PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا شکنجه‌گر سریال لاست گذرنامه ایرانی دارد!؟



Victor007
17th April 2010, 12:10 PM
نکته قابل تامل شهبازی در این سریال نیز گذرنامه ایرانی یکی از بدترین شخصیت‌های سریال است: در اپيزود اوّل فصل ششم، زماني که سعيد جراح، تنها مسلمان «جزيره»، در هواپيماي اوشيانيک به لس‌آنجلس مي‌رود، و اين بار سقوطي در کار نيست و روايتي جديد از زندگي معمولي قهرمانان سريال، بدون سقوط هواپيما، آغاز مي‌شود، او به عکس محبوبش، ناديا، مي‌نگرد که...


بی‌تردید سریال لاست مدتی است تلویزیون‌های بسیاری از هموطنان را تسخیر کرده و تماشاگران متعددی را جذب داستان‌های تودرتو و شخصیت‌های مرموز و داستان‌گوی خود کرده است، اما آیا «لاست» همان چیزی است که می‌بینیم؟ به گزارش "تابناک"، برخي از شخصيت‌هاي اصلي سريال نام چهره‌هاي نامدار را بر خود دارند: جان لاک، جرمي بنتام، ديويد هيوم، ريکاردو، روسو، ميخائيل باکونين، فارادي، هاوکينگ و غيره. اينان شخصيت‌هاي بزرگ سياسي و فرهنگي و علمي غرب‌ جديدند. تنها نام دو تن از شخصيت‌هاي بزرگ بني‌اسرائيل و اديان ابراهيمي در سريال ديده مي‌شود: جيکوب (يعقوب)، که نگهبان «جزيره» است و موجودي است با قدرتي فراتر از انسان ولي محدود، به سان خدايان اساطيري مصر و يونان و روم باستان که قدرتي محدود داشتند، و آرون (هارون)؛ تنها نوزادي که در «جزيره» به دنيا مي‌آيد ولي هنوز روشن نشده که در سرنوشت «جزيره» چه جايگاهي دارد.
در ميان شخصيت‌هاي اصلي سريال ريچارد آلپرت نيز ديده مي‌شود؛ مردي که در اصل ريکاردو نام دارد، در «جزيره» از جيکوب عمر جاودان مي‌گيرد و در ازاي آن به رابط جيکوب با انسان‌ها بدل مي‌شود. شایان ذکر است ريچارد آلپرت نام يکي از مروجين فرقه‌هاي رازآميز در سده بيستم است. او يک يهودي اهل ايالت ماساچوست آمريکاست که پس از اتمام تحصيلات عالي در دانشگاه هاروارد به هند رفت و با نام «بابا رام داس» به آمريکا بازگشت و به تبليغ آئين‌هاي رازورانه شبه هندوئي و دوجنس گرايي Bi***uality پرداخت. «رام داس» به معني «خادم خداوند» است؛ همان نقشي که ريچارد آلپرت، به عنوان «مستخدم» جيکوب، در سريال به عهده دارد!
این نکات سریال پربیننده لاست در حالی وجود دارد که عبدالله شهبازی، مورخ کارکشته کشورمان در تحلیلی تاریخی نسبت به سریال لاست نکات جالبی را عنوان کرده است. وی که در ایام نوروز تا آخرین قسمت پخش شده این سریال امریکایی یعنی اپيزود دهم از فصل ششم را با دقت تماشاکرده است معتقد است، این سریال یک اسطوره‌سازی جدید در روزگار معاصر است.
شهبازی معتقد است: در سراسر اماکن «جزيره» نمادهاي مصري چشمگير است از مجسمه تاورت، الهه باروري مصر، تا «معبد» و ساير مکان‌هاي پوشيده از نمادها و نقوش مصر باستان. «تاورت» در لغت به معني «عظيم» است و اين مجسمه نيز عظيم‌ترين نماد موجود در «جزيره» است. تاورت در «غرب» جزيره جاي گرفته. مغرب پايان روشنايي و آغاز تاريکي است. باروري و زايش در آغاز ورود به تاريکي به چه معنا است؟ در رمان «نماد گمشده» دن براون نيز، که آن را مکمل سريال «لاست» مي‌دانم، داستان در غروب آغاز مي‌شود و تمامي حوادث در 12 ساعت شبانه رخ مي‌دهد.




http://tabnak.ir/files/fa/news/1389/1/25/53726_590.jpg


وی در این تحلیل می‌نویسد: در اپيزود نهم فصل ششم با پيشينه ريچارد آلپرت، چهره مرموز سريال، آشنا مي‌شويم؛ همو که گفتيم جيکوب به او عمر جاودان داد، در ازاي آن وي را به خدمت گرفت و ارتباط خويش با آدميان را به او سپرد. انساني است روستايي که از اعتقاد ساده ولي عميق به مسيحيت آغاز مي‌کند، مانند دکتر فائوستوس (فائوست)، با جيکوب معامله مي‌کند و به بهاي عمر جاودان به استخدام او در مي‌آيد. جيکوب حتي بخشش گناهان و فرار از دوزخ را به او نمي‌دهد. بعدها از «جيکوب» سرخورده مي‌شود و مي‌خواهد خدمت خويش را به «مرد سياه‌پوش»، دشمن جيکوب، عرضه کند.
ريچارد آلپرت در اصل ريکاردو نام دارد و يک روستايي اسپانيولي زبان است که در جزاير قناري زندگي مي‌کند. سال 1867 است. زنش به‌نام ايزابلا مي‌ميرد و او در تلاش براي کشانيدن پزشک به بالين همسرش خشمگين مي‌شود و پزشک را ناخواسته مي‌کشد. به مرگ محکوم مي‌شود. نجات مي‌يابد زيرا کشيش متولي اعدام او را به يک صاحب کشتي مي‌فروشد: کشتي «صخره سياه». کشتي در توفان گرفتار مي‌شود، به غرب «جزيره» مي‌رسد، مجسمه تاورت، الهه مصري، را خرد مي‌کند و در وسط «جزيره»، در ميانه جنگل، به گل مي‌نشيند. «مرد سياه‌پوش» و «سياه مو» ريکاردو را از کشتي نجات مي‌دهد و از او مي‌خواهد که «شيطان» را بکشد. منظور جيکوب است. ريکاردو به ساحل مي‌رود ولي جيکوب، که جواني است «سپيدپوش» و «موطلايي»، او را قانع مي‌کند که «مرد سياه‌پوش» به اين دليل در «جزيره» اسير است که مي‌خواهد سراسر جهان را به فساد کشاند.
در اين اپيزود براي نخستين بار مقوله «شيطان» به‌طور جدّي مطرح مي‌شود ولي باز حيران مي‌مانيم که سرانجام «شيطان» کيست. نمي‌دانيم «مرد سياه‌پوش» و «سياه مو»، که حتي نام ندارد و هوّيت واقعي او دودي سياه و مرگبار است و تنها مي‌تواند در قالب‌هاي جسماني ديگران تجلي يابد، و پس از مرگ جان لاک در کالبد او حضور خود را تداوم مي‌بخشد، «شرّ» است يا جيکوب، «مرد سپيدپوش» و «موطلايي»، که در بسياري از ديالوگ‌هاي سريال به «دروغ‌گويي» متهم مي‌شود.
از ديد جيکوب، مرد سياه‌پوش «شيطان» است زيرا معتقد است «همه انسان‌ها فسادپذيرند چون در ذات‌شان گناه است.» جيکوب انسان‌ها را به جزيره مي‌کشاند تا به «مرد سياه‌پوش» ثابت کند در اشتباه است. انسان‌ها، بر خلاف گذشته‌شان، به «جزيره» مي‌آيند و خوبي‌هاي خود را بروز مي‌دهند. به اين دليل انسان‌هايي چون جيمز فورد (ساوير) و کيت استن و سعيد جراح به «جزيره» آورده شدند؛ انسان‌هايي بدکار و قاتل که در «جزيره» فرصت براي نشان دادن خوبي‌هاي‌شان مي‌يابند. همه مي‌ميرند ولي اين مهم نيست زيرا «جزيره» آزمايشگاه «خير» و «شر» است.
نکته قابل تامل شهبازی در این سریال نیز گذرنامه ایرانی یکی از بدترین شخصیت‌های سریال است: در اپيزود اوّل فصل ششم، زماني که سعيد جراح، تنها مسلمان «جزيره»، در هواپيماي اوشيانيک به لس‌آنجلس مي‌رود، و اين بار سقوطي در کار نيست و روايتي جديد از زندگي معمولي قهرمانان سريال، بدون سقوط هواپيما، آغاز مي‌شود، او به عکس محبوبش، ناديا، مي‌نگرد که در لاي گذرنامه‌اش است. اين گذرنامه عراقي نيست؛ ايراني است. قطعاً اين انتخاب تصادفي نيست. چرا بايد فردي با پيشينه و شخصيتي چون سعيد جراح، که بازجو و شکنجه‌گر بي‌رحم گارد صدام حسين بوده و قتل ده‌ها انسان را در کارنامه خود دارد و در يک کلام نمادي است از خشونت و قساوت حکومت‌هاي پليسي، با پاسپورت ايراني به ايالات متحده آمريکا سفر کند؟
بنابر این گزارش، هنوز در مورد قضاوت نهایی راجع به این سریال و فهم همه طعنه‌ها و نکات کلیدی داستان زود است، هشت هفته ديگر، با پخش اپيزود هيجدهم فصل ششم، سريالي که از 22 سپتامبر 2004 آغاز شده، به پايان مي‌رسد و آنگاه مي‌توان براي بسياري پرسش‌ها پاسخي يافت. پرسش‌هايي که بنيادي‌ترين مفاهيم را در زمينه جبر و اختيار، تقدير و سرنوشت، خوبي و بدي به چالش مي‌کشد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد