وجود ارقام حساس و کشت وسيع آنها، در کشاورزی مدرن از کودهای شميايی بخصوص کودهای ازته برای افزايش راندمان محصول به ميزان زيادی استفاده می شود. اين کودها به نوعی در بالا بردن حساسيت ميزبان تأثيردارند و لذا قارچ نيازی به بروز تغيير در خود پيدا نمی کند تا با ميزبان سازگاری يابند. علاوه بر اينها کوتاه بودن فصل زراعی نيز يکی از عواملی است که فرصت کافی برای بروز تغييرات ژنتيکی در قارچ را بوجود نمی آورد. گرچه بعلت مساعد بودن تمام شرايط، اپيدمی های کوچکی در بعضی مناطق بروز می کند و اين اپيدمی ها هستند که فشار انتخابی قوی را اعمال کرده، بطوريکه افرادي با شايستگي‌ها و توانايی بيشتر باقی می مانند. درهر صورت بعلت تمام عوامل فوق تنوع ژنتيکی قارچ در شمال ايران در حد پايين نگه داشته شده است.
توانايی گياه در بروز مقاومت به نوع ژنوتيپ عامل بيماری بستگی دارد. تحقيقات نشان داده اند که قارچ
M. grisea از نظر ژنتيکی تغييرپذير بوده و با توليد نژادهای بيماريزای جديد قادر است بر مقاومت ميزبان غلبه نمايد و در طی چند سال بعد از بوجود آمدن رقم مقاوم باعث شکسته شدن مقاومت آن گردد. لذا توليد ارقام بدون در نظر گرفتن تغييرپذيری قارچ، باعث شکسته شدن مقاومتها می گردد. به عبارتی مقاومت پايدار وقتی بدست می آيد که لاينهای درحال معرفی در مقابل همه ژنوتيپهای قارچ در هر منطقه آزمايش شده باشند. دانستن تعداد نژادهای فيزيولوژيک و نحوه گسترش آنها در هر منطقه می تواند برای برنامه های اصلاح ارقام برنج جهت بدست آوردن رقم مقاوم در مقابل قارچ عامل بيماری بلاست بسيار مهم باشد.اساساً ايجاد مقاومت پايدار در شرايط محيطی که برای توسعه بيماری بسيار مساعد باشد، در صورتی ممکن است که برنامه های اصلاحی بر پايه درک کاملی از تنوع عامل بيماری در هر منطقه استوار باشد.در آزمايشات انجام گرفته با استفاده از هشت رقم استاندارد بين المللی شش نژاد شناسايی گرديدند که نژاد IC-25 بيشترين جدايه ها را در خود جای داد و نژاد غالب منطقه را تشکيل داد (26). دو نژاد IA-89 وIA-81 قبلاً گزارش شده بودند (7).
در آزمايشی ديگرتعدادی ارقام ايرانی نيز در کنارارقام استاندارد برای شناسايی نژادهای فيزيولوژيک قارچ در گيلان بکار گرفته شدند. وقتی فقط گروه ارقام استاندارد بعنوان معياری برای تشخيص نژادها بکار رفتند، فقط شش نژاد شناسايی شد وقتی گروه ارقام استاندارد به همراه ارقام ايرانی ملاک قرار گرفتند، هفت فرم بيماريزايی شناسايی گرديد. در توجيه علت اين پديده می توان گفت که تعدادی از ژن‌های بيماریزايی جدايه های يک نژاد بين المللی که با بکارگيری ارقام افتراقی استاندارد فرصت بروز پيدا نمی‌کنند، وقتی ارقام بيشتری با منبع ژن مقاومت متفاوت بکار می روند، اين ژنها فرصت بروز پيدا کرده و جدايه های يک نژاد در گروههای جداگانه ای قرار گرفته و در واقع تفکيک می شوند. نتيجه قابل توجه ديگری که از بکارگيری ارقام ايرانی بدست آمد اين است که رقم سنگ طارم که يک رقم محلی محسوب می گردد در مقابل تمام جدايه های بکاررفته مقاومت نشان داد و بعنوان يک رقم مقاوم به بلاست برگی معرفی گرديد. البته از اين رقم بعنوان يکی از دو والد رقم نعمت در برنامه های اصلاحی استفاده شده است(25).
روش هاي كنترل بيماري بلاست
بيماري بلاست ‍Pyricularia grisea (Cooke) Sacc. به عنوان مهمترين بيماري برنج در اكثر كشورهاي برنج‌خيز از جمله ايران بشمار مي‌رود و به همين دليل تحقيقات گسترده‌اي براي كنترل آن از جنبه‌هاي مختلف صورت گرفته ‌است، از جمله تهيه و مصرف انواع قارچكشها، شناسايي منابع ژني مقاومت و تهيه ارقام اصلاح شده مقاوم ، تهيه سيستم‌هاي پيش آگاهي ، بررسي عوامل اثرگذار درشدت و كاهش بيماري همانند عناصر غذايي ، رطوبت و … درسالهاي اخير نيز كنترل بيولوژيكي آن نيز موضوع تحقيق بسياري از محققين بوده‌ است(22). در مبارزه با بيماري بلاست علاوه بر اينكه بايستي اصول زراعي مناسبي رعايت شود، به علت تنوع ارقام محلي و زودرس يا ديررس بودن آنها و همچنين شرايط جوي گوناگون در سالها و نقاط مختلف مبارزه با اين بيماري بدون در نظر گرفتن عمليات پيش‌آگاهي بسيار مشكل و در بسياري موارد ناموفق بوده است. از طرفي به علت نوسانات قابل توجهي كه از شيوع بيماري و درجه گسترش آن از سالي به سالي، از منطقه‌اي به منطقه‌اي، از رقمي به رقمي، حتي از مزرعه‌اي به مزرعه‌ ديگر وجود دارد. استفاده از قارچ كش‌ها بدون در نظر گرفتن عوامل پيش‌آگاهي مفيد واقع نخواهد شد (17).
مقاومت به بيماري بلاست در گياه برنج
مقاومت به بيماري در گياه برنج عموماً به توانايي آن به تحمل بيمارگر يا محدودكردن توسعه بيمارگر وابسته است كه شامل مقاومت افقي يا مقاومت مزرعه‌اي، مقاومت عمودي و مقاومت پايدار مي‌باشد. در يك سمينار در مورد مقاومت افقي در برنج در سال 1975 واندرپلانگ پيشنهاد كرد كه براي تعيين مقاومت افقي (مقاومت مزرعه‌اي) ارقام و لاينهاي برنج را در مزرعه، جايي كه ارقام برنج حساس هستند در معرض نژادهاي ويرولانس بيمارگر قرار گيرد، مقاومتي كه بدين‌ترتيب كه باقي مي‌ماند به عنوان مقاومت افقي در نظر گرفته شود. اين ايده منطقي بنظر مي‌رسد اما با توجه به تغييرپذيري بسيار زياد و امكان حضور نژادهاي فيزيولوژيكي در قارچ عامل بيماري، مقاومت افقي تعريف شده توسط واندرپلانك احتمالاً مناسب در سيستم برنج-بلاست (Rice-blast system) نيست و بدنبال سيستم‌هاي ميزبان – پارازيت(host-parasite systems) مختلفي كه در بيماريهاي پژمردگي فوزاريومي گوجه فرنگي و هندوانه، بلايت سيب‌زميني و ديگر محصولات پيدا شد، بعضي از محققان مقاومت افقي در سيستم برنج-بلاست را از جنبه‌هاي مختلف مورد مطالعه قرار دادند و نتيجه گرفتند كه نمي‌توان مقاومت ثابتي حتي در تغييرپذيري محدود قارچ عامل بيماري د رگياه برنج تهيه نمود. بعضي ديگر نيز گزارش كردند كه مقاومت كمي يا مزرعه‌اي به بيماري بلاست را شناسايي كردند و روشهاي اندازه‌گيري در گلخانه و مزرعه را نيز توسعه دادند(24). همچنين گزارش شد كه مقاومت مزرعه‌اي به بلاست گردن نيز مي‌بايست تعيين شود و اين نوع مقاومت ممكن است حتي در ارقامي كه به بلاست برگ حساس هستند وجود داشته باشد(Rao- 1994).
مقاومت پايدار(Durable resistance) از مقوله‌هايي بود كه مورد توجه محققان زيادي قرار گرفت. اين نوع مقاومت روي يك جمعيت از بيمارگر در منطقه‌اي مؤثر است كه رقم داراي مقاومت بصورت تجاري در سطح وسيع و براي يك مدت طولاني، 10 سال يا بيشتر، كشت شود. براي مثال رقم IR36 داراي مقاومت پايدار به بلاست در مناطق مخصوصي مانند كشت آبي(Lowland) در مناطق تروپيك مي‌باشد. در هر صورت اين نوع مقاومت احتمالا در محيط‌هايي مانند مناطق كشت برنج آپلند كه شرايط براي بيماري بلاست بسيار مستعد است مفيد نخواهد بود(24)
Ou در سال 1972 نوشته است كه در نيم قرن گذشته،‌ آزمايشات زيادي در كشورهاي مختلف براي تشخيص واريته‌هاي مقاوم به بيماري بلاست انجام شده است(31). واريته‌هاي مقاوم در برنامه‌هاي دورگ‌گيري با موفقيت محدود استفاده شد و واريته‌هاي جديد براي چندسال مقاوم بودند. كارهاي انجام شده در فيليپين نيز بيانگر تغيير در واكنش واريته‌ها، مابين مناطق و فصلها بود. تاريخچه دورگ‌گيري براي مقاومت به بيماريها انباشته از موارد بي‌شماري از شكستن مقاومت واريته‌ها بلافاصله و يا مدتي پس از معرفي آنهاست. در ژاپن در دو دهه گذشته واريته‌هاي مختلفي به عنوان واريته‌هاي مقاوم معرفي شدند اما پس از چند دوره كشت،‌توسط پاتوژن آلوده شدند. اين موضوع در ژاپن بطور مكرر تكرار شده است.
در ايران تهيه ارقام مقاوم به دليل اهميت خسارت اين بيماري در شمال كشور از سالهاي گذشته مورد توجه بوده است و ارقام مقاومي مانند خزر، سپيدرود، بجار، نعمت، ندا، آمل 3، فجر، كادوس و درفك معرفي شده‌اند كه در اين فاصله فقط در رقم ندا شكسته شدن مقاومت مشاهده شده است در همه اين ارقام يا منابع ژني مقاومت از ارقام خارجي اخذ شده‌اند و يا اينكه در خود رقم خارجي داشته است و در كشور با آزمايش سازگاري معرفي شده‌اند. در زمينه دست‌يابي به منابع ژني مقاومت در ارقام ايراني از 20 رقم مورد ارزيابي فقط رقم مصباح با تعداد كمي لكه، مقاوم و بقيه ارقام حساس بوده‌اند (6 )، وپس از آن دريك بررسي 1725 رقم از ارقام بانك ژن گياهي ملي ايران و 157 رقم از ارقام دريافتي از مؤسسه بين‌المللي تحقيقات برنج (ايري) طي سالهاي 81-1379 در يك خزانه بلاست براساس روش استاندارد بين‌المللي كشت و مورد ارزيابي قرار گرفتند (28).
ارزيابي در كرتهايي به ابعاد 2/1×15 متر كه داراي خاك نرم و خشك بود و باكمك ماركر شيارهايي به فواصل 10 ، به عمق تقريبي 5 و به طول 50 سانتي‌متر در مركز كرتها و همچنين دو رديف شيار طولي به اندازه طول كرت در هر دو طرف شيارهاي مركزي و عمود بر آنها ايجاد گرديده و در هر شيار مركزي حدود 5 گرم بذر از هر يك از ارقام مورد آزمايش كشت گرديد، بعلاوه به فواصل هر 50 رقم(50 شيار) يك شيار و همچنين شيارهاي طولي با مخلوطي از سه رقم حساس بومي به نامهاي حسن سرايي، بينام و حسني بذرپاشي گرديد. قبل از بذرپاشي در هر كرت به نسبت 50كيلوگرم در هكتار ازت خالص از تركيب اوره و به همين مقدار P2O5 به همراه مقدار فراوان كوددامي با خاك مخلوط گرديد. 15 روز پس از بذرپاشي مجدداً همين مقدار كود ازته به صورت سرك در سطح خزانه پاشيده شد. براي آبياري روزانه دومرتبه يا بيشتر (بسته به شرايط آب و هوايي) در سطح خزانه بصورت باراني آبپاشي گرديد. بطوري‌كه خاك خزانه هميشه مرطوب بود.هرچند زمان انتخاب شده براي اجراي آزمايش، اسپورهاي طبيعي قارچ عامل بيماري به اندازه كافي در هوا وجود داشت با اين وصف پانزده روز پس از بذرپاشي بتدريج برگ‌هاي برنج آلوده به بيماري بلاست از نقاط مختلف استان گيلان جمع‌آوري و به قطعات 6-3 سانتي‌متري خرد شده، بطور يكنواخت در سطح خزانه پاشيده شد. بعلاوه از برگهاي آلوده سوسپانسيوني به غلظت يكصدهزار اسپور در هر ميلي‌ليتر تهيه و هنگام غروب روي گياهچه‌ها پاشيده شد. ارزيابي ارقام مورد آزمايش در مرحله برگي و 30 روز پس از بذرپاشي براساس روش استاندارد بين‌المللي و تيپ آلودگي با درجات صفر تا 9 انجام شد، كه صفر تا 3 به عنوان مقاوم ، 4 الي 5 نيمه مقاوم و 6 الي 9 حساس تلقي شدند. براي ارزيابي واكنش ارقام مقاوم انتخابي در مرحله برگي در مقابل بيماري بلاست در مرحله گردن در سال آخر اجراي آزمايش ارقام انتخابي در گلدان‌هايي كشت شدند و قبل از ظهور خوشه به گلخانه منتقل شدند. براي مايه‌زني در هر رقم پس از ظهور خوشه سوسپانسيوني به غلظت 105×2 كنيديوم از قارچ عامل بيماري در هر ميلي‌ليتر تهيه و 1/0 ميلي‌ليتر از آن به محور گردن هر خوشه تزريق گرديد. 10-7 روز پس از مايه‌زني، براساس علايم ايجاد شده در پايه يا گردن خوشه درجه‌بندي شدند. از 1725 رقم دريافتي از بانك ژن گياهي ملي ايران كه براي اولين بار در خزانه بلاست در مقابل بيماري بلاست در مرحله برگ مورد ارزيابي قرار گرفتند فقط 227 رقم با درجات يك الي سه مقاوم و 36 رقم با درجات چهار الي پنج نيمه مقاوم بودند بقيه ارقام با درجات 6 الي 9 كاملاً حساس بوده‌اند.
در مرحله دوم ارزيابي، بذر 210 رقم از ارقام مقاوم در مرحله اول در خزانه بلاست رويانده شده و پس از در معرض قرار گرفتن در مقابل آلودگي طبيعي و مايه‌زني با جدايه‌هاي مختلف جمع‌آوري شده از نقاط مختلف استان گيلان، عكس‌العمل آنها مجدداً درجه‌بندي شدند. نتيجتاً مشخص گرديد 1/68 درصد از آنها كماكان مقاومت خود را حفظ كرده‌اند. 5/23 درصد مقاومت‌شان تنزل يافته و با درجات 4 الي 5 عكس‌العمل نشان داده و بقيه نيز با درجات 6 به بالا كاملاً حساس شدند.
در مرحله سوم كلاً 177 رقم از ارقام مقاوم و نيمه مقاوم كشت شدند. نتايج اين مرحله گوياي استمرار بيشتر در پايداري مقاومت‌ در ارقام مقاوم مي‌باشد چنانكه از 139 رقم مقاوم تنها 5 رقم مقاومت‌شان كاهش يافت يعني 4/96 درصد از ارقام مقاوم انتخابي همچنان مقاومت‌شان را حفظ كرده‌اند. شش رقم نيز با درجات 6 به بالا حساسيت نشان دادند از بقيه ارقام تعدادي همچنان عكس‌العمل نيمه مقاوم نشان دادند ولي تعدادي ديگر كه قبلاً نيمه مقاوم بودند عكس‌العمل مقاومت نشان دادند كه اين موضوع مي‌تواند ناشي از عكس‌العمل اين ارقام در مقابل نژاد‌هاي خاصي از بيمارگر باشد كه جمعيت‌شان در منطقه كم است. بطور كلي بروز عكس‌العمل‌هاي متفاوت در مقابل بيمارگر در سالهاي مختلف اجراي آزمايش در ارقام مورد آزمايش تقريباً خيلي كم بوده است كه اين موضوع بيانگر محدوديت تعداد نژادهاي بيمارگر در منطقه مي‌باشد. از 157 رقم دريافتي از مؤسسه بين‌المللي تحقيقات برنج (ايري) فقط يك رقم در سال اول ارزيابي، با درجه 7 حساسيت نشان داد بقيه ارقام مقاوم و نيمه مقاوم بودند. در سال دوم بذر 141 رقم از آنها تهيه و مجدداً مورد ارزيابي قرار گرفتند. در اين مرحله 118 رقم با درجات يك الي سه مقاوم و 23 رقم نيمه مقاوم و هيچ رقمي حساسيت شديدي در مقابل بيمارگر نشان ندادند. در مرحله سوم 117 رقم ايري مجدداً براي بار سوم مورد ارزيابي قرار گرفتند كه تنها 7 رقم با درجه چهارنيمه مقاوم بودند. در سال 1381، 160 رقم از بانك ژن گياهي ملي ايران به همراه 88 رقم ار ارقام ايري كه در مرحله برگ مقاوم و يا نيمه مقاوم در مقابل بيماري بلاست بودند به منظور بررسي مقاومت آنها در مقابل بيماري بلاست در مرحله خوشه با تزريق سوسپانسيوني از كنيديومهاي قارچ عامل بيماري مورد ارزيابي قرار گرفتند كه بترتيب 87 و 72 رقم از ارقام بانك ژن گياهي ملي ايران و ارقام ايري مقاومت نشان دادند. استمرار آزمايش براي حصول اطمينان به پايداري مقاومت درارقام برنج در فصول، سالها و مناطق مختلف و در شرايط طبيعي و مزرعه‌اي همچنان مورد توجه و تاكيد بوده و مي‌باشد. در ايري در اولين ارزيابي 8214 واريته از كلكسيون جهاني در خزانه بلاست در هفت آزمايش مكرر مورد ارزيابي مجدد قرار گرفتند كه نتيجتاً تعداد واريته‌هاي مقاوم به 450 واريته كاهش يافت در ادامه اين بررسي اين ارقام در هفت ايستگاه در مناطق مختلف فيليپين چند بار ديگر مورد آزمايش قرار گرفتند. نهايتاً فقط 75 واريته در همه آزمايشات و در همه ايستگاهها مقاومت نشان دادند. بنابراين ارقام مقاوم تعيين شده كه طي سه سال در خزانه بلاست مورد آزمايش قرار گرفته‌اند مي‌بايست داراي مقاومت با ثبات و پايداري در مقابل سوشهاي بيمارگر در گيلان باشند و مي‌توانند به عنوان منابع ژني جديد در برنامه اصلاحي مؤسسه تحقيقات برنج قرار گيرند (24).

پــــروژه:دوره كارشناسي زراعت برنج: ابراهيم دودابي‌نژاد
استاد راهنما: مهندس اسماعيل پوركاظم
استاد مشاور: دكتر صديقه موسي‌نژاد

*مرتضی
2nd July 2010, 03:34 PM
قارچکشهای موثر در درمان بیماری بلاست :پیروکوئیلون و تری سیکلازول و قارچکش وین که جدیداً بوجود آمده است. قارچکشهای تائید شده از طرف کارشناسان و کشاورزان است،خودم ،شخصا از تریسیکلازول(بیم) و وین استفاده کردم و اثر فوق العاده اون رو دیدم.قابلیت اختلاط تریسیکلازول(بیم) با علفکش بنتازون و کود مایع کمپلکس رایس رو هم تجربه کردم و نتیجه عالی گرفتم،به این ترتیب که 1.5لیتر بنتازون در 100لیتر آب و همچنین 100گرم تریسیکلازول(بیم) در 100لیتر آب و 1لیتر کود کمپلکس رایس در 100لیتر آب را با هم مخلوط کرده طی 4 تا 5 روز اثر خودشو نشان داد ،بطوری که اثری از لکه های بلاست نبود و علف اویارسلام هم رو به زردی رفت و گیاه برنج هم سبز و شاداب شد.

moji5
2nd July 2010, 07:55 PM
همونطور که از تصویر مشخصه این بیماری هنگامی که خوشه در اومده و سبزه خودش رو نشون میده پس باید هنگامی که خوشه داره کامل میشه عملیات سمپاشی انجام بشه تا بحثه پیشگیری بهتر از درمان است پیش بیاد
و اینکه این بیماری با پوچ کردن غلاف خوشه شالی هم به محصول ضرر میزنه

*مرتضی
2nd July 2010, 08:39 PM
[QUOTE=moji5;148822]همونطور که از تصویر مشخصه این بیماری هنگامی که خوشه در اومده و سبزه خودش رو نشون میده پس باید هنگامی که خوشه داره کامل میشه عملیات سمپاشی انجام بشه تا بحثه پیشگیری بهتر از درمان است پیش بیاد
و اینکه این بیماری با پوچ کردن غلاف خوشه شالی هم به محصول ضرر میزنه[/QUOTE


مجتبی جون درسته که موقع خوشه دهی میتونه ضرر قابل توجهی بزنه ولی توی مراحل مختلف هم میتونه مثل خزانه یا بعد نشاء خصوصا قبل از پنجه زنی،همونطوری که توی مقاله بالایی توضیح دادم در شرایطهای مختلف بسته به دما و رطوبت میتونه خسارت قابل توجهی به زارع وارد کنه.
اگه به قسمتهایی که با رنگ قرمز نوشتم دقت کنی میتونی سرعت تکثیر کنیدی ها رو حدس بزنی و وسعت تکثیرشو که با یک نسیم میتونه 2برابر بشه .
حالا ببین اگه شرایط محیطی برای قارچ محیا بشه چه خسارتی میتونه توی مراحلی غیر از خوشه دهی هم ایجاد کنه.
ممنون از اینکه به زراعت برنج توجه خاصی داری ،من خودم برنجکارم حدس میزنم باید غرب گلستان باشی ،چون زراعت بعد گندم داری،(توی تاپیک پل شالی دیدم)درسته؟

m0na
26th November 2010, 08:50 PM
http://blogfars.com/fotofiles/1/84311.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fblogfars.com%2Ffot ofiles%2F1%2F84311.jpg)

file:///C:/DOCUME%7E1/mahan/LOCALS%7E1/Temp/moz-screenshot-3.png
http://blogfars.com/fotofiles/1/84310.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fblogfars.com%2Ffot ofiles%2F1%2F84310.jpg)
http://blogfars.com/fotofiles/1/84311.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fblogfars.com%2Ffot ofiles%2F1%2F84311.jpg)


(http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fblogfars.com%2Fblo g.html%3Fpage%3Dcomments%26member%3Dallahsoso%26ne wsid%3D65524%231)
مقدمه: برنج از محصولات زراعی قدیمی است و امروزه یکی از محصولات غذایی عمده دنیا به شمار می رود . قدمت کشت آن در آسیا بالغ بر 7000 سال می باشد و مبدأ اصلی آن هند ، بنگلادش و میانمار ، تایلند ، لائوس و ویتنام و مرکز اولیه اهلی شدن آن احتمالاً جنوب چین می باشد . کشت برنج در ایران نیز به حدود 400 سال قبل از میلاد بر می گردد و در مناطق بابل و شوش در ایران قدیم کشت می شده است . سابقه کشت آن در زمان هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان در گیلان ، مازندران ، خراسان و همچنین بخش هایی از کاشمر و تاشکند بوده است .




بیماری های برنج :
بیماری های برنج در غالب مناطق کشت این گیاه ، عامل اصلی کاهش محصول هستند . بیماری های انگلی در اثر قارچ ها ، باکتری ها ، ویروس ها ، مایکرپلاسما ها و نماتدها ایجاد می شوند . بیماری های غیر انگلی در اثر عوامل نا مساعد محیط یا عوامل تغذیه ای مانند کمی یا زیادی غذا ، کم آبی ، حرارت نامناسب ، زیادی اسیدیته خاک یا قلیایی بودن آن ، سموم و خسارت مکانیکی به وجود می آیند . بوته برنج در تمامی مراحل رشد مبتلا به بیماریهایی می شوندکه کمیت و کیفیت محصول را تقلیل می دهند . شدت بیماری ها بستگی به مدت بیمار یزایی پاتوژن ، عوامل محیطی و حساسیت رقم کاشته شده دارد . در مورد بیماری های ویروسی، میکوپلاسمایی و بعضی باکتریها وجود ناقل پاتوژن ضروری است .

1- اهمیت بیماریهای باکتریایی:
ارزیابی خسارت ناشی از بیماریها در گیاهان هنوز به صورت یک رشته کامل در بیماری شناسی باکتریایی در نیامده است در نتیجه اطلاعات آماری در دسترس در مورد خسارت میزان محصول بسیار محدود می باشد . اهمیت اقتصادی بیماری های باکتریایی گیاهی متغیر بوده و بستگی به منطقه جغرافیایی و یا کشورهایی که این بیماری ها در آن رخ می دهند . دارد زیرا اهمیت اقتصادی محصولات غذایی در هر کشوری متفاوت است . برای مثال تعدادی از پاتوژن های پروکاریوت موجب کاهش فوق العاده محصول برنج در آسیا می شوند . در یک ارزیابی کل خسارت جهانی ناشی از پارتوژن های گیاهی در سال 1976 به 6/49 میلیا رد دلار تخمین زده شده است . پس به خوبی روشن است که خسارت مالی فراوان ، نتیجه کاهش میزان محصول و هزینه های اضافی سالانه جهت کنترل بیماری است . در این زمینه بیماری های باکتریایی برنج در سه گروه عمده : بیماری های گیاهچه ، غلاف و دانه ، بیماریهای برگی و بیماریهای ریشه و ساقه تقسیم می شوند .

2- بیماریهای باکتریایی برنج :
در این زمینه بیماری ها به سه گروه عمده :
الف- بیماری های گیاهچه
ب- غلاف برگ و دانه
ج- بیماری های برگی و بیماری های ریشه و ساقه تقسیم می شوند.
این بیماری ها بترتیب در اثر گونه های Pseudomonas و دو گونه
ازxanthomonas و یک گونه pectobacterhum ایجاد می گردند .

بیماریهای گیاهچه ، غلاف برگ و دانه :
به وسیله گونه های باکتری های بیماری زای زیر ایجاد می شوند :
Burkholderhia plantarii azegami et al Acidovorax avenae manns
pseudomonas syringae pv . syringe van hall
p. fuscovaginae tanii p. syringae pv .panici young

بیماری های برگی :
به وسیله ی دو گونه از xanthomonas و یک گونه از Acidovorax ایجاد می شوند .


Xanthomonas oryzae pv . oryzae zwings



Xanthomonas oryzae pv . oryzae zwingsl xanthomonas oryzae pv.orizicola



Acidovorax avenae subsp . avenae willlems .


بیماریهای ساقه و ریشه :
به وسیله گونه های pectobacterium ایجاد می شوند .


Pectobacterium chysanthmi (burkolder) Brennerl



Pectobacterium carstovorum subsp. carotovorum (gines) hauben

3- علایم بیماری :
عامل سوختگی ( بلایت ) باکتریایی برگ برنج باکتری xanthomonas oryzae pv . oryzae. می باشد.
بیماری دارای دو علایم مشخصه می باشد . یکی سوختگی برگ ، دوم پژمردگی یا کرسک .
سوختگی برگ که علایم آن متداولتر می باشد ، عموماً از مرحله پنجه زنی به بعد آشکار می شود . عامل بیماری ازطریق روزنه های آبی روی پهنک ، وارد می شود . لکه های زرد رنگی که بعد تبدیل به لکه های سفید رنگ می گردند در طول و عرض پهنک گسترش می یابد . این لکه ها ممکن است گسترش یابند . و تمام پهنای برگ را بپوشانند . ترشحات باکتریایی ممکن است روی زخم های تازه مشاهده شود. برگ های آلوده قدیمی ممکن است در اثر رشد قارچ های ساپروفیت متمایل به خاکستری شوند . در اثر شدت آلودگی ممکن است لکه های دایره ای کوچک در کنار ه های روزنه های آبی تشکیل شوند . گیاهان آلوده دانه های خاکستری تولید می کنند و این دانه ها دارای کیفیت کمتری می باشند .
در مناطق گرمسیر علایم پژمردگی یا کرسک که بیشترین خسارت نیز در این مرحله به گیاه وارد می شود از مرحله نشاکاری تا مرحله پنجه زنی اتفاق می افتند . برگ گیاهان آلوده پژمرده شده و به سمت بالا پیچ می خورند ، رنگ برگ ها نیز تغیر کرده و متمایل به خاکستری می شوند ، سپس برگ ها زرد شده و پژمرده می شوند و سر انجام گیاه از بین می رود . گیاهانی که باقی می مانند رشد شان متوقف شده و زرد رنگ می شوند .
سومین علایم بیماری سوختگی باکتریایی ، زردی برگ می باشد . برگ های جوان گیاه تغییر رنگ داده و به رنگ زرد کمرنگ در می آیند . و با یک نوار زرد رنگ پهنی روی برگ ها ایجاد می شود . در برگ زردی ، باکتری در خود برگ وجود ندارد اما در میان گره ها و طوقه گیاهان آلوده می شود .
علایم بیماری بستگی به واریته، فیزیولوژی گیاه برنج ، بیماری زایی بیمارگر و شرایط آب و هوایی بستگی دارد .

پوسیدگی باکتریایی غلافpseudomonas syringae pv.syringae علایم مشخص بیماری به صورت لکه برگی ، بلایت برگی ، نوار قرمز ، لکه قهوه ای و لکه باکتریایی مشاهده می شوند . در صورتی که باکتری در مرحله اپیفیت باشد ، سلول های باکتری از طریق منافذ طبیعی روی برگ شامل روزنه های آبی ، کرک ها ، زخم های کوتیکول وارد بافت میزبان می شود . در حالی که بقا ء باکتری در اتاقکها ی ریز روزنه ،در تریکوم های شکسته صورت می گیرد . این باکتری در مرحله اپیفیت قسمت های داخلی برگ را مضمحل کرده و میزان بالای تکثیر این باکتری ها در قسمت هایی اتفاق می افتد که کاملاً در سطح برگ نیستند ، بنابراین بیماریزایی این باکتری های بیماریزا ظاهراً مربوط به توانایی آن ها در تکثیر و بقاء در برگ ها تحت شرایط محیطی می باشد .جمعیت های بزرگی که روی برگ ها ایجاد می شوند ناشی از حضور زخم هایی است که قابل مشاهده نبوده و باکتری از طریق آن ها وارد برگ ها شده اما ظاهر برگ ها سالم و بدون علایم به نظر می رسند.

پوسیدگی باکتریای طوقه :
Pectobacterium corotovotum subsp. carovorum
غلاف گیاهان آلوده، پوسیده و قهوه ای تیره می شوند و برگ ها زرد و پژمرده می گردند . آلودگی اغلب از لگول ها شروع می شوند . گیاهان آلوده در محل گره ، طوقه وساقه دچار پوسیدگی می شوند. پنجه ها ی آلوده از محل طوقه می شکنند . ساقه و میان گره ها قهوه ای متمایل به سیاه می شوند . ریشه های متصل به گره ها ی آلوده از بین می روند . ترشحات باکتری ممکن است در داخل ساقه های آلوده وجود داشته باشند و در این صورت بوی نا مطبوعی از گیاهان آلوده متصاعد می شود . در برخی موارد ممکن است علایم لکه قهوه ای در قسمت طوقه گیاهان آلوده مشاهده شوند را نشان ندهند . اما در اثر آلودگی سیستمیک دچار پژمردگی شوند .

4- عامل بیماری :
خصوصیات باکتری شناسیxanthomonas iryza pv. Oryza ) )
جنس xanthomonas شامل باکتری های گرم منفی ، بدون اسپور ، هوازی و میله ای شکل (17/2 ـ 35/1 × 75 /0 ـ55/0 میکرومتر ) و دارای یک تاژک قطبی می باشد . این باکتری ها کاتالاز مثبت بوده و تولید کننده ضعیف اسید از کربوهیدراتها هستند . کلنی های اغلب جنس ها و پاتوارهای این گونه گرد ، محدب ، و مسطح و روی محیط YDC زرد و روشن میباشند . همه اعضای xanthomonas به جز 3 مورد از گونه ها و پاتوارها ی آن قادر به تولید رنگدانه زا نتومونادین هستند .

Bokuraدر سال 1911 یک گونه باکتری از برگ های آلوده برنج جدا کرد که کلونی های زرد رنگ روی محیط کشت آگار تشکیل می دهند و آن را به نام bacillas oryzac نامید. bokura , hori سپس خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفو لو ژیکی این باکتری راتعیین نموده و بیماریزایی آن را تأیید نمودند . سپس اشمیاما ( 1922 ) با انجام آزمایشات بیشتر روی باکتری ها ی جدا شده از برگها ی بیمار مشخص کرد که بیماری به وسیله باکتری میله ای ایجاد می شود و با خصوصیاتی که bokura معرفی نموده متفاوت می باشد . و اولین با کتری را pseudomonasنامید .shiyama بعداً توسط داوسون ( 1939 ) به xanthomonas oryzae تغییر نام یافت سپس باکتری توسط کمیته بین المللی سیستماتیک باکتری های گیاهی ، تحت عنوان xanthompnas campestrispr oryzae dye نام گرفت و در نهایت در نتیجه مطالعات سوتنیگس و همکاران ( 1990 ) و بر اساس خصوصیات فنوتپتی ( عدم رشد روی پروپیونات به عنوان تنها منبع منبع کربن ) الگوهای اسید چرب ، الکتروفورز ، پروتئین و همولوؤی DNA DNA و واکنش نسبت به آنتی بادیهای اختصاصی مونولکونال از پاتوارهای x.compestris متمایز شده و عنوان Xanthomonas oryzaepv. نام گرفت
خصوصیات باکتری شناسی pseudomonas syringae pv.syringae
جنس pseudomonas در سال 1894 توسط migul توصیف شد .

توصیف اولیه این جنس بسیار ساده و ابتدایی بود ، بطوریکه تعداد زیادی از باکتری های نا همگن بدون اینکه هیچگونه رابطه فیلوژنی با هم داشته باشد در این جنس قرار گرفته اند . اولین قدم را در طبقه بندی مولکولی سودوموناسها palleroni و همکاران در سال 1973 بر اساس هیبریداسیون r DNA _ DNA جنس pseudomonas را به پنج گروه همولوژی rDNA تقسیم کردند . ( 1920 ) عامل بیماری پوسیدگی غلاف برنج را باکتری pseudomonas syringacpv ,syringae نام گذاری کرد . اغلب خصوصیاتی که در مورد جنس pseudomonas ذکر شده در مورد گونه pseudomonas syringae نیز صادق است پا توار pseudomonas syringae pv.,syringae تنها از نظر خصوصیات بیماریزایی از سایر پاتوار های این گونه متمایز است .
خصوصیات باکتری شناسی p.carotovorum subsp.carotovorum
جنس Erwinia شامل باکتری های گرم منفی ، میله ای شکل ، غیر هوازی اختیاری و
دارای 4ـ6 تاژک محیطی می باشد روی محیط کشت آگار تولید کلونی هایی به رنگ قهوه ای تیره می نماید. اپتمم و ماکزیمم رشد این باکتری به ترتیب 36 و43 درجه سانتی گراد می باشد . دای ( 1968 و 1969 ) جنس Erwinia را به چهار گروه Hrebicola,Carotovora, Amylovora و گروه غیر تیپیک دارای گونه E.dissolvens تقسیم کرد . لیلیوت و دیکی ( 1984 ) بر اساس خصوصیات فیزیولوژیکی ، بیو شیمیایی و بیماریزایی گونه Pectobacterium carotovorum را به 5 زیر گونه شامل P.wasabiae ,P.odoriferum, P.atrosepticum, P.betavasculorum, P.carotovorum تقسیم نمودند .
گوتو در سال 1979 عامل پوسیدگی طوقه برنج را Erwinia chrysanthemi معرفی نمود .



5- عوامل مؤثر برتوسعه بیماری سوختگی باکتریایی برگ برنج X.o.pv. oryzae)):
درجه حرارت بالا ( 30ـ25 ) درجه سانتی گراد ، رطوبت زیاد ، بارندگی ، سیلاب ، بادهای شدید که روی گیاه ایجاد زخم می نمایند و همچنین زیادی کود نیتروژن ، pH پایین تر از 5/5ـ 1/4 شرایط مطلوب برای باکتری می باشد . بیماری سوختگی باکتریایی برنج بیشتر در مناطق باتلاقی اتفاق می افتد .
تعدادی از علف های هرز نیز میزبان این باکتری می باشند و باکتری می تواند توسط بذر این علف های هرز نیز منتقل شود . از جمله علف های هرز میزبان این باکتری phalaris arundinaceae , echinochola colonum , leersia spp , zizania latifolia به شدت توسط باکتری آلوده می شوند .
علف های هرز phyragmites commmunis , isachne globsa به میزان کمتر آلوده می شوند . تنها علف هرزی که در زمستان گذرانی باکتری نقش دارد علف هرز leersia spp می باشد . لیانگهوان و همکاران ( 1994 ) گزارش کردند که خسارت سوختگی باکتریایی در برنج هایی که رنگ برگ آن ها تیره تر است ، بیشتر می باشد و بیان کردند که تیره بودن رنگ برگ مقدار ترکیبات نیتروژنی و سرعت فتوسنتز افزایش یافته و باعث رشد سریع برنج و افزایش تراکم شده و در نتیجه شرایط تغذیه ای خوب و محیط مناسبی برای رشد باکتری ایجاد می شود . چن و همکاران
( 2006) خسارت ناشی از سوختگی باکتریایی را در شرایط مطلوب بالای 50 درصد گزارش نمودند .
عوامل مؤثر در توسعه بیماری سوختگی باکتریایی غلاف برنج P.s.pv.syringae ))
باکتری در خاک ، آب و روی سطح گیاهان دیده می شود و برای ایجاد آلودگی نیاز به رطوبت دارد . هوای سرد و مرطوب ، خاک اسیدی ، بارندگی و حرارت بین 25ـ 15 درجه سانتی گراد برای توسعه بیماری مناسب می باشند . اما باکتری در دمای 1 تا 35 در جه قادر به رشد می باشند . باکتری به وسیله قطرات باران و بذر گسترش می یابد و از طریق روزنه های آبی و زخم وارد گیاه می شود .

برخی علف های هرز یکساله مانند sp,sorghum halpen , chenopodiumalbum :album , cynodom dactylon , trifolum repens , pennicilaria spicata, vicia sp از میزبان های این باکتری می باشند و باکتری بر روی این علف های هرز به صورت اپی فیت زندگی می کنند .
ارکولانی ( 1991 ) گزارش کرد که فراوانی گونه های باکتری که به صورت اپیفیت روی سطح برگ رشد می کنند تحت تأثیر گیاه ( گونه گیاهی، فنولوژی ، سن گیاه ) و منطقه جغرافیایی که گیاه در آن رشد می کند،تغییر می کند.
جولین و لینرو ( 2000 ) بیان کردند که اندازه جمعیت باکتری های اپیفیت روی سطح برگ گیاهان تحت شرایط محیطی مناسب بر اساس فراوانی منابع کربن ( قند ) روی سطح برگ ، تغییر می یابد زیرا فراوانی مواد غذایی بر اساس گونه گیاهی ، سن برگ و شرایط گیاه فرق می کند .
عوامل مؤثر در توسعه بیماری پوسیدگی باکتریایی طوقه برنجp.c.subsp.caratovorum
گیاهانی که در اطراف مزارع برنج رشد می کنند به این باکتری حساس بوده و قادر به نگهداری منبع آلودگی می باشند این باکتری از رایزوسفر بوته های برنج سالم جدا شده است . شرایط مساعد برای توسعه و ظهور بیماری آب و هوای گرم و مرطوب می باشد . باکتری در دمای زیر 27 درجه سانتیگراد غیر فعال می باشد . اما به محض اینکه دمای هوا بالای 30 درجه سانتی گراد می شود ، علایم بیماری به سرعت توسعه می یابد . ( دمای مناسب برای رشد باکتری 43ـ 36 درجه سانتی گراد می باشد) باکتری عموماً از طریق زخم های روی ریشه وارد گیاه می شود و به وسیله آبیاری گسترش می یابد .
p.c.subsp.caratovorum< b> عموما قادر به زنده ماندن در خاک نمی باشد اما در بقایای گیاهی ، بذر گیاهان دررایزوسفر می تواند زمستان گذرانی نماید . از راه های انتشار بیماری ، ریشه های اصلی گیاهان ، آب آبیاری آلوده و دستگاه های برداشت آلوده می باشند .

6- مدیریت بیماری :
مدیریت بیماری سوختگی باکتریایی برگ برنج :
مقاومت میزبان مؤثرترین و اقتصادی ترین روش کنترل بیماری سوختگی باکتریایی برگ برنج می باشد . اصلاح نبات در مقابل بیماری برای ایجاد وقت مهم می باشد . استفاده از ارقام مقاوم برنج دارای ژن های مقاومت Xa1,xa21, xa26 در کنترل بیماری مؤثر می باشند . ایجاد موتاسیون روی سیستم های بیماریزای باکتری مانند سیستم ترشحی تیپ دوم ( typell ) که باعث ترشح آنزیم های خارجی سلولی نظیر زایلا ناز ( xylanase ) و سلولاز cellulose ) ) به خارج سلول و موجب بیماریزای می شوند ، موفقیت آمیز می باشد . سیستم ترشحی typelll باعث ایجاد واکنش فوق حساسیت و بیماریزایی در باکتری می شود . .
ایجاد موتاسیون روی ژن های سنتز کننده پلی ساکارید خارج سلولی ( EPS ) می تواند باعث ایجاد مقاومت در برنج علیه x.o.pv.oryzae شود . ایجاد موتاسیون در ژن aroe که باعث تولید رنگدانه xathompndin و بیماریزایی در باکتریایی x.o.pv.oryzae می شود از دیگر راه های مبارزه با بیماری بلایت باکتریایی می باشد . ایونک و همکاران ( 1993 ) بیان کردند که تأثیر ژن های مقاومت براساس ساختار جغرافیایی جمعیت بیماریزا فرق می کند . تیمار بذر با آب داغ 75 درجه سانتی گراد در 10 دقیقه و ضد عفونی بذر با پودر سفید کننده ( رنگبر ) ( 100 میکروگرم در میلی لیتر ) اکسی کلرورمس ( 5/62 میلی گرم در 15 میلی لیتر استون) برای 25 گرم بذر ، سولفات روی 2% موثر می باشد .
در کنترل شیمیایی می توان از پودر رنگبر ( 250 میکرو گرم در میلی لیتر کلر) ، ترکیب بردو ، اکسی کلرورمس در شرایط قبل از خزانه استفاده نمود .
البته اگر چه کنترل شیمیایی موثر و اقتصادی برای این بیماری هنوز در حال توسعه است ، اما مشکلات جدید در فرموله کردن عوامل کنترل مطرح می باشد و در کل نسبت به بحث مقاومت ، کنترل شیمیایی اهمیت پایین تری دارد . با این وجود استفاده از تیم های پیش آگاهی قابل اطمینان مانند استفاده از باکتریوفاژ برای تعیین زمان دقیق کاربرد این مواد شیمیایی برای کنترل موثر بیماری ضروری است .
مدیریت باکتری Pseudomonas syringae pv.syringae
تغییر در وضعیت مواد غذایی سطح گیاه در کنترل بیماری ایجاد شده توسط باکتری های اپیفیت مؤثر است .
ـ استفاده از ارقام مقاوم و تولید بذر سالم .
ـ حذف علف های هرز اطراف مزارع که میزبان باکتری می باشند .
ـ ضد عفونی بذر برنج توسطmetacide علیه Pseudomonas syringae سمیت بازدارندگی رشد آن حدود 5 /0 درصد می باشد .
ـ استفاده از ترکیباتی که دارای یون cu+2 و k+ می باشند این ترکیبات اثر
با زدارندگی و آنتی باکتریال روی Ppseudomonas syringae دارند .
مدیریت باکتریPectobacterim carotovorum spp. carotovorum ـ
رعایت اصول بهداشتی
ـ استفاده از ترکیبات مسی و مخلوط بردو در مدیریت بیماری مفید خواهد بود .
ـ ضد عفونی شلتوک قبل از کاشت با قارج کش های مناسب جهت کاهش آلودگی به قارچ فورازیوم و پاتوژن های دیگر که باعث گسترش آلودگی باکتریایی می شوند . استفاده از کود نیتروژن به مقدار کافی و استفاده ازآب آبیاری سالم مفید خواهد بود .
ـ جلوگیری از زخمی شدن گیاهچه ها و خارج نمودن بوته های بیمار از مزرعه در کاهش آلودگی مؤ ثر خواهند بود .
کاربرد متعادل فسفر ( کمتر از hac /kg 53 ) ، نیتروژن ( کمتر ازhac/ kg 180 با توجه به رنگ گیاه ) و پتاسیم ( بیش ازhac/ kg 100 ) و کودهای گوگرد ( بیش ازhac/ kg 40 ) و روی( hac / kg 6 ) می تواند مفید باشد.
در زمینه کنترل بیولوژیک :
برای سوختگی باکتریایی برگ برنج:
ـ تیمار نشا برنج با قارچ trichoderma harziahum که ایجاد مقاومت ملایم کرده که بسته به جدایه باکتری مقاومت بین 16 تا 96 ساعت پس از آلودگی ایجاد می شود .
ـ باکتریزاسیون بذر برنج با جدایه های آنتا گونیست Pseudompnas fluorescens در کنترل بیماری موثر است .
ـ جدایه های آنتا گونیست bacillus spp از آب مزرعه برنج جداسازی شده ، تولید پروتئینی معروف به TZI می کنند که دارای فعالیت آنتاگونیستی علیه X. o. pv.oryzae می باشند .
ـخیساندن نشاء برنج در سوسپانسیون باکتری badellovioborio bacteriovorus باعث کاهش طول زخم های حاصل از سوختگی باکتریایی برنج شده همچنین از ایجاد کرسک جلوگیری می کند .
ـ اسپری برگ نیترات نیکل ، طول زخم های ایجاد شده توسط x.o.pv.dryza را کاهش می دهد .
ـ تیمار برنج با سالسیلیک اسیدباعث ایجاد مقاومت سیستمیک در برابر x.o.pv.oryza شده و اثر آن با کاهش طول زخم قابل تشخیص است .
ـ ماده acibenzolar-s-methyl ( ASM ) یک فعال کننده سیستم دفاعی گیاه است که باعث ایجاد مقاومت القایی سیستمیک بعد از آلودگی برنج به بلایت شده و به طور قابل توجهی سوختگی باکتریایی برگ را کاهش می دهد .
بیماریهایی که با این سه نوع باکتری در برنج ایجاد می شود :
جنس pseudomonas ( بلایت هاله ای برنج ، لکه قهوه ای و لکه نواری برنج وحشی)
جنس xanthomonas ( بلایت باکتریایی برنج ، لکه نواری برنج ) .
جنس Petobacterium ( پوسیدگی نرم ، پوسیدگی لکه قهوه ای نوع ثعلب ).

ریپورتر
20th February 2011, 11:31 AM
--------------------------------------------------------------------------------

اين علفها شامل سوروف ، اويار سلام ، قاشق واش ، تير كمان آبي ، بندواش ، سل واش و …….. ميباشند كه هزينه مبارزه با اين علفها بخش اعظمي از اقتصاد كشاورزي برنج را شامل ميگردد .

مهمترين آفات برنج در ايران
از مهمترين آفات برنج كه ساليانه خسارات هنگفتي را بر جاي مي گذارد كرم ساقه برنج ( chilo suppressalis ) مي باشد . اين آفت ، حشره اي است كه براي اولين بار در سال 1351 در مزارع تنكابن و رامسر طغيان كرد و در مدت كوتاهي با افزايش جمعيت و ايجاد خسارت اقتصادي شديد نظر همگان را جلب نمود .
كرم ساقه خوار برنج كه بعنوان يكي از خطرناكترين آفات برنج در دنيا بشمار مي آيد ، در زمستان بصورت لار و كامل در داخل ساقه هاي خشك برنج و يا علفهاي هرز اطراف مزرعه بسر مي برد و در حدود اوايل ارديبهشت ، هنگاميكه حداقل دماي هوا ، 10 درجه سانتيگراد باشد ، شفيره ها در داخل ساقه هاي باقيمانده برنج سال قبل و يا علفهاي هرز مزرعه ، در اطراف سوراخهاي ايجاد شده توسط لاروها ، تشكيل ميگردد .
در حدود بيستم ارديبهشت ماه ، اولين پروانه ها ظاهر ميشوند كه در اواسط خرداد به حداكثر خود مي رسند . عمر پروانه ها ، حداكثر يك هفته است و در اين مدت بطور متوسط 230 عدد تخم توسط هر پروانه گذرانده ميشود . تفريخ تخمها در دماي حداقل 10 تا 12 درجه سانتيگراد بمدت 5 تا 11 روز بسته به دماي محيط انجام مي گيرد . اين كرم در طول سال 2 تا 3 نسل دارد و از زمان نشاء كاري تا هنگام برداشت برنج در مزارع فعاليت زيستي دارد . خسارات وارده طي نسلهاي دوم و سوم بيشتر است .
امروزه با كرم ساقه خوار برنج به سه طريق ، زراعي ، شيميايي وبيولوژيك مبارزه ميشود از راههاي اساسي براي مبارزه با اين ‌آفت ، ايجاد شبكه مراقبت و پيش آگاهي با استفاده از اطلاعات جوي است كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است ، در صورتيكه ثابت شده است ، مراحل سيكل دگرديسي اين‌‌ آفت ، همبستگي بالايي را با دما و ساير پارامترهاي جوي دارد .
در مبارزه بيولوژيك ، از زنبور تريكو گراما براي پارازيته كردن تخم پروانه ساقه خوار برنج استفاده ميشود كه نحوه و زمان فعاليت اين زنبور نيز تابعي از شرايط جوي بويوه دما مي باشد .
ساير آفات برنج شامل شب پره يك نقطه اي برنج ، سرخوطومي برنج ، زنجره برنج ، كرم برگخوار برنج ومگس خزانه برنج مي باشند .گونه های برنج:برنج گياهی با تنوع ونتيکی و توان سازگاری زيادی است. گونه زراعی مهم برنج oriza sativa l. است که دارای 24=2n کروموزوم می باشد، يک گونه زراعی ديگر به نام oryza glaberrima steud وجود دارد، که در جنوب آفريقا کشت می شود، اين گونه نسبت به گونه قبلی دارای قدمت و تنوع ونتيکی کمتری است.
گونه های وحشی زيادی از جنس oryza درجهان مشاهده شده که تتراپلوئيد و دارای28=2n کروموزوم می باشند. ارقام و گونه هایo.nivara,o.rufipogon,sharma,shastry,griff از خويشاوندان نزديک برنج زراعی o.sativa l. می باشند. o.rufipogon برنج وحشی دائمی و o.nivara برنج وحشی يک ساله می باشد.

o.sativaاز گونه های مهم برنج است که در قاره های آسيا، اروپا، آمريکا کاشته می شود، برنج های زراعی ايران از اين نوع اند. اين گونه دارای انواع مختلف به شرح زير می باشد:

1- نوع اينديکا (indica )
از نوع های گرمسيری برنج است که درمقابل خشکی، بيماری و آفت مقاوم بوده و دارای ارقام مختلفی از نظر زمان رويش است. اين نوع، شامل برنج های دانه دراز و ساقه های بلند می باشند که دربرابر ريزش دانه حساس هستند و درکشورهای هندوستان، سری لانکا، تايلند و مالزی کشت می شوند.

2- نوع واپونيکا (japonica)
از نوع معتدل برنج بوده و درمقابل سرما مقاوم است. اين نوع شامل برنج های ساقه نسبتاً کوتاه و دانه گرد بوده و درکشورهای چين، کره، ژاپن، کاليفرنيا و کشورهای اروپائی کشت می شود.

3- نوع جاوانيکا (javanica)
از نوع های حد واسط برنج است. اين نوع برنج در کشورهای اندونزی، فيليپين، تايوان و ژاپن کشت می شود.
طبقه بندی واريته های برنج
واريته ها يا ارقام مختلف برنج از سوی سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (fao) به اشکال مختلفی طبقه بندی می شود، که ازنظر طول دانه به چهار گروه زير تقسيم می شوند:
الف- برنج های خيلی طويل که اندازه دانه آنها بيش از 7 ميليمتر هستند.
ب- برنج های طويل که بين 6 تا 7 ميليمتر طول دارند.
پ- برنج های متوسط که طول آنها بين 5 تا 99/5 ميليمتر است.
ت- برنج های کوتاه که طول آنها کمتر از5 ميليمتر است.
در ايران نيز برنج را براساس طول دانه به سه نوع دانه بلند، دانه متوسط و دانه کوتاه تقسيم بندی نموده اند. به برنج هايی که طول دانه آنها بين 61/6 تا 0/7 ميليمتر باشد دانه بلند گفته می شود و از مرغوبترين نوع برنج محسوب می شود، برنج هائی که طول آنها بين 51/5 تا 6/6 ميلی متر است دانه متوسط و به برنج هايی که طول آنها از 5/5 ميليمتر کمتر باشد، دانه کوتاه گفته می شود، اين نوع برنج ها از نظر تجاری ارزش کمی دارند.

سطح زير کشت برنج در ايران
سطح زير کشت شلتوک در جهان، ايران و ده کشور عمده توليد کننده در سال 2003
کشورسطح زير کشت(واحد هکتار)
جهان150,938,100
چين27,398,000
هند44,000,000
اندونزي11,600,000
بنگلادش11,100,000
ويتنام7,443,600
ميانمار5,600,000
تايلند11,000,000
ژاپن1,680,000
فيليپين4,095,000
برزيل3,156,360
ايران560,000

مأخذ: صفحه ابرمتني فائو

سطح زير کشت در ايران
برنج پس از گندم مهمترين محصول کشاورزي است و نقش بسيار بارز و چشمگيري در تغذيه مردم جهان و نيز کشورمان دارد و همينطور اين محصول پس از گندم بيشترين سطح اراضي کشاورزي را در جهان به خود اختصاص داده است . بر اساس آخرين آمار منتشر شده از سوي سازمان خوار و بار کشاورزي جهان، در آخرين سال مورد گزارش(2003) سطح کشت برنج جهان 150,938,100 هکتار بوده است .
بر اساس آخرين آمارگيري که درسال 81 انجام شده است سطح زير کشت برنج کشورمان 611238 هزار هکتار بوده است، که نسبت به سال گذشته 7/18 در صد افزايش داشته است و در سال 82 سطح زير کشت برنج کشورمان 583،773 هزار هکتار بوده است . با توجه به اينکه محصول برنج براي رشد و نمو و بازدهي، به آب و هوايي مرطوب و نسبتاً گرم و آب فراوان نياز دارد و مساعدترين منطقه براي کشت آن، سواحل جنوبي درياي مازندران است، بنابراين بيشترين سطح زير کشت برنج در استانهاي ساحلي درياي خزر قرار دارد.
بر همين اساس و بر اساس نتايج آخرين طرح آماري اجرا شده در سال 1382، بيشترين سطح در استان گيلان با 196،530 هکتار مي باشد. پس از گيلان که مقام اول را درسطح زير کشت دارا است، استانهاي مازندران، گلستان و خوزستان به ترتيب مقام دوم تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. استان يزد با 13 هکتار کمترين سطح برنج درکل کشور را دارد. مازندران و گيلان جمعاً 5/68 درصد از سطح زير کشت شلتوک کل کشور را داشته و مهمترين مناطق کشت برنج به شمار مي آيند.همچنين مناطق اصلي کشت برنج مازندران، گيلان، فارس، خوزستان و گلستان بيشترين درصد از سطح کل کشور را به خود اختصاص داده اند.
جدول سطح زير کشت شلتوک کشور در سالهاي 82

استانسطح زير کشت شلتوک(هکتار)
کل کشور584،074
آذربايجان شرقي2،285
آذربايجان غربي110
اردبيل157
اصفهان15،327
ايلام1،778
تهران-
چهارمحال وبختياري4،099
خراسان2،053
خوزستان50،022
زنجان2،706
سيستان و بلوچستان597
فارس49،688
قزوين3،554
کردستان39
کرمانشاه826
کهگيلويه و بوير احمد8،777
گيلان196،530
لرستان3،286
مازندران185،342
گلستان56،586
يزد13

مأخذ: وزارت جهاد کشاورزي (آمار مقدماتي

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد