PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله مناجات و احساس خوشبختي



Non-Existent
2nd November 2008, 12:57 AM
انسان، موجودي است که هميشه به دنبال خوشبختي است و دوست دارد درهر زمان و مکاني، با نشاط و شاد باشد. هيچ گاه از اضطراب و نگراني خاطر، خوشش نمي آيد و زماني احساس سعادتمندي مي کند که آرامش خاطر و اطمينان قلب داشته باشد.
اما چه کند که روح آدمي چنين نيست؛ گاه با نشاط مي شود و گاه رنجور، گاه در سلامتي به سر مي برد و گاه در بيماري، گاه صعود مي کند و گاه افول. او در اين زمينه ها همانند جسم است ونياز به پيشگيري قبل از ابتلا دارد. براي اينکه آرامش خاطر داشته باشد و رنجور و بيمار نگردد، بايد تکيه گاهي داشته باشد. البته نه هر تکيه گاهي؛ تکيه گاهي مورد اطمينان و از هر جهت نيز کامل.
عده اي «دوست» را به عنوان تکيه گاه، انتخاب مي کنند و در اين گمان اند که برقرار کردن يک ارتباط صميمانه با دوست، به آنها آرامش مي دهد. بعضي با داشتن يک «همسر» با محبت مي پندارند که به تکيه گاه خوبي تکيه کرده اند. عده اي ديگر هم تمام تکيه ي خود را بر جيبي پراز «پول»، ماشيني با مدل بالا و... قرا مي دهند و گمان مي کنند جمع کردن مال و منال دنيا و در خانه اي زيبا و بزرگ زندگي کردن و... به آنها آرامش مي دهد. بعضي ديگر به «علم» خود مي بالند و فکر مي کنند که علم به تنهايي مي تواند آنها را هدايت کرده، به مقصود برساند. بعضي هم به «هوش» و «ذکاوت » و «اراده ي قوي» خود تکيه مي کنند، با اين گمان که با داشتن اين خصوصيات، همه چيز دارند.
البته ناگفته نماند که دوست خوب داشتن و ارتباط صميمانه با آنها برقرار کردن، بسيار خوب است و در بسياري از مشکلات يار و ياور انسان است. همچنين داشتن همسري با محبت، بسياري از غم و غصه ها را از دوش انسان بر مي دارد. دارايي نيز در موارد بسياري به کمک انسان مي آيد. همچنين علم در هدايت و راهنمايي انسان در جهت انتخاب راه صحيح در دوراهي هاي زندگي بسيار مفيد است. هوش و ذکاوت و اراده ي قوي در تحمل کردن و حل کردن بسياري از سختيهاي زندگي نقش مؤثري دارند؛ اما هيچ يک از اين موارد ياد شده و امثال آنها نمي توانند تکيه گاهي ازهر جهت، کامل و بدون عيب ونقص ومورد اطمينان باشند.
در بعضي مواقع بحراني نه دوست مي تواند به انسان آرامش دهد، نه همسر، نه ماديات، نه علم، و نه... در اين چنين مواقع بحراني است که انسان به تکيه گاه کاملي نياز پيدا مي کند تا به او آرامش دهد و جز خداوند مهربان، کسي ديگر نمي تواند دراين جايگاه قرار گيرد؛ همو که در تمامي مراحل و مشکلاتي که براي انسان به وجود مي آيد، آرامش خاطر مي بخشد و وي را از سرگرداني و پريشاني نجات مي دهد.
خداوندي که در هر کجا ودرهر حالي مي توان با او صحبت کرد، خداوندي که راز دارترين رازداران است وعيب هيچ کس را بر ديگري ظاهر نمي کند، بلکه عيوب انسان را از ديگران مي پوشاند. خداوندي که حتي ياد او داروي درد تمام دردمندان است. با ياد اوست که تمامي دلهاي ناآرام و پريشان،آرام مي گيرند و با ياد اوست که انسان، اطمينان قلب پيدا مي کند.حضرت علي (ع) مي فرمايد:
«هرگاه او را بخواني ندايت را مي شنود، و چون با او راز دل گويي راز تو را مي داند. پس حاجت خودرا با او بگوي، وآنچه در دل داري نزد او بازگوي؛ غم واندوه خود را در پيشگاه او مطرح کن، تا غمهاي تورا برطرف کند و در مشکلات، تو را ياري رساند».(1)

راههاي انس با خدا
براي رسيدن به خدا و کسب احساس آرامش، راههاي بسياري وجود دارند که فقط به چند مورد از آنها اشاره مي شود:
1- عبادتهاي رسمي (نماز، روزه، حج، و...): يکي از ثمرات اصلي عبادات، انس با خداست. البته بايد به يک شرط اصلي توجه داشت که آن هم توجه قلبي و احساس حضور و دوستي متقابل است. به عنوان نمونه، نمازي انسان را به خدا مي رساند و به او آرامش مي دهد که با حضور قلب و با توجه باشد؛ يعني اينکه بداند در هنگام نماز مي خواهد با چه کسي صحبت کند و در برابر چه کسي ايستاده و به رکوع مي رود يا سر به سجده مي گذارد. اين چنين نمازي است که انسان را سبک مي کند و از گناه و پليدي دور مي سازد (خود خداوند مي فرمايد: نماز، حقيقتا انسان را از زشتي و پليدي دور نگه مي دارد)(2) و بعد به خدا نزديک مي شود تا جايي که خداوند به او آرامش مي دهد و غباري را که بر قلب او نشسته و مانع از احساس آرامش است، مي شويد:
پيامبر اکرم (ص) در حديثي به اصحاب خويش چنين مي فرمايد: «اگر بر در خانه ي شما نهري جاري باشد و هر روز، پنج بار خودتان را در آن بشوييد، آيا در جسم شما چرکي خواهد ماند؟ اصحاب جواب دادند: خير! بعد پيامبر فرمود: به درستي که نماز، مانند نهر جاري بر در منازل شماست که هر کس نماز بخواند گناهي که ما بين نمازها انجام داده، پوشيده مي شود». (3)
2- مناجات: از ديگر راههاي نزديک شدن و رسيدن به خدا، مناجات (نيايش) و به عبارتي ديگر، دعا کردن و گفتگو با اوست. دعا، کليد عطا و وسيله ي قرب به خدا و اصل عبادت و مايه ي حيات روح ودر واقع، روح زندگي است. دعا، ياد دوست در دل راندن و نام او به زبان آوردن و در خلوت با او جشن گرفتن و در سکوت با او نجوا گفتن و شيرين زباني کردن است. دل بي دعا بها ندارد و دل بي بها را پرتوي نيست. خداوند خود مي فرمايد: «بگو اگر دعاي شما نباشد، پروردگار من شما را چه وزن نهد و به شمار آورد؟!». (5)
امام صادق (ع) فرمود: «به دعا تمسک جوييد که با هيچ چيز همانند دعا به خداوند نزديک نمي شويد».(6)
دعا ومناجات مي تواند در هر جا و هر زمان و به هر زباني باشد. حتما نبايد انسان با خداوند به زبان عربي صحبت کند، به هر زباني که با خداوند به مناجات بپردازيم خداوند، گوش مي دهد. البته ادعيه و مناجاتهايي که از معصومان (ع) به ما رسيده، به زبان عربي است، مانند: دعاي کميل، دعاي توسل، و...و مناسب است ما هم به همان زبان، آنها را بخوانيم؛ اما اگر خواستيم با خدايمان خودماني صحبت کنيم و به زبان عربي هم نتوانستيم حرفهاي دلمان را با خدا بگوييم، با همان زبان مادري اي که داريم (فارسي باشد يا ترکي يا...) مي توانيم با خداوند صحبت کنيم.
دعا را مي توان به صورت گروهي خواند مانند مراسم دعاي کميل، دعاي ندبه، و... و هم به صورت فردي، که در گوشه اي خلوت بنشينيم و با خدا به راز و نياز بپردازيم.
شواهد پزشکي هم بر اين مطلب دلالت دارند که مناجات و نيايش با خداوند، در رفع افسردگي مؤثر است، به تحکيم روابط خانوادگي مي انجامد، از جرايم و اشتباهات زيادي پيشگيري مي کند و...و حتي وقتي براي بيماران قلبي بعد از اينکه عمل جراحي روي آنها انجام شده، نوار قرآن گذاشته اند، شنيدن صوت قرآن در روند بهبود آنها تأثير بسزايي داشته است. همچنين بررسي شده که افراد ديندار از جهت بهداشت رواني نسبت به افراد بي دين از سلامت بهتري برخوردارند. (7)
همه ي اينها حاکي از اين است که ياد خدا انسان را دگرگون مي کند و آتش عشق الهي را در دل انسان با ايمان، شعله ور مي سازد و در برابر حق، تسليم مي گرداند و خضوع کامل و اطاعت محض از خداوند در تمامي اعضاي بدن او متبلور مي گردد.
چنين فردي که رضايتش در گرو رضايت خداوند است، هيچ گاه در برابر مشکلات و گرفتاريها نااميد نمي شود و خود را پريشان نمي کند. لذا هميشه آرامش خاطر دارد و در نتيجه، احساس خوشبختي مي کند.

پي نوشت :

1- سرور من! تو مولايي و من بنده، و آيا بنده را جز آنکه مولايش اورا ببخشد، راهي هست؟!» (مفاتيح الجنان، مناجات اميرالمؤمنين).
2- نهج البلاغه، نامه ي31.
3- سوره ي عنکبوت، آيه ي 45.
4- وسائل الشيعه، ج4، ص 12؛ التهذيب، ج 2، ص 237.
5- برداشتي از: رساله ي نور علي نور، (آيه الله) حسن حسن زاده ي عاملي، ص 10.
6- عده الداعي، ص 123.
7- براي اطلاع بيشتر از جزئيات هر يک از پژوهشها، به تحقيقات ميداني منتشر شده در کتاب اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان (چکيده ي مقالات ) و نيز مقاله ي «حديث و پژوهشهاي روانشناختي» (فصلنامه ي علوم حديث، ش 24، ص 223-240) مراجعه شود. (حديث زندگي)
منبع: نشريه ي حديث زندگي

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد