PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شکل دگرگون شده زبان بيگانه در زبان فارسی



آبجی
22nd February 2010, 02:23 PM
سلام دوستان عزیز
یه مطلبی در ایمیلم دیدم که خیلی برای خودم جالب و تازگی داشت
خواستم شما دوستان گلمم ببینین
مطمئنم که براتون جالب خواهد بود





آيا مي‌دانستيد که اصل و نسب برخي از واژه‌ها و عبارات مصطلح



در زبان فارسي در واژ‌ه‌ها عبارتي از يک زبان بيگانه قرار دارد




و شکل دگرگون شدة آن وارد زبان عامة ما شده است؟








به نمونه‌هاي زير توجه کنيد:



زِ پرتي: واژة روسي Zeperti به معني زنداني است و استفاده از آن يادگار زمان قزاق‌هاي روسي در ايران است در آن دوران هرگاه سربازي به زندان مي‌افتاد ديگران مي‌گفتند يارو زپرتي شد و اين واژه کم کم اين معني را به خود گرفت که کار و بار کسي خراب شده و اوضاعش ديگر به هم ريخته است.




هشلهف: مردم براي بيان اين نظر که واگفت (تلفظ) برخي از واژه‌ها يا عبارات از يک زبان بيگانه تا چه اندازه مي‌تواند نازيبا و نچسب باشد، جملة انگليسي (I shall haveبه معني من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگويند ببينيد واگويي اين عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون ديگر اين واژة مسخره آميز را براي هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم ديگر نيز (چه فارسي و چه بيگانه) به کار مي‌برند.




فاستوني: پارچه اي است که نخستين بار در شهر باستون Boston در امريکا بافته شده است و بوستوني مي‌گفته‌اند.



اسکناس: از واژة روسي Assignatsia که خود از واژة فرانسوي Assignat به معني برگة داراي ضمانت گرفته شده است.



فکسني: از واژة روسي Fkussni به معني بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معني بيخود و مزخرف به کار برده شده است.




لگوري (دگوري هم مي‌گويند): يادگار سربازخانه‌هاي ايران در دوران تصدي سوئدي‌ها است که به زبان آلماني (Lagerhure) به فاحشة کم‌بها يا فاحشة نظامي مي‌گفتند.




چُسان فُسان: از واژة روسي Cossani Fossani به معني آرايش شده و شيک پوشيده گرفته شده است.



شِر و وِر: از واژة فرانسوي Charivari به معني همهمه، هياهو و سرو صدا گرفته شده است.


نخاله: يادگار سربازخانه‌هاي قزاق‌هاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و گستاخ مي‌گفتند Nakhal و مردم از آن براي اشاره به چيز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کرده‌اند.

آبجی
22nd February 2010, 02:23 PM
میدونید که امروزه ما سوگند را قسم معنی میکنیم ولی درزمانهای قدیم سگند بمعنای گوگرد بوده
در دادگاهها برای اینکه شخص متهم راست را بگوید سوگند در دهانش میریختند تا راستش را بگوید وحالا ما وقتی میخواهیم راست یک چیزی را ثابت کنیم میگوییم سوگند میخورم

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد