PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اپيکور



آبجی
23rd February 2010, 03:59 PM
اپيکور در سال 341 پ م يعني 7 سال بعد از مرگ افلاطون در جزيره ساموس (واقع در درياي اژه) مستعمره آتنيها به دنيا آمد. زماني که که 19 سال داشت ارسطو نيز درگذشت. او فلسفه را نزد شاگردان افلاطون و دموکريتوس آموخت. او قبل از عزيمت به آتن مدرسه ها فلسفي اش را در مايتلين و لمپاسوس تاسيس کرد.سپس در آتن باغ خود را که ترکيبي از يک انجمن فلسفي و يک مدرسه بود را ايجاد کرد.
اپيکور به شدت متافيزيک ماترياليستي و تجربه گرايي و معرفت شناسي و اخلاقيات هدونيستي (فلسفه لذت گرايي) را گسترش داد. در زمينه متافيزيک مي توان او دنباله رو دموکريتوس يعني معتقد به اتم و کاملا ماده گرا دانست.
اپيکور در سال 271 پيش ميلاد از در اثر سنگ کليه درگذشت. بعد از مرگ وي جنبش اپيکوريان ادامه پيدا کردبه شکلي از مرزهاي يونان نيز فراتر رفت.قدرت گرفتن مسيحيت در اروپا موجب افول تفکرات اپيکوري شد. اما اين تفکرات در رنسانس همراه با ضديت با اسکولاستيک بار ديگر اين تفکرات زنده شدند. با وجود اينکه اپيکور نوسنده پرکاري بود ولي متاسفانه هيچ يک از آثار خود او به جا نمانده است. که دليل اصلي آن هم اتوريته مسيحيت براي حذف آثار ملحدانه است.
متافيزيک اپيکور:
همانطور که در قبل گفته شد اپيکور در متافيزيک دنباله رو دموکريتوس است. بنا بر اعتقاد او اجزاي پايه اي جهان اتمها يعني ذرات ريز و تجزيه ناپذيري هستند که در فضاي خلا بين خود در حال حرکت هستند. اشيا مجموعه از اتمها هستند که تمام خواص ماکروسکپي آنها و اتفاقاتي که براي آنها مي افتد به بياني اتمي قابل توجيه است.
فلسفه متافيزيک اپيکور که درواقع مقدمه اي براي اثبات وجود اتمها و خلا مي باشد از دو نقطه زير شروع مي شود :
1 ما اجسام در حال حرکت را مشاهده مي کنيم
2 چيزي از نيستي پا به هستي نمي گذارد.
اپيکور مورد اول را از تجربه اخذ مي کند .مورد دوم نيز اصلي معمولي و مورد قبول فلاسفه يونان باستان است. از نکته اول اپيکور بدين شکل استفاده مي کند که چون اجسام در حال حرکتي وجود دارند پس قاعدتا فضاي خالي نيز بايد موجود باشد که اجسام توانايي حرکت داشته باشند . اپيکور اين فضاي خالي را خلا مي نامد. استفاده اپيکور از مورد دوم هم به اين شرح است : اشيا و موادي که ما مي بينيم قابل تقسيم به اجزاي ريزتري هستند که خود اين اجزا و تکه ها هم به نوبه خود قابل تقسيم مي باشند. واين روند همچنان ادامه خواهد داشت. به اعتقاد اپيکور اين روند نمي تواند تا بي نهايت باشد زيرا در اين صورت تکه ها و اجزا به عدم ميل خواهند کرد که اين موضوع بر خلاف اصل عدم امکان پديداري وجود از عدم است. پس مي توان نتيجه گرفت که ذراتي غير قابل تجزيه سازنده مواد و اشيا هستند. او با همين اصل ازلي و ابدي بودن جهان را نيز نتيجه گيري مي کند.
بيشتر نظريه اتمي اپيکور از کارهاي دموکريتوس برگرفته شده است با اين حال او در گسترش و پيرايش اين نظريه بسيار کوشيده است به شکلي که موجب تفاوتهاي که در زير اشاره مي شود گشته است:
1 دموکريتوس معتقد بود حرکت هر اتم ناشي از حرکات قبلي و برخوردهاي قبلي آن با اتمهاي ديگر است .اپيکور براي رفع ايراد ارسطو در اين زمينه که پس منشا حرکت اوليه چيست؟ حرکتي ذات و اوليه براي اتمها قايل شد
2 اپيکور علاوه بر برخورد جبري اتمها با هم قايل به يکسري از حرکات وتغيير جهت تصادفي در حرکت اتمها بود که به اين وسيله آزادي و اختيار عمل انسانها را نيز توجيه مي کرد .(بر خلاف نگرش دموکريتوس که بيشتر جبرگرايانه است) چون اگر تمام حرکات اتمها جبري و متعين باشد حرکات اجسام و انسانها نيز کاملا جبري خواهد شد. اين مطلب در زمينه حرکات تصادفي نظريه کوانتوم و اصل عدم قطعيت هايزنبرگ را به انديشه خواننده امروزي متبادر مي سازد !
3 اپيکور برخلاف دموکريت خواص ماده را مستقيما متاثر از خواص اتمها نمي دانست . در عوض خواص ماده را در برآيند خواص عده اي از اتمها در ساختاري خاص جستجو مي کرد. مثلا مزه يک غذا در اثر مزه اتمهاي آن نيست بلکه اين مزه از برهمکنش اتمها اعضاي حسي ما با اتمها غذا حاصل مي شود.

يک جنبه مهم از فلسفه اپيکور ميل او به حذف توصيف پديده ها طبيعي براساس قدرت خدايان و ماورا طبيعت و جايگزين کردن آن با مکانيسم توصيفي خودش مي باشد. او آرزو داشت که ترس و اعتقاد مردم به خدايان را از بين برد و توضيحات مبتني بر نظريه اتمي اش را جايگزين خواست و اراده خدايان براي توضيح پديده هاي طبيعي نظير زلزله و رعد و برق و غيره سازد. اپيکور تنها جايگاهي که براي خدايان قايل است ذهن آدمي است. خداي او بکلي با تصورات و تعبييرات متداول فرق مي کند . خداي او ايده آل هاي ذهني اوست.
به نظر اپيکور مسئول ذهن و روان و فکر آدمي (mind) اندامي در بدن (brain) اوست وطبيعتا امري است کاملا مادي و قابل توجيه با نظريه اتمي که مسلما مرگ و نابودي هم دارد.
اپيکور در شناخت شناسي کاملا تجربه گرا و غيرشک گراست . او معتقد است که تمام اطلاعات و معلومات ما از طريق حواس به دست مي آيند و در صورت استفاده درست , داده هاي حسي قابل اعتماد مي باشند . به نظر او ذهن ما در عين حالي که فرآيندي مادي است اصول و پيش فرض هايي براي استدلال و استنتاج هم دارد که خود اينها نتايج تجارب تکرار شده انسان است.
اپيکور بر ضد شک گرايي اينچنين استدلال مي کند:
1 اگر شخصي کاملا شک گرا باشد هيچ تصميمي در زندگي نمي تواند بگيرد و اين چنين شخصي محکوم است به سکون و مرگ.
2 اگر از کسي که معتقد است هيچ چيز را نمي توان شناخت سوال کنيم که آيا او مي داند هيچ چيز را نمي توان شناخت؟ او با هر پاسخي دچار تناقض بزرگي در گفتارش خواهد شد. زيرا با پاسخ منفي روشن است که اعتقاد اوليه خود را نقض کرده و درصورتي که جواب او مثبت باشد به اين مطلب معترف شده است که جواب اين سوال را مي داند و شناخته است که باز هم ناقض گزاره هيچ چيز را نمي توان شناخت است.
3 اگر شخص شک گرا بگويد چيزي نمي تواند شناخته شود يا واقعيت را نمي توانيم تشخيص دهيم مي توانيم به او چنين اعتراض کنيم که که اطلاعاتش را در باره مفاهيمي نظير دانش و واقعيت و غيره چگونه کسب کرده است؟ اگر کاملا به حواس بي اعتماد باشيم قادر به کار بردن مفاهيمي که از طريق حواس به دست مي آيند نيز نخواهيم بود.

اخلاقيات اپيکوري :
مبناي اخلاقيات اپيکور در لذت است . او مي گويد تنها چيزي که داراي ارزش اصيل است لذت شخصي است . و بقيه چيزهاي ارزشمند ارزششان تنها بواسطه حفاظت و سيانت از لذت شخصي است . با اينحال ديد پيچيده او از لذت سبب جانبداري او ازنوعي زندگي آرام و زاهدانه همراه با تقوا به عنوان لذت مطمئن مي شود. اين نگرش اپيکور در باره لذت او را از فلاسفه سيرناييک نظير آريستيپوس جدا مي سازد.
بنا بر اعتقاد اپيکور تمام اعمال براي کسب لذت و دوري از درد است .ارزش و خوبي لذات و بدي دردها هم نيازي به دليل ندارد و بدون واسطه و با علم حضوري درک مي شود. در فلسفه اپيکور گرچه همه لذات خوب و همه دردها بد محسوب مي شوند اما اين به معناي انتخاب همه لذات و اجتناب از همه دردها نيست . چه بسا نتيجه دردي کوتاه مدت موجب خوشي و لذت بلند مدتي شود ويا لذت کوتاه مدت سبب درد بزرگ و بلند مدت.
براي اپيکور لذايذ و ارضاي اميال شخصي به هم گره خورده اند. به اعتقاد او دو نوع لذت وجود دارد: 1 لذتهاي جنبنده و متغيير 2 لذتهاي ايستا و پايدار براي مثال زماني که هنگامي که گرسنه باشيم از غذا خوردن لذت مي بريم اين لذت از نوع اول است که با عمل غذا خوردن ما همراه است اما هنگامي که احساس سيري و عدم نياز به غذا کرديم اين حس نيز به نوبه خود لذت بخش است . لذت اخير از نوع دوم است که اپيکور آن را به لذايذ نوع اول ترجيح مي دهد. او در تقسيم بندي دگر لذايذ ودردها را به دو نوع فيزيکي و رواني يا ذهني نيز تقسيم بندي مي کند . موضوع لذايذ فيزيکي فقط زمان حال است در صورتيکه موضوع لذايذ ودردهاي ذهني شامل گذشته وآينده نيز مي شود . مانند افسوس خوردن از اشتباهات گذشته و يا تشويش براي آينده . اپيکور معتقد است همين ترس از آينده و به خصوص ترس از خدايان و مرگ بزرگ ترين مانع لذت بردن از زندگي است به شکلي که دور کردن اينها از خود سبب آرامشي بسيار دلپذير خواهد گشت.
همانطور که در قبل گفته شد اپيکور لذات را در ارضاي اميال مي داند به همين جهت تلاش قابل ملاحظه اي در جهت روشن شدن موضوع اميال کرده است. زماني که لذت نتيجه ارضاي اميال و درد نتيجه نرسيدن به مطلوب باشد دو راه حل پيش روي ماست: 1 تلاش کنيم ميل را بر آورده سازيم يا 2 تلاش کنيم که اميال خود را حذف کنيم . اپيکور در بيشتر موارد راه حل دوم را توصيه مي نمايد .زيرا معمولا راحت تر حاصل مي شود و از پايداري بيشتري برخوردار است .
تقسيم بندي اميال نيز نزد اپيکور چنين است :
1 اميال طبيعي و ضروري : مانند ميل به غذا يا داشتن سرپناه اينگونه اميال به راحتي ارضا مي شوند و حذف آنها بسيار مشکل و در برخي موارد غير ممکن است. اينها براي ادامه حيات ضرروي اند طبيعي است که اپيکور راي به ارضاي اينها مي دهد .
2 اميال طبيعي و غير ضروري : مانند ميل به غذايي بسيار لذيذ و بسيار گرانقيمت .به نظر اپيکور اگر اين اميال بدون تلاش خاصي برآورده شوند ارضاي آنها مانعي ندارد در غير اين صورت بهتر است حذف شوند.
3 اميال پوچ : مانند ميل به قدرت و ثروت وشهرت و... ارضاي اين اميال فوق العاده مشکل است زيرا طبيعي نيستند و حدود طبيعي ندارند و فقط تحت تاثيرات زندگي اجتماعي پديدار شده اند. توصيه اپيکور حذف اين اميال است .

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد