PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی مفاهيم اوليه ( حسابداري صنعتي )



پديده
22nd February 2010, 09:51 AM
مديران كليه سازمانها، صرفنظر از از نوع فعاليتي كه انجام مي دهند، همگي در دستيابي به هدفهاي سازمان، نياز به اطلاعات دارند. نياز هاي اطلاعاتي مديريت در سازمانهاي گوناگون بسيار گسترده و شامل اطلاعاتي در زمينه هاي مختلف نظير، توليد و بازاريابي و مالي است. به طور كلي هرچه قدر سازمان بزرگتر باشد، نياز هاي اطلاعاتي مديريت آن گسترده خواهد بود. نياز هاي اطلاعاتي مديريت را سيستم اطلاعات مديريت MIS تامين مي كند.
حسابداري به طور اعم و حسابداري مديريت به طور اخص بخش عمده اي از سيستم اطلاعات مديريت را تشكيل مي دهد. عملكرد سيستم اطلاعات حسابداري مديريت اطلاعاتي را فراهم مي آورد تا مديران براي مقاصد برنامه ريزي و كنترل عمليات سازمان اطلاعات مفيدي در دسترس داشته باشند.
هر سيستم حسابداري از سه مرحله تشكيل شده است:
مرحله اول: ورودي ( رويداد ها و وقايع مالي )
مرحله دوم: پردازش ( ثبت، طبقه بندي، تلخيص)
مرحله سوم: خروجي ( اطلاعات و گزارشات مالي قابل استفاده مديران و ساير اشخاص ذينفع و ذيحق )
ورودي هر سيستم حسابداري، اطلاعات خامي است كه بار مالي داشته و از محيط تحت عنوان رويدادها و وقايع مالي جهت پردازش در سيستم اطلاعات حسابداري مورد استفاده قرار مي گيرد. در مرحله پردازش، رويدادها و وقايع مالي ثبت، طبقه بندي و تلخيص شده و در مرحله سوم محصول اين سيستم به عنوان خروجي به شكل اطلاعات و گزارشات مالي قابل استفاده و يا به شكل صورت هاي مالي مورد بهره برداري مديريت سازمان و ساير ساير استفاده كنندگان قرار مي گيرد.
هر سيستم حسابداري بايد به گونه اي طراحي شود كه بتواند اطلاعاتي را براي مقاصد مختلف به شرح زير فراهم كنند:
1ـ اطلاعات مورد نياز براي تصميم گيري، كنترل، و برنامه ريزي استفاده كننده اين نوع از اطلاعات مديريت سازمان مي باشد.
2ـ اطلاعات مورد نياز براي اشخاصي كه اصطلاحا به آنها استفاده كنندگان برون سازماني اطلاق مي شود و به عنوان اشخاص ذينفع، ذيعلاقه و و ذيحق معرفي مي شوند. مانند: سرمايه گذاران، بستانكاران، موسسات دولتي، تحليلگران مالي و ….اين اطلاعات تحت عنوان صورتهاي مالي كه اغلب در پايان سال مالي تهيه و تنظيم مي شود در اختيار آنها جهت استفاده قرار مي گيرد.
آن بخش از حسابداري كه به مقصود اول (بند 1) ارتباط پيدا مي كند حسابداري مديريت ناميده مي شود و آن بخش از حسابداري كه به مقصود دوم ارتباط پيدا مي كند اصطلاحا حسابداري مالي اطلاق مي شود.


تفاوتهاي اساسي بين حسابداري مديريت و حسابداري مالي





رديف
شرح
حسابداري مديريت
حسابداري مالي
1
استفاده كنندگان از اطلاعات
مديريت
اشخاص ذيحق و ذينفع مانند سرمايه گذاران و بستانكاران و …
2
اصول پذيرفته شده حسابداري
ندارد
دارد
3
ماهيت اطلاعات
برآوري ( مربوط به آينده )
تاريخي (مربوط به گذشته)
4
دوره ارائه گزارشات
بر حسب نياز
عموما پايان سال مالي (ساليانه )
5
نوع گزارشات
هر نوع اطلاعاتي كه مديريت خواستار آن باشد بعنوان گزارش ارائه مي گردد.
صورتهاي مالي صورت سودوزبان و صورت گردش وجوه نقد-ترازنامه

6
ميزان افشاء اطلاعات
تفضيلي و سري
خلاصه و عمومي



حسابداري صنعتي (file:///C:/Documents%20and%20Settings/iralamdr/Desktop/JAFARY/pages/ch3.htm)

ـ حسابداري صنعتي حوزه اي از حسابداري است كه به چگونگي محاسبه قيمت تمام شده محصول جهت اندازه گيري موجوديتها و تعيين سود دوره و كنترل هزينه ها و ساير موارد تاكيد دارد.
حسابداري صنعتي طي يك فرايند هزينه ها را شناسايي، اندازه گيري، طبقه بندي، تلخيص و جمع آوري نموده كه اصطلاحا به اين فرايند هزينه يابي اطلاق مي شود.
ـ همچنين حسابداري صنعتي سيستمي است كه اطلاعات بوجود آمده تواماُ در سيستم حسابداري مالي و حسابداري مديريت مورد استفاده قرار مي گيرد، در حسابداري مالي هنگام تهيه صورتهاي مالي اطلاعات حسابداري صنعتي تحت عنوان موجودي كالاي پايان دوره مورد استفاده قرار مي گيرد، همچنين در سيستم حسابداري مديريت اين اطلاعات در برنامه ريزي، كنترل و تصميم گيريها مورد بهره برداري قرار مي گيرد.
ـاز آنجايي كه بخشي از فرايند سيستم حسابداري صنعتي بشناسايي هزينه ها مي انجامد لذا در اين بخش ابتدا تعريفي از هزينه ارائه سيستمي به طبقه بندي هزينه ها اشاره مي شود:
حسابداري مالي تعريف ذيل را از هزينه ارائه نموده است:
هزينه به معني خروج وجه نقد از يك واحد انتفاعي يا مصرف يا استهلاك دارايي هاي موجود و يا افزايش بدهيها يك واحد يا تركيبي از آنها كه در نتيجه اجراي فعاليتهاي اصلي يا جانبي واحد تجاري، واقع و به كاهش حقوق صاحبان سهام منجر مي شوداطلاق مي كردد.
در حسابداري صنعتي هزينه به عنوان منابع فدا شده براي رسيدن به يك هدف خاص.معرفي مي نمايد. همچنين حسابداري صنعتي علاوه بر هزينه هاي اضافي گذشته با هزينه هاي برآوري و آتي ( منابعي كه قرار است در آينده مصرف يا فدا شوند) نيز سر و كار دارند.

طبقه بندي هزينه ها (file:///C:/Documents%20and%20Settings/iralamdr/Desktop/JAFARY/pages/ch4.htm)



هزينه ها را مي توان به شكل هاي مختلف طبقه بندي كرد كه به برخي از اين طبقه بندي به شرح ذيل اشاره مي شود:
الف) طبقه بندي هزينه ها به تفكيك هزينه هاي مستقيم و غير مستقيم:
هزينه هاي مستقيم: به هزينه هايي اطلاق مي شود كه مي توان آنها را به يك موضوع مشخص ارتباط داد. مانند مواد اوليه مصرف شده در يك واحد محصول
هزينه هاي غير مستقيم: به هزينه هايي اطلاق مي شود كه نمي توان آنها را به يك موضوع مشخص ارتباط داد. مانند هزينه هاي برق مصرفي در توليد محصولات.
هزينه هاي غير مستقيم به علت اينكه قابليت تخصيص به يك موضوع مشخص را ندارند نمي توان آنها را مشخصا به يك موضوع ارتباط داد بلكه اين هزينه ها به طور عمومي و مشترك بين چندين موضوع هزينه مي باشد.
هزينه هاي غير مستقيم بر مبناي روشهاي مختلف تسهيم به موضوعات مختلف هزينه مانند محصولات تخصيص داده مي شوند.
بطور خلاصه مي توان بيان نمود كه هزينه هاي مستقيم هزينه هايي هستند كه به راحتي قابل رديابي و تخصيص به يك محصول مي باشند و مي توان سهم اين هزينه ها را به سهولت در هر واحد محصول اندازه گيري نمود. ولي هزينه هاي غير مستقيم هزينه هايي است كه به راحتي قابل رد يابي و تخصيص يك محصول نبوده بلكه اين هزينه ها بايد بين محصولات و يا عبارتي موضوعات مختلف هزينه تخصيص داده شوند فرايند تخصيص هزينه هاي غير مستقيم به محصولات را غير مستقيم و يا تخصيص هزينه اطلاق مي كنند. مانند هزينه برق، هزينه تعميرات و نگهداري ماشين آلات، هزينه تعمين ماشين آلات و …به محصولات توليد شده.
ب) طبقه بندي هزينه ها بر اساس عناصر تشكيل دهنده محصول:
هزينه هاي مواد مستقيم: هزينه هاي مواد مستقيم به موادي اطلاق مي گردد كه كه به سهولت قابل رد يابي و تخصيص به يك واحد محصول توليد شده مي باشد. اين مواد شكل ظاهري محصول را تشكيل داده و بدون مصرف اين مواد توليد محصول غير ممكن است، مانند هزينه چرم مصرفي در توليد كفش و يا پارچه مصرفي در توليد پوشاك
هزينه كار مستقيم: حقوق و دستمزد افرادي كه مستقيما در توليد محصول نقش داشته اند كه به سهولت قابل رد يابي و تخصيص به يك واحد محصولي است. مانند: هزينه حقوق و دستمزد كارگران توليد .
هرنوع هزينه مستقيم ديگري نيز اگر داراي خصوصيات و ويژگي هاي مواد مستقيم و كار مستقيم باشد را مي توان به آساني به يك واحد محصول تخصيص داد مانندلوازم بسته بندي مصرفي در بسته بندي هاي محصول
3.هزينه هاي سربار ساخت/ هزينه هاي غير مستقيم:
اين هزينه معمولا شامل هزينه هاي كارخانه به استناد هزينه هاي مواد مستقيم و كار مستقيم مي باشد به عبارتي هزينه هايي كه نمي توان آنها را به سهولت به يك واحد محصولي تخصيص داد و براي تخصيص اين هزينه ها به محصول بايد از فرايند و تخصيص و تسهيم استفاده نموده مانند هزينه هاي مواد غير مستقيم، كار غير مستقيم و ساير هزينه ها ساخت. هزينه هاي مواد غير مستقيم و كار غير مستقيم مفهومي مقابل هزينه مواد مستقيم و كار غير مستقيم را دارندبراي هزينه هاي غير مستقيم مي توان به عنوان مثال هزينه چسب و يا نخ مصرفي در توليد كفش اشاره كرد. و براي هر سه كار غير مستقيم مي توان به عنوان مثال به هزينه حقوق و مزاياي سركارگر و يا مدير توليد و يا هزينه حقوق و مزاياي انبار دار، نگهبان و … اشاره نمود.
ساير هزينه هاي ساخت شامل كليه هزينه هاي غير مستقيم به جز مواد غير مستقيم و كار غير مستقيم مي باشد. مانند هزينه هاي تعمييرات و نگهداري ماشين آلات، هزينه بيمه ماشين آلات كارخانه و هزينه اجاره ماشين آلات كارخانه، هزينه استهلاك ماشين آلات كارخانه، هزينه سوخت كارخانه، هزينه آب و برق و تلفن كارخانه و ساير هزينه هاي غير مستقيم كارخانه.
به جمع هزينه هاي ( مواد مستقيم،كار مستقيم، هزينه هاي سربارساخت) هزينه هاي ساخت يا هزينه هاي توليد و يا تمام شده توليد اطلاق مي شود.
مفهوم بهاي اوليه يا هزينه هاي اوليه : به جمع مواد مستقيم و هزينه دستمزد مستقيم، بهاي اوليه يا هزنه هاي اوليه اطلاق مي شود يعني دو نوع هزينه اي كه مستقيما قابل رد يابي در هر واحد محصول است.
هزينه تبديل: به جمع هزينه دستمزد مستقيم و هزينه سربار ساخت اطلاق مي شود.
ج)طبقه بندي هزينه ها به دو نوع هزينه هاي محصول و هزينه هاي دوره:
هزينه محصول همان هزينه توليد و يا به عبارتي جمع هر سه هزينه مواد مستقيم، كار مستقيم و هزينه هاي سربار ساخت است.
هزينه دوره به كليه هزينه هايي اطلاق مي شود كه نتوان اين هزينه ها را به عنوان هزينه هاي محصول قلمداد نمود. اين هزينه ها به نوعي يا دوره زماني كه طي آن واقع شده اند ارتباط دارد. و در دوره وقوع در صورت سود و زيان انعكاس مي يابند. اين هزينه ها در صورت سوزيان تحت عنوان هزينه هاي عملياتي طبقه بندي مي شوند مانند هزينه هاي توزيع و فروش و هزينه هاي عمومي و اداري هزينه هاي دوره به عبارتي هزينه هايي هستند كه نه به طور مستقيم و نه به طور غير مستقيم با توليد هيچگونه ارتباطي ندارند.
د) طبقه بندي هزينه ها بر اساس رفتار هزينه:
در اين نوع طبقه بندي موضوع از اين است كه هزينه ها در مقابل تغييرات توليد چه رفتاري از خود نشان مي دهند.
1ـ هزينه هاي ثابت
2ـ هزينه هاي متغيير

1ـ هزينه هاي ثابت: هزينه هاي ثابت هزينه هايي هستند كه بدون توجه به تغييرات حجم توليد در دامنه معيني از توليد ( دامنه مربوط) بدون تغيير هستند. مانند هزينه استهلاك ( روش خط مستقيم)، هزينه بيمه، هزينه اجاره،عوارض و ….
هزينه ثابت در يك دامنه مربوط ثابت است ولي تغييرات حجم توليد هزينه هاي ثابت در دامنه هاي مختلف تغيير مي يابد. هزينه هاي ثابت در سطح توليد در يك دامنه مربوط ثابت ولي در سطح هر واحد متغيير هستند.

در دامنه مربوط هر اندازه توليد بيشتر باشد هزينه ثابت هر واحد كمتر خواهد بود.

هزينه ثابت هر واحد برابر است با هزينه ثابت تقسيم بر ميزان توليد

2ـ هزينه هاي متغيير:
هزينه هاي متغيير هزينه هايي هستند كه با توجه به متغيير در سطح توليد اين گونه هزينه ها نيز متغيير مي يابند.
هزينه هاي متغيير در سطح كل توليد متغيير ولي در سطح هر واحد ثابت است.

طبقه بندي هزينه ها بر حسب رفتار هزينه ها به چگونگي واكنش هزينه ها در برابر تغيير در سطح فعاليت اشاره دارد به بيان ديگر مقصود از رفتار هزينه ها مدلي است كه بر اساس آن يك هزينه مشخص نسبت به تغيير در سطح فعاليت واكنش نشان مي دهد.


نحوه تنظيم سود و زيان در موسسات توليدي











نحوه تنظيم صورت سود و زيان در مؤسسات توليدي
شركت توليدي الف
صورت سود و زيان

به پايان اسفند 1 X 13


فروش ناخالص XXX
كسر مي‎شود :
برگشت از فروش و تخفيفات (XX)
فروش خالص XXX
كسر مي‎شود :
بهاي تمام شده كالاي فروش رفته :
موجودي مواد اول دوره XXX
اضافه مي‎شود :
بهاي تمام شده كالاي خريداري شده
خريد ناخالص XXX
كسر مي‎شود :
برگشت از فروش و تخفيفات (XX)
خريد خالص XXX
اضافه مي‎شود :
هزينه حمل مواد خريداري شده XX
XXX
بهاي تمام شده مواد خريداري شده XXX
كسر مي‎شود :
موجودي مواد پايان دوره (XXX)
مواد مستقيم مصرف شده XXX
اضافه مي‎شود :
هزينه كار مستقيم XXX
سربار كارخانه XXX
هزينه‎هاي توليد XXX
اضافه مي‎شود :
كالاي در جريان ساخت اول دوره XXX
بهاي تمام شده كالاي در جريان ساخت طي دوره XXX
كسر مي‎شود :
كالاي در جريان ساخت پايان دوره (XXX)
بهاي تمام شده كالاي ساخته شده XXX
اضافه مي‎شود :
كالاي ساخته شده اول دوره XXX
بهاي تمام شده كالاي ساخته شده طي دوره XXX
كسر مي‎شود :
كالاي ساخته شده پايان دوره (XXX)
بهاي تمام شده كالاي فروش رفته XXX
سود ناويژه XXX
كسر مي‎شود :
هزينه‎هاي عملياتي (هزينه‎هاي دوره) :
هزينه اداري و عمومي XXX
هزينه‎هاي توزيع و فروش XXX
سود ويژه عملياتي XXX
كسر مي‎شود :
هزينه‎هاي مالي (بهره و ساير هزينه‎هاي بانكي) XXX
سود ويژه قبل از كسر ماليات XXX
كسر مي‎شود :
ماليات XXX
سود ويژه XXX









رابطه بين هزينه هاي محصول در يك شركت توليدي (file:///C:/Documents%20and%20Settings/iralamdr/Desktop/JAFARY/page/p7%20.doc)

لطفا کلیک نمایید (http://www.4shared.com/file/6704870/9b0d6a8d/Document_1.html?) ( پس از اتمام دانلود جهت مشاهده لینک بر روی کلمه " دانلود " در ذیل سمت چپ صفحه کلیک نمایید )
گردش هزينه هاي ساخت (file:///C:/Documents%20and%20Settings/iralamdr/Desktop/JAFARY/page/p8.xls)



لطفا کلیک نمایید. (http://www.4shared.com/file/6705034/4ea35d4d/Document_2.html?)( پس از اتمام دانلود جهت مشاهده لینک بر روی کلمه " دانلود " در ذیل سمت چپ صفحه کلیک نمایید )




فرآيند تخصيص و تسهيم هزينه هاي سربار



آشنايي با تسهيم اوليه و ثانويه سربار و روشهاي تسهيم ثانويه سربار

تشريح فرآيند تسهيم ثانويه سربار به روش مستقيم

تشريح فرآيند تسهيم ثانويه سربار به روش يكطرفه

تشريح فرآيند تسهيم ثانويه سربار به روش رياضي

آشنايي با هزينه بر مبناي فعاليت ABC

آشنايي با تسهيم اوليه و ثانويه سربار و روش هاي تسهيم ثانويه سربار
تسهيم اوليه و ثانويه سربار:
منظور از تسهيم اوليه اين است كه هزينه هاي سربار به تفكيك دواير خدماتي و توليدي رديابي، شناسايي و بدهكار حساب دايره مربوطه ( مركز هزينه ) ثبت و انباشته شوند.
ولي در تسهيم ثانويه، هزينه هاي سربار انباشته شده و در مراكز هزينه دواير خدماتي كارخانه بر مبناي مشخص . معين و با استفاده از روش هاي مناسب، به مراكز هزينه دواير توليد منتقل مي گردند.
عمل انتقال اين هزينه ها از دواير خدماتي به دواير توليدي را اصطلاحا تسهيم ثانويه مي نامند.
مباني تسهيم ثانويه سربار:


براي تسهيم ثانويه سربار دو كار اساسي بايد صورت گيرد.
1 ـ نخست اينكه مباني مناسب براي انتقال هزينه از دواير خدماتي به دواير توليدي انتخاب گردد.
2 ـ روش مناسب براي تسهيم ثانويه انتخاب شود.
برخي از مناسب ترين مبناها از نظر تسهيم ثانويه به شرح ذيل ارائه مي شود:
دواير خدماتي مبناي مناسب جهت تسهيم هزينه
كارگزيني تعداد كاركنان
حسابداري ساعات كار كاركنان
تعميرات و نگهداري ساعات كار ماشين
تعميرات ساختمان سطح زير بنا
انبار تعداد حواله / هزينه مواد
رستوران تعداد كاركنان
بهداري تعداد كاركنان
نگهباني سطح زير بنا
كنترل كيفي تعداد / مقدار محصول
برنامه ريزي توليد ساعات كار مستقيم
هزينه هايي از قبيل نيرو، روشنايي، اجاره و تسهيلات هنگامي كه دوايرمختلف از آنها منتفع شده اند قاعدتا مي توانند به حساب يك دايره توليد و يا خدماتي خاص منظور نمود. منشا اين هزينه ها هيچ دايره خاصي نيست و جهت استفاده كليه دواير واقع شده اند. بنابراين هزينه هاي مزبور بايد بين دواير استفاده كننده تسهيم شوند. مبناهاي مناسب جهت تسهيم اين گونه از هزينه ها نيز به شرح ذيل ارائه مي گردد.
عنوان هزينه مبناي تسهيم
اجاره كارخانه سطح زير بنا
استهلاك ساختمان سطح زير بنا
حرارت سطح زير بنا
سرپرستي تعداد كاركنان
تلفن و تلگراف تعداد مكالملت ـ تعداد كاركنان
برق كيلووات ساعت
آب سطح زير بنا
روش هاي تسهيم ثانويه سربار:
1 ـ روش مستقيم
اين روش بسيار ساده است ولي از دقت لازم برخوردار نيست. در اين روش هزينه هر دايره زماني بر اساس مبناهاي مناسب بين دواير توليدي تسهيم مي گردد. از معايب اساسي اين روش آن است كه سهم هزينه دواير خدماتي كه به يكديگر سرويس داده اند مورد محاسبه و توجه قرار نمي گيرد.
2 ـ روش يكطرفه
روش يكطرفه كاملتر از روش مستقيم است ولي از معايب آن اين است كه هر دايره اي كه هزينه اش تسهيم شود از فرآيند محاسباتي بعدي حزف مي شود. متقابلا از تسهيم بعدي سهم هزينه نمي گيرد.
نكته مهم و قابل توجه اين است كه كدام دايره خدماتي بايد قبل از دواير ديگر هزينه خود را تسهيم كند. ضابطه مقبول عام در اين مورد وجود ندارد. ولي معمولا دواير خدماتي بر حسب مقدار هزينه اي كه دارند بصورت نزولي مرتب، سپس از دايره اي كه بيشترين هزينه را دارد عمليات تسهيم آغاز مي شود.




3 ـ روش رياضي / جبري / دو طرفه
روش دو طرفه روش كاملي است و در تسهيم ثانويه، سهم هزينه دواير خدماتي را كه از يكديگر سرويس گرفته اند تعيين نموده و اطلاعات كاملي در اختيار مديريت مي گذارد.
براي تسهيم ثانويه هزينه به روش دو طرفه بايد قبل از هر اقدامي، جدول ( ماتريس ) هزينه دهي و هزينه بري را تشكيل داد. سپس بر اساس اين جدول براي دواير خدماتي معادله اي تنظيم و با حل معادله عمل تسهيم هزينه انجام گيرد.

آشنايي با برخی مفاهیم اولیه حسابداری صنعتی



ـ دايره توليدي:
يك دايره توليدي قسمتي است كه در آن عمليات دستي و ماشيني مستقيما روي قيسمتهايي از كالاي توليد شده انجام مي گردد. مانند دايره برش،تراش و مونتاژ كه قسمتهايي هستند كه مي توان هزينه آنها را بخاطر داشتن نقش مستقيم در توليد به عنوان يك دايره توليدي به حساب آورد وهزينه اين دواير مستقيما به حساب كار در جريان ساخت آن دايره منظور نمود در بسياري از موارد دواير توليدي يا خود به عنوان مركز هزينه و يا به چندين مركز هزينه مي توانند تقسيم شوند.



ـ دايره خدماتي

:
يك دايره خدماتي قسمتي است كه بطور مستقيم به توليد اشتغال نداشته ولي خدمات خاصي را به نفع ساير دواير انجام مي دهند.
در برخي از موارد دواير خدماتي علاوه بر دواير توليدي، ممكن است خدماتي را به ساير دواير خدماتي ارائه دهند. هزينه هاي دواير خدماتي معرف بخشي از كل سربار كارخانه مي باشد و بايستي از طريق نرخ جذب سربار به حساب كار در جريان ساخت دواير توليدي منظور شود.
اين دواير شامل دايره دريافت كالا، دايره بازرسي، دايره انبار، دايره تعميرات، دايره حضور و غياب، دايره حسابداري و

… مي باشد.



ـ هزينه هاي سرمايه اي:

هزينه سرمايه اي هزينه اي است كه منافع آن به دوره هاي آتي تسري مي يابد و به عنوان يك قلم داراي طبقه بندي مي گردد. اين هزينه هنگام مصرف و يا مستهلك شدن به هزينه جاري تبديل مي گردد.

هزينه هاي جاري:

هزينه هاي جاري هزينه هايي هستند كه منافع آن محدود به دوره جاري بوده و به عنوان يك قلم هزينه طبقه بندي مي شود.

سربار پيش بيني شده:

به دليل اينكه هنگام محاسبهبهاي تمام شده محصول توليد شده اطلاعات مربوط به سربار واقعي كامل نيست، چراكه برخي از اقلام سربار ماهيتا در پايان سال مالي ثبت مي شوندو برخي نيز هنگام تحمل هزينه مورد ثبت قرار مي گيرند و لذا ممكن است تا مقطعي كه قيمت تمام شده محصول مورد محاسبه قرار مي گيرد اطلاعات مربوط به سربار واقعي همگي ثبت نشده باشد لذا براي رفع اين معضل از نرخ از پيش تعيين شده سربار( نرخ جذب سربار ) استفاده مي شود. ابين نرخ كسري است كه صورت آن سرباربر آوردي و مخرج آن را مبناي جذب سربار مشخص مي سازد. مبناي جذب سربار مي تواند ساعات كار مستقيم ـ ساعات كار ماشين،هزينه مواد مستقيم و هزينه كار مستقيم و

… باشد.
هنگامي كه مبناي جذب سربار هزينه مواد مستقيم و هزينه كار باشد نرخ جذب سربار به درصد بيان مي گردد. ( حاصل كسر ضرب در 100 مي شود )
براي تعيين سربار جذب شده، مبناي جذب سربار هر آن چيزي كه تعيين شده باشد بايستي مقدار واقعي آن را در سفارش مورد نظر انتخاب و نرخ محاسبه شده در آن ضرب گردد تا مبلغ سربار جذب شده جهت صدور صند محاسبه شود.



ـ مفهوم اضافه كسر جذب سربار:

در صورتيكه مانده حساب كنترل سربار در پايان سال مالي داراي مانده بدهكار باشد مفهوم كسر جذب سربار است در غير اين صورت مفهوم اضافه جذب سربار مي باشد.
به عبارتي:
اضافه جذب سربار ‹ سربار واقعي ‹ سربار جذب شده


كسر جذب سربار ‹ سربار واقعي› سربار جذب شده

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد