PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اگر زبان پارسي را دوست داريد، اين مطلب را حتماً بخوانيد!



*AM@NDA*
13th April 2010, 10:24 PM
فارسی‌زبانانِ عزيز! اين "شِين" زائدِ زشت را لطفاً رها کنيد!

بيماریِ مُسریِ بيشترِ نادرست‌گويی‌ها در زبانِ شيرينِفارسی (که از قديم گفته‌اند: «شکر است!»)، نتيجۀ ويروسی است ناشناخته وموذی که چگونگیِ زايش و پيدايش و گسترشِ آن معمولاً مشخص نمی‌شود. يکی ازاين ويروس‌ها که با سرعتی شگفتی‌آور از حدودِ يک سالِ پيش پخش شده و سرِزبان‌ها افتاده (آن‌هم نه فقط سرِ زبانِ به‌اصطلاح «عوام»، که بسياری ازگويندگانِ رسانه‌هایِ گروهی و اديبان و هنرمندان و مفسران و استادانِدانشگاه و متخصصانِ رشته‌هایِ گوناگونِ علمی و ادبی و فرهنگی و غيره نيزبی‌دريغ و بی‌ملاحظه آن را به‌کار می‌برند و غريب اين است که هيچ‌کس بهزائد و زشت بودنِش توجهی ندارد)، استفاده از سوم‌شخص فعلِ «هستن» [يعنی«هست»] به‌جای فعلِ «استن» (زمانِ حالِ «بودن») [يعنی «است»] آن‌ هم باافزودنِ يک «ش» زائد است. مثلاً به‌جایِ گفتنِ «جمهوری اسلامی حکومتیديکتاتوری است.» [يا در گفتار، به‌شکلِ «جمهوری اسلامی حکومتیديکتاتوريه.»]، گفته می‌شود: «جمهوری اسلامی حکومتی ديکتاتوری هستش.» گاهیحتی اين «ش» زائدِ البته زشت را هنگامِ صرفِ زمانِ گذشتۀ فعلِ «بودن»[يعنی «بود»] نيز بر زبان می‌رانند. مثلاً به‌جایِ اين‌که بگويند: «نظامِپادشاهی پهلوی هم ديکتاتوری بود.»، می‌گويند: «نظامِ پادشاهی پهلوی همديکتاتوری بودش.»

همچنان‌که ملاحظه می‌شود، در هر دو مورد، هيچ‌گونهضرورتی به افزدونِ اين «ش» زائدِ زشتِ البته نادرست از نظرِ دستورِ زبانِفارسی وجود ندارد.

اين‌که ويروسِ چنين نابهنجاریِ آلوده‌ای دقيقاً ازکِی و کجا پيدا شده، من تا کنون به نتيجه‌ای نرسيده‌ام. ولی حدس می‌زنم کهاين ويروس متأسفانه از درونِ ايران سر برآورده و سپس، از طريقِ گفتارهایتلفنی و اينترنتی، به‌سرعت رواج و گسترش يافته و به رسانه‌های گروهیِبيرون از کشور نيز راه پيدا کرده است؛ به‌طوری‌که ديگر امروزه، کمتر زن ومردِ پير يا جوان و نوجوانِ فارسی‌زبانِ ايرانی را می‌توانيد پيدا کنيد کهوردِ زبانش «هستش» و «بودش» نبوده باشد.

تا يکی دو روزِ پيش، نگارندههنگامِ شنيدنِ اين «هستش» و «بودش»های کريه و نابهنجار، دچارِ آزردگیِ حسِشنوايی می‌شد و تنها کاری که از دستش ساخته بود اين بود که مراقب باشد اينويروس به زبان و گفتارِ او هم سرايت نکند و دچارِ اين بيماریِ «لاعلاج» يا(اگر خواسته باشيم خوشبينی نشان بدهيم، بايد بگوييم) «ديرعلاج» نشود ودل‌خوش بود که اين «نادرست‌گويی» فقط در «گفتار»ها هست و خوشبختانه به«نوشتار»ها راه نيافته و اميدوار بود بر اثرِ گذشتِ زمان، خودبه‌خود، ازبين برود و فارسی‌زبانانِ عزيز و محترم به خود بيايند و همچون گذشتگان وپدران و مادرانشان و نيز خودشان پيش از شيوعِ اين ويروس، آن را رها کنند واز زشت کردن اين زبانِ شيرينِ زيبایِ خوش‌آهنگ دست بشويند.

اما در اين يکیدو روزه، در برخی نوشتارهایِ اينترنتی يا شکلِ مکتوبِ بعضی از گفتارها،ملاحظه کرد که خير، گويا خطر جدی‌تر از آن است که می‌پنداشته و در کمالِتأسف، اين ويروس غير از زبان، وارد قلم‌ها و «کی‌بُرد»های کامپيوترِهم‌ميهنان و هم‌زبانانِ نازنين هم شده است و اگر کسی تذکر ندهد و اگر اينخطر ناديده انگاشته شود، بسا که اين نادرست‌گويی و نادرست‌نويسی ماندگارشود و غير از آزار حسِ شنوايی، از اين پس، دچارِ لطمه خوردنِ حسِ بينايیهم بشويم.

شايد اشاره به اين نکته بد نباشد که اگرچه برای چنينويروس‌هايی واکسن وجود ندارد، اما تنها راهِ مبتلا نشدن به آن‌ها، «سالم»و «نيرومند» نگه‌داشتن ذهن و زبان است و بس. و اين «سلامت» و «نيرومندی»حاصل نمی‌شود مگر با مطالعۀ گاه‌به‌گاهِ آثارِ ادبیِ غنی و ارزشمندِ کهن ونوِ زبانِ فارسی که خوشبختانه فراوان است و در دسترسِ همگان.

من دراين مختصر، قصد ندارم واردِ بحثِ زبان‌شناسی بشوم و ذکر برخی نکته‌ها درزمينۀ زبان، از جمله اين‌که تغيير و تحول و رو به سادگی رفتنِ زبان، بهخصوص زبانِ گفتاری، امری است طبيعی و ناگزير، روشن‌تر از آن است که نيازیبه تکرار داشته باشد و همگان از آن آگاهند، اما گسترش شديدِ افزدودنِ اين«شِ» (به‌عمد تکرار و تأکيد می‌کنم) «زشت» و «نابهنجار» که گمان نکنم کسیقبول نداشته باشد که «زائد» هم هست، مرا واداشت که اين تذکر را بدهم.

مطمئنمکه از اين پس، همۀ خوانندگانِ اين مطلبِ کوتاه نيز همچون من، هنگامِ شنيدنيا خواندن و ديدنِ اين «شِ» زائد زشت، دچارِ آرزدگیِ گوش و چشم و ذهنخواهند شد.

همين‌جا، بايد از همۀ خوانندگانِ همزبانِ عزيز پوزشبخواهم که با اين کارِ خود، موجبِ «آزردگیِ» آنان می‌شوم، اما تقريباًاطمينان دارم همگان با من موافق اند که اين‌گونه «آزردگی»های فرهنگی گاهیلازم است. اگر به اين نابهنجاری توجه کنيم، خواهيم کوشيد از نادرست‌گويی ونادرست‌نويسی، آن‌هم به اين صورتِ زشتِ و زننده و آزاردهنده، دست بشوييم.در واقع، با اندکی توجه و دقت، بر اين بيماری غلبه خواهيم کرد و در نتيجه،اين ويروس (حالا از هر کجا که آمده، مهم نيست!) نابود خواهد شد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد