PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تصویر تصاویر خاطره انگیز



آبجی
24th January 2010, 10:30 PM
http://usera.imagecave.com/bnanik/46929_596.jpg

http://usera.imagecave.com/bnanik/46926_664.jpg

http://usera.imagecave.com/bnanik/46920_228.jpg

http://usera.imagecave.com/bnanik/46914_407.jpg
http://usera.imagecave.com/bnanik/46910_469.jpg

http://usera.imagecave.com/bnanik/46909_794.jpg
یادش بخیر ...
میدونم الان چه حسی دارید....!!!

آبجی
24th January 2010, 10:57 PM
8-> اخی {worried} یادش بخیر چه روزهایی بود .

کاشکی تو همون دوران می موندیم 8-| تا بچه بودیم دوست داشتیم بزرگ شیم حالا هم به قولی بزرگ که شدیم دوست داریم همه چی مون رو بدیم بر گردیم به اون دوران یه لحظه {worried} تا لذت کودکی رو بچشیم .

یادش بخیر روزی که لوحه ها رو یاد گرفتیم و از هر کدوم یک صفحه نوشتیم یا وقتی که یه کلمه رو صدا کشی میکردیم یا بخشش میکردیم 8->.

یاد کلاس نقاشی و خط افتادم {worried} .

Bl@ck*roz
25th January 2010, 12:17 AM
دوران ابتدایی منو یادم نیارین چون اصلا دوران خوبی نبود

SaSaMc2
25th January 2010, 01:14 AM
دلم تنگ شده براي اون روزاي خوب :((

matrix
25th January 2010, 06:25 AM
ممنون آبجی واقعا خاطرات خوبی رو به خاطر آوردم!;;)

kab
25th January 2010, 07:09 AM
دوره ابتدایی ظاهرا باید دوران شیرینی باشه
یادمه معلم اول ابتدایی ما یه پیر مرد 60-70 ساله بود که بچه ها رو فلک میکرد
جالبه نه
با اینکه هیچوقت منو فلک نکرد ولی اون صحنه ها رو هیچ وقت یادم نمیره
فکر کنید یه پسر بچه 6-7 ساله که پاهاش رو دو نفر روی نیم کت محکم گرفتن و آقای معلم با چوب البالو میزد کف پای پسرک
یادمه یه بار یکی از بچه ها رو که فلک کرد بیرون رفتنی نمیتونست روی پاش وایسه به خاطر همین خودش رو روی زمین می کشید :((

ریپورتر
25th January 2010, 11:51 AM
سلام
دستت درد نکنه ما رو برد به اون روزها خیلی خوب بود وافعا.یادش بخیر /

SaSaMc2
25th January 2010, 12:51 PM
دوره ابتدایی ظاهرا باید دوران شیرینی باشه
یادمه معلم اول ابتدایی ما یه پیر مرد 60-70 ساله بود که بچه ها رو فلک میکرد
جالبه نه
با اینکه هیچوقت منو فلک نکرد ولی اون صحنه ها رو هیچ وقت یادم نمیره
فکر کنید یه پسر بچه 6-7 ساله که پاهاش رو دو نفر روی نیم کت محکم گرفتن و آقای معلم با چوب البالو میزد کف پای پسرک
یادمه یه بار یکی از بچه ها رو که فلک کرد بیرون رفتنی نمیتونست روی پاش وایسه به خاطر همین خودش رو روی زمین می کشید :((

اوه :-o

آقا چند سالته؟ @};-

فلك مگه مال 40-50 سال پيش نبوده؟{worried}

kab
25th January 2010, 01:16 PM
اوه :-o

آقا چند سالته؟ @};-

فلك مگه مال 40-50 سال پيش نبوده؟{worried}


نه عزیز من
منم هم سن و سال شما ها هستم
ولی همه جا تهران و کرج وکلان شهر نیست
اون زمان من توی یه مدرسه توی همدان درس میخوندم
تازه یادمه که تا پایان دوره راهنمایی که قزوین بودیم
تنبیه سخت توی مدرسه ما بود
حالا چه فلک چه شلنگ و کابل برق گه گاه هم تیغه خط کش

بانوثریا
25th January 2010, 01:50 PM
سلام
یادش به خیر چه دوران خوشی بود قشنگ ترین دوران بود
یادمه ساعت 6 صبح میرفتم مدرسهsh_omomi33 هنوز در رو باز نکرده بودن فراش مدرسه از دستم ذله شده بودsh_omomi113sh_omomi34

بانوثریا
25th January 2010, 01:53 PM
دوره ابتدایی ظاهرا باید دوران شیرینی باشه
یادمه معلم اول ابتدایی ما یه پیر مرد 60-70 ساله بود که بچه ها رو فلک میکرد
جالبه نه
با اینکه هیچوقت منو فلک نکرد ولی اون صحنه ها رو هیچ وقت یادم نمیره
فکر کنید یه پسر بچه 6-7 ساله که پاهاش رو دو نفر روی نیم کت محکم گرفتن و آقای معلم با چوب البالو میزد کف پای پسرک
یادمه یه بار یکی از بچه ها رو که فلک کرد بیرون رفتنی نمیتونست روی پاش وایسه به خاطر همین خودش رو روی زمین می کشید :((

ما هم کلاس چهارم یه معلم داشتیم بین انگشتهای دست بچه ها خودکار می ذاشت و فشار میداد درسته منم اونجوری تنبیه نشدم ولی خاطره اش مونده:-ss

آبجی
25th January 2010, 02:11 PM
یادمه ساعت 6 صبح میرفتم مدرسهhttp://njavan.com/forum/images/smilies/other%20%2833%29.gif هنوز در رو باز نکرده بودن فراش مدرسه از دستم ذله شده بودhttp://njavan.com/forum/images/smilies/other%20%28113%29.gifhttp://njavan.com/forum/images/smilies/other%20%2834%29.gif

به بهsh_omomi63 به اين ميگن نخبه sh_omomi41 اون ساعت چند بيدار ميشدي؟؟؟sh_omomi18
يادش بخير سيستم مدرسه چرخشي بود يه هفته صبحي يه هفته بعد از ظهري sh_dokhtar15 ولي هميشه به نظرم بعدازظهرها طولاني تر بود و اخراش خوابمون ميگرفت (:|

SaSaMc2
25th January 2010, 03:42 PM
نه عزیز من
منم هم سن و سال شما ها هستم
ولی همه جا تهران و کرج وکلان شهر نیست
اون زمان من توی یه مدرسه توی همدان درس میخوندم
تازه یادمه که تا پایان دوره راهنمایی که قزوین بودیم
تنبیه سخت توی مدرسه ما بود
حالا چه فلک چه شلنگ و کابل برق گه گاه هم تیغه خط کش


آره كتك كاري كه يادم حسابي >:/ فلك ولي نداشتيم.

ولي من ريزه ميزه بودم معلما ميترسيدن بزننم {big green}

ولي اون زمون من بندرعباس بود. اگه نميزدن واقعاً نميشد كنترل كرد {i dont want to see}

اينم چوب معلم @};- {tongue}

kamanabroo
25th January 2010, 06:20 PM
به به اینجا خاطره های زیادی به ذهنم میاد

خیلی هاش خوب و معصومانه هستن
بعضی هاشم یه خورده ناراحت کننده

وقتی که فکرشو می کنم می گم چه زود گذشت
بچه ها و همکلاسی ها اون زمون الان همشون برای خودشون یا خونه زندگی دارن
یا کار و باری دارن

دیگه کلی بزرگ شدن{tongue}

matrix
26th January 2010, 08:11 AM
ما هم کلاس چهارم یه معلم داشتیم بین انگشتهای دست بچه ها خودکار می ذاشت و فشار میداد درسته منم اونجوری تنبیه نشدم ولی خاطره اش مونده:-ss
{big green}:))
آره این یکی رو من هم دیدم یکی دو بار بچه ها رو اینجوری تنبیه میکردن.;)
ولی الان که فکر میکنم خیلی عجیب به نظر میرسه:-??

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد