درسهاي دانگشاه فوتبال اروپا

[touraj atef]

گفته مي شود كه دانشگاه فوتبال دنيا را بايد فوتبال اروپا ناميد جائي كه مهد اين ورزش بوده و ساليان سال مكتبهاي بزرگ فوتبال در آن پرورش يافته است و از دل اين مكاتب مردان زيادي در عرصه مربيگري و بازيكني پاي به مستطيل سبز رقابتهاي فوتبال نهادند و اگر اين واقعيت را قبول داشته باشيم بايد رقابتهاي بزرگ اين قاره نظير جام ملتهاي اروپا و ليگ قهرمانان باشگاههاي اروپا را بزرگترين مراجع يافتن آخرين دست آوردهاي اين ورزش بزرگ ناميد امسال پس از هفت سال در مرحله نيمه نهائي ليگ قهرمانان باشگاههاي اروپا هيچ تيم انگليسي وجود ندارد بسياري معتقدند كه عدد هفت را بايد شماره شانس ناميد اما ظاهرا اين عدد براي تيمهاي انگليسي معكوس عمل كرده است اما اگر از دنياي شانس و اقبال بيرون بيائيم شايد نگاهي به عوامل رسيدن تيمهاي انگليسي به اين شرايط بتواند درسهاي بزرگي نيز به فوتبال ما نيز دهد با هم نگاهي به برخي از اين عوامل مي افكنيم
1/ بحران مالي
شايد بايد نخستين علت افت تيمهاي انگليسي را مشكلات مالي ناشي از بحران جهاني اقتصاد ناميد آمارها نشان مي دهد كه حجم ميزان معاملات در بين تيمهاي انگليسي در پنجره تابستاني و زمستاني به ميزان قابل توجهي كاهش پيدا كرده است شايد گفته شود كه پول همه مشكلات را حل نكند و تيمهائي نظير منچستر سيتي و رئال مادريد هم با هزينه هاي گزاف در اين فصل موفق نبوده اند اما بايد توجه داشت كه نبايد از آن سوي پشت بام فرو افتيم و اعتقاد داشته باشيم عدم سرمايه گزاري مناسب چون سرمايه گزاري بي برنامه مشكل زا است و اين مسئله يعني بحران مالي باعث شده بود كه تيمهاي انگليسي بدون تدارك كافي وارد بازيها شوند و بعنوان مثال تيمي چون آرسنال مجبور مي شود در مرحله 4/1 نهائي ليگ قهرمانان باشگاهاي اروپا به بازيكناني چون روچسكي و بنتلر و سيلوستره و..ميدان دهد كه به هيچ عنوان در حد اين بازي نبود و هيچ گاه نتوانست خلا بازيكناني چون سس فابر گاس و وان پرسي و ويلي گالاس را جبران كند همين اتفاق براي منچستري ها هم رخ داد براي بسياري از كارشناسان فوتبال عجيب است كه به چه علت سر الكس فرگوسن كه در بازي برگشت مرحله 4/1 نهائي بايد به روني تا آن درجه مصدوم ميدان دهد و مهره هاي جانشينش براي ستارگان مصدوم مرداني چون گيگز و اوشي باشد از سوي ديگر فرسودگي را در بدنه تيم منچستر مي ديديم و شاهد بوديم منچستر بي دليل بر روي بازيكناني چون گيگز و گري نويل و پل اسكولز در حالي سرمايه گزاري كرد كه جواناني چون آندرسون و هارگريورز را مصدوم مي ديد همين اتفاق براي چلسي و ليورپول نيز افتاد و شاهد بوديم ليور پول در هنگام مصدوميتهاي گاه به گاه مرداني چون استيوي جرالد و فرناندو تورس تا چه اندازه آسيب مي ديد و چلسي هم همين اتفاق برايش در هنگام مصدوميت پترچك و يا افت بازيكناني چون بالاك و آنلكا و جان تري و اشلي كول افتاده است در حاليكه بعنوان مثال باشگاه آلماني بايرن مونيخ علي رغم اين بحران با خريد بازيكناني چون روبن و فان بويتم سرمايه گزاري بر روي جواناني چون مولر و باد اشتروبر و حفظ سرمايه هائي چون ريبري توانست خود را پس از 9 سال در مرحله نيمه نهائي اين جام و شايد در فينال ببيند و شايد بايد اين مسئله يعني ضعف در سرمايه گزاري مي تواند باعث ناكاميهاي بزرگ شود بتواند درس خوبي براي فوتبال ما نيز باشد
2/ بحران مديريتي
سالها پيش در كشور انگلستان اجازه سرمايه گزاري به مرداني در عرصه فوتبال داده شد و همچنان مي شود كه هيچ شناختي از اين صنعت نداشتند و هيچگاه نفهميدند كه فوتبال صنعتي نيست كه تنها با ديد منفعت طلبي به آن نگريست و مردم را ناديده گرفت همين مسئله باعث شد كه بحرانهاي مديريتي در كنار مالي گريبانگير باشگاههاي انگليسي را بگيرد امروز در باشگاه منچستر يونايتد عملا طرفداران باشگاه به علت سو مديريت برادران گليزر آمريكائي به آنها اعتراض دارند و سوال بزرگي كه مي پرسند اين است كه بر سر سرمايه حاصل از فروش كريس رونالدو و كارلوس توز و..چه آمده است؟ همين بحران مديريتي در آرسنال وجود دارد اين تيم و مالك روس تبارش با فروش كلوتوره و آدبايور عملا نيمه نهائي ليگ قهرمانان و افتخارات ديگر را از دست داد در ليور پول اختلافات ژيلت و شريكش اين تيم را تا آستانه مشكل در پرداخت هاي روز مره اين باشگاه پيش برد و هيچگاه براي شاه مهره اي چون ژاوي آلنسو جانشيني پيدا نكردند و در چلسي , آبراموويچ روسي با سو مديرتهاي خود باعث شده است كه در عرض دوسال آبي هاي لندني 4 مربي عوض كنند و اين مسئله يعني استفاده از مديريت غير فوتبالي خود عامل ديگري براي افت تيمهاي انگليسي بودو در اينجا هم متوجه مي شويم كه مديريت غلط و نا آشنا با فوتبال حتي در فوتبال پر سابقه و صاحب قدمت و همراه با سرمايه گزاري فراوان انگلستان هم مي تواند تا چه حد تاثر گذار باشد
در كنار اين دو عامل مهم عواملي چون تعداد زياد بازيهاي تيمهاي انگليسي در طي يك فصل در مقايسه با تيمهاي اسپانيائي و آلماني و ايتاليائي و فرانسوي كمبود جوان گرائي در بين تيمهاي انگليسي و غرور كاذب فوتبال انگليس كه در پي هفت سال حضور در مراحل پاياني ليگ قهرمانان باشگاههاي اروپا بوجود آمده بود در حذف تيمهاي انگليسي دخالت داشت و نبايد به آساني از آن گذشت و باعث شد در فصل جاري نيمه نهائي ليگ قهرمانان اروپا كه گاهي با سه تيم انگليسي برگزار مي شد خالي از تيمهاي مردان جزيره سبز باشد تورج عاطف/
/WWW.tourajateef.blogfa.com
/ tourajatef@hotmail.com