PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث دوست عزيز وارد حريم خصوصي شما كه نشدم ؟!!



امير آشنا
21st February 2010, 10:53 PM
سلامي پر اميد خدمت دوستان عزيزم sh_omomi70


اگه من از تو دوست عزيزم بپرسم تو زندگي شخصيت چه مشكلاتي داري ، در امور شخصيت دخالت كردم ؟

اگه ازت سوالي نكنم چي ؟ اون موقع با خودت نميگي فلاني چه رفيق بي معرفتيه كه احوالاتم رو نمي پرسه ؟

و ...

سوالاتي از اين دست رو اگه با خودمون مطرح كنيم مطمئنا به جواب هاي متفاوتي مي رسيم .

واقعا حريم شخصي ما تا كجاست ؟ تا چه اندازه حق داريم از هم سوال بپرسيم ؟

به مباحث حقوقي كاري نداريم و صرفا مشتاقيم ببينيم دوستان حريم شخصي خودشون رو چجوري معنا مي كنند ....

در صورتي كه دوستان گرامي نظر شخصي خودشون رو در خصوص اين دو سوال مطرح كنند به جواب هاي جالب و نهايتا جمع بندي جالب تر و مفيدتري مي رسيم كه شايد نگاه ما رو به اطرافيانمون تغيير بده ...


منتظر نظرات شخصي شما هستيم 8->

kab
21st February 2010, 11:07 PM
واقعا حريم شخصي ما تا كجاست ؟

تا چه اندازه حق داريم از هم سوال بپرسيم ؟




والا به نظر من حریم خصوصی هر کسی اون جائیه که فقط مخصوص خودشه و دوست نداره دیگران ازش سر در بیارن که این بر میگرده به شخصیت اون فرد
تا جایی میتونیم سوال بپرسیم که طرف ما احساس نکنه وارد منطقه ممنوعه زندگیش شدیم
خب اینم به روحیه طرف بستگی داره
مثلا من سعی میکنم به هر سوالی جواب بدم نمیدونم والا الان این حریمم کجاست خب خیلی هم سوال میپرسم
خیلی بده نه ؟

آبجی
21st February 2010, 11:17 PM
حریم خصوصی من کجاست؟ چهار دیواری اختیاری‌ام چند متر است؟ کجا می‌توانم مطمئن باشم کسی مرا نمی‌بیند؟ اگر در خانه‌ام را ببندم معنی‌اش این است که هیچ چشم مزاحمی نگاهم نمی‌کند؟

من چند تا مثال عمومی میزنم بعدش مثال های شخصی :
1- شرکتی که از او خدمات اینترنتی می‌گیرید، می‌داند شما در طول روز از کدام تارنماها بازدید می‌کنید، چه تصاویری را می‌بینید و چه نوع موسیقی را می‌شنوید.این نخستین مراحل فرو ریختن دیوارهای حریم خصوصی بود.
2-دوربین گوشی‌های تلفن همراه به علت استفاده آسان و کاربری بالا
3-استفاده‌های نابجا و غیرطبیعی بلوتوث
و خیلی مسایل دیگه که نادیده گرفته میشن متاسفانه
فکر می کنم دور هر آدمی یک سری دایره های متحد المرکز با شعاع های متفاوت وجود داره.ارزشها، اعتفادات، باورها و خیلی چیزای ِ دیگه مرزهای این دایره ها رو از هم مشخص می کنن.

کم شعاع ترین دایره حریم شخصی آدمه که هیچ کس جز خودش و خداش نباید واردش بشه، دومین دایره رو که بعد از حریم شخصیه ، حریم همسر اسم گذاشتم حریمی که تنها همسر فرد می تونه واردش بشه. سومین دایره حریم خصوصی خانوادگیه که نزدیک ترین افراد خانواده مثل مادر می تونن واردش بشن یا در شرایط خاص یک دوست صمیمی یا به قول قدیمی ها رفیق گرمابه و گلستان ِ آدم ( که البته این روزا گشتم نبود! نگرد نیست!!)، چهارمین دایره دایره دوستان نزدیک و افراد نزدیک خانواده است.این دایره ها همین طور می تونه ادامه پیدا کنه.آدم حتی واسه راننده تاکسی و رهگذر توی خیابون هم می تونه حریمی رو مشخص کنه یا اونها رو کلاً پشت آخرین دایره قرار بده .

آبجی
21st February 2010, 11:22 PM
متاسفانه ما خیلی کم به سلیقه ، اعتقادات و ارزشهای آدمایی که باهاشون در ارتباطیم توجه داریم و معمولا در ارتباطهامون همون چیزی رو درک می کنیم که دوست داریم و نه اون چیزی که طرف مقابل واقعاً هست.برای همین شناخت این حریم ها برامون مشکل می شه.

گاهی خودمون هم دچار این سوء تفاهم می شیم جفت پا وارد دایره ای می شیم که جای ما نیست!!! خب نتیجه اش چیه پرت کردن ما توسط طرف مقابل اونم شاید بسیار دورتر از دایره ای که قبلاً بودیم!!!

منظورم از دایره ها همون هایی که تو پست بالایی گفتم {worried}

kab
21st February 2010, 11:28 PM
آبجی همچین دایره دایره میکنی آدم میترسه :-ss
اما اون متحدالمرکز رو خوب اومدی ;)

ashkan
21st February 2010, 11:37 PM
سلام

سوالت مثل خودت خوشگل بود ، و این قسمتو خیلی باحال اومدی که اگه بگم بد کردم ؟ اگه نگم نمیگی چرا نگفتم ؟ بقول معروف ها ها ها ، البته نه از روی تسخیر از روی دل

من همیشه سعی کردم راحت باشم با همه ، و مسائلی که خیلیا حتی به پدر مادرشونم نمیگنو میگم ...
خیلی وقتا حریم شخصی واسه خودم نذاشتم و خیلی ضربه خوردم ...

پیشنهاد میکنم که هیچی تونو تا وقتی طرف اصرار نکرده بهش نگید . بجز همسرتون

آبجی
21st February 2010, 11:40 PM
آبجی همچین دایره دایره میکنی آدم میترسه :-ss

{i dont want to see} خب ادم باید از همین دایره ها ترسید ولی تعیین نفرات وارد شده تو اون دایره ها با خودته
اینکه واقعا چه کسایی رو جز خانواده بدونی یعنی خانواده = نسبت خونی ( همون تعریف عام ) یا فراتر از اون ( مثل یه دوست که واقعا برات مثل یه خواهر یا برادر میمونه ) اینا رو همه رو خودت تعیین میکنی .
همه بستگی به خودمون داره

صبا محمدي
21st February 2010, 11:42 PM
سلام به دوستان به نظر من نمیشه مشخص کرد که حریم شخصی انسانها تا چه حدی هست این موضوع رو حتی میشه در بین دوستان خودمون امتحان کنیم آخه بعضی از انسان ها خیلی حساس هستند از کوچکترین سوالی که ازشون بپرسی فکر میکنن وارد حریم شخصی سون شدی بهتر هست که ما لااقل ازبین دوستان و انسانهایی که در روز باهاشون در ارتباط هستیم با توجه به ویژگی های شخصیتی شون در نحوه ی سوال پرسیدن و صحبت هامون دقت داشته باشیم من خودم این موضوع رو سعی میکنم در بیشتر اوقات رعایت کنم تا سوئ تفاهم های کمتری پیش بیاد .@};-

kamanabroo
21st February 2010, 11:43 PM
چقد سخت میشه وقتی زندگی پر از دایره باشه {big green}
شوخی بود.

البته در هر فردی میزان حریم های خصوصی (به قولی دایره ها ) فرق می کنه
شاید یکی همش یه دایره داشته باشه اون هم ..... باشه {tongue}

شاید یکی هم زندگی اش پر باشه از قانون و دایره های بی شمار

اما حقیقتش اینه که بله همه انسانها حریمهایی دارند که نسبت به افراد دور و برشون اون حریم ها فرق میکنه
حریم دوست
حریم همسر
حریم نزدیکان
حریم ...

اما یه چیزی توی همه اینها اگه باشه زندگی روان تری داریم:
هر چی که برای خودمون می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم

Amir
22nd February 2010, 12:00 AM
با سلام .. حاج امير بحث خيلي جالبيه اولا بگم كه خود اين سوال و جوابش در واقع فرهنگ برخورد ما با همديگه تو حريم اجتماع هستش .. يه جايي براي خود من هم سوال پيش اومده كه اياي به رسم رفاقت و انسانيت و همچنين اينكه دين ما مشخص كرده كه به درد هم برسيم و بي قولي انرا كه نيست درد نيست مرد . وارد حيطه خصوصي كسي بشيم براي اينكه در حد اقل ممكن اگه نتونيم كاري انجام بديم لااقل همفكري و همدلي بكنيم و از نظر روحي بهش توان بديم يا اينكه به قول ابجي خانوم وارد نشيم والا پرت ميشيم بيرون !! بعضيا فضولند امه شخصا بي دردسر ميطلبم و به نظرم انسان به اندازه خودش مشكلا برا حل كردن داره ولي باز شخصا اعتقاد دارم كسي كه از درد و فكر و سختي ديگران بگذره در واقع از انسانيت فاصله گرفته و در واقع جامعه با چنين انسانهاي رو به زوال و جنگلي شدن پيش خواهند رفت .. پس چه كنيم
در جواب اين سوال به اين نتيجه رسيدمي كه وقتي ميخواهيم وارد مشكل و گرفتاري كسي بشيم تمايل طرف مقابل رو برسي كنيم و مهمتر از هم چيز اينكه واقعان ظرفيت نگهداري و راز ديگران رو داشت باشيم اگه دهن لقي رو تو خودمون ميبينيم هيچ وقت خودمون رو تو موضع محرم كسي قرار نديم چرا كه بهش ضربه سنگين تري رو وارد ميكنيم .. به نظر خودم تو مواضعي كه ميش بدون اينكه ابرو و احساس و .. طرف رو درگير كنيم حتي اگه شده بي نام بهش كمك فكري و .. بكنيم اگه نه لازمه مستقيم وارد بشيم وارد حيطه اي بشيم كه طرف دوست داره و ميتونه ما رو وارد اون حيطه بكنه ...
ياد همين چند روز پيش افتادم ..;)

امير آشنا
22nd February 2010, 10:29 AM
كماكان منتظر شنيدن نظرات دوستان هستيم

8->

shabnamshirin
22nd February 2010, 12:07 PM
به نظر من وقتی میخوایم به آشنایی کمک کنیم اول باید با اخلاق و روحیاتش آشنا باشیم تا کمک ما رو جور دیگه برداشت نکنه

ریپورتر
22nd February 2010, 12:10 PM
سلام
به نظرم حریم خصوصی هر کسی فرق میکنه مال بعضی ها خیلی گسترده هستش و بعضی ها کم.
ولی در کل یک حداقل هایی وجود داره که باید رعایت کنیم

بانوثریا
22nd February 2010, 12:25 PM
سلام
من کلا خودم دوس ندارم سوال پیچم کنن در واقع ادم توداری هستم کلا مشکلاتمو سعی می کنم خودم حل کنم و به کسی نمی گم و دوس ندارم ، تو کارام سرک بکشن پس حریم خصوصی من خیلی وسیعه{big green}

محممد
22nd February 2010, 12:42 PM
در مورد حریم شخصی باید بگم باید طرف خودتو بشناسی این که دوست شما چقدر ظرفیت داره ؟
و باید برای این کار شما طوری بحثو باز کنی که خودش بگه اگه مایل بود که میگه و اگر نه خب فکر نکنم ازت انتظاری داشته باشه .
خب اگه دو دوست به نظرم اونقدر با هم صمیمی باشن حریم شخصی خیلی براشون تعریف نمیشه و هر چند که در تمامی عرصه ها بالاخره یه منطقه ممنوعه است و باید یاد بگیریم که به حریم یکدیگر احترام بگذاریم
به نظرم شاید حریم خصوصی فرد اون چیزیه که طرف فقط خودش و خداش میدونه
البته سوالی که اینجا پیش میاد اینه که مثلا یه طرف که کار بدی انجام میده به طور متداول و شما دوستش به اون شک میکنی آیا باید بهش گوشزد کنی یا نه ؟
اگر بگیم بله که این حریم چه معنی میده و اگر بگیم نه پس تکلیف امر به معروف و نهی از منکر چی میشه!
شاید منظور از حریم شخصی این باشه که کارهای عبادی که انجام میدیم ولی نمی خواهیم دیگران بفهمند
یا اینکه نمی خواهیم کسی در مورد راز های خودمون و معشوقمون با خبر بشه .
البته من تعریف دقیقی ندارم و خوشحال میشم کسی پیدا بشه و این مسئله مهم رو برام تبیین کنه .

تاری
22nd February 2010, 03:12 PM
یارب

با سلام به جمیع همراهان گرامی، خصوصا جناب امیر
بحث خوب و تامل برانگیزیه. ممنون.

نظرات بچه ها خوب و جالب بود مخصوصا آبجی خانوم بخاطر نظر ریاضی وارشون ...

حریمها رو از چند جهت می شه تعریف کرد. به نظر بنده انسان باید دائم برای زندگی شخصی خودش برنامه ای هدفدار در جهت قوانین تربیتی خانواده ی خویش تنظیم کنه که هم موجب رشد و شکوفایی استعدادهاش (از همه جهت: علمی؛ فرهنگی؛ اخلاقی؛ اجتماعی...) بشه و هم آسیبی به خود و خانواده اش وارد نکنه.
وجود و شخصیت ما واقعیت دارد و روزی به حضور خدا خواهیم رسید. ما باید جوابگوی خدا باشم تا خانواده. اگر این را بپذیریم به پشتوانه ی آن خیلی از اصول را هم باید بپذیریم به عنوان موجود آفرینش. پس واقعیت را باید با واقعیتها بسنجیم و جلو ببریم. گاها شده دنیای مجازی را کیلومترها با دنیای واقعی می پذیریم و دستمان را بازتر می گذاریم ولی به شخصه موافق این تیکه نیستم دنیای واقعی را در هر زمان برای خود تکرار کنیم تا مبادا در دنیای مجازی دچار خطا و اشتباه شویم. اگر این دو دنیای به ظاهر متفاوت را یکی بدانیم می ریم سراغ حریمها. (خب تا اینجا سوالی نبود ...)
بنده به شخصه سعی ام بر اینه که رفتارم بر یک روال عادی باشه نه افراط و نه تفریط ... حریم شخصیتی بنده در خانواده اصلا محیط بسته ای نیست که کسی نتونه واردش بشه برای اینکه بسته بودنشو به ضرر خودم می دونم و در راحت بودنم خیلی از مسیرها رو با همفکری پیدا می کنم. به زبون خودمونی تو خونه همه از جیک و پیک من یکی خبر دارن حتی دوست و همکار و رئیس و همکلاسیامو و شاگردامو ... با اسماشون می شناسن از بچگی اینطوری بار اومدیم. این باعث شده تا در حریم دوستی ها تا اونجایی که شناختم اجازه بده و دوستان مایل باشند و اذیت نشن هم همفکری داشته باشم.
باز بر اساس شناخت، از احوال دوستان باخبر بشم و جویای حال خود و خانواده شون بشم.

و اینکه کاملا حریم گسترده ا اما در روابط اجتماعی اجازه دارم بر اساس شناخت ناقص از همدیگر و بینش خود، تا حریم دیگران گام بر دارم تا موجب رنجش کسی نشوم.
به دوستیهای محیط امن هم اشاره داشته باشم. چرا امن؟ باز بر می گرده به حریم .

واقعا حريم شخصي ما تا كجاست ؟ تا چه اندازه حق داريم از هم سوال بپرسيم ؟
تا جایی که حتی سر سوزن ناراحتی به دلشون نزارم.
در سوال کردن هم ابتدا از خودشون می پرسم که آیا این اجازه رو به من می دن تا وارد حریمشون بشم یا نه ... البته سوال از نگاه بنده به عنوان شناخت اون فرد خاص نیست بلکه به عنوان عمومیت شناخت فردی از دفتر آفرینش.
و سوال از احوالاتشون فکر نکنم دلیل بر توجه و در عدمش بر بی توجهی باشه. لطفه اگر این واژه ی لطف را قبول کنیم نه وظیفه رو.
...
یاعلی

Mobarake
22nd February 2010, 03:18 PM
اول از همه سلام به همگی.. http://www.millan.net/minimations/smileys/friaresmilley.gif
بعد اینکه بحث جالب و قشنگیه..
زیاد در موردش فکر نکرده بودم,ولی ایجاد این بحث و خوندن صحبتای دوستان, باعث شد که...

و فعلا نظری ندارم...
سعی میکنم نظرات دوستانو بخونم , و اگه چیزی به ذهنم رسید میگم...

باز ممنون برای بحث جذابتون.

http://pantee.farhangi.googlepages.com/persiana__flower4ugirl.gif

*sabrina*
22nd February 2010, 05:52 PM
سلام
به نظر من آدم قبل از پرسيدن هر سوالي اول بايد فكر كنه و خودشو جاي اون شخص بذاره بايد با خودش بگه كه اگه از من اين سوال رو مي پرسيدن من چه واكنشي نشون مي دادم؟ چقدر ناراحت مي شدم؟
از طرفي اگه ببينيم طرف مقابل نمي خواد جواب بده نبايد اصرار كنيم! كه اين واقعا فاجعه است
گاهي اوقات نحوه پرسيدن سوال و حتي مكان و زمان پرسيدن سوال هم خيلي مهمه!
اما اگه با يكي دوست صميمي هستيم خوب يه شناختي از اون داريم مي دونيم چي اونو ناراحت مي كنه و حداقل ظرفيتش چقدره و نبايد از اون حد خارج بشيم

kab
22nd February 2010, 07:29 PM
سلام
به نظر من آدم قبل از پرسيدن هر سوالي اول بايد فكر كنه و خودشو جاي اون شخص بذاره بايد با خودش بگه كه اگه از من اين سوال رو مي پرسيدن من چه واكنشي نشون مي دادم؟ چقدر ناراحت مي شدم؟


ممنون واقعا نکته قشنگی بود {applause}
گاهی اوقات که فکر میکنم در مورد کسی اشتباهی کردم
دقیقا همین کار رو میکنم :)>-

faridehsarvi
24th February 2010, 07:26 PM
سلام كاري به درست وغلطش ندارم
توي زندگيم چند تا حريم گذاشتم يكي خودم خودم وخداي خودم
يكي خانواده ام
يكي دوستام
يكي آدمايي كه باهاشون سر وكار دارم
كي هم
آدماي غريبه وحريم خودم وخداي خودم واقعا حريم خصوصصيه و نميذارم كسي واردش بشه هر گاه هم كه ناخواسته كسي نزديك بوده كسي واردش بشه شريك حريمم نذاشته

آبجی
24th February 2010, 11:10 PM
این حریم ها همون دایره هاست که گفتم ;;)

A.L.I
25th February 2010, 09:13 PM
داش امیر که سوالاش حرف نداره !
جواب من :
از نظر فیزیکی : 50 سانتی متر حداقل از همدیگه موقع صحبت کردن فاصله داشته باشیم
از نظر روحی : هرچی بیشتر نزدیکتر باشیم خوبه بخصوص پروردگار که اصلا حدی نمیشه تصور داشت
از نظر ذهنی و فکری : بستگی به طرف داره نمیشه به هرکسی اعتماد کرد و سفره دلمونو واسش باز کنیم. باید به کسی گفت که دیگه خیلی دوست صمیمی باشه و بعد از کلی امتحان و تست یفین داشته باشیم که حافظ اسرار ما خواهد بود

امير آشنا
28th February 2010, 08:27 PM
والا به نظر من حریم خصوصی هر کسی اون جائیه که فقط مخصوص خودشه و دوست نداره دیگران ازش سر در بیارن که این بر میگرده به شخصیت اون فرد
تا جایی میتونیم سوال بپرسیم که طرف ما احساس نکنه وارد منطقه ممنوعه زندگیش شدیم
خب اینم به روحیه طرف بستگی داره
مثلا من سعی میکنم به هر سوالی جواب بدم نمیدونم والا الان این حریمم کجاست خب خیلی هم سوال میپرسم
خیلی بده نه ؟


ممنون داداش جون ;)


پس نوع برخورد ما رو كدوم يك تعيين مي كنه ؟ شناختي كه از روحيه طرف مقابل داريم يا روحيه خودمون ...؟

كاظم جون خصوصيتي كه شما در مورد خودت ذكر كردي رو بهش مي پردازيم ولي نترس بد نيست {big green}

امير آشنا
28th February 2010, 08:29 PM
من چند تا مثال عمومی میزنم بعدش مثال های شخصی :
1- شرکتی که از او خدمات اینترنتی می‌گیرید، می‌داند شما در طول روز از کدام تارنماها بازدید می‌کنید، چه تصاویری را می‌بینید و چه نوع موسیقی را می‌شنوید.این نخستین مراحل فرو ریختن دیوارهای حریم خصوصی بود.
2-دوربین گوشی‌های تلفن همراه به علت استفاده آسان و کاربری بالا
3-استفاده‌های نابجا و غیرطبیعی بلوتوث
و خیلی مسایل دیگه که نادیده گرفته میشن متاسفانه
فکر می کنم دور هر آدمی یک سری دایره های متحد المرکز با شعاع های متفاوت وجود داره.ارزشها، اعتفادات، باورها و خیلی چیزای ِ دیگه مرزهای این دایره ها رو از هم مشخص می کنن.

کم شعاع ترین دایره حریم شخصی آدمه که هیچ کس جز خودش و خداش نباید واردش بشه، دومین دایره رو که بعد از حریم شخصیه ، حریم همسر اسم گذاشتم حریمی که تنها همسر فرد می تونه واردش بشه. سومین دایره حریم خصوصی خانوادگیه که نزدیک ترین افراد خانواده مثل مادر می تونن واردش بشن یا در شرایط خاص یک دوست صمیمی یا به قول قدیمی ها رفیق گرمابه و گلستان ِ آدم ( که البته این روزا گشتم نبود! نگرد نیست!!)، چهارمین دایره دایره دوستان نزدیک و افراد نزدیک خانواده است.این دایره ها همین طور می تونه ادامه پیدا کنه.آدم حتی واسه راننده تاکسی و رهگذر توی خیابون هم می تونه حریمی رو مشخص کنه یا اونها رو کلاً پشت آخرین دایره قرار بده .


متاسفانه ما خیلی کم به سلیقه ، اعتقادات و ارزشهای آدمایی که باهاشون در ارتباطیم توجه داریم و معمولا در ارتباطهامون همون چیزی رو درک می کنیم که دوست داریم و نه اون چیزی که طرف مقابل واقعاً هست.برای همین شناخت این حریم ها برامون مشکل می شه.

گاهی خودمون هم دچار این سوء تفاهم می شیم جفت پا وارد دایره ای می شیم که جای ما نیست!!! خب نتیجه اش چیه پرت کردن ما توسط طرف مقابل اونم شاید بسیار دورتر از دایره ای که قبلاً بودیم!!!

منظورم از دایره ها همون هایی که تو پست بالایی گفتم {worried}


ممنون از توضيح مفصلت @};-
بنابراين اين روحيه هر فرده كه حريم شخصيش رو معين مي كنه ؟ نحوه تعاملش با ديگران رو چه عاملي مشخص مي كنه ؟ يعني حالا كه از نظر شما مي پذيريم ويژگي هاي فردي هر كس ، حدود حريمش رو مشخص مي كنه ، نحوه برخوردي كه اون فرد در مواجهه با حريم طرف مقالبش از خودش بروز ميده رو چه عاملي تعيين مي كنه ...؟@};-

امير آشنا
28th February 2010, 08:32 PM
سلام

سوالت مثل خودت خوشگل بود ، و این قسمتو خیلی باحال اومدی که اگه بگم بد کردم ؟ اگه نگم نمیگی چرا نگفتم ؟ بقول معروف ها ها ها ، البته نه از روی تسخیر از روی دل

من همیشه سعی کردم راحت باشم با همه ، و مسائلی که خیلیا حتی به پدر مادرشونم نمیگنو میگم ...
خیلی وقتا حریم شخصی واسه خودم نذاشتم و خیلی ضربه خوردم ...

پیشنهاد میکنم که هیچی تونو تا وقتی طرف اصرار نکرده بهش نگید . بجز همسرتون


ممنون اشكان جون ;)

تو پرانتز بگم ؛ روانشناسان هم پيشنهاد مي كنن براي اينكه آرامش و سلامت رواني كسي رو كه دوستش داريد بهم نزنيد حتي الامكان براي دونستن يه مطلب يا شنيدن يه راز اصرار نكنيد چون ثابت شده كسي كه به دليلي مايل نيست موضوعي رو به زبون بياره و ما با اصرار اون رو به حرف مياريم بعد از برملا شدن راز ، دچار تشويش ميشه

امير آشنا
28th February 2010, 08:34 PM
سلام به دوستان به نظر من نمیشه مشخص کرد که حریم شخصی انسانها تا چه حدی هست این موضوع رو حتی میشه در بین دوستان خودمون امتحان کنیم آخه بعضی از انسان ها خیلی حساس هستند از کوچکترین سوالی که ازشون بپرسی فکر میکنن وارد حریم شخصی سون شدی بهتر هست که ما لااقل ازبین دوستان و انسانهایی که در روز باهاشون در ارتباط هستیم با توجه به ویژگی های شخصیتی شون در نحوه ی سوال پرسیدن و صحبت هامون دقت داشته باشیم من خودم این موضوع رو سعی میکنم در بیشتر اوقات رعایت کنم تا سوئ تفاهم های کمتری پیش بیاد .@};-

سلام
خدا قوت ;)@};-
پس صبا خانم اعتقاد دارن مي بايست با شناخت طرف مقابل و نه بر اساس ويژگي هاي رواني و شخصيتي خودمون با ديگران تعامل داشته باشيم

امير آشنا
28th February 2010, 08:35 PM
اما یه چیزی توی همه اینها اگه باشه زندگی روان تری داریم:
هر چی که برای خودمون می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم

مرسي داداش مهدي @};-
منظورتون اينه كه با ديگران هم بر اساس همون حريم هايي كه براي خودمون درنظر داريم برخورد كنيم ؟
يعني با همه يك جور ؟

امير آشنا
28th February 2010, 08:37 PM
با سلام .. حاج امير بحث خيلي جالبيه اولا بگم كه خود اين سوال و جوابش در واقع فرهنگ برخورد ما با همديگه تو حريم اجتماع هستش .. يه جايي براي خود من هم سوال پيش اومده كه اياي به رسم رفاقت و انسانيت و همچنين اينكه دين ما مشخص كرده كه به درد هم برسيم و بي قولي انرا كه نيست درد نيست مرد . وارد حيطه خصوصي كسي بشيم براي اينكه در حد اقل ممكن اگه نتونيم كاري انجام بديم لااقل همفكري و همدلي بكنيم و از نظر روحي بهش توان بديم يا اينكه به قول ابجي خانوم وارد نشيم والا پرت ميشيم بيرون !! بعضيا فضولند امه شخصا بي دردسر ميطلبم و به نظرم انسان به اندازه خودش مشكلا برا حل كردن داره ولي باز شخصا اعتقاد دارم كسي كه از درد و فكر و سختي ديگران بگذره در واقع از انسانيت فاصله گرفته و در واقع جامعه با چنين انسانهاي رو به زوال و جنگلي شدن پيش خواهند رفت .. پس چه كنيم
در جواب اين سوال به اين نتيجه رسيدمي كه وقتي ميخواهيم وارد مشكل و گرفتاري كسي بشيم تمايل طرف مقابل رو برسي كنيم و مهمتر از هم چيز اينكه واقعان ظرفيت نگهداري و راز ديگران رو داشت باشيم اگه دهن لقي رو تو خودمون ميبينيم هيچ وقت خودمون رو تو موضع محرم كسي قرار نديم چرا كه بهش ضربه سنگين تري رو وارد ميكنيم .. به نظر خودم تو مواضعي كه ميش بدون اينكه ابرو و احساس و .. طرف رو درگير كنيم حتي اگه شده بي نام بهش كمك فكري و .. بكنيم اگه نه لازمه مستقيم وارد بشيم وارد حيطه اي بشيم كه طرف دوست داره و ميتونه ما رو وارد اون حيطه بكنه ...
ياد همين چند روز پيش افتادم ..;)

سلام بر همنام خودم {big green}


به نظر شما تعريف آدم فضول چيه ؟ هر كسي كه زياد مي پرسه يا اصرار داره از احوالات و مسايل ديگران باخبر بشه فضول به حساب مياد ...؟

امير آشنا
28th February 2010, 08:38 PM
به نظر من وقتی میخوایم به آشنایی کمک کنیم اول باید با اخلاق و روحیاتش آشنا باشیم تا کمک ما رو جور دیگه برداشت نکنه



ممنون دوست من ;)
پس شما هم در اين خصوص با صبا خانم هم عقيده اي

امير آشنا
28th February 2010, 08:40 PM
سلام
به نظرم حریم خصوصی هر کسی فرق میکنه مال بعضی ها خیلی گسترده هستش و بعضی ها کم.
ولی در کل یک حداقل هایی وجود داره که باید رعایت کنیم




سلام مهدي جون :)>-

داداش مهدي رعايت حداقل ها كفايت مي كنه ؟

امير آشنا
28th February 2010, 08:42 PM
سلام
من کلا خودم دوس ندارم سوال پیچم کنن در واقع ادم توداری هستم کلا مشکلاتمو سعی می کنم خودم حل کنم و به کسی نمی گم و دوس ندارم ، تو کارام سرک بکشن پس حریم خصوصی من خیلی وسیعه{big green}

مرسي ثريا خانم . مشخص شد شما هم در كدوم طبقه قرار مي گيري ;)@};-
ان شاالله اشاره مي كنيم

امير آشنا
28th February 2010, 08:42 PM
در مورد حریم شخصی باید بگم باید طرف خودتو بشناسی این که دوست شما چقدر ظرفیت داره ؟
و باید برای این کار شما طوری بحثو باز کنی که خودش بگه اگه مایل بود که میگه و اگر نه خب فکر نکنم ازت انتظاری داشته باشه .
خب اگه دو دوست به نظرم اونقدر با هم صمیمی باشن حریم شخصی خیلی براشون تعریف نمیشه و هر چند که در تمامی عرصه ها بالاخره یه منطقه ممنوعه است و باید یاد بگیریم که به حریم یکدیگر احترام بگذاریم
به نظرم شاید حریم خصوصی فرد اون چیزیه که طرف فقط خودش و خداش میدونه
البته سوالی که اینجا پیش میاد اینه که مثلا یه طرف که کار بدی انجام میده به طور متداول و شما دوستش به اون شک میکنی آیا باید بهش گوشزد کنی یا نه ؟
اگر بگیم بله که این حریم چه معنی میده و اگر بگیم نه پس تکلیف امر به معروف و نهی از منکر چی میشه!
شاید منظور از حریم شخصی این باشه که کارهای عبادی که انجام میدیم ولی نمی خواهیم دیگران بفهمند
یا اینکه نمی خواهیم کسی در مورد راز های خودمون و معشوقمون با خبر بشه .
البته من تعریف دقیقی ندارم و خوشحال میشم کسی پیدا بشه و این مسئله مهم رو برام تبیین کنه .

ممنون محمد جان كه نظرت رو خيلي واضح تبيين كردي ;;)@};-

پس شما هم معتقدي براي برقراري چنين ارتباطي نيازمند شناخت طرف مقابلمون هستيم

در خصوص امر به معروف و نهي از منكر هم كه يه وظيفه شرعي لااقل براي مسلمون ها و يه تكليف اجتماعي براي هر انسان متمدنيه مي بايست بحث رو از زاويه ديگه اي ببينيم . خوشبختانه مسايل اعتقادي كاملا حد و مرز مشخصي رو تبيين كردن و وظيفه كسي كه معتقد باشه تا حد بسيار زيادي مشخصه ... البته بنده كارشناس مذهبي نيستم ولي تا اونجا كه اطلاع دارم مساله اي مثل امر به معروف و نهي از منكر به هيچ عنوان با كنكاش در امور ديگران ( حالا چه به صورت سوال هاي به واقع دوستانه و يا به قول دوستان فضولي !! ) ترادفي نداره بنابراين يه فرد مسلمون معتقد نمي تونه با مستمسك قرار دادن يه واجب شرعي ، در خصوص اونچه كه جنبه اجتماعي و آشكار نداره اظهار نظر كنه ...

منتظر نظرات كارشناسان مذهبي هم هستيم :)>-@};-

امير آشنا
28th February 2010, 08:46 PM
یارب

با سلام به جمیع همراهان گرامی، خصوصا جناب امیر
بحث خوب و تامل برانگیزیه. ممنون.

نظرات بچه ها خوب و جالب بود مخصوصا آبجی خانوم بخاطر نظر ریاضی وارشون ...

حریمها رو از چند جهت می شه تعریف کرد. به نظر بنده انسان باید دائم برای زندگی شخصی خودش برنامه ای هدفدار در جهت قوانین تربیتی خانواده ی خویش تنظیم کنه که هم موجب رشد و شکوفایی استعدادهاش (از همه جهت: علمی؛ فرهنگی؛ اخلاقی؛ اجتماعی...) بشه و هم آسیبی به خود و خانواده اش وارد نکنه.
وجود و شخصیت ما واقعیت دارد و روزی به حضور خدا خواهیم رسید. ما باید جوابگوی خدا باشم تا خانواده. اگر این را بپذیریم به پشتوانه ی آن خیلی از اصول را هم باید بپذیریم به عنوان موجود آفرینش. پس واقعیت را باید با واقعیتها بسنجیم و جلو ببریم. گاها شده دنیای مجازی را کیلومترها با دنیای واقعی می پذیریم و دستمان را بازتر می گذاریم ولی به شخصه موافق این تیکه نیستم دنیای واقعی را در هر زمان برای خود تکرار کنیم تا مبادا در دنیای مجازی دچار خطا و اشتباه شویم. اگر این دو دنیای به ظاهر متفاوت را یکی بدانیم می ریم سراغ حریمها. (خب تا اینجا سوالی نبود ...)
بنده به شخصه سعی ام بر اینه که رفتارم بر یک روال عادی باشه نه افراط و نه تفریط ... حریم شخصیتی بنده در خانواده اصلا محیط بسته ای نیست که کسی نتونه واردش بشه برای اینکه بسته بودنشو به ضرر خودم می دونم و در راحت بودنم خیلی از مسیرها رو با همفکری پیدا می کنم. به زبون خودمونی تو خونه همه از جیک و پیک من یکی خبر دارن حتی دوست و همکار و رئیس و همکلاسیامو و شاگردامو ... با اسماشون می شناسن از بچگی اینطوری بار اومدیم. این باعث شده تا در حریم دوستی ها تا اونجایی که شناختم اجازه بده و دوستان مایل باشند و اذیت نشن هم همفکری داشته باشم.
باز بر اساس شناخت، از احوال دوستان باخبر بشم و جویای حال خود و خانواده شون بشم.

و اینکه کاملا حریم گسترده ا اما در روابط اجتماعی اجازه دارم بر اساس شناخت ناقص از همدیگر و بینش خود، تا حریم دیگران گام بر دارم تا موجب رنجش کسی نشوم.
به دوستیهای محیط امن هم اشاره داشته باشم. چرا امن؟ باز بر می گرده به حریم .

واقعا حريم شخصيما تا كجاست ؟ تا چه اندازه حق داريم از هم سوال بپرسيم ؟
تا جایی که حتی سر سوزن ناراحتی به دلشون نزارم.
در سوال کردن هم ابتدا از خودشون می پرسم که آیا این اجازه رو به من می دن تا وارد حریمشون بشم یا نه ... البته سوال از نگاه بنده به عنوان شناخت اون فرد خاص نیست بلکه به عنوان عمومیت شناخت فردی از دفتر آفرینش.
و سوال از احوالاتشون فکر نکنم دلیل بر توجه و در عدمش بر بی توجهی باشه. لطفه اگر این واژه ی لطف را قبول کنیم نه وظیفه رو.
...
یاعلی




ممنون از نقد مفصل و كاملي كه به موضوع داشتيد @};-
فقط يه سوال دارم ؛ اين نكته اي كه در انتها فرموديد و جاي تامل بسياري هم داره به اين مفهومه كه در تعاملات شما جز شناخت برگ برگ دفتر خلقت ( كه البته هدف ارزشمنديه به اعتقاد بنده ) ، انگيزه هاي عاطفي و نوعدوستانه معمول مطرح نيست ؟@};-

امير آشنا
28th February 2010, 08:48 PM
سلام
به نظر من آدم قبل از پرسيدن هر سوالي اول بايد فكر كنه و خودشو جاي اون شخص بذاره بايد با خودش بگه كه اگه از من اين سوال رو مي پرسيدن من چه واكنشي نشون مي دادم؟ چقدر ناراحت مي شدم؟
از طرفي اگه ببينيم طرف مقابل نمي خواد جواب بده نبايد اصرار كنيم! كه اين واقعا فاجعه است
گاهي اوقات نحوه پرسيدن سوال و حتي مكان و زمان پرسيدن سوال هم خيلي مهمه!
اما اگه با يكي دوست صميمي هستيم خوب يه شناختي از اون داريم مي دونيم چي اونو ناراحت مي كنه و حداقل ظرفيتش چقدره و نبايد از اون حد خارج بشيم







سلام دوست عزيز {happy}

ممنون از نكات مختصر و مفيدي كه اشاره كرديد @};-

استنباطم از صحبت شما اينه كه
1. در ارتباط برقرار كردن با ديگران ، بيشتر بر اساس ويژگي هاي روحي خودتون و بازخورد رفتار مشابه احتمالي بر خودتون برخورد مي كنيد
2. در خصوص دوستان صميمي الگوي متفاوتي با مورد اول داريد ؛ به اين مفهوم كه شناختي كه از روحيه طرف مقابلتون داريد اساس برخورد شما رو تشكيل ميشه

1 و 2 دو الگوي متفاوت هستن كه ظاهرا شما با بسته به شرايط بر اساس هر يك ممكنه رفتار كنيد

امير آشنا
28th February 2010, 08:50 PM
سلام كاري به درست وغلطش ندارم
توي زندگيم چند تا حريم گذاشتم يكي خودم خودم وخداي خودم
يكي خانواده ام
يكي دوستام
يكي آدمايي كه باهاشون سر وكار دارم
كي هم
آدماي غريبه وحريم خودم وخداي خودم واقعا حريم خصوصصيه و نميذارم كسي واردش بشه هر گاه هم كه ناخواسته كسي نزديك بوده كسي واردش بشه شريك حريمم نذاشته




سلام فريده خانم @};-

كم پيدايي ؟:-/

شما هم به مدل رياضي وار زهره خانم معتقيد ظاهرا . كه البته فكر مي كنم تقريبا به عنوان اصل ، اكثريت قريب به اتفاق افراد به نوعي و البته با خط كشي هاي مختلف به اون معتقدن

امير آشنا
28th February 2010, 08:51 PM
از نظر ذهنی و فکری : بستگی به طرف داره نمیشه به هرکسی اعتماد کرد و سفره دلمونو واسش باز کنیم. باید به کسی گفت که دیگه خیلی دوست صمیمی باشه و بعد از کلی امتحان و تست یفین داشته باشیم که حافظ اسرار ما خواهد بود

ممنون علي آقا ;)@};-
پس تعامل شما هم بيش از اون كه بر اساس ويژگي هاي روحي خودتون باشه ، به طرف مقابلتون بستگي داره ؟

تاری
2nd March 2010, 12:34 AM
ممنون از نقد مفصل و كاملي كه به موضوع داشتيد @};-
فقط يه سوال دارم ؛ اين نكته اي كه در انتها فرموديد و جاي تامل بسياري هم داره به اين مفهومه كه در تعاملات شما جز شناخت برگ برگ دفتر خلقت ( كه البته هدف ارزشمنديه به اعتقاد بنده ) ، انگيزه هاي عاطفي و نوعدوستانه معمول مطرح نيست ؟@};-

یارب

به نظر بنده، تا علاقه ای نباشه نمی شه حتی طرف کتابی رفت و اونو حتی برداشت. پس علاقه و دوست داشتن اولین قدم رو رقم می زنه که به نظرم خدا در وجود مخصوصا هنریها این حس نوع دوستی را با منبع کثیرش به ودیعه گذاشته که باز به نظر بنده که ظرفیتم کم هستش از امانتدار این بار گران عاجزم.
در مورد خلقتهای خدا هم از حتی حشرات بد شکل و مزاحم هم نمی تونم در موردشون بی علاقه و بی احساس باشم تا چه به انسانهای مختلف زمین.
گاها شده افرادی که حتی نمی شه زمان کوتاهی را هم تحملشون کرد به گفتگو نشستم تا ببینم چرا همه از این گروه افراد فرارین که شاید علت از راه اشتباهی بوده که ندانسته قدم بر آن گذاشته و به ظاهر منفور شده است که بحث مفصلی است. واقعا دلم سوخته و سع بر کمکش داشتم اگر چه نتونستم ولی برای کمک و یاری هم سعی ام بوده که شناخت لازمه. حال می تونه این کمک به اون فرد باشه و یا خویشتن و یا برای امثال انسانها....

بانوثریا
3rd March 2010, 11:42 AM
مرسي ثريا خانم . مشخص شد شما هم در كدوم طبقه قرار مي گيري ;)@};-
ان شاالله اشاره مي كنيم

وای مگه طبقه طبقه اس{big green}
نکنه طبقه ما خوب نباشه به کسی نگی ها به خودم بگو{big green}

آبجی
3rd March 2010, 11:47 AM
مدل رياضي وار زهره خانم معتقيد ظاهرا . كه البته فكر مي كنم تقريبا به عنوان اصل ، اكثريت قريب به اتفاق افراد به نوعي و البته با خط كشي هاي مختلف به اون معتقدن

{big green} خب به نظر شما اين مدل رياضي خوبه يا بد ؟؟؟

شما خودت چي ؟؟;;)

امير آشنا
3rd March 2010, 04:59 PM
{big green} خب به نظر شما اين مدل رياضي خوبه يا بد ؟؟؟

شما خودت چي ؟؟;;)

نظر شخصيم اينه كه هر كسي كه براي صحبت ، عكس العمل و كلا تعاملش با جامعه حدودي قائله ( كه تقريبا براي اكثريت قريب به اتفاق افراد سالم اين حالت وجود داره ) ، ناخواسته طبق اين مدل رياضي نانوشته حركت مي كنه . البته هميشه خطاها و خلاف مدل حركت كردن ها وجود داشته و داره ولي موضوع اينه كه اصول تعاملات بر پايه اون مدل استواره . اما طبيعتا حد و مرز در اين مدل رياضي به تعداد افراد عمل كننده به اون متفاوته ! چون براي مثال ممكنه از 1000 نفر ، 999 نفر حريم متفاوتي رو در برخورد با همسر و دوست صميمي قايل باشن ولي حدود اين حريم ممكنه به تعداد اين افراد متفاوت باشه

faridehsarvi
3rd March 2010, 06:36 PM
تازگيا حريمام رو عوض كردم
يه جايي مي تونم بگم همش خودمم وتنها كسي كه تو اين حريم اجازه ورود داره خداست چون حريمم متعلق به ايشونه
وهر كسي كه خدا اجازه بده
از
ادما خسته شدم
تنهايي زيباترين چيزيه كه
ادمي مي تونه داشته باشه
در عين اينكه با همه مي گردي و با همه هستي
خودتي وخودت

kamanabroo
3rd March 2010, 11:21 PM
نوشته اصلی توسط kamanabroo http://www.njavan.com/forum/images/buttons/viewpost.gif (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?p=99212#post99212)
اما یه چیزی توی همه اینها اگه باشه زندگی روان تری داریم:
هر چی که برای خودمون می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم

مرسي داداش مهدي @};-
منظورتون اينه كه با ديگران هم بر اساس همون حريم هايي كه براي خودمون درنظر داريم برخورد كنيم ؟
يعني با همه يك جور ؟ __________________

سلام
البته اینکه گفتم هر چی برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند فقط یه جنبش مربوط به حریم ها میشه
پس منظورم هم این نیست که با همه یه جور باشیم!
مقتضای حال هر کسی در هر شرایطی فرق می کنه

بزار اینطوری بگم که :
ما آدما برای خودمون چی می خواهیم؟
آسایش
راحتی
امنیت
دوستی
و ....
این ها مهمترین چیزهایی که دغدغه ما آدماست
حالا من که می خوام این ها رو داشته باشم
قرار نیست که آسایش دیگران رو سلب کنم
امنیت دیگران رو سلب کنم
نعمت ها رو از دیگران بگیرم
تا خودم آسایش و راحتی و امنیت و ... داشته باشم

پس اگه ما آدما همه خواسته های ذاتی و فطری مون رو اینجوری بهش نگاه کنیم که فقط من نیستم که می خوام همه همین رو می خوان در برخورد ها و رفتارها و کارهامون خیلی موفق تریم

و فقط یه جنبه اش بر می گرده به حریم ها که من که دوست ندارم حریمم شکسته بشه پس نباید حریم دیگران رو هم بشکنم
من که دوست دارم بقیه من رو دوست داشته باشن ، من هم باید دیگران رو دوست داشته باشم

و ....
بله میشه با همه یه جور بودن رو اینجوری نشون داد که :
همه رو دوست داشت، به همه احترام گذاشت ، برای حریم همه احترام و ارزش قائل بشیم و ....

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو واضح بیان کنم

امير آشنا
7th March 2010, 10:02 PM
اگه اجازه بديد يه جمع بندي رو موضوع داشته باشيم @};-

بعضي روانشناسان هر انساني رو درون حباب هايي تصور مي كنند . اين حباب به منزله همون حريم هاي متفاوتي هستند كه هر كس خواسته يا ناخواسته براي ارتباط با افراد مختلف جامعه براي خودش قائله ... يه انسان حباب هاي متعددي دور خودش داره كه هر كدوم براي رده خاصي از افراديه كه با اونها در تعامله ؛ مثلا حبابي براي همسر ، حبابي براي فرزند ، دوست صميمي ، همكار و ... . ثابت شده افرادي كه به طور طبيعي حباب هاي كوچكتري دارند يا به عبارتي حريم هاي كوچكتري براي خودشون قائلند ، در برخورد با افراد مختلف جامعه هم به طور معمول با همين ديدگاه عمل مي كنند ؛ به اين معني كه حريم خصوصي افراد ديگه رو هم مثل حريم خودشون كوچيك مي دونن . براي همين به خودشون اجازه ميدن بيشتر به ديگران نزديك بشن و بالعكس افرادي كه در مجموع حباب هاي بزرگتري دارن – كه مثلا ثريا خانم طبق اذعان خودشون از اون دسته هستند – حريم شخصي گسترده تري دارن و معمولا به همون ميزان از نزديك شدن به افراد ديگه هم خودداري مي كنن ...

اين يه روال طبيعيه كه بدون آموزش و به طور ناخودآگاه همه انسان ها طبق اون رفتار مي كنن اما آيا اينكه اين شيوه تعامل كاملا با معيارهاي سلامت رواني جامعه منطبقه يا نه بحث ديگه ايه كه براي اين كه بهش بپردازيم يه مثال مي زنم . فرض كنيد امير با حباب كوچك تو جامعه اي قرار داره كه افراد مختلف اون عمدتا حباب هاي بزرگي دارن ... در صورتي كه بنا باشه تعامل اجتماعي طبق الگوي بالا برقرار باشه ، امير در اين جامعه به عنوان يه آدم فضول كه دوست داره سر از كار ديگران دربياره شناخته ميشه و ديگران هم اون ارتباطي رو كه امير به اون نياز داره باهاش برقرار نمي كنن ...!!! طبيعتا اميري كه حباب كوچكي داره تدريجا در چنين محيطي به خصوص اگر زمان و انرژي قابل توجهي رو تو اون صرف كنه ( مثلا محل كار ) به خاطر عدم برآورده شدن نيازهاي فطري ارتباطي دچار درجاتي از افسردگي ميشه . به عبارت ديگه ، فردي كه حباب كوچكي داره ، طالب و نيازمند اينه كه افراد ، بيشتر بهش نزديك بشن و در صورتي كه اين نياز برآورده نشه تدريجا فرد در معرض ابتلا به افسردگي قرار مي گيره ... بله يكي از علل مهمي كه مي تونه زمينه ساز افسردگي باشه قرار داشتن نو محيط هاي ناهمگونه ؛ به خصوص اگه افرادي كه در اون محيط هستند آموزش هاي لازم جهت برقراري يه ارتباط صحيح اجتماعي رو فرا نگرفته باشن ... به چنين افرادي توصيه ميشه حتي الامكان محيط و محل كار و حتي در صورت لزوم شغل خودشون رو تغيير بدن ...

پس مشخص شد در صورتي كه ارتباطات در جامعه اي بر اساس روال طبيعي ناخودآگاه افراد اون جامعه شكل بگيره تنش هاي متعددي ممكنه بروز پيدا كنه كه مهمترين اونها اين دو تنش هست :

«فضول پنداري» در افرادي كه حباب هاي بزرگي دارن
«افسردگي» در افرادي كه حباب هاي كوچكي دارن


راهكار موجود اينه كه در برخورد با افراد بر اساس اندازه حباب هاي خودشون عمل كنيم نه حباب هاي خود . اين موضوع به خصوص در افرادي كه به عنوان دوست ، همكار ، همراه و ... ارتباطات روزمره بيشتري باهاشون داريم مهم تر و به همون ميزان دست يافتني تره ؛ مهم تر به اين دليل كه تنش هاي ياد شده مي تونن در صورت ايجاد ، اثرات نامطلوب تري رو بر روي هر دو طرف بگذارن و دست يافتني تر به اين دليل كه ارتباطات بيشتر و مكرر ما ، زمينه شناخت صحيح از حباب هاي نزديكان رو برامون ساده تر مي كنه ... رعايت اين اصل كلي براي برقراري ارتباط سالم اجتماعي بسيار ضروريه

در خاتمه لازمه نكته اي هم در خصوص معرفي يه شاخص جهت شناخت افراد ‹فضول› عرض كنم ! ممكنه خيلي از افراد با خودشون بگن : « آدم فضول كه از صد متري معلومه و فهميدن اينكه يه آدم فضوله يا نه خيلي راحته و نيازي به دقت نداره » در صورتي كه طبق اصول ارتباطي ، « درسته كه فرد فضول وارد حريم هاي شخصي طرف مقابل ميشه ، اما هر فردي كه وارد حريم هاي شخصي ما ميشه الزاما فضول نيست » . افرادي كه حباب هاي كوچكي دارن در صورتي كه شناخت صحيحي از حباب اطرافيانشون نداشته باشن ، بدون قصد و صرفا بر اساس نياز فطري ارتباط وارد حريم افراد مختلف ميشه . هرچند اين كار نشون دهنده عدم شناخت اون فرده اما به چنين فردي ‹فضول› گفته نميشه ؛ فضول فرديه كه بدون توجه به حباب هاي اطرافيان وارد حريم اونها ميشه و در مقابل در برابر ورود همون افراد به حريم خودش مقاومت مي كنه ... بنابراين اگه ديديد كسي هم دوست داره سر از كار شما دربياره و هم به شما چنين اجازه اي رو ميده ممكنه از نظر شناخت دچار مشكل باشه ولي اون رو فضول ندونيد ...


ممنون از همراهي همه دوستان و حوصله اي كه به خرج داديد {big hug}@};-
اميدوارم دست اندركاران حوزه ارتباطات اجتماعي مقداري از دايره آكادميك خودشون خارج بشن و سعي كنن آموزش نحوه ارتباط صحيح اجتماعي رو هم به عنوان جزء ثابت وهميشگي در برنامه هاي كاري خودشون مدنظر داشته باشند .

ان شاالله @};-

تاری
8th March 2010, 02:33 PM
یارب

با سلام
دستتون درد نکنه واقعا معادله ی عجیبی بود.
آفرین

rebin joowan
9th July 2010, 03:21 AM
با سلام به دوستای گلم[golrooz][esteghbal]
حریم شخصی هر کس همان است که فرد در ابراز کردن آن آسیب نبیند و حریم هرکسی به کسانی بستگی دارد که با ما در ارتباط هستند مثلا:
حریم شخصی من واسه والدینم با حریم شخصی دوستام فرق داره
در کل این ما هستیم که حریم شخصی افراد تو زندگی اجتماعی مون تعریف میکنیم و این بستگی به چند عامل دارد:
1- نسبت فرد با ما
2- نوع ارتباط فرد با ما( مثلا ارتباط دوستانه یا رسمی )
3- نوع اطلاعاتی که فرد از ما میخواهد
4- نوع شخصیت ما
5- دیدگاه ما نسبت به جامعه ای که در آن زندگی میکنیم
6- فرهنگ غالب
7- چه دیدی نسبت به خودمان داریم
و مواردی که به صورت ناخوداگاه در ذهنمان بررسی میشه بعد اقدام به حذف یا رهاسازی مطالب یا به عبارتی چیدمان کلمات و رفتار نسبت به موضوع خصوصی میشود.

محسن آزماینده
20th February 2011, 11:26 AM
خوب
حریم چیزیه از اون تو لغت نامه دهخدا به عنوان((محدوده))یاد شده
به نظر من وارد حریم شدن اشتباهه
چه رسد به حریم خصوصی
وقتی از حریم خصوصی حرف میزنیم همیشه حواسمون به طرف مقابله که ناراحت نشه
یعنی اگه ناراحت بشه بده
ولی نمیگیم ما اصلا حق نداریم وارد حریم طرف مقابل بشیم(حالا چه خصوصی و ...)

تووت فرنگی
22nd March 2011, 01:39 PM
[sar dard][hoshdar]درسته همه حریم خصوصی دارن یا میشه گفت دور انسان ها ی میدانی هست که نباید وارد ان بشیم ... [negaran]
که اگه وارد اون بشیم باعث اختلال در انسان میشه!!!!![khabalood]

baran_90t
25th May 2011, 12:17 PM
به نظر من این سوالیه که نمیشه بهش جواب واحد داد چون به روحیات طرف مقابل نوع رابطه و میزان صمیمیت برمیگرده
من خودم دوستان زیادی دارم ولی خوب خیلی چیزها توی زندگی [shaad]هست که فقط مال خودته

ramz
16th July 2012, 11:33 PM
خيلي ميبخشين وارد بحثتون ميشم
حريم شخصي يعني يك چهار چوب كه هركس خود را در آن نگاه ميدارد و سعي ميكند ديگران را از وارد شدن در اين چهار چوب باز دارد.
مثلا يكي از حريم هاي خصوصي من اينه كه اجازه ندم كسي به اطلاعات شخصيم دسترسي داشته باشه
خب يعني چي؟
يعني اينكه اطلاعات شخصي من محرمانه هستند و هيچ كس به جز خودم محرم دونستن اون اطلاعات نيست.
يعني ما يطور ذاتي از بدو تولد براي خود چهار چوپ هايي با انواع مختلف و ضخامت هاي مختلف طراحي ميكنيم و ميزان حريم خصوصي خود را از همان موقع طرح ريزي و اجرا ميكنيم.شايد هم حتما براي همه ي شما اتفاق افتاده باشه كه شايد يك نفر در جامعه با كم رويي حرف ميزنه و هميشه سرش فقط به كار خودش گرمه!!!
يا اينكه يه بچه ي كوچولو 1 يا 2 ساله وقتي به بزرگ تر از خودش ميرسه سريع روشو بر ميگردونه !!!
خب اين معنيش خجالت و كم رويي و از اين حرفا نيست.معنيش اينه كه اون بچه حريم خصوصي خودشو اين جوري برنامه ريزي كرده.

م.محسن
17th July 2012, 10:19 AM
حریم خصوص همون دایره ای است که با خط قرمز برای هر کس تعریف شده، حال قطر این دایره بستگی به فرد و شخصیت درونی اون داره.
به شخصه از پرسیده شدن سؤال هایی که مربوط به حریم خصوصیم بشه ناراحت نشده و اون رو برای بار اول دخالت حساب نمی کنم چون فقط خودم میدونم حریم خصوصیم تا کجاست ولی قاعدتاً این دست سؤالها بدون پاسخ خواهند موند.

narma
21st August 2012, 12:26 AM
سلام
بنظر من حریم خصوصی هر کس بستگی داره به اون محدوده ای که فرد برای اطرافیانش مشخص میکنه...
این خود فرد که تعیین میکنه کی و چقدر وارد دایره زندگیش بشن و سر از مسایل شخصیش در اورند.....

خود من قبلا به اطرافیانم اجازه میدادم در مسایل و مشکلاتم دخالت کنند و به اصظلاح خودشان سنگ صبور من بشن ولی میدیدم همشون دوست واقعی نبودن داشتند سو استفاده میکردند

ولی الان دیگه به همه اجازه نمیدم وارد دایره شخصی زندگی من بشن.....به کسایی اعتماد میکنم که خوب بشناسمشون و اجازه میدم اون افراد محرم اسرار من بشن البته نه همه اسرارم....
راز هایی که با افشا شدنشون زندگیم دچار تغیرات بشه رو فقط تو دلم نگه میدارم....

به نظر من هر کسی یه دایره رنگی تو زندگیش داره که فقط به خودش ربط داره

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد