PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کمال الملک



آبجی
23rd February 2010, 03:47 PM
مقبره کمال الملک در نيشابور
محمد غفاري، ملقب به کمال الملک، نقاش شهير ايراني در سال 1224 در کاشان به دنيا آمد و تعدادي از اعضاي خانواده اش اهل هنر و نقاشي بودند درچند ماهگي اورابه کلده دهي بسيار سرسبز وخوش آب و هوا در نزديکي کاشان بردند.طبع حساس ودل نازک محمد در روستاي سرسبز که شکوه کوهستانش چشم را خيره ميکرد پرورش مي يافت وقلب او مالامال از عشقي سرشار به طبيعت مي شد . از تنور تکه ذغالي بر مي داشت و روي ديوارها ،ورقهاي حساب و کتاب پدر ،زين اسب ها و گاهي دور از چشم پدر و مادرش بر روي ديوار سفيد شده با گچ اتاق نقاشي مي کرد .نقشهاي مختلفي مي زد و بيشتر درخت صنوبر را مي کشيد که روي تپه کنار نهر روييده بود .محمد با آن سن کم از ده بيرون مي رفت .کنار آن صنوبر مي نشست و ساعتها به آن خيره مي شد ،به رنگها و برگهاي مختلفي که پيدا مي کرد ،به پوسته ضخيم و قهوه اي آن و به تصوير مواج درخت که بر سطح زلال نهر مي افتاد ،بعد سر مي چرخاند و کوه را که مي ديد دلش از هيبتش مي لرزيد ، به هيجان مي آمد و چنان محو شکوه آن مي شد که صداي مادرش را نمي شنيد . محمد ...محمد جان ....کجايي؟ چرا جواب نمي دهي ؟ مادر مي دانست که پسرش مثل هميشه کنار درخت صنوبر محو تماشاي طبيعت است . « خداي نکرده اگر اتفاق بيفتد ...آن وقت من چه بکنم؟» و محمد هربار به جاي اينکه پاسخي به مادر بدهد ، از کشف تزه اي که کرده بود سخنمي گفت و خشم مادر به مباهاتي شيرين مبدل مي شد .يکبار عاب بزرگي را کشف کرده بود که بر فراز کوه پرواز مي کرد ، اوج مي گرفت و يکباره به شتاب و بي آنکه بال بزند بسوي زمين تن رها مي کرد و فرود مي آمد .محمد اگر در خانواده اي معمولي بدنيا آمده بود ، بي شک بخاطر نقاشي در دفتر حساب و کتاب پدرش تنبيه مي شد . اما پدر دست نوازش بر سر او کشيده و با دادن يک دسته کاغذ و مداد خوب او را تشويق مي کرد .در خانواده او هنر و بخصوص نقاشي از اهميت ممتازي برخوردار بود .

تابلوهاي او آنقدر جذاب بودند که بيننده اي را به تحسين وا مي داشت .پدر محمد هم در کشيدن منظره و نقاشي و چاپ سنگي استاد بود و بهمين علت استعداد محمد را به سرعت تشخيص داد و او را براي جدي گرفتن نقاشي ،تشويق و راهنمايي کرد . پدرش نقاشي هاي او را با دقت بررسي مي کرد و هرجا که لازم بود ، نکته اي را به او مي آموخت و راهنماييش مي کرد .آموزشهاي پدر متناسب با رشد محمد تنظيم مي شد . پدر وقتي مطمئن شد که نقاشي جزئي از وجود پسرش شده و تا پايان عمر نمي توانددل از آن بکند ، نکاتي را به او گوشزد مي کرد که تا پايان عمر آويزه گوش محمد شد :

« محمد جان اگر مي خواهي نقاش خوبي شوي ، بايد مداوم کار کني و تا مي تواني طرح بزني و نقاشي بکشي » عمويش صنيع الملک از نقاشان بنام عصر خود بود.

کمال الملک در نوجواني به تهران رفت و در سالهاي اقامتش در تهران به سفارش ناصر الدين شاه چندين تابلو کشيد. او چند سالي را در اروپا گذراند و نزد تعدادي از نقاشان اروپايي تحصيل کرد و در موزه هاي مختلف اروپا به مطالعه آثار نقاشان بزرگ اروپا پرداخت.

کمال الملک در بازگشت به ايران مدرسه "صنايع مستظرفه" را تاسيس کرد و مديريت آن را عهده دار شد.

او در سال 1307 به حسين آباد نيشابور رفت و دوازده سال آخر عمر خود را در اين روستا در انزوا گذراند و در سال 1319 خورشيدي، در سن 95 سالگي درگذشت.

مقبره کمال الملک در کنار آرامگاه شيخ فريد الدين عطار نيشابوري قرار دارد. از او آثار مشهوري مانند تالار آينه کاخ گلستان به جاي مانده است.



محمد غفاري (کمال الملک) ار هنرمندان بنام عصر قاجار است که ظهور او در عرصه نگارگري با ابداعات و نوآوري هاي او در سبک و روش، فصل تازه اي را در بخش هنرهاي تجسمي ايران گشود. وي با کشيدن تابلو تالار آيينه از سوي ناصر الدين شاه به کمال الملک ملقب شد.
آرامگاه کمال الملک در جوار آرامگاه عطار نيشابوري و در ميان باغي در حومه شهر نيشابور واقع است و در سمت غرب آرامگاه خيام و به فاصله دو کيلومتري از آن واقع است. طراح اين بناي يادبود هوشنگ سيحون است.
اين بنا در نقشه از دو مدول (پيمون) مربعي شکل تشکيل شده است و مستطيلي با تناسب 1 بر 2 را مي سازند. اضلاع مربع در نما با يک قوس نيم دايره خود نمايي مي کنند؛ حجم بنا از قوس هايي متقاطع که بر روي اقطار مربع زده شده اند پديد آمده که اين فوسهاي متقاطع، "تاق هاي چهاربخش" را که در معماري سنتي ايران بسيار ديده شده اند را تداعي مي کنند و احتمالا منبع الهام طراح نيز بوده است. طراح با بهره گيري خلاقانه از قوس و با پيچشي که در ايده کلي آن ايجاد کرده، به نتيجه اي ظاهرا متفاوت با هندسه اي پيچيده دست يافته است. اين طرح مبتکرانه به مدد سازه پوسته اي بتني اجرا شده است.
در بناي يادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زير ديده مي شود.
شش قوس نيم دايره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها 1 به 2/1 است، چهار قوس متقاطع که بر روي اقطار ديده مي شوند.... لازم به ذکر است که در پايين قوس هاي اصلي نما از روبرو دو قوس کوتاه تر نيز وجود دارند که در واقع تلاقي قوس هاي متقاطع هستند. شايد بتوان گفت حجم کلي بنا از پوسته اي سه بعدي در فضا حاصل آمده است که در يک حرکت نرم دو نوع قوس ياد شده را به هم پيوند مي دهند.

اين قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسي مخروطي شکلي را بوجود آورده اند که ابتکاري هندسي بوده، اوج خلاقيت معماري را در بهره گيري از عناصر معماري سنتي ايران در ترکيبي جديد و موزون نشان مي دهد. در اين بنا نيز همانند آرامگاه خيام هندسه نقشي شايان توجه دارد و پيوند عميق اين بنا را با نظام معماري ايراني برقرار کرده است.
تزيينات استفاده شده براي آرامگاه کمال الملک کاشي معرق است که نقوش آنها بسيار هنرمندانه بر روي سطوح منحني نما بکار گرفته شده اند و به سمت خط تقارن قوس ها اين نقوش کوچک و کوچکتر مي شوند. به گفته طراح، کاشي معرق، معماري کاشان يعني محل زادگاه کمال الملک را يادآور مي شود.
فرم کلي بنا و تزيينات و همچنين رنگ کاشي ها، هارموني بس عجيب با بناي مجاور يعني آرامگاه عطار دارد، بطوريکه شايد بازديد کننده در بدو ورود به باغ و در نگاه اول آندو را دو جزء از يک بنا درک کند!
سنگ مزار کمال الملک همچون ساير سنگ هاي مزاري که سيحون در آرامگاه ظهيرالدوله تهران طراحي کرده است، يکپارچه از سنگ گرانيت و با بافت خشن بوده، در قسمت بالاي سنگ که مرتفع و زاويه دار تراشيده شده است، نقش برجسته اي از کمال الملک توسط شاگرد ايشان مرحوم استاد ابوالحسن صديقي حجاري گرديده است.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد