PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مرفاوي؛ يكي آن بالا تورا دوست دارد



Victor007
25th January 2010, 01:55 PM
هادی شکوری چند توپ را از روی خط دروازه بیرون کشید، وحید طالب لوهمه کار انجام داد تا گل نخورد و فرهاد مجیدی آن چنان می دوید که انگار همان جوانی است که اولین بازی هایش را برای استقلال انجام می دهد و سیاوش اکبرپور هر لحظه بوی گل می داد و پژمان منتظری اولین گل فصلش را زد.




http://u.goal.com/65100/65103_news.jpg


سایت گل- «زمانی که به لابی هتل آمدم و سلام کردم هیچ کس جواب سلام من را نداد فهمیدم که اتفاقی افتاده است.» و آن اتفاق چیزی نبود به جز حضور صمد مرفاوی روی نیمکت استقلال و آغاز تنهایی هایش. باورش کمی سخت است.
همان بازیکنانی که قریب چند ماه پیش جواب سلام سرمربی شان را ندادند مقابل استیل آذین همه کار کردند تا داستان صمد و استقلال ادامه داشته باشد.
هادی شکوری چند توپ را از روی خط دروازه بیرون کشید، وحید طالب لوهمه کار انجام داد تا گل نخورد و فرهاد مجیدی آن چنان می دوید که انگار همان جوانی است که اولین بازی هایش را برای استقلال انجام می دهد و سیاوش اکبرپور هر لحظه بوی گل می داد و پژمان منتظری اولین گل فصلش را زد.
همه این اتفاقات در دیداری افتاد که آخرین فرصت صمد مرفاوی بود و کنار هم قرار دادن تمام حوادث این بازی می تواند ما را به این نتیجه برساند که خدا او را خیلی دوست دارد. زمانی که از حنیف عمران زاده درباره این که او ناجی صمد است پرسیدند گفت نه من و نه هیچ کس دیگر ناجی صمد مرفاوی نیستیم و خدا صمد را دوست دارد.
عمران زاده راست می گفت در این تیم هیچ کس با صمد نیست و اگر هم هست نمی تواند کاری برای او انجام دهد. از نیمکت شروع می کنیم. بهزاد غلامپور که بیشترین تاثیرش در استقلال شادیهای بعد از گلش است و سیامک رحیم پور که بعد از قطع مصاحبه هایش علیه قلعه نویی اثری از او دیده نشد و عضو تازه این نیمکت یعنی مجید نامجو مطلق که بیش از این که به فکر استقلال و کمک به صمد باشد در فکر رویاهای دور و دراز خودش است. او پیش از این یک باراز استقلال گذشته و قانون نانوشته ای وجود دارد که می گوید« کسی که یک بار کاری را انجام دهد برای بار دوم هم قادر به انجام آن خواهد بود.»
کدام یک از این ها صمد را از تنهایی در می آورند؟ روی سکوها هم به سختی می توان کسی را پیدا کرد و در کادر مدیریتی هم اگرچه واعظ آشتیانی تا این جای کار پشتیبان صمد بوده اما او هم یک مدیر است با سیاست های خاص خودش.. در این تنهایی او حتی داوران را هم ندارد.
کدام سال را سراغ دارید که استقلال در 24 هفته تنها صاحب یک پنالتی شده باشد که البته آن هم هدر برود و در این شرایط حتی بازیکنان حریف هم به یاری او نمی شتابند. او کسی را ندارد که در مواقع ضروری مخالفانش را ساکت کند و هر چه بیشتر بگردی بیشتر متوجه تنهایی صمد می شوی اما همیشه در آخرین لحظه اتفاقی می افتد که می گوید :« خدا با صمد است.» شاید عده ای بگویند که در فوتبال حرفه ای دوره این حرفها به پایان رسیده و دنیا دنیای رقابت است و با تکیه به این حرفها نمی توان به جایی رسید .درست است اما باور کنید که در فوتبال حرفه ای همانطور که جایی برای دل پاک و دست خدا نیست نمی توان جایی هم برای زد و بند و تکیه بر عوامل خارج از زمین برای پیروزی پیدا کرد.
در فوتبال حرفه ای هیچ کدام از این دو مورد جایی ندارد اما بگذارید از میان این دو راه استقلال راه اول را طی کند و حداقل هنگامی که پیروز می شود هوادارانش بتوانند با خیال و وجدان راحت برای تیمشان هورا بکشند و بدون اینکه پشت سه امتیازشان هزاران حرف و حدیث باشد با خیال آسوده از سه امتیازی که یک هدیه خدادادی است لذت ببرند. در این فوتبال که هیچ چیزش رنگ و بوی حرفه ای بودن ندارد چرا فقط از دیوار کوتاه صمد بالا می رویم و به او گیر می دهیم. گل های ثانیه پایانی استقلال و فرارهای صمد که همیشه در آخرین فرصت رقم می خورد یک نشانه است نشانه ای برای اینکه کسی آن بالا دست صمد را گرفته و نمی گذارد او زمین بخورد.
کسی آن بالا او را دوست دارد و به واسطه او استقلال را حفظ می کند. وقتی او بخواهد همان بازیکنانی که زمانی جواب سلام سرمربی شان را نمی دانند برای او از جان مایه می گذارند و وقتی که او بخواهد صمد در لبه پرتگاه پیروزی را جشن می گیرد


نيلوفركنگراني.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد