PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مجسمه های مینیاتور شرقی



LaDy Ds DeMoNa
16th April 2010, 06:22 PM
مقصود مينياتور

نمايان ساختن فضائي كه با فضاي عادي عالم مادي و جسماني محسوس متفاوت است و تلفيقي با موسيقي دارد و هدف هنري كه اصالت معنوي دارد همان نشان دادن اين فضا از طريق رمز و تمثيل و روشهاي خاص اين هنر است، متضمن وجود فضايي بين اين فضا و فضايي است كه بشر به آن خو گرفته و در زندگي روزانه خود آن را تجربه مي‌كند. رويت عالم معنا محتاج به باز شدن چشم دل و رسيدن به مقام شهود مي‌باشد.

1- جايگاه زن شرقي در مينياتور

بنا بر اعتقادان ديني، خداوند به مادران بخاطر تولد فرزندشان وعده بهشت مي‌دهد(بهشت زير پاي مادران است.)

او بر مبناي اين اعتقاد پاك در زمان متولد شده فرزند، بذر عشق، محبت را در دل مادران مي‌كارد. محبتي كه با وجود تمام مشكلات و سختي‌هاي بارداري مادران با اشتياقي وصف ناپذير حاضر به تحمل تمام اين دردها مي‌باشند.

نهايت و مثال يك عشق بي منت عشق مادرانه مي‌باشد و محبت مادرانه در كلام نمي‌گنجد. هر درد و هر فرياد در زمان تولد فرزند كه از اعماق وجود يك مادر به گوش مي‌رسد، زيباترين ندا و آواي سماع مي‌باشد، آوائي كه بسيار شده است مادر جان باخته و با تمام وجود زندگي را به فرزند خود بخشيده است.

خالق مجسمه سماع نظر به آن داشته تا به بيان لحظه سماع و پيدايش عشق بدون بهانه و يك طرفه و بدون مزد را، در قالب مادري كه در حال نواختن دف و حالتي كه غرق در شور و شوق مي‌باشد و لحظه تولد عشق مادرانه را جشن گرفته است، نشان دهد.

(درود بر مادران ـ درود برنشان عشق و محبت ايراني و شرقي)

كه نشان از جايگاه زن در ايران و شرق دارد

(و درود بر مادر عزيزم)

2- عشق و دلدادگي

در مجسمه‌هاي مينياتور جنوب شرقي آسيا(چين و ژاپن) يك حس رزمي‌گري و يك خشونت و زيركي در حد زنانه به علاوه مرموز بودن حاكم مي‌باشد.

به عنوان مثال در تئاتر و سينماي چين و ژاپن با آن آرايش خاص و لباس مخصوص، زنان بعد از تبادل ديالوگ (گفتگو) ميان زن بازيگر و ساير بازيگران، سكوت طولاني صحنه را بر مي‌گيرد و يكباره و به دور از انتظار تماشاگران زن مورد نظر با پرتاب بادبزن جان طرف مقابل را مي‌گيرد و سر آن را جدا مي‌كند.

اما در مينياتور جنوب غربي آسيا (ايران) حركات موزون، با چرخش نرم اندام و چين لباسها كه همه و همه حكايت از لطافت درون و عشق و دلدادگي دارد و به دور از خشونت و آن مرموز بودن زنانه مي‌باشد با فضائي كه جايگاه ملكوتي دارد حكايت از سرمستي و عشق و عرفان دارد و نشاني از خشونت و رزمي‌گري وجود ندارد. اينگونه فيگورهائي كه در مينياتورهاي جنوب غربي آسيا ديده مي‌شود زمزمه‌اي بر گفته از شعر عارفاني، همچون (حضرت حافظ، مولانا و خيام) دارند و به هيچ وجه انتظار يك خشونت را نخواهيم داشت و خشونت كاملاً متضاد با اين فضاي عارفانه مي‌باشد.

به قولي ديگر بر عكس مينياتورهاي چين و ژاپن هيچگونه سياست و زيركي را با خود به همراه ندارند بلكه درويش‌وار همه عشق را بر طبق اخلاص به معشوق هديه مي‌دهند و گوئي يك معشوق كيهاني دارند كه اين چنين آنها را مست كرده است و بدون وزن و سبك بال طراحي و ساخته شده است، و در فيگورهايشان حركت و پرواز و اينكه در عالمي‌ديگر سير مي‌كنند نشان داده شده است و گوئي با اطراف خود و با اجسام هيچگونه ارتباطي ندارند.

3- انواع پارچه‌ها

قبل از اين، نشان پارچه شرقي و ايراني را به طرح روي آن مي‌دانسته‌اند و با طرح بته جغه، اسليمي‌، خطائي و قلم كار، پارچه شرقي و ايراني را مي‌شناخته اند.

اما با تحقيقات و اجرا در ساخت مجسمه درجه پيچش تاب پارچه و گونه گره‌ها وجه تمايزي است كه پارچه‌هاي شرقي (جنوب غربي آسيا) و ايراني را با ديگر پارچه‌هاي آسيائي متمايز مي‌گرداند.

در چين و ژاپن درجه تاب پارچه حدود 30 درجه مي‌باشد و گره‌هاي سفت و محكم مثل گره‌هاي كمر بند لباسهاي ورزشهاي رزمي‌و شال كمر، پهن و پارچه‌هائي كه از قامت و طول پارچه بريده مي‌شود. (kimono)

در لباسهاي هندي تاب پارچه حدود 45 تا 60 درجه و بدون گره و با كمر پيچ و به صورت دستار و عبا و شال مي‌باشد. (sari)

در لباس‌هاي اسپانيائي تاب پارچه 90 درجه و پرچين و بدون گره و شال كمر با ساسن و تنگ و چسبان مي‌باشد و برش از عرض پارچه استفاده شده است. (Flamenco Dress)

اما در پارچه‌هاي جنوب غربي آسيا (ايران) درجه پارچه از 0 تا 180 و 360 درجه يعني تمام دايره مي‌باشد و گره كمر، شل و آويزان و يك شال دور دست و به صورت لخت آويزان به دور دست و گردن و كتف پيچده مي‌باشد.

در حالت سماع و رقص، شال در جلوي سينه و با زير دست آويزان است و يا دور دست تاب خورده و به جلو آمده است و حركت از پشت بدن به جلوي بدن دارد و در حالت عادي در سمت چپ بدن و در پشت بدن آويزان مي‌باشد.

در زمان ابن سينا، دستار و سربند را موقع دست يافتن به كشفي به جلوي بدن و در زمان عادي به پشت بدن مي‌انداخته اند.

و اين طرز دستار در كلاههاي فارغ التحصيلان و آويزي كه از كلاه آويزان مي‌باشد را كه از زمان ابوعلي سينا گرفته شده است مي‌توان ديد. و تنها پارسيان بوده‌اند كه از اوريب پارچه استفاده مي‌نموده‌اند.

4- موها

فرم موها در مجسمه‌هاي چين و ژاپن بلند و صاف و بدون تاب و پيچش و به صورت دانه دانه تا كمر مي‌باشد. در مجسمه‌هاي مصري موها كوتاه تا سر شانه و يا سينه و برش خورده است و موهاي جلو، تا روي ابرو مي‌باشد. در مجسمه‌هاي هندي موها گاهي دسته‌اي تا كمر بلند و صاف و گاهي به همراه روسري مي‌باشد. در مجسمه‌هاي اروپائي و يوناني، موهاي يك دسته ديده مي‌شود و فقط در حالتي پيچشي كه نمايان شده، يك دسته بر روي دسته ديگر آمده است.

در مجسمه مينياتور ايراني كه براي اولين بار كار شده است، به روش كار در گچ بر روي هم (زير و رو ) زده شده است.

تاب و چرخش موها و تعداد پيچش آنها با الهام از ريتم‌هاي عددي موسيقي ساخته شده است. تعداد دسته‌هائي كلي دارد و هر دسته خود نيز به تعداد ديگر تقسيم شده است كه در بخش موسيقي به آن اشاره خواهد شد.

حركات پر پيچ موها حكايت از شوريدگي و آواي دروني دارد كه پيچ و تاب آنها در هيچ كجاي ديگر در جهان نظير ندارد.

5- اندام، آناتومي‌

حركت و چرخش در مجسمه مينياتور ايراني تا بدان حد مي‌رسد كه گوئي استخوان در بدن وجود ندارد و اين حركت در مجسمه نشان دهنده حركت در يك جسم ساكن و جنبش و رقص و سماع مي‌باشد و در جائي كه يك چرخش كوتاه در بدن دارد و حالات دست حركت دروني را نمايان مي‌سازد و نشان از نجابت و معصوميت در مجسمه مينياتور مي‌باشد و جمع كل حركات و فرمهاي نشان از رها بودن روح از جسم مي‌باشد.

اين خصوصيت كه در اولين مجسمه مينياتور ايراني آورده شده است، همه و همه نشان از دلدادگي و عاشقي و عارفي و دور بودن از پليدي و رها بدون و پرواز به سمت معبود با زمزمه‌اي عاشقانه دارد، به حدي كه در لباسها گره‌ها و پيچش موها و طرز قرار گرفتن آنها به روي هم كه تلفيقي از ريتمهاي عددي موسيقي مي‌باشد، همه نشان از صلح و دوستي از طرف تمدن كهن شرق و خاصه ايرانيان مي‌باشد كه به تمدن‌هاي كهن ديگر، هديه و پيام صلح و دوستي مي‌دهند.

LaDy Ds DeMoNa
16th April 2010, 06:24 PM
توضیحات سبک

اين سبك داراي اصل كلي نشانه سازي در حجم مينياتوري است كه تلفيقاتي از موضوعات فرعي دارد شامل: مجسمه – مينياتور- موسيقي – نشانه شناسي – اسطوره و رمزگرائي است.




در خلاقيت اين سبك براي اولين بار نگارگري شرقي تبديل به مجسمه گرديده و همچنين برای اولين بار در اجزائ مجسمه از نمادهاي ادبي بحرعروض در موسيقي بهره برده شده است كه اين بحر بر پايه بنيادهاي فلسفي پايه گذاري شده و در فرهنگ موسيقائي بار معنائي خاص و در باورهاي عاميانه بار ارزش كمي و كيفي دارند.





ضمناً مي توان شاهد علم نشانه شناسي و رموز اعداد بكار برده شده در مجسمه بود، در خصوص هر مجسمه كتابي نگاشته شده است شامل شرح كامل از موضوعات و فنون استفاده شده واشاراتي از علم اسطوره شناسي به همراه مباحث عرفاني و نشانه هايي از باور اسطوره اي ملتي خاص و يا باور جهاني كه مي توانيد مطالعه نمائيد و موسيقي مربوط به هر مجسمه كه در دستگاه و سبك مخصوص به آن مجسمه ساخته مي شود را بشنويد.

ساخت مجسمه به صورت اجرائ زنده در حضور مخاطبان صورت مي پذيرد با پخش موسيقي مجسمه. براي ساخت اسطوره هر مليتي از خاك همان سرزمين در مجسمه استفاده مي شود و در تمام مدت ساخت توضيحات و شرح مباحث عرفاني و نكات بكار رفته در مجسمه را در اختيار مخاطبان قرار مي گيرد.

LaDy Ds DeMoNa
16th April 2010, 06:24 PM
شرح بحر عروض در ادبيات فارسی

عروض ميزان كلام منظوم سخن است كه وزن دارد. اين علم را بدان سبب عروض خوانده‌اند كه معروض عليه شعر است يعني شعر را از لحاظ وزن بر آن عرض مي‌كنند تا موزون آن از ناموزون تميز داده شود.
وزن براي كلام قالبي مشخص و معين ايجاد مي‌كند و موجب مي‌شود كلام را آسانتر ادراك كند و همين دليل موجب التذاذ نفس مي‌گردد. همانگونه كه الحان و آوازها در موسيقي دستگاههاي مختلف دارند شعرها نيز داراي دستگاهها و اوزان مختلفي است كه هر كدام بحر خوانده مي‌شود (بحر دستگاه اصلي در شعر است.) در وزن عروضي حركت در برابر حركت و ساكن در مقابل ساكن قرار مي‌گيرد. و لازم نيست حركتها مانند هم باشند
مدار اوزان عروضي بر آهنگ حركتها و سكونهاي كلمات قرار دارد.
از تركيب اركان با يكديگر معيارهاي با حروف «ف / ع / ل» مي‌سازند و آنها را معيار سنجش بحور و تعيين اوزان عروضي قرار مي‌دهند. همانگونه كه از تركيب اركان اجزاء بدست مي‌آيد از تركيب اجزاء يا تكرار آنها بحور عروضي تشكيل مي‌شود اوزان و بحور عروضي از تكرار و يا تركيب اجزاء به دست مي‌آيند.

LaDy Ds DeMoNa
16th April 2010, 06:24 PM
مقايسة مجسمه‌هاي مينياتور با چهار تمدن بزرگ جهان

فرم موها در مجسمه‌هاي چين و ژاپن بلند و صاف و بدون تاب و پيچش و به صورت دانه دانه تا کمر مي‌باشد.

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_03.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_02.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_01.jpg

در مجسمه‌هاي مصري موها کوتاه تا سر شانه و برش خورده است و موهاي جلو، تا روي ابرو مي‌باشد و موهاي بلندتري تا روي سر شانه و سينه مي‌باشد.

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_06.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_05.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_04.jpg

در مجسمه‌هاي هندي موها گاهي دسته‌اي تا کمر بلند و صاف و گاهي به همراه روسري مي‌باشد .

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_09.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_08.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_07.jpg

در مجسمه‌هاي اروپائي و يوناني، موهاي يک دسته ديده مي‌شود و فقط در حالتي پيچشي که نمايان شده، بر روي دسته ديگري مي‌باشد.

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_12.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_11.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_10.jpg

در چين و ژاپن درجه تاب پارچه حدود 30 درجه مي‌باشد و گره‌هاي سفت و محکم (مثل گره‌هاي کمر بند لباسهاي ورزشهاي رزمي) و شال کمر ، پهن و پارچه هائي که از قامت و طول پارچه بريده مي‌شود.

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_15.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_14.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_13.jpg

در لباسهاي هندي تاب پارچه حدود 45 تا 60 درجه و بدون گره و با کمر پيچ و به صورت دستار و عبا و شال مي‌باشد.(Sari)

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_18.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_17.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_16.jpg

در لباسهاي اسپانيائي تاب پارچه 90 درجه و پرچين و بدون گره و شال کمر با ساسن و تنگ و چسبان مي‌باشد و برش از اوريب پارچه استفاده شده است.


http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_21.jpg


http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_20.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_19.jpg

حرکت و چرخش در مجسمه مينياتور ايراني تا بدان حد مي‌رسد که گوئي استخوان در بدن وجود ندارد و اين حرکت در مجسمه نشان دهنده حرکت در يک جسم ساکن و جنبش و رقص و سماع مي‌باشد و در جائي که يک چرخش کوتاه در بدن دارد؛ و حالات دست حرکت دروني را نمايان مي‌سازد و نشان از نجابت و معصوميت در مجسمه مينياتور مي‌باشد و جمع کل حرکات و فرمهاي نشان از رها بودن روح از جسم مي‌باشد.


http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_23.jpg


http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_22.jpg

اين خصوصيت که در اولين مجسمه مينياتور ايراني آورده شده است، همه و همه نشان از دلدادگي و عاشقي و عارفي و دور بودن از پليدي و رها بدون و پرواز به سمت معبود با زمزمه‌اي عاشقانه دارد، به حدي که لباسها؛ گره ها و پيچش موها و طرز قرار گرفتن آنها به روي هم که تلفيقي از ريتمهاي عددي موسيقي مي‌باشد، همه نشان از صلح و دوستي از طرف تمدن کهن شرق و خاصه ايرانيان مي‌باشد که به تمدنهاي کهن ديگر، هديه و پيام صلح و دوستي مي‌دهند.

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_24.jpg

در پارچه‌هاي جنوب غربي آسيا (پارسي) درجه تاب پارچه از صفر تا 180 و 360 درجه يعني تمام دايره مي‌باشد و گره کمر، شل و آويزان و يک شال به صورت لخت آويزان به دور دست و گردن و کتف پيچيده مي‌باشد.


http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_27.jpg


http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_26.jpg

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_25.jpg

در حالت سماع و رقص، شال در جلوي سينه و به زير دست آويزان است و يا دور دست تاب خورده و به جلو آمده است و حرکت از پشت بدن به جلوي بدن دارد و در حالت عادي در سمت چپ بدن و در پشت بدن آويزان مي‌باشد.

در زمان ابن سينا، دستار و سربند را موقع دست يافتن به کشفي به جلوي بدن و در زمان عادي به پشت بدن مي‌انداخته اند.و اين طرز دستار در کلاههاي فارغ التحصيلان و آويزي که از کلاه آويزان مي‌باشد که از زمان ابوعلي سينا گرفته شده است مي‌توان ديد.

http://www.niksirat.com/images/Compare/compare_28.jpg

LaDy Ds DeMoNa
16th April 2010, 06:30 PM
سبک نشانه گذاری در حجم

LaDy Ds DeMoNa
16th April 2010, 06:38 PM
سبک مجسمه های مدرن

LaDy Ds DeMoNa
16th April 2010, 06:39 PM
منبع : http://www.niksirat.com

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد