touraj atef
20th February 2010, 12:14 PM
علم بهتر است يا ثروت ؟
اين عنوان شايد براي بسياري طعم گس تكراري ها را دوباره سازي كند اما واقعيت اين است كه سالها به بهانه نوشتن از اين عنوان ساعتهاي زيادي از كلاسهاي انشا و صفحات زيادي از ورق هاي سپيد دانش آموزان و بخشي زيادي از اعصاب والدين و معلمين و دانش آموزان و... هدر رفت تا آخر هم كسي نفهمد كه علم بهتر است يا ثروت ؟ اما شايد نگاهي به برخي از وقايع امروز فوتبال نشان دهد كه براستي بايد به دنبال علم بود و يا اين كه همان ثروت بهتر است و يا اين كه هيچ كدام خوب نيستند ؟ و براي اثبات اين ادعا به سراغ طرفداران هر دو عقيده مي رويم
1/ آنهائي كه مي گويند ثروت بهتر است
آنهائي كه مي گويند ثروت بهتر است مي توانند اشاره به تيم سپاهان و ذوب آهن داشته باشند كه چقدر اتفاق خوبي است كه آدم آنقدر پول داشته باشد كه قيد بازيكن و سرمربي و نيروهاي بومي را بزند و به دنبال ستاره ها و مربيان غير بومي و حتي غير ايراني باشد ولي آنهائي كه معتقد به اين قضيه هستند كه ثروت بهتر از علم است آيا در همين مورد پولدارهاي اصفهاني ديده اند كه چرا حال كه تعداد بومي هاي ذوب آهن 4 برابر سپاهاني ها بود (4 نفر ) و مربيشان هم بومي بود پس چرا پول پرداختي بيشتر سپاهان نتيجه نداد و در دربي اصفهان, ذوب آهني ها از خجالت زردهاي نصف جهان در آمدند ؟ در همين مورد مي پرسيم اگر پول اين همه تاثير گذار هست پس چرا اين پول تزريق شده باعث نشد كه تيم مس كرمان سوم و استقلال اهواز دوم و فولاد خوزستان ششم و سايپا هفتم از ته جدول و پيكان هفتم از سر جدول نباشند ؟ مي پرسيم اگر پول عاملي براي سازندگي است پس چرا تيمي چون استيل آذين به دنبال ستاره هاي بازنشسته است و دنبال سازندگي نيست و يكي و دوسال ديگر كه ديگر هيچ لژيونري وجود نداشته باشد بايد تازه به فكر اين باشد كه چرا آن گونه پولهايش را هدر داده است براستي حال مي توان گفت پول حلال همه مشكلات است ؟
2/آنهائي كه مي گويند علم بهتر است
هيچ كس نمي تواند نفي كند كه علم بهترين است اما همين داشتن علم باعث گوشه نشين شدن بسياري در همين فوتبال نشده است ؟ براستي اگر افراد با علم و دانشي در فدراسيون فوتبال حضور داشتند آيا اين گونه شاهد بوديم كه ايجنت و دلال و يا وكيل جناب قطبي اعلام بفرمايد مدرك ملي ايشان معادل مدرك بين المللي است و هر كس منكر آن است برود از فدراسيون فوتبال آمركا بپرسد ؟ و يا براي اثبات ادعاي خود و خنده دار بودن معترضين معتقد است كه اگر منتقدين علم داشتند !! مي دانستند كه قطبي بايد مدرك بين المللي مي داشته است تا روي نيمكت تيم كره جنوبي در جام جهاني مي نشسته است اما ايشان نگفته اند اگر قطبي همين مدرك را داشته آيا مي توانسته است بعنوان سرمريي بر روي همان نيمكت بنشيند و يا اصولا تيم كره جنوبي او را با مدرك معادل بين المللي البته آن هم به زعم جناب وكيل !! سرمربي تيم ملي كشورشان مي نمود ؟ و اصولا براي طرح ادعاي خود بجز اين كري خواندن براي به ما به اصطلاح نادانان به زعم او چه دليل ديگري دارد ؟آيا اصولا در فيفا چيزي به نام مدرك معادل بين المللي داريم ؟مي بينيد اگر علم خوب بود به طور حتم افرادي كه صاحب آن بودند در هنگام قرار داد با قطبي اين سوالها را بايد از اين آقاي وكيل مي كردند اما بعلت همين دارا بودن دانش و علم نبايد باشند تا آقايان به اين جناب وكيل و موكل خوش صحبت و شير دل و خوش وعده اش به تفاهمي صد در صد غير عادي بر عليه فوتبال ملي برسند
در نفي علم مي توان اشاره به مورد ديگري داشت به ياد داريم كساني كه خود را عالم بي بديل مي دانستند با طرح اين كه تيمهاي بي طرفدار و يا كم طرفدار تهراني را به شهرستانها منتقل كنيم تا آنها در آنجا صاحب تماشاچي شده و قطبهاي ديگري در فوتبال كشور پديد آيند تيمهائي چون پاس و پيكان و صبا باطري و راه آهن و ... را به شهر هاي ديگر فرستادند و همه آنهائي كه علم داشتند و مي دانستند قدمت و ريشه مهم تر از نظريه هاي غير علمي است مهجور شدند تا امرو ز ببينيم چقدر بي علمي چيز خوبي است چون حالا در اين انتقالها كه تنها بي علمها نقش داشته اند هيچ كس دنبال مقصر نمي گردد و نابود كردن قطبي چون پاس تهران هيچ صاحبي ندارد و روزگار پيكان و صبا باطري و راه آهن همان گونه مانده است و در هاي پستها و مديريتها و جواب گو نبودنها همچنان بر روي اين آقايان و صد البته بي علمها باز است و بر روي صاحبان علم قفل و بسته تر است
براستي در اين انشا فوتبال نبايد گفت نه علم بهتر است نه ثروت بلكه به قول حافظ
دريغا كه ندانستم كه كيمياي سعادت رفيق بود و رفيق
آري رفاقت و ارتباط از همه چيز مهمتر است كه اگر اين گونه نبود اين همه رفاقتها را در اين فوتبال بي توجه به علم و برنامه ريزي و سرمايه گزاري و ريخت و پاشهاي بي دليل شاهد نبوديم /تورج عاطف
/WWW.tourajateef.blogfa.com
/ tourajatef@hotmail.com
اين عنوان شايد براي بسياري طعم گس تكراري ها را دوباره سازي كند اما واقعيت اين است كه سالها به بهانه نوشتن از اين عنوان ساعتهاي زيادي از كلاسهاي انشا و صفحات زيادي از ورق هاي سپيد دانش آموزان و بخشي زيادي از اعصاب والدين و معلمين و دانش آموزان و... هدر رفت تا آخر هم كسي نفهمد كه علم بهتر است يا ثروت ؟ اما شايد نگاهي به برخي از وقايع امروز فوتبال نشان دهد كه براستي بايد به دنبال علم بود و يا اين كه همان ثروت بهتر است و يا اين كه هيچ كدام خوب نيستند ؟ و براي اثبات اين ادعا به سراغ طرفداران هر دو عقيده مي رويم
1/ آنهائي كه مي گويند ثروت بهتر است
آنهائي كه مي گويند ثروت بهتر است مي توانند اشاره به تيم سپاهان و ذوب آهن داشته باشند كه چقدر اتفاق خوبي است كه آدم آنقدر پول داشته باشد كه قيد بازيكن و سرمربي و نيروهاي بومي را بزند و به دنبال ستاره ها و مربيان غير بومي و حتي غير ايراني باشد ولي آنهائي كه معتقد به اين قضيه هستند كه ثروت بهتر از علم است آيا در همين مورد پولدارهاي اصفهاني ديده اند كه چرا حال كه تعداد بومي هاي ذوب آهن 4 برابر سپاهاني ها بود (4 نفر ) و مربيشان هم بومي بود پس چرا پول پرداختي بيشتر سپاهان نتيجه نداد و در دربي اصفهان, ذوب آهني ها از خجالت زردهاي نصف جهان در آمدند ؟ در همين مورد مي پرسيم اگر پول اين همه تاثير گذار هست پس چرا اين پول تزريق شده باعث نشد كه تيم مس كرمان سوم و استقلال اهواز دوم و فولاد خوزستان ششم و سايپا هفتم از ته جدول و پيكان هفتم از سر جدول نباشند ؟ مي پرسيم اگر پول عاملي براي سازندگي است پس چرا تيمي چون استيل آذين به دنبال ستاره هاي بازنشسته است و دنبال سازندگي نيست و يكي و دوسال ديگر كه ديگر هيچ لژيونري وجود نداشته باشد بايد تازه به فكر اين باشد كه چرا آن گونه پولهايش را هدر داده است براستي حال مي توان گفت پول حلال همه مشكلات است ؟
2/آنهائي كه مي گويند علم بهتر است
هيچ كس نمي تواند نفي كند كه علم بهترين است اما همين داشتن علم باعث گوشه نشين شدن بسياري در همين فوتبال نشده است ؟ براستي اگر افراد با علم و دانشي در فدراسيون فوتبال حضور داشتند آيا اين گونه شاهد بوديم كه ايجنت و دلال و يا وكيل جناب قطبي اعلام بفرمايد مدرك ملي ايشان معادل مدرك بين المللي است و هر كس منكر آن است برود از فدراسيون فوتبال آمركا بپرسد ؟ و يا براي اثبات ادعاي خود و خنده دار بودن معترضين معتقد است كه اگر منتقدين علم داشتند !! مي دانستند كه قطبي بايد مدرك بين المللي مي داشته است تا روي نيمكت تيم كره جنوبي در جام جهاني مي نشسته است اما ايشان نگفته اند اگر قطبي همين مدرك را داشته آيا مي توانسته است بعنوان سرمريي بر روي همان نيمكت بنشيند و يا اصولا تيم كره جنوبي او را با مدرك معادل بين المللي البته آن هم به زعم جناب وكيل !! سرمربي تيم ملي كشورشان مي نمود ؟ و اصولا براي طرح ادعاي خود بجز اين كري خواندن براي به ما به اصطلاح نادانان به زعم او چه دليل ديگري دارد ؟آيا اصولا در فيفا چيزي به نام مدرك معادل بين المللي داريم ؟مي بينيد اگر علم خوب بود به طور حتم افرادي كه صاحب آن بودند در هنگام قرار داد با قطبي اين سوالها را بايد از اين آقاي وكيل مي كردند اما بعلت همين دارا بودن دانش و علم نبايد باشند تا آقايان به اين جناب وكيل و موكل خوش صحبت و شير دل و خوش وعده اش به تفاهمي صد در صد غير عادي بر عليه فوتبال ملي برسند
در نفي علم مي توان اشاره به مورد ديگري داشت به ياد داريم كساني كه خود را عالم بي بديل مي دانستند با طرح اين كه تيمهاي بي طرفدار و يا كم طرفدار تهراني را به شهرستانها منتقل كنيم تا آنها در آنجا صاحب تماشاچي شده و قطبهاي ديگري در فوتبال كشور پديد آيند تيمهائي چون پاس و پيكان و صبا باطري و راه آهن و ... را به شهر هاي ديگر فرستادند و همه آنهائي كه علم داشتند و مي دانستند قدمت و ريشه مهم تر از نظريه هاي غير علمي است مهجور شدند تا امرو ز ببينيم چقدر بي علمي چيز خوبي است چون حالا در اين انتقالها كه تنها بي علمها نقش داشته اند هيچ كس دنبال مقصر نمي گردد و نابود كردن قطبي چون پاس تهران هيچ صاحبي ندارد و روزگار پيكان و صبا باطري و راه آهن همان گونه مانده است و در هاي پستها و مديريتها و جواب گو نبودنها همچنان بر روي اين آقايان و صد البته بي علمها باز است و بر روي صاحبان علم قفل و بسته تر است
براستي در اين انشا فوتبال نبايد گفت نه علم بهتر است نه ثروت بلكه به قول حافظ
دريغا كه ندانستم كه كيمياي سعادت رفيق بود و رفيق
آري رفاقت و ارتباط از همه چيز مهمتر است كه اگر اين گونه نبود اين همه رفاقتها را در اين فوتبال بي توجه به علم و برنامه ريزي و سرمايه گزاري و ريخت و پاشهاي بي دليل شاهد نبوديم /تورج عاطف
/WWW.tourajateef.blogfa.com
/ tourajatef@hotmail.com