PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روانشناسي فال گيري



آبجی
6th April 2010, 03:12 AM
فال و فال گيري پديده اي عام و فراگير در همه ي كشورهاي جهان است و مختص زمان ومكان خاصّي نيست، امّا در طول تاريخ وبا كشف مباني علمي رخدادها و افزايش امكان توضيح پديده هاي مختلف، اعتقاد به فال گيري روز به روز كاهش بيشتري يافته است. مع هذا نوع بشر هيچ گاه اعتقاد خود به پيش گويي و فال گيري را يك سره از كف نداده است.
آن چه مرا برآن داشته كه به اين قضيه بپردازم، اقبال روز افزوني است كه در ساليان اخير علي رغم سير قهقرايي اين پديده در تاريخ ، در اطرافيان خودم و به طور كلّي در ميان مردم كشورم نسبت به آن مي بينم.
فال گيري چه چيزي به مردم مي دهد يا مردم تصوّر مي كنند فال گيري چه چيزي به آن ها مي دهد كه پول و وقت وزندگيشان را به پاي آن تلف مي كنند؟ چه كساني به لحاظ رواني براي پذيرش و تبليغ فال گيري مستعدترند؟ وبالاخره اين پديده با چه مكانيسم هاي رواني به تثبيت و تقويت جايگاه خود در ميان اجتماع مي پردازد؟
براي بررسي اين عارضه بايد به دو سوال اساسي جواب داد:
اوّل اين كه"چرا" پديده اي به نام فال گيري به اين سرعت در ميان مردم هوا خواه و طرفدار پيدا كرده و دوم اين كه اين پديده "چگونه" و با چه مكانيسم هايي گسترش پيدا كرده است؟
در پاسخ به سوال از "چرايي" اين عارضه، بايد ديد فال گيران ، مدّعي دادن چه چيزي به مردم هستنديا مردم از فال چه مي خواهند؟
در يك كلام فال گير به ما مي گويد كه سرنوشت و آينده ي ما چگونه رقم خواهد خورد. طبيعتا براي همه مهم است كه چه آينده اي پيش رو دارند ، لذا فال گير جماعت ، بر حسّاس ترين دغدغه هاي روحي ورواني بشر، انگشت گذاشته اند. منتهي يك نكته باريك تر از مو در اين جا هست كه غالبا بدان توجّه نمي كنيم و آن اين كه در يك جامعه، هرچه مردم به طور نسبي،اطمينان بيشتري از آينده ي خود داشته باشند به ترهاتِ فال گيران كمتر وقعي مي گذارند و هرچه شرايط اجتماعي به گونه اي باشد كه پيش بيني آينده و اطمينان از آن كمتر باشد،گرايش ناخودآگاه مردم براي باور كردن مدّعيات فال گيرانه بيشتر مي شود. در جامعه ي بي حساب وكتابي كه عدّه اي به شكلي غير منتظر يك شبه ره صد ساله مي روند و ثروت هاي آن چناني مي اندوزند ؛ در حالي كه تعداد بيشتري از فرداي خود و امنيّت شغلي خود هيچ اطميناني ندارند، طبيعتا بازار فال گيري گرم خواهد شد. پس در پاسخ از چرايي "وجود" اين پديده، از تمايل ذاتي بشر براي تسلّط بر آينده خودش سخن گفتيم و درتوضيح چرايي "گسترش" آن، بر بي ثباتي وعدم اطمينان به فردا به عنوان عامل مهم، انگشت نهاديم.
امّا در باب نحوه ي واگيري و گسترش اين بيماري و به قول اهل طب مكانيسم گسترش و "چگونگي" اشاعه ي اين بيماري چه مي توان گفت؟
بسياري از مردم صميمانه به پيش گويي هاي جماعت فال گير، باور دارند و براي اثبات موجّه بودن اين باور، به شواهد و مثال هاي مختلفي از موارد صدق اين پيشگويي ها استناد مي كنند. توضيح اين شواهد و مصاديق خيلي مشكل به نظر نمي رسد:
اولا جماعت فالگير، به سبب سر وكار داشتن با اقشار مختلف مردم، به تدريج داراي شمّ روانشناسانه شده اند و مي توانند اطّلاعات كما بيش صحيحي را از خلال رفتار وگفتار شما استخراج كنند و به خودتان تحويل دهند.
ثانيا آن كس كه به فال معتقد است از قبل داراي نوعي زمينه ي ذهني مساعد براي درنگ كردن برمواردصدق وناديده گرفتن وچشم بستن بر موارد كذب دارد.
آن كس كه ميخواهد از دهان فالگير، سخنان مورد نظر خود را بشنود، كوچكترين اشاره ي فال گير به بخشي از زندگي خصوصي خود را به حساب غيب داني وغيب گويي او مي گذارد و با تعمّدي ناخوداگاه از موارد كذب و نقض چشم مي پوشد.
ثالثا اعتقاد به فال و فالگيري توسط معتقدان به آن از فردي به فرد ديگر بزرگ نمايي و اگرانديسمان مي شود و افراد معتقد ، طبعا مايلند به شنيده ها و بعضا ديده هاي خود شاخ وبرگ بدهند و جماعتي كه تمايل به حرف هاي نشنيده و عجيب و غريب دارند هم آن را نقل مجالس خود مي كنند تا باعث شوند كلّه ي مستمع از تعجّب شاخ در بياورد.
به طور كلّي اشاعه خرافه مبتني بر اهميّتِ نتيجه آن خرافه در زندگي ما است. يعني هرچه تاثير عملي يك خرافه بر زندگي ما بيشتر باشد، فشاري كه بر ذهن روان ما مي آورد ، بيشتر است. نقل داستاني دراين مورد روشن گر است: گفته اند ديوانه اي، عاقلي را گفت چه نشسته اي كه خانه ات آتش گرفته. مرد عاقل هراسان به سوي خانه روان شد و وقتي به خانه اش رسيد، ديد خبري از آتش سوزي نيست. حكايت به اطرافيان باز گفت و مورد عتاب آنان قرار گرفت كه چگونه عاقله مردي چون تو، سخن ديوانه اي را باور مي كند. جواب داد مي دانستم كه او ديوانه است و روي حرفش نمي توانم حساب كنم ؛ ولي يك لحظه با خودم گفتم اگر راست بگويد چه؟ مكانيسم اشاعه ي خرافه يا تحت تاثيرِ خرافه قرار گرفتن ، همين است كه ديوانه اي با آن عاقلي را به بازي مي گيرد. همه ي ما نوشته هايي به دستمان رسيده كه درآن ها تهديد شده ايم كه اگر صد بار از رويش ننويسيم وآن ها را پخش نكنيم بعد از سه روز به فلان درد دچار مي شويم و فلان بلا سرمان مي آيد. اغلب كساني كه اين نوشته ها را مي خوانند بدان باور ندارند ولي از ترسشان ممكن است به تكثير و توزيع اين نوشته ها بپردازند.
علي ايمال هيچ يك از اين توضيحات بدان معني نيست كه انسان هاي روشن بيني وجود ندارند كه درك وسيع تري از دنيا داشته و حتّي داراي نوعي قدرت ذهن خواني وآينده بيني نباشند ولي حساب اين آدم ها با كساني كه فال گيري را وسيله ي تيغ زدن مردم و سوء استفاده مالي كرده اند، البتّه فرق دارد. مسلّما عدّه اي به واسطه ي سير و سلوك و ايمان قوي و تمرين و عدّه اي به واسطه توانايي هاي ارثي و ژنتيكي از چنين قدرت هايي برخوردارند ولي بعيد است اي نقدرت را به وسيله ي امرار معاش تبديل كنند.
رابطه ي بين فال گير وآن كس كه فالش گرفته مي شود، نوعي رابطه مكمّل و متمّم است. معمولا فال گير با به دست آوردن رگ خواب طرف، به گوشه هايي از معمّا اشاره مي كند و طرف هم در يك همكاري ناخوداگاه ، خانه هاي ديگر جدولي را پر مي كند كه شخص فال گير طراحي كرده است. درست مثل رابطه اي كه بين هيپنوزر وشخص هيپنوتيزم شده (مديوم) ، وجود دارد. درواقع جدولي از كلمات متقاطع وجود دارد كه قسمت اعظم آن را خود شخص پر مي كند و همه را يه حساب فال گير مي گذارد و همه ي اين ها حكايت از شور وشوق و تمايل انسان براي فريب خود در برهه هايي از احوال رواني دارد كه دستش از زمين و آسمان كوتاه است يا نقش زيادي در تعيين سرنوشت خود ندارد.
برگرفته از وبلاگ : http://amin-mo.blogfa.com

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد