PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بررسی حوادث عاشورا



kamanabroo
16th March 2010, 11:48 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده تشکر می کنم از تمام کسانی که نسبت به اعتقاداتی که دارن بی تفاوت نیستن.
و در صدد هستن تا با مطالعه و تحقیق و بررسی پایه های محکم اعتقادی خودشون رو در دلشون محکم تر کنن.
اما این متنی که دوست خوبمون گذاشته :
خیلی خوبه که هر وقت برامون سوالی پیش میاد بپرسیم. درستش هم همینه . و اگر واقعا در جایی از دین مشکلی احساس می کنیم تناقضی یا حس می کنیم که متوجه نمی شیم بهترین کار پرسیدن یا تحقیق و بررسی کردن هست.
اما نباید یادمون بره که تو این راه نباید ارزشهای اخلاقی رو زیر پا بگذاریم. سوال خوبه ولی باید احترام و شوونات همه جوانب رعایت بشه. که این نکته رو تو این متن بنده ندیدم. ( ان شا اله دوست خوبمون بیشتر دقت کنن).
اما تشریح وضعیت صحرای کربلا !!!!
قبل از اینکه شروع کنم به روشن کردن مطلب این نکته رو بگم که:
بیشتر شبهات و حرفای ضد و نقیضی که درباره کربلا و حادثه عاشورا گفته میشه به خاطر بی دقتی مداحان و روضه خوانهایی هست که بدون مطالعه و تحقیق و بررسی دست به شرح و تفصیل قضایا می زنن و دیگران هم چشم و گوش بسته تقلید می کنن و این حرفها رواج پیدا می کنه حتی بعضی ها فکر می کنن که جزء ضروریات دین ماست!!

بله کربلا سرزمینی بوده که در کنار شط فرات واقع شده و قاعدتا باید قابلیت رشد گیاه رو هم داشته باشه. اما اینکه چه نوع گیاهی و درختی و اینها مربوط میشه به وضعیت آب و هوایی و خاک منطقه. خاک این منطقه و آب و هوای منطقه ای عراق و بویژه کربلا بهترین حالت برای رشد درختانی است که به آب و هوایی گرم و خشک نیاز دارن. حتما فرق آب و هوای گرم و خشک رو با آب و هوای گرم و مرطوب می دونین.
اما این وضعیتی که الان می بینید در کربلا و حومه آن مسلما در زمان حادثه عاشورا اینطور نبوده یعنی در اطراف شریعه فرات نخلستانهایی بوده و سرزمین کربلا به عنوان یک شهر مسکونی مطرح نبوده بلکه منطقه ای برای نخلستانها بوده. بله شهری به نام نینوا در جوار این صحرا بوده که امام حسین ع از مردم آن شهر که مالکان زمین های کربلا بودند مقداری از زمینهای کربلا رو خریداری می کنند.
البته کسی هم وجود این نخلستانها رو در آن زمان انکار نکرده . منابع شیعه هم تصدیق می کنند که کربلا سرزمین حاصلخیز البته از نوع خودش بوده. و صحرای بی آب و علفی که از اون یاد می کنن هیج جای منابع معتبر شیعه نیست!! بلکه ساخته و پرداخته اذهان هست.
همچنین هر منطقه ای سرسبزی خودش رو دارد. و سرسبزی شمال ایران با سزسبزی کرمان خیلی متفاوت هست. این رو گفتم تا مفاهیم درست در ذهنمون جای بگیرن. اینکه در اهواز زمین چه حالتی داره چیزی رو اثبات نمی کنه . چون اهواز به آب های زیر زمینی و خلیج فارس خیلی نزدیک تره تا عراق و کربلا .
با وجود تمام این مسائل نقطه ای که کاروان امام حسین ع خیمه به پا می کنند دور از نخلستانها بوده. به شهادت تاریخ و نقل شیعه و اهل تسنن وقتی که امام حسین ع به صحرای کربلا رسیدند و قصد پیشروی داشتند حربن یزید ریاحی جلوی حرکت ایشان رو گرفت و نگذاشت که به نخلستانها و شریعه فرات نزدیک بشوند بلکه آنها رو هدایت کرد به نقطه ای که کاملا از آب فرات و نخلستانها دور بودند و هیچ سایه گودال و مانع طبیعی نداشتند و تحت اشراف لشکر حربن یزید ریاحی بودند. طوری که به کاروان امام حسین ع نه اجازه حرکت به عقب و نه اجازه حرکت به جلو را نداشتند. منطقه کربلا در آن زمان هم مسکونی نبوده بلکه به صورت دشتی بوده که به صورت پراکنده نخلستانهایی در آن بوده.
در گرمای هوای عراق و کربلا هم شکی نیست. اما اینکه آنجا صحرای بی آب و علف و خشک و سوزانی بوده به این شدت هم در منابع شیعه وجود ندارد. اما این چیزی از گرمای طاقت فرسای صحرای کربلا کم نمی کند. مخصوصا وقتی که انسان در حال حرکت و فعالیتی باشد که آب بدن به صورت عرق بیشتر خارج می شود.
اتفاقا جانسوز بودن حادثه کربلا در این هم هست که با وجود اینکه در آنجا آب و سایه فراوان پیدا میشد اما لشکریان عمرسعد با چهار هزار نفر مانع از رسیدن کاروان امام حسین ع به این امکانات بودند.
می بینید که گفته های منابع معتبر شیعه کاملا عقلانی است و آنچه که به شیعه نسبت داده میشه ساخته و پرداخته اذهان بیمار کسانی است که بدون تحقیق و مطالعه حرف می زنند و احیانا مقاصد شومی هم دارند.
تکه های از تاریخ
۱/ امام حسین علیه‏السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال ۶۱ هجری به کربلا وارد شد.۱ عالم بزرگوار “سید بن طاووس″ نقل کرده است که: امام علیه‏السلام چون به کربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینکه نام کربلا را شنید فرمود: این مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله به من داده است.۲
۲/ در این روز “حر بن یزید ریاحی” ضمن نامه‏ای “عبیداللّه‏ بن زیاد” را از ورود امام علیه‏السلام به کربلا آگاه نمود.۳
۳/ در این روز امام علیه‏السلام به اهل کوفه نامه‏ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه ـ که مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در کربلا آگاه کرد. حضرت نامه را به “قیس بن مسهّر” دادند تا عازم کوفه شود.۴ اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه‏السلام را دستگیر کرده و به شهادت رساندند. زمانی که خبر شهادت قیس به امام علیه‏السلام رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود:
“اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدکَ مَنْزِلاً کَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیی‏ءٍ قَدیرٌ؛خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی.۵
روز سوم۱/ “عمر بن سعد” یک روز پس از ورود امام علیه‏السلام به سرزمین کربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد.۶
۲/ امام حسین علیه‏السلام قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می‏شد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان کنند.۷
پاورقیها:
۱/ الامام الحسین و اصحابه، ص۱۹۴؛ البدء والتاریخ، ج۶، ص۱۰/
۲/ اللهوف، ص۳۵/
۴/ مقتل الحسین مقرّم، ص ۱۸۴/
۵/ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۱/
۶/ ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۸۴/
۷/ مستدرک الوسایل، ج۱۴، ص۶۱؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۴۶۱/

kamanabroo
16th March 2010, 11:52 PM
این هم یه تحقیق مفصل و کامل درباره فصلی که حادثه عاشورا اتفاق افتاد.

عاشورا در چه فصلی از سال رخ داده است؟ (http://esramagazine.net/moharam31/?p=53)




عاشورا در چه فصلی از سال رخ داده است؟

یکی از مسائل بحث برانگیر و مورد تحقیق بسیاری از افراد (خصوصا مسلمانان)، مسئله انطباق تاریخ‎های قمری و شمسی بر یکدیگر است. زیرا تاریخچه وقایع تاریخی اسلام بر مبنای تقویم قمری بیان شده و در بعضی موارد برای ما شاید مهم است که بدانیم هر یک از این تاریخ‎ها بر چه تاریخ شمسی منطبق است؟ مثلا واقعه عاشورا در کدام فصل سال و به عبارت دقیق‎تر در کدام تاریخ شمسی روی داده است؟ بررسی این مسئله چند راه حل دارد که عبارتند از: روش بررسی تاریخی و روایتی، روش محاسبات تقریبی، روش محاسبات دقیق نجومی و … .
با توجه به این که در گذشته محاسبات مربوط به تقویم، خیلی دقیق نبوده است و روش‎های محاسباتی و مشاهداتی برای تعیین روز اول و آخر ماه‎های قمری با روش‎های کنونی تفاوت داشته است، روش‎های محاسبات دقیق نجومی منجر به جواب‎هایی می‎شوند که از نظر انطباق بر تقویم‎های فعلی دقیق و بدون خطا می‎باشند. اما از نظر بررسی تاریخی و روایتی ممکن است اختلاف داشته باشد. این اختلاف یکی از لحاظ سندیت تاریخی و روایتی است و دیگری اختلاف روش‎های تعیین تقویم در گذشته و حال است. لذا هر گونه اختلاف بین محاسبات دقیق بر اساس روش‎های فعلی و بررسی‎های تاریخی و روایتی امری طبیعی است اما این اختلاف حدی دارد. از نظر بررسی‎های نجومی و اختلافات تقویم، حداکثر اختلاف نمی‎تواند از روز در نتایج محاسبات بیشتر باشد (۳ روز برای اصلاح تقویم گریگوری در زمان صدر اسلام و ۲ روز برای اصلاح تقویم قمری ناشی از هلال‎های بحرانی که بعدا توضیح داده خواهند شد).
از طرفی تقویم هجری قمری بر مبنای رؤیت هلال پایه گذاری شده است. در نتیجه مشکلات زیادی برای محاسبه دقیق تبدیل قمری به شمسی وجود دارد. زیرا پریود و دوره زمانی دقیقی برای هلال‎های ماه نو وجود ندارد. از طرفی در گذشته رؤیت هلال با چشم مسلح امکان‎پذیر نبوده است و با پیشرفت علم آن را مبنای تعیین اول ماه قرار داده‎اند که خود اختلاف گذشته و حال را می‎رساند. در این مقاله ابتدا با انواع تقویم میلادی آشنا می‎شویم و سپس تقویم هجری قمری و در ادامه روش محاسبات تقریبی و روش محاسبات دقیق نجومی و نتایج حاصله از تبدیل قمری به شمسی بیان می‎شوند. در آخر بررسی مسائل تاریخی و روایتی از این موضوع نیز آمده است.
۲- بررسی تقویم‎های میلادی روزشماری و تقویم و نگهداری آن یکی از مسائل حساس برای بیان وقایع تاریخی بر حسب پارامتر زمان می‎باشد. یک تقویم دقیق باید بر اساس دوره تناوب حرکت زمین به دور خورشید صورت بگیرد تا گذشت زمان بر اساس یکی از وقایع طبیعی یعنی فصول بدون تغییر ثابت بماند. یعنی شروع فصل بهار همیشه شروع سال باشد. شروع فصل بهار با یک پدیده نجومی روبروست. یعنی زمین به نقطه‎ای از مسیر خود می‎رسد که در آن نقطه طول شب و طول روز در تمام نفاط کره زمین با هم برابر و برابر با ۱۲ ساعت است. که به آن، نقطه اعتدال بهاری (یا وِرنال Vernal) می‎گوییم.
پریود زمانی سال اعتدالی را ۲۴۲۲/۳۶۵ روز خورشیدی تعیین کرده‎اند که محاسبات تقویم شمسی بر این اساس می‎باشد(که دقیق‎ترین تقویم موجود می‎باشد). اما در تقویم میلادی، در گذشته‎های دور از مقدار دقیق این پریود آگاهی وجود نداشت و باعث می‎شد اثرات نادیده گرفتن اعشار آن به عقب افتادگی بهار و یا جلو افتادگی آن منجر شود. یعنی در تقویم میلادی باید اول فروردین همواره ۲۱ مارس اتفاق بیافتد. لذا انواع تقویم میلادی به وجود آمده است که اکنون یکی از تقویم‎های دقیق میلادی را در به دست آورده‎اند.
الف) تقویم اولیه: مصری‎های قدیم سال را ۳۶۵ روز در نظر می‎گرفتند. در نتیجه هر ۴ سال اول بهار (اول فروردین) یک روز زودتر از طبیعت، در تقویم اعلام می‎شد. یعنی بعد از ۴ سال ۲۲ مارس و بعد از ۸ سال ۲۳ مارس، اول بهار اعلام می‎شده است.

ب) تقویم ژولین: ۴۵ سال قبل از میلاد در زمان ژول سزار، برای رفع مشکل فوق قیصر روم به یکی از منجمین اسکندریه (سوسیژن) پیشنهاد کرد سال را ۲۵/۳۶۵ روز در نظر بگیرند. در نتیجه در هر چهار سال، سه سال ۳۶۵ روز و یک سال ۳۶۶ روز (سال کبیسه) در نظر گرفته می‎شد که اعمال یک روز سال کبیسه به ماه فوریه صورت گرفته و این نوع تقویم به تقویم ژولین معروف شده است. این تغییر هم خیلی دقیق نبود. زیرا سال به اندازه ۰۰۷۸/۰ روز از سال واقعی بزرگ‎تر بود. در نتیجه هر ۱۲۸ سال، اول بهار (اول فروردین) یک روز دیرتر از طبیعت، در تقویم اعلام می‎شد. یعنی بعد از ۱۲۸ سال ۲۰ مارس و بعد از ۲۵۶ سال ۱۹ مارس اول بهار اعلام می‎شده است.
ج) تقویم گریگوری: در سال ۱۵۸۲ میلادی، اول فروردین برابر با ۱۱ مارس قرار گرفت. در نتیجه برای رفع این مشکل اسقف اعظم گریگور (پاپ) سیزدهم، ده روز را از تقویم حذف کرد و قرار شد در هر ۴۰۰ سال ۹۷ سال کبیسه ۳۶۶ روز و بقیه را سال معمولی در نظر بگیرند. یعنی طول سال را ۲۴۲۵/۳۶۵ روز در نظر گرفت. این تغییر هم خیلی دقیق نبود. زیرا به اندازه ۰۰۰۳/۰ روز از سال واقعی بزرگتر بود. در نتیجه هر ۳۳۳۰ سال، اول بهار (اول فروردین) یک روز دیرتر از طبیعت، در تقویم اعلام می‎شود. یعنی در سال ۴۹۰۰میلادی ۲۰ مارس اول بهار خواهد بود. لذا از بعد از سال ۱۵۸۲ میلادی به بعد، برای تبدیل تاریخ‎های میلادی و شمسی به یکدیگر اختلافی پیش نمی‎آید. اما قبل از این تاریخ باید تصحیح زیر را حساب نمود و به تاریخ شمسی اضافه نمود(علامت کروشه برای محاسبه جزء صحیح می‎باشد):
برای مثال این مقدار تصحیح در ۱۱ مارس سال ۱۵۸۲ برابر با ۱۰ روز خواهد بود. می‎دانیم که در حال حاضر، ۱۱ مارس برابر با ۲۰ اسفند است. از آنجایی که این تاریخ میلادی قبل از ۲۱ مارس ۱۵۸۲ می‎باشد پس باید تصحیح را اعمال نمود. یعنی عدد ۱۰ را با ۲۰ اسفند جمع می‎کنیم و ۱ فروردین به دست می‎آید. این مقدار تصحیح برای سال ۶۸۰ میلادی (سال شهادت امام حسین علیه السلام) برابر با ۳ روز به دست می‎آید:
۳- تقویم هجری قمری همانطور که گفته شد تقویم هجری قمری بر مبنای رؤیت هلال پایه گذاری شده است. در نتیجه مشکلات زیادی برای محاسبه دقیق تقویم قمری وجود دارد. زیرا پریود دقیقی برای هلال‎های ماه نو وجود ندارد. به طور متوسط هر ماه قمری ۲۹ روز و ۱۲ ساعت و ۴۴ دقیقه و ۵/۲ ثانیه طول می‎کشد (مقادیر واقعی می‎تواند کمتر یا بیشتر از این مقدار باشد که بستگی به مدار ماه و تأثیرات جاذبی و گرانشی زمین، خورشید و دیگر سیارات بر کره ماه دارد). در نتیجه با ضرب کردن این عدد در ۱۲ ماه، یک سال قمری به طور متوسط ۳۵۴ روز و ۸ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه به دست می‎آید (مقادیر واقعی سال قمری نیز می‎تواند کمتر یا بیشتر از این مقدار باشد).
یعنی سال قمری به طور متوسط به اندازه ۱۰ روز و ۲۱ ساعت و ۱۶ ثانیه از سال شمسی کوتاه‎تر است. مسلمین در زمان خلافت عمر مبدأ تاریخ قمری را روز اول محرم سالی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به مدینه هجرت نمودند، قرار دادند. در تقویم قمری سال قمری را ۳۵۴ روز در نظر گرفته و تقریبا هر سه سال آن را ۳۵۵ روز در نظر می‎گیرند که اعمال آن معمولاً در ماه ذیحجه و یا ماه‎های بحرانی صورت می‎گیرد. بدین ترتیب محاسبات نجومی نشان می‎دهد که در سال‎های ۲ ، ۵ ، ۷ ، ۱۰ ، ۱۳ ، ۱۵ ، ۲۱ ، ۲۴ ، ۲۹ قمری و … ، سال‎های کبیسه قمری ۳۵۵ روزه اعمال شده است.
۴- محاسبات تقریبی تبدیل قمری به شمسی در سال ۱۳۸۱، اول فروردین برابر با ۶ محرم ۱۴۲۳ بوده است. و اختلاف سال شمسی و قمری برابر با ۴۲ سال می‎باشد. که در مواردی برای تبدیل سال شمسی به سال قمری و بالعکس می‎توان نوشت:

و یعنی به طور تقریبی هر ۳۳ سال شمسی برابر با ۳۴ سال قمری است. به عبارت دیگر هر ۳۳ سال شمسی، محرم در فروردین ماه خواهد بود و شروع سال قمری و شمسی با هم خواهند بود. اکنون می‎توان سال شمسی را بر۳۳ تقسیم کرده و سپس با سال شمسی جمع کنیم تا سال قمری به دست آید. و یا سال قمری را بر ۳۴ تقسیم کرده و از سال قمری کم کنیم تا سال شمسی به دست آید. برای مثال سال ۶۱ قمری برابر با سال ۵۹ شمسی به دست می‎آید.
برای تبدیل روز و ماه قمری به شمسی و بالعکس می‎توان به طور تقریبی تعداد روزهای گذشته شده از یک تاریخ قمری را تا تاریخ فعلی محاسبه نمود و با سال شمسی همان تاریخ مقایسه کرده و سپس به صورت رجوعی، میزان عقب افتادگی را محاسبه کرد. برای مثال در سال ۱۳۸۴، سه شنبه ۱۱ بهمن برابر با اول محرم ۱۴۲۷ می‎باشد. به طور تقریبی اول محرم سال ۶۱ قمری برابر با چه تاریخ شمسی است؟
تعداد سال گذشته قمری برابر با سال می‎باشد. در نتیجه تعداد روز را محاسبه می‎کنیم:
یعنی ۴۸۴۰۶۵ روز بین دو تاریخ فاصله است(از اول محرم ۶۱ تا اول محرم ۱۴۲۷). اکنون این عدد را بر سال شمسی تقسیم می‎کنیم:
و یا ۱۳۲۵ سال و ۱۱۹ روز با تاریخ فعلی اختلاف دارد. پس ۵۹=۱۳۲۵-۱۳۸۴ و باید ۱۱۹ روز قبل از ۱۱ بهمن را به دست آورد. ۱۱ روز بهمن+ ۳۰ روز دی + ۳۰ روز آذر + ۳۰ روز آبان + ۱۸ روز مهر برابر با ۱۱۹ روز می‎شود پس ۱۲ اُم مهرماه برابر ۱ محرم سال ۶۱ محاسبه می‎شود. اکنون برای محاسبه روز هفته می‎توان تعداد روزها را بر هفت تقسیم نمود و اعشار آن را در عدد هفت ضرب کرده و جواب را از شماره روز هفته در تاریخ معلوم کم می‎کنیم. در مثال فوق خواهیم داشت: چون در تاریخ معلوم، ۱۱ بهمن برابر با سه شنبه است، پس یک روز از آن کم می‎کنیم تا روز ۱۲ مهر سال ۵۹ به دست آید. یعنی روز ۱۲ مهر سال ۵۹، دوشنبه بوده است.
۵- روش محاسبات دقیق نجومی برای تبدیل تاریخ قمری به تاریخ شمسی
در این روش با توجه به محاسبات معمول مدار ماه و در نظر گرفتن کلیه اثرات ممکن روی مدار ماه از جمله تأثیرات جاذبی و گرانشی سیارات و خورشید و زمین و اثرات حرکات پرسیشن و نوتیشن محور دورانی زمین، به طور دقیق می‎توان زمان عبور ماه را از صفحه شامل زمین و خورشید محاسبه نمود. که به این زمان، زمان مقارنه ماه و خورشید می‎گویند. روز اول ماه را می‎توان با در نظر گرفتن شرایط بحرانی هلال حداکثر تا دو روز بعد از این تاریخ در نظر گرفت (بر اساس بررسی مقدار پارامترهای رؤیت پذیری رؤیت هلال در زمان غروب خورشید یک محل).
مقارنه ماه محرم سال ۶۱ در تاریخ ۲۸ سپتامبر سال ۶۸۰ میلادی، ساعت ۱۷ و ۷ دقیقه بر حسب زمان محلی عربستان (مکه و مدینه) محاسبه می‎شود. با توجه به بحرانی بودن این هلال در عربستان، بر اساس اکثر معیارهای فعلی رؤیت هلال، احتمال رؤیت (با چشم غیر مسلح) در ۲۹ سپتامبر در عربستان وجود داشته اما در عراق (کربلا) رؤیت هلال منتفی بوده است و رؤیت به ۳۰ ام سپتامبر موکول می‎شود. در نتیجه اول اکتبر سال ۶۸۰ میلادی برابر با اول محرم سال ۶۱ هجری قمری در عراق است. اما برای تبدیل به تاریخ هجری شمسی، در حال حاضر اول اکتبر برابر با ۹ مهر ماه است. قبلا بیان کردیم به لحاظ تصحیح گریگوری در تقویم میلادی در سال‎های قبل از ۱۵۸۲ میلادی، باید در سال ۶۸۰ میلادی ۳ روز آن را تصحیح کنیم. در نتیجه اول اکتبر ۶۸۰ برابر با ۱۲ مهرماه است نه ۹ مهر ماه.

از طرفی روز ژولین، تعداد روزهای گذشته از مبدا تاریخ ژولین را نشان می‎دهد و از تقویم‎های دقیق محسوب می‎شود. اگر روز ژولین اول محرم ۶۱ و روز ژولین اول محرم ۱۴۲۷ را پس از محاسبه از هم کم کنیم، تعداد روزهای گذشته شده بین این دو تاریخ به دست می‎آید:
اکنون برای محاسبه روز هفته می‎توان تعداد روزها را بر هفت تقسیم نمود. اعشار آن را در هفت ضرب کرده و جواب را از شماره روز هفته در تاریخ معلوم کم می‎کنیم. در مثال فوق خواهیم داشت: چون در تاریخ معلوم ۱۱ بهمن برابر با سه شنبه است، پس یک روز از سه شنبه کم می‎کنیم تا روز هفته ۱۲ مهر سال ۵۹، دوشنبه به دست آید. به همین ترتیب، محاسبات مشابه انجام شده است که نتایج و خلاصه محاسبات را در جدول شماره یک، جدول شماره ۲ و جدول شماره ۳ می‎بینید.
جدول شماره ۱: مبدأ تاریخ هجری قمری، هجرت پیامبر اکرم به مدینه و اول محرم سال ۶۱ مطابقت با تقویم هجری شمسی زمان مقارنه ماه با خورشید روز اول ماه قمری تاریخ شمسی روز هفته
تاریخ میلادی زمان روز ژولین تاریخ میلادی ۱ اول محرم سال اول قمری ۱۴/۷/۶۲۲ ۹ و ۳۱ دقیقه ۷/۱۹۴۸۴۳۹ ۱۶/۷/۶۲۲ ۲۸ تیر سال ۱ دوشنبه ۲ اول ربیع الاول سال اول ۱۱/۹/۶۲۲ ۴ و ۲۵ دقیقه ۷/۱۹۴۸۴۹۸ ۱۳/۹/۶۲۲ ۲۵ شهریور ۱ دوشنبه ۳ اول محرم سال ۶۱ قمری ۲۸/۹/۶۸۰ ۱۷ و ۷ دقیقه ۷/۱۹۶۹۷۰۱ ۱/۱۰/۶۸۰ ۱۲ مهر ۵۹ دوشنبه
جدول شماره ۲: مطابقت وقایع تاریخی قمری اسلام قبل از واقعه عاشورا با تقویم شمسی
واقعه تاریخی تاریخ قمری روز ژولین تاریخ میلادی روز هفته تاریخ شمسی شماره ماه ازدواج امام علی و حضرت فاطمه ۱ ذیحجه سال ۲ ۷/۱۹۴۹۱۱۸ ۲۵/۵/۶۲۴ جمعه ۷ خرداد سال ۳ ۱۶۰۶۱-
ولادت امام حسن(ع) ۱۵ رمضان سال ۳ ۷/۱۹۴۹۳۹۷ ۲۸/۲/۶۲۵ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۳ ۱۶۰۵۲-
ولادت امام حسین(ع) سوم شعبان سال ۴ ۷/۱۹۴۹۷۱۱ ۸/۱/۶۲۶ چهارشنبه ۲۱ دی ۴ ۱۶۰۴۱-
ولادت حضرت زینب(س) ۵ جمادی الاول ۵ ۷/۱۹۴۹۹۷۸ ۲/۱۰/۶۲۶ پنجشنبه ۱۳ مهر ۵ ۱۶۰۳۲-
واقعة غدیرخم ۱۸ ذیحجه سال ۱۰ ۷/۱۹۵۱۹۷۰ ۱۶/۳/۶۳۲ دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۰ ۱۵۹۶۵-
رحلت پیامبر (ص) ۲۸ صفر سال ۱۱ ۷/۱۹۵۲۰۴۰ ۲۵/۵/۶۳۲ دوشنبه ۷ خرداد ۱۱ ۱۵۹۶۳-
شهادت حضرت فاطمه (س) ۱۳ جمادی الاول ۱۱ ۷/۱۹۵۲۱۱۳ ۶/۸/۶۳۲ پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۱ ۱۵۹۶۰-
شهادت حضرت فاطمه (س) ۳ جمادی الثانی ۱۱ ۷/۱۹۵۲۱۳۰ ۲۵/۸/۶۳۲ یکشنبه ۶ شهریور ۱۱ ۱۵۹۵۹-
ولادت حضرت ابوالفضل ۴ شعبان سال ۲۶ ۷/۱۹۵۷۵۰۸ ۱۵/۵/۶۴۷ سه شنبه ۲۸ اردیبهشت۲۶ ۱۵۷۷۷-
ولادت حضرت علی اکبر ۱۱ شعبان سال ۳۳ ۷/۱۹۵۹۹۹۶ ۷/۳/۶۵۴ جمعه ۱۹ اسفند ۳۲ ۱۵۶۹۳-
ولادت امام سجاد (ع) ۵ شعبان سال ۳۸ ۷/۱۹۶۱۷۶۱ ۵/۱/۶۵۹ شنبه ۱۸ دی ۳۷ ۱۵۶۳۳-
شهادت حضرت علی(ع) ۲۱ رمضان سال ۴۰ ۷/۱۹۶۲۵۱۶ ۲۹/۱/۶۶۱ جمعه ۱۲ بهمن ۳۹ ۱۵۶۰۸-
شهادت امام حسن (ع) ۲۸ صفر سال ۵۰ ۷/۱۹۶۵۸۵۹ ۲۶/۳/۶۷۰ سه شنبه ۹ فروردین ۴۹ ۱۵۴۹۵-
ولادت امام باقر (ع) ۱ رجب سال ۵۷ ۷/۱۹۶۸۴۶۰ ۹/۵/۶۷۷ شنبه ۲۲ اردیبهشت۵۶ ۱۵۴۰۶-
همچنین محاسبات دقیق نجومی دیگر انجام شده است که پدیده‎های نجومی برای محرم سال ۶۱ و در مکانی با مختصات شهر کربلا در زیر بدست آمده است:
- در اول محرم سال ۶۱ فاصله زمین تا خورشید، دقیقا برابر با یک واحد نجومی بوده است (۶۲۶/۱۴۹ میلیون کیلومتر) و فاصله کره ماه تا زمین در اوج خود یعنی ۴۰۶۰۰۰ کیلومتری قرار داشته است.
- ساعت ۱۵ و ۱۵ دقیقه بعد از ظهر روز تاسوعا (نهم محرم سال ۶۱)، ماه از آزیموت ۱۱۲ درجه در کربلا با فاز ۷۷ درصد روشنایی طلوع می‎کند(یعنی از حدود موقعیت اردوگاه عمر بن سعد و حوالی شط فرات نسبت به ناظری در خیمه‎گاه امام حسین (ع) ماه طلوع می‎کند). و ۵۵ دقیقه بامداد عاشورا با فاز ۸۱ درصد روشنایی، غروب می‎کند و آسمان کربلا کاملا تیره و تار می‎گردد.
- طلوع سیاره زهره در روز عاشورا (۱۰ محرم سال۶۱) ۳ ساعت قبل از طلوع خورشید و دو ساعت بعد از غروب ماه در ساعت ۳ بامداد اتفاق افتاده است.
- خورشید ساعت ۶ و ۷ دقیقه صبح عاشورا از آزیموت ۹۹ درجه (حدود شرق) در کربلا طلوع می‎کند. و در ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه غروب آن در آزیموت ۵/۲۶۰ درجه (در پشت خیمه‎گاه سوخته امام حسین علیه السلام) اتفاق می‎افتد.
- ماه در ساعت ۱۲ ظهر روز اول محرم سال ۶۱ وارد صورت فلکی عقرب می‎شود. و ساعت ۱۸ روز سوم محرم با ورود ماه به صورت فلکی قوس، از صورت فلکی عقرب خارج می‎شود. ماه از روز ۶ تا ۸ محرم در صورت فلکی جدی قرار دارد و سپس تا روز ۱۲ اُم محرم در صورت فلکی دلو قرار گرفته است.
- پدیده نجومی بسیار مهمی که اتفاق می‎افتد در روز ۶ محرم می‎باشد. در ساعت حدود ۱۸ ماه از فاصله کمتر از ۱ درجه جنوب سیارات نپتون و مشتری (که کنار یکدیگر قرار دارند) عبور می‎کند.
- در ابتدای رمضان سال ۶۰ قمری خورشید می‎گیرد و در نیمه رمضان نیز ماه به طور کامل خسوف می‎کند.
- در ابتدای ربیع الاول سال ۶۱ قمری خورشید می گیرد و در نیمة ربیع الاول نیز ماه بطور کامل خسوف
می‎کند.
- بر اساس این محاسبات، امام حسین در روز چهار شنبه به دنیا آمده‎اند و در روز چهار شنبه به شهادت رسیده‎اند.
جدول شماره ۳ : مطابقت تاریخ قمری واقایع عاشورا با تقویم شمسی واقعه تاریخی تاریخ قمری روز ژولین میلادی روز تاریخ شمسی شماره ماه مرگ معاویه ۱۵ رجب ۶۰ ۷/۱۹۶۹۵۳۸ ۲۱/۴/۶۸۰ شنبه ۴ اردیبهشت ۵۹ ۱۵۳۷۰
- حرکت امام حسین به مکه ۲۸ رجب ۶۰ ۷/۱۹۶۹۵۵۱ ۴/۵/۶۸۰ جمعه ۱۷ اردیبهشت۵۹ ۱۵۳۷۰
- ورود امام حسین به مکه ۳ شعبان ۶۰ ۷/۱۹۶۹۵۵۵ ۸/۵/۶۸۰ سه شنبه ۲۱ اردیبهشت۵۹ ۱۵۳۶۹
- اعزام مسلم بن عقیل به کوفه ۱۵ رمضان ۶۰ ۷/۱۹۶۹۵۹۶ ۱۸/۶/۶۸۰ دوشنبه ۳۱ خرداد ۵۹ ۱۵۳۶۸
- ورود مسلم بن عقیل به کوفه ۵ شوال ۶۰ ۷/۱۹۶۹۶۱۶ ۸/۷/۶۸۰ یکشنبه ۲۰ تیر ۵۹ ۱۵۳۶۷
- حرکت امام حسین به کوفه ۸ ذیحجه ۶۰ ۷/۱۹۶۹۶۷۸ ۸/۹/۶۸۰ شنبه ۲۰ شهریور۵۹ ۱۵۳۶۵
- شهادت مسلم بن عقیل ۹ ذیحجه ۶۰ ۷/۱۹۶۹۶۷۹ ۹/۹/۶۸۰ یکشنبه ۲۱ شهریور ۵۹ ۱۵۳۶۵
- به دار زدن میثم تمار در کوفه ۲۲ ذیحجه ۶۰ ۷/۱۹۶۹۶۹۲ ۲۲/۹/۶۸۰ شنبه ۳ مهر ۵۹ ۱۵۳۶۵
- شروع سال ۶۱ قمری اول محرم سال ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۰۱ ۱/۱۰/۶۸۰ دوشنبه ۱۲ مهر ۵۹ ۱۵۳۶۴
- ورود امام حسین به کربلا ۲ محرم۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۰۲ ۲/۱۰/۶۸۰ سه شنبه ۱۳ مهر ۵۹
- ورود سپاه اِبن سعد به کربلا ۳ محرم ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۰۳ ۳/۱۰/۶۸۰ چهارشنبه ۱۴ مهر ۵۹
- روز تاسوعا ۹ محرم ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۰۹ ۹/۱۰/۶۸۰ سه شنبه ۲۰ مهر ۵۹�
- عاشورا (شهادت امام حسین) ۱۰ محرم ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۱۰ ۱۰/۱۰/۶۸۰ چهارشنبه ۲۱ مهر ۵۹�
- ورود کاروان اسیران به کوفه ۱۲ محرم ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۱۲ ۱۲/۱۰/۶۸۰ جمعه ۲۳ مهر ۵۹
- حرکت کاروان اسیران به شام ۱۹ محرم۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۱۹ ۱۹/۱۰/۶۸۰ جمعه ۳۰ مهر ۵۹�
- ورود کاروان اسیران به شام ۱ صفر سال ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۳۰ ۳۰/۱۰/۶۸۰ سه شنبه ۱۱ آبان ۵۹ ۱۵۳۶۳
- اربعین و روز ورود جابر به کربلا ۲۰ صفر سال ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۴۹ ۱۸/۱۱/۶۸۰ یکشنبه ۳۰ آبان ۵۹�
- وفات حضرت زینب در شام ۱۵ رجب ۶۲ ۷/۱۹۷۰۲۴۷ ۳۱/۳/۶۸۲ دوشنبه ۱۴ فروردین۶۱ ۱۵۳۴۶
- قیام مختار ثقفی ۱۴ ربیع الاخر ۶۶ ۷/۱۹۷۱۵۷۴ ۱۷/۱۱/۶۸۵ جمعه ۲۹ آبان ۶۴ ۱۵۳۰۱
۶- روش بررسی تاریخی و روایتی با استفاده از نقل و قول‎ها و روایت‎ها و همچنین نتایج محاسبات دیگران نیز می‎توان به نتایج نسبی دست پیدا کرد. با توضیحی که در مقدمه آمده است، نتایج این روش بر تاریخ‎های محاسباتی منطبق نیستند و اختلاف دارند که امری است طبیعی. ما بعضی از این نکات را با ذکر منبع در زیر آورده‎ایم:
۱- در کتاب ستارگان و کیهان نوردی (انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۲) صفحه ۱۵۸، اول محرم سالِ اول هجری قمری برابر با ۱۸ ژوئن سال ۶۲۲ میلادی بیان شده است که حدود یک ماه عقب‎تر از محاسبات ما در این مقاله است (البته محاسباتی نشان می‎دهد که این تاریخ چندان صحیح نمی‎باشد). بر طبق این تاریخ اول محرم سال ۶۱ برابر با اول سپتامبر ۶۸۰ خواهد بود و عاشورا در روز دوشنبه ۲۲ شهریور سال ۵۹ شمسی محاسبه می‎شود.
۲- در کتاب مشهد الحسین (چاپ شده در حلب سوریه) به نقل از دکتر آستانه اصل، عاشورا مصادف با ۲۶ سپتامبر ۶۸۱ برابر با ۷ مهر ماه سال ۶۰ شمسی در روز پنج شنبه یا جمعه اتفاق افتاده است. که محاسبات نشان می‎دهد این تاریخ بر ۱۰ محرم سال ۶۲ هجری منطبق‎تر است (البته برابر با روز شنبه ۹ مهر ۶۰ نه جمعه ۷ مهرماه!) یعنی یک سال جلوتر از زمان واقعی در نظر گرفته شده است!
۳- در کنکره بررسی عبرت‎های عاشورا، مصادیق و ویژگی‎های خواص و عوام (دانشگاه تبریز ۲۰ مهرماه ۱۳۷۷)، از سوی سرهنگ فرهنگی بیان شد که عاشورای سال ۶۱ هجری قمری برابر با ۲۲ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی بوده است.
۴- در کتاب حماسه حسینی (جلد اول صفحه ۱۸۵) آمده است: عاشورای آن وقت ظاهرا اواخر خرداد بوده است. که با دلایل علمی این مقاله، این تاریخ رد می‎شود.
۵- در کتاب لهوف علی قتلی الطفوف (صفحه ۸۱) آمده است: حسین در روز سه شنبه سوم ذیحجه و به قولی روز چهارشنبه هشتم ذیحجه سال ۶۰ هجری از مکه خارج شد. اگر ذیحجه ۳۰ روزی باشد در نتیجه عاشورا پنجشنبه و یا دوشنبه خواهد بود (وگرنه اگر ذیحجه ۲۹ روزه باشد، عاشورا چهارشنبه و یا یکشنبه است).
۶- در کتاب لهوف علی قتلی الطفوف (صفحه ۸۵) امام حسین (ع) در روایتی به جنییان می‎گویند: شما در روز شنبه که عاشوراست نزد من بیائید.
۷- در کتاب نفس المهموم (اثر شیخ عباس قمی) ترجمه علامه شعرانی (در پاورقی با توضیح مترجم) به نقل از حجت الاسلام سلطان زاده، عاشورا را اواسط مردادماه بیان کرده است.
۸- در کتاب منتهی الآمال (اثر شیخ عباس قمی) صفحه ۱۵۵، روز تاسوعا برابر با پنجشنبه ۹ اُم محرم آمده است.
۹- در کتاب منتهی الامال (اثر شیخ عباس قمی) صفحه ۱۴۷، ورود امام حسین به مکه برابر با پنجشنبه ۳ اُم شعبان سال شصت هجری قمری آمده است.در نتیجه عاشورا برابر با روز جمعه (و یا پنجشنبه در صورت ۲۹ روزه بودن رمضان یا شوال سال ۶۰) خواهد بود.
۱۰- از نظر روز هفته بررسی‎های فوق نشان می‎دهند که تمام اخبار تاریخی نسبت به محاسبات نجومی سه روز جلوتر از محاسبات می‎باشند. که این احتمال می‎رود تصحیح گریکوری در روز هفته نیز تأثیر دارد.
۷- نتیجه‎گیری روش‎های مختلف به کار رفته در این مقاله نشان می‎دهد که محرم سال ۶۱ هجری قمری در تاریخ اول اکتبر سال ۶۸۰ میلادی شروع می‎شود. و با دلایل کافی، انطباق این تاریخ با ۱۲ مهر سال ۵۹ هجری شمسی مطابقت دارد. لذا عاشورا و تاسوعا برابر با ۲۰ و ۲۱ مهرماه خواهد بود. با مطالب بیان شده در قسمت مقدمه، این نتیجه نمی‎تواند اختلاف بیش از ۵ روز را داشته باشد. در نتیجه با یک برآورد خوب می‎توان دریافت که عاشورا و تاسوعا در ابتدای فصل پائیز و در مهرماه اتفاق افتاده است.

منابع و مأخذ:
- فرمول‎های ستاره‎شناسی برای محاسبه‎ها: ترجمه محمود لایقی فیروزآبادی، انتشارات آستان
رضوی ۱۳۶۸ .
- تقویم قدس: انتشارات بنیاد پژوهش‎های اسلامی آستان قدس رضوی .
- ماهنامه نجوم شماره‎های ۸۴ تا ۹۰ انتشارات شرکت زروان .
- لهوف علی قتلی الطفوف ترجمه دکتر عقیقی بخشایشی انتشارات دفتر نشر نوید اسلام قم ۱۳۸۱/ - مشهد الحسین: دکتر آستانه اصل انتشارات حلب سوریه ۲۰۰۲ .
- حماسه حسینی (جلد اول): شهید مرتضی مطهری انتشارات صدرا ۱۳۸۱ .
- ستارگان و کیهان نوردی انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۲/
- معانی الاخبار شیخ صدوق: ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی انتشارات دارالکتب اسلامیه ۱۳۷۷/
- نرم افزارهای نجومی Hp3planet ، HnSky و MoonCalculator6 و …
- لوح‎های فشرده منتهی‎الامال، حلیة المتقین و مفاتیح الجنان از بخش رایانه‎ای فرهنگستان قرآن کریم.


http://esramagazine.net/moharam31/?cat=6

kamanabroo
17th March 2010, 01:08 AM
بستن آب ، شهادت طفل شیر خواره
طبق نقل تاریخ روز هفتم محرم لشکر عمر سعد آب رو بر امام حسین ع و یارانش بستند. و از این روز تا حادثه عاشورا چهار روز کامل است. بله قبل از روز هفتم از آب بهره مند بودند و آب از فرات برداشتند.
نقلی از تاریخ:
۱/ در روز هفتم محرم عبید اللّه‏ بن زیاد ضمن نامه‏ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.۱۵
عمر بن سعد نیز بدون فاصله “عمرو بن حجاج” را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه‏السلام و یارانش به آب شدند.
۲/ در این روز مردی به نام “عبداللّه‏ بن حصین ازدی” ـ که از قبیله “بجیله” بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره‏ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
امام علیه‏السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.
حمید بن مسلم می‏گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبداللّه‏ بن حصین آنقدر آب می‏آشامید تا شکمش بالا می‏آمد و آن را بالا می‏آورد و باز فریاد می‏زد: العطش! باز آب می‏خورد، ولی سیراب نمی‏شد. چنین بود تا به هلاکت رسید.۱۶
پاورقی:
۱۵/ انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۰/
۱۶/ ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۶/

چند نکته:
مگر کاروان امام حسین ع چقدر آب می توانستند ذخیره کنند آن هم برای حدود 200 نفر زن و کودک و چهارپایان و ... .
از طرفی آنها که از تصمیم بستن آب اطلاع نداشتند. ( علم ظاهری، نه علم غیبی که منتسب به ائمه ع هست)
وقتی ما یک روز روزه می گیریم در حالیکه سحر گاه مقدار زیادی اب می خوریم باز هم می بینیم در شرایط خوب آب و هوایی هم نزدیک غروب کام و دهان ما خشک شده و به شدت تشنه می شویم و بعضا مقدار زیادی آب هم به هنگام افطار می خوریم ! و باز هم سحرگاه آب می خوریم اما می بینیم غروب و در هنگام افطار تشنگی ما را رنج می دهد.
حالا فکر کنید که وقتی در شرایطی که دسترسی به آب نبوده و چهار روز زیر نور مستقیم آفتاب با شرایطی که از تاریخ نقل شد هر انسان کاملی احساس نیاز به آب را به شدت حس می کند چه برسد به کودکان و زنان ( مخصوصا زنان شیرده) و چهار پایان...
چون گفتیم که درست است که کربلا صحرای خشک و بی آب و علفی نبوده اما گرمای طاقت فرسایی هم دارد. وقتی این را با دسترسی نداشتن به آب کنار هم بگذاریم تصور وضعیت آن لحظات راحت تر می شود.

طبق معتبر ترین مقتل شیعه واقعه شهادت حضرت علی اصغر ع اینگونه بوده است که:
سید بن طاووس می گوید: هنگامی که امام حسین ع شهادت جوانان خود و یاران محبوبش را دید با دلی خونین به سوی آن قوم ظالم رفت و ندا داد که:
هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟ آیا مدافعی نیست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟
هل من موحد یخاف الله فینا؟و ...آیا خدا پرست و موحدی نیست که از خدا نسبت به ما بترسد؟ و ...
در این هنگام صدای آه و ناله زنان حرم بلند شد. امام حسین ع به طرف درب خیمه بازگشت و به خواهرش زینب فرمود:
کودک شیر خواره ام را به من بدهید تا با او وداع کنم پس از اینکه کودکش را در آغوش گرفت و خم شد که او را ببوسد حرملة بن کاهل تیری به سوی او پرتاب کرد که بر گلوی طفل فرو رفت و ذبحش نمود. (لهوف)

اما اینکه چرا حرمله (العنةالله علیه) به جای اینکه فرمانده سپاه را بزند کودک را زد در تاریخ اینگونه آمده که وقتی حرمله می خواست تیر را به حضرت اباعبدالله بزند عمرسعد گفت چرا به کودکش نمی زنی که با این کار دوبار اورا کشته باشی.
و لذا تیر را به علی اصغر زد که به گلویش اصابت کرد و آن را درید و تیر وارد سینه مبارک امام حسین(ع) شد و او را مجروح نمود.

گفته شده بود که مگر کودک شش ماهه چقدر گردن دارد؟

دقیقا نکته مهم همین جاست که آن تیری که حرمله آماده کرده بود برای مرد جنگی بود و وقتی به گلوی علی اصغر می خورد گوش تا گوش او را می برد و همچنانکه در لهوف آمده علی اصغر با آن تیر ذبح می شود .
شاید بعضی تصور می کنند که تیر باید یه سوراخی در گلوی علی اصغر ایجاد کرده باشد نه اینطور نیست. آن تیر آنقدر بزرگ بود برای یک طفل شش ماهه که به محض اصابت سرش را از تنش جدا کرد. ( که یکی از دلایلش همان محکم نشدن استخوان کودک است).
و خلاصه عرض کنم که حرمله در وسط کاروزار بود نه در لشکر گاه دشمن ولذا فاصله چندانی با امام ع نداشت.

kamanabroo
17th March 2010, 01:28 AM
اما حضرت ابالفضل
ایشان به دستور امام حسین ع برای آوردن آب برای اطفال حرم که قدرت تحمل تشنگی را ندارند عازم فرات می شوند.
در راه برگشت بین نخلستانهای کنار شط فرات تیز اندازان ماهری پشت نخل ها کمین می کنند و ناگهان به سمت او حمله ور شده و دستش را با ضربه شمشیر (طبق نقل مقاتل) از بدنش جدا می کنند. و آنچه از مقاتل به دست می آید این است که دستان حضرت از آرنج قطع شده است.
اما اینکه مشک را به چه شکل در بین دستان و در آخر با دندان گرفته است. اگر مشک های عربی را دیده باشید تقریبا شبیه به کوله پشتی های مرسوم خودمان است که به شانه آویزان می کنند. شاید بتوان این گونه گفت که وقتی دست راست حضرت از آرنج قطع می شود برای اینکه مشک از شانه راست به زمین نیفتد حضرت آنرا به شانه چپ می اندازند و وقتی همین اتفاق برای دست چپ می افتد برای اینکه مشک از شانه حضرت نیفتد با دندان آنرا می گیرند.
(به صورت عادی هر انسانی به راحتی می تواند با دندان لباس روی بازو یا شانه اش را بگیرد).

باز هم می گم:
هر نقلی که از روضه خوان ها شنیده میشه، نباید بنا گذاشت که حتما درسته و اینطور بوده.
متاسفانه این یه ضعفه که بعضی از مداحان و مصیبت خوانان ما بدون تحقیق و مطالعه روضه می خوانند و شرح وقایع می دهند.

اما در باب روضه چیزی به نام شرح حال داریم که نباید با اصل مقتل و واقعه اشتباه شود.
شرح حال به گمانه زنی هایی می گویند که احتمالا در شرایط خاصی که مد نظر است اتفاق افتاده باشد البته به شرطی شرح حال را می توان گفت که مخالف با عقل و مخالف با شان وشوونات اهل بیت ع و مخالف با متون مقاتل نباشد.

mohebbi
30th May 2010, 10:18 AM
با تشکر از مطالب جالب و پر بارتون
همانطور که کمان ابروی عزیز بیان کردند متاسفانه عده ای با سوء استفاده و وارد کردن خرافات به خیلی از مقدصات ما باعث ایجاد شک و تناقض در بین خیلی از جوانان مملکت شدن. حالا عده ای به دنبال جواب منطقی می گردن و عده ای به راحتی هر چه تمام تر تناقضاتی که در ذهنشون ایجاد شده به نقص دین و مذهب نسبت میدهند و سعی می کنند به این شیوه از قبول واقعیات شونه خالی کنن.
من عقیده دارم که جوونای این دوره واقعا ذهن های بازی دارن ولی مطالعاتشون در این زمینه ها کمه، مقصر هم اونا نیستن متولیان امرن که هیچ اقدامی در این زمینه نمی کنن و جوونا رو تو غفلت خودشون رها کردن.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد