PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : 3 Arrow در مسیر سرنوشت...شخصیت های سری میراث کین



Geek
18th January 2010, 04:33 PM
The Planner
http://images2.wikia.nocookie.net/LegacyOfKain/images/5/5b/Azimuth.jpg
سمت:نگهبان ستون بعد
سمبل ستون:http://www.nosgoth.net/Defiance/images/Dimension.jpg


ازیموت نگهبان بعد بود که به عنوان"مادر اورنوس" محافظ شهر و حکمران قوانین دینی نیز شناخته میشد.او در کلیسای اورنوس زندگی می کرد..کلیسای بزرگی که در وسط شهر قرار داشت.آزیموت همانند تمامی ساحره های سارافان طاس بود و جادوی ستونش به او یک چشم سوم داده بود(که روی پیشانیش قرار داشت)که می توانست با ان دنیاهای موازی دیگر را ببیند و پورتال هایی را بااستفاده از خون انسان رو به انها باز کند.

طبیعت ازیموت طوری بود که از دیدن زجر کشیدن دیگران لذت می برد و این خصوصیت حتی قبل از اینکه نوپراتور با موج ذهنی دیوانگی به او حمله کند در او وجود داشت.پس از حمله ی نوپراتور او در اورنوس با انجام جادوهایی به شیاطینی که در دنیاهای دیگر بودند اجازه داد به نازگات پا گذارند.شیطان ها خسارات زیادی به شهر وارد کردند و مردم زیادی را کشتند.

زمانی که کین به شهر وارد شد می دید که شهر در مقابل چشمانش در حال سوختن است.کین به داخل کلیسا رفت.قبل از ان کین با شهر مخروبه و شیاطین بسیاری روبرو شده بود که به او حمله کرده بودند.او با تمامی دشمنان جنگید و در حالی که سول ریور را در نهایت پیدا کرده بود با بانو آزیموت(کین اورا "بانو" صدا میزد!چه جلب!)روبرو شود و با او مبارزه کند.آزیموت گفت که خبر نداشت سول ریور در کلیسای او نگه داری می شد

ازیموت در مقابل کین موجودات بنفش و بزرگی را ظاهر کرد و با گلوله هایی سبز رنگ به سمت او حمله ور شد و تلپورت هایی که به سمت دیگر اتاق در صورت نزدیک شدن کین میکرد مبارزه را برای کین سخت کرده بود.به هر حال تماس کوچکی با سول ریور لازم بود تا آزیموت کشته شود و این کار عملی شد...سپس کینچشم سوم ازیموت را به عنوان غنیمت برداشت تا به ستون ها ببرد.

سپس کین دستگاه سفر در زمانی را در انجا پیدا کرد که متعلق به موبیوس بود.وقتی کین به ستون ها برگشت اریل به او گفت که ازیموت ان دستگاه را از موبیوس دزدیه بود تا بتواند با ان در زمان سفر کند و شیاطین را از زمان ها و دوره های مختلف تاریخ به زمان حال بیاورد.



Mortanius
The Necromancer

http://images1.wikia.nocookie.net/LegacyOfKain/images/3/34/Mortanius.jpg
سمت:نگهبان ستون مرگ
سمبل ستون:http://www.nosgoth.net/Defiance/images/Death.jpg

مورتانیوس نگهبان مرگ برای اولین بار در بازی بلاد اومن 1 ظاهر شد او تاثرات بسیاری بر قبرستان ها ارواح و مرگ و میر در نازگات داشت.زمانی که مالک نتوانست از نگهبانان محافظت کند و ورادور شش تن از انان را به قتل رساند مورتانیوس به عنوان مجازات روح مالک را بدنش جدا و به زره اش پیوند زد.مورتانیوس به وسیله ی پیکره ی تیره الوده و تسخیر شده بود و تماما تحت تاثیر او عمل می کرد.اما گاهی اوقات می توانست بر او غلبه کند و بر طبق اراده ی خود تصمیم گیرد.پس از انکه اریل را تحت دستور پیکره ی تیره به قتل رساند در یکی از رهایی های کوتاهش سعی کرد خسارتی که از قتل اریل به نازگات زده بود را جبران کند.

سی سال پس از قتل اریل اشراف زاده ای به نام کین در حوالی یک میخانه به قتل رسید.در دنیای زیرین مورتانیوس به کین پیشنهاد داد تا او را به عنوان یک خون اشام زنده نماید تا او بتواند انتقام و سرنئشتش را دنبال نماید.مورتانیوس کین را به دنبال کشتن و شکار نگهبانان دیگر فرستاد با انکه میدانست "فرزند نامرده"اش روزی سراغ خود او میاید.

کین به سختی همه ی نگهبانان را به قتل رساند و پس از ان به ستون ها بازگشت.در انجا مورتانیوس و اناکرات در حال بحث و جدل بودند و اناکرات مورتانیوس را عامل زنده شدن کین و کشته شدن نگهبانان میدانست .او به چیزی که مورتانیوس باور داشت اعتقاد نداشت...مورتانیوس بر ان عقیده بود که این کار تماما برای نازگات نیاز بود.پس از ان مورتانیوس و اناکرات با یک دیگر جنگیدند و مورتانیوس به سادگی او را کشت.

ناگهان مورتانیوس رو به کین که در گوشه ای پنهان شده بود کرد و به او خوشامد گفت.او میدانست حال نوبت خود اوست ...اما به راحتی تسلیم کین نشد و پس از مبارزه ی بسیار سختی کین توانست مورتانیوس و پیکره ی تیره را شکست دهد..اما حال نیز باید خود را قربانی می کرد تا نازگات به طور کامل تطهیر شود.....اما کین تصمیم گرفت نژاد خون اشام ها را برپا کند......

در بازی اخر در مورد گذشته و اعمال مورتانیوس در تاریخ نازگات باخبر می شویم.در نقاشی هایی که بر روی دیوار های برخی از نقاط بازی امده بود می توان فهمید در زمان های بسیار دور خون اشام های باستانی نگهبانان انسانی را برای جایگزین کردن برای زمانی که نگهبانان فعلی از بین رفتند انتخاب کرده بودند و زمانی که انان به نگهبانان اصلی تبدیل می شدند انها انسانهای مذکور را به خون اشام تبدیل می کردند.مورتانیوس جزو یکی از این نگهبانان بود اما به چیزی که سرنوشت برایش رقم زده بود پشت کرد و تصمیم گرفت علیه خون اشامان باستانی قیام کند.
http://images4.wikia.nocookie.net/LegacyOfKain/images/archive/3/34/20081127150738%21Mortanius.jpg

در قسمتی از بازی اخر رازیل با مورتانیوس در کلیسای اورنوس در حالی که او در حال اجرای مراسمی برای عبادت خدایی به نام هاشاگیگ بود پیدا کرد.پس از اینکه رازیل هاشاگیگ را به قتل رساند فرصت این را پیدا کرد تا با مورتانیوس رو در رو صحبت کند مورتانیوس عقیده داشت رازیل در اصل قهرمان هیلدن ها است و کین قهرمان خون اشام ها که باید با او مبارزه می کرد و سرنوشت در دست اندو بود.

مورتانیوس نیز در مورد اینکه موبیوس و او اشتباه بزرگی کردند که خون اشام های باستانی را برکنار کردند با رازیل موافقت کرد.او خیال می کرد که خون اشامها افتی بر سر بشر هستند اما بعد ها فهمید که انان تنها کسانی بودند که می توانستند ستون ها را به درستی اداره کنند.بنابراین تصمیم گرفت که فرزنده توازن یا همان کین را که در اصل همان قهرمان خون اشام هاست را به نازگات راهنمایی کند و کین را با استفاده از قلب تاریکی ...قلب یانوس...دوباره به عنوان خون اشام به زمین بازگرداند تا او توازن را به نازگات باز گرداند و محافظت از ستون ها را به خون اشام ها بسپرد.اما مورتانیوس نیز مانند یانوس در ترجمه ی پیشگویی ها اشتباه کرده بود .کین قهرمان خون اشام ها نبود..در اصل این رازیل بود که هم لقب قهرمانی و پهلوانی خون اشام ها را به دوش می کشید و هم هیلدن ها. در حین مکالمه ی بین رازیل و مورتانیوس ناگهان پیکره ی تیره بر مورتانیوس غلبه کرد و با استفاده از بدن مورتانیوس به ستون ها رفت تا با اناکرات و کین جوان رورو شود و اتفاقات بازی اول به وقوع بپیوندد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد