چرا من خدا نیستم؟

[آبجی]

بچه که بودم دلم می خواست جای خدا باشم. خب اینکه روی تخت پادشاهی ات در آسمان ها بشینی وبرای عالم وآدم تصمیم بگیری واقعا وسوسه انگیز است برای همین همیشه از خودم می پرسیدم چرا من خدا نیستم؟!
بزرگتر که شدم در فلسفه دبیرستان خواندم که در عالم فقط یک واجب الوجود داریم ،یعنی در عالم فقط یک موجود است که باید همیشه وجود داشته باشد وآن خداوند است. اما باز هم نفهمیدم چرا من آن "یک موجود" نیستم..............
یک سال پیش فهمیدم کسی زیر آبم را پیش استادمان زده ویک مشت دروغ وتهمت بارم کرده است. آن موقع بیشتر از آنکه عصبانی باشم شوکه بودم .این گذشت تا دو ماه پیش که آن بنده خدا را دوباره دیدم. برای حلالیت آمده بود، می خواست مکه برود. وقتی فهمیدم چه خواسته ای دارد خونم به جوش آمد. گفتم :هزار سال نمی بخشم .وقتی فهمید اصرارش بی فایده است به چشمهایم خیره شد وگفت: چه خوب است که ما آدم ها خدا نیستیم.......