Geek
26th January 2010, 02:03 PM
Michael Madsen
Chris Penn
Steve Buscemi
Lawrence Tierney
Eddie Bunker
Quentin Tarantino
and
Tim Roth
are
http://www.iranimg.com/images/88968046552954045475.png
Written and Directed
by
Quentin Tarantino
Let's go to work
http://www.iranimg.com/images/65411512118769406059.png
کوئنتین تارانتینو در 27 مارچ 1963 در ناکسویل تنسی از پدری نیمه ایتالیایی و مادری نیمه سرخپوست متولد شد. قبل از تولد کوئنتین پدرش مادرش رو ترک کرده بود. مادر کوئنتین اسم اونو از یکی از شخصیت های یک سریال تلویزیونی برداشت. مادر او وقتی که فقط کوئنتین دو سال داشت با یک موزیسین محلی ازدواج کرد و بیشتر دوران کودکی کوئنت با ناپدری و دوستان هنرمندش می گذشت و بهترین تفریح دوران کودکی او رفتن به سینما بود.
همین باعث شد که به بازیگری علاقه مند بشه و به همین منظور در 16 سالگی و با IQ 160 مدرسه رو ترک کرد و در کلاس بازیگری ثبت نام کرد! در این دوران فیمنامه یMy Best Friend's Birthday رو با یکی از همکلاسیهاش نوشت و خواستن اون فیلمو بسازن تا به عنوان معرفی نامه برای خودشون استفاده کنن که البته فیلم نیمه تمام ماند و تارانتینو از اون به عنوان مایه ی خجالت یاد میکنهhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif پس از اتمام دوره ی بازیگریش وقتی دید که کسی به اون نقش مناسبی نمیده تصمیم گرفت تا فیلمنامه ای بنویسه و فیلمی بسازه که خودش توش بازی کنه.True Romance یکی از همین فیلمنامه ها بود.
http://www.iranimg.com/images/00392796917468817433.jpg
بعد ها توانست در یک مغازه ی کرایه ی ویدئو کار پیدا کند. همکار او در این مغازه Roger Avary بود.( کسی که در فیمنامه ی reservoir dogs و pulp fiction به تارانتینو کمک کرد و فیمنامه ی سایلنت هیل و بئوولف از دیگر کارهای اوست)بود.کوئنتین در مواقع بیکاری با فیلم میدید یا به مشغول نوشتن فیلمنامش بود.تمام فیلمنامه هایی که وی در اون دوران می نوشت برگرفته از اتفاقات پیرامونش بود! مثلا قضیه ی انعم ندادن آقای صورتی در reservoir Dogs همه از اعتقادات خودش سر چشمه میگیره.برای بسیاری از دیالوگ های فیمنامه اش از بحث هایی که با صاحب کارش در مغازه الهام میگرفت.بعد از مدتی او از مغازه برون و آمد و به دنبال پیدا کردن سرمایه برای "رومانس واقعی"گشت و برای این کار حتی فیلمنامه ی Natural Born Killers رو هم با قیمت کمی فروخت ولی در این کار موفق نبود و در نهایت فیلمنامه ی "رومانس واقعی" رو هم فروخت! بعد تونست در چند جا کار بازنویسی فیلمنامه رو بر عهده بگیره . در اوج نا امیدی فیلمنامه ی reservoir dogs رو برای این نوشت که چند وقتی بود فیلم جنایی خوب ندیده بو! نوشت تا بتونه با پس اندازش یه صورت 16 میلی متری بسازتش( و اصلا دلیل اینکه کل ماجرای فیلم تو انباری اتفاق میوفته به خاطر اینه که خرجش کمتره!) ولی وقتی یکی ز دوستان تارانتینو فیلمنامه ی فیلم رو به هاوی کایتل همه چیز عوض شد و Reservoir Dogs تبدیل شد به یه فیلم درست حسابی!
Four perfect killers
One perfect crime
Now all they have to fear is each other
http://www.iranimg.com/images/59725425182545592843.png
http://www.iranimg.com/images/26930308896601512529.jpg
می گن که اگه Reservoir Dogs نبود , پالپ فیکشنی هم نبود و اگه پالپ فیکشن نبود سینما اون چیزی که الان هست نیود! فیلم بسیار غافل گیر کننده شده آغاز میشه. هشت تا مرد ( که 6 تاشون کت و شلوار یه جور پوشیدنhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif) تو یه رستوران پشت میز نشستن و دارن در مورد موضوعاتی مقل آهنگ "Like a Virgin " مدونا صحبت می کنن و تارانتینو از همین اول کار مهمترین ویژگیه کارشو رو میکنه! دیالوگاش رو!
این هشت نفر مثل همه ی آدما میمونن! جوک میگن, شوخی میکنن, در مورد موضوعات مختلف صحبت میکنن, دعوا میکنن, عقایدشونو مطرح میکنن و یا خیلی چیز های دیگه و در پس همین صحبت های به ظاهر زائد کاراکتر ها شناسنامه دار میشن! شخصیت پردازی جوری که تماشاچی احساسش نمیکنه!
ویژگی هایی مثل روایت غیر خطی , دیالوگ های ملموس و باور پذیر و طنزی که در اوج صحنه های خشن اتفاق میوفته از ویژگی های اصلی کارهای سازنده اش هست که در این فیلم هم وجود داره.
http://www.iranimg.com/images/61159079753549375330.jpg
ولی مسئله ای که منتقدان بیشتر روش مانور میدادن , صحنه یگوش بری(http://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif ) آقای بلوند بود!
صحنه ای سادیستی که در آن مابکل مدسن بعد از رقص با چاقو , گوش یک پلیسو میبره و بعد هم سعی داره اون فرد رو آتیش بزنهhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif البته این صحنه نشون داده نمیشه ولی فریاد های پلیس این صحنه رو بیش از بیش آزار دهنده جلوه میده و میشه آقای بلوند رو به کارگردان تارانتینویی تشبیه کرد که هر بلایی که میخواد سر تماشاچیه میخکوب شده و میاره و آخرشم تیکشو میندازهhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif
Reservoir Dogs فیلمهای سرقتی قرار میگیره ولی خلاف دیگر فیلمهای این زیر ژانر موضوعات کلیشه ای مثل نحوه ی سرقت و انگیزه های کاراکتر ها نمی پردازه!
نکته ی بارز شباهت فوق العاده زیاد ادبیات این فیلم با ادبیات جنایتکاران واقعیه!http://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif جوری که فیلم بیشترین فروششو در محله های خلاف کشور ها داشته و حتی گفته میشه که چند نفر وقتی تارانتینو رو دیدن , تایید کردن که ادبیات و واژه مورد استفاده در این فیلم بیش از اندازه به واقعیت نزدیکهhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif مثل کل کل های آقای صورتی ( که سعی میکنه در بحرانی ترین شرایط هم حرفه ای رفتار کنه) و آقای سفید ( که به خاطر قضیه ی تیر خوردن آقای نارنجی حاضر میشه به همه حتی جو که به گردنش حق داره پشت میکنه)
http://www.iranimg.com/images/08434332064363227562.jpg
هدف این چند خط بیان این موضوع بود که فیلم بر خلاف دیگر فیلمهای هم سبک خودش اسیر کلیشه ها نشده و حتی هنگام تیر خوردن آقای نارنجی به جای اینکه شخصیت دستشو رو زخمش بذاره و لنگ لنگان راه بره با تمام وجود فریاد میزنه! درست مانند واقعیت!
فیلم مملو از صحنه های اشنا برای خوره ی فیلمهاست! ازفیلمای کارگردانانی مثل اسکورسیزی و کوبریک و سرجیولئونه گرفته تا اکشن های درجه دوئه شرقی مثل Lung fu fong wan .
در آخر هم نقل قولی از تاد مکارتی:
نقل قول:
Reservoir Dogs تاثیر گذار است اما دوست داشتنش ممکن نیست!
Let's get the job done
http://www.iranimg.com/images/77536974943153314412.png
http://www.iranimg.com/images/66292334583373842948.jpg
- نیم بیشتری از تماشاچیان فیلم در جشنواره ی ساندنس هنگام صحنه ی گوش بری آقای بلوند از سالن بیرون رفتند!
- فیلم به شدت در بازار جهانی به خصوص در منطقه های خلاف کشور ها موفق عمل کرد به طوری که بدون در نظر گرفتن فروش آمریکای فیلم , فروش جهانیه این فیلم بیش از 3 برابر از سرمایه ی اولیه بود! همچنین در آمریکا یک گروه تبهکار دستگیر شدن که به دلییل اینکه تحت تاثیر فیلم قرار گرفته بودن برای خودشون اسم رنگ ها رو انتخا بکرده بودن و قصد داشتن که سرقتی مشابه انجام بدن!
- فیلم در انگلسان با استقبال بی نظیری رو به رو شد به طوریکه دو بار به روی پرده ی سینماها رفت!( اتفاقی که برای هر فیلمی نمیفته!) همچنین در انگستان جوان ها با کت و شلوار و کروات های مشکی و به همراه تفنگ های آبپاش به سینما می رفتن و باز هم در همین کشور نسخه ی ویدئویی فیلم به مدت زیادی و به دلیلی نا معلومی توقیف بود!
- تارانتینو و بازیگران فیلم در مصاحبه های مطبوعاتی با کت و شلوار های سیاه شرکت میکردن و بدون توجه به خبرنگاران حرفای خودشونو به زبان عامیانه میزدند و واسه هم جوک تعریف میکردند!
- مهمترین سوتی فیلم در صحنه ی آخره که جو به آقای نارنجی شلیک میکنه و آقای سفید به جو و ادی خوبه به آقای سفید ولی هیچ کس به ادی خوبه شلیک نمی کنه ولی او میمیره! از طرفی نحوه ی مرگش جوریه که به هیچ وجه امکان نداره آقای صورتی بهش شلیک کرده باشه! برای این مسئله که در مطبوعات به " چه کسی به ادی خوبه شکلیک کرد؟!" معروف شده بود هیچ پاسخی پیدا نشد!
-قرار بود که برای تضمین فروش قسمت های از سرقت هم به نمایش در بیاد که محدودیت بودجه مانع این کار شد!
-یک بازیه ویدئویی از این فیلم ساخته شد که نویسندگیش رو تارانتینو بر عهده داشت ولی از بازیگران اصلی فقط مایکل مدسن صداشو به این بازی قرض داد!
- عنوان فیلم از ترکیب نام فیلمهای Straw Dogs ( سام پکین پا - 1971) و Au revoir les enfants ( ساخته ی لوییس مالی-1987) گرفته شده!
Was that as good for you as it was for me?
http://www.iranimg.com/images/95604051306293978115.jpg
. . .
__________________
به زودی ...
http://www2.bazinama.com/message/signaturepics/sigpic7545_75.gif
Chris Penn
Steve Buscemi
Lawrence Tierney
Eddie Bunker
Quentin Tarantino
and
Tim Roth
are
http://www.iranimg.com/images/88968046552954045475.png
Written and Directed
by
Quentin Tarantino
Let's go to work
http://www.iranimg.com/images/65411512118769406059.png
کوئنتین تارانتینو در 27 مارچ 1963 در ناکسویل تنسی از پدری نیمه ایتالیایی و مادری نیمه سرخپوست متولد شد. قبل از تولد کوئنتین پدرش مادرش رو ترک کرده بود. مادر کوئنتین اسم اونو از یکی از شخصیت های یک سریال تلویزیونی برداشت. مادر او وقتی که فقط کوئنتین دو سال داشت با یک موزیسین محلی ازدواج کرد و بیشتر دوران کودکی کوئنت با ناپدری و دوستان هنرمندش می گذشت و بهترین تفریح دوران کودکی او رفتن به سینما بود.
همین باعث شد که به بازیگری علاقه مند بشه و به همین منظور در 16 سالگی و با IQ 160 مدرسه رو ترک کرد و در کلاس بازیگری ثبت نام کرد! در این دوران فیمنامه یMy Best Friend's Birthday رو با یکی از همکلاسیهاش نوشت و خواستن اون فیلمو بسازن تا به عنوان معرفی نامه برای خودشون استفاده کنن که البته فیلم نیمه تمام ماند و تارانتینو از اون به عنوان مایه ی خجالت یاد میکنهhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif پس از اتمام دوره ی بازیگریش وقتی دید که کسی به اون نقش مناسبی نمیده تصمیم گرفت تا فیلمنامه ای بنویسه و فیلمی بسازه که خودش توش بازی کنه.True Romance یکی از همین فیلمنامه ها بود.
http://www.iranimg.com/images/00392796917468817433.jpg
بعد ها توانست در یک مغازه ی کرایه ی ویدئو کار پیدا کند. همکار او در این مغازه Roger Avary بود.( کسی که در فیمنامه ی reservoir dogs و pulp fiction به تارانتینو کمک کرد و فیمنامه ی سایلنت هیل و بئوولف از دیگر کارهای اوست)بود.کوئنتین در مواقع بیکاری با فیلم میدید یا به مشغول نوشتن فیلمنامش بود.تمام فیلمنامه هایی که وی در اون دوران می نوشت برگرفته از اتفاقات پیرامونش بود! مثلا قضیه ی انعم ندادن آقای صورتی در reservoir Dogs همه از اعتقادات خودش سر چشمه میگیره.برای بسیاری از دیالوگ های فیمنامه اش از بحث هایی که با صاحب کارش در مغازه الهام میگرفت.بعد از مدتی او از مغازه برون و آمد و به دنبال پیدا کردن سرمایه برای "رومانس واقعی"گشت و برای این کار حتی فیلمنامه ی Natural Born Killers رو هم با قیمت کمی فروخت ولی در این کار موفق نبود و در نهایت فیلمنامه ی "رومانس واقعی" رو هم فروخت! بعد تونست در چند جا کار بازنویسی فیلمنامه رو بر عهده بگیره . در اوج نا امیدی فیلمنامه ی reservoir dogs رو برای این نوشت که چند وقتی بود فیلم جنایی خوب ندیده بو! نوشت تا بتونه با پس اندازش یه صورت 16 میلی متری بسازتش( و اصلا دلیل اینکه کل ماجرای فیلم تو انباری اتفاق میوفته به خاطر اینه که خرجش کمتره!) ولی وقتی یکی ز دوستان تارانتینو فیلمنامه ی فیلم رو به هاوی کایتل همه چیز عوض شد و Reservoir Dogs تبدیل شد به یه فیلم درست حسابی!
Four perfect killers
One perfect crime
Now all they have to fear is each other
http://www.iranimg.com/images/59725425182545592843.png
http://www.iranimg.com/images/26930308896601512529.jpg
می گن که اگه Reservoir Dogs نبود , پالپ فیکشنی هم نبود و اگه پالپ فیکشن نبود سینما اون چیزی که الان هست نیود! فیلم بسیار غافل گیر کننده شده آغاز میشه. هشت تا مرد ( که 6 تاشون کت و شلوار یه جور پوشیدنhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif) تو یه رستوران پشت میز نشستن و دارن در مورد موضوعاتی مقل آهنگ "Like a Virgin " مدونا صحبت می کنن و تارانتینو از همین اول کار مهمترین ویژگیه کارشو رو میکنه! دیالوگاش رو!
این هشت نفر مثل همه ی آدما میمونن! جوک میگن, شوخی میکنن, در مورد موضوعات مختلف صحبت میکنن, دعوا میکنن, عقایدشونو مطرح میکنن و یا خیلی چیز های دیگه و در پس همین صحبت های به ظاهر زائد کاراکتر ها شناسنامه دار میشن! شخصیت پردازی جوری که تماشاچی احساسش نمیکنه!
ویژگی هایی مثل روایت غیر خطی , دیالوگ های ملموس و باور پذیر و طنزی که در اوج صحنه های خشن اتفاق میوفته از ویژگی های اصلی کارهای سازنده اش هست که در این فیلم هم وجود داره.
http://www.iranimg.com/images/61159079753549375330.jpg
ولی مسئله ای که منتقدان بیشتر روش مانور میدادن , صحنه یگوش بری(http://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif ) آقای بلوند بود!
صحنه ای سادیستی که در آن مابکل مدسن بعد از رقص با چاقو , گوش یک پلیسو میبره و بعد هم سعی داره اون فرد رو آتیش بزنهhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif البته این صحنه نشون داده نمیشه ولی فریاد های پلیس این صحنه رو بیش از بیش آزار دهنده جلوه میده و میشه آقای بلوند رو به کارگردان تارانتینویی تشبیه کرد که هر بلایی که میخواد سر تماشاچیه میخکوب شده و میاره و آخرشم تیکشو میندازهhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif
Reservoir Dogs فیلمهای سرقتی قرار میگیره ولی خلاف دیگر فیلمهای این زیر ژانر موضوعات کلیشه ای مثل نحوه ی سرقت و انگیزه های کاراکتر ها نمی پردازه!
نکته ی بارز شباهت فوق العاده زیاد ادبیات این فیلم با ادبیات جنایتکاران واقعیه!http://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif جوری که فیلم بیشترین فروششو در محله های خلاف کشور ها داشته و حتی گفته میشه که چند نفر وقتی تارانتینو رو دیدن , تایید کردن که ادبیات و واژه مورد استفاده در این فیلم بیش از اندازه به واقعیت نزدیکهhttp://www2.bazinama.com/message/images/smilies/Yahoo%20New/4.gif مثل کل کل های آقای صورتی ( که سعی میکنه در بحرانی ترین شرایط هم حرفه ای رفتار کنه) و آقای سفید ( که به خاطر قضیه ی تیر خوردن آقای نارنجی حاضر میشه به همه حتی جو که به گردنش حق داره پشت میکنه)
http://www.iranimg.com/images/08434332064363227562.jpg
هدف این چند خط بیان این موضوع بود که فیلم بر خلاف دیگر فیلمهای هم سبک خودش اسیر کلیشه ها نشده و حتی هنگام تیر خوردن آقای نارنجی به جای اینکه شخصیت دستشو رو زخمش بذاره و لنگ لنگان راه بره با تمام وجود فریاد میزنه! درست مانند واقعیت!
فیلم مملو از صحنه های اشنا برای خوره ی فیلمهاست! ازفیلمای کارگردانانی مثل اسکورسیزی و کوبریک و سرجیولئونه گرفته تا اکشن های درجه دوئه شرقی مثل Lung fu fong wan .
در آخر هم نقل قولی از تاد مکارتی:
نقل قول:
Reservoir Dogs تاثیر گذار است اما دوست داشتنش ممکن نیست!
Let's get the job done
http://www.iranimg.com/images/77536974943153314412.png
http://www.iranimg.com/images/66292334583373842948.jpg
- نیم بیشتری از تماشاچیان فیلم در جشنواره ی ساندنس هنگام صحنه ی گوش بری آقای بلوند از سالن بیرون رفتند!
- فیلم به شدت در بازار جهانی به خصوص در منطقه های خلاف کشور ها موفق عمل کرد به طوری که بدون در نظر گرفتن فروش آمریکای فیلم , فروش جهانیه این فیلم بیش از 3 برابر از سرمایه ی اولیه بود! همچنین در آمریکا یک گروه تبهکار دستگیر شدن که به دلییل اینکه تحت تاثیر فیلم قرار گرفته بودن برای خودشون اسم رنگ ها رو انتخا بکرده بودن و قصد داشتن که سرقتی مشابه انجام بدن!
- فیلم در انگلسان با استقبال بی نظیری رو به رو شد به طوریکه دو بار به روی پرده ی سینماها رفت!( اتفاقی که برای هر فیلمی نمیفته!) همچنین در انگستان جوان ها با کت و شلوار و کروات های مشکی و به همراه تفنگ های آبپاش به سینما می رفتن و باز هم در همین کشور نسخه ی ویدئویی فیلم به مدت زیادی و به دلیلی نا معلومی توقیف بود!
- تارانتینو و بازیگران فیلم در مصاحبه های مطبوعاتی با کت و شلوار های سیاه شرکت میکردن و بدون توجه به خبرنگاران حرفای خودشونو به زبان عامیانه میزدند و واسه هم جوک تعریف میکردند!
- مهمترین سوتی فیلم در صحنه ی آخره که جو به آقای نارنجی شلیک میکنه و آقای سفید به جو و ادی خوبه به آقای سفید ولی هیچ کس به ادی خوبه شلیک نمی کنه ولی او میمیره! از طرفی نحوه ی مرگش جوریه که به هیچ وجه امکان نداره آقای صورتی بهش شلیک کرده باشه! برای این مسئله که در مطبوعات به " چه کسی به ادی خوبه شکلیک کرد؟!" معروف شده بود هیچ پاسخی پیدا نشد!
-قرار بود که برای تضمین فروش قسمت های از سرقت هم به نمایش در بیاد که محدودیت بودجه مانع این کار شد!
-یک بازیه ویدئویی از این فیلم ساخته شد که نویسندگیش رو تارانتینو بر عهده داشت ولی از بازیگران اصلی فقط مایکل مدسن صداشو به این بازی قرض داد!
- عنوان فیلم از ترکیب نام فیلمهای Straw Dogs ( سام پکین پا - 1971) و Au revoir les enfants ( ساخته ی لوییس مالی-1987) گرفته شده!
Was that as good for you as it was for me?
http://www.iranimg.com/images/95604051306293978115.jpg
. . .
__________________
به زودی ...
http://www2.bazinama.com/message/signaturepics/sigpic7545_75.gif