PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله آشنايي با جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس)



Isengard
8th April 2010, 01:35 PM
برگرفته از سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، معاونت سیاسی




http://media.farsnews.com/Media/8709/Images/jpg/A0569/A0569464.jpg





معرفي جنش حماس:

حماس نام اختصاري ‹حركت المقامة الاسلاميه› بوده كه جنبي مردمي و ملي است و تلاش مي كند زمينه آزادي ملت فلسطين را از ظلم وجود و همچنين آزاد سازي سرزمين غصب شده و مقابله با طرح صهيونيستي برخوردار از حمايتهاي نيروهاي استكبار فراهم آورد.
حماس يك جنبش جهادي به معناي فراير كلمه و بخشي از فرآيند نهضت اسلامي است. حماس يك جنبش مردمي و به تعبيري عملي عبارت از جريان گسترده مردمي است و ريشه در آحاد مردم فلسطين و امت اسلامي دارد.
اين جنبش عقايد و مبناي اسلامي را اصلي ثابت براي هر تلاشي عليه دشمن مي داند. دشمني كه با مباني اعتقادي پرچمدار مبارزه با همه حركتها و طرح بيدارگري است. جنبش حماس همه كساني را كه به اصول جنبش معتقد بوده و آماده پذيرش پيامدهاي درگيري و مقابله با طرح صهيونيسم باشند، در صفوف خود جاي مي دهد.
استراژدي جنبش مقاوت اسلامي حماس در رابطه با فلسطين در ميثاق حماس منعكس شده است. در اين ميثاق آمده است سرزمين موقوفه اسلامي بر نسل هاي مسلمان تا روز قيامت است و چشم پوشي از تمام يا قسمتي از آن در دست نمي باشد و اين امر در دست هيچ كشوري نيست. يا تمامي پادشاهان و رؤساي كشورها و هيچ سازمان يا تمامي سازمانهاي فلسطيني و يا عربي چنين حقي را ندارند. حماس راه حلهاي مسالمت آميز و اقدامات و كنفرانسهاي بين المللي را در تعارض با جنبش و ا دست دادن هر قسمت از فلسطين را از دست دادن قسمتي از دين مي داند.

شعار جنب حماس:

همان شعاري است كه گروه اخوان المسلمين بر افراشته اند. هدف آن الله و رسول خدا ربر و قرآن قانون است و جهاد روش آن است و مردن در راه خدا عاليترين آرمان آن مي باشد.

آرم جنبش حماس:

متشكل از عكسي از گنبد الصخره در وسط كه نقشه كوچكي از فلسطين بر بالاي آن قرار دارد و پرچم هاي قوسي شكل فلسطين كه گنبد را در برگرفته اند به گونه اي رسم شده اند كه انگار آنرا در آغوش گرفته اند. بر پرچم سمت راست عبارت‹لا اله الا الله› و بر پرچم سمت چپي عبارت‹محمد رسول الله› نوشته شده است. در قسمت زيرين گنبد عكس دو شمشير به شكل ضربدر جاي دارد و چارچوب زيرين قبه را تشكيل مي دهندو كلمه فلسطين در بخش زيرين تقاطع دو شمشير حك شده است و عبارت حركة المقاومة الاسلاميه-حماس- نيز در زير آرم و بروي نواري نوشته شده است.
ناگفته پيداست كه عكس مسجد و عبارت لا اله الا الله و محمد رسول الله سمبلي از اسلاميت مسئله فلسطين بوده و ژرفاي اعتقادي آنرا نشان مي دهد. در حالي كه خود نقشه مبين موضع اصولي و ثابت جنبش حماس در قبال درگيري موجود با صهيونيست ها بوده و اينكه هدف غايي اين درگيري همانا آزاد سازي كل فلسطين با مرزهاي مشخص شده در قيوميت از لوث اشغالگري و نيز بيانگر مخالفت جنبش با محدودسازي آرمان فلسطين در محدوده سرزمين هاي اشغالي 1948 مي باشد و اما دو شمشير كه چون هميشه در انديشه عربي نشانگر توان و پاكي است.

Isengard
8th April 2010, 01:36 PM
تاريخچه جنبش حماس:

حماس در اواخر دسامبر 1987 و اوائل ژانويه 1988 از دل گروه اخوان المسلمين برآمده است. سوابق اخوان المسلمين در فلسطين بر حسب تحولات سياسي-اجتماعي و نظامي به چهار مرحله تقسيم مي شود.
1.دوران رستاخيز و آشكار شدن يك گروه مذهبي-سياسي در كشور مصر و سپس اعلام موجوديت در دهه 30 براي اولين بار در مناطق نوار غزه فلسطين به عنوان اخوان المسلمين. اخوان المسلمين طي دهه هاي 30 و 40 از مبارزات سياسي و جهاد گرانه (نظامي) عليه اشغالگري اسرائيل برخوردار بود.
2. در دهه 50 باروي كارآمدن تاصر در مصر از مبارزات سياسي و نظامي اخوان المسلمين در فلسطين كاسته شد به طوري كه فعاليت هاي آشكار سياسي آنان به خود جنبه زير زميني و مخفي گرفت در اين مرحله با سيطره فضاي ملي گرايي، عده اي از سران اخوان المسلمين مانند صلاح خلف(ابواياد)، يا سر عرفات (ابو عماد) و خليل الوزير (ابوجهاد) جدا شده و جنبش ملي گراي فلسطيني فتح را به راه انداختند.
3.با مطرح شدن فتح و سپس با پيدايش ديگر گروههاي ملي و چپ گراي فلسطيني در دهه 60 به همراه آغاز مبارزات سياسي و نظامي آنان عليه اسرائيل به دريج سازمان اخوان المسلمين در فلسطين اشغالي 1967(در نوار غزه و كرانه باختري رود اردن) فعاليت هاي سياسي و مبارزاتي خود را از دست داد و طي دو دهه 60 و 70 فقط به جنبه هاي مذهبي و ديني توجه نمود. در اين زمينه اخوان المسلمين به حدي در امور مذهبي بدون سياست و بدون مبارزه عليه اسرائيل زياده روي نمود كه براي آسيب نرسيدن به مؤسسات اسلامي و يا براي تعطيل نشدن چنين مراكزي از سوي مقامات امنيتي اسرائيل به اخذ مجوز قانوني تن داد. از اين رو رسما ساختار تشكيلاتي اخوان المسلمين با توجه به مجوز قانوني از طرف اسرائيل دست نخورده ماند. اما هر گونه فعاليت سياسي و مبارزاتي در داخل سرزمين اشغالي به كنار گذاشته شد. در اواخر دهه 70 پيروزي انقلاب اسلامي در ايران تأثير به سزايي در دوران تشكيلات اخوان المسلمين به لحاظ تحول فكري- سياسي بر جاي گذاشت. چنين تحولي منجر به پيدايش سازمان جهاد اسلامي فلسطين گرديد.
4. با بروز قيام ملت مسلمان فلسطين (انتفاضه) در اواخر دهه80 (1987)، اخوان المسلمين مواجه با موج مبارزاتي ملت فلسطين گرديد. در شرايط انتفاضه چون اخوان المسلمين همسو با جريانات ستيز و مبارزه مردم فلسطين(انتفاضه) نمي گرديد، ديگر رقباي گروهي و سازمان هاي فلسطيني چون ساف، جهاد اسلامي و ... عرصه سياسي- اجتماعي فلسطين را به خود اختصاص دادند. از اين رو با توجه به شرايط انتفاضه، اخوان المسلمين، جنبش مقاومت اسلامي(حماس) را رسماً اعلام نمود.
حماس در بدو تولد جز چند عضو بازداشت شده در زندانهاي اسرائيل نداشت.در همان جا تعدادي از فعالان جنبش فتح رويكردي اسلامي پيدا كرده و جماعت اسلامي را در زندان تشكيل دادند. در پايان سال 1988 اسرائيل حدود بيست و يك تن از رهبران و كادرهاي حماس از جمله دكتر عبدالعزيز الرنتيسي و ابراهيم اليازوري و صلاحه الشحاده را بازداشت كرد كه سه تن از آنها جزء بنيان گذاران اين جنبش محسوب مي شدند. جنبش حماس هنوز اين ضربه را پشت سر مگذاشته بود كه در نيمه دوم سال 1989 دومين ضربه وارد شد و دويست و شصت تن ا زبهترين كادرها و رهبران اين جنبش و در راًس آنها شيخ احمد ياسين بازداشت شدند. شيخ ياسين به حبس ابد محكوم شد و تا پس از عمليات ترور خالد مشعل در زندان بود.اين ضربه براي حماس كه هنوز پايگاه توده اي گسترده اي نداشت ضربه سنگيني محسوب مي شد.

شاخه نظامي جنبش حماس:

پس از دستگيري گسترده اعضاي اصلي و رهبران جنبش حماس در سال 1989،مسئول دفتر سياسي جنبش (موسي ابو مرزوق) كه تا آن زمان چندان شناخته شده نبود، مجبور شد به غزه برود و پيكره سازماني جنبش را در آنجا بازسازي كند. در همان جا بود كه شاخه نظامي جنبش حماس تحت عنوان « گردانهاي شهيد عزالدين قسام» متولد شد. از اين مرحله به بعد رويارويي جنبش حماس با نيروهاي اسرائيلي، رنگ خشونت بيشتري به خود گرفت و بر خلاف رويكردهاي سازمان آزادي بخش، از سنگ به كارد و سرانجام به گلوله و بمب و انفجارها نزديك شد. سال 1990 رويارويي همه جانبه اين روه آغاز شد و ناگهان هزار و سيصد تن از گادرها و رهبران اين جنبش- نسلهاي ال و دوم و سوم- در كرانه باختري و غزه دستگير شدند. رفته رفته جنبش حماس با شهدا و بازداشت كنندگان توانست پايگاه مردمي گسترده اي پيدا كند و از مساجد، دانشگاه ها و مدارس، جوانان تازه نفس به اين گروه ملح شدند كه در آينده رهبران جديدي را شكل داده و توانستند اين جنبش را به پيش برند.

Isengard
8th April 2010, 01:37 PM
اسلو و انتفاضه اقصي:

مرحله اسلو به رقم كاهش تعداد بازداشت شدگان به ويژه در نيمه اول روند صلح و به طور خاص پس از سل 1996 براي حماس مرحله اي سخت تر بود. زيرا اقدام نظامي از يك طرف به خاطر رويارويي با دولت فلسطين و از طرف ديگر به خاطر تصميم آرامش دروني بدون اينكه پرچم مقاومت كاملا نيمه افراشته ماند كاهش پيدا كرده بود. در اين مرحله، هواداري از جنبش حماس همچنان رو به گسترش بود. علت اين موضوع از يك طرف به ادغام جنبش فتح در دولت فلسطين و از طرف ديگر به عقلانيت حماس بر مي گشت كه با وجود دستگيري تعدادي از فعالان نظامي اين گروه توسط دولت فلسطين، اين جنبش به روند رويارويي با دولت فلسطين كشيده نشد. طي اين مرحله تعدادي زياد از بازداشتي ها آزاد شدند كه در راًس آنها رهبران بزرگ اين جنبش قرار داشتند و بعضي نيز از زندانهاي اسرائيل درآمده و به زندانهاي دولت فلسطين افتادند، مثل عبد العزيز الرنتيسي و محمود الزهار و ابراهيم المقاده و ...
بزرگترين شانس جنبش حماس در خلال انتفاضه اقصي آشكار شد كه تقريباً فلسطيني ها پيرامون مقاومت و مبارزه مسلحانه تا عمليات شهادت طلبانه به يك اجماع رسيدند و از اين بابت حماس پايگاه مستحكمي در جامعه فلسطين به دست آورد. طي اين دوره اسرائيلي ها از هيچ راه كاري براي تعقيب يا ترور يا بازداشت اعضاي حماس و حتي تخريب خانه هاي آنان فروگذار نكردند.

ترور رهبران حماس:

پس از آنكه كرانه باختري رهبران آشكار خود را در پي ترور و يا بازداشت ها از دست داد، غزه با تعدادي از رهبران سياسي و سخنگوياني كه در رسانه ها بهاظهار نظر مي پرداختند، جايگاهي مفاوت يافت. حال آنكه بخش اعظم برخوردهاي نظامي در كرانه باختري تمركز داشت، با وجود اين تفاوت، گروه هايي چون حماس و ديگران توانستند بارها دست به انجام عمليات نظامي برجسته اي بزنند.از آن پس بود كه زنجيره اي از ترورها شروع شد تا به شيخ احمد ياسين و به فاصله كمي به عبد العزيز الرنتيسي رسيد.(2004 م) به گونه اي كه آينده حماس را طي مراحل بعدي در معرض يك علامت استفهام قرار داد.

آخرين تحولات فلسطين اشغالي:

پس از برگزاري انتخابات پارلماني فلسطين در سال 2006 كه حماس توانست اكثريت كرسي ه را به دست آورد مردم فلسطين شاهد دولت از سوي اين جنبش بودند.
به دنبال اين پيروزي و حمايت مردم از جنبش حماس و شكست فتح به عنوان سازمان طرفدار محمود عباس و بازمانده از دوران عرفات، اروپا و آمريكا با اعمال تحريم هاي ا قتصادي ، تهديد كردند كه دولت حماس به رهبري اسماعيل هنيه بايد رژيم صهيونيستي را به رسميت بشناسد. در غير اين صورت كمكهاي اقتصادي چند ميليارد دلاري خود را به فلسطين قطع خواهند كرد. دولت حماس با مقاومت در برابر اين اصل كه هرگز رژيم صهيونيستي را به رسميت نخواهد شناخت به مقابله با آنها و رژيم صهيونيستي پرداخت. در اين ميان محمود عباس (ابو مازن) رئيس تشكيلات خود گردان فلسطين خواستار تن دادن دولت هنيه به رفراندوم معروف دو دولت در يك سرزمين شد. اما حماس اين مسئله را نپذيرفت. تا آن كه صهيونيست ها چندين عضو حماس را ربودند و به كشتار مردم فلسطين و رهبران آن ادامه دادند. در اين هنگام پس از آنكه حماس يك سرباز اسرائيلي را به گروگان گرفت، فشار صهيونيستها عليه حماس بالا گرفت.
حزب الله لبنان در اين هنگام دو سرباز اسرائيلي را در مناطق اشغالي جنوب لبنان به اسارت گرفتن و جنگ 33 روزه لبنان آغاز گرديد كه رژيم صهيونسيتي در دست يابي به اهداف خود ناكام ماند. پس از آن صهيونيستها نيروهاي فتح شاخه ابومازن را تجهيز و تحريك به كشتار نيروهاي حماس و مردم فلسطين نمودند و اعضاي حماس حتي خالد مشعل را محكوم به ترور كردند. اما پس از چند هفته با پذيرش دولت ائتلافي و كبنه آشتي ملي ميان آنها فروكش كرد.

Isengard
8th April 2010, 01:38 PM
نگرش‌ها، باورها و منشور حماس

برخي بر اين باورند كه دو نگرش حماس «ناسيوناليسم فلسطيني» و «بنيادگرايي اسلامي» درهم‌‌آميخته است. اين گروه خود را به «نابودي اسرائيل»، «هويت صهيونيستي» و «جايگزيني حكومت خودگردان فلسطين با يك دولت اسلامي» و «افراشتن بيرق الله در وجب به وجب فلسطين» متعهد مي‌داند.اين جنبش فلسطين را سرزمين اسلامي مي‌داند كه از سوي غيرمسلمانان به اشغال درآمده است.

حماس، «جهاد» را تنها راه‌حل مساله فلسطين مي‌داند. همچنين خارج ساختن فلسطين از كنترل اسرائيل را وظيفه مذهبي تمام مسلمانان مي‌داند. حماس، برخلاف سازمان آزاديبخش فلسطين (plo) كه در سال 1988 اسرائيل را به رسميت شناخت، نه‌تنها مخالف مشروعيت اين رژيم است بلكه خواهان نابودي آن و مخالف ماهيت وجودي اسرائيل است.

حماس معتقد به تشكيل دولتي ا سلامي و پياده‌ساختن تمام ابعاد اسلام و تمام جوانب زندگي است. جنبش مقاومت همچنين علاوه بر اينكه مقاومت را وظيفه يك‌يك مسلمين مي‌داند، معتقد به نقش‌‌‌هاي انقلابي براي تمام افراد جامعه اعم از زن و مرد، معلم و دانشجو و غيره است.

الف) فعاليت‌ها و اقدامات رفاهي حماس

از جمله دلايل معروفيت و حسن شهرت حماس در فلسطين اقدامات رفاهي و خدمات اجتماعي است كه ارائه مي‌‌دهد. حماس از بدو تاسيس خود در سال 1987، اقدامات گسترده اجتماعي، سياسي و حتي نظامي انجام داده است.

از جمله آنها مي‌توان به ساخت مدارس و بيمارستان‌ها اشاره كرد. بخشي از بودجه سالانه تقريبا 70 ميليون دلاري حماس صرف اقدامات ذيل مي‌شود: بسط شبكه خدمات اجتماعي، اجراي برنامه‌هاي آموزشي و رفاهي، تامين مدارس و يتيم‌خانه‌ها و مساجد، كلينيك‌هاي بهداشتي، مكان‌هاي اطعام فقرا و مكان‌هاي ورزشي؛چنانكه يك دانشمند يهودي به‌نام «روون پاز» معتقد است: «تقريبا 90 درصد كار جنبش مقاومت در فعاليت‌هاي اجتماعي، رفاهي، فرهنگي و آموزشي خلاصه مي‌شود.»

در واقع، با فراهم‌آوردن اين اقدامات و فعاليت‌هاست كه حماس موفق شده تا در ميان مردم محبوبيت كسب كرده و وفاداري سياسي مردم را به دست آورد. اين جنبش همچنين كمك‌هاي مالي و بورسيه به دانشجوياني مي‌دهد كه خواهان ادامه تحصيل در عربستان يا غرب هستند.

افزون بر اين، حماس خدمات بهداشتي و درمان پزشكي ارزان يا رايگان را به مردم ارائه مي‌دهد. اين گروه همچنين موسسه‌هاي خيريه اسلامي، كتابخانه‌ها و مراكز آموزش براي زنان مي‌سازد. ضمن اينكه توانسته در زمينه ساخت كودكستان‌ها و شيرخوارگاه‌ها فعاليت‌هايي انجام داده و مدارس مذهبي‌اي را تاسيس كند كه غذاي رايگان به كودكان مي‌دهد.

ب) نگرش رهبران حماس به اسرائيل

برخي رهبران و سران حماس خواهان «محو و نابودي اسرائيل» هستند. پس از پيروزي حماس در انتخابات 25 ژانويه 2006 يكي از رهبران حماس به‌نام «محمود الزهار» در مصاحبه‌اي با تلويزيون المنار درخواست‌هاي خارجي مبني بر شناسايي حق موجوديت اسرائيل را رد كرد.

پس از تشكيل دولت از سوي حماس، دكتر الزهار اظهار داشت: «آرزو دارم نقشه جهان را روزي بر ديوار خانه‌ام بياويزم كه در آن نامي از اسرائيل نباشد... اميدوارم كه آرزوي ما براي تشكيل دولت مستقل فلسطيني كه شامل تمام مرزهاي تاريخي فلسطين است، به حقيقت بپيوندد. من به اين امر معتقدم كه روزي دولت فلسطين تشكيل خواهد شد و جايي براي دولت اسرائيل در اين سرزمين نخواهد بود.»

وي در ديدگاه خود كه ادامه استراتژي حماس مبني بر عدم شناسايي اسرائيل است، مي‌گويد: «اين احتمال وجود دارد كه با تشكيل دولت اسلامي فلسطين تمام يهوديان، مسيحيان و مسلمانان در كنار هم و در لواي يك دولت اسلامي زندگي كنند.»الزهار در ادامه مصاحبه با المنار گفت: «فلسطينيان از يهوديان هيچ تنفري ندارند و ما تنها با اشغال سرزمين‌مان از سوي اسرائيل مخالفيم.»

شيخ احمد ياسين پيش از ترور از سوي جوخه‌هاي مرگ اسرائيل در سخناني گفت كه سال 2027 سال نابودي اسرائيل است. حتي عبدالعزيز الرنتيسي نيز فراتر رفته و گفت: ما خواهان حذف اسرائيل از روي نقشه هستيم. الرنتيسي همچنين در ادامه سخنان خود افزود: هولوكاست يك موضوع نازي – صهيونيستي است با هدف ترغيب يهوديان به مهاجرت به اسرائيل.

خالد مشعل، رئيس دفتر سياسي حماس نيز ابراز داشت: حماس تنها زماني نزاع مسلحانه با اسرائيل را ترك مي‌كند كه اين رژيم به مرزهاي سال 1967 خود بازگردد و از سرزمين‌هاي فلسطيني عقب‌نشيني كرده و «حق بازگشت فلسطينيان» را بپذيرد.

Isengard
8th April 2010, 01:39 PM
منشور حماس

منشور 36 ماده‌اي حماس در سال 1988 تصويب شد. هدف آن «افراشتن بيرق الله در تمام خاك فلسطين» و تاسيس حكومت اسلامي است.

در اين منشور، شعار حماس اينگونه بيان شده است: «خداوند هدف ما، پيامبر مدل ما و قرآن قانون ماست؛ جهاد راه ما و مرگ در راه خدا والاترين آرزوي ماست.» همچنين در اين منشور هدف حماس «حمايت از منكوب‌شدگان، اجراي عدالت و مبارزه با بي‌عدالتي» بيان شده است.

حماس بر اين باور است كه فلسطين سرزميني است كه تا روز قيامت براي نسل آينده مسلمانان نهاده شده است. جنبش مقاومت اسلامي، جنبش فلسطيني متمايزي است كه تنها به «الله» وفادار و شيوه زندگي‌اش نيز مبتني بر اسلام است.

ما مي‌كوشيم تا بيرق الله را در تمام فلسطين برافرازيم تا پيروان تمام اديان بتوانند در ذيل حكومت اسلام در همزيستي مسالمت‌آميز و در صلح و امنيت با يكديگر به حيات خود ادامه دهند.

جنبش مقاومت اسلامي بر اين باور است كه سرزمين فلسطين، وقفي اسلامي است كه تا روز رستاخير براي نسل‌هاي آينده مسلمين به وديعه گذاشته شده است. هيچ بخشي از آن نبايد به ديگري واگذار شود.

رهبران اصلي حماس

حماس داراي دو جناح سياسي و نظامي است اما تمايز ميان اين دو جناح ظاهرا آسان نيست. ارزيابي ساختار رهبري حماس كمي دشوار است اما مي‌توان رهبران آن را به اين ترتيب نام برد:
الف- خالد مشعل: وي در سال 1956 در اراضي غربي متولد و در رشته فيزيك از دانشگاه كويت فارغ‌التحصيل شد. او در كويت «رهبر جنبش اسلامي دانش‌آموختگان فلسطيني» بود. مي‌توان مشعل را رهبر حماس ناميد. وي در دمشق ساكن است جايي كه او از دهه 1990 در تبعيد به سر مي‌برد.

ب- اسماعيل هنيه: او كه دهه 40 عمر خود را مي‌گذراند از دانش‌آموختگان دانشگاه اسلامي غزه در رشته ادبيات عرب است. هنيه از جمله كساني است كه به همراه چند چهره معروف ديگر در اوايل دهه 1990 به لبنان تبعيد شد. او داراي رويكردي متعادل و آرام است، اما برخي بر اين باورند كه اين تاكتيكي بيش نيست.

ج- موسي ابومرزوق: وي كه در سال 1951 در غزه متولد شد، دكتراي خود را در رشته مهندسي صنعتي در ايالات متحده اخذ كرد. او معاون رهبر سياسي حماس است و در سوريه مستقر است. سال‌ها در آمريكا و اردن زيست و در نهايت در سال 2004 دادگاهي در آمريكا او را به طور غيابي محاكمه و اخراج كرد. دادگاه مدعي بود كه وي از فعاليت‌هاي حماس، حمايت مالي مي‌كند.

د- محمود الزهار: در غزه متولد و در قاهره پزشكي خواند. وي يكي از اعضاي بنيان‌گذار حماس است. او رهبر فراكسيون حماس در پارلمان است.

و- عزيز دويك: در 1948 متولد و در دانشگاه پنسيلوانيا به درجه دكترا رسيد. در سال 1992 به لبنان تبعيد و سخنگوي ديپورت‌شدگان لبنان شد.

ن- شيخ حسن يوسف: دهه 50 عمر خود را مي‌گذراند و از سال 2001 به بعد مسوول حماس در اراضي غربي بود و اكنون در زندان اسرائيل است. برخي بر اين باورند كه اگر وي آزاد شود، ميانه‌روي وارد سيستم حماس خواهد شد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد