PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آسیب شناسی مجسمه سازی ایران



Mobarake
31st January 2010, 10:37 PM
آسیب شناسی مجسمه سازی ایران مخاطب، حلقه ی گمشده مجسمه سازی معاصر

در جوامع سنتی که گذر از سنت به مدرنیته از طریق ورود فرهنگ بیگانه شکل می گیرد و نه در گذر زمان و بستر آن جامعه، پدیده هایی ظهور می نماید که گاه عدم توجه به آن منجر به نتایج زیان بار می گردد.
در این خصوص تغییر نگرش هنر سنتی به هنر مدرن بیش از سایر جنبه های مدرنیته این ویژگی را مطرح می نماید. چرا که ورود اندیشه هنر مدرن در این جوامع غالباً از طریق آموزش دانشگاهی و به سرعت ممکن می گردد اما روند درک آن توسط مخاطب نیاز به پروسه ای طولانی در گذر زمان دارد که طی نشده است . در نتیجه گسست میان مخاطب و هنرمند نوگرا یکی از دستاوردهای این تحول است.
این گسست در میان بعضی از رشته های هنری به مراتب بیشتر قابل مشاهده است. از جمله چنین است اوصاف مخاطب مجسمه سازی در جامعه ایران، آثار موجود نشان می دهد که پیشینه ی مجسمه سازی در ایران به دلایلی چندان در خشان نیست. از طرفی اغلب مجسمه های ساخته شده در دهه های قبل نیز تجربه هایی است که در قرون گذشته در نقاط دیگر صورت گرفته است.
چنین است که این میراث بصری تنها این تعریف از مجسمه سازی را برای مخاطب عام ایرانی به ثبت می رساند که مجسمه یعنی یک سردیس یا تندیس از یک شخصیت. در مقابل اما آنچه حاصل آموزش های نوین مجسمه سازی در دانشکده های هنری است مفاهیم گسترده ای از مجسمه سازی مدرن با رویکردهای جدید ان است که گاه حتی برای خواص نیز غیر قابل درک است.
نتیجه آن که پروژه های دانشجویی در دانشگاه ها بایگانی می شوند اما مخاطب عام هم چنان تعریف سنتی خود را از مجسمه را دارد و به دنبال مصداق های عینی آن می گردد. ولیکن چنانکه گفته شد این مصداق ها دیگر ساخته نمی شوند چرا که نسل جوان مجسمه ساز، مجسمه سازی مدرن را پیش گرفته است و نتایج آن نیز فقط برای مخاطب خاص ارائه می شود.
نتایجی که هراز گاهی در یک نمایشگاه خصوصی و یا در یک بی ینال به نمایش گذاشته می شود.
در این میان مجسمه سازی شهری نیز که می تواند نقشی موثر برای ارتقاء ادراک مخاطب ایجاد کند دچار همین معضل است.
این عدم ارتباط بین مخاطب و مجسمه ساز معاصر عرصه را برای ارائه آثار سطح پائین تر فراهم می آورد که بهترین مصداق هایش آثار تزئینی و ویترین های مجسمه فروشی است. این ویترین ها اگر چه چندان مورد توجه قرار نمی گیرند اما در حقیقت در وضعیت کنونی بیش از هر عامل نقش موثر در این مهم ایفاء می کنند.
نقش این ویترین ها چنان است که حتی آثار ارائه شده در آنها لطمه ی شدیدی به مجسمه سازی تزئینی وارد کرده است. زیرا این گرایش از مجسمه سازی نیز تعریف خاص خود را دارد. این در حالی است که وضعیت این ویترین ها در جوامع صاحب مجسمه چنان است که بخشی از فعالیت آنها در راستای مجسمه سازی هنری است که در حقیقت بوسیله ی تکثیر مجسمه های هنری در تیراژ محدود و در اندازه های کوچک همراه با شناسنامه اثر جهت ارائه به مخاطب صورت می گیرد.

اما در ایران اوضاع به گونه ای دیگر است. برای مثال همین ویترین ها که خود می تواند نقش یک گالری دائمی را برای مجسمه سازی ایفاء کند محلی است برای ترویج مجسمه سازی صرفاً تزئینی. اغلب آنها انباشته از آثاری هستند که یا کپی های ضعیفی از ماسک های آفریقایی است و یا مجسمه ی زنانی به سبک آثار مجسمه سازان قرنهای 16 و 17 و18 اروپا و یا مجسمه های فانتزی و طنز آمیزی که مرتب نیز تکثیر می شوند.
عابرین در جلوی ویترین این مغازه ها خواهند ایستاد و آثاری از این دست را به خانه های خود خواهند برد و بدینوسیله طی چند سال نزد مخاطبان این جامعه تعریف مجسمه با این گونه آثار مصداق پیدا می کند.
و بدین ترتیب مجسمه سازی هنری به حاشیه رانده می شود و مخاطبان آن منحصر به قشر خاصی می شود که گاه گاه در یک نمایشگاه کوچک گرد هم می آیند. چنین است که ما شاهد گفتگوی مجسمه و مجسمه ساز خواهیم شد. گفتگویی که مخاطب در آن نقشی ندارد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد