PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مباحثي در باره دين : 3 – گريز از دين



m_salehy
18th January 2010, 11:59 AM
مباحثي در باره دين : 3 – گريز از دين

شايد براي خوانندگان اين سؤال پيش بيايد كه چرا دين با اين همه فوايد و نياز قطعي انسانها به آن، همواره در معرض هجوم است و به حسب ظاهر خيلي ها از آن روي گردان هستند و يا دين حق را نمي پذيرند؟ اين همه دغدغه گمراه شدن از دين و يا آسيب ديدن دين از چيست ؟ اگر دين امري دروني و جزء خواسته هاي فطري بشر است چرا عده اي از مردم به آن تن نمي دهند و يا هيچ ديني را قبول نمي كنند؟
براي درك درست پاسخ سؤال ياد شده، بايد بين دو چيز تفكيك قائل شد:
يكي اين كه كساني وقتي ديني را پذيرفته اند و با آن احساس تأمين نياز مي‎كنند، آن را حق مطلق مي‎دانند و بنابراين براي قبول دين ديگر جايي باقي نمي ماند.
دوم كساني كه به هيچ ديني روي خوش نشان نمي دهند و يا پس از قبول ديني آن را رها كرده و بي اعتقاد و به اصطلاح كافر مي‎شوند.
درباره گروه اول بايد گفت كه نفس قبول يك دين، پاسخ به خواست فطري و احساس انجام تكليف است . در صورتي كه شخصي به ديني ايمان آورده و به آن قانع و راضي شود، دل در گرو آن دارد و خود را به آن قانع مي‎داند و براي او پذيرفتن دين ديگر مشكل است . اين شخص را نمي توان مصداق دين گريز دانست، اگر چه ممكن است دين حق را نپذيرفته باشد. در واقع با پذيرفتن ديني، او خواست قلبي و تكليف خود را انجام يافته تلقي مي‎كند و نداي فطرتش را پاسخ داده است . بسيار كسان در دنياي دينداري و عقيده از اين قبيل اند. اكثريت جمعيت دنيا نوعي دين را براي خود انتخاب كرده اند و دل به آن بسته اند و با همان زندگي مي‎كنند.
اما كساني كه اساسا ديني را نمي پذيرند و يا پس از قبول از آن روي مي‎گردانند، ممكن است به جهت عوامل زير باشد:
الف - انسان ابعاد و كشش هاي گوناگوني دارد. توجه به برخي از آنها برخي ديگر را تحت الشعاع قرار مي‎دهد. ممكن است به لذات زودگذر توجه و به آنها خو كند و از خواسته هاي ديگر چشم پوشي نمايد. علاقه شديد به چيزي ساير علاقه هاي او را پس بزند و در نتيجه، آنها امكان بروز و ظهور پيدا نكنند و يا جانشين كاذبي پيدا نمايند. مانند كسي كه احساس گرسنگي مي‎كند و براي بر طرف شدن آن، به جاي استفاده از غذاي مناسب، عادت كند كه از مواد نامناسب تأمين كننده بهره بگيرد.
ب - رفتار و كنش هاي انسان ناشي از آميزه اي از احساس و قوه عقلاني است . هر گاه احساس و عقل، هر كدام به دور از افراط و تفريط، راه ميانه را طي كنند، هماهنگ خواهند بود و انسان رفتاري معتدل و متناسب خواهد داشت . به موقع رفتار عقلاني خواهد داشت و در جاي خود عكس العمل احساسي بروز خواهد داد. در برخورد با مفاهيم و مقولات ديني، اگر اين دو هماهنگ عمل كنند، جايگاه دين قوي و مستحكم خواهد بود; و اگر يكي ناديده گرفته شود، بسته به برخورد احساسي و يا عقلاني، مسير غير متعادل را خواهد پيمود. برخورد احساسي صرف، بدون پشتوانه عقلي، دين را مجموعه اي از شعارها و احساسات خواهد ساخت و احيانا روي آوردن به امور خارق العاده بس زياد خواهد بود.
چنين رويكردي دين را از دفاع عقلاني ناتوان خواهد كرد و ميان عقلانيت و دين ناسازگاري خواهد افكند. چنان كه ميان دينداراني كه دينشان را به صورت موروثي و محيطي به دست آورده اند و همواره با احساسات با آن برخورد احساسي و شعارگونه كرده اند با عقل گرايان كشمكش وجود داشته و دارد.
متقابلا برخورد صرف عقلاني نيز برخوردي افراطي با مفاهيم ديني و ناديده گرفتن احساس دروني انسان است . برخورد عقلاني صرف چه بسا در مفاهيم بسياري كه صرفا اظهار بندگي در برابر خداوند است پاسخ مناسب نيابد، و در نتيجه به دليل قانع نشدن عقل، انسان را وادار به روي گرداني از دين بكند.
برخورد صرف عقلاني ممكن است خواستهاي فطري را اموري موهوم جلوه دهد و انسان را از آن روي گردان نمايد و براي دين جايگزين بسازد. اين هشدار در متون ديني هم داده شده است . از امام سجاد(ع) نقل شده كه فرمود: "ان دين الله لايصاب بالعقول الناقصة"(1) "دين خدا با عقلهاي ناقص به دست نمي آيد." كه منظور از آن توسل محض به عقل - نه توسل به عقل محض - است ; خداوند نيز عقل محض را معتبر مي‎داند، اما آنچه گمراه كننده است اكتفاي محض به عقل است .
امام صادق (ع) فرموده است : "واعلموا انه ليس من علم الله و لامن أمره أن يأخذ أحد من خلق الله في دينه بهوي و لا رأي و لا مقائيس"(2) "بدانيد كه از علم خدا و از دستور او نيست كه كسي از مخلوقاتش دين را تابع هوي و رأي و قياس بگيرد."
در روايت ديگري اميرمؤمنان (ع) فرموده است : "ان المؤمن أخذ دينه عن ربه و لم يأخذه عن رأيه"(3) "مؤمن دينش را از خدا مي‎گيرد نه از رأي و نظرش ." البته چنين مواجهه اي ميان عقل و دين همواره از عقل گرايي مفرط نيست ; و چه بسا عدم توجيه دقيق و به كنه و حقيقت مفهومي از مفاهيم ديني نرسيدن، باعث تزلزل در ايمان بشود. توجيه عقلاني نشدن در ابعادي از دين ممكن است براي كساني سبب عكس العمل منفي عقل نسبت به دين باشد. بنابراين در عين رعايت همگامي عقل و احساسات انساني، بايد تلاش كرد تا آن دسته از مفاهيم را كه نياز به توجيه عقلاني دارند به درستي تبيين و تشريح كرد.
ج - رفتار نامتناسب و غيرانساني و رياكارانه چهره هاي ديني و كساني كه به عنوان الگوهاي معنوي معرفي شده اند، در ناظران و يا دينداراني كه دين خود را از آنها گرفته اند ذهنيت منفي پديد مي‎آورد، و به تدريج رفتار متناقض الگوهاي ديني با دستورات دين، آثار سوء را در برخي افراد بر جا مي‎گذارد و چه بسا باعث خروج آنان از دين بشود; و تأثير اين عامل ممكن است در برخي شرايط بيش از عوامل ديگر باشد.
د - نيز مادي گرايي و به تعبيري همه امور را در قالب ماديات و محسوسات ارزيابي كردن، باعث مي‎شود كه مفاهيم ديني به دليل غير قابل سنجش بودن با ابزار ياد شده مورد ترديد و انكار قرار بگيرند و يا پاسخ مناسب و درخور پيدا نكنند و در نتيجه صاحبان چنين ديدگاههايي از دين جدا بشوند.
ه - عوامل محيطي و تربيتي نيز از جمله عواملي است كه ممكن است انسانها را از همان ابتدا و يا به تدريج از امور معنوي و ديني باز دارد. كساني بنا به دلايل محيطي و تربيتي، با آداب و رسوم و فرهنگ خاصي پرورش يابند و همانها را به منزله دين و آيين خود تلقي كنند و دين حق را نپذيرند.
البته با اين همه، شاكله افراد و اراده و تصميم آنها در تأثيرگذاري عوامل ياد شده دخيل است ; و آنها را نمي توان موجوداتي منفعل و تنها تحت تربيت عوامل بيروني دانست .
با اين همه به نظر مي‎رسد آنچه آسيب جدي مي‎بيند، بيشتر نهادها و مظاهر ديني است و نه اصل دين ; كه خورشيد دين هرگز غروب نمي كند.

زير نويسها :
[1] مجلسي، بحارالانوار، ج 2، ص 303، حديث 41 .
[2] حر عاملي، وسائل الشيعة، باب 6 از ابواب صفات قاضي، ج 27، ص 37، حديث 2 .
[3] همان، ص 45، حديث 21 .
منبع : كتاب اسلام دين فطرت – آيه الله منتظري – ص 44 تا 47

محمد صالحي – 21/10/88

http://mahsan.parsiblog.com/ (http://mahsan.parsiblog.com/)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد