Admin
7th February 2010, 11:18 PM
فرشتهاي به نام مادر
سحركمالينفر
آيا تا به حال با خود انديشيدهايد كه چرا كلمه «مادر» از تقدس ويژهاي برخوردار است. آيا زنان به صرف توانايي بارداري و وضع حمل، مادراني قابل تقدير ميشوند يا عوامل ديگري نيز در اين ميان دخيل است؟ آيا فقط در زندگي فرزندانشان نقش دارند يا اينكه قادر به تحول در زندگي آنها هستند؟
و آيا تغييرات را صرفاً در زندگي فرزندان ايجاد ميكنند يا اينكه زندگي خودشان نيز پس از مادر شدن تغيير ميكند؟ آيا فرد ديگري نيز ميتواند مانند مادر عمل كند يا اينكه برخي ويژگيها اختصاص به مادران دارد؟
برخي افراد تصور ميكنند كه مادر شدن به معناي پايان خواب راحت، گذرانيدن تعطيلات آرام و دست كشيدن از علايق است. در پاسخ به اين افراد بايد گفت شما هرگز از مادر شدن پشيمان نخواهيد شد. زيرا چنان لذتي از نگاه كردن به فرزندان و بزرگ شدن آنها ميبريد كه حاضر نيستند دنيا را با همه زرق و برقها و دلفريبيهايش با يك لحظه دوري فرزندان عوض كنيد. اما مادران به راستي از چه لذت ميبرند؟ بايد گفت همه چيز پس از ورود كودك به اين جهان براي مادر تغيير ميكند. حتي رابطه مادر و پدر تغيير ميكند. اگر زن و شوهر تا به حال به يكديگر علاقهمند بودند حالا مادر به اين خاطر كه همسرش اين قدر به كودكش علاقه دارد نيز او را دوست دارد و به سبب دغدغه آينده فرزند براي پدر، علاقه او به شوهرش نه تنها كاهش نمييابد بلكه دو چندان شده و احساس محبت بيشتري ايجاد ميشود.
نخستين باري كه كودك مينشيند، ميايستد، نخستين دنداني كه در ميآورد، نخستين كلمهاي كه بر زبان ميآورد، دنياي مادر را متحول ميسازد. هر زخمي پس از مدتي بهبودي مييابد اما مادر شدن مانند زخمي دلپذير است كه هميشه تازه و حساس است!
همه افراد صفحه حوادث روزنامه را ميخوانند اما فقط مادر است كه با خود فكر ميكند «اگر اين اتفاق براي فرزند من بيفتد؟»
مادر به جاي پرداختن به آرزوهاي خود تمام سعي خود را براي رسيدن فرزندان به آرزوهايشان به عمل ميآورد و به عبارت ديگر با كمال ميل نردباني براي ترقي فرزندان ميشود.
ويژگيهاي خاص اثبات شده در مادر
ثابت شده كه ذهن و حافظه مادران نه تنها نسبت به قبل از مادر شدن تحليل نميرود بلكه با تغييرات مغزي و هورموني تقويت نيز ميشود:
درك حالات چهره: مادراني كه داراي كودك هستند بهتر از ديگران قادر به درك حالات چهره و قدرت ذهن خواني ميباشند. آگاهي از كوچكترين تغييرات جسمي و روحي فرزندان فكر را براي همدلي و همدردي موثر در ديگر زمينهها نيز آمادهتر ميكند.
توانايي انجام چند كار در يك زمان: در زمان بارداري و مدتي پس از زايمان مغز استروژن بيشتري ترشح ميكند و اين كار با يك سلسله ارتباطات هوشياري مادر را افزايش ميدهد.
- مشخص شده كه مادران نسبت به ساير زنان قدرت بيشتري در انجام چند كار دارند. براي مثال در حال آشپزي يا تميز كردن يخچال ميتوانند در ذهن خود به يافتن راه حل براي يك مسئله پرداخته و در عين حال به صحبتهاي فرد ديگري نيز گوش بدهند.
افزايش شهامت: افراد پس از مادر شدن شهامت و شجاعت بيشتري در برخورد با هيجانات دارند و حتي قدرت ريسك پذيري بيشتري پيدا ميكنند.
- مادراني كه هميشه از شنا كردن ميترسيدهاند براي حفاظت از كودكانشان در آب به همراه آنها شنا كرده و حتي براي نجات آنها بيپروا به اعماق آب ميروند.
روحيه مادر حاكم بر نگرش فرزندان: با تولد كودك رابطه مادر و فرزندي ايجاد ميشود كه زمينه حالات و جهت گيريهاي بعدي فرزند را نسبت به جهان پيرامون تعيين ميكند. پس بايد توجه خاصي به وضعيت روحي مادران داشت.
نكته اينجاست كه مادران ناراضي و آنهايي كه حس مثبتي نسبت به مسائل به ويژه مسائل خانوادگي ندارند اين حس را به فرزندان به ويژه پسران خود منتقل ميكنند. البته اين تاثير بر دختران نيز وجود دارد فقط مسئله اينجاست كه دختران اين تاثيرات را در زمان حال و با دريافت آن بروز ميدهند اما پسران ممكن است در زمان حال واكنشي نشان ندهند اما در زمان بلوغ و بزرگسالي آثار اين نارضايتي خفته را از خود نشان داده و نسبت به زندگي زناشويي بدبينتر شوند.
محبت: از آنجايي كه مادر نخستين شخص آشناي فرزند و الگوي او براي توقع از ديگران است نحوه برخورد مادر معياري براي پيشبيني احساس سايرين نسبت به كودك است. يكي از راههاي اوليه مادر براي ابراز علاقه خود در آغوش گرفتن فرزند است. صميميت مادر موجب ميشود طفل به سايرين نيز علاقهمند شود. حتماً تاكنون با افرادي برخورد كردهايد كه نميتوانند محبت خود را به ديگران ابراز نمايند. چنين افرادي اين كار را از مادر نياموختهاند.
مادر آرام فرزند شاد: آرامش براي فرزند به معناي امنيت خاطر است و اضطراب و تشويش مادر موجب بيقراري فرزند ميشود. پس اين مادر است كه ميتواند با تدبير خود اين شادي و رضايت را به فرزند بدهد. يكي از راههاي تشخيص آرامش مادر خنده كودك است. زيرا حالات و ديد فرزند از دوران نوزادي نسبت به دنيا طبق احساسات مادر ترسيم ميشود و امنيتي كه او از مادرش دريافت ميكند تمايل به برقراري رابطه با ديگران را نيز در وي تقويت ميكند.
كمال گرايي: بسياري از فرزندان موفقيتهاي خود را مرهون رفتار والدين به ويژه مادر ميدانند. مادر با تشويق فرزندان ميتواند موجب تقويت اعتماد به نفس در آنها شود اما بايد توجه داشت كه توقع زياد و ايدهآلي موجب احساس ضعف و كمبود در فرزند ميشود. به تدريج رفتار ديگران را نيز كامل و شايسته ستايش و تحسين نميبيند. بدين ترتيب نميتواند به طور صادقانه به افراد محبت بورزد و از زندگي لذت ببرد و امكان دارد منزوي شود.
در مقابل مادراني كه ميپذيرند همه افراد نكات ضعف و قوت دارند و فرندانشان نيز از اين مورد مستثني نيستند عموماً فرزنداني منطقي- عادل و منصف خواهند داشت كه در روابط اجتماعي نيز افرادي موفق و فعال بوده و از بودن با افراد گوناگون با خصوصيات متفاوت لذت ميبرند.
گذشت: مادر با گذشت و ايثار خود و پرداختن به آنچه مصلحت خانواده و فرزندان است به بهترين شكل معني ايثار و گذشت را نشان ميدهد. فرزندان درمييابند كه گذشتن از خود به خاطر ديگران بسيار زيباست و مادر اين كار را به بهترين نحو انجام ميدهد.
از طرف ديگر فرزندان باگذشت مادر ارزش بخشش را درمييابند و در ضمن اينكه كينهتوز نخواهند شد اشتباهات خود را نيز مانند ديگران ميبخشند و احساس گناه نميكنند تا اين احساس را به ديگران هم منتقل كنند. آنها ميآموزند كه مسائل ديگران نيز به اندازه مسائل آنها مهم است و ميتوان براي لذت بردن از شادي ديگران از برخي خواستههاي خود گذشت.
حالا خودتان بگوييد به جز مادر چه كسي اين درسهاي ارزشمند زندگي را به اين زيبايي به انسان ميدهد؟ آيا اين مادر شايسته تحسين و قدرداني نيست؟
http://www.kayhannews.ir (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.kayhannews.ir% 2F860421%2F7.htm)
سحركمالينفر
آيا تا به حال با خود انديشيدهايد كه چرا كلمه «مادر» از تقدس ويژهاي برخوردار است. آيا زنان به صرف توانايي بارداري و وضع حمل، مادراني قابل تقدير ميشوند يا عوامل ديگري نيز در اين ميان دخيل است؟ آيا فقط در زندگي فرزندانشان نقش دارند يا اينكه قادر به تحول در زندگي آنها هستند؟
و آيا تغييرات را صرفاً در زندگي فرزندان ايجاد ميكنند يا اينكه زندگي خودشان نيز پس از مادر شدن تغيير ميكند؟ آيا فرد ديگري نيز ميتواند مانند مادر عمل كند يا اينكه برخي ويژگيها اختصاص به مادران دارد؟
برخي افراد تصور ميكنند كه مادر شدن به معناي پايان خواب راحت، گذرانيدن تعطيلات آرام و دست كشيدن از علايق است. در پاسخ به اين افراد بايد گفت شما هرگز از مادر شدن پشيمان نخواهيد شد. زيرا چنان لذتي از نگاه كردن به فرزندان و بزرگ شدن آنها ميبريد كه حاضر نيستند دنيا را با همه زرق و برقها و دلفريبيهايش با يك لحظه دوري فرزندان عوض كنيد. اما مادران به راستي از چه لذت ميبرند؟ بايد گفت همه چيز پس از ورود كودك به اين جهان براي مادر تغيير ميكند. حتي رابطه مادر و پدر تغيير ميكند. اگر زن و شوهر تا به حال به يكديگر علاقهمند بودند حالا مادر به اين خاطر كه همسرش اين قدر به كودكش علاقه دارد نيز او را دوست دارد و به سبب دغدغه آينده فرزند براي پدر، علاقه او به شوهرش نه تنها كاهش نمييابد بلكه دو چندان شده و احساس محبت بيشتري ايجاد ميشود.
نخستين باري كه كودك مينشيند، ميايستد، نخستين دنداني كه در ميآورد، نخستين كلمهاي كه بر زبان ميآورد، دنياي مادر را متحول ميسازد. هر زخمي پس از مدتي بهبودي مييابد اما مادر شدن مانند زخمي دلپذير است كه هميشه تازه و حساس است!
همه افراد صفحه حوادث روزنامه را ميخوانند اما فقط مادر است كه با خود فكر ميكند «اگر اين اتفاق براي فرزند من بيفتد؟»
مادر به جاي پرداختن به آرزوهاي خود تمام سعي خود را براي رسيدن فرزندان به آرزوهايشان به عمل ميآورد و به عبارت ديگر با كمال ميل نردباني براي ترقي فرزندان ميشود.
ويژگيهاي خاص اثبات شده در مادر
ثابت شده كه ذهن و حافظه مادران نه تنها نسبت به قبل از مادر شدن تحليل نميرود بلكه با تغييرات مغزي و هورموني تقويت نيز ميشود:
درك حالات چهره: مادراني كه داراي كودك هستند بهتر از ديگران قادر به درك حالات چهره و قدرت ذهن خواني ميباشند. آگاهي از كوچكترين تغييرات جسمي و روحي فرزندان فكر را براي همدلي و همدردي موثر در ديگر زمينهها نيز آمادهتر ميكند.
توانايي انجام چند كار در يك زمان: در زمان بارداري و مدتي پس از زايمان مغز استروژن بيشتري ترشح ميكند و اين كار با يك سلسله ارتباطات هوشياري مادر را افزايش ميدهد.
- مشخص شده كه مادران نسبت به ساير زنان قدرت بيشتري در انجام چند كار دارند. براي مثال در حال آشپزي يا تميز كردن يخچال ميتوانند در ذهن خود به يافتن راه حل براي يك مسئله پرداخته و در عين حال به صحبتهاي فرد ديگري نيز گوش بدهند.
افزايش شهامت: افراد پس از مادر شدن شهامت و شجاعت بيشتري در برخورد با هيجانات دارند و حتي قدرت ريسك پذيري بيشتري پيدا ميكنند.
- مادراني كه هميشه از شنا كردن ميترسيدهاند براي حفاظت از كودكانشان در آب به همراه آنها شنا كرده و حتي براي نجات آنها بيپروا به اعماق آب ميروند.
روحيه مادر حاكم بر نگرش فرزندان: با تولد كودك رابطه مادر و فرزندي ايجاد ميشود كه زمينه حالات و جهت گيريهاي بعدي فرزند را نسبت به جهان پيرامون تعيين ميكند. پس بايد توجه خاصي به وضعيت روحي مادران داشت.
نكته اينجاست كه مادران ناراضي و آنهايي كه حس مثبتي نسبت به مسائل به ويژه مسائل خانوادگي ندارند اين حس را به فرزندان به ويژه پسران خود منتقل ميكنند. البته اين تاثير بر دختران نيز وجود دارد فقط مسئله اينجاست كه دختران اين تاثيرات را در زمان حال و با دريافت آن بروز ميدهند اما پسران ممكن است در زمان حال واكنشي نشان ندهند اما در زمان بلوغ و بزرگسالي آثار اين نارضايتي خفته را از خود نشان داده و نسبت به زندگي زناشويي بدبينتر شوند.
محبت: از آنجايي كه مادر نخستين شخص آشناي فرزند و الگوي او براي توقع از ديگران است نحوه برخورد مادر معياري براي پيشبيني احساس سايرين نسبت به كودك است. يكي از راههاي اوليه مادر براي ابراز علاقه خود در آغوش گرفتن فرزند است. صميميت مادر موجب ميشود طفل به سايرين نيز علاقهمند شود. حتماً تاكنون با افرادي برخورد كردهايد كه نميتوانند محبت خود را به ديگران ابراز نمايند. چنين افرادي اين كار را از مادر نياموختهاند.
مادر آرام فرزند شاد: آرامش براي فرزند به معناي امنيت خاطر است و اضطراب و تشويش مادر موجب بيقراري فرزند ميشود. پس اين مادر است كه ميتواند با تدبير خود اين شادي و رضايت را به فرزند بدهد. يكي از راههاي تشخيص آرامش مادر خنده كودك است. زيرا حالات و ديد فرزند از دوران نوزادي نسبت به دنيا طبق احساسات مادر ترسيم ميشود و امنيتي كه او از مادرش دريافت ميكند تمايل به برقراري رابطه با ديگران را نيز در وي تقويت ميكند.
كمال گرايي: بسياري از فرزندان موفقيتهاي خود را مرهون رفتار والدين به ويژه مادر ميدانند. مادر با تشويق فرزندان ميتواند موجب تقويت اعتماد به نفس در آنها شود اما بايد توجه داشت كه توقع زياد و ايدهآلي موجب احساس ضعف و كمبود در فرزند ميشود. به تدريج رفتار ديگران را نيز كامل و شايسته ستايش و تحسين نميبيند. بدين ترتيب نميتواند به طور صادقانه به افراد محبت بورزد و از زندگي لذت ببرد و امكان دارد منزوي شود.
در مقابل مادراني كه ميپذيرند همه افراد نكات ضعف و قوت دارند و فرندانشان نيز از اين مورد مستثني نيستند عموماً فرزنداني منطقي- عادل و منصف خواهند داشت كه در روابط اجتماعي نيز افرادي موفق و فعال بوده و از بودن با افراد گوناگون با خصوصيات متفاوت لذت ميبرند.
گذشت: مادر با گذشت و ايثار خود و پرداختن به آنچه مصلحت خانواده و فرزندان است به بهترين شكل معني ايثار و گذشت را نشان ميدهد. فرزندان درمييابند كه گذشتن از خود به خاطر ديگران بسيار زيباست و مادر اين كار را به بهترين نحو انجام ميدهد.
از طرف ديگر فرزندان باگذشت مادر ارزش بخشش را درمييابند و در ضمن اينكه كينهتوز نخواهند شد اشتباهات خود را نيز مانند ديگران ميبخشند و احساس گناه نميكنند تا اين احساس را به ديگران هم منتقل كنند. آنها ميآموزند كه مسائل ديگران نيز به اندازه مسائل آنها مهم است و ميتوان براي لذت بردن از شادي ديگران از برخي خواستههاي خود گذشت.
حالا خودتان بگوييد به جز مادر چه كسي اين درسهاي ارزشمند زندگي را به اين زيبايي به انسان ميدهد؟ آيا اين مادر شايسته تحسين و قدرداني نيست؟
http://www.kayhannews.ir (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.kayhannews.ir% 2F860421%2F7.htm)