PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نبرد میمک



Isengard
7th April 2010, 01:31 PM
برگرفته از سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، معاونت سیاسی
منبع اصلی : حسين ابوالفتحى / روزنامه ایران





http://www.sabokbalan.com/4images/data/media/170/Highlands-of-Meymak-007.jpg




نبرد میمک






منطقه ميمك به دليل بر خوردارى از موقعيت با اهميت نظامى، همواره مورد توجه عراقى ها بوده است. آنها از ديرباز با طرح ادعاهاى واهى،حاكميت بر منطقه ميمك را خواستار بودند. در زمان رژيم طاغوت نيز اين منطقه بارها شاهد درگيرى هاى مرزى بين دو كشور ايران وعراق بوده است؛ دقيقاً به همين دليل بود كه اين منطقه جزو اولين مناطقى قرار گرفت كه مورد هجوم و اشغال نيروهاى ارتش عراق واقع شد.

> ميمك

ارتفاع لوبيايى شكل «ميمك» در غرب استان ايلام واقع شده است وبه دليل نزديكى اش با مرز ايران وعراق، يكى از نقاط سوق الجيشى و با اهميت نظامى به شمار مى رود. اين ارتفاعات از ديد و تير رس خوبى بر خوردار است وتسلط قابل توجهى بر بخش وسيعى از خاك عراق و مناطق مرزى دارد. منطقه ميمك، از مناطق گرمسيرى استان ايلام است وچندان درختى در آنجا نمى رويد. پوشش گياهى آن را علف ، بوته هاى گون،درختچه هايى با نام محلى «خلف»، وايم، خوشك، شور وغير آن تشكيل مى دهند و يكى از مكان هاى مهم براى قشلاق دامداران محسوب مى شود. ميمك داراى شيارها و پستى و بلندهاى گوناگون بوده و خاك برخى مناطق آن رسى و يا رملى است.
تنگه استراتژيك «بينا» در شمال غرب ميمك و در بين ارتفاع بسيار مهم «چكر» واقع شده است. طول اين تنگه بيش از ۵ كيلومتر به موازات تنگه «بينا» و درغرب آن واقع شده است و جاده مواصلاتى حلاله- گنجوان از اين تنگه مى گذرد.

> اشغال ميمك

اوايل شهريورماه۱۳۵۹ تجمع انبوه نظاميان عراق، نوع آرايش و صف آرايى آنان در مقابل بخش شمالى و ميانى استان ايلام، حكايت از هجوم گسترده به اين استان داشت. دوازده روز قبل از آغاز رسمى جنگ تحميلى، در تاريخ ۱۹ شهريور۱۳۵۹ نيروهاى بعثى عراق وارد استان ايلام شدند و به منطقه ميمك حمله كردند. آنها ابتدا پاسگاه مرزى «حلاله» و «نى خزر» را كه از ميمك محافظت مى كردند به اشغال درآورده، اما براى تصرف ارتفاعات ميمك با مقاومت نيروهاى ايرانى مستقر در منطقه يك هفته معطل شدند.
پس از تصرف ميمك و پاسگاه هاى حومه مهران و دهلران وزير دفاع صدام به طور رسمى اعلام كرد: نيروهاى مسلح عراق به مرزهاى بين المللى رسيده اند و اختلافات ارضى خود را با ايران عملاً حل كردند.»
با اشغال اين منطقه معبر وصولى «صالح آباد- سرنى» به طرف خط مرزى مورد تهديد نيروهاى عراقى قرار گرفت و در نتيجه محور ايلام، صالح آباد و مهران به طور جدى نا امن شد.
هنگامى كه ارتش عراق با نيرويى به استعداد يك تيپ پياده، به منطقه ميمك حمله كرد، نيروهاى مدافع ايران را در آن ارتفاعات فقط يك گروهان مكانيزه و يك گروهان تانك تشكيل مى داد كه به صورت دسته و گروه، براى تقويت پاسگاه مرزى به كار گرفته شده بودند به عبارت ديگر استعداد رزمى نيروهاى خودى كمتر از يك گروهان رزمى بود به همين سبب، عراقى ها موفق شدند ارتفاعات ميمك را اشغال كنند و معابر وصولى به آن را كه از شمال به جنوب، شامل تنگه بيجار، بينا و معبر اصلى صالح آباد- سرنى بود، سد كنند.
بلافاصله بعد از آگاهى از اشغال ميمك به لشكر۸۱ زرهى كرمانشاه دستور داده شد به هر نحو مقدور، معابر وصولى از ميمك به طرف داخل سرزمين ايران بويژه سرنى- صالح آباد را تأمين كنند. همچنين قواى انقلابى متشكل از نيروهاى عشاير، سپاه و بسيج به فرماندهى سپاه منطقه۷ و تيم هايى از هوانيروز ارتش كه در مناطق مختلفى از اين جبهه مستقر شده بودند كوشيدند تا آرايش خطوط را كامل كنند و از ادامه پيشروى نيروهاى دشمن از دشت «ليك» به طرف شرق جلوگيرى شود.
لشكر۸۱ اجراى عمليات محوله را به تيپ زرهى خود سپرد؛ اما قبل از آغاز حمله تهاجم عمومى ارتش عراق در ۳۱ شهريور۵۹ آغاز شد.

> اولين ضدحمله سربازان اسلام به ميمك

اولين پاتك نيروهاى ايرانى در ساعت پنج و پنجاه دقيقه دوم مهرماه سال۵۹ در منطقه ميمك به اجرا درآمد. در آن شرايط عدم موفقيت اين عمليات اجتناب ناپذير بود. با اين وجود نيروهاى ايرانى توانستند ۲۵نفر از افراد دشمن را به اسارت بگيرند و تلفاتى نيز به آنان وارد سازند. مهمتر اين كه حضور خود را در معابر نفوذى شرق ميمك به دشمن نشان دهند و آمادگى خود را براى دفاع از اين منطقه اعلام كنند.
بى ترديد يكى از عواملى كه باعث شد پيشروى ارتش عراق در منطقه ميمك متوقف شود تلاش هاى بى وقفه خلبانان هوانيروز بود. آنها شجاعانه در ميان ارتفاعات پرواز مى كردند و نفرات و تجهيزات بعثى ها را يكى پس از ديگرى به آتش مى كشيدند.

Isengard
7th April 2010, 01:34 PM
http://www.sabokbalan.com/4images/data/media/170/Highlands-of-Meymak-003.jpg


> شهادت احمد كشورى

آنچه نام هوانيروز را براى هميشه با منطقه ميمك همراه ساخت، شهادت سرلشكر خلبان احمد كشورى بود. او كه پس از پيروزى انقلاب و در غائله كردستان، همراه با على اكبر شيرودى حماسه آفريد و با آغاز جنگ تحميلى نامى آشنا براى آسمان هاى مرزى كشور بود، بالاخره در تاريخ ۱۵ آذر۵۹ از منطقه ميمك به آسمان پرواز كرد: «ساعت۹ صبح از طريق راديو اعلام كردند دو فروند هواپيماى عراقى از نوع ميگ ۲۱ و ۲۳ در منطقه و در مسير پرواز، مشغول عمليات هستند و از ما خواستند هر چه سريعتر خود را پنهان كرده و تا اطلاع ثانوى موتور هليكوپترها را خاموش كنيم؛ اما براى انجام اين دستور زمانى نداشتيم زيرا هواپيماهاى عراقى بالاى سرمان مشغول پرواز بودند.
بلافاصله احمد [كشورى] از هليكوپترهاى ديگر خواست تا منطقه را ترك كنند و به من گفت تا مواظب هواپيماهاى دشمن باشيم. قصدش اين بود تا با سرگرم كردن خلبان هاى عراقى فرصت فرار را براى هليكوپترهاى ديگر مهيا سازد و در همان حال به من گفت: كار سختى در پيش داريم يا آنها را منهدم مى كنيم يا به شهادت مى رسيم، با تعداد سه فروند راكت و مقدار فشنگ باقى مانده جواب حملات هواپيما را داديم، اما هر دو مى دانستيم با كمبود مهمات قادر به ادامه دفاع يا حمله نيستيم. احمد هم خيلى خونسرد عمل مى كرد و در هر دور گردش مى خواست تا با شليك توپ ها به سوى هواپيماها آنها را به سوى خودمان بكشاند راكت هاى پرتاب شده آنها در اطرافمان به زمين مى خورد كه ناگهان يكى از هواپيماها به سويمان حمله ور شد. انگشتم را به روى سوييچ توپ ها گذاشتم و آماده شليك شدم كه هليكوپتر تكان شديدى خورد و ديگر چيزى نفهميدم.


كلاه پرواز را از روى سرم برداشتم. درد سنگينى سرم را فرا گرفت. چشم هايم باز نمى شدند. آفتاب صورتم را گرفته بود و مى سوزاند. صداى انفجارها و موج آنها نشان مى داد هنوز زيرا آتش سنگين عراقى ها هستيم. تلاش كردم و كوركورانه به دنبال مسير خروج از هليكوپتر بيرون آمدم. قبل از خروج چندبار احمد را صدا كرد اما جوابى نداد وقتى چشم هايم را داخل بيمارستان كرمانشاه باز كردم شيرودى را بالاى سرم ديدم. صورتم كاملاً باند پيچى شده و دست راستم هنوز درد مى كرد. حسى درون پاى راستم نداشتم. از او سراغ كشورى را گرفتم. سرش را نزديك صورتم آورد و بدون جواب به سؤالم با چشمان گريان گفت: «الآن تو را مى برند تهران نگران نباش.»
وقتى در بيمارستان تهران چشم باز كردم مادر كشورى و همسرش را ديدم هر دو دلدارى ام مى دادند. وقتى پرسيدم احمد كجاست؟ تنها شنيدم كه مادرش گفت: «احمد به ديدار خدا رفت.»

Isengard
7th April 2010, 01:35 PM
> ۱۹دى ماه ۵۹عمليات ضربت ذوالفقار

اولين طرح عملياتى لشكر ۸۱ زرهى در نهم آذر تهيه و آماده اجرا شد. در اين طرح مسئوليت عمليات قسمت جنوبى منطقه لشكر ۸۱ از سد «كنجان چم» در شمال مهران تا جنوب سومار، به تيپ يك زرهى لشكر واگذار شد كه شامل منطقه اشغال شده «ميمك» هم مى شد. در اين منطقه نيروهاى متجاوز عراق در ارتفاعات «ميمك» و شمال آن تا سومار حدود پانزده كيلومتر در داخل خاك ايران پيشروى كرده و در سلسله ارتفاعات صعب العبور شمال و شرق دشت «ليك» متوقف شده بودند، اما در قسمت جنوبى منطقه قسمتى از ارتفاعات مرزى در حوالى پاسگاه هاى «كانى سخت»، «شور شيرين» در دست نيروهاى ايرانى باقى مانده بود، در قسمت جنوبى نيز نيروهاى عراقى، دشت مهران وارتفاعات غربى سد كنجان چم را اشغال كرده بودند. با توجه به برآوردهايى كه توسط فرماندهان صورت گرفت «ميمك» به عنوان هدف اصلى تيپ يك لشكر ۸۱ زرهى انتخاب شد.
به اين ترتيب مرحله طرح ريزى براى اجراى عمليات در منطقه غرب صالح آباد و شمال مهران در ۲۲ آذر۵۹ پايان يافت. نيروهاى تيپ، ضمن اجراى مأموريت پدافندى اقدامات آمادگى را براى اجراى عمليات آغاز كردند از جمله اين اقدامات، سازماندهى اجراى تمرينات عملى در مناطق مشابه منطقه حمله بود.
اين تمرينات به صورت جدى، حدود يك ماه در حوالى آبادى «گنجوان» صورت گرفت تا اين كه زمان حمله براى ساعت شش و بيست دقيقه ۱۹ دى ۵۹ تعيين شد.
در تاريخ مقرر، عمليات ضربت ذوالفقار با كلمه رمز «يا الله» آغاز شد. در ساعت اوليه حمله، پيشروى نيروهاى ايرانى خوب بود و شواهد نشان از غافلگيرى دشمن مى داد.
پيش از شروع عمليات و شب قبل از آن حركت از «سرنى» آغاز شد. رزمندگان از نقاط مختلف خود را به ارتفاعات «ميمك» رساندند. آنها با پشت سر گذاشتن مشكلات فراوان و راهپيمايى طاقت فرسا توانستند در محل پيش بينى شده مستقر شوند. در ساعت اوليه بعدازظهر حملات هوايى و هليكوپترهاى دشمن و آتش توپخانه آنها خيلى شديد شد. در آن روز برترى هوايى با دشمن بود و هواپيماهاى ايرانى نتوانستند مانع ورود هواپيماها و هليكوپترهاى دشمن به منطقه نبرد شوند.
شب اما به گونه اى ديگر بود. سكوتى وحشتناك همه جا را فرا گرفته بود. فقط هر از چند گاهى صداى شليك گلوله اى سكوت را درهم مى شكست. نيروهاى خودى به دو دسته عمده تقسيم شدند. بيشتر نيروها در جنوب «ميمك» و گروه ديگر در شمال آن مستقر شدند كه فاصله نسبتاً زيادى با هم داشتند.
قبل از حركت نيروهاى اسلام به ارتفاعات ميمك ساعت حمله شش صبح تعيين شد، آن لحظه تاريخى نزديك مى شد. نيروهايى كه در شمال ميمك مستقر شده بودند در اثر يك اشتباه زمان حمله را پنج بامداد تلقى كرده و عمليات را شروع كردند.
آنان باشعار الله اكبر و شعارهاى محلى عمليات را شروع كردند و در همان لحظات اوليه ضربات سهمگينى را بر پيكر دشمن وارد آوردند. اما عراقى ها با داشتن بيشترين تجهيزات جنگى شكست اوليه را جبران كرده و نيروهاى خودى را به عقب راندند.
در حالى كه عمليات تيپ يك، در شرف موفقيت نهايى بود و تمام گردان ها به منطقه هدف خود رسيده بودند، فشار دشمن در شمال منطقه نبرد، يكى از گردان ها را مجبور به عقب نشينى كرد.
سرانجام با تلاش فراوان نيروهاى ايرانى، دشمن در قسمت عمده اين منطقه منهدم يا به سمت غرب عقب نشست. با آغاز تاريكى شب به يگان هاى تيپ دستور داده شد در مناطق آزاد شده پدافند كنند و اقدامات لازم را براى تحكيم مواضع انجام دهند.
روز اول نبرد ميمك در حالى به پايان رسيد كه در قسمت شمالى جبهه موقعيت نيروها بسيار خوب بود و يگان هاى عمل كننده موفق شده بودند قسمت بيشتر ارتفاعات ميمك را از اشغال دشمن آزاد سازند.
در روز دوم نبرد ميمك توپخانه دشمن به شدت فعال شد و منطقه نبرد را زير آتش گرفت.
در اين روز، براى نخستين بار، آثارى از استعمال گلوله هاى گاز سمى شيميايى به وسيله نيروهاى عراقى در منطقه سد كنجان چم مشاهده شد.
در يكى از روزنامه هاى كثيرالانتشار، در گزارش اين عمليات در مورد استفاده دشمن از سلاح هاى شيميايى چنين آمده است:
«با شروع جنگ تحميلى و تهاجم سراسرى رژيم بعث به مرزهاى آبى، خاكى و اعمال انواع جنايت ها و ظلم و وحشيگرى كه چهره سياه و ننگين صدام و جنايتكاران سياسى و نظامى عراق را سياهتر و ننگين تر كرد، رژيم بعث عراق با مشورت و نظارت كارشناسان عالى رتبه دولت هاى استكبارى در تاريخ ۵۹‎/۱۰‎/۲۳ مبادرت به كاربرد آزمايشى و سنجشى تأثير آنها بر رزمندگان در محورهاى حلاله و منطقه عمومى ميمك كرد.»
در ادامه نبرد رزمندگان تلاش كردند تمام منطقه هدف تعيين شده را از وجود دشمن پاك كنند و حداقل پاسگاه هاى حلاله و نى خزر را در غرب ارتفاعات ميمك تأمين كنند. منطقه ميمك براى ارتش عراق از جنبه هاى مختلف حائزاهميت ويژه بود.

اصولاً يكى از بهانه هاى عمده عراق براى آغاز جنگ تحميلى، اشغال اين منطقه بود.
عراقى ها اين منطقه را «سيف سعد» ناميده و به لحاظ اهميت موضوع، يك گردان مستقل تانك را نيز به نام سيف سعد نامگذارى كرده بودند. براى همين حكومت عراق از دست دادن اين منطقه را شكستى خفت بار براى خود مى دانست.
براى تصرف مجدد ميمك در روز سوم نيروهاى عراقى از جناح شمال غربى پاتك ديگرى را اجرا كردند. در اين روز نيروهاى دوطرف، سنگر به سنگر با هم جنگيدند. دشمن تلاش كرد از سمت چپ وارد ارتفاعات ميمك شود. نيروهاى عراقى علاوه بر اين حمله، جبهه اى را در جناح شمالى ميمك در حومه رودخانه تلخاب و تنگه بيجار گشودند.
فشار دشمن هر لحظه شديدتر مى شد و آتش سنگين توپخانه، عرصه را بر رزمندگان تنگ كرده بود؛ با اين حال فرمانده گردان ۱۹۵ گزارش داد: «پرچم ايران بر فراز بلندترين قله ميمك برافراشته شد.»
اما دشمن براى بازپس گرفتن ميمك ترديد نداشت. براى همين با وجود عقب نشينى، آتش توپخانه خود را برسر واحدهاى پياده ريخت؛ اما اين تلاش نيز راه به جايى نبرد و آخرين تلاش هاى دشمن با شكست مواجه شد و بالاخره پس از چند روز نبرد سنگين، در روز ۲۲ دى ۵۹ حالت پدافندى در منطقه برقرار شد.

Isengard
7th April 2010, 01:36 PM
عمليات ميمك گرچه در مقياس جنگ تحميلى بين دو ارتش و در طول جبهه اى به عرض بيش از هزار كيلومتر عمليات محدودى بود و منطقه اى كه از مناطق اشغال شده منطقه اى كوچك محسوب مى شد اما اثرات روانى اين پيروزى بيشتر از جنبه هاى ارضى آن بود. زيرا اين عمليات نخستين حمله موفقيت آميز نيروهاى ايرانى در يكى از حساس ترين مناطق نبرد از نظر حكومت عراق صورت گرفته بود.

> عمليات عاشورا و آزادسازى ارتفاعات شمالى ميمك

غروب ۲۵ مهرماه سال ۶۳ عمليات عاشورا با رمز «يا اباعبدالله الحسين (ع)» و با هدف آزادسازى ارتفاعات شمالى و دامنه هاى غربى ميمك آغاز شد. اين عمليات نيمه گسترده با طراحى و فرماندهى سپاه و مشاركت ارتش به انجام رسيد. عمليات عاشورا در پى آن بود تا ضمن تحقق هدف هاى دست نيافته در عمليات ضربت ذوالفقار به انهدام نيروهاى دشمن در دشت حلاله بپردازد.
از طرفى حضور نيروهاى عراقى در ارتفاعات شمالى و نيز دامنه هاى غربى ميمك از ضريب امنيت منطقه به شدت كاسته بود و هر آن احتمال مى رفت كه دشمن با بهره گيرى از مناطق اشغالى پيشروى خود را مجدداً آغاز كند.
اين گونه بود كه اين عمليات با نيرويى برابر با ۱۷ گردان سپاه و ۹ گردان ارتش كه تحت امر قرارگاه تاكتيكى سلمان سازماندهى شده بودند و زيرنظر قرارگاه مركزى نجف عمل مى كردند در سه مرحله اصلى انجام شد:

- محور شمالى: ارتفاعات گرگنى ۳۵۰ و بانى تلخاب
- محورميانى: ارتفاعات فصيل و يال شمالى ميمك كه به ارتفاع معروف ۳۵ متصل است.
- محور جنوبى: فرورفتگى ارتفاعات موجود، معروف به شيار نى خزر.
براثر اين حمله غافلگيرانه كه با مقاومت شديد نيروهاى متجاوز و اجراى پاتك هاى متعدد و آتش سنگين توپخانه و حملات هوايى آن مواجه شد رزمندگان اسلام توانستند ضمن وارد آوردن تلفات و خساراتى به دشمن بيش از ۴۰ كيلومتر مربع از اراضى اشغالى را آزاد كنند. در اين عمليات بيش از ۳۷۰۰ نفر از نيروهاى دشمن كشته و زخمى شدند و ۱۸۰ نفر به اسارت درآمدند. همچنين چندين دستگاه تانك و خودروى نظامى منهدم شد و نيروهاى ايرانى توانستند چهار دستگاه تانك، هفت خودرو و ساير ادوات نظامى را به غنيمت بگيرند.

> خرداد ۶۶ و عمليات نصر۲

پس از گذشت ۷ سال از آغاز جنگ هنوز بخش هايى از ميمك در دست عراق بود. علاوه بر آن ارتش عراق در تحركات ابتدايى سال ۶۶ نقاط ديگرى از اين منطقه را اشغال كرد. در حالى كه توجه نيروهاى خودى از جبهه هاى جنوبى معطوف به بخش هاى ديگر شده بود، ارتش به طراحى و اجراى عمليات محدودى در ميمك پرداخت.
در نخستين ساعات روز ۱۳ خرداد ۶۶ عمليات نصر ۲ با رمز «يا حسين مظلوم(ع)» و با هدف آزادسازى ارتفاعات مشرف بر خطوط مواصلاتى و انهدام قواى دشمن، به دست نيروهاى زمينى ارتش آغاز شد. در محور اول نيروهاى عمل كننده توانستند اهداف خود را تأمين كنند. اما در محور ديگر عمليات خطوط دشمن فرو نريخت و مناطق نى خزو و حلاله همچنان در اشغال نيروهاى عراقى باقى ماند. در اين عمليات ارتفاعات غرب ميمك معروف به «ناف ميمك» آزاد شد.
رزمندگان ارتش با يك عمليات ديگر تصميم گرفتند باقيمانده خاك ميمك را نيز از وجود بعثى ها پاك كنند و حلاله كه همچنان در اشغال بود را نيز آزاد سازند.
و اين گونه بود كه با طراحى عمليات نصر۶ در تاريخ ۱۰ مرداد ۶۶ با رمز «يا اباعبدالله الحسين (ع)» به دشمن حمله كردند.
ميمك يك پارچه آتش شده بود. ارتش عراق هرچه در توان داشت به كار گرفت و از زمين به وسيله توپ، كاتيوشا، پدافند، دوشكا، آرپى جى و سلاح هاى ديگر و از آسمان با هليكوپتر و هواپيما منطقه عمليات را هدف قرار داد.
نقاط استراتژيك و مهم با همت، تلاش و شهامت تعدادى از رزمندگان فتح شد. خلبانان تيز پرواز با هدف قرار دادن تانك ها و مواضع دشمن زمينه را براى عقب نشينى كامل نيروهاى بعثى فراهم آوردند.
نيروهاى ارتش با همراهى هوانيروز توانستند مواضع دشمن را نابود كنند و پرچم ايران را برفراز ميمك به اهتزاز درآورند.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد