PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بوريس و اساطير



آبجی
23rd February 2010, 03:49 PM
خدايان و آدميان '' مي نويسد:

'' الهه گان حاصلخيزي { منظور اديان دورهء کشاورزي است که ادياني، طبيعي و غريزي بوده اند.} نقش بسيار بزرگتري در ميان کنعانيان ايفا مي کردند تا در بين ديگر مردم دنياي کهن... شمايل و پيکر اين الهه گان کنعاني اکثرآ برهنه نمايانده مي شدند... ديگر خصيصهء برجستهء الهه گان کنعاني وحشيگري آنان بوده است... نمونه اي مطلوب در اين نوع شمايلها، الههء برهنه اي است که با پاهاي گشاده اسبي را مي تازاند و تازيانه اي را با دست راستش در هوا مي چرخاند. در قطعه اي از حماسهء بعل که به تازگي چاپ شده (1938) آناث، به صورتي باورنکردني خونخوار مي نمايد. او به دليلي که هنوز معلوم نيست انسان را، اعم از پير و جوان، از ساحل دريا تا محل دميدن خورشيد قتل عام مي کند و سبب مي شود تا سرها و دستها به هر سو پرواز کنند. سپس سرها را به پشتش و دستها را به کمربندش مي بندد و در خون کشتگان قدم مي زند که ابتدا تا زانوانش و بعد تا زير چانه اش مي رسد...''

هر چند علاقه در به تصوير کشيدن زيباييهاي بدن انسان تا حد نماياندن جذابيت هاي جنسي در بوريس Boris، اين نقاش جوان، به هيچ وجه منحصر نيست و خصوصآ بسياري از نقاشان غربي و اروپايي به آن مدتهاست که مشغولند، اما آنچه که در بوريس قابل توجه است نوع موضوعاتي است که انتخاب مي کند. او آگاهانه قهرمانان و خدايان اديان طبيعي يا آن طور که در طول قرون وسطي مي گفتند، پاگاني( مشرکانه) را تصوير مي کند. به نظر مي رسد عبور مردم اروپا از مسيحيت تنها جنبه ها يا علت هاي اجتماعي و سياسي نداشته است. بايد توجه کرد که پيش از مسيحيت مردم سراسر اروپا، پرستشگران ديونسيوس( خداي شور و سرمستي و شراب)، ديميتر( خداي زايندگي و کشاورزي)، ميترا، ايزيس و ديگر خدايان اديان طبيعي بودند. مسيحيت (اين آيين اصالتا شرقي که به غرب رفته بود)، اين اديان را به علت چندخدايي بودن و غريزه جويي شان( که به خوبي در آيين ها و عياشي هاي جنسي شان پيدا بود.) ادياني مشرکانه ( پاگاني ) ناميد و ممنوع اعلام کرد. اما پس از به حاشيه رفتن کليسا، نشانه هايي از گرايش و بازگشت دوبارهء غربيان به آن اديان مشاهده مي شود که شايد بتوان موضع گيريهاي شديد نيچه، فيلسوف آلماني، عليه مسيحيت و اخلاق زاهدانه و روح گرايانهء آن را، به همراه ايدهء '' ابرمرد '' و '' ارادهء معطوف به قدرت '' او، بعد فلسفي اين تمايل و سرآغازي آگاهانه بر اين بازگشت تلقي کرد. نيچه در سالهاي پاياني زندگي فلسفي خود، خود را تجسد دوبارهء ديونسيوس مي دانست و راز احياء شکوه اساطيري يونان باستان را در بازگشت غرب به طبيعت گرايي پيشين خود اعلام مي کرد.

بوريس، هنرمندي است که اين تمايل اکنون آگاهانهء غرب را، با انتخاب موضوعات خود منعکس مي کند: قهرمانان خوش پيکر که مورد پرستش بوده اند، خدايان نيرومند که روزگاري ستايش مي شدند و حتي الهه گان غير يوناني(غربي) همچون آناث که برجسته ترين ويژه گيشان جنگاوري، قدرت، قساوت و جذابيت جنسي بوده است.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد