PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آزادي، بدون زمان



MR_Jentelman
22nd February 2010, 12:55 PM
مروري بر زندگي و آثار اسماعيل فصيح به مناسبت سالروز تولد او


http://img.tebyan.net/big/1388/12/25191879768349166232218264248155085.jpg
واژه هاي مقدس هم مثل آدم هايي که آنها را به کار مي برند، حرمت و شرفشان بالا و پايين مي رود. وقتي آنها را از زبان يا قلم يک نفر که دوستش داريد مي شنويد فرق مي کند.
کتاب زمستان 62 (اثر ماندگار اسماعيل فصيح).
در دومين روز از اسفندماه 1313 خورشيدي، در محله درخونگاه تهران، پسري به دنيا آمد که پدرش ارباب حسن، اسم او را اسماعيل گذاشت. اسماعيل در خانه اي شلوغ متولد شد; خانه اي که 9 فرزند ديگر ارباب حسن هم در آن زندگي مي کردند. مادر و خواهرها که اسماعيل را خيلي دوست داشتند، روي او نام ناصر گذاشتند و هنوز هم نزديکان، او را ناصر صدا مي زنند; نه اسماعيل فصيح.

ارباب حسن، زماني که اسماعيل دو ساله بود درگذشت و او از همان ابتدا يتيم بزرگ شد. تحصيلا ت ابتدايي خود رادر مدرسه عنصري به پايان رساند و در سال 1326 وارد دبيرستان رهنما در خيابان فرهنگ شد تا با ديپلم طبيعي تحصيلات خود را پايان دهد. آن روزها که دولت دکتر محمد مصدق دچار مشکلا ت مالي و فشارهاي اقتصادي بود و فروش خدمت سربازي رونق داشت، فصيح با پرداخت 100 تومان، معافي گرفت و در سال 1335، با اندک پولي که در اختيار داشت، ايران را ترک کرد تا جهان تازه اي را تجربه کند. ابتدا به استانبول رفت تا از آنجا به پاريس برود. اما مقصد او آمريکا بود; دانشگاه مانتانا. همان جايي که پيش از حرکت از ايران، از طريق سفارت آمريکا از آنجا پذيرش گرفته بود. ليسانس خود را در رشته شيمي از دانشگاه مانتانا مي گيرد و در سانفرانسيسکو با دختري نروژي به نام آنابل کمبل ازدواج مي کند. اما همسرش هنگام زايمان در بيمارستان، همراه با نوزادي که در شکم داشت فوت مي کند تا فصيح، مهمترين تراژدي زندگي خود را تجربه کند. فصيح که ليسانس ادبيات انگليسي خود را هم در مانتانا گرفته بود، پس از تراژدي مرگ همسر به ايران برمي گردد تا دوران تازه اي را آغاز کند. دوراني که اگر چه برايش مملو از حوادث تازه بود، اما زخم درگذشت همسر هنوز او را آزار مي داد.

فصيح پس از بازگشت به ايران، از طرف صادق چوبک (http://www.tebyan.net/Celebrated_Authors/2004/9/16/23038.html) نويسنده بنام آن روزها به شرکت ملي نفت معرفي مي شود و به استخدام اين شرکت درمي آيد. فعاليت در اهواز، خلوت تازه اي براي فصيح پديد ميآورد و فرصتي فراهم مي کند تا نخستين رمان خود را بنويسد. شراب خام در سال 1347 زير نظر نجف دريابندري، زماني منتشر مي شود که فصيح براي انجام يک ماموريت پژوهشي از سوي شرکت ملي نفت ايران به آمريکا رفته بود و در حال اخذ مدرک فوق ليسانس در رشته زبان و ادبيات انگليسي بود. شراب خام با موفقيت خوبي مواجه مي شود و فصيح پس از بازگشت به ايران و آغاز تدريس در دانشکده نفت آبادان، داستان نويسي را ادامه مي دهد. مجموعه داستان هاي کوتاه «خاک آشنا» در سال 1349، رمان «دل کور» در سال 1351، مجموعه چهار داستان کوتاه تولد/ عشق/ عقد/ مرگ در سال 1351و مجموعه داستان هاي کوتاه «ديدار در هند» در سال 1353منتشر شد. فصيح دو سال پس از آنکه از آمريکا به ايران بازگشت، با خانم «پريچهر عدالت» ازدواج مي کند که حاصل اين ازدواج دو فرزند است. سالومه اکنون در شيکاگو زندگي مي کند و «شهريار» که در کرج است.
فصيح نويسنده اي است که آثارش براساس واقعيت هاي موجود نوشته شده و رخدادهاي روز در آن جلوه بارزي دارد.

در سال 1358رمان «داستان جاويد» منتشر شد که مورد توجه بسياري قرار گرفت.
http://img.tebyan.net/big/1388/06/2482047182108233236715645189180247220185220.jpg
فصيح نويسنده اي است که آثارش براساس واقعيت هاي موجود نوشته شده و رخدادهاي روز در آن جلوه بارزي دارد. به همين دليل هم هست که به عنوان نمونه، در «شراب خام»، فضاي ايران اواخر دهه 1330به خوبي تصوير شده، «لاله بر افروخت» که پس از داستان جاويد منتشر شد به انقلاب اسلامي ايران پرداخته و «ثريا در اغما» و «زمستان 62» هم به جنگ تحميلي هشت ساله اختصاص يافته اند. پس از انتشار «لاله بر افروخت»، جنگ آغاز شد و با تعطيلي دانشکده نفت آبادان، فصيح در 47سالگي با سمت استاديار زبان انگليسي تخصصي چاره اي جز بازنشستگي نيافت. دراين دوران بود که ماندگارترين آثار فصيح تدوين و منتشر شد. ابتدا «ثريا در اغما» در سال 1362منتشر شد که در فضاي تلخ آن سال ها بسيار مورد توجه قرار گرفت و به عنوان يک منبع از دوره اي از تاريخ معاصر ايران مي توان آن را مورد استفاده قرار داد. «ثريا در اغما» تاکنون به زبان هاي مختلف از جمله انگليسي، عربي، آلماني و فرانسوي منتشر شده است.

در سال 1346فرصتي فراهم شد تا رمان «درد سياوش» که سال ها پيش از انقلاب نوشته شده بود منتشر شود. در همين سال شاهکار بزرگ فصيح، «زمستان 62» منتشر شد که به جرات مي توان آن را در زمره 10اثر برتر ادبيات معاصر ايران قرار داد. در سال 1369، رمان «شهباز و جغدان» که آن نيز همچون درد سياوش پيش از انقلاب نوشته شده بود و مجموعه داستان هاي «نمادهاي دشت مشوش» منتشر شدند. در سال 1372، اسماعيل فصيح اين بار با رمان عظيم «فرار فروهر» جامعه ادبي ايران را شگفت زده کرد. يک سال بعد «باده کهن» و «اسير زمان» هم منتشر شدند که هر يک از جنبه اي، کار تازه اي در بين آثار فصيح محسوب مي شوند. باده کهن فضايي متفاوت از ساير آثار فصيح دارد و اسير زمان هم از اين جهت که برخلاف ساير آثار فصيح، در مدت زماني طولاني - و نه صرفا در مقطعي کوتاه از زمان- به تصوير کشيده شده متفاوت از ساير آثار اوست.

در سال 1375رمان «پناه بر حافظ»، در سال 1376رمان هاي «کشته عشق» و «طشت خون» ودر سال 1377رمان «تراژدي کمدي پارس» و نيز «بازگشت به درخونگاه» منتشر شدند. سپس نوبت به «نامه اي به دنيا» رسيد. اگر در تمامي آثار فصيح رنگي از مرگ را در انتهاي داستان مي بينيم، در نامه اي به دنيا، فصيح، مرگ را به ابتداي داستان آورده است. پس از آن «گردابي چنين هايل» منتشر شد. در سال 83، «عشق و مرگ» که نزديک ترين روايت به زندگي شخصي فصيح است منتشر مي شود. پس از آن رمان «تلخکام» را مي نويسد اما اين رمان 9ماه در انتظار مجوز انتشار مي ماند تا اينکه فصيح به دليل بروز عارضه مغزي در بيمارستان بستري مي شود. بهار 1386اين اتفاق رخ مي دهد و وقتي فصيح مرخص مي شود، مجوز تلخکام را هم صادر مي کنند.

http://img.tebyan.net/big/1388/06/1408816524677616711117434191136953015932.jpg
اغلب داستان هاي فصيح داراي شخصيت اولي به نام جلال آريان است که برگرفته از زندگي واقعي فصيح است. همانگونه که اسماعيل فصيح، همسر نروژي خود را هنگام وضع حمل از دست داده و جلال آريان هم چنين خاطره اي را همواره با خود دارد. همانگونه که فصيح تحصيل کرده آمريکا و کارمند شرکت ملي نفت است، جلال آريان هم چنين وضعيتي دارد. اين انطباق در «شراب خام» آغاز مي شود، در «زمستان 62» شدت مي گيرد و در «عشق و مرگ» به اوج مي رسد. فصيح به جز نگارش داستان و رمان، در ترجمه نيز فعال است. ترجمه هاي «وضعيت آخر» نوشته دکتر تامس آهريس، «ماندن در وضعيت آخر» نوشته خانم دکتر امي بي هريس و دکتر تامس آهريس، «بازيها» نوشته دکتر اريک برن و «خودشناسي به روش يونگ» نوشته دکتر مايکل دانيلز، مهمترين ترجمه هاي فصيح محسوب مي شدند که به عنوان منابع درسي در رشته هاي روانشناسي، علوم تربيتي و جامعه شناسي در دانشگاه هاي ايران مورد توجه فراوان قرار دارند. از ديگر ترجمه هاي فصيح مي توان از «استادان داستان» شامل 30داستان کوتاه از نويسندگان مشهور جهان و «رستم نامه» نوشته پروفسور ويلموت باکستون که شامل داستان هايي از شاهنامه فردوسي (http://www.tebyan.net/Celebrated_Authors/2009/5/14/91727.html) است و کتاب «شکسپير» که شامل زندگينامه، مقدمه اي بر کل آثار شکسپير (http://www.tebyan.net/literature_art/literature_artpersonalities/2003/1/30/1474.html)و چکيده کليه 37نمايشنامه اوست، نام برد. فصيح از فعال ترين نويسندگان معاصر است. اگر سال 1347و انتشار رمان شراب خام را نقطه آغاز فعاليت هاي ادبي فصيح بدانيم، تاکنون که بيش از 40سال از آن تاريخ گذشته است 30کتاب شامل رمان، داستان هاي کوتاه و ترجمه از او منتشر شده است. کمتر نويسنده اي را مي شناسيم که تا اين حد فعال باشد والبته آثارش، هم مورد توجه عامه مردم و هم منتقدان قرار گيرد. از اين جهت اسماعيل فصيح، راهي تازه در ادبيات ايران گشود که از اين جهت تنها مي توان مرحوم احمد محمود را تا حدي به او نزديک دانست. فصيح اگر چه پرفروش ترين رمان هاي ادبيات معاصر ايران را نوشته اما پرفروش بودن اين رمان ها هرگز موجب نشده تا او در ورطه عامه پسند نويسي بيفتد. آثار فصيح از چنان نثر و داستاني برخوردار است که هم خواننده عام را راضي مي کندو هم بهانه را از منتقدان مي گيرد. اين موضوع در تمامي آثار فصيح صدق مي کند اما در سه کتاب از آثار او آشکارتر است: شراب خام، ثريا دراغما و زمستان 62.



منبع:تبيان

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد