PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پیتر ایزنمن



ریپورتر
19th February 2010, 05:17 PM
http://www.news.cornell.edu/stories/Sept05/Eisenman.jpg (http://forum.p30parsi.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.news.cornell.e du%2Fstories%2FSept05%2FEisenman.jpg)


آیزنمن در کنار محسن مصطفوی در دانشگاه کرنل


ساختمانها را با دو معيار مي سنجد يكي اينكه چه مدت در تعلق به حال باقي مي مانند و ديگر اينكه�چه مدت در تاريخ خودشان را حفظ مي كنند او معتقد است كه: بعضي از ساختمانهاي كنوني بودن خود را از دست ميدهند و هرگز جزئي از تاريخ نمي شوند . ساختمانها مي توانند 50 تا 100سال تعلق به حال داشته باشند .
او در حال حاضر تنها مبحثي را كه در دانشگاه تدرس مي كند مر بوط به پالاديو است . در كار پالديو چيزي است كه او شيفته آن است و آن اختراع تيپولوژي است . اختراع تيپولوژي اجتماعي و فرمي ساختماني كه با ديگر كارهاي زمانه اش در يك رديف قرار نميگيرند و بايد اقرار كرد كه ما هنوز مشغول ساختن ويلاهاي پالاديويي هستيم و اين موضوع آيزنمن را برانگيخته كه پست مدن نيسم ها پالاديو را چون جايي در اصول فكري آنها ندارد او را سركوب كرده اند و پالاديو را در حاشيه گذاشته اند و گمانه مي زنيم كه وجهه اشتراك پالاديو و آيزنمن در اين است كه هر دو به عقيده منتقدانشان ارتباطشان با تاريخ قطع شده است .
پيتر آيزنمن در ۱۱ اگوست سال ۱۹۳۲ در نيوارك، ايالت نيوجرسي به دنيا آمد. او مدرك ليسانس معماري خود را از دانشگاه�كرنل، مدرك فوق ليسانس خود را از دانشگاه كلمبيا و دكتراي خود را از دانشگاه كمبريج دريافت كرد. به وي يك دكتراي افتخاري هنرهاي زيبا از طرف دانشگاه ايلينويز شيكاگو اهدا شد.
در سال ۱۹۸۰ پس از سالها تدريس و نوشتن كتاب و نوشتن تئوري هاي قابل قبول ،كار حرفه اي خود را در زمينه ي طراحي و ساختن آغاز كرد كه شامل خانه هايي با مقياس بزرگ و پروژه هاي شهري و نيز فعاليتهايي در زمينه ي آموزش دانشگاهي و يك سري خانه هاي شخصي بود.
در سال ۱۹۸۵، آقاي آيزنمن جايزه ي شير سنگي را براي پروژه ي رومئوژوليت خود در سومين بينال معماري در ونيز دريافت كرد. در بينال پنجم هم او يكي از دو معماري بود كه به عنوان نماينده ي ايالات متحده شركت داشت و پروژه هاي ارائه شده توسط ايشان در موزه ها و گالري هاي سر تاسر دنيا نمايش داده شد. در ضمن تا سال ۱۹۸۲ به عنوان بنيانگذار و مدير انستيتو معماري و شهرسازي بوده و به عنوان منبع تفكر و انديشه براي نقد معماري به شمار مي آمد.آيزنمن تعداد زيادي جايزه دريافت كرد: بورس تحصيلي گوين هايم (۱۹۷۶)، جايزه ي برانئر از آكادمي هنر و ادبيات و جايزه ي بين المللي براي هنر،جايزه ي افتخاري از انستيتو معماري آمريكا به خاطر مركزي در اهايو (۱۹۸۹)، جايزه ي بين المللي براي طراحي شركت مركزي كوزميئي سانگيو در توكيوي ژاپن (۱۹۹۱).
نقطه شروع آيزنمن آيين افلاطوني است .نخست صورت ناب بود و ذهني و كامل . كه از طريق هبوط پيوسته و متواتر به واقعيت نزديك مي شد . تفكر آيزنمن غير ديني است و چنين تفكري در شرايط امروزين اين احساس را به دست مس دهد كه كاملا از اين گونه مسائل جداست .
معماري آيزنمن مي كوشد تا در سايه تحريك تخيل و تصور و پذيرش نا متعارفها . از دام ماليخوليا بگريزد به اين ترتيب كه اينها را به عنوان عناصري مثبت در ساختن مكان جديد ي براي لا مكانها يا مامني كه در آن معمار اراده فرماتيو خود را باز شناسد . تلقي ميكند . اين محصول مصنوعي مكان . بنا بر همه آن دلايل . پاسخ متثبت اوست به لامكاني و به ماليخوليايي فقدان و از دست دادنهايي كه پيوسته در كمين و همرا با اين لا مكاني هاست . در كارهاي احير او نشان از توهم ذهني وجود ندارد . حتي از كمترين و دقيقترين نشانه اي از خود گول زني نيز . چرا كه هنر مدرن – از تبار آيزنمن و بودلر – آگاهانه و هشيارانه مسخ شدگي غير واقعيت را مي پذيرد . استرا تژي نهفته در غوطه وري عميق تحليلي در هندسه كه پايه طرحهاي او را مي سازد هر گز نبايد به عنوان بازي صرف فرم برداشت شود . و در وراي اين هندسه ها كه پيوستگي ابعاد خود را تكثير ميكنند و يا مدولاسيونهايي را كاهش و افزايش مي دهند .(فراكتال) شكفتگي و سرشاري وجود دارد كه بدان وسيله گريز از متعارفها . ساختار حفاظتي اشراقي خود را پي مي ريزد .آيزنمن معمار فرمهاي مكعبي و سري خانه هاي 1 تا 10 به سمتي پيش مي رود كه مسئله مكان در پيش زمينه قرار گرفته است و با اين حال او كاري به ديگران ندارد كه با روح نوستالژيك هوشمندانه و نبوغ آساي خود خيال مي كند كه مي تواند مكان را در تسلط خويش در آورد و معماري خويش را بر آن بنا نهد .
چنين به نظر مي رسد كه معماري آيزنمن در سالهاي اخير بر موقعيت تبعيدي اش همچنان پاي مي فشارد اين معماري اعم از اينكه در شهر ها ساخته شود يا در محيط هاي دانشگاهي و يا در توابع و حومه هاي شهري در آنچه كه خلق مي كند ريشه ندارد به عبارت ديگر نه تنها از تداوم منطق دروني با تمام براهين و مظامين قومي و تاريخي كه ظاهرا بايد نقطه غزيمتشان از توپو گرافي و خاطره ها كشف شود ناشي نمي شود بلكه برعكس نخستين وظيفه عبارتست از دريافت و شناخت اين غريبگي و غيبت مناسبات سمپاتيك بين معماري و مكاني كه اين معماري در آن ساخته مي شود.
از زمان كانت به اين سو . زيبايي شناسي مدرن با دگانگي مواجه بوده كه معماري روحاني نتيجه شكست در رويا رويي با مشكل فرم مفروض است معماري مورد علاقه آيزنمن معماري پالاديو – لوكوربوزيه – ترايني –مورتي-كاملا عكس اين معماري است مقاوم در برابر زيبايي شناسي روحني – كوشا در جهت حفظ و موجوديت فرم .
هوگو فريد ريش در تفسير خود بر كتاب "فلسفه كمپوزيسيون"ادگار آلن پو به نكته اي بر مي خورد كه تمام تازگي شعر آلن پو در آن است كه طرح پيشنهادي احساس شاعرانه كلاسيكي به پيش زمينه مي برد آنچه كه در نتيجه ظاهر مي شود عين فرم و در حقيقت جوهر شعر است و آنچه كه هدف آن جوهر به نظر مي آيد (معنا)در حقيقت حاصل فعاليت شاعرانه است معماري اخير آيزنمن نيز همين روال را طي ميكند معني و دلالت اوليه كه بايستي از راه زبان فرمال به بيان در آيد وجود ندارد .روش آيزنمن در عمل معماري . كاملا عكس درك كلاسيك گرته برداري. اصل تقليد به مثابه پايه هاي اساسي كار معماري است تقليدي در كار نيست نه از آلونكي ابتدايي و نه از نظام طبيعت ونه از منابع عظيم زندگي مدرن اجتماعي. هيچ نشاني نيز از درك معماري مبتني بر تكميل مدلهاي الگويي يا درسهاي تاريخي وجود ندارد . شايد در عصر حاضر معمار ديگري نباشد كه چنين آشكا را از تمام مفاهيم تكاملي زيبايي شناسي معماري و پايه هاي تاريخي آن فاصله گرفته باشد و معماري او با كلماتي بي بديل از بي نظمي جهان مدرن – ضعف عمل انساني- ناتواني و فتور دانش ما و بيگانگانمان از محيط سخن مي گويد اين خود اثر است كه به زبان سخن مي گشايد اما اين سخن قصه گويي به روال رايج نيست كه اين خانه شبيه فلان است و اين مكان مثل بهمان منتهاي معماري او خودشان به عنوان مفهوم اين مكانها – ثبات ساختاري – حقيقت هندسه- در برداشتي كه بر تاكيد هاي و نفي ها و بر شك و ابهام استوار است پرسش بر انگيز هستند اما معماري او بعد تاويلي نيز دارد به گونهاي كه تفسير يك عمل به معني اجراي آن است درست مثل پيانيستي كه متن نوشته شده موسيقي را مي نوازد شرط تاويلي معماري آيزنمن در توليد و ساخت و بيان زمان و فضا شرط التزامي است.


نظریات آیزنمن
او عقیده به معماری ندارد و حتی مقصود زیباشناسانه برای آن متصور نیست،بلکه هدف او صرفاً نمایش پاره ای از روابط فرم ها با یکدیگر است.حتی عوامل مانند سازه مانند تیر و ستون تابع روابط فرم است، که وی آن را هم با یک شبکه ی تیر و ستون مشخص می کند.در همین سیستم فضایی احتمالاً ستون نقش باربری نداشته باشد و فقط سهمی در علامت گذاری وی باشد.در اصل راه و روش تعیین روابط فرم است و نتیجه ی آن یعنی «ساختمان».از ویژگی های معماری او بنا به قول جنکس «ضد عملکردی» است.در اصل او به دنبال رها کردن عوامل سازه به حالت عدم تعادل در آثارش به منظور کشف تعادل های تازه ای است.
*آیزنمن در مقاله ی مرز میانی هم فلسفه ی مدرن و هم معماری مدرن را به انتقاد انتقاد گرفت.از نظر وی معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است و دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد.......اگر معماری علم است،باید این معماری بر اساس علم و فلسفه ی امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد.معماری امروز ما باید از علم و فلسفه ی قرن 19 گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد.....
آیزنمن معتقد است که مدرنیستها مدعی هستند که مدینه ی فاضله را باید در آینده جستجو کرد.گست مدرن ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند،ولی معماری امروز باید این مدینه ی فاضله را در شرایط امروز پیدا کند.در این مورد از واژه ی «اکنونیت» استفاده کرده و متعقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد.متعلق به زمان و مکان حاضر باشد.
برای رسیدن به شرایط فوق،باید قوانین گذشته ی معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی،لذا بر هم زدن آنها ممکن است.حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شوند(دیکانستراکشن شوند)ومفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود.
پیتر آیزنمن بر لین باور است که در زندگی امروز ما،دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام،ثبات وبی ثباتی ،زشتی و زیبایی،سودمندی و عدم سودمندی،صداقت و فریب،پایداری و تزلزل،صراحت و ایهام وجود دارد.نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد،بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود.....آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده؛عدم تقارن،عدم وضوح،ابهام،ایهام،بی ثباتی،فریب،زشتی و عدم سودمندی است.معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته،بخشی از زندگی امروز ما است.
آیزنمن در مقاله ی «مرز میانی» می نویسد:«دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است.»
*معماری مقوایی او وارانه است،بی جهت است....
*کارهایش ضد کارکرد نیست بلکه ضد نماد گرایی کارکرد است.....
*برای لغزش ارزش قائل است،چه در زندگی چه در معماری....
*یک خنده ی عصبی در کارهایش وجود دارد،انسان بازیگوش و تکرویی است


عکس از کارهای این معمار ( باید کمی صبر کنید )

Max Reinhardt House�Aronoff Center for Design and Art University of Cincinnati, Cincinnati, Ohio-1993
http://www.govashir.com/greatdesigners/xfg.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/rrr.jpg
The Greater Columbus Convention Center, Columbus, Ohio
http://www.govashir.com/greatdesigners/dgf.jpg
http://www.shortnorth.com/convention784.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/uio.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/10.jpg
Wexner Center for the Visual Arts, Ohio State University; Columbus, Ohio
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/11.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/12.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/13.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/15.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/16.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/gf.jpg
House VI, Frank House, Corlwall, Connecticut
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/18.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/19.jpg
HouseIII, Miller House, Lakeville, Connecticut

http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/20.jpg�

http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/21.jpg

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد