touraj atef
10th February 2010, 01:14 PM
شعري است قديمي كه مي گويد
جز صداي بدرود و بدرود نمي شنوم ...
حالا حكايت فوتبال ما نيز به اين گونه است و هر روز اخبار و حوادث و اتفاقها نشان دهنده واقعيت بي بديلي از تاريكي آينده بوده و گوئي اميد , سفر طولاني از ديار فوتبال ايران كرده است نگاهي به برخي از اتفاقهاي اين روزهاي فوتبال مي افكنيم
1/بدرود گل زنان ايراني
روزگاري ايران را معدن برترين فوتباليستهاي آسيائي و خصوصا مهاجمين قاره كهن مي دانستند و مرداني چون همايون بهزادي و حسين كلاني و مرحوم صفر ايرانپاك و برادران مظلومي و حسن روشن و ناصر محمد خاني و عبدلعلي چنگيز و حميد عليدوستي و فرشاد پيوس و ... حافظان اين واقعيت بودند و حتي در سالهاي بعد با ظهور علي دائي و كسب عنوان آقاي گل مسابقات ملي جهان توسط او اين لقب بيش از پيش رنگ واقعيت يافت اما سالها از آن تاريخ مي گذرد و گوئي با گذشتن از آن زمان حكايت گل زنان ايراني چون قصه فوتبال فارسي شد و روند نزولي گرفت امروز در فوتبال ما, آينده سياه مهاجمين ايراني را حس مي كنيم در جدول رده بندي بهترين گل زنان مرداني چون عماد رضا عراقي و ابراهيم توره سنگالي آقائي مي كند و تنها علي كريمي كه امروز مرز سي سالگي را گذرانده با آنها رقابتي دارد در باشگاههاي معروف ايراني يعني استقلال و پرسپوليس بهترين گل زنان كريم باقري و فرهاد مجيدي هستند كه در سالهاي پاياني فوتبال خود هستند و خبري از خليلي و برهاني و .. كه قرار بود جانشينان آنها شوند تقريبا نيست و پديده هائي چون كريم انصاري فر و ميلاد ميداوودي ... در تيمهائي بازي مي كنند كه هر روز بيش از گذشته شكست خورده و در فقر تاكتيكي و مديريتي سير مي كنند كه قاتل رشد پديده ها است و با اين روند ناقوس بدرود چه رسا شنيده مي شود
2/تعطيلي اردوي تداركاتي تيم اميد
قصه نرفتن به المپيك هم يك حكايت تكراري است سالها است كه با فوتبال به المپيك نمي رويم و بعد از هر ناكامي در حضور در اين رويداد بزرگ جهاني اعلام مي كنيم كه براي دوره بعد برنامه ريزي بهتري كرده و به طور حتم در المپيك آتي شركت خواهيم كرد اما اين قصه از المپيك 1980 مسكو تا المپيك 2008 پكن تكرار شد و به نظر مي آيد با اين روندي كه در تيم اميد شاهد آن هستيم باز هم تكرار مي شود روزي كه فوتبال ايران در راه المپيك 2008 ناكام شد اتفاقهائي كه افتاد اين بود كه مسئولين آن حذف نظير كفاشيان ارتقا مقام گرفتند و مربي آن تيم يعني بگوويچ راهي يك تيم باشگاهي شد تا آن تيم را به روزهاي سياهي برساند و بازيكنان آن تيم نظير ميداوودي و شهرام گودرزي ... بعلت عدم توجه چندان رشدي در اين سالها نكردند بعد از آن حذف قرار شد كه بر روي تيم جوانان كه مرداني چون حاج صفي و كريم انصاري فرد ... را دارد كار شود اما دلالاني كه به عناوين سرمربي و مدير و سرپرست بر روي نيمكت تيم جوانان ما بودند در مسابقات مقدماتي جام جهاني جوانان بلائي بر سر تيم آوردند كه آن تيم هم متلاشي شد و حالا صحبت از اختلاف كميته المپيك و فدراسيون فوتبال بر روي سرمربي تيم اميد است و ظاهرا به همين دليل اختلاف, بودجه براي تامين مخارج آماده سازي تيم ملي المپيك قطع مي شود تا اين تيم زمان و روحيه و اميد ش را از دست دهد براستي با اين روش جز نداي بدرود المپيك لندن 2012 را خواهيم شنيد ؟آيا دوباره نبايد در اين انديشه باشيم كه باز حذف مي شويم و قرار است كميته ناكامي تشكيل شود و بعد اميد به المپيك ريو دوژانيرو 2016 داده شود ؟
3/كجاست اندكي از آن عشق
سالها است كه حكايت عشق و علاقه به فوتبال رنگ باخته است بايد بگوئيم كه مخالف فوتبال حرفه اي نيستيم اما بارها ديده ايم كه حتي در فوتبال حرفه اي هم به خاطر شرايط تيم بازيكنان و مربيان سعي مي كنند كه بيشتر به فوتبال و نه به پول بيانديشند و اصولا بازيكني را كه دائما در مورد پول صحبت كند را از خود طرد مي كنند همين امسال در گزارشي كه درمورد نقل و انتقال زمستاني تيمهاي ليگ برتر انگلستان تهيه شد معلوم شد كه ميزان مبلغ قرار دادها منعقد شده نسبت به فصل پيش تا حدو د 6/1 كمتر شده است سالهاي گذشته بازيكنان تيم رم و در سال جاري بازيكنان تيم ليورپول به علت شرايط بد مالي حاضر شدند كه از بعد مالي كمتر سخن بگويند در ليگ برتر انگلستان فرگوسن بعلت توقعات غير متعارف كارلوس توس قيد تمديد قرار داد او را مي زند و رو بينيو كه سابقه رفتارهاي غير حرفه اي بعلت مسائل مالي دارد و بارها به هنگام انتقال به رئال مادريد و از آنجا به منچستر سيتي تمامي معيارهاي اخلاقي را زير پا مي گذارد از ليگ برتر به سانتوز بازگردانده مي شود اما در فوتبال ما كه پر از مدعي عاشق و واله است شاهديم كه بزرگاني چون احمد رضا عابد زاده براي تتمه قرار داد خود آن گونه رفتار مي كند و هيچگاه به ياد نمي آورد در روزهائي كه مصدوم بود به واسطه حضور در پرسپوليس بود كه توانست بار ديگر به فوتبال ايران بازگردد و حتي راهي جام جهاني شود او از ياد برد كه او از معدو د بازيكنان پرسيوليس است كه بازي خداحافظي بسيار باشكوهي در برابر بايرمونيخ برايش تدارك ديده اند او از ياد برد كه سابقه مربيگري او در استقلال اهواز كه تنها سابقه مربيگري او بود دندان گير نبود اما او علي رغم شرايط جسمي نه چندان مناسبش براي مربيگري به پرسپوليس دعوت شد همه مي دانند كه كارنامه او در پرسپوليس هم روند خوبي نداشت اما او همه چيز را ناديده گرفت و نداي بدرود بدرود را براي خود بخاطر برگه هاي اسكناس خريد
و.. براستي جز نداي بدرود بدرود آرزو هاي شيرين
نواي ديگري در وادي فوتبال مي شنويم ؟/تورج عاطف
/ /tourajatef@hotmail.com/ www.tourajateef.blogfa.com
جز صداي بدرود و بدرود نمي شنوم ...
حالا حكايت فوتبال ما نيز به اين گونه است و هر روز اخبار و حوادث و اتفاقها نشان دهنده واقعيت بي بديلي از تاريكي آينده بوده و گوئي اميد , سفر طولاني از ديار فوتبال ايران كرده است نگاهي به برخي از اتفاقهاي اين روزهاي فوتبال مي افكنيم
1/بدرود گل زنان ايراني
روزگاري ايران را معدن برترين فوتباليستهاي آسيائي و خصوصا مهاجمين قاره كهن مي دانستند و مرداني چون همايون بهزادي و حسين كلاني و مرحوم صفر ايرانپاك و برادران مظلومي و حسن روشن و ناصر محمد خاني و عبدلعلي چنگيز و حميد عليدوستي و فرشاد پيوس و ... حافظان اين واقعيت بودند و حتي در سالهاي بعد با ظهور علي دائي و كسب عنوان آقاي گل مسابقات ملي جهان توسط او اين لقب بيش از پيش رنگ واقعيت يافت اما سالها از آن تاريخ مي گذرد و گوئي با گذشتن از آن زمان حكايت گل زنان ايراني چون قصه فوتبال فارسي شد و روند نزولي گرفت امروز در فوتبال ما, آينده سياه مهاجمين ايراني را حس مي كنيم در جدول رده بندي بهترين گل زنان مرداني چون عماد رضا عراقي و ابراهيم توره سنگالي آقائي مي كند و تنها علي كريمي كه امروز مرز سي سالگي را گذرانده با آنها رقابتي دارد در باشگاههاي معروف ايراني يعني استقلال و پرسپوليس بهترين گل زنان كريم باقري و فرهاد مجيدي هستند كه در سالهاي پاياني فوتبال خود هستند و خبري از خليلي و برهاني و .. كه قرار بود جانشينان آنها شوند تقريبا نيست و پديده هائي چون كريم انصاري فر و ميلاد ميداوودي ... در تيمهائي بازي مي كنند كه هر روز بيش از گذشته شكست خورده و در فقر تاكتيكي و مديريتي سير مي كنند كه قاتل رشد پديده ها است و با اين روند ناقوس بدرود چه رسا شنيده مي شود
2/تعطيلي اردوي تداركاتي تيم اميد
قصه نرفتن به المپيك هم يك حكايت تكراري است سالها است كه با فوتبال به المپيك نمي رويم و بعد از هر ناكامي در حضور در اين رويداد بزرگ جهاني اعلام مي كنيم كه براي دوره بعد برنامه ريزي بهتري كرده و به طور حتم در المپيك آتي شركت خواهيم كرد اما اين قصه از المپيك 1980 مسكو تا المپيك 2008 پكن تكرار شد و به نظر مي آيد با اين روندي كه در تيم اميد شاهد آن هستيم باز هم تكرار مي شود روزي كه فوتبال ايران در راه المپيك 2008 ناكام شد اتفاقهائي كه افتاد اين بود كه مسئولين آن حذف نظير كفاشيان ارتقا مقام گرفتند و مربي آن تيم يعني بگوويچ راهي يك تيم باشگاهي شد تا آن تيم را به روزهاي سياهي برساند و بازيكنان آن تيم نظير ميداوودي و شهرام گودرزي ... بعلت عدم توجه چندان رشدي در اين سالها نكردند بعد از آن حذف قرار شد كه بر روي تيم جوانان كه مرداني چون حاج صفي و كريم انصاري فرد ... را دارد كار شود اما دلالاني كه به عناوين سرمربي و مدير و سرپرست بر روي نيمكت تيم جوانان ما بودند در مسابقات مقدماتي جام جهاني جوانان بلائي بر سر تيم آوردند كه آن تيم هم متلاشي شد و حالا صحبت از اختلاف كميته المپيك و فدراسيون فوتبال بر روي سرمربي تيم اميد است و ظاهرا به همين دليل اختلاف, بودجه براي تامين مخارج آماده سازي تيم ملي المپيك قطع مي شود تا اين تيم زمان و روحيه و اميد ش را از دست دهد براستي با اين روش جز نداي بدرود المپيك لندن 2012 را خواهيم شنيد ؟آيا دوباره نبايد در اين انديشه باشيم كه باز حذف مي شويم و قرار است كميته ناكامي تشكيل شود و بعد اميد به المپيك ريو دوژانيرو 2016 داده شود ؟
3/كجاست اندكي از آن عشق
سالها است كه حكايت عشق و علاقه به فوتبال رنگ باخته است بايد بگوئيم كه مخالف فوتبال حرفه اي نيستيم اما بارها ديده ايم كه حتي در فوتبال حرفه اي هم به خاطر شرايط تيم بازيكنان و مربيان سعي مي كنند كه بيشتر به فوتبال و نه به پول بيانديشند و اصولا بازيكني را كه دائما در مورد پول صحبت كند را از خود طرد مي كنند همين امسال در گزارشي كه درمورد نقل و انتقال زمستاني تيمهاي ليگ برتر انگلستان تهيه شد معلوم شد كه ميزان مبلغ قرار دادها منعقد شده نسبت به فصل پيش تا حدو د 6/1 كمتر شده است سالهاي گذشته بازيكنان تيم رم و در سال جاري بازيكنان تيم ليورپول به علت شرايط بد مالي حاضر شدند كه از بعد مالي كمتر سخن بگويند در ليگ برتر انگلستان فرگوسن بعلت توقعات غير متعارف كارلوس توس قيد تمديد قرار داد او را مي زند و رو بينيو كه سابقه رفتارهاي غير حرفه اي بعلت مسائل مالي دارد و بارها به هنگام انتقال به رئال مادريد و از آنجا به منچستر سيتي تمامي معيارهاي اخلاقي را زير پا مي گذارد از ليگ برتر به سانتوز بازگردانده مي شود اما در فوتبال ما كه پر از مدعي عاشق و واله است شاهديم كه بزرگاني چون احمد رضا عابد زاده براي تتمه قرار داد خود آن گونه رفتار مي كند و هيچگاه به ياد نمي آورد در روزهائي كه مصدوم بود به واسطه حضور در پرسپوليس بود كه توانست بار ديگر به فوتبال ايران بازگردد و حتي راهي جام جهاني شود او از ياد برد كه او از معدو د بازيكنان پرسيوليس است كه بازي خداحافظي بسيار باشكوهي در برابر بايرمونيخ برايش تدارك ديده اند او از ياد برد كه سابقه مربيگري او در استقلال اهواز كه تنها سابقه مربيگري او بود دندان گير نبود اما او علي رغم شرايط جسمي نه چندان مناسبش براي مربيگري به پرسپوليس دعوت شد همه مي دانند كه كارنامه او در پرسپوليس هم روند خوبي نداشت اما او همه چيز را ناديده گرفت و نداي بدرود بدرود را براي خود بخاطر برگه هاي اسكناس خريد
و.. براستي جز نداي بدرود بدرود آرزو هاي شيرين
نواي ديگري در وادي فوتبال مي شنويم ؟/تورج عاطف
/ /tourajatef@hotmail.com/ www.tourajateef.blogfa.com