PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله پایان کار آسمان و زمین



*مینا*
2nd February 2010, 09:44 PM
http://www.aftab.ir/articles/science_education/astronomic/images/8a9ceaaca07484f9b8ce4f7e37109d0f.jpg



خدای بزرگ در آیهء ۱۰۴ سورهء مبارکهء انبیا می‌فرماید:

]یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ[
«روز هنگامهء بزرگ، آسمانها را مانند طومار درهم می‌پیچیم»
این آیهء مبارکه به روشنی یکی از مظاهر به پایان رسیدن عمر دنیای مادی را بیان نموده و می‌گوید: اجرام و پدیده‌های آسمانی، در هنگامهء محشر چونان طوماری درهم پیچانده می‌شوند.
اکنون ببینیم موقف علم جدید در ارتباط با این آیهء قرآنی چیست؟ آیا از دیدگاه علم جدید امکان اینکه مظاهر و پدیده‌های هستی درهم پیچانده شوند، متصوّر است یا خیر؟
با ملاحظهء یافته‌ها و ره‌آوردهای علم جدید در این باره، ملاحظه می‌کنیم که علم آمده است تا درا ین میدان نیز بر اعجاز علمی قرآن کریم گواهی دهد.
انسان از قدیم‌الایام با مشاهدهء ستارگان به چشم سر می‌دید که این موجودات آسمانی، در حال سیر و سفر از همدیگر فاصله می‌گیرند با آنکه در عین حال، مشاهده با چشم غیر مسلح این ستارگان را بسیار نزدیک به هم نشان می‌دهد. در حالی که واقعیت غیر از این است، چه در حقیقت امر ستارگان به مسافت‌های قیاسی و به شکل حیرت‌آوری از هم دور اند و ما فقط به این دلیل آنها را نزدیک به هم می‌بینیم که فاصلهء آنها از زمین بسیار زیاد است. یافته‌های بشر در عصر حاضر به همین حد متوقف نمانده بلکه امروزه بشر علاوتاً می‌داند که این اجرام و اجسام آسمانی که ما آنها را در زمانهای قدیم کامل‌الجسامه می‌پنداشتیم، اکثراً دارای فضاهای خالی می‌باشند و این فضاهای خالی، به علاوهء فضای بیرونی، در داخل ماهیت ترکیبی آنها نیز نهفته است.
بشر با بهره‌گیری از دانش نوین هم اکنون این حقیقت را نیز می‌داند که هر جسم مادی پیرامون نظام مشخص داخلی خویش حرکت دورانی دارد. درست همانند نظام شمسی که پیرامون آن سیارگان زیادی در چرخش‌اند. که از نمونه‌های قابل ذکر در این رابطه حرکت منظم نظام اتم می­باشد با این تفاوت که مافضای خالی را در نظام شمسی مشاهده می‌کنیم، اما از مشاهدهء فضای خالی نظام اتمی به دلیل کوچکی بی‌نهایت حجم آن ناتوانیم؛ چه کوچکی حجم اتم تا به آنجاست که در حال حاضر حتی مشاهدهء کامل این نظام نیز با تمام ابزارهای علمی موجود برای بشر محال به نظر می‌رسد. با این وصف همه می‌دانیم که اتم نام مجموعه‌یی از الکترونهایی است که به همدیگر متصل و چسبنده نیستند، بلکه در میان آنها خالی‌گاه‌های نسبی بزرگی وجود دارد. به طور مثال، اگر ما قطعه‌یی از آهن را در نظر بگیریم در ظاهر امر مشاهده می‌کنیم که ذرات آن شدیداً به هم چسبیده و متصل اند، در حالی که الکترونها در یک واحد اتم بیشتر از حجم ۱۰۰۰۰۰۰۰
بر ۱ از مساحت آن را اشغال نمی‌کنند و مساحت باقی‌مانده، در واقع میدانهای خالی درون اتم را تشکیل می‌ده به طوری که اگر ما یک تصویر بزرگ‌شده از دو جزء الکترون و پروتون اتم را مشاهده کنیم، قطعاً خواهیم دید که فاصله میان این دو جزء، نزدیک به ۳۵۰ یارد می‌باشد.
معنی این سخن آن است که تمام موجودات مادی حتی آن اجسامی که در ظاهر امر بسیار متراکم و به هم چسبیده هم به نظر می‌رسند، در داخل ترکیب وجودی خویش، محتوی فضاهای خالی می‌باشند. در نتیجه اگر ما بتوانیم این فضاهای خالی را از میان برداریم، اجسام مادی به طور بی‌نهایتی در هم پیچیده می‌شوند، که بشر در مواردی و از آن جمله تولید بمب اتمی توانسته است این فضاهای داخلی را به طور نسبی در درون اجسام، متراکم و محدود گرداند.
این چنین است که دانشمندان نجومی نهایتاً به این نتیجه می‌رسند که اگر ما به طور مثال جسم یک انسانی را که دارای سه متر قد باشد، از فضاهای خالی داخل وجودش تجرید کنیم، کمّیت باقی مانده وجود آن به حدی ناچیز است که حتی قابل ذکر هم نمی‌باشد. به همین ترتیب اگر ما بتوانیم همه چیز موجود در کائنات را به نحوی درهم بپیچانیم که فضای داخلی و اندرونی آنها نابود گردد، در آن صورت حجم کلی کائنات لایتناهی کنونی بیشتر از حجم سی برابر قطر کرهء خورشید نخواهد بود! در حالی که وسعت فعلی کائنات به اندازه‌یی است که دورترین کهکشانهای کشف شده در فضای لایتناهی میلیونها سال نوری از خورشید ما فاصله دارد. به این معنی که موجودیت فعلی کائنات از نظر وسعت هرگز با بزرگترین کهکشانها و اجرام هم قابل مقایسه نمی‌باشد چه رسد به خورشید که حتی اگر هم سی برابر شود، در فضای لایتناهی و در مقایسه با اجرام لایتناهی ذرهء بسیار ناچیزی نیز به حساب نمی‌آید.
بنابراین، علم جدید و رهیافت‌های آن همه بسیج شده‌اند تا تفسیر علمی آیهء مبارکهء فوق را در حد بشری آن به تصویر کشیده و رازی از رازهای عظیم به پایان‌رسیدن آفرینش مادی دنیای کنونی را در راستای تعبیرات قرآنی و منطبق با عقاید حقهء اسلامی آشکار گردانند.
امروزه در سایهء دست‌آوردهای علمی، تفسیر آیهء ]یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ[نه تنها مشکل نیست، بلکه اگر بتوانیم بگوییم که پروردگار بزرگ در هنگامهء بزرگ «قیامت» کار دنیا را با روش قانونمندیهای خلقت و در کمربند همان سنت‌های بدوی آفرینش خویش یکسره می‌نماید، در این صورت می‌توانیم بگوییم که ره‌آورد علم در این رابطه نیز خود، تفسیر عینی آیهء مبارکهء فوق می‌باشد.
اکنون به دیدگاه قرآن کریم در رابطه با پایان کار زمین می‌پردازیم.


● ابتدا می‌بینیم یافته‌های علمی بشر در این زمینه چیست؟
قبل از اینکه بشر به عصر تکنولوژی قدم بگذارد، مادی‌گرایان و ملحدانی که به ادیان الهی باور نداشتند، عقیده به پایان‌یافتن عمر زمین و به طور عام، پایان‌یافتن کار خلقت مادی را نوعی خرافه می‌پنداشتند. اما با پیشرفت‌های علمی این پندارهای کهنه فروریخت و اکنون در روشنایی علم، هیچ کسی منکر عقیدهء دینی پایان‌یافتن عمر زمین و کائنات نیست.
نظریّات اوّلیهء ‌دانشمندان در بارهء ‌پایان کار زمین بر این پایه بنا یافته بود که چون ادامهء حیات و موجودیت زمین مستقیماً به نور و انرژی خورشید وابسته است و خورشید هم به مرور زمان گرما و انرژی خود را از دست می‌دهد، پس بنابراین همان وقتی که انرژی خورشید به حدی از تنزل برسد که خورشید دیگر نتواند زمین را با عناصر حیات‌بخش خویش مدد رساند، همان وقت هم پایان کار زمین فرا خواهد رسید. چه قطع پیوندهای اکمالاتی میان زمین و خورشید، می تواند به سرعت فاتحهء زمین را بخواند؛ از آن رو که زمین بدون خورشید قطعاً به ادامهء حیات قادر نیست.
اما این فرضیّه دیر زمانی پایدار نماند، چه یافته‌های جدیدتر علمی ثابت ساختند که خورشید به صورت خودجوش خویشتن را نوسازی می‌کند. پس حد اقل تا میلیون ها سال خطر پایان‌یافتن انرژی خورشیدی متصور نیست و هم بر این اساس، ترس از فقدان منابع حیات‌بخش برای زمین هم به این زودیها بی‌مورد می­باشد.
با سست‌شدن پایه‌های این فرضیّه،‌ دانشمندان از احتمال سقوط زمین در کرهء خورشید صحبت نمودند. بایستهء یادآوری است که علم نجوم نظر یهء سقوط زمین در کرهء خورشید و در نتیجه سوختن کامل آن را در کام امواج شعله‌های مذاب این آتشفشان عظیم را، به طور کلی رد نمی کند اما به دلیل اینکه زمین نیز همچون سیارات دیگر مجموعهء شمسی، بر محور خورشید حرکت می­کند و سیستم این حرکت به گونه‌ای دقیق و منظم است که آن را از سقوط در کام خورشید نجاتمی‌دهد، پس نظریّهء‌سقوط زمین در خورشید نیز از قوت چندانی برخوردار نیست.
سپس نظریّهء دیگری ظهور کرد که می‌گفت:
حرکت میلیاردها سیاره در اطراف و اکناف آسمان، بالآخره روزی به برخورد یک و یا چندین سیاره به زمین منجر خواهد گردید، و اگر چنین تصادمی رونما گردد، بدون شک کار زمین یکسره خواهد شد. اما باز هم یافته‌های جدیدتر علمی ثابت ساختند که این نظریّه نیز بی پایه است، چه در حرکت و دوران تمام سیارگان، نیروی جاذبه با دقّتی بی مانند طوری حکمفرماست که از وقوع چنین برخوردی جلوگیری می نماید. علاوه بر این، فضای کائنات مستمراً چنان در حال توسعه می­باشد که این توسعه فراتر از حوصلهء تصور عقل است. پس با این توسعهء عظیم همیشه گی در فضای دورانی سیارگان، مجال برای یکی از آنها آنگونه تنگ نمی‌شود که در اثر آن، برخورد و تصادمی رونما گردد.
«جیمس جینز» دانشمند بزرگ نجومی در این باره می‌گوید: «زمین ما منسوب به یک مستعمرهء کوچکی است که در یک گوشهء دور افتاده از فضای لایتناهی واقع شده است. موطن ما که وقتی بر روی آن سفر می‌کنیم، کرهء عظیم و هولناکی به نظر ما می‌آید، چیزی جز یک ذرهء بی‌نهایت کوچک غبار مانند، در فضای بیکرانه و دهشتناک نجومی نیست»
«لورد اوپری» در ارتباط با توسعهء کائنات می‌گوید: «چنانکه عقل‌های ما از تصویر و تصور ابتدای ازل و انتهای ابد ناتوان است، همچنان اندیشه‌های ما از تخیل اولین و آخرین مکان نیز ناتوان می‌باشد. جهات چهارگانه همه بی نهایت‌اند؛ بالای هر فرازی فرازهایی برتر، و بر زیر هر سراشیبی، شیب‌های بی‌نهایت دیگر وجود دارد».
پس روشن است که این وسعت بی نهایت کائنات، از تصادم ستارگان و سیارگان با زمین جلوگیری می‌نماید به طوری که اگر بخواهیم احتمال چنین تصادمی را مطرح نماییم، باید بگوییم که احتمال تصادم سیارهء دیگری با زمین، همانند احتمال تصادم یک کشتی درخلیج فارس با کشتی دیگری در دریای مدیترانه است. بنابراین، نظریّهء پایان‌یافتن عمر زمین به دلیل برخورد آن با سیارات دیگر، نیز نظریّهء مسلطی نیست.
آخرین و جدیدترین حقیقت علمیی که در قضیهء پایان‌یافتن عمر زمین و آسمان بر کرسی داوری نشسته است، خود را تا حدی به حقایق مطرح شده در قرآن در این رابطه همآهنگ گردانیده است. این حقیقت علمی مبتنی بر کشف عناصر «اشعاعی» می­باشد که با این عناصر در هم شکستن اتم میسّر می‌شود؛ عملیه یی که به نوبهء خود، زایندهء نیروی عظیم ویرانگری است، که از آزادشدن بعضی ازنیوترونها به قصد درهم شکستن اتمهای دیگر پدید می‌آید و اتم های دیگری که خود بالنوبه به درهم شکستن مجموعه یی دیگر پرداخته و در نهایت پدیده یی را به وجود می‌آورند که دانشمندان آن را «تأثیر متقابل مسلسل» نامیده‌اند. این عملیه به طور بالفعل در عنصر «یورانیوم» که سبب به وجودآمدن بمب اتمی گردید، تجربه شده است.
در اینجا نیروی دیگری هم هست که از عملیهء متضاد آزادشدن اتمها پدید می‌آید. این عملیه عبارت است از تداخل دو اتم در یکدیگر برای ساختن یک اتم سنگین وزن‌تر؛ آنسان که در بمب هیدروژن رونما گردید. همین عملیه ایجاد بمب هیدروژنی است که به گونهء مستمر و مسلسل در خورشید رونما می‌شود. پس دلیل اینکه کرهء خورشید همیشه در حال جوشش شعله‌های مذاب آتش می‌باشد، نیز در همین امر نهفته است.
آنچه در دانش نوین مورد اعتراف همگان می‌باشد، تشکیل اتم از الکتریستهء مثبت یا پروتون و الکتریستهء منفی یا الکترون است. پروتون و الکترون در تعداد با همدیگر مساوی می‌باشند و گاهی در ترکیب اتم بار الکتریکی متعادل‌تری به وجود می‌آید که اسم آن نوترون است. حلقات علمی در اواخر سال ۱۹۵۵ میلادی اعلام کردند که یکی از دانشمندان اتمی به نام «ارنست لورنس» به کشف خطرناک جدیدی دست یافته است که همانا موجودیت بار الکتریکی از جنس «پروتون» می‌باشد با این تفاوت که این بار الکتریکی منفی است نه مثبت. این پروتون دارای بار منفی الکتریکی، طبقه‌یی را پیرامون کرهء زمین در سطوح بالایی جو تشکیل داده است. نکتهء نهایت مهم این است که وجود این بار وسیع الکتریکی مغایر با طبیعت، خطرناکترین پدیده‌یی است که ممکن است عقل بشری تصور آن را بنماید؛ زیرا اگر ذره‌یی از ذرات یک عنصر بنیادین درهم شکسته شود، با درنظرداشت وجود این پدیدهء غیر طبیعی، از درهم شکستن فقط یک ذره یا یک اتم، همان عملیه «تأثیر متقابل مسلسل» به وجود می‌آید و از آنجا که آب در ترکیب همه مواد داخل است، اگر چنین اتفاق افتد که جزئی از آب به دوبخش ترکیبی خود، یعنی هیدروژن و اکسیژن منقسم شود و یک اتم از اتمهای آن در هم بشکند، نتیجه چه خواهد بود؟ شکی نیست که هیدروژن، گاز مشتعلی است و اکسیژن رهاشده هم به اشتعال آن کمک می‌کند، پس اگر ذرات اکسیژن رها شوند، هیدروژن به گاز مشتعل بی‌مهاری تبدیل خواهد شد. معنی این عملیه آن است که درکمتر از یک چشم به هم زدن، آب همه دریاها، اقیانوس‌ها و جویبارها به آتش مشتعل و سرکشی مبدل خواهد گشت.


● خوب آیا پایان زمین با همین روند همنوا خواهد بود؟
به طور حتم می‌توان گفت که چنین خواهد شد؛ زیرا قرآن کریم در آیات ۶ و ۷ سورهء طور می‌گوید:
]وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ[
«قسم به دریاهای آتش فروزان، البته عذاب پروردگارت بر کافران واقع خواهد شد»
و در آیه ۶ سورهء تکویر می‌گوید:
]وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ[
«و هنگامی که دریاها چون آتش شعله‌ور گردند»
و در آیهء ۳ سورهء انفطار می‌گوید:
]وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ[
«و هنگامی که دریاها منفجر گردند»
و چون دو اتم از اتمهای هیدروژن با هم ترکیب شوند، از ترکیب آنها «هلیوم» به وجود می‌آید و از وجود هلیوم، آتشفشان عظیم بی‌کرانه‌یی پدید خواهد آمد که تمام عرصهء کائنات را در بر خواهد گرفت و در آن زمان است که آسمان هم یکپارچه آتش می‌شود. چنانکه قرآن کریم در آیهء ۳۷ سورهء رحمن می‌گوید:
]فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ[
«آنگاه که آسمان شکافته شود تا چون گل سرخ‌گون و چون روغن مذاب و روان گردد»
و در آیات ۸ و ۹ سورهء معارج می‌گوید:
]یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ، وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ[
«روزی که آسمان فلز گداخته شود و کوه‌ها چون پشم زده شود»
و در آیات ۱۵ و ۱۶ همین سوره می‌گوید:
]کَلا إِنَّهَا لَظَی، نَزَّاعَةً لِلشَّوَی[
«نه چنان است که می‌پندارند، بلکه آتش دوزخ بر آنها شعله‌ور است تا سر و صورت و اندامشان را بسوزاند»
و در آیهء ۷۷ سورهء نحل می‌گوید:
]وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ[
« کار قیامت به مانند چشم بر هم زدن، یا نزدیک‌تر از آن بیش نیست و البته خداوند بر همه چیز تواناست»
آیات مبارکهء فوق، پیام صریح و روشنی دارند که حقایق مطرح‌ شدهء علمی فوق، تفسیر آنها را کاملاً مبرهن ساخته است.
و اما آیهء اخیر واضح می‌سازد که جریان به پایان رسیدن مرحلهء کنونی خلقت کائنات، بسیار سریع و فقط در یک آن واحد است و بیش از یک لحظهء کوچک زمانی را که به اندازهء یک چشم بر هم زدن یا حتی کمتر از آن خواهد بود، در بر نمی‌گیرد.


● پس باید دید، دیدگاه علم در این رابطه چیست؟
از نظر دانش نوین، اگر به هر دلیلی یک پروتون منفی از آسمان با یک پروتون مثبت در یکی از اتمها تماس پیدا نماید، در آن صورت هرگز نمی‌توان میزان و محدودهء ویرانی ناگهانیی را که با سرعتی خارق‌العاده، همهء کائنات را در بر خواهد گرفت، تصور نمود؛ چه در صورت وقوع همچو حالتی، ویرانی در حقیقت اصل «واحد آفرینش» را که انسان، حیوان، نبات، زمین، آسمان و کائنات مادی ... می باشند، در نشانگاه خود قرار داده است.
بلی؛ علم اثبات می‌کند که چنین احتمالی عامل به پایان پیوستن وجود زمین می‌باشد. و روشن است که هر پدیده‌یی از این قبیل نیز نمی‌تواند فقط به زمین محدود بماند؛ زیرا آفرینش، سلسلهء به هم پیوسته و زنجیرهء نهایت منسجمی است و از آنجا که ویرانی در درون اتمهای آفرینش زمین و آسمان انجام می‌گیرد بنابراین، شکی نیست که این عملیه بیش از یک لحظهء بسیار بسیار اندکی را در بر نخواهد گرفت.
قرآن کریم این حالت را در اولین آیات سورهء انفطار چنین توصیف می‌نماید:
]إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ، وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انْتَثَرَتْ، وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ[
«هنگامی که آسمان شکافته شود و هنگامی که ستارگان فرو ریزند و زمانی که دریاها منفجر گردند»
همچنین در سورهء انشقاق می‌فرماید:
]إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ، وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ، وَإِذَا الأرْضُ مُدَّتْ، وَأَلْقَتْ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتْ[
«هنگامی که آسمان شکافته شود و به فرمان حق گوش فرا دهد و سزد که فرمان او را پذیرد و هنگامی که زمین منبسط ساخته شود و هر چه درون دل داشته همه را بیرون افکند»
آری؛ ویران ساختن آسمان و زمین و کائنات با همهء این عظمت خویش، در برابر قدرت مطلقهء پروردگار یک عملیهء ساده بیش نیست. و هرچند پروردگار بزرگ در امور تکوینی ـ ایجاداً و عدماً ـ از توسل به اسباب بی نیاز است چه کائنات همه فرمانبر بی چون و چرای اراده و امر او می­باشند، اما علم در اینجا می‌آید تا گواهی بر حقانیت اعتقادات دینی باشد. و از نظر عقیدتی هم هیچ اشکالی ندارد که جریان ویرانسازی کائنات که قرآن حتی اشکال و تصاویر آن را نیز در تابلوهای این چنین روشن به تصویر کشیده است، فقط با توقف‌دادن و یا دگرگون ساختن یک جزء کوچک و بی‌مقدار از نظام قانونمندی حرکت اتمها باشد.
قرآن کریم در بخشی از تصویرپردازی صحنه‌های هولناک به پایان آوردن آفرینش کنونی مادی، در اولین آیات سورهء حج می‌گوید:
]یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ، یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَی النَّاسَ سُکَارَی وَمَا هُمْ بِسُکَارَی وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ[
«ای مردمان! خداترس و پرهیزگار باشید که زلزلهء روز قیامت حادثهء بسیار بزرگ و واقعهء سختی خواهد بود، آن روز هنگامهء بزرگ و سختی را مشاهده می‌کنید. روزی که هر زن شیرده از هول طفل خود را فراموش کند و هر آبستن بار حمل خود را بیفکند و مردم را از وحشت آن روز بیخود و مست بنگری. در صورتی که مست نیستند و لیکن عذاب خداوند بسیار سخت است»
اما در ارتباط با میزان عذابی که از جریان در هم ریختاندن و ویران ساختن آفرینش بر پا می‌شود، در آیات ۱۱ تا ۱۴ سورهء معارج می‌فرماید:
]یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ، وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ، وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ، وَمَنْ فِی الأرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ[
«مجرمین در آن روز دوست دارند و آرزو می‌کند که کاش توانستی فرزندان، همسر، برادر و هم خویشان قبیله‌اش را که همیشه حمایتش ‌کردند و هم هر که را که در روی زمین است، فدای خود گرداند و از ان عذاب نجات یابد»
و در آیات ۳۳ تا ۳۷ سورهء عبس می‌فرماید:
]فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ، یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ، وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ، وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ، لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ[
«آنگاه که آن فریاد و صدای تکان‌دهنده به گوش ایشان رسید، آن روز روزی است که هر شخص از برادرش می‌گریزد و از مادر و پدرش و از زن و فرزندانش، در آن روز هر کس چنان گرفتار کار خود است که به هیچ کس نپردازد»
تصویرهای هولناک عظیمی که هرگز دانشمندان نتوانسته اند به این دقّت و با این حالت زنده، آن را توصیف نمایند هرچند در این باب سخنها رانده و تصویرها هم کشیده‌اند.


● موقعیت نجوم در پرتو آیاتی از سورهء نحل
خدای عزّوجلّ در سورهء نحل گوشه‌یی از فضل و احسان خود بر بندگانش را بر می‌شمارد و بدون شک در هر یک از آیات این سوره، معانی بس عمیق علمی نهفته است؛ از جمله در آیات ۵ ـ ۸ که می‌فرماید:
]وَالأنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ، وَلَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُونَ، وَتَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَی بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بَالِغِیهِ إِلا بِشِقِّ الأنْفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ، وَالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَزِینَةً وَیَخْلُقُ مَا لا تَعْلَمُونَ[
«و چهارپایان را برای انتفاع نوع بشر خلق کرد، برای شما در آن رفاهیت و منافعی است و از گوشت آنها غذا می‌خورید و در آنها برای شما زیبایی است، آنگاه که آنها را از چراگاه برمی‌گردانید و هنگامی که آنها را به چراگاه می‌برید. و بارهای شما را به شهری می‌برند که جز با مشقت بدنها بدان نمی‌توانستید برسید، قطعاً پروردگار شما رؤوف و مهربان است و اسب و شتر و الاغ را برای سواری و تجمل مسخر شما گردانید و چیزهایی دیگری هم که هنوز نمی‌دانید برای (سواری) شما می‌آفریند»
سپس به رحمت و فضل خویش در فرود آوردن آب از آسمان اشاره نموده و می‌فرماید:
]هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنْ السَّمَاءِ مَاءً لَکُمْ مِنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ، یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالأَعْنَابَ وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ[
«اوست خدایی که از آسمان برای شما آب نازل کرد تا از آن بیاشامید و درختان را پرورش دهید تا شما از میوهء آن و حیوانات از برگ و سبزه‌اش برخوردار شوند و هم زراعت‌های شما از آن آب باران بروید، درختان خرما و زیتون و انگور و از همه انواع میوه‌جات»
آیات سوره همچنان در راستای توضیح نعمت‌های الهی جلو می‌روند:
]وَسَخَّرَ لَکُمْ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ[
«و هم شب و روز و خورشید و ماه را برای زندگانی شما در گردون مسخر ساخت و ستارگان آسمان را به فرمان خویش مسخر ساخت، در این کار نشانه‌های قدرت خدا برای اهل خرد پدیدار است»
]وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیّاً وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا[
«و اوست خدایی که دریا را برای شما مسخر کرد تا از گوشت (آبزیان حلال) آن تغذیه کنید و از زیورها و مواد موجود در آن استخراج کرده و تن را بیارایید»
سپس در ادامهء آیات فوق‌الذکر، انواع دیگری از فضل و رحمت خویش را بر مردم آشکار ساخته و می‌فرماید:
]وَأَلْقَی فِی الأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَأَنْهَاراً وَسُبُلاً لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ، وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ[
«و نیز کوه‌های بزرگ در زمین بنهاد تا از اضطراب و ناامنی در روی زمین برهید و جویبارها و راه‌ها را آفرید تا شما را رهنمون باشند و نشانه‌های رهنمای دیگر و همچنین آنها با ستارگان رهنمون می­شوند»
قرآن در این آیهء مبارکه در باب ذکر منافع خلقت کوه‌ها، آنها را لنگرگاه‌های زمین معرفی می‌کند که این خود معجزهء علمی آیهء مبارکه در عصر رسالت است؛ چه در زمانی که بشر به عصر اکتشافات علمی قدم نگذاشته بود، این آیه به روشنی بر حرکت زمین تأکید نهاد. علاوه بر این، قرآن در این آیه بر این حقیقت تصریح می­نماید که کوه‌ها، جویبارها و راه‌ها؛ علامات فارقه­یی برای مردم اند تا مقاصد حرکت و سیر و سفر خویش را گم نکنند. ملاحظه می‌کنیم که ستارگان نیز در این آیه به عنوان تابلوهای رآهنما معرفی گردیده‌اند.
در حقیقت این تنها آیه‌یی از قرآن نیست که ستارگان را به عنوان تابلوهای رآهنما معرفی می­کند، بلکه آیات دیگری در قرآن کریم نیز به این حقیقت پرداخته اند؛ از جمله آیهء مبارکهء ۹۷ سورهء انعام که می‌گوید:
]وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ[
«اوست خدایی که ستارگان را برای رهنمایی شما در تاریکیهای بر و بحر بیافرید البته ما آیات خود را برای اهل فهم به تفصیل بیان نموده‌ایم»
به راستی که قرآن با این دو آیهء کریمه، صدها سال از علم بشری پیشی گرفته است. هرچند قبل از بیان این حقیقت توسط قرآن نیز، عقیده بر آن بود که ستارگان در شب‌های غیر مهتابی با روشنایی کمی که می‌پراکنند، اندکی از تاریکی شب را شگافته و در نتیجه به عنوان رآهنما عمل می‌کنند، مگر پیشرفت‌های علم نجوم ثابت ساخت که نقش نور آنها در این رابطه، تمامت قضیه نبوده ونیست.
آری؛ بررسیها و ره‌آوردهای علم نجوم ثابت ساخت که ترتیب و موقعیت ستارگان در آسمان از پنج‌هزار سال قبل تا اکنون یکسان بوده است و در آینده نیز این ترتیب پا بر جا خواهد ماند. پس آنچه که در طول این مدت دستخوش تغییر بوده است، زمین و سیارات خورد و ریزهء دیگر می‌باشند. علمای نجوم می‌گویند: سیارات عشایر آسمان‌اند و هیچ آدرس ثابت کوکبی ندارند؛ چنانکه عشایر زمین نیز همیشه در حال نقل و انتقال بوده و دارای آدرس ثابتی نمی‌باشند. بنابراین، ستارگان با موقعیت‌های ثابت نجومی که دارند، می‌توانند در هنگام شب به خوبی نقش تابلوهای رآهنما را برای ساکنان زمین ایفا نمایند و این نقش بیشتر مربوط به موقعیت‌های ثابت آنان است تا نور وروشنی اندکی که می‌پراکنند. پس قرآن نخستین کتابی است که به اهمیت بالغهء ستارگان و وظایف آنها در این مورد اشاره کرده است.
دانشمند نجومی پروفسور «سیر جیمس جنیز» در بارهء ستارگان می‌گوید: «اگر ما بخواهیم آدرس خانه‌یی را در یک شهر جویا شویم، نخست از اسم خیابان و سپس از شمارهء خانه‌یی که در آن واقع شده است پرسش می‌کنیم، اما در این میان تعداد دیگری از خانه‌ها هستند که به دلیل شهرت زیاد خود، دارای اسما و عناوین مخصوص به خود می‌باشند. وضعیت ستارگان نیز چنین است؛ بعضی از ستارگان مشهور که دارای درخشش خاصی می‌باشند، نامهای مخصوص به خود را دارند، مانند ستارهء «شعری یمانی»، ستارهء رخشان «سماک»، ستارهء «عیوق»، ستارهء «نسر»( نامها عربی می باشند) و امثال آن از ستاره‌های رخشندهء دیگر. اما بعضی از ستارگان همچون اکثریت منازل موجود در یک شهر، دارای اسم، شماره و آدرس تنظیم شده‌یی می‌باشند. مانند ستارهء «۲۷ ولف»، که این شماره‌گذاری با اعداد، بعد از تمام شدن حروف الفبا انجام گرفته است. حتی آن تعداد از ستارگان مشهوری که دارای نامهای مخصوص به خود نیز می‌باشند، نیز در جدول آدرس‌ها قرار داده شده اند.
اما ستارگان ضعیفی که جز با تلسکوب قابل رؤیت نمی‌باشند، نیز جدول جداگانه و نقشهء مخصوص آدرس‌های خود را دارند و اماکن آنها در آسمان دقیقاً مشخص ساخته شده است. مانند ستارهء «۳۵۹ ولف» که معنی آن ستاره «۳۵۹» در جدول نجومی «ولف» است.
به همین ترتیب آسمان از منظر ستارگان، به بیست منطقهء مشخص تقسیم گردیده است که همهء این مناطق دارای نقشه‌ها، جدول‌ها و آدرس‌های معین خود بوده و دقیقاً با مقیاس درجه‌بندی مشخص ساخته شده اند.
بنابراین، ستارگان و موقعیت‌های آنها، مهمترین علائمی هستند که ناخدایان کشتیهای بحری و هدایت‌کنندگان وسایل بری، طیاره­ها در فضا و حتی کوچیان در صحرا از رؤیت آنها راه خویش را پیدا می‌کنند. و چه بسیار قافله‌های دریایی که چون دستگاه‌های راهیاب آنها از کار می‌افتد و خط سیر خویش را گم می‌کنند، تنها راه نجات آنها از سرگردانی و گمراهی، ستارگان آسمان اند. و چه بسیار مسافرانی که در مسیر قاره‌ها مقصد خویش را گم کرده‌اند و سرانجام این ستاره­گان بوده‌اند که گم‌کرده راهان را به راه و مقصد شان رهنمون گردیده‌اند.
و این چنین است که تحصیل و تدریس علوم نجومی و دانش ستاره‌شناسی، امروزه از مهمترین مواد درسی کالج‌ها و دانشکده‌های کشتی‌رانی و راه و ترابری می‌باشد. و این چنین است که علم جدید با زبان روشنی بر حقانیت قرآن کریم گواهی می‌دهد.
و آنگاه که قرآن کریم چهارده قرن قبل گفت:
]وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ[
«و مردم در تاریکیهای بر و بحر به وسیلهء ستارگان رهبری می‌شوند» [النحل/۱۶]
هدف قرآن این بود تا انظار را به سوی علم نجوم جلب نموده و انسان جستجوگر را به راه صحیح آن رهنمون گردد و قبل از آنکه بشر بخواهد در بارهء ستارگان به خود زحمت کاوش و پژوهش بدهد، کلیّات دانش نجومی را به حیث مسلمات این علم در اختیار بشر قرار داده و روشن سازد که ستارگان همچون علائم ترافیکی ثابتی در موقعیت‌های معین خود قرار دارند و آمادهء رآهنمایی رهپویان منازل و مقاصد دریاها و بیابانها می‌باشند.

http://www.aftab.ir/images/article/break.gif نویسنده: دکتر عبد الروف مخلص
http://www.۵۵a.net/firas/farisi/?page=show_det&id=۵۸۴&select_page=۱۲ (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.%DB%B5%DB%B5a. net%2Ffiras%2Ffarisi%2F%3Fpage%3Dshow_det%26id%3D% DB%B5%DB%B8%DB%B4%26select_page%3D%DB%B1%DB%B2)
http://www.۵۵a.net/firas/farisi/index.php?page=show_det&id=۵۷۴&select_page=۱۲ (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.%DB%B5%DB%B5a. net%2Ffiras%2Ffarisi%2Findex.php%3Fpage%3Dshow_det %26id%3D%DB%B5%DB%B7%DB%B4%26select_page%3D%DB%B1% DB%B2) سایت اعجاز علمی ( www.55a.net (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.55a.net) )

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد