PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تايخچه رسوبي ساختاري حوضه فليشي خاور ايران



nafise sadeghi
19th October 2008, 05:09 PM
در پايانه خاوري ايران مياني، در حد فاصل دو گسل نهبندان (در باختر) و گسل هريرود (در خاور)، در گستره‎اي به وسعت 800 كيلومتر درازا و 200 كيلومتر پهنا، انباشته ‎هايي ضخيم از نهشته هاي فليش گونه وجود دارد كه پي ‎سنگ افيوليتي وابسته به پوسته‎ هاي اقيانوسي دارند. پهنه مورد نظر كه مراحل تكوين از پوسته اقيانوسي تا قاره‎اي را پذيرا شده، يكي از اشتقاق‎هاي نوع «تتيس جوان» است كه از آن با نام‎هايي همچون كوه‎هاي خاور ايران (East Iran Belt) (علوي، 1991)، زون گُسل بُرشي ايرانشهر – بيرجند (ساماني و اشتري، 1371)، زون نهبندان – خاش (نبوي، 1355)، منطقه ايرانشهر – بيرجند (ري‎ير و محافظ، 1972)، اوروكلين بلوچستان (كري، 1976)، زون زميندرز سيستان (Sistan Suture Zone) (تيرول و همكاران، 1983) ياد مي‎شود.
اگر چه دو گسل نهبندان و هريرود وضوح روشني به مرزهاي خاوري و باختري اين پهنه داده‎اند ولي مرزهاي شمالي و جنوبي آن چندان روشن نيست. پايانه شمالي اين پهنه در اثر عملكرد گسل‎هاي امتداد لغز، شاخه‎ - شاخه مي‎شود و پس از گرايش به سوي NWW تا جنوب بيرجند و بصيران ادامه مي‎يابد. در مرز جنوبي نيز، روندهاي N-S به راستاي جنوب خاوري متمايل شده و در يك راستاي خاوري – باختري، تا پاكستان ادامه مي‎يابد. الگوي ساختاري گفته شده سبب شده تا (ساماني و اشتري، 1371) حوضه فليشي خاور ايران را نوعي حوضه گسل تراديس (Transform Fault basin) بداند كه در شكل ‎گيري آن عملكرد گسل‎هاي نهبندان و هريرود و همچنين چرخش بلوك لوت و هيرمند مؤثر بوده ‎اند.

◄ چگونگي و زمان پيدايش:
تا دهه‎ هاي گذشته حوضه فليشي خاور ايران چندان شناخته شده نبود. در سال 1972، افتخارنژاد پيدايش اين حوضه فليشي را نتيجه يك كافت درون قاره‎اي ميان دو بلوك لوت، در باختر و بلوك هيلمند در خاور دانست كه در كرتاسه پيشين شكل گرفته و محلي شايسته براي جايگيري گوشته اقيانوسي، انباشت نهشته‎هاي فليش گونه بوده است. ولي، با سرانجام گرفتن اشتقاق خاور ايران، پوسته اقيانوسي به زير پوسته قاره‎اي بلوك لوت فرورانش كرده و آميزه‎هاي افيوليتي – فليشي خاور ايران به وجود آمده است.
كمپ و گريفيس (1982) و تيرول و همكاران (1983) به حوضه فليشي خاور ايران « زون زميندرز سيستان Sistan Suture Zone » نام داده‎اند و بر اين باورند كه جدايش بلوك افغان، (بلوك هيلمند) از بلوك لوت در زمان سنومانين انجام گرفته كه با جايگيري گوشته‎هاي اقيانوسي و انباشت‎ رسوب‎هاي فليشي همراه بوده است. سن افيوليت‎هاي جنوب نصرت‎آباد به روش پتاسيم – آرگون، 60 تا 100 ميليون سال است كه با كافت‎زايي سنومانين همخواني دارد، (دلالوا و دسمونز 1980). بنا به گزارش نامبردگان، رسوب‏هاي سنومانين اين پهنه در رخساره گلوكوفان شيست دگرگون شده و به طور دگرشيب با سنگ‎هاي ماستريشتين نادگرگوني پوشيده شده‎اند. دگرگوني و دگرشيبي مورد سخن به آغاز فرورانش بلوك لوت به زير بلوك افغان (بر خلاف نظر قبلي) نسبت داده شده است كه در زمان ماستريشتين صورت گرفته و حاصل آن شكل‎گيري سنگ‎هاي آتشفشاني كلسيمي - قليايي پالئوسن – ائوسن در حوضه فليشي خاور ايران است. در ائوسن مياني، در اثر برخورد نهايي دو بلوك، فرورانش پايان گرفته است. از ائوسن مياني به بعد، تكاپوهاي ماگمايي بيشتر از نوع قليايي است، ولي، همچنان گدازه‎ها و توده‎هاي نفوذي كلسيمي - قليايي نيز وجود دارد كه به لحاظ خاتمه فرورانش، ماگماهاي كلسيمي - قليايي پس از ائوسن مياني، بيشتر بايد نتيجه ذوب گوشته بالايي باشند.
گفتني است كه گسترش بيشتر منشورهاي فزاينده و سنگ‎هاي دگرگوني در بخش خاوري حوضه فليشي و همچنين برونزدهاي كلسيمي - قليايي پالئوسن – ائوسن دلايلي هستند كه به فرورانش بلوك لوت به زير بلوك افغان اشاره دارند. با اين حال، آتشفشاني‎هاي بخش شمالي لوت، به مقدار زياد از نوع كلسيمي - قليايي و يا از نوع بايمودال اند و از خاور به باختر، سن كمتري دارند. پس، شايد بتوان يك فرورانش دو سويه را براي زميندرز خاور ايران پيشنهاد نمود.
◄ تاريخچه چينه‎اي حوضه فليشي خاور ايران:
در حوضه فليشي خاور ايران سنگ‎هاي قديمي‎تر از كرتاسه رخنمون ندارد. پوسته‎هاي اقيانوسي، آتشفشاني‎هاي كرتاسه بالا، نهشته‎هاي فليشي پالئوسن – ائوسن و سرانجام سنگ‎هاي ماگمايي (دروني – بيروني) اين ناحيه، به دليل قرارگيري در يك زون برخوردي نظم چينه‎اي ندارند و در يك نگاه كلي، تيرول و همكاران (1983) سنگ‎هاي اين پهنه را شامل دو مجموعه افيوليتي (مجموعـه « رَتوك» در باختر و مجموعه « نه » در خاور) و يك مجموعه رسوبي (سفيدابه) مي‎دانند.
جدا از پوسته‎هاي اقيانوسي، رخساره‎هاي سنگي بيشتر از نوع شيل و ماسه‎سنگ‎‎هاي دريايي كرتاسه پسين تا اواخر ائوسن است. نبود رديف‎هاي رسوبي دريايي جوان‎تر از ائوسن، به حركت‎هاي كوهزايي ائوسن – اليگوسن نسبت داده مي‎شود كه با رخداد زمين‎ساختي پيرنه قابل قياس است. تكاپو‎هاي آتشفشاني كم است ولي مقداري سنگ آذرين بيروني از نوع آندزيت با سنگ نهشته‎هاي فليشي همراه است كه رخساره‎هاي آتشفشاني – رسوبي را تداعي مي‎كنند. افزون بر گدازه‎هاي آندزيتي، در پيرامون زاهدان و باختر ميرجاوه، توده‎هاي گرانيتي – ديوريتي به درون فليش‎ها تزريق شده‎اند كه اين خود نشانگرگرانيت‎زايي همزمان با كوهزايي پيرنئن است. فعاليت‎هاي ماگمايي ناحيه از زمان نئوژن تا كواترنر ادامه داشته است. در شمال باختري و باختر زابل گستره‎هايي وسيع از روانه‎ها و سنگ‎هاي آذر – آواري اليگوسن – ميوسن وجود دارند. گدازه‎هاي كواترنر كهن سرتخت‎هاي بازالتي هستند كه در امتداد گسل‎هاي عمده به سطح زمين رسيده‎اند. آتشفشان تفتــان جوان‎ترين تكاپوي ماگمايي است كه در شرايط كنوني در مرحله گوگردزايي است (شكل 6-14). نياز به يادآوري است كه توده‎هاي قليايي و نيمه قليايي اين ناحيه مانند كوه لار، سياستراگي، جنجا و عسگي ميزبان كانسارهايي از نوع پورفيري مس، سرب، روي و طلا هستند (ساماني و اشتري، 1371). گاهي نيز كاني‎سازي به صورت دگرساني اسيد – سولفات و اپي‎ترمال است.

◄ زمين ‎ساخت حوضه فليشي خاور ايران:
الگوي ساختاري حوضه فليشي خاور ايران، به لحاظ جايگيري ميان دو ورق قاره‎اي لوت و هيلمند، و به ويژه چيرگي زمين‎ساخت برخوردي، بسيار پيچيده و نشانگر يك كوهزاد درون‎ قاره‎اي است. با اين حال، به نظر مي‎رسد كه در اين ناحيه، راندگي‎ها نقش اساسي دارند، به گونه‎اي كه چين‎خوردگي سنگ‎ها پيامد عملكرد راندگي‎هاست. در بخش مياني حوضه، گسل‎هاي امتداد لغز راستگرد روند تقريبي شمالي – جنوبي و به سمت خاور شيب زيادي دارند. ولي در پايانه‎هاي شمالي وجنوبي به دليل چرخش‎هاي راستگرد بلوك لوت و بلوك هيلمند، ضمن تغيير در روند ساختارها، سرشت گسل‎ها به طور عمده از نوع راندگي‎هاي همپوشان(Imbricate Thrust s) است. گفتني است كه اگرچه در بخش عمده‎اي از ايران، حركت رو به شمال و شمال خاوري ورق عربستان - آفريقا دخالت دارد، ولي در حوضه فليشي خاور ايران، حركت رو به شمال و شمال باختري ورق هندوستان و پيامدهاي ناشي از آن، مؤثر است به گفته ديگر، عمده ساختارهاي اين ناحيه را بايد در شكل‎گيري اقيانوس هند جستجو كرد.

◄ تاريخچه چينه‎اي حوضه فليشي خاور ايران:
در حوضه فليشي خاور ايران سنگ‎هاي قديمي‎تر از كرتاسه رخنمون ندارد. پوسته‎هاي اقيانوسي، آتشفشاني‎هاي كرتاسه بالا، نهشته‎هاي فليشي پالئوسن – ائوسن و سرانجام سنگ‎هاي ماگمايي (دروني – بيروني) اين ناحيه، به دليل قرارگيري در يك زون برخوردي نظم چينه‎اي ندارند و در يك نگاه كلي، تيرول و همكاران (1983) سنگ‎هاي اين پهنه را شامل دو مجموعه افيوليتي (مجموعـه « رَتوك» در باختر و مجموعه « نه » در خاور) و يك مجموعه رسوبي (سفيدابه) مي‎دانند.
جدا از پوسته‎هاي اقيانوسي، رخساره‎هاي سنگي بيشتر از نوع شيل و ماسه‎سنگ‎‎هاي دريايي كرتاسه پسين تا اواخر ائوسن است. نبود رديف‎هاي رسوبي دريايي جوان‎تر از ائوسن، به حركت‎هاي كوهزايي ائوسن – اليگوسن نسبت داده مي‎شود كه با رخداد زمين‎ساختي پيرنه قابل قياس است. تكاپو‎هاي آتشفشاني كم است ولي مقداري سنگ آذرين بيروني از نوع آندزيت با سنگ نهشته‎هاي فليشي همراه است كه رخساره‎هاي آتشفشاني – رسوبي را تداعي مي‎كنند. افزون بر گدازه‎هاي آندزيتي، در پيرامون زاهدان و باختر ميرجاوه، توده‎هاي گرانيتي – ديوريتي به درون فليش‎ها تزريق شده‎اند كه اين خود نشانگرگرانيت‎زايي همزمان با كوهزايي پيرنئن است. فعاليت‎هاي ماگمايي ناحيه از زمان نئوژن تا كواترنر ادامه داشته است. در شمال باختري و باختر زابل گستره‎هايي وسيع از روانه‎ها و سنگ‎هاي آذر – آواري اليگوسن – ميوسن وجود دارند. گدازه‎هاي كواترنر كهن سرتخت‎هاي بازالتي هستند كه در امتداد گسل‎هاي عمده به سطح زمين رسيده‎اند. آتشفشان تفتــان جوان‎ترين تكاپوي ماگمايي است كه در شرايط كنوني در مرحله گوگردزايي است (شكل 6-14). نياز به يادآوري است كه توده‎هاي قليايي و نيمه قليايي اين ناحيه مانند كوه لار، سياستراگي، جنجا و عسگي ميزبان كانسارهايي از نوع پورفيري مس، سرب، روي و طلا هستند (ساماني و اشتري، 1371). گاهي نيز كاني‎سازي به صورت دگرساني اسيد – سولفات و اپي‎ترمال است.
الگوي ساختاري حوضه فليشي خاور ايران، به لحاظ جايگيري ميان دو ورق قاره‎اي لوت و هيلمند، و به ويژه چيرگي زمين‎ساخت برخوردي، بسيار پيچيده و نشانگر يك كوهزاد درون‎ قاره‎اي است. با اين حال، به نظر مي‎رسد كه در اين ناحيه، راندگي‎ها نقش اساسي دارند، به گونه‎اي كه چين‎خوردگي سنگ‎ها پيامد عملكرد راندگي‎هاست. در بخش مياني حوضه، گسل‎هاي امتداد لغز راستگرد روند تقريبي شمالي – جنوبي و به سمت خاور شيب زيادي دارند. ولي در پايانه‎هاي شمالي وجنوبي به دليل چرخش‎هاي راستگرد بلوك لوت و بلوك هيلمند، ضمن تغيير در روند ساختارها، سرشت گسل‎ها به طور عمده از نوع راندگي‎هاي همپوشان (Imbricate Thrusts) است. گفتني است كه اگرچه در بخش عمده‎اي از ايران، حركت رو به شمال و شمال خاوري ورق عربستان - آفريقا دخالت دارد، ولي در حوضه فليشي خاور ايران، حركت رو به شمال و شمال باختري ورق هندوستان و پيامدهاي ناشي از آن، مؤثر است به گفته ديگر، عمده ساختارهاي اين ناحيه را بايد در شكل‎گيري اقيانوس هند جستجو كرد.

◄ لرزه ‎زمين ‎ساخت حوضه فليشي خاور ايران:
از نگاه لرزه‎خيزي، بخش مياني حوضه فليشي خاور ايران ، اطراف زاهدان، در سده گذشته به طور كامل آرام بوده، اما بخش‎هاي شمالي و جنوبي آن لرزه‎زا است. در ناحيه نهبندان زمين‎لرزه‎ها از نوع كم ژرفا (35 – 0 كيلومتر) و بزرگي متوسط 6 – 5/3 هستند. زمين‎لرزه‎هاي بخش جنوبي، به ويژه اطراف تفتان، از نوع نيمه عميق تا نزديك به عميق و بزرگي 7 – 5/3 هستند. پاره‎اي از كانون‎هاي زمين‎لرزه منطبق بر زون‎هاي تلاقي بلوك لوت در باختر است (بربريان، 1976).

◄ توان اقتصادي كوه‎هاي خاور ايران:
در حوضه فليشي خاور ايران پي‎سنگ پوسته اقيانوسي است كه با رسوبات جوان‎تر پوشيده شده و به طور معمول، ماگمازايي جوان‎تر هم برآن اثر كرده است. قرباني (1381) در اين حوضه مناطق معدني زير را معرفي كرده است .
در « منطقه معدني تفتان »، از متاسوماتيسم و دگرگوني پي‎سنگ اولترامافيك و مافيك كاني‎سازي از نوع چند سولفيدي از عناصر سرب و روي، مس، موليبدن، نقره، طلا و آرسنيك ديده مي‎شود. در ناحيه خارستان مي‎توان محدوده‎هاي كاني‎سازي شده سرب و روي نقره‎دار كوه زردان، سرب و روي مس و طلادار ديو چاه و كاني‎سازي سرب و روي و آنتيموان تيلويي را نام برد.
در « منطقه معدني نهبندان – ايرانشهر »، كاني‎سازي كروم، مس، آهن، منگنز و طلا ديده مي‎شود. كاني‎سازي منيزيت اين منطقه متعدد و پر ارزش‎اند.
در « منطقه معدني ميرجاوه – بيرجند »، پيكره‎هاي افيوليتي همراهاني از كروم، منگنز و آزبست با خاستگاه ماگمايي دارند. افزون بر آن در مجموعه اولترامافيك، سنگ‎هاي ماگمايي و فليش‎هاي ناحيه كاني‎سازي طلا و نقره، مس و روي، سرب و طلا، طلا و مس با خاستگاه اسكارني – گرمابي وجود دارند.
در « منطقه زاهدان – سراوان »، محلول‎هاي گرمابي وابسته به توده‎هاي گرانيتوييدي موجب دگرساني، متاسوماتيسم و دگرگوني همبري شده‎اند كه با كاني‎سازي مس، سرب و روي، طلا، نقره و موليبدن همراه‎اند.

◄ توان هيدروكربني ايران مياني:
در شرايط كنوني، ميدان‎هاي هيدروكربني شناخته شده ايران مركزي محدود به دو تاقديس البرز و سراجه، واقع در خاور شهرستان قم است. در اين ساختارها، سازند آهكي قم، به سن اليگوسن – ميوسن، با سنگ‎شناسي و جايگاه چينه‎نگاري همسان با سازند آهكي آسماري، سنگ مخزن و نهشته‎هاي تبخيري بخش پاييني سازند سُرخ بالايي، ‎پوش سنگ ميدان را تشكيل مي‎دهند. بنا بر گزارش افشارحرب (1380)، تاكنون 9 حلقه چاه اكتشافي در اين دو تاقديس حفر شده و ذخيره خارج شده از ميدان نفتي البرز، حدود 20 ميليون بشكه است. ذخيره گازي ميدان گازي سراجه كه در خاور قم و در جنوب خاوري تاقديس البرز قرار دارد، حدود 3/0 تريليون فوت مكعب است.توان هيدروكربني ايران مياني نمي‎تواند محدود به ناحيه قم باشد. سازند قم ساير نواحي ايران مياني، انباشته‎هاي شيلي – ماسه‎سنگي گروه شمشك و همچنين رديف‎هاي ژوراسيك بلوك طبس، از نظر توان هيدروكربني شايسته بررسي هستند
منبع اطلاعاتي:http://www.fadack.com/

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد