Ali.Akbar
4th April 2010, 10:41 AM
چارديواري، زنبابا، دارا و ندار، شهر كودكان، همسفران باد و محله تهرونيها آثاري بودند كه در اين ايام از شبكههاي مختلف پخش شدند. روز شنبه واكنش مثبت گروهي از نمايندگان مجلس به سريالها و برنامههاي پخش شده در تعطيلات نوروزي را خوانديد، اما ظاهرا هنوز تب اظهارنظرهاي مختلف درباره سريالهاي پخش شده فروكش نكرده است.
زنبابا سريالي گرم و صميمي
امير قادري، منتقد جوان سينما و تلويزيون درباره سريال زنبابا كه توسط سعيد آقاخاني كارگرداني و از شبكه 3 سيما پخش شد، به مهر گفته است: مجموعه تلويزيوني «زنبابا» گرم و صميمي است و امتياز آن انتخاب خوب بازيگران اين سريال است.
قادري انتخاب بازيگران اين سريال را يكي از امتيازات آن عنوان كرده و گفته است : اتفاقاتي كه در سريال زنبابا به تصوير كشيده شده به حوادث روزمره نزديكتر است. البته مقداري شتابزدگي در سريال زنبابا ديده ميشود كه به نظرم اگر دوستان فرصت بيشتري براي نگارش داشتند اين مشكل هم ديده نميشد، چرا كه اين نقص در قسمتهاي آخر بيشتر نمود پيدا كرده و آن هم به خاطر بموقع رساندن قسمتهاي مختلف به پخش است. مسلما اگر نويسندگان وقت بيشتري داشتند شخصيتها را بهتر ميتوانستند پرورش دهند.
چارديواري؛ دوري از تجملگرايي
اين در حالي است كه يك منتقد ديگر، سريال چارديواري را به لحاظ لحن موفقتر از ديگر سريالهاي نوروزي دانست و آن را از معدود سريالهايي برشمرد كه مبتلا به سندرم تجملگرايي نشده است.
غلامعباس فاضلي درباره سريالهاي پخش شده گفته است: به نظرم پخش سريال نوروزي چارديواري اتفاق خوبي در تلويزيون است و به 5 دليل جزو معدود سريالهاي موفق تلويزيون محسوب ميشود.
وي افزود: مجموعه چارديواري دچار عارضه فلاكتنمايي نشده است. گرچه برخي شخصيتهاي قصه در جنوب شهر زندگي ميكنند، اما اصلا فلاكتنمايي نميكند. لحن مجموعه مناسب است و از بگومگوهاي خستهكننده فاصله گرفته است. مجموعههاي زنبابا و دارا و ندار را جسته و گريخته ديدم. ديالوگهاي اين دو مجموعه مخاطب را خسته ميكند، اما ديالوگهاي چارديواري اين طور نيست.
فاضلي يكي ديگر از امتيازات مجموعه چارديواري را بهره بردن از موسيقي محلي دانست و گفت: ريتم موسيقي كمك زيادي به متفاوت شدن مجموعه كرده است. از سوي ديگر، در اين مجموعه برخلاف ديگر مجموعههاي سيروس مقدم مثل رستگاران، ترانه مادري و دلنوازان از توطئه خبري نيست. به هر حال مخاطبان از اين همه توطئه در مجموعهها خسته شده بودند و بد نبود مجموعهاي ديده شود كه فارغ از اين مسائل باشد.
اين منتقد خاطرنشان كرد: مجموعه چارديواري از شرافت انساني و عزت نفس ميگويد. در واقع شخصيتهاي فقير قصه هم عزت نفس دارند. در سالهاي اخير در مجموعههاي كمدي و تراژدي مثل پاورچين، نرگس و... عادت شده بود كه هر چه شخصيت پستتر، شيرينتر است. وي در پايان اشاره كرد: مجموعه چارديواري شرافت را به تماشاگران منتقل ميكند و در مجموع اتفاق فرخندهاي در تلويزيون است.
عيدي آبرومندانه تلويزيون به مخاطب
جبار آذين، منتقد سينما و تلويزيون هم درباره سريالهاي نوروزي تلويزيون در سال 1389 به فارس گفت: عيدي نوروز 1389 تلويزيون با كادوي «دارا و ندار»، «چارديواري»، «زن بابا» و «محله تهرونيها» در مجموع عيدي آبرومندانهاي بود كه از سوي قشرهاي مختلف جامعه مورد پسند و قبول قرار گرفت.
وي خاطرنشان كرد: ويژگي اصلي مجموعههاي نوروزي تلويزيون كه آنها را پيگير ميكرد و مخاطبان را تا پاسي از شب با خود همراه ميساخت، استفاده كما بيش مناسب از قالبهاي طنز و مضامين خانوادگي كمدي بود كه در اين ميان، گوي سبقت را كار ديدني «مسعود دهنمكي» ربود و توانست با ارائه مضامين متنوع اجتماعي و خانوادگي و گريز به مسائل و مشكلات اجتماعي و گاه اعتقادي از زاويه انتقاد سازنده و كارگرداني و بازيهاي خوب و متن قابل توجه، جايگاهي مناسب نزد بينندگان بيابد و استعدادها و تواناييهاي بالقوه مسعود دهنمكي در عرصه توليد برنامههاي تماشايي تلويزيون را به اثبات برساند كه جاي قدرداني دارد.
آذين افزود: با اين كه به دليل حضور چشمگير سعيد آقاخاني در مجموعههاي نوروزي سيما بايد سال 1389 را به خاطر اين مجموعهها، سال سعيد آقاخاني ناميد، اما كار حرفهاي و جمع و جور سيروس مقدم يعني «چار ديواري» را بايد جلوتر از «زن بابا» نشاند و به رغم كاستيهاي مشهود اين مجموعه، نمرهاي خوب به آن داد.
اين منتقد در ادامه افزود: «زن بابا» هم تلاش موفقي از سعيد آقاخاني بود كه با اغماض از ركگويي و شعارزدگيهاي اخلاقي، بايد امتيازي خوب در كارنامه سازنده آن و آغازي نويدبخش براي سعيد آقاخاني در كارگرداني مجموعههاي طنز تلويزيوني دانست.
او گفت: متاسفانه مجموعه «محله تهرونيها» با اينكه تلاش گروه سازنده را براي ارائه كاري خوب نشان ميداد اما چندان ديده نشد و ساختار متوسطش در ابعاد كارگرداني، متن و بازيگري نتوانست آن را در رديف 3 مجموعه ديگر قرار دهد.
وي در پايان افزود: در كل مجموعههاي نوروزي تلويزيون در سال 1389 شروعي خوب براي سازمان صدا و سيما بود كه اميد ميرود اين روند رو به صعود بوده و شاهد آثار متنوع، پرمحتوا و تماشايي بيشتري از تلويزيون در سال جاري باشيم.
دارا و ندار؛ سريالي درباره معضلات جامعه
اما يك منتقد ديگر سينما و تلويزيون معتقد است مسعود دهنمكي فاصله طبقاتي اغنيا و فقرا را در مجموعه «دارا و ندار» بخوبي به نمايش گذاشته است.
شهرام خرازيها به ايرنا گفت: «دارا و ندار» فرزند زمان خود است و بصراحت مسائل و معضلات جامعه معاصر را با زبان طنز به نقد كشيده است. البته نخستين بار نيست كه دهنمكي به چنين امري مبادرت ميورزد، او قبلا هم در 2 مستند پربيننده و تاثيرگذار «فقر و فحشا» و «كدام استقلال؟ كدام پيروزي؟» تبعات ويرانگر فقر را به تصوير كشيده بود.
عضو انجمن نويسندگان و منتقدان سينمايي افزود: نمايش مشكلات قشر محروم و مستضعف جامعه با روشنفكربازي، نمادپردازي و از موضع بالا نگاه كردن، پاسخگوي نياز امروز مخاطبان سينما و تلويزيون كه دوست دارند تصوير واقعي جامعه خويش را ببينند، نيست. در 2 دهه 60 و 70 بكرات شاهد ضرر دادن و بيمخاطبي فيلمهاي فقرنماي روشنفكري بوديم كه مصرف داخلي نداشتند و صرفا براي كسب جايزه از جشنوارههاي فرنگي ساخته ميشدند.
وي با اشاره به اين كه تاريخ مصرف اينجور محصولات تصويري گذشته و بايد طرحي نو در انداخت، يادآور شد: «دارا و ندار» با مردم به زبان خودشان صحبت ميكند، به همين خاطر هم مورد استقبال آنها قرار ميگيرد. اين امتياز را نبايد به منزله باج دادن و تن سپردن به خواستههاي نازل بينندگان تلقي كرد. مهم پيام ارزشمند مجموعه فراخواندن اقشار مرفه و متوسط جامعه براي رفع مشكلات معيشتي و ارتقاي وضعيت كار و زندگي محرومان و مستمندان است كه بايد با شيوه و روشي جذاب و البته قابل دفاع به مخاطبان ميليوني ارائه شود.
اين منتقد ضمن تاكيد بر فيلمنامه و كستينگ (بازيگرگزيني) حرفهاي به عنوان اصليترين امتياز «دارا و ندار»، اظهار كرد: دهنمكي قبل از كليد خوردن هر پروژه بشدت روي سناريو متمركز ميشود و برخلاف بسياري از همكارانش در سينما و تلويزيون كه اصرار دارند به عنوان تك نويسنده فيلم يا سريال شناخته شوند، از نظرات مشورتي ديگران بهره فراوان ميبرد.
حرف آخر
با همه اينها به نظر ميرسد تلويزيون در ادامه راهي كه آغاز كرده است تلاش كرده با استفاده از امكانات موجود و البته ملاحظات رسانهاي مثل تلويزيون، مخاطبان بيشمار خود را همچنان با خود همراه كند. اگرچه گاهي اين حركت آهستهتر و گاهي با شتاب توام بوده اما همين استمرار و تلاش براي خلق آثار برتر تلويزيوني از جمله نكاتي است كه همواره در دستور كار مديران مختلف صدا و سيما قرار داشته است.
زنبابا سريالي گرم و صميمي
امير قادري، منتقد جوان سينما و تلويزيون درباره سريال زنبابا كه توسط سعيد آقاخاني كارگرداني و از شبكه 3 سيما پخش شد، به مهر گفته است: مجموعه تلويزيوني «زنبابا» گرم و صميمي است و امتياز آن انتخاب خوب بازيگران اين سريال است.
قادري انتخاب بازيگران اين سريال را يكي از امتيازات آن عنوان كرده و گفته است : اتفاقاتي كه در سريال زنبابا به تصوير كشيده شده به حوادث روزمره نزديكتر است. البته مقداري شتابزدگي در سريال زنبابا ديده ميشود كه به نظرم اگر دوستان فرصت بيشتري براي نگارش داشتند اين مشكل هم ديده نميشد، چرا كه اين نقص در قسمتهاي آخر بيشتر نمود پيدا كرده و آن هم به خاطر بموقع رساندن قسمتهاي مختلف به پخش است. مسلما اگر نويسندگان وقت بيشتري داشتند شخصيتها را بهتر ميتوانستند پرورش دهند.
چارديواري؛ دوري از تجملگرايي
اين در حالي است كه يك منتقد ديگر، سريال چارديواري را به لحاظ لحن موفقتر از ديگر سريالهاي نوروزي دانست و آن را از معدود سريالهايي برشمرد كه مبتلا به سندرم تجملگرايي نشده است.
غلامعباس فاضلي درباره سريالهاي پخش شده گفته است: به نظرم پخش سريال نوروزي چارديواري اتفاق خوبي در تلويزيون است و به 5 دليل جزو معدود سريالهاي موفق تلويزيون محسوب ميشود.
وي افزود: مجموعه چارديواري دچار عارضه فلاكتنمايي نشده است. گرچه برخي شخصيتهاي قصه در جنوب شهر زندگي ميكنند، اما اصلا فلاكتنمايي نميكند. لحن مجموعه مناسب است و از بگومگوهاي خستهكننده فاصله گرفته است. مجموعههاي زنبابا و دارا و ندار را جسته و گريخته ديدم. ديالوگهاي اين دو مجموعه مخاطب را خسته ميكند، اما ديالوگهاي چارديواري اين طور نيست.
فاضلي يكي ديگر از امتيازات مجموعه چارديواري را بهره بردن از موسيقي محلي دانست و گفت: ريتم موسيقي كمك زيادي به متفاوت شدن مجموعه كرده است. از سوي ديگر، در اين مجموعه برخلاف ديگر مجموعههاي سيروس مقدم مثل رستگاران، ترانه مادري و دلنوازان از توطئه خبري نيست. به هر حال مخاطبان از اين همه توطئه در مجموعهها خسته شده بودند و بد نبود مجموعهاي ديده شود كه فارغ از اين مسائل باشد.
اين منتقد خاطرنشان كرد: مجموعه چارديواري از شرافت انساني و عزت نفس ميگويد. در واقع شخصيتهاي فقير قصه هم عزت نفس دارند. در سالهاي اخير در مجموعههاي كمدي و تراژدي مثل پاورچين، نرگس و... عادت شده بود كه هر چه شخصيت پستتر، شيرينتر است. وي در پايان اشاره كرد: مجموعه چارديواري شرافت را به تماشاگران منتقل ميكند و در مجموع اتفاق فرخندهاي در تلويزيون است.
عيدي آبرومندانه تلويزيون به مخاطب
جبار آذين، منتقد سينما و تلويزيون هم درباره سريالهاي نوروزي تلويزيون در سال 1389 به فارس گفت: عيدي نوروز 1389 تلويزيون با كادوي «دارا و ندار»، «چارديواري»، «زن بابا» و «محله تهرونيها» در مجموع عيدي آبرومندانهاي بود كه از سوي قشرهاي مختلف جامعه مورد پسند و قبول قرار گرفت.
وي خاطرنشان كرد: ويژگي اصلي مجموعههاي نوروزي تلويزيون كه آنها را پيگير ميكرد و مخاطبان را تا پاسي از شب با خود همراه ميساخت، استفاده كما بيش مناسب از قالبهاي طنز و مضامين خانوادگي كمدي بود كه در اين ميان، گوي سبقت را كار ديدني «مسعود دهنمكي» ربود و توانست با ارائه مضامين متنوع اجتماعي و خانوادگي و گريز به مسائل و مشكلات اجتماعي و گاه اعتقادي از زاويه انتقاد سازنده و كارگرداني و بازيهاي خوب و متن قابل توجه، جايگاهي مناسب نزد بينندگان بيابد و استعدادها و تواناييهاي بالقوه مسعود دهنمكي در عرصه توليد برنامههاي تماشايي تلويزيون را به اثبات برساند كه جاي قدرداني دارد.
آذين افزود: با اين كه به دليل حضور چشمگير سعيد آقاخاني در مجموعههاي نوروزي سيما بايد سال 1389 را به خاطر اين مجموعهها، سال سعيد آقاخاني ناميد، اما كار حرفهاي و جمع و جور سيروس مقدم يعني «چار ديواري» را بايد جلوتر از «زن بابا» نشاند و به رغم كاستيهاي مشهود اين مجموعه، نمرهاي خوب به آن داد.
اين منتقد در ادامه افزود: «زن بابا» هم تلاش موفقي از سعيد آقاخاني بود كه با اغماض از ركگويي و شعارزدگيهاي اخلاقي، بايد امتيازي خوب در كارنامه سازنده آن و آغازي نويدبخش براي سعيد آقاخاني در كارگرداني مجموعههاي طنز تلويزيوني دانست.
او گفت: متاسفانه مجموعه «محله تهرونيها» با اينكه تلاش گروه سازنده را براي ارائه كاري خوب نشان ميداد اما چندان ديده نشد و ساختار متوسطش در ابعاد كارگرداني، متن و بازيگري نتوانست آن را در رديف 3 مجموعه ديگر قرار دهد.
وي در پايان افزود: در كل مجموعههاي نوروزي تلويزيون در سال 1389 شروعي خوب براي سازمان صدا و سيما بود كه اميد ميرود اين روند رو به صعود بوده و شاهد آثار متنوع، پرمحتوا و تماشايي بيشتري از تلويزيون در سال جاري باشيم.
دارا و ندار؛ سريالي درباره معضلات جامعه
اما يك منتقد ديگر سينما و تلويزيون معتقد است مسعود دهنمكي فاصله طبقاتي اغنيا و فقرا را در مجموعه «دارا و ندار» بخوبي به نمايش گذاشته است.
شهرام خرازيها به ايرنا گفت: «دارا و ندار» فرزند زمان خود است و بصراحت مسائل و معضلات جامعه معاصر را با زبان طنز به نقد كشيده است. البته نخستين بار نيست كه دهنمكي به چنين امري مبادرت ميورزد، او قبلا هم در 2 مستند پربيننده و تاثيرگذار «فقر و فحشا» و «كدام استقلال؟ كدام پيروزي؟» تبعات ويرانگر فقر را به تصوير كشيده بود.
عضو انجمن نويسندگان و منتقدان سينمايي افزود: نمايش مشكلات قشر محروم و مستضعف جامعه با روشنفكربازي، نمادپردازي و از موضع بالا نگاه كردن، پاسخگوي نياز امروز مخاطبان سينما و تلويزيون كه دوست دارند تصوير واقعي جامعه خويش را ببينند، نيست. در 2 دهه 60 و 70 بكرات شاهد ضرر دادن و بيمخاطبي فيلمهاي فقرنماي روشنفكري بوديم كه مصرف داخلي نداشتند و صرفا براي كسب جايزه از جشنوارههاي فرنگي ساخته ميشدند.
وي با اشاره به اين كه تاريخ مصرف اينجور محصولات تصويري گذشته و بايد طرحي نو در انداخت، يادآور شد: «دارا و ندار» با مردم به زبان خودشان صحبت ميكند، به همين خاطر هم مورد استقبال آنها قرار ميگيرد. اين امتياز را نبايد به منزله باج دادن و تن سپردن به خواستههاي نازل بينندگان تلقي كرد. مهم پيام ارزشمند مجموعه فراخواندن اقشار مرفه و متوسط جامعه براي رفع مشكلات معيشتي و ارتقاي وضعيت كار و زندگي محرومان و مستمندان است كه بايد با شيوه و روشي جذاب و البته قابل دفاع به مخاطبان ميليوني ارائه شود.
اين منتقد ضمن تاكيد بر فيلمنامه و كستينگ (بازيگرگزيني) حرفهاي به عنوان اصليترين امتياز «دارا و ندار»، اظهار كرد: دهنمكي قبل از كليد خوردن هر پروژه بشدت روي سناريو متمركز ميشود و برخلاف بسياري از همكارانش در سينما و تلويزيون كه اصرار دارند به عنوان تك نويسنده فيلم يا سريال شناخته شوند، از نظرات مشورتي ديگران بهره فراوان ميبرد.
حرف آخر
با همه اينها به نظر ميرسد تلويزيون در ادامه راهي كه آغاز كرده است تلاش كرده با استفاده از امكانات موجود و البته ملاحظات رسانهاي مثل تلويزيون، مخاطبان بيشمار خود را همچنان با خود همراه كند. اگرچه گاهي اين حركت آهستهتر و گاهي با شتاب توام بوده اما همين استمرار و تلاش براي خلق آثار برتر تلويزيوني از جمله نكاتي است كه همواره در دستور كار مديران مختلف صدا و سيما قرار داشته است.