ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هم‌خانگی و ازدواج



میهن
1st February 2010, 11:55 AM
هم‌خانگی و ازدواج
گفت گو با لیندا ویت
مترجم: ساره حبیبی

در سال 2000 حدود 4 میلیون زوج بدون آن كه با هم ازدواج كنند، با هم زندگی می‌كردند، یعنی هشت برابر سال 1970 (طبق آمار مركز سرشماری ایالات متحده). لیندا ویت (Linda Waite) استاد جامعه‌شناسی دانشگاه شیكاگو است كه مطالعات متعددی درباره‌ی هم‌خانگی و ازدواج انجام داده است. در اینجا او از اوهام مدرن این شیوه‌ی زندگی سخن می‌گوید.

سؤال: اصلی‌ترین اِشكال هم‌خانگی چیست؟



ویت: احتمال طلاق در بین افرادی كه هم‌خانه هستند بیشتر است. در تمام جوامعی كه این امر مورد مطالعه قرار گرفته، این واقعیت ثابت شده است؛ سوئد، كانادا، ایالات متحده. افرادی كه به این شیوه‌ی زندگی می‌پردازند، عنوان می‌دارند كه این كار را می‌كنند تا راجع به شخصی كه قرار است با او ازدواج كنند بیشتر آگاهی حاصل كنند. نتیجه به آن ترتیبی نیست كه آنها گمان می‌كنند. اگر چنین بود، آمار طلاق در بین زوج‌هایی كه پیش از ازدواج هم‌خانه بوده‌اند و درباره‌ی هم بسیار می‌دانستند، پایین‌تر می‌بود. در واقع اثر هم‌خانگی عكس این است.



سؤال: چرا طلاق در بین زوج‌های هم‌خانه عمومیت بیشتری دارد؟



ویت: این تقریباً واضح است كه هم‌خانگی طرز تفكر افراد را نسبت به ازدواج و طلاق تغییر می‌دهد. هم‌خانگی باعث می‌شود كه فرد نگرش قابل قبول‌تری نسبت به طلاق داشته باشد و كمتر نسبت به ازدواج به عنوان یك نهاد و بنیان مثبت بیندیشد. افرادی كه طلاق را یك گزینه می‌دانند، كمتر بر ازدواج‌شان سرمایه‌گذاری می‌كنند. از آنجا كه گمان می‌كنند ازدواج چیزی است كه هر وقت بتوانند می‌توانند از آن خلاصی بیابند، همواره درهای خروج‌شان را باز نگه می‌دارند. به گمان من بسیاری از مردمی كه به زندگی هم‌خانگی تن می‌دهند ازدواج را نمی‌خواهند. آنچه كه اینها می‌خواهند بهای كمتری دارد و شاید سودی برابر با آن بها داشته باشد. شواهد اندكی بر این مطلب وجود دارد كه هم‌خانگی برای زنان و كودكان واقعاً بد است. این عدم قطعیت در آینده‌ی رابطه برای سلامت احساسی كودكان بهای سنگین دارد. افسردگی و الی آخر.



سؤال: درباره‌ی نرخ خشونت‌های داخلی (خانگی) چطور؟



17 درصد زوج‌های هم‌خانه كه هیچ برنامه‌ای برای ازدواج ندارند بیان كرده‌اند كه اختلافات و جروبحث‌هاشان در سال گذشته منجر به درگیری فیزیكی شده است. این نرخ درباره‌ی زوج‌های هم‌خانه‌ای كه برنامه‌ی ازدواج دارند 14 درصد و برای زوج‌های متأهل 6 درصد بوده است.



سؤال: درباره‌ی وفاداری چطور؟



در سال اخیر، زنان و مردان هم‌خانه، هر دو اعلام داشته‌اند كه اساساً احتمال داشتن شریك ثانوی جنسی در میان این زوج‌ها بیشتر است، هرچند تقریباً تمام زوج‌های متأهل و زوج‌های هم‌خانه انتظار دارند كه روابط جنسی‌شان بدون شریك ثانویه باشد. باید درباره‌ی علل و اثرات بسیار دقیق بود. تحقیقی كه در مركز جوانان برایام و بر روی زنان انجام شد نشان داد كه هنگامی كه یك زن ازدواج می‌كند، شانس داشتن شریك ثانویه جنسی برای آنها كاهش پیدا می‌كند. بنابراین حرف این تحقیق این است كه ازدواج باعث تغییر وفاداری زوج‌ها می‌شود.



سؤال: طبق مطالعات انجام شده، دقیقاً بگویید كه مزایای ازدواج چه هستند؟



ویت: زندگی طولانی‌تر، سلامت جسمی بهتر، سلامت احساسی بهتر، زندگی جسمی ارضاكننده‌تر و گزینه‌های بهتر برای كودكان، دورنمای شغلی بهبود یافته برای مردان. ازدواج مزایای متعددی برای مردان و زنان دربردارد.



سؤال: چگونه؟


زنان مدیریت احساسی زندگی خانواده را بر عهده می‌گیرند، همچنین مسوول مراقبت سلامت و سلامت رفتاری خانواده هستند. بنابراین مردان متأهل كسی را دارند كه مراقب كارها و سلامتی‌شان است. همچنین كسی هست كه مراقب سلامت احساس مردان در خانواده است.



سؤال: چگونه سلامت مردان متأهل بهتر است؟



مردان متأهل كمتر به الكل روی می‌آورند. كمتر پیش می‌آید كه در حال رانندگی مست باشند. مصرف مواد مخدر در مردان متأهل كمتر است. سلامت احساسی آنان ظاهراً شرایط بهتری دارد.



سؤال: پس داشتن همسری كه مرتباً به جان شوهرش غر می‌زند چیز خوبی است؟



به نظر من بله، دلیل این كه شرایط سلامتی مردان پس از ازدواج بهتر می‌شود این است كه آنها به گونه‌ای رفتار و كارهایشان را مرتب‌تر می‌كنند، مصرف الكل و سیگارشان را كاهش می‌دهند. نظم زندگی‌شان بیشتر و زندگی‌شان سالم‌تر می‌شود. یكی از دلایلی كه آنها به این اعمال دست می‌زنند این است كه همسران‌شان آنها را در حالی كه نیمه شب از بار و به همراه رفقایشان به خانه بازمی‌گردند تحمل نخواهند كرد. چرا كه اكنون آنها خانه‌ای دارند، خانواده‌ای دارند و كسی را كه برایشان مهم است. به این دلیل است كه تن به كارهایی می‌دهند كه در غیر این صورت انجام نمی‌دادند. مردان متأهل به جای خوردن چیزبرگر و یك بسته‌ی شش تایی آبجو، بر سر میز شام كنار همسران‌شان می‌نشینند.



سؤال: برایمان از مزایای مالی ازدواج بگویید.


این هم تا اندازه‌ی زیاد جالب توجه است. هر دو فردی كه با هم زندگی و كار می‌كنند سطح زندگی بهتری خواهند داشت. این مزیت هم برای زوج‌های متأهل و هم برای هم‌خانه‌ها قابل دستیابی است. اما ازدواج باعث بهبود آینده‌ی شغلی مردان می‌شود. آنها حقوق بیشتری می‌گیرند و ازدواج چیزی دارد كه باعث می‌شود مردم اندكی از درآمدشان را پس‌انداز و سرمایه‌گذاری كنند. این تفاوت‌ها باعث می‌شود كه زندگی افراد متأهل با افراد مجرد در سنین بازنشستگی متفاوت باشد، به ویژه از نظر مالی و دارایی این تفاوت‌ها بسیار چشمگیر است.





سؤال: جس برنارد جامعه‌شناس در سال 1972تحقیقی انجام داد كه در نهایت نتیجه گرفت كه ازدواج برای شوهران خوب است اما برای زنان بد است. این نظر درست است؟


خیر. مطالعات كنونی نتایج این خانم محقق را اثبات نمی‌كنند. او تحقیقی بدیع انجام نداده بود. اكثراً نتایج در تحقیق او متعلق به میانه‌ی دهه‌ی 1960 بودند. او نتیجه‌ی تحقیقات افراد دیگر را دوباره تفسیر كرده بود. تمركز او تنها بر سلامت روانی بود. به این نكته توجه نكرده بود كه سلامت روانی با تغییر وضعیت تأهل تغییر می‌كند.
طبق یافته‌های او علائم مشكلات روانی در زنان متأهل بسیار بیشتر از زنان مجرد است، كه اكنون هیچ یك از تحقیقات امروزی این نظر را تأیید نمی‌كنند. او اكثراً مردان متأهل را با زنان متأهل مقایسه كرده بود و همواره زنان بیشتر از مردان از علائم مشكلات روانی و افسردگی خبر می‌دهند.

سؤال: آیا ازدواج، به عنوان یك نهاد و بنیان، در حال تضعیف شدن است؟

USA Today هر ساله یك نظرسنجی انجام می‌دهد و در آن از جوانان می‌پرسد كه اهداف‌شان در زندگی چیست؟ هدف شماره‌ی یك اكثر جوانان داشتن ازدواجی موفق و خرسند است. شاید جوانان بیشتر نگران این باشند كه آیا می‌توانند به این هدف برسند یا نه، اما همچنان این هدف را دارند.

* لیندا ویت: استاد جامعه‌شناسی دانشگاه شیكاگو

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد