ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شوهر به شرط پول



آبجی
15th April 2010, 01:02 AM
در نظر گرفتن شرايط مالي فرد براي انتخاب او به‌عنوان همسر، توجه به بخشي از زندگي مشترك و نه همه آن است، اما امروزه فشارهاي اقتصادي و دشواري رسيدن به نيازهاي ابتدايي براي تشكيل خانواده، گاه موجب توجه بيش از اندازه به معيار ماديات مي‌شود،
شوهر به شرط پول
براي نشستن بر قله تكامل رابطه زن و مرد در زندگي مشترك، به هر دو بال عشق و عقل نياز است.
در نظر گرفتن شرايط مالي فرد براي انتخاب او به‌عنوان همسر، توجه به بخشي از زندگي مشترك و نه همه آن است، اما امروزه فشارهاي اقتصادي و دشواري رسيدن به نيازهاي ابتدايي براي تشكيل خانواده، گاه موجب توجه بيش از اندازه به معيار ماديات مي‌شود، آن‌قدر كه عشق و عقل هر دو از ياد مي‌روند و چنين است كه زندگي‌هاي مشترك از رشد و بالندگي باز مي‌ماند.
از دلايل اين كوتاه‌بيني و نشاندن پول به جاي همه چيز موج زياده‌خواهي و تجمل‌گرايي است كه بخشي از جامعه را فرا گرفته، گويي براي گروهي از زوج‌هاي جوان زندگي مشترك بدون مايكروفر‌، يخچال سايد‌باي‌سايد و تلويزيون ال‌سي‌دي امكان‌پذير نيست‌. زياده بها دادن به معيار توانايي‌هاي مالي مرد، پيامدهاي ناگواري را در شكل انتخاب همسر و شيوه زندگي مشترك به دنبال دارد و يكي از آنها فزوني گرفتن پديده ازدواج‌هايي است كه در آن عروس و داماد تفاوت سني بسيار غيرمتعارفي دارند و گاه به قدر تفاوت سني پدر و دختر‌... اما داماد پولدار است!
فاصله سني بسيار زياد مي‌تواند موجب بسياري از ناهماهنگي‌ها و تنش‌ها در زندگي مشترك باشد و زوج را به سراشيبي سردي و ناكامي و... براند؛ به بيان ديگر برخي دختران جوان كه مي‌توانند توانايي و نيروي جواني خود را صرف شركت در ساختن يك زندگي مشترك در كنار همسري جوان، توانا و شايسته اما بي‌پول‌، سازند‌، نشاط و نيروي جواني را در ازاي پول قرباني مي‌كنند و دير بيدار مي‌شوند كه سخت باخته‌اند در اين معامله نابرابر.
گاه اين معامله‌گران، قرباني نه تنها جواني و شور و نشاط كه انسانيت خود را نيز فداي برق فريبنده ماديات مي‌سازند؛ آنگاه كه مي‌پذيرند همسر دوم شوند و ستون‌هاي زندگي يك خانواده را به لرزه درآورند.
كسي كه تنها چراغ روشن‌كننده زندگي‌اش برق اسكناس است و تنها لذت و معناي زندگي را خرج كردن و مصرف‌گرايي مي‌داند، خانه‌اش سخت تاريك خواهد شد، اگر فراز و نشيب‌هاي روزگار كيف‌پول شوهرش را خالي كند، اگر شوهر مساوي با عابر بانك باشد و قلب‌ها خالي از عشق و هرگونه باور انساني و معنوي، هنگام مواجه شدن شوهر با مشكل مالي و بدهي و ورشكستگي زن چه راهي دارد جز گله و شكايت و فرياد باختن و سرانجام ترك همسر.
گرچه اينگونه بي‌وفايان و ياران نيمه راه زندگي در برابر موج گسترده زنان فداكار و همراهان واقعي زندگي بسيار اندك هستند اما به هر حال وجود دارند. براي جلوگيري از ازدواج‌هاي معامله‌گونه، بر عهده خانواده‌ها، آموزش و پرورش و فرهنگ سازان جامعه است كه دگرگوني و رشدي در نگاه مردان و زنان جوان جامعه (در مورد ماديات) ايجاد كنند و به دختران جوان بياموزند‌: اگر ماديات در زندگي مشترك داراي اهميت است كه هست‌، به جاي آنكه زن بودن و پذيرش همسري مرد را چون كالايي به دست گرفته و به دنبال خريداري هرچه پولدارتر باشند، خود با آموختن حرفه و تخصص صاحب شغل و درآمد شوند، در اين صورت هنگام انتخاب همسر توانايي مالي او بيش از آنچه بايد باشد ملاك ايشان نخواهد بود نيز طي زندگي مشترك در تامين امكانات مادي و حل مشكلات اقتصادي در كنار شوهر و ياري‌گر او خواهند بود، نه آنكه همواره چشم به دريافت نفقه دوخته و به تبع اين نياز مالي ثبات و امنيت خويش در زندگي مشترك را همواره متزلزل احساس كنند. نياز مالي از دلايل اساسي تحمل شوهران ناشايست و بدرفتار خانواده‌هاي پرتنش و مشكل دار است.
در سايه شوم نگاه تجمل پرست و زياده خواه به زندگي مشترك و انتظار غيرمنطقي وارد شدن به زندگي آماده‌، لذت بي‌مانندي فراموش مي‌شود و آن، لذت ساختن زندگي‌ زن و شوهر باهم و به دست هر دو ايشان است. شايد بهتر باشد پدرها و مادرها حتي اگرهم مي‌توانند همه امكانات رفاهي را براي عروس و داماد جوان فراهم نكنند تا فرزندانشان از تجربه گرانقدر به دست آوردن امكانات با رنج و زحمت و تلاش خود بي‌بهره نمانند‌. به راستي منصفانه و عاقلانه است كه پدر و مادر، وسايل و امكانات رفاهي براي زندگي مشترك فرزند خود را فراهم كنند كه خود پس از 30يا40سال زندگي مشترك از آن امكانات محروم‌اند‌؟
به همان ميزان كه داشتن توانايي مرد نبايد موجب شود دختر و خانواده او از بررسي ساير معيارهاي زندگي مشترك چشم بپوشند، نداشتن توانايي مالي مطلوب خواستگار نيز نبايد موجب ناديده گرفتن امتيازات معنوي و انساني او شود.
اگر براي زنان در پي به دست آوردن حقوق مساوي با مرد هستيم و او را صاحب حق طلاق، حق حضانت فرزند‌، حق انتخاب محل زندگي و همه حقوقي كه مرد در زندگي مشترك دارد مي‌دانيم بايد به دختران بياموزيم كه توانايي مالي داشته باشند و دور شويم از آنكه در بعد مادي زندگي مشترك زن را تنها خرجي‌گيرنده و مرد را تنها خرجي‌دهنده بدانيم. براي رسيدن به جامعه‌اي پيشرفته و مدرن به خانواده‌هايي مدرن و متناسب با رشد علمي و فرهنگي امروز نيازمنديم؛ خانواده و زنان و مرداني كه در همه ابعاد رشد يافته باشند.
هنگامي كه دوست و آشنا پس از سال‌ها دوري از وطن و زندگي در كشورهاي توسعه يافته به كشور بازمي‌گردند‌، شايد از شما هم پرسيده باشند كه‌ هنوز هم در اينجا يك نفر كار مي‌كند‌، 10نفر مي‌خورند؟
يكي از فوايد شاغل بودن زن، داشتن توانايي مالي و به دنبال آن به دست آوردن قدرت تصميم‌گيري در ابعاد متفاوت زندگي مشترك است‌. زني كه به دليل شاغل بودن داراي هويت اجتماعي و داراي تجربه روابط اجتماعي است‌، يقيناً مادر و همسر موفق‌تري نيز خواهد بود.
بد نيست يادآور شويم كه پرداختن به معضل بيكاري كه موجب شده حتي مردان نيز دچار مشكل باشند(چه رسد به زنان)در حيطه بررسي مسائل و برنامه‌ريزي‌هاي اقتصادي جامعه است‌. رويكرد اين نوشته به مسئله شاغل بودن زنان‌، رويكردي فرهنگي است.
www.hamshahrionline.ir

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد