PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معادن مس



ریپورتر
2nd March 2010, 04:08 PM
موقعيت جغرافيايي معدن:
معدن مس سرچشمه با مختصات "20 '52° 55 طول شرقي و "40 '56° 29 عرض شمالي در 160 كيلومتري جنوب غربي كرمان و 50 كيلومتري رفسنجان قرار دارد. اين معدن از طريق جاده‌ي آسفالته به رفسنجان و سيرجان مرتبط بوده و فاصله آن تا بندرعباس 437 كيلومتر است. ارتفاع اين ناحيه از سطح دريا به‌طور متوسط 2620 متر است و بلندترين نقطه‌ي آن از سطح دريا 3280 متر ارتفاع دارد. تغييرات ساليانه‌ي درجه‌ي حرارت در اين ناحيه از 15- تا 32+ درجه‌ي سانتي‌گراد مي‌باشد. ميزان بارندگي در ارتفاعات 550 ميلي‌متر در سال گزارش شده‌ و سرعت باد در اين ناحيه گاهي به 100 كيلومتر در ساعت مي‌رسد .
كانسارهاي سرچشمه در قسمت مركزي سلسله جبال زاگرس قرار گرفته و متشكل از سنگهاي چين خورده گسله، سنگهاي رسوبي و مواد آتشفشاني اوايل دوران سوم است.



http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0008.3.jpg

◄ تاريخچه معدن:
اين محل از قديم به‌دليل جاري بودن آب‌هاي زنگاري‌رنگ و تشكيل رسوبات آبي‌رنگ در كف‌ دره‌ها و جويبارها مورد توجه بوده است. اين رسوبات نمك كه سولفات مس مي‌باشند، هم اكنون نيز در كف آبراهه‌هاي اطراف معدن قابل مشاهده مي‌باشند. اين كانسار براي اولين‌بار توسط مهندس انتظام در سال 1928 كشف شد. او در اين منطقه به‌دنبال سرب و روي بود كه مشاهده سرباره‌هاي مربوط به قرن‌هاي گذشته و آزمايش آن‌ها در منطقه او را به اين معدن راهنمايي كرد.
اولين كارهاي اكتشافي و پي‌جويي در سال 1966 توسط سازمان زمين‌شناسي كشور در اين منطقه انجام شد. كارهاي دقيق‌تر اكتشافي با حفاري‌هايي به‌طول 12000 متر ادامه يافت.
عمليات معدن‌كاري در اين معدن از سال 1345 با صدور پروانه‌ي اكتشاف به نام «شركت سهامي معادن كرمان» آغاز شد. در سال 1346 اين شركت به همراه يك شركت مهندسي مشاور انگليسي به تهيه نقشه‌هاي زمين‌شناسي منطقه به مقياس 1:50000 و 1:10000 و 1:2500 پرداخته و به‌دنبال آن شبكه‌ حفاري 200 متري بر روي نقشه 1:2500 ايجاد شد.
با انحلال مشاركت شركت‌هاي ايراني - انگليسي در سال 1349 ادامه‌ي‌ عمليات اكتشافي به «شركت سهامي معادن مس سرچشمه» سپرده شد و اين شركت توانست تا سال 1354 عمليات حفاري عمقي در شبكه‌هاي 100 متري قائم و 50 متري زاويه‌دار را به انجام رساند.
در سال 1355، به دنبال تحولات پديد آمده در شيلي، شركت آناكاندا (Anaconda) از كمپاني‌هاي اصلي بهره‌‌برداري مس شيلي، طي مشاركت با «شركت ملي صنايع مس ايران» - كه جايگزين شركت سهامي معادن مس سرچشمه شده بود - طرح 20 ساله بهره‌برداري از معدن و طراحي كارخانه را آغاز نمود كه اين برنامه‌ها با وقوع انقلاب اسلامي متوقف شد.
ادامه‌ي فعاليت‌ها در سال 1357 توسط كارشناسان ايراني پيگيري شد و آنان توانستند طي سال‌هاي 1360 تا 1362 به ترتيب واحدهاي «معدن و تغليظ»، «ذوب و ريخته‌گري»، «استحصال موليبدن» و «پالايشگاه» را راه‌اندازي كنند (عباسي كليماني، 1383).
در حال حاضر مجتمع مس سرچشمه اولين توليدكننده‌ي مس در ايران است كه تحت پوشش شركت ملي صنايع مس ايران قرار دارد. بهره‌برداري از معدن از سال 1380 براساس طرح توسعه‌ي معدن كه توسط كارشناسان ايراني تدوين شده، صورت مي‌گيرد. ميزان كانسنگ خروجي روزانه از جبهه‌هاي مختلف معدن كه به روش روباز استخراج مي‌شود 41000 تن و ساليانه حدود 14 ميليون تن با عيار 1% مي‌باشد. ميزان توليد نيز 120000 تن در سال بوده كه در طرح توسعه به 200000 تن افزايش يافته‌است. براساس اين طرح ظرفيت استخراج روزانه از حدود 40000 تن به 80000 تن رسيده و عمر مفيد معدن با اين طرح از 15 سال به 27 سال افزايش يافته و تا سال 1403 شمسي ادامه خواهد يافت


◄ استخراج معدن:
بهره‌برداري از معدن مس سرچشمه بصورت روباز و طراحي اوليه آن توسط شركت آناكاندا انجام شده‌است، شيب ديواره معدن 30 درجه و حداكثر شيب جاده در داخل آن 8 درجه در نظر گرفته شده‌است. عرض و ارتفاع پله‌هاي معدن به‌ترتيب 8.75 و 12.5 متر مي‌باشد. بسته به استحكام سنگ معدن بازاء هر 4 تا 8 يا 12 پله، يك پله ايمني ساخته مي‌شود كه در اين‌صورت شيب معدن از 30 درجه به 37 درجه و بالاخره به 41 درجه خواهد رسيد. نقشه بهره‌برداري از معدن در مراحل روزانه، ماهانه، يك ساله، سه ساله، 5 ساله، 7 ساله، 10 ساله، 15 ساله و 20 ساله تهيه شده‌است.
چال‌زني با مته‌هاي 9 اينچي در شبكه‌هاي 9.5*7.5 متر و آتشباري با استفاده از آنفو انجام مي‌شود. عمق چاهها بين 14 تا 14.5 متر مي‌باشد و از انفجار هر چال حدود 2000 تن سنگ معدن بدست مي‌آيد. بارگيري با شاول با ظرفيت 9 متر مكعب( در حدود 15 تن ) و باربري توسط كاميون با ظرفيت 120 تن انجام مي‌گيرد. ميزان استخراج معدن در روز 100000 تن مي‌باشد كه 44000 تن از آن به‌عنوان ماده معدني با عيار 1.12 درصد وارد سنگ‌شكن اوليه مي‌شود و بقيه بعنوان باطله در محل‌هايي كه براي اين منظور در نظر گرفته شده ريخته مي‌شوند.

http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0008.2.jpg

◄ ذخيره و استخراج معدن:
ذخيره‌ي نهشته روباز (OpenPit) معدن 740 ميليون تن با عيار 0.78% مس، 0.03% ‌موليبدن 0.27 ppm طلا، 1.14 ppm نقره، 1.2 ppm نيكل و 0.9 ppm كبالت است و كل ذخيره زمين‌شناسي آن 1.2 ميليارد تن با عيار 0.69 درصد مس مي‌باشد. از اين ذخيره 100 ميليون تن آن داراي عيار 1.5 درصد مس است كه شامل يك بلانكت غني شده از كالكوسيت بوده و ضخامت متوسط آن به 40 متر مي‌رسد. ذخيره نهشته اكسيدي 27 ميليون تن برآورد شده‌است كه با روش SX_EW فرآوري مي‌شود. اين زون با ضخامت 26 متر شامل كاني‌‌هاي كوپريت، مالاكيت و آزوريت است. ذخيره احتمالي معدن نيز 1200000 هزارتن و ذخيره قطعي آن 826500 هزار تن برآورد شده كه بزرگترين معدن مس ايران و قابل مقايسه با معادن بزرگ دنيا چون چوكي‌كاماتا در شيلي و بينگهام در آمريكا مي‌باشد (پرند و همكاران، 1376).
بهره‌برداري از معدن مس سرچشمه به‌صورت روباز و طراحي اوليه‌ي آن توسط شركت آناكاندا انجام شده ‌است. شيب ديواره‌ي معدن 30 درجه و حداكثر شيب جاده در داخل آن 8 درجه در نظر گرفته شده‌ است. عرض و ارتفاع پله‌هاي معدن به‌ترتيب 8.75 و 12.5 متر مي‌باشد. بسته به استحكام سنگ معدن بازاء هر 4 تا 8 يا 12 پله، يك پله‌ي ايمني ساخته مي‌شود كه در اين‌صورت شيب معدن از 30 درجه به 37 درجه و بالاخره به 41 درجه خواهد رسيد. نقشه بهره‌برداري از معدن در مراحل روزانه، ماهانه، يك ساله، سه ساله، 5 ساله، 7 ساله، 10 ساله، 15 ساله و 20 ساله تهيه شده ‌است. چال‌زني با مته‌هاي 9 اينچي در شبكه‌هاي 9.5*7.5 متر و آتش‌باري با استفاده از آنفو انجام مي‌شود. عمق چاهها بين 14 تا 14.5 متر مي‌باشد و از انفجار هر چال حدود 2000 تن سنگ معدن بدست مي‌آيد. بارگيري با شاول با ظرفيت 9 متر مكعب( در حدود 15 تن ) و باربري توسط كاميون با ظرفيت 120 تن انجام مي‌گيرد. ميزان استخراج معدن در روز 100000 تن مي‌باشد كه 44000 تن از آن به‌عنوان ماده معدني با عيار 1.12 درصد وارد سنگ‌شكن اوليه مي‌شود و بقيه به‌عنوان باطله در محل‌هايي كه براي اين منظور در نظر گرفته‌شده، ريخته مي‌شوند .

◄ زمين‌شناسي عمومي منطقه:
اين معدن از لحاظ زمين‌شناسي در بخش جنوب‌شرقي كمربند تكتونوماگمايي ايران مركزي و در مجموعه‌ي آتشفشاني - رسوبي پاريز از كمربند دهج - ساردوئيه در استان كرمان جاي گرفته است.
زمين‌شناسي كانسار سرچشمه اولين بار توسط (Baizn and Hubner 1969) و سپس توسط (Waterman and Hamilton 1975) شرح داده شده ‌است. كانسار سرچشمه تقريباً در قسمت مركزي يك زون متشكل از مواد آتشفشاني و رسوبي چين‌خورده كه با جهت عمومي شمال‌غرب - جنوب‌شرق از جنوب تركيه تا بلوچستان ادامه دارد، واقع شده ‌است. در محدوده‌ي معدن گسل‌هايي با روند شمالي - جنوبي وجود دارند كه اين حركات تكتونيكي به همراه ماگماتيسم منطقه مربوط به زمان كوارترنر مي‌باشد.
معدن در دامنه‌ي شمالي كوه مامرز قرار گرفته و سنگ‌هاي منطقه از كمپلكس‌هاي آتشفشاني - رسوبي، توده‌هاي نفوذي اليگوميوسن و گدازه‌هاي داسيتي كواترنر تشكيل يافته است. كمپلكس ائوسن از پيروكلاستيك‌هايي كه توسط گدازه‌هاي تراكي‌آندزيتي و تراكي‌بازالتي دگرسان‌شده، ساخته شده ‌است. اين كمپلكس دچار چين‌خوردگي شده و طاقديسي با روند شرقي - غربي در آن به‌وجود آمده است. توده‌هاي نفوذي گرانوديوريت‌هاي پورفيري هستند كه دايك‌هاي بيشماري در آن‌ها تزريق شده است، جهت اين دايك‌ها اكثرا حدود N25W است. منشاء اين گرانوديوريت احتمالاً ماگمايي هيبريد مي‌باشد.
توپوگرافي محل نيز به خوبي گسترش يافته و به علت فرسايش سريع سنگ هوازده، حوضه‌ي وسيعي در اطراف كانسار گسترش يافته است. آب منطقه نيز توسط رودخانه‌ي سرچشمه زهكشي مي‌شود. توده‌ي معدني كانسار سرچشمه به شكل عمومي يك بيضي با ابعاد 2/1×2/4 كيلومتر و عمق 6/1 كيلومتر مي‌باشد.

◄ زمين‌شناسي كانسار مس پورفيري سرچشمه:
زمين‌شناسي كانسار سرچشمه اولين بار توسط( Baizn and Hubner 1969 ) و سپس توسط( Waterman and Hamilton 1975 ) شرح داده شده‌است. كانسار سرچشمه تقريبا در قسمت مركزي يك زون متشكل از مواد آتشفشاني و رسوبي چين خورده كه با جهت عمومي شمال غرب - جنوب‌شرق از جنوب تركيه تا بلوچستان ادامه دارد، واقع شده‌است. اين كانسار در يك توده پورفيري گرانوديوريتي بنام پورفير سرچشمه متمركز شده‌است. اين توده در داخل سري آندزيتي ائوسن تزريق شده‌است. اين توده نفوذي بطور قريب به يقين وابسته به يك مجموعه ديوريت كوارتزدار مي‌باشد كه بيرون زدگي‌هاي مهمي در اطراف كانسار نشان مي‌دهد( توده نفوذي كوه مامه‌زر ). پورفير سرچشمه توسط يك توده نفوذي كم و بيش برشي قطع شده‌است. و مجموعه اين فازهاي نفوذي بوسيله دايك‌هاي همزمان و بعد از مينراليزاسيون قطع شده‌است، جهت اين دايك‌ها اكثرا حدود N25W است. با توجه به محدوده قابل بهره‌برداري كه منطبق بر منحني هم عيار Cu 0.4% است، كانسار سرچشمه بشكل عمومي يك بيضي است كه قطر بزرگ آن حدود 2000 متر و قطر كوچك آن حدود 900 متر است.

◄ آلتراسيون‌ها:
الگوي دگرساني در معدن سرچشمه از نوع ژرف‌زاد يا Hypogene است كه همسان با الگوي كانسارهاي گونه لوول - گيلبرت مي‌باشد. به اين شكل كه هاله‌هاي دگرساني از مركز سيستم پورفيري به طرف بيرون، پتاسيك - فيليك و پيروپيليك بوده و دگرساني آرژيليك در اين كانسار بسيار ضعيف رخ داده است. بخش ژرف‌زاد معدن به طور ميانگين از 0.04 گرم در تن طلا و 0.97 گرم در تن نقره برخوردار است و بيشترين عيار اين عناصر در بخش‌هاي دگرساني فيليك شديد ± آرژيليك در استوك سرچشمه و بيوتيتي شديد در آندزيت‌ها رخ‌داده كه منطبق بر موقعيت كاني‌سازي مس پرعيار مي‌باشد.
همبستگي قوي بين طلا با مس، طلا با نقره و همچنين نقره با مس نشان‌دهنده‌ي شرايط همسان پيدايش و ته نشيني همزمان طلا و نقره با مس به صورت غير قابل رويت به شكل الكتروم (طلا‌ي خالص) مي‌باشد (عباسي كليماني، 1383).
قسمت اعظم توده‌هاي نفوذي و سنگ‌هاي درونگير آندزيتي در كانسار سرچشمه تحت تاثير آلتراسيون شديد قرارگرفته‌اند. سه منطقه‌‌ي آلتره در داخل آندزيت بصورت متحدالمركز تشخيص داده شده ‌است. منطقه‌ي داخلي كه با بيوتيت‌زايي فوق‌العاده شديد، كه گاهي تمام حجم آندزيت اوليه را فرامي‌گيرد، مشخص شده ‌است. ضخامت اين منطقه در ارتفاع 2400 متري از سطح دريا در عمق متوسط 150 متري كانسار از 50 تا 400 متر متغير مي‌باشد. حد خارجي اين منطقه تقريباً منطبق با منطقه هم‌عيار 0.4% CU مي‌باشد، منطقه مياني با بيوتيت‌زايي نسبتاً ضعيف كه ضخامت آن بين 50 تا 150 متر متغير است، مشخص گرديده ‌است و بالاخره منطقه‌ي خارجي كه منطقه آلتراسيون پروپيليتيك (Propylitic Alteration) را به‌وجود مي‌آورد داراي ضخامتي متجاوز از يك كيلومتر است. تمامي پورفير سرچشمه تحت تاثير آلتراسيون پتاسيك (Potasic Alteration) قرارگرفته و حاوي پتاسيم فلدسپار و بيوتيت مي‌باشد.
آلتراسيون فيليك ((Phyllic Alteration كه با همراهي كلريت، موسكويت و پيريت مشخص است، آلتراسيون پتاسيك قديمي در پورفير سرچشمه و همچنين آندزيت بيوتيتيزه شده را فرامي‌گيرد، بنابراين به‌طور مشخص سن آلتراسيون فيليك جوانتر از آلتراسيون پتاسيك است. نظر به اينكه آلتراسيون پروپيليتيك روي آلتراسيون‌هاي پتاسيك و فيليك را نمي‌پوشاند و يا توسط آن‌ها پوشيده نشده ‌است، لذا تعيين سن نسبي از طريق شواهد پتروگرافي مشكل به‌نظر مي‌رسد، ولي از طريق مطالعه‌ي سيالات درگير، نشان‌داده شده‌است كه سن آن‌ها يا قبل و يا حداقل همزمان با آلتراسيون پتاسيك بوده ولي با اين تفاوت كه آلتراسيون پتاسيك خاص قسمت مركزي و مينراليزه كانسار است در حالي‌كه آلتراسيون پروپيليتيك در قسمت حاشيه‌اي و خارج از منطقه مينراليزه تشكيل شده ‌است.

◄ سيالات درگير (Fluid Inclusion):
از مطالعه‌ي بلورهاي كوارتز در رگه‌ها و فنوكريستال‌هاي سرچشمه سه نوع اصلي سيالات درگير شناخته شده‌است: 1_ سيالات درگير نوع 1Multiphase Fluid Inclusions) ) 2_ سيالات درگير نوع 2 High Gas Fluid Inclusions)) 3_ سيالات درگير نوع 3 (Two Phase Fluid Inclusions).
سيالات درگير نوع 1 و 2 كه به‌ترتيب اولي نشاندهنده‌ي يك فاز مايع اشباع‌شده از نمك‌هاي مختلف است و دومي نشاندهنده‌ي يك فاز گازي است، به‌همراه يكديگر در داخل رگه‌هاي آلتراسيون پتاسيك يافت مي‌شوند. سيالات درگير نوع 1 معادل 55% وزني كلريد سديم و 5000 (ppm) مس مي‌باشند، همراهي سيالات درگير نوع 1 و 2 مبين حبس شدن سيال در نقطه‌ي جوش مي‌باشد. يعني در حالتي‌كه بخار با مايع به حال تعادل بوده است، درجه حرارت تشكيل آن‌ها بين 650_350 درجه‌ي سانتي‌گراد متغير مي‌باشد. فشار سيال حداكثر در حدود 1100 تا 1200 بار در 650 درجه‌ي سانتي‌گراد و 1600 تا 200 بار در 350 تا 370 درجه‌ي سانتي‌گراد بوده ‌است، سيالات درگير مطالعه شده در داخل رگه‌هاي آلتراسيون فيليك كماكان آثاري از حبس شدن در نقطه‌ي جوش سيال را نشان مي‌دهد ولي به هيچ وجه اهميت سيالات درگير در داخل رگه‌هاي آلتراسيون پتاسيك را نداشته و درجه‌ي حرارت تشكيل آن‌ها بين 400_260 درجه سانتي‌گراد متغير مي‌باشد. سيالاتي كه مسئول آلتراسيون پروپيليتيك هستند اساساً از يك فاز مايع تشكيل شده‌اند كه درجه حرارت تشكيل آن‌ها بين 200_180 درجه سانتي‌گراد متغير مي‌باشد. درصد شوري اين سيالات بين 15%_2% وزني متغير مي‌باشد

http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0008.1.jpg
موقعيت معدن مس سرچشمه در ارتباط با كاني‌زايي‌هاي مس پورفيري و زون آتشفشاني اروميه دختر
◄ ژنز کانسار مس سرچشمه:
كمربند كرمان، كمربند آتشفشاني ترشياري به‌طول 500 كيلومتر است كه بلافاصله پس از بسته شدن تتيس در امتداد زون فرورانش تشكيل شده است. در اين كمربند دست كم 35 سيستم پورفيري شناخته شده‌اند كه تنها سه سيستم آن در بخش جنوب شرقي واقع شده‌اند و مهم‌ترين سيستم پورفيري اين كمربند سرچشمه است.
كاني‌زايي در معدن مس سرچشمه وابسته به نفوذ استوك گرانوديوريتي سرچشمه به سن ميوسن با تركيب سنگ‌شناسي كالك آلكالن به درون آندزيت‌هاي زير دريايي - توف آندزيتي و برشهاي آندزيتي پورفيري به سن ائوسن مي‌باشد (عباسي كليماني، 1383).
در واقع كاني‌زايي در اين محل بنابر نتايج حاصله از سيالات درگير با جوشش سيالات در اثر پائين آمدن سريع‌تر فشار نسبت به دما در ارتباط مي‌باشد که باعث برهم خوردن تعادل سيستم هيدروترمال و ته‌نشست کالکوپيريت مي‌گردد. مقايسه مطالعه‌ي سيالات درگير در سرچشمه و اطلاعاتي که از روي پترولوژي تجربي درباره سوليدوس ماگماي گرانوديوريتي موجود است، نشان مي‌دهد که پورفير سرچشمه در دماي حدود 700 درجه سانتي‌گراد و فشار آبي حدود 1500 بار متبلور شده است و حدود 6% آب داشته است. حد متوسط 13 آناليز نمونه‌هاي آلتره‌ي پورفير سرچشمه نشان‌دهنده 4.10% آب مي‌باشد. بنابراين مقدار قابل ملاحظه‌اي آب هنگام تبلور از ماگما بيرون رانده شده است که به احتمال قوي سبب ترک‌ها و شکاف‌هاي زياد (بافت استوک‌ورک) در داخل پورفير سرچشمه شده ‌است و در حقيقت محدود بودن اين ترک‌ها به پورفير سرچشمه، معلول ترک‌خوردگي هيدروليکي است و به هيچ عامل تکتونيک محلي ارتباط ندارد.
مطالعه‌ي سيالات ‌درگير نشان داده است که محلول‌هاي هيدروترمال غني از کلريد سديم بوده و کاملا قادر بوده‌اند که مس را از ماگما جدا و حمل نمايند. علاوه بر اين تمامي توده‌هاي نفوذي منطقه کرمان به‌طور بسيار قابل ملاحظه‌اي زمينه مس بالاتر از کلارک دارند و به اين جهت پيش‌بيني منشاء مس از آن‌ها در تشکيل کانسار مس پورفيري در اين منطقه دور از واقعيت نخواهد بود. مطالعه‌ي ايزوتوپ‌هاي اکسيژن و هيدروژن روي کانسار بينگهام نشان مي‌دهد که آب‌هاي جوي در آلتراسيون فيليک شرکت داشته‌اند. در حاليکه در آلتراسيون پتاسيک آب‌هاي ماگمايي نقش داشته‌اند.
تحقيقات انجام شده از اين نوع در سرچشمه نشان‌دهنده‌ي همان کيفيت مذکور مي‌باشد، با توجه به اينکه تشکيل يک سيستم کنوکسيوني که در هر حال با نفوذ توده‌ي پورفيري در سنگ‌هاي سرد اجتناب ناپذير به نظر مي‌رسد باعث مشارکت آب‌هاي جوي در اين سيستم گرديده است.
در واقع رابطه بسيار نزديكي در چگونگي توزيع مناطق آلتراسيون و مينراليزاسيون در سرچشمه ديده مي‌شود. منحني هم‌عيار 0.4% CU به‌طور تقريبي حدفاصل منطقه‌ي داخلي و منطقه‌ي مياني را كه به ترتيب آندزيت بيوتيتيزه شديد و ضعيف است تشكيل مي‌دهد. قسمت اعظم مواد معدني در داخل آلتراسيون بيوتيتي شديد و آلتراسيون فيليك واقع شده‌است. با وجودي كه يك منشاء ماگمايي مستقيم، احتمالاً مي‌تواند براي يك قسمت جزيي كاني‌زايي پذيرفته شود ولي از روي مطالعات پتروگرافي دقيق، كاملا روشن شده‌است كه قسمت اساسي كالكوپيريت و موليبدنيت، حاصل همان پديده‌هايي هستند كه مسئول آلتراسيون پتاسيك بوده است (قاسمي و همكاران 1382).
اگرچه قسمتي از كالكوپيريت همچنان به ته‌نشيني در مرحله آلتراسيون فيليك ادامه مي‌دهد، اما اين كانه در اين مرحله نسبت به كانه‌ي پيريت كه سولفور اساسي آلتراسيون فيليك مي‌باشد، فرعي بوده و به اين ترتيب نسبت CU/Fe به‌طور قابل ملاحظه‌اي پايين مي‌آيد.
به‌طور كلي اين معدن يك مدل متالوژني كامل از كانسارهاي مس – موليبدن پورفيري‌زاد با خاستگاه ماگماتيسم كالكوآلكالن نوع حاشيه قاره‌اي مي‌باشد كه از ويژگيهاي آن جايگزيني با پلوتونيسم عميق (3–4 كيلومتر)، ريخت شناسي كلاسيك، ميزان ذخيره بالا، موليبدن با عيار بسيار بالا، مقادير جزيي طلا، منيتيت، نيكل و كبالت مي‌باشد و بزرگترين كانسار مس در بخش دگرساني پتاسيك به‌حساب مي‌آيد

ریپورتر
2nd March 2010, 04:08 PM
موقعيت جغرافيايي:
معدن مس ميدوك در 42 كيلومتري شمال‌شرق شهرستان شهربابك و 132 کيلومتري شمال غرب معدن سرچشمه در استان کرمان واقع شده است و داراي مختصات جغرافيايي 55 درجه و 10 دقيقه طول شرقي و 30 درجه و 25 دقيقه عرض شمالي مي‌باشد.
سيماي ظاهري منطقه ميدوك به صورت تپه‌هاي نسبتاً گرد با شيب ملايم و دره‌هاي كم عمق است که بالاترين ارتفاع آن از سطح دريا 2842 متر مي باشد. محدوده مس ميدوك دو توده نفوذي كم عمق مس پورفيري را در بر مي‌گيرد. كه هر يك از اين دو توده نام محلي خاص خود دارند. يكي از آن‌ها ميدوك (لاچاه) و ديگري سارا مي‌باشد. كارگاه اصلي در محل معدن ميدوك است كه در 7 كيلومتري شمال‌غرب روستاي ميدوك واقع شده است.
سابقه معدن:
كارهاي قديمي انجام شده در منطقه، حكايت از بهره‌برداري فيروزه و مس در اين محل دارد. در گزارش اكتشافي قبل از سال 1348 با عنوان كانسارهاي مس در ايران نوشته بازن و هونبر شرح اين معدن آمده است. در سال‌هاي 1969-1970 در طي انجام يك پروژه اكتشافي گسترده با همكاري شركت صنعتي معدني متال گزل آلمان غربي سابق و سازمان گسترش و نوسازي كشور، اكتشافات مفصلي شامل برداشت زمين‌شناسي، نمونه‌گيري ژئوشيميايي و محاسبه ذخيره به ويژه در بخش پورفيري ميدوك انجام شده است. همچنين در سال 1970 گزارش تفصيلي گسترش مواد فلزي در توده‌هاي نفوذي در منطقه شهربابك از جمله ميدوك و سارا توسط سازمان مطالعات معدني آلمان (Fur) ارائه شد. در سال 1969 گزارش زمين‌شناسي منطقه ميدوك توسط زمين‌شناسان يوگسلاو ارائه شده است.


http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0003.1.jpg

نمايي از عمليات باطله برداري در معدن مس ميدوک
از محدوده ميدوك و محدوده‌هاي اطراف آن، نقشه توپوگرافي با مقياس 1:1000 توسط شركت ايران فتوگرافي تهيه شده است.
شركت ملي صنايع مس ايران نيز، در چهارچوب طرح اكتشاف ميدوك، فعاليت‌هاي اكتشافي خود را از سال 1358 آغاز و برپايه يك قرارداد با شركت لهستاني كبار اقدام به گمانه‌زني سيستماتيك در سطحي به ابعاد 600×600 متر برروي بخش پرعيار توده مس پورفيري ميدوك نمود. تراكم شبكه گمانه‌زني 100×100متر بوده و بيشترين عمق آن‌ها 300 متر بوده است. در سال 1370 به موجب قرارداد مابين شركت آهن مركزي و گروه حفاري طرح ميدوك گمانه‌هايي تا عمق 600 و 1000 متر به صورت زاويه‌دار در ميان گمانه‌هاي قديمي حفر شد. تا سال 1378 نزديك به 14554 متر مغزه حفاري و 1670 متر تونل مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است.

◄ ذخيره و عيار:
در ازريابي ذخيره معدن ميدوك از داده‌هاي زمين‌شناسي، گمانه‌ها، تونل، نمونه‌برداري و كانه‌آرايي استفاده شده و نمونه‌ها در معدن سرچشمه آناليز شده است. آناليز كنترلي نيز توسط شركت اتوكمپو فنلاند انجام گرديده است.
ميزان ذخيره زمين شناسي کانسار 170 ميليون تن با عيار 0.83% محاسبه گرديده که از اين مقدار به ميزان 144 ميليون تن آن با عيار 0.85% قابل استخراج مي باشد. عيار حد معدن 0.25% در نظر گرفته شده است. نسبت باطله به ماده معدني برابر 2.4 به 1 مي باشد.
ذخيره كانه اكسيده 4/1 ميليون تن با عيار 1/1 درصد اكسيد مس و 95/0 درصد مس مي باشد. براساس آخرين نتاج تا سال 2002 كل ذخيره قطعي اين معدن 145 ميليون تن با عيار متوسط 8/0 درصد مي‌باشد. عيار طلا در توده مس پورفيري ميدوك در حد بلافصل ديودره كمتر از 4/0 گرم در تن و در محدوده سارا نزديك به 5/0 گرم در تن گزارش شده است. براساس مطالعات فني و اقتصادي انجام شده توسط شركت‌هاي خارجي از جمله اتوكمپو، عمليات معدني براي 80 ميليون تن خاك معدني و با عيار 1 درصد توجيه اقتصادي دارد.
باطله برداري:
عمليات باطله برداري از معدن که حدود 60820000 تن است، به طور موثر از سال 75 آغاز شده که تا پايان آبان ماه 83 مجموعاً 153 ميليون تن خاک برداري انجام شده است. در حال حاضر چهار پله، 2645، 2660، 2675 و 2630 آماده سازي گرديده و استخراج سنگ سولفور از آن ميسر مي باشد.
بخش ژئوفيزيك امور اكتشاف شركت ملي مس ايران كاوش‌هاي ژئوفيزيكي در اطراف ميدوك انجام داده و گسترش توده مس پورفيري را بررسي نموده است.


http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0003.4.jpg

◄ زمين‌شناسي عمومي:
كوه لاچاه از سنگ‌هاي آذرآواري كه توسط ديوريت پورفيري‌ها در بر گرفته شده و تحت نفوذ دايك‌هاي ديوريت پورفيري واقع شده‌، تشكيل شده است. فرسايش و هوازدگي، سنگ‌ها را به شدت تحت تاثير قرار داده به طوري كه ويژگي اوليه آن‌ها قابل تشخيص نيست. گمانه‌زني تا عمق 300 متري كاني‌سازي- دگرساني هيپوژن و سيليسي شدن در اين بخش را مشخص نموده است. قديمي‌ترين پورفيري‌ها، نخستين نفوذي‌هاي كانه‌دار هستند كه بوسيله رگچه‌هاي تيپ A و) B كوستافون و هانت، 1975) با دگرساني شديد پتاسيك و سديك و كاني‌سازي پيريت، كالكوپيريت و كم و بيش فيتيت مشخص هستند. بورنيت در اين پورفيري نادر است و پيروتيت نيز ديده نشده است.
دومين نوع نفوذي‌ها شامل دايك‌هاي پورفيري‌ پس از كاني‌زايي است. اين دايك‌ها به آ‌ساني از نوع اول به دليل تراكم ناچيزشان از رگه‌هاي كانه‌دار و دگرسان قابل تشخيص‌اند. در اين سنگ‌ها كه رگه‌هاي كوارتزي را بريده‌اند، پيريت فراوان‌تر از كالكوپيريت مي‌باشد. نوع سوم نفوذي‌ها شامل ديوريت پورفيري‌هايي است كه به صورت دايك‌هايي با روند شمال- شمال‌شرق و در محدوده‌ وسيعي حتي در زير هاله‌هاي پروپيليتيك گسترده شده‌اند. اين پورفيري‌ها داراي فنوكريست‌هاي درشتر از ديگر بخش‌ها هستند.
شماري دايك بازيك با تركيب بازالت هورنبلند اليوين‌دار پس از پايان فاز اصلي هيدروترمالي در سنگ‌هاي معدن ميدوك تزريق شده‌اند و ارتباطي با كاني‌سازي پورفيري ندارند.
توده پورفيري با كاني‌سازي مس در ميدوك با روش K/Ar مورد بررسي ژئوكرونولوژي واقع شده و نشان داده است بر عكس سن پليوسن ارزيابي شده توسط يوگسلاوها (1971)، كاني‌سازي- دگرساني در ميدوك سني برابر با ميوسن مياني تا پسين دارد و از اين نظر بسيار نزديك به كاني‌سازي در سرچشمه است. كاني‌سازي در سارا نيز جوان‌تر از اين دو مي‌باشد.


http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0003.3.jpg

تصوير رنگي مجازي محدوده ميدودك كه از تركيب باند‌هاي 5و3و1 پس از افزايش كنتراست BCET به وجود آمده است.

http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0003.2.jpg

تصوير رنگي مجازي حاصل از تركيب باند‌هاي PC4 و PC5 و (5 - 7) پس از افزايش كنتراست ريشه دوم. محدوده‌هاي دگرساني ميدوك و سارا در بالاي تصوير و به رنگ صورتي ديده مي‌شوند.

◄ آلتراسيون ها و کاني زايي:
در معدن ميدوك انواع آلتراسيون‌هاي پتاسيك، سديك- پتاسيك، سديك، فيليك و پروپيليتيك رديابي شده‌اند. از نظر فضايي سه زون دگرساني پتاسيك، پروپيليتيك و سريسيتيك در اين معدن قابل مشاهده است. زون دگرساني پروپيليتيك ظاهراً در اثر فرسايش از بين رفته و آثار ناچيزي از آن به چشم مي‌خورد. مطالعه 52 عدد مقطع صيقلي از توده نفوذي ميدوك نشان داده است كه پيريت‌هاي اتومورف در عمق هيپوژن بيشتر سالم مانده‌اند و تبديل شدگي بسيار كمي را نشان مي‌دهند. حال آنكه پيريت‌هاي ديده شده در عمق كم توده به كاني‌هاي آهن‌دار ثانويه از جمله گوتيت و ليمونيت تبديل شده‌اند. پيريت همراهي خوبي با كالكوپيريت دارد به طوري كه گاهي به صورت رشد يافته در داخل هم ديده مي‌شوند. اين حالت در زون هيپوژن عموميت دارد. در كنار اين دو كاني و در عمق زياد توده نفوذي، فيتيت مشاهده مي‌شود كه ميزان آن پايين است. اسفالريت به مقدار كم و در تمام طول معدن ديده مي‌شود. موليبدن نيز به مقدار ناچيز حضور دارد.
در اثر فرآيند غني‌شدگي، كاني‌هاي ثانويه سولفور مس و در نتيجه زون غني‌شده سوپرژن پديد آمده است. در طي اين فر‌آيند، كالكوپيريت به كالكوسيت، ديژنيت، كووليت و بورنيت تبديل شده است. لازم به ذكر است كه در عمق زياد سوپرژن و حتي در آغاز زون هيپوژن، كالكوپيريت مستقيماً به كووليت تبديل شده، در حالي كه در اعماق متوسط زون سوپرژن، كالكوپيريت نخست به كالكوسيت و سپس به كووليت تبديل شده است. در مناطق سطحي و زون اكسيدي، كاني‌هاي اكسيده و كربناته مس، آهن و ... به وفور ديده مي‌شوند، كه سطح گسترده‌اي از طبقات بالايي و سطح زمين را تشكيل داده‌اند. از جمله كاني‌هاي فراوان در اين بخش مي‌توان به مالاكيت، آزوريت، هماتيت، گوتيت و ليمونيت اشاره نمود.گسترش فراوان سيليس و رگچه‌هاي كوارتز در تمامي سطح توده نفوذي ميدوك به گونه‌اي است كه شايد بتوان گفت در اين معدن هيچ كاني ديگري به اندازه كوارتز، كاني فلزي به همراه ندارد.
زون‌هاي مختلف كاني‌زايي در معدن ميدوك عبارتند از زون اكسيدي، زون سوپرژن، زون گذري و زون هيپوژن. ضخامت زون اكسيده در بخش‌هاي مركزي معدن از 8 تا 40 متر است و كاني‌هاي مشاهده شده در اين زون عبارتند از: اكسيد‌ها و هيدروكسيد‌هاي آهن، كربنات‌ها و هيدروكربنات‌هاي مس (مالاكيت و آزوريت)، ژاروسيت، كريزوكولا و فيروزه. زون سوپرژن داراي ميانگين ضخامت 145 متر است و عمده‌ترين كاني‌هاي اين بخش را كالكوسيت، كووليت، پيريت و موليبدنيت تشكيل مي‌دهند. زون گذري منطقه تبديل زون سوپرژن و هيپوژن را نشان مي‌دهد. زون هيپوژن كه عميق‌ترين بخش كاني‌زايي در اين معدن مي‌باشد، حاوي كاني اوليه كالكوپيريت به همراه پيريت، بورنيت، كالكوسيت و كوارتز است. ميزان كالكوسيت در مقايسه با زون سوپرژن به نسبت كمتر است.
در ناحيه سارا واقع در 3 كيلومتري شمال‌غربي نهشته پورفيري مس ميدوك، دگرساني گسترده و بسيار ضعيفي از نوع پروپيليتي و سريسيتي قابل مشاهده است که ويژگي زمين‌شناسي بسيار مشابه ميدوك (لاچاه) داشته و همانند ميدوك توده ديوريت پورفيري به درون ولكانيك و ولكانوكلاستيك‌هاي رازك با سن ائوسن نفوذ نموده و باعث كاني‌زايي پيريت- كالكوپيريت شده است. در زون هيپوژن دگرساني پروپيليتي عموميت دارد، هرچند زون‌هاي باريكي از دگرساني فيليك نيز مشاهده مي‌شود. در اين منطقه رگه‌هاي كوارتز پراكنده مي‌باشند و پيريت به صورت رگه‌هايي همراه با كالكوپيريت تاخيري ديده مي‌شود. رگه‌هاي پلي‌متال در سطح رخنمون ندارند ولي در عمق توسط گمانه‌ها قطع شده‌اند و شامل كوارتز، پيريت، اسفالريت و گالن مي‌باشند. در بخش‌هايي پيريت توسط تتراهدريت جايگزين شده است. رگه‌ها به شدت برشي شده‌اند و ذرات كانه بوسيله سريسيت به يكديگر متصل شده‌اند. نزديك بودن دو محدوده كاني‌زايي لاچاه (ميدوك) و سارا و همچنين يكسان بودن ساختمان آن‌ها مي‌تواند نشانه يكي بودن خاستگاه آن‌ها و تشكيل شدن هر دو در يك فرآيند هيدروترمالي باشد.

ریپورتر
2nd March 2010, 04:10 PM
معدن مس مزرعه در 25 کيلومتري شمال شهرستان اهر در نزديکي هاي روستايي به همين نام واقع مي باشد. عمليات اکتشاف اين معدن (توسط گروهي فرانسوي) به موازات استخراج آن از سال 1337 شروع وبه مدت 5 الي 6 سال ادامه داشته است . عمليات استخراج تا سال 1350 ادامه داشته است و از آن به بعد تا سال معدن تعطيل بوده است تا سال 1367 که بعد ازآن مطالعاتي دوباره بر روي معدن انجام شده و پس از پاکسازي و باز سازي برخي بخشهاي تخريب شده عمليات استخراج شروع شده و در سال 1375 کارخانه تغليظ نيز به اين مجموعه اضافه شده است.
معدن شامل کاني هاي منيتيت ٬ پيريت ٬ کالکو پريت ٬ هماتيت ٬ بورنيت ٬ تترا ادريت ٬ بيسيموت خالص ٬ کلومين ٬ شيليث و ولفرامين ميباشد.


http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0020.1.jpg

◄ عمليات استخراجي در معدن مس مزرعه:
مطالبي را که در اين قسمت آورده ميشود صرفا جهت در دست داشتن نمايي کلي مي باشد که در ادامه آنها را به تفصيل شرح خواهيم داد. در معدن مس مزرعه 7 تونل احداث گرديده که 4 عدد از اين تونلها بر روي يکديگر به احداث شده اند .
تونل صفر که پايين ترين تونل ميباشد و پس از آن تونلهاي شماره 1 ٬ 2 ٬ 3 و 4 ميباشند . ارتفاع تونلها از يکديگر به ترتيب 40 ٬ 40 ٬ 40و 25 متر ميباشد. تونلهاي 6 و 7 در قسمت غربي معدن مي باشند .
در سالهاي قبل از انقلاب تونل 3 استخراج گرديده و و پس از انقلاب نيز تونلهاي 2 و 3 کاملا استخراج گرديده اند که در حال حاضر قسمتهاي بين تونل 1 و 2 در حال استخراج ميباشد. بزرگترين تونل حفر شده تونل شماره يک مي باشد که از 5 کارگاه استخراجي تشکيل شده است.
تونلهاي احداثي در درون لايه اسکارن ميباشند که توسط دو لايه گرانيتي و آهکي با شيب تقريبي 90 درجه قرار گرفته است و از اين رو تشخيص کمر بالا و کمر پايين لايه ممکن نميباشد.
همانگونه که گفتيم روش استخراج معدن از نوع انباره اي ميباشد که توضيح داده خواهد شد و نحوه نگهداري آن هم از نوع خود نگهدار( self support ) مي باشد که به واسطه استحکام اسکارن و سنگهاي تشکيل دهنده ممکن شده است .
نحوه ايجاد کارگاه زون مرکزي به اين شکل ميباشد که ابتدا تونل را حفر کرده و سپس بونکرهايي را به صورت زيگزاگ براي پوشش دادن سطح کارگاه به فاصله 5 متر از هم قرار داده اند ابعاد اين کارگاه به شرح زير ميباشد :
طول :70 متر عرض : 10 متر که با قرار دادن حدود 10 بونکر اين سطح پوشش داده شده است .


http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.001/Image/Archive.0020.2.jpg

لازم به توضيح ميباشد که بونکر وسيله اي قيف مانند در ابعاد بزرگ ميباشد که در بالاي تونل احداثي و سطح کارگاه جاسازي ميگردد تا به اين وسيله بتوان مواد معدني خرد شده را به بيرون از کاگاه انتقال داد دهانه اين بونکرها به ابعاد 80 در 80 ميباشند که براي استخراج ماده معدني مناسب باشد . ابعاد نرمال براي ماده معدني که سنگ شکن هاي معدن بتوانند آنها را خرد کنند 30 سانتيمتر ميباشد که اگر ابعاد ماده معدني بيش از باشد ٬ در کارگاه آن را ميشکنند تا بتواند خوراک دستگاههاي سنگ شکن قرار گيرد.
در مقابل دهانه اين بونکرها قطعاتي از چوب (بيد) قرار داده ميشود تا از پرتاب سنگها به بيرون از بونکر جلوگيري گردد و دليل استفاده از چوب به جاي آهن خاصيت انعطاف پذيري آن ميباشد که اگر از آهن استفاده گردد احتمال خم شدن آن و وجود دارد .
علاوه بر اين ما در تونل شاهد يک دويل ميباشيم که جهت تهويه و و دسترسي افراد به کارگاه ايجاد گرديده است. انتقال مواد از داخل معدن به بيرون توسط واگنها انجام ميگردد که توسط افراد يا دستگاهها حرکت ميکنند.
مواد استخراجي به سنگ شکن مخروطي انتقال مييابند و خرد شده و در سيلو جمع ميگردند سپس توسط نقاله به آسياب گلوله اي وارد ميشوند و تاحد مورد نظر خرد ميگردند سپس با آب مخلوط گشته و با افزودن موادي شيمييايي به صورت شناور در آب در ميايند سپس ايم مخلوط به سلولهاي پوليتاسيون ريخته ميشوند که دو خروجي دارد که از يکي کنسانتره مس خارج ميشود و از ديگري مواد زايد . در اين کارخانه تغليظ ميتوانند مس را تا عيار 32 درصد تغليظ کنند و سپس اين کنسانتره ها بسته بندي شده و به کارخانه تغليظ معدن سرچشمه ارسال ميگردند در آنجا ميتوانن عيار را به 98 و 99.5 درصد رسانده به کارخانه ذوب ارسال کنند تا به مصارف مختلف برسد

ریپورتر
2nd March 2010, 04:11 PM
معدن کنه کات کاپر بینگهام کانیون، واقع در سالت لیک سیتی والی، با 1200 متر عمق بزرگترین گود معدنی ایجاد شده توسط بشر در جهان است. کار خاک برداری این حفره عظيم از سال 1863 شروع شد و هنوز ادامه دارد و هر روز بر بزرگی آن افزوده می‌شود. اين معدن متعلق به شرکت شركت ريو تينتو (Rio Tinto) مي باشد. کنه کات یوتاه کاپر، به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ مس در ایالات متحده، حدود 13 درصد از مس مورد نیاز این کشور را فراهم می کند.

http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.002/Image/Archive.0059.1.jpg

این معدن به مدت بیش از 100 سال مشغول عملیات بوده و بیش از هر معدن دیگری در جهان سنگ معدن مس تولید کرده است (حدوداً 16.4 میلیون تن). معدن مس بينگهام در هر سال حدود 272000 تن مس، همراه با 500000 اونس طلا، 4 میلیون اونس نقره، حدود 30 میلیون پوند مولیبدن و تقریباً 900000 تن اسید سولفوریک، به عنوان فرآورده فرعی کارخانه ذوب، تولید می‫کند.

http://www.fadak.us/A.database/mine/learn/learn.002/Image/Archive.0059.2.jpg

شركت ريو تينتو (Rio Tinto) با ارتقا منابع معدني خود به 637 ميليون تن با عيار 48/0 مس در معدن كنه كات يوتاه بينگهام كانيون (Kennecott Utah Copper Bingham Canyon Mine) كه آن را كاملاً در تملك خود دارد، منابع مس جهاني خود را يك بار ديگر افزايش داده است. این منبع زیر معدن بینگهام کانیون کنونی واقع شده است، و در حال حاضر تحت مطالعه برای استخراج از طریق معدنکاری روباز قرار دارد. این گزارش حجم منابع را 628 میلیون تن بیشتر از بیانیه منابع منتشره در دسامبر 2007 نشان می‫دهد.
در طول دو سال گذشته، عملیات اکتشافی، یک معدن مولیبدن جهانی‫ را در اعماق زیر معدن کنونی شناسایی کرده است

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد