پديده
28th February 2010, 01:05 AM
فرهنگ سازي براي درك مهندسی مالی :
چالشهای فراروی مدیران مالی در قرن جدید، انتظارات مدیران مالی و غیرمالی از سیستم های اطلاعات حسابداری و نیز بررسی پیش نیازها و آگاهی های اولیه به فرهنگ سازی برای درک مهندسی مالی، محورهای مهم برپایی سمینار تخصصی بوده که از سوی شرکت آرک در محل همایشهای وزارت کار و امور اجتماعی برگزار شد.
در همایش مهندسی مالی، که با حضور مدیران عامل، اعضای هیأت مدیره، معاونان و رؤسای مالی شرکتها و سازمانها همراه بود، چگونگی رشد قدرت رقابتی شرکتهای موفق به کمک استفاده از منابع استراتژیک مالی موردمطالعه قرار گرفت.
سخنران نخست این همایش آقای دکتر شاهین شایان آرانی، محقق و عضو انجمن مهندسان مالی بود. وی با اشاره به تاریخچه شکل گیری و رشد علم مهندسی مالی درجهان سخنان خود را این گونه آغاز کرد؛
علم مهندسی مالی به طور عملی از سال 1980 میلادی شروع به کارکرد و نظریه های مهم درباره آن از سال 1985 مطرح شد. ازجمله دلایل مهم رشد این علم، نیازهای جوامع گوناگون بود. طی دهه 1980 به علت آزادسازی مالی در کشور آمریکا، تمامی نظامهای مالی با شوک بزرگی روبرو شدند. پس سازمانها درپی مدیران مالی لایقی بودند تا بتوانند به چنین شوکهایی پاسخهای مناسب بدهند بویژه آنکه مدلهای کلاسیک دیگر پاسخگوی مسایل و مشکلات مالی آن زمان نبود. به همین دلیل برخی از مدیران مالی که با علم فیزیک نیز آشنا بودنـــد جذب بنگاههای اقتصادی شدند و شیوه های اجرایی خود را به کار می بستند. سالها بعد گروهی با نام مهندسان موشک شکل گرفت که خدمات وسیعی را در امر مسایل مالی، برای سازمانها ارائه می کردند.
این خدمات شامل خرید بانک و خرید سهام برای مشتریان می شد. این میان تحلیل گران و کارگزاران مالی نیز فعالیت می کردند. با گذشت یک دهه، در سال 1990 کم کم واژه جدیدی با نام مهندسی مالی ابداع شد و به مرور موج وسیعی یافت. طی سالهای 1990 تا 1994 دانشگاهها نیز رشته مهندسی مالی را پذیرفته و شروع به تدریس آن کردند.
دکتر شایان در ادامه سخنان خود افزود، پرسشی که مطرح می شود این است که نقش یک مدیرمالی در یک سازمان چیست؟ آیا او فقط باید به عنوان یک حسابدار به مدیریت مالی بپردازد یا در سمت یک مهندس یا مدیرمالی مسایل مالی را تحلیل نماید تـا ریسک های گوناگون را شناسایی و موارد غیرمترقبه را مدیریت و کنترل کند. آیا چنین روندی در ساختار مالی کشورمان جاری است؟ چقدر مساله مدیریت ریسک در مسایل مالی ما اجرا می شود. امروزتعریف جدیدی از مهندسی مالی شده است، و آن عبارت است از هرگونـه طراحی جدید و نوآوری در سیستــم های مالی. وقتی در علومی چون فیزیک و شیمی هر روز کشف و اختراعی نو انجام می شود، آیا باتوجه به تعریف جدید مهندسی مالی، در آن شیوه ای کشف شده است تا مسایل و ریسکهای مالی بنگاههای اقتصادی را کنترل نماید یا محصولی یا ابزار جدیدی مالی پدید آمده است تا باعث جذب منابع مالی بیشتر شود؟ پس ملاحظـــه می شود تقریباً تفاوت چندانی میان یک مهندس شیمی یا یک مهندس فیزیک با یک مهندسی مالی وجود ندارد. این سه پیوسته در تلاشند تا ماده ای جدید، ماشینی نو و راه و شیوه ای تازه خلق کنند و دراختیار مجریان کار قرار دهند.
سخنران، حوزه های مهندسی مالی را در سه حوزه فعالیت خلاصه کرد و چنین ادامه داد، حـــوزه های مهندسی مالی را می توان در حوزه های اوراق بهادار (طراحی ابزار جدید برای تولید محصول جدید) برای شرکتهای بیمه، بانکها و شرکتهای سرمایه گذاری، حوزه مهندسی نقدینگی برای فعالیت بانکها و شرکتهای بیمه و حوزه مهندسی ترازنامه برای بانکهــا تقسیم نمود. باتوجه به اینکه میزان شوک پذیری و شکنندگی در این سه حوزه بسیار زیاد است، تمام اهداف این سه حوزه بهینه سازی ترازنامه ها می باشد تا ریسک های موجود شناسایی، محاسبه و مدیریت شوند.
دکتر شایان افزود، علم جدیدی با نام فیزیک مالی (phisics of finance) بوجود آمده است که فیزیکدانان علم خود را با حوزه مالی ادغام می کنند تا بتوانند مدلهای فیزیک را در مسایل مالی، مورد امتحان قرار دهند. مجریان این شیوه جدید معتقدند که مسایل مالی نظیر روند و رفتار مالیاتی از آنجا که در حالات مختلف گوناگون است، باید توسط مدلهای خاصی کنترل شوند. یکی از مدلهایی که در این رابطه ابداع شده است مدل دینامیک رفتاری مالیات است. در این چارچوب می توان با شیوه هایی خاص، میزان تغییرات نرخ ارز و یا چگونگی روند مثبت و منفی قیمت محصولات را پیش بینی و محاسبه کرد.
در بخش دیگری از سخنان آقای دکتر شایان ابتدا اجزای یک سیستم مالی موردمطالعه قرار گرفت، سپس چالشهای پیش روی مدیران مالی مطرح شد. وی گفت، اجزای یک سیستم مالی ابتدا شامل نهادهای مالی که همان بازیگران مالی هستند، می شود. موسسات بیمه، موسسات سرمایه گذاری، اعتباری، تامین سرمایه، خدماتی، مشاوره طراحی و موسسات لیزینگ نیز جزو این بازیگران می باشند. دوم، بازارهای مالی می باشند نظیر محیط های بازی که شامل بازارهای رسمی (بورس)، غیررسمی (فرابورس)، بازارهای پولی (سررسید کوتاه مدت) و بازارهای سرمایه (سررسید میان مدت و بلندمدت) مــی شوند. سومین جزء از سیستم های مالی، ابزارهای مالی هستند که شامل ابزار سرمایه ای مانند سهام و ابزارهای مالی بدهی می شود مانند اوراق قرضه و انواع وامها. چهارم، قوانین و مقررات مالی، شامل قوانین مربوط به نظام عملیات نهادهای مالی و بازارهــــای مالی است. پنجمین بخش از سیستم های مالی، موضوع نظارت بر اجرای قوانین و مقررات است. مثل نظارت بر عملیات بانکها، بیمه، شرکتها، صندوق هـــــای سرمایه گذاری و موسسات خدمات مالی.
مدیران مالی و چالشهای آینده
دکتر شایان در پایان سخنان خود چالشهای فراروی مدیران مالی را چنین مطرح کرد. حرکت سیستم های مالی در دنیا به سمت ساختاری یکپارچه می باشد. در آینده نزدیک بورسها نیز یکپارچه و جهانی خواهند شد. پس باتوجه به تغییرات سریع مسایل مالی درجهان طی سالهای آتی لازم است راهکارهایی نو ارائه شود مثلاً:
- باید نهادهای نظارتی و هماهنگ کننده ایجاد شود.
- در تکنولوژی های اطلاعاتی تغییرات گسترده ای بوجود آید.
- در روشهای اطلاع رسانی و گزارشهای مالی یکسان سازی رخ دهد.
- در ابزارهای مالی و تخصصی مهندسی مالی، تنوع و طراحی جدید ایجاد شود.
ایجاد قدرت رقابتی
در بخش دیگری از این همایش آقای دکتر صدرالدین نجاتی، استاد دانشگاه لینکن شایر انگلستان، به نقش نیروهای انسانی به عنوان عوامل ایجاد رقابت و قدرت رقابتی سازمانها اشاره کرد. وگفت، امروز در کنار مهندسی مالی، مهندسی نیروی انسانی به عنوان عامل مهم در انجام کارها و مهمتر، ایجاد فکر و اندیشه مطرح می شود. تا آنجا که دنیا به سمت مهندسی فکر در حرکت است. در بحث مربوط به رقابت نیز می توان گفت که نخستین فرایند یک شرکت رقابتی براساس وجود نیروهای رقابتی آن شرکت یا سازمان شکل می گیرد.
به عبارتی می توان ایجاد رقابت داخلی هر سازمان را براساس دو محور مطالعه کرد؛ نخست نیروهای انسانی متفکر و بعد نیروهای مالی متخصص که هیچ منبع رقابتی غیر از این دو را نمی توان در سازمانها یافت. پس اگر بسیاری از سازمانها قدرت رقابت را از دست می دهند به علت بی توجهی به دو عامل گفته شده است.
دکتر نجاتی افزود، در نگاه به آینده مسایلی چون حدس احتیاجات مالی و انسانی مطرح است. یعنی یک سازمان رقابتی باید به خوبی بتواند به کمک نیروهای متفکر خود (تمامی کارکنان سازمان) بهره لازم را برای تعیین نیازهای سازمان ببرد تا بتواند سازمان را ازنظر تولیدی و هزینه های مربوط کیفی سازد.
یکی از شیوه های مهم در این امر، رشد فرهنگ مالی در سازمان می باشد. فرهنگ مالی خوب باعث ایجاد نظم بیشتر درکارهای مالی و رشد عقیده های خوب در سازمان می شود. زمانی که سازمانی به نیروهای خود و مشتریان بهای لازم را بدهد به خوبی دانسته است که از آنها چه می خواهد. پس به راحتی به آنها تفویض اختیار می کند و حتی مشتریان خود را در بخشی از تصمیم گیریهای خود در امر تولید دخالت می دهد. چنین سازمانی با رفع نیازهای مالی تمامی پـــرسنل خود به شفاف سازی هزینه های سازمانی می پردازد و به راحتی قادر است هزینه های خود را ارزیابی نماید.
سخنران در ادامه گفت، برای تدوین استراتژی های مالی درجهت ایجاد قدرت رقابتی در سازمان خود، باید روش حمایت مالی را در سازمان گسترش دهید. در روش حمایت مالی، کارهایی که ازنظر مالی انجامشان درست است مشخص و منـــابع مربوط به آنها حدس زده می شود و فصل به فصل بودجه موردنیاز آن پیش از آنکه مجریان آنها تقاضای بودجه کنند، دراختیارشان قرار می گیرد.
گاهی این حمایت مالی فقط برای اجرای یک پروژه است و به مجریانی که پروژه های خود را به خوبی پیش می برند، بودجه عالی پرداخت می شود. در اروپا به شرکتهایی که طی سال، پروژه های عالی را اجرا و نتایج مالی ارزنده ای حاصل می کنند، بودجه های چندین برابر پرداخت می شود و این در ایران برعکس است یعنی به شــرکتهایی که بودجه خود را پس انداز کرده باشند سال بعد بودجه کمتری اختصاص می یابد. چنین شرکتهایی یکباره از موقعیت مالی خوب، تنزل می کنند و در اجرای استراتژی های خود ضعیف شده و پس از مدتی از آینده باز می مانند.
وی افزود، شرکتهایی که دارای استراتژی های خوب هستنــــد و ازنظر مالی به توفیق می رسند، بهبود می یابند و توان رقابت در بازارهای مالی را پیدا خواهندکـــرد. چنین شرکتهایی به کاهش هزینــه های خود دست می زنند.
در نقطه مقابل این شرکتها شرکتهایی هستند که با وجود ایجاد روشهای مالی خوب با هدف کاهش هزینه یا افزایش کیفیت خود، باز ناموفق هستند. بررسی ها نشان داده است که چنین شرکتهایی اگرچه بخشی از راه را درست رفته اند اما به واحدهای خود راهکارهای لازم را برای رفع مشکلاتشان، آموزش نمی دهند و وقتی چنین واحدهایی در ســازمان به بیراهه می روند، او را تنبیه می کنند اما سعی نمی شود تا فرهنگ مالی آنها رشد کند.
علت ناموفق بودن بسیاری از سازمانهای مالی در این است که مفاهیم و اهداف سازمانی و نیز مسایل مالی را برای نیروهای انسانی خود مطرح و شفاف نمی سازند و نیروهای خود را درجهت آمـــــوزش فرهنگ مالی هدایت نمی کنند. گذشته از آموزش مسایل فرهنگی و مالی، داشتن روشهای مناسب در ساختار سازمانی که باید بسیار واضح و ثابت باشند، بسیار ضروری است.
به طورکلـی وجود منابع انسانی پرانگیزه و آموزش دیده، داشتن تکنولوژی مناسب و منابع مالی خوب، استفاده از it برای تولید، کنترل ضایعات و رشــد فرهنگ موثر برای کاهش هزینه ها و تولید با کیفیت، از ضروریات یک سازمان موفق برای رقابت با رقبــا محسوب می شود. نکته مهم دیگر در این باره مشتریان هستند. چنانچــــه بتوان به آنها نشان داد که چگونه می توانید هزینه های آنها را کاهش دهید، به سمت شما جذب خواهند شد اگرچه هزینه خدمات پس از فروش را از آنها بگیرید. به نظر من می توانید برای ایجاد ارتباط بیشتر با مشتریان خود، نوعی فرهنگ کیفیت با آنها ایجاد و اساساً کیفیت را برای آنها تعریف نمایید.
آقای دکتر هوشنگ کاظمی، استاد دانشگاه در بخش دیگری از این همایش سخنانی ایراد کرد. وی به نقش اینترنت در ایجاد ارتباطات بیشتر میان شرکتها اشاره کرد و گفت: امروز روشهای برنامه ریزی و دسترسی به اطلاعات دگرگون شده است. برنامه (internet explorer)ie به جز کاربردهای غیرمالی و دریافت اطلاعات مربوط، در زمینه برنامه ریزی و تنظیم مسایل مربوط به امور مالی نظیر قراردادها از طریق اینترنت کاربردی وسیع دارد.
این اقدامات نه تنها بسیار کم هزینه می باشد، بلکه برنامه های مالی ازطریق اینترنت یا اینترانت در هرزمان و مکان قابل اجرا می باشد. فقط کافی است یک جامعه ی خواهان رشد و توسعه، به فرهنگ سازی لازم درجهت استفاده از تکنولوژی های ارتبــاطی بپردازد. این فرهنگ سازی در سیستم های مالی سازمانها نیز ضرورت دارد. چرا که بسیاری از روشهای مالی برای استفـاده ازکامپیوترهای جدید طراحی شده اند. بنابراین ضروری است که ما نیز برای توفیق بیشتر در پیاده سازی سیستم های مالی خود، ابتدا به بازنگری روشهای مالی خود بپردازیم و تغییرات اساسی را در برنامه های سیستم گردشی خود در زمینه ی مسایل مالی ایجاد نماییم. شاید بهتر باشد از قابلیتهای گسترده دات نت در برنامه های مالی خود بهره بیشتر بگیریم و آن را در سیستم های مالی خود تعبیه نماییم.
چالشهای فراروی مدیران مالی در قرن جدید، انتظارات مدیران مالی و غیرمالی از سیستم های اطلاعات حسابداری و نیز بررسی پیش نیازها و آگاهی های اولیه به فرهنگ سازی برای درک مهندسی مالی، محورهای مهم برپایی سمینار تخصصی بوده که از سوی شرکت آرک در محل همایشهای وزارت کار و امور اجتماعی برگزار شد.
در همایش مهندسی مالی، که با حضور مدیران عامل، اعضای هیأت مدیره، معاونان و رؤسای مالی شرکتها و سازمانها همراه بود، چگونگی رشد قدرت رقابتی شرکتهای موفق به کمک استفاده از منابع استراتژیک مالی موردمطالعه قرار گرفت.
سخنران نخست این همایش آقای دکتر شاهین شایان آرانی، محقق و عضو انجمن مهندسان مالی بود. وی با اشاره به تاریخچه شکل گیری و رشد علم مهندسی مالی درجهان سخنان خود را این گونه آغاز کرد؛
علم مهندسی مالی به طور عملی از سال 1980 میلادی شروع به کارکرد و نظریه های مهم درباره آن از سال 1985 مطرح شد. ازجمله دلایل مهم رشد این علم، نیازهای جوامع گوناگون بود. طی دهه 1980 به علت آزادسازی مالی در کشور آمریکا، تمامی نظامهای مالی با شوک بزرگی روبرو شدند. پس سازمانها درپی مدیران مالی لایقی بودند تا بتوانند به چنین شوکهایی پاسخهای مناسب بدهند بویژه آنکه مدلهای کلاسیک دیگر پاسخگوی مسایل و مشکلات مالی آن زمان نبود. به همین دلیل برخی از مدیران مالی که با علم فیزیک نیز آشنا بودنـــد جذب بنگاههای اقتصادی شدند و شیوه های اجرایی خود را به کار می بستند. سالها بعد گروهی با نام مهندسان موشک شکل گرفت که خدمات وسیعی را در امر مسایل مالی، برای سازمانها ارائه می کردند.
این خدمات شامل خرید بانک و خرید سهام برای مشتریان می شد. این میان تحلیل گران و کارگزاران مالی نیز فعالیت می کردند. با گذشت یک دهه، در سال 1990 کم کم واژه جدیدی با نام مهندسی مالی ابداع شد و به مرور موج وسیعی یافت. طی سالهای 1990 تا 1994 دانشگاهها نیز رشته مهندسی مالی را پذیرفته و شروع به تدریس آن کردند.
دکتر شایان در ادامه سخنان خود افزود، پرسشی که مطرح می شود این است که نقش یک مدیرمالی در یک سازمان چیست؟ آیا او فقط باید به عنوان یک حسابدار به مدیریت مالی بپردازد یا در سمت یک مهندس یا مدیرمالی مسایل مالی را تحلیل نماید تـا ریسک های گوناگون را شناسایی و موارد غیرمترقبه را مدیریت و کنترل کند. آیا چنین روندی در ساختار مالی کشورمان جاری است؟ چقدر مساله مدیریت ریسک در مسایل مالی ما اجرا می شود. امروزتعریف جدیدی از مهندسی مالی شده است، و آن عبارت است از هرگونـه طراحی جدید و نوآوری در سیستــم های مالی. وقتی در علومی چون فیزیک و شیمی هر روز کشف و اختراعی نو انجام می شود، آیا باتوجه به تعریف جدید مهندسی مالی، در آن شیوه ای کشف شده است تا مسایل و ریسکهای مالی بنگاههای اقتصادی را کنترل نماید یا محصولی یا ابزار جدیدی مالی پدید آمده است تا باعث جذب منابع مالی بیشتر شود؟ پس ملاحظـــه می شود تقریباً تفاوت چندانی میان یک مهندس شیمی یا یک مهندس فیزیک با یک مهندسی مالی وجود ندارد. این سه پیوسته در تلاشند تا ماده ای جدید، ماشینی نو و راه و شیوه ای تازه خلق کنند و دراختیار مجریان کار قرار دهند.
سخنران، حوزه های مهندسی مالی را در سه حوزه فعالیت خلاصه کرد و چنین ادامه داد، حـــوزه های مهندسی مالی را می توان در حوزه های اوراق بهادار (طراحی ابزار جدید برای تولید محصول جدید) برای شرکتهای بیمه، بانکها و شرکتهای سرمایه گذاری، حوزه مهندسی نقدینگی برای فعالیت بانکها و شرکتهای بیمه و حوزه مهندسی ترازنامه برای بانکهــا تقسیم نمود. باتوجه به اینکه میزان شوک پذیری و شکنندگی در این سه حوزه بسیار زیاد است، تمام اهداف این سه حوزه بهینه سازی ترازنامه ها می باشد تا ریسک های موجود شناسایی، محاسبه و مدیریت شوند.
دکتر شایان افزود، علم جدیدی با نام فیزیک مالی (phisics of finance) بوجود آمده است که فیزیکدانان علم خود را با حوزه مالی ادغام می کنند تا بتوانند مدلهای فیزیک را در مسایل مالی، مورد امتحان قرار دهند. مجریان این شیوه جدید معتقدند که مسایل مالی نظیر روند و رفتار مالیاتی از آنجا که در حالات مختلف گوناگون است، باید توسط مدلهای خاصی کنترل شوند. یکی از مدلهایی که در این رابطه ابداع شده است مدل دینامیک رفتاری مالیات است. در این چارچوب می توان با شیوه هایی خاص، میزان تغییرات نرخ ارز و یا چگونگی روند مثبت و منفی قیمت محصولات را پیش بینی و محاسبه کرد.
در بخش دیگری از سخنان آقای دکتر شایان ابتدا اجزای یک سیستم مالی موردمطالعه قرار گرفت، سپس چالشهای پیش روی مدیران مالی مطرح شد. وی گفت، اجزای یک سیستم مالی ابتدا شامل نهادهای مالی که همان بازیگران مالی هستند، می شود. موسسات بیمه، موسسات سرمایه گذاری، اعتباری، تامین سرمایه، خدماتی، مشاوره طراحی و موسسات لیزینگ نیز جزو این بازیگران می باشند. دوم، بازارهای مالی می باشند نظیر محیط های بازی که شامل بازارهای رسمی (بورس)، غیررسمی (فرابورس)، بازارهای پولی (سررسید کوتاه مدت) و بازارهای سرمایه (سررسید میان مدت و بلندمدت) مــی شوند. سومین جزء از سیستم های مالی، ابزارهای مالی هستند که شامل ابزار سرمایه ای مانند سهام و ابزارهای مالی بدهی می شود مانند اوراق قرضه و انواع وامها. چهارم، قوانین و مقررات مالی، شامل قوانین مربوط به نظام عملیات نهادهای مالی و بازارهــــای مالی است. پنجمین بخش از سیستم های مالی، موضوع نظارت بر اجرای قوانین و مقررات است. مثل نظارت بر عملیات بانکها، بیمه، شرکتها، صندوق هـــــای سرمایه گذاری و موسسات خدمات مالی.
مدیران مالی و چالشهای آینده
دکتر شایان در پایان سخنان خود چالشهای فراروی مدیران مالی را چنین مطرح کرد. حرکت سیستم های مالی در دنیا به سمت ساختاری یکپارچه می باشد. در آینده نزدیک بورسها نیز یکپارچه و جهانی خواهند شد. پس باتوجه به تغییرات سریع مسایل مالی درجهان طی سالهای آتی لازم است راهکارهایی نو ارائه شود مثلاً:
- باید نهادهای نظارتی و هماهنگ کننده ایجاد شود.
- در تکنولوژی های اطلاعاتی تغییرات گسترده ای بوجود آید.
- در روشهای اطلاع رسانی و گزارشهای مالی یکسان سازی رخ دهد.
- در ابزارهای مالی و تخصصی مهندسی مالی، تنوع و طراحی جدید ایجاد شود.
ایجاد قدرت رقابتی
در بخش دیگری از این همایش آقای دکتر صدرالدین نجاتی، استاد دانشگاه لینکن شایر انگلستان، به نقش نیروهای انسانی به عنوان عوامل ایجاد رقابت و قدرت رقابتی سازمانها اشاره کرد. وگفت، امروز در کنار مهندسی مالی، مهندسی نیروی انسانی به عنوان عامل مهم در انجام کارها و مهمتر، ایجاد فکر و اندیشه مطرح می شود. تا آنجا که دنیا به سمت مهندسی فکر در حرکت است. در بحث مربوط به رقابت نیز می توان گفت که نخستین فرایند یک شرکت رقابتی براساس وجود نیروهای رقابتی آن شرکت یا سازمان شکل می گیرد.
به عبارتی می توان ایجاد رقابت داخلی هر سازمان را براساس دو محور مطالعه کرد؛ نخست نیروهای انسانی متفکر و بعد نیروهای مالی متخصص که هیچ منبع رقابتی غیر از این دو را نمی توان در سازمانها یافت. پس اگر بسیاری از سازمانها قدرت رقابت را از دست می دهند به علت بی توجهی به دو عامل گفته شده است.
دکتر نجاتی افزود، در نگاه به آینده مسایلی چون حدس احتیاجات مالی و انسانی مطرح است. یعنی یک سازمان رقابتی باید به خوبی بتواند به کمک نیروهای متفکر خود (تمامی کارکنان سازمان) بهره لازم را برای تعیین نیازهای سازمان ببرد تا بتواند سازمان را ازنظر تولیدی و هزینه های مربوط کیفی سازد.
یکی از شیوه های مهم در این امر، رشد فرهنگ مالی در سازمان می باشد. فرهنگ مالی خوب باعث ایجاد نظم بیشتر درکارهای مالی و رشد عقیده های خوب در سازمان می شود. زمانی که سازمانی به نیروهای خود و مشتریان بهای لازم را بدهد به خوبی دانسته است که از آنها چه می خواهد. پس به راحتی به آنها تفویض اختیار می کند و حتی مشتریان خود را در بخشی از تصمیم گیریهای خود در امر تولید دخالت می دهد. چنین سازمانی با رفع نیازهای مالی تمامی پـــرسنل خود به شفاف سازی هزینه های سازمانی می پردازد و به راحتی قادر است هزینه های خود را ارزیابی نماید.
سخنران در ادامه گفت، برای تدوین استراتژی های مالی درجهت ایجاد قدرت رقابتی در سازمان خود، باید روش حمایت مالی را در سازمان گسترش دهید. در روش حمایت مالی، کارهایی که ازنظر مالی انجامشان درست است مشخص و منـــابع مربوط به آنها حدس زده می شود و فصل به فصل بودجه موردنیاز آن پیش از آنکه مجریان آنها تقاضای بودجه کنند، دراختیارشان قرار می گیرد.
گاهی این حمایت مالی فقط برای اجرای یک پروژه است و به مجریانی که پروژه های خود را به خوبی پیش می برند، بودجه عالی پرداخت می شود. در اروپا به شرکتهایی که طی سال، پروژه های عالی را اجرا و نتایج مالی ارزنده ای حاصل می کنند، بودجه های چندین برابر پرداخت می شود و این در ایران برعکس است یعنی به شــرکتهایی که بودجه خود را پس انداز کرده باشند سال بعد بودجه کمتری اختصاص می یابد. چنین شرکتهایی یکباره از موقعیت مالی خوب، تنزل می کنند و در اجرای استراتژی های خود ضعیف شده و پس از مدتی از آینده باز می مانند.
وی افزود، شرکتهایی که دارای استراتژی های خوب هستنــــد و ازنظر مالی به توفیق می رسند، بهبود می یابند و توان رقابت در بازارهای مالی را پیدا خواهندکـــرد. چنین شرکتهایی به کاهش هزینــه های خود دست می زنند.
در نقطه مقابل این شرکتها شرکتهایی هستند که با وجود ایجاد روشهای مالی خوب با هدف کاهش هزینه یا افزایش کیفیت خود، باز ناموفق هستند. بررسی ها نشان داده است که چنین شرکتهایی اگرچه بخشی از راه را درست رفته اند اما به واحدهای خود راهکارهای لازم را برای رفع مشکلاتشان، آموزش نمی دهند و وقتی چنین واحدهایی در ســازمان به بیراهه می روند، او را تنبیه می کنند اما سعی نمی شود تا فرهنگ مالی آنها رشد کند.
علت ناموفق بودن بسیاری از سازمانهای مالی در این است که مفاهیم و اهداف سازمانی و نیز مسایل مالی را برای نیروهای انسانی خود مطرح و شفاف نمی سازند و نیروهای خود را درجهت آمـــــوزش فرهنگ مالی هدایت نمی کنند. گذشته از آموزش مسایل فرهنگی و مالی، داشتن روشهای مناسب در ساختار سازمانی که باید بسیار واضح و ثابت باشند، بسیار ضروری است.
به طورکلـی وجود منابع انسانی پرانگیزه و آموزش دیده، داشتن تکنولوژی مناسب و منابع مالی خوب، استفاده از it برای تولید، کنترل ضایعات و رشــد فرهنگ موثر برای کاهش هزینه ها و تولید با کیفیت، از ضروریات یک سازمان موفق برای رقابت با رقبــا محسوب می شود. نکته مهم دیگر در این باره مشتریان هستند. چنانچــــه بتوان به آنها نشان داد که چگونه می توانید هزینه های آنها را کاهش دهید، به سمت شما جذب خواهند شد اگرچه هزینه خدمات پس از فروش را از آنها بگیرید. به نظر من می توانید برای ایجاد ارتباط بیشتر با مشتریان خود، نوعی فرهنگ کیفیت با آنها ایجاد و اساساً کیفیت را برای آنها تعریف نمایید.
آقای دکتر هوشنگ کاظمی، استاد دانشگاه در بخش دیگری از این همایش سخنانی ایراد کرد. وی به نقش اینترنت در ایجاد ارتباطات بیشتر میان شرکتها اشاره کرد و گفت: امروز روشهای برنامه ریزی و دسترسی به اطلاعات دگرگون شده است. برنامه (internet explorer)ie به جز کاربردهای غیرمالی و دریافت اطلاعات مربوط، در زمینه برنامه ریزی و تنظیم مسایل مربوط به امور مالی نظیر قراردادها از طریق اینترنت کاربردی وسیع دارد.
این اقدامات نه تنها بسیار کم هزینه می باشد، بلکه برنامه های مالی ازطریق اینترنت یا اینترانت در هرزمان و مکان قابل اجرا می باشد. فقط کافی است یک جامعه ی خواهان رشد و توسعه، به فرهنگ سازی لازم درجهت استفاده از تکنولوژی های ارتبــاطی بپردازد. این فرهنگ سازی در سیستم های مالی سازمانها نیز ضرورت دارد. چرا که بسیاری از روشهای مالی برای استفـاده ازکامپیوترهای جدید طراحی شده اند. بنابراین ضروری است که ما نیز برای توفیق بیشتر در پیاده سازی سیستم های مالی خود، ابتدا به بازنگری روشهای مالی خود بپردازیم و تغییرات اساسی را در برنامه های سیستم گردشی خود در زمینه ی مسایل مالی ایجاد نماییم. شاید بهتر باشد از قابلیتهای گسترده دات نت در برنامه های مالی خود بهره بیشتر بگیریم و آن را در سیستم های مالی خود تعبیه نماییم.