touraj atef
15th March 2010, 04:17 PM
جهان امروز فوتبال ديگر تنها ستاره هائي در داخل زمين و روي نيمكت ندارد حضور سرمايه گذاري هاي بزرگ در امر فوتبال و سيل پولهاي تاجران بزرگ به اين صنعت بزرگ دنيا باعث شده است كه سرمايه داران حاضر در عرصه فوتبال هم تبديل به ستاره هاي بزرگي شوند امروز در فوتبال دنيا مردي چون آبراموويچ شهرتي همانند ستارگان تحت امرش در تيم چلسي يعني لمپارد و بالاك و جان تري و دراگبا و آنلكا و سر مريبان مشهوري كه در تيمش داشته يعني رانيري و مورينيو و گاس هيدينگ و مربي فعليش آنجلوتي دارد در منچستر يونايتد هم برادران گليزر هم بخوبي چون فرگوسن و ناني و و روني و فر ديناند و ويديچ مشهور هستند همشهري همين تيم يعني منچستر سيتي هم حالا توانسته است شيخ منصور اماراتي را به جهان شهرت و آوازه معرفي كند همين داستان در مورد فلورينتو پرز در رئال و موراتي در اينتر و برلوسكوني در ميلان و لاپورتا در بارسا ... وجود دارد و امروز حكايت اين ستارگان عرصه تجارت و بيزنس و مديريت كم آوازه تر از ستارگان عرصه مربيگري و بازيكنان نيستند اما همگان دانند همان گونه كه دوران شهرت تا نفرت در عرصه مربيگري و بازيگري مي تواند بستگي به عملكرد مربيان و بازيكنان داشته باشد براي ستارگان بيرون گود مستطيل هم همين داستان وجود دارد و عملكرد هاي خوب و بد مديريتي مي تواند ستارگان با حساب هاي بانكي درشت را تبديل به محبوب ترين و منفور ترين اشخاص كند امروز در رئال مادريد همين حكايت وجود دارد و فلورينتو پرز كه در تابستان امسال با سر مايه گزاري 290 ميليون پوندي خود در رئال مادريد در حدي يكي از الهه هاي سنتياگو برنابئو تكريم مي شد حالا بعلت دخالت در كادر فني و خريد بازيكنان بدون هماهنگي با مربي و توجه به نام ستارگان به جاي قابيلتهايشان و نتايج ماحصل از اين طرز تفكر كه باعث شده رئال جام حذفي را از دست دهد و در رقابتهاي ليگ ارو پائي كه ميزبان ديدار فينال است تنها يك تماشاچي باشد, امروز از پرز يك چهره منفور ساخته است چهره منفوري كه با بر باد دادن پولهاي كلان در خريد بازيكناني چون كاكا و بنزما عملا سو مديريت خود را نشان داده است فوتبال ما نيز از اين چهره ها كم نداشته است مرداني چون شفيع زاده كه روزگاري از او بعنوان آبراممويچ ايران ناميده مي شد ولي حالا او حتي جائي در ديار خود نيز ندارد از راه دور تيم تحت قيومت خود يعني استقلال اهواز را هدايت مي كند چند سالي است كه ستاره جديدي در عرصه تجارت فوتبال در ايران معرفي شده است از حسين هدايتي سخن مي رانيم مردي كه گفته مي شود در بسياري از تصميم گير يهاي فوتبال ايران حداقل, نقشي بعنوان مشاور ارشد دارد او سالها است كه با عرصه پولهاي كلان سعي دارد كه بخش خصوصي را علاقمند به سرمايه گزاري در امر تجارت فوتبال كند او با خريد امتياز باشگاه اكباتان وارد عرصه باشگاه داري شد و پس از خرج هاي ميلياردي سر انجام توانست سال گذشته تيمش را در رقابتهاي ليگ برتر ببيند و اين اتفاق در حالي افتاد كه او در آن زمان عضو هييت مديره باشگاه پرسپوليس بود و قصد داشت كه باشگاه پرسپوليس را بخرد ولي موفق نشد البته آرزوي خريد سهام باشگاهي صاحب نام را او امسال با خريد 34% سهام باشگاه محبوب آذري يعني تراكتور سازي را بر آورده كرد و اكنون او مالك باشگاه استيل آذين و 34% باشگاه تراكتور سازي است اماآيا با اين همه سرمايه گزاري او در امر مديريت هم موفق بوده است ؟ تجربه نشان داده است كه مديريت متمركز و سرمايه گزاري تك نفره به نوعي زياد انحصار طلبي بوجود مي آورد و اين مشكل هدايتي است بخوبي به ياد داريم سرمايه گزاريهاي او در پرسپوليس باعث شده بود كه او دخالتهاي بي شماري در حوزه مسئوليتهاي مدير ان عامل پرسپوليس در آن مقطع ( مصطفوي – انصاري فرد )كرده و عملا باعث بروز مشكلاتي شود امروز هم شنيده مي شود كه او بر خلاف توجه به فرهنگ و موقعيت آذربايجان قصد دارد از مديران غير محلي در پروسه تيم مديريتي آينده باشگاه تراكتور سازي بهره گيرد مديراني كه به طور حتم دامنه اختيارات زيادي نخواهند داشت امروز هم در استيل آذين حرفهائي از همين طرز تفكر مي شنويم نيكبخت واحدي مي گويد كه او بخاطر جناب عابر بانك به تيم آمده و هييت فني تيم يعني مهاجراني و استيلي هيچ علاقه اي به حضور او نداشته اند و به همين دليل است كه امروز استيلي و نيكبخت رو به رو هم قرار گرفته اند و تيم استيل آذين را با چالشي عظيم رو به رو كرده اند به نظر مي رسد عابر بانك ايراني همان مسيري را مي رود كه آبراموويچ با رانيري و مورينيو و پرز با پلگريني مي رود يعني او دامنه تعريف شده اي براي مديرت اداري و فني قائل نيست و مي انديشد كه پول به منزله آگاهي فني نيز هست و چنين است كه در بسياري از مواقع رفتاري از نوع مديريتهاي فوتبالي كشورهاي حوزه خليج فارس نشان مي دهد همان گونه كه شاهد بوديم در استيل آذين ليگ يك اين رفتار را با يونگ و پروين و كاظمي و دست نشان و حالا با استيل آذين ليگ برتر با مهاجراني و استيلي دارد شايد عابر بانك ازجمله تكراري " چهار ديواري اختياري " بخواهد استفاده كند و نوع مديريت خود را توجيه نمايد اما مي دانيم اين روش دخالتها و بي توجهي به كادر فني همان بلائي را بر سر تيم مي آورد كه در منچستر سيتي و رئال پس از آن همه سرمايه گزاري بوجود آمده است مديريت خود كامه بر پايه پول نمي تواند آگاهانه و موفقيت آميز باشد آِيا اين درس را عابر بانك خواهد گرفت و يا نياز است كه حكايت شفيع زاده و شيخ منصور و فلورينتو پرز ديگري در عرصه فوتبال تكرار شود تورج عاطف/
/WWW.tourajateef.blogfa.com
/ tourajatef@hotmail.com
/WWW.tourajateef.blogfa.com
/ tourajatef@hotmail.com