Geek
18th January 2010, 07:41 AM
اکبر صفري:حادثه تروريستي قيطريه تهران و شهادت دکتر مسعود علي محمدي استاد برجسته فيزيک بلافاصله از سوي رسانه هاي صهيونيستي و پايگاه هاي اطلاع رساني وابسته به بيگانه و عناصر مزدور در داخل و خارج کشور با پاسخ و واکنشي هماهنگ مواجه شد.
http://www.irna.ir/NewsMedia/Photo/Smal_Pic/2010%5C1%5C17%5Cimg633993283817812500.gif (http://www.irna.ir/NewsMedia/Photo/Larg_Pic/2010%5C1%5C17%5Cimg633993283817812500.gif)
در اين سناريوي از پيش طراحي شده رسانه اي، عناصر و عوامل دشمن سعي نمودند با دنباله روي از يک جريان هدفمند و مرموز فضاي غبارآلودي را ترسيم نمايند که در پرتو آن علاوه بر پاک کردن ردپاي سرويس هاي اطلاعاتي و تروريستي اسرائيل و آمريکا در حذف فيزيکي يک دانشمند هسته اي، اتهاماتي را نيز متوجه نهادهاي امنيتي داخل کشور نمايند.
لذا مقامات آمريکايي و صهيونيستي و رسانه هاي وابسته خارج از کشور سعي نمودند ضمن رد هر نوع فعاليت تروريستي در اين زمينه، آن را به جمهوري اسلامي نسبت دهند، طوري که انجمن پادشاهي ايران که از سابقه فعاليت تروريستي در ايران برخوردار است به همين نحو عمل نمود. در همين راستا عوامل داخلي وابسته به بيگانه نيز درصدد برآمدند که با برجسته نمودن اين خبر کوتاه «ترور استاد حامي موسوي» در فضاي مجازي خون اين شهيد را با خون عوامل آشوب گره بزنند. جريان صهيونيستي با استناد به اين موضوع که چون نام اين شهيد در ميان اسامي اساتيدي بوده که دو روز قبل از برگزاري انتخابات دهم رياست جمهوري حمايت خود را از کانديداتوري موسوي اعلام داشته است سعي داشتند اين طور وانمود کنند که اين حادثه تروريستي با هدف حذف مخالفان حکومت بوده و بي ارتباط با موضوع انتخابات نيست.
هرچند اين توطئه نخ نما شده در حالي از سوي دشمنان کليد خورد که نمونه هايي از اين اتهامات، همچون مرگ ندا آقاسلطان و ترور خواهرزاده موسوي طي يک سناريوي هماهنگ قبلاً نيز در خلال آشوب هاي اخير اجرا شده بود. اما وجود برخي نکات مهم و قابل توجه در اين ميان نشان از عمق فتنه و پيچيده بودن اين جريان دارد که بايد به دقت مورد توجه قرار گيرد.
1- قطعاً حذف فيزيکي چهره هاي علمي کشور، نخبگان دانشگاهي و برجستگان حوزه علم و فناوري که از سرمايه هاي ارزشمند معنوي به شمار مي روند مي تواند سرعت حرکت علمي کشور را کند نموده و نسل جوان دانشگاهي و جامعه علمي کشور را در بهره گيري از نظريات علمي اين شخصيت هاي صاحب تجربه و انديشمند محروم نمايد.
2- اختلال در روند فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي و حذف دانشمندان هسته اي با شيوه هاي نرم و سخت از جمله مواردي است که عناصر تروريستي و سرويس هاي اطلاعاتي آمريکا و صهيونيسم آشکارا به آن اعتراف نموده و در مواردي نيز در اين خصوص اقداماتي را انجام داده اند. طوري که چندي پيش نيز روزنامه انگليسي ديلي تلگراف به گوشه هايي از اين ماجرا اشاراتي نموده است. بنابراين هرچند سازمان انرژي اتمي کشور اعلام نموده که دکتر علي محمدي کارمند اين سازمان نبوده اما پرورش دانشمندان بومي و توسعه بخش مغزافزاري در زمينه هسته اي که در کشور ما موضوعي نوظهور تلقي مي گردد به شدت نيازمند استفاده از اندوخته هاي علمي اساتيد صاحب نظر همچون شهيد علي محمدي مي باشد.
3- ايجاد رعب و ترس در ميان فضاي دانشگاهي و نخبگان علمي کشور از ديگر مواردي است که دشمن با هدف فرار مغزها و پادگاني نمودن دانشگاه ها و مراکز پژوهشي دنبال مي کند. اينکه مهره هاي برجسته عرصه علوم و فنون و انديشمندان صاحب نظر و داراي کرسي هاي علمي به لحاظ فعاليت در زمينه هاي علمي حساس و مورد نياز کشور همچون سلول هاي بنيادين و انرژي هسته اي از يک زندگي آزاد و معمول برخوردار نباشند و براي حفظ جان خود مجبور به انتخاب زندگي زيرزميني شوند از مواردي است که دشمن قصد دارد آن را با هدف کاهش انگيزه و نزول اميدواري در اين قشر ارزشمند تقويت و در جامعه علمي ترويج نمايد.
4- از زمان ورود دولت نهم به موضوع انرژي هسته اي، آمريکا و کشورهاي وابسته به صهيونيسم سعي نمودند از طريق شوراي امنيت و با هدف عقب نشيني جمهوري اسلامي از ادامه فعاليتهاي هسته اي و کم رنگ نمودن نقش اراده ملي در تداوم اين جهاد علمي، اقدامات فراواني را در دستور کار خود قرار دهند. افزايش صدور قطعنامه از سوي شوراي امنيت، گسترش تحريم هاي ظالمانه، تشديد نظارت و کنترل بر ورود و خروج شخصيت هاي سياسي، نظامي و تجاري، تهديد کشور به انجام عمليات نظامي با هدف تخريب مراکز هسته اي، بلوکه کردن سرمايه هاي بانک هاي ايران در خارج و.... از جمله هزينه هايي است که دشمن براي کاهش روحيه مردم و خالي کردن جبهه فعاليت هسته اي ايران به آن توجه نموده است.
5- اعتراف به وجود بحران در جامعه از جمله مواردي است که در اکثر اظهارات و بيانيه هاي پس از انتخابات از سوي سران فتنه به آن اشاره شده است، لذا اجراي سناريوي ترور افراد در فضاي امن و آرام و دور از هر نوع درگيري و اغتشاش بيش از اجراي اين سناريو در محيط هاي ملتهب به ايجاد بحران در جامعه کمک خواهد کرد. بنابراين بحراني نمودن فضاي جامعه با ترور و تخريب بهتر مي تواند به برجسته سازي نقش سران فتنه که از ريزش چشمگير هواداران خود به تنگ آمده اند کمک موثري نمايد و اظهارات آنها را مورد توجه قرار دهد.
اما در اين ميان اين ترور زنگ خطري براي مسئولان امنيتي و قضايي کشور بود که پس از خروش ميليوني مردم در 9 دي و بيانات رهبر معظم انقلاب در 19دي بيش از اين با فرصت سوزي زمان نفس گيري به سران فتنه و آشوب ندهند و با اعمال قانون و برخورد با عوامل وابسته بستر فراهم شده براي هر نوع فعاليت غير قانوني و تروريستي را جمع کرده و با جديت مانع فعاليت گروه هاي تروريستي و عناصر منافق که پس از حوادث انتخابات بطور چشمگيري در کشور حضور يافته اند، شوند.
انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / کد خبر 902031
http://www.irna.ir/NewsMedia/Photo/Smal_Pic/2010%5C1%5C17%5Cimg633993283817812500.gif (http://www.irna.ir/NewsMedia/Photo/Larg_Pic/2010%5C1%5C17%5Cimg633993283817812500.gif)
در اين سناريوي از پيش طراحي شده رسانه اي، عناصر و عوامل دشمن سعي نمودند با دنباله روي از يک جريان هدفمند و مرموز فضاي غبارآلودي را ترسيم نمايند که در پرتو آن علاوه بر پاک کردن ردپاي سرويس هاي اطلاعاتي و تروريستي اسرائيل و آمريکا در حذف فيزيکي يک دانشمند هسته اي، اتهاماتي را نيز متوجه نهادهاي امنيتي داخل کشور نمايند.
لذا مقامات آمريکايي و صهيونيستي و رسانه هاي وابسته خارج از کشور سعي نمودند ضمن رد هر نوع فعاليت تروريستي در اين زمينه، آن را به جمهوري اسلامي نسبت دهند، طوري که انجمن پادشاهي ايران که از سابقه فعاليت تروريستي در ايران برخوردار است به همين نحو عمل نمود. در همين راستا عوامل داخلي وابسته به بيگانه نيز درصدد برآمدند که با برجسته نمودن اين خبر کوتاه «ترور استاد حامي موسوي» در فضاي مجازي خون اين شهيد را با خون عوامل آشوب گره بزنند. جريان صهيونيستي با استناد به اين موضوع که چون نام اين شهيد در ميان اسامي اساتيدي بوده که دو روز قبل از برگزاري انتخابات دهم رياست جمهوري حمايت خود را از کانديداتوري موسوي اعلام داشته است سعي داشتند اين طور وانمود کنند که اين حادثه تروريستي با هدف حذف مخالفان حکومت بوده و بي ارتباط با موضوع انتخابات نيست.
هرچند اين توطئه نخ نما شده در حالي از سوي دشمنان کليد خورد که نمونه هايي از اين اتهامات، همچون مرگ ندا آقاسلطان و ترور خواهرزاده موسوي طي يک سناريوي هماهنگ قبلاً نيز در خلال آشوب هاي اخير اجرا شده بود. اما وجود برخي نکات مهم و قابل توجه در اين ميان نشان از عمق فتنه و پيچيده بودن اين جريان دارد که بايد به دقت مورد توجه قرار گيرد.
1- قطعاً حذف فيزيکي چهره هاي علمي کشور، نخبگان دانشگاهي و برجستگان حوزه علم و فناوري که از سرمايه هاي ارزشمند معنوي به شمار مي روند مي تواند سرعت حرکت علمي کشور را کند نموده و نسل جوان دانشگاهي و جامعه علمي کشور را در بهره گيري از نظريات علمي اين شخصيت هاي صاحب تجربه و انديشمند محروم نمايد.
2- اختلال در روند فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي و حذف دانشمندان هسته اي با شيوه هاي نرم و سخت از جمله مواردي است که عناصر تروريستي و سرويس هاي اطلاعاتي آمريکا و صهيونيسم آشکارا به آن اعتراف نموده و در مواردي نيز در اين خصوص اقداماتي را انجام داده اند. طوري که چندي پيش نيز روزنامه انگليسي ديلي تلگراف به گوشه هايي از اين ماجرا اشاراتي نموده است. بنابراين هرچند سازمان انرژي اتمي کشور اعلام نموده که دکتر علي محمدي کارمند اين سازمان نبوده اما پرورش دانشمندان بومي و توسعه بخش مغزافزاري در زمينه هسته اي که در کشور ما موضوعي نوظهور تلقي مي گردد به شدت نيازمند استفاده از اندوخته هاي علمي اساتيد صاحب نظر همچون شهيد علي محمدي مي باشد.
3- ايجاد رعب و ترس در ميان فضاي دانشگاهي و نخبگان علمي کشور از ديگر مواردي است که دشمن با هدف فرار مغزها و پادگاني نمودن دانشگاه ها و مراکز پژوهشي دنبال مي کند. اينکه مهره هاي برجسته عرصه علوم و فنون و انديشمندان صاحب نظر و داراي کرسي هاي علمي به لحاظ فعاليت در زمينه هاي علمي حساس و مورد نياز کشور همچون سلول هاي بنيادين و انرژي هسته اي از يک زندگي آزاد و معمول برخوردار نباشند و براي حفظ جان خود مجبور به انتخاب زندگي زيرزميني شوند از مواردي است که دشمن قصد دارد آن را با هدف کاهش انگيزه و نزول اميدواري در اين قشر ارزشمند تقويت و در جامعه علمي ترويج نمايد.
4- از زمان ورود دولت نهم به موضوع انرژي هسته اي، آمريکا و کشورهاي وابسته به صهيونيسم سعي نمودند از طريق شوراي امنيت و با هدف عقب نشيني جمهوري اسلامي از ادامه فعاليتهاي هسته اي و کم رنگ نمودن نقش اراده ملي در تداوم اين جهاد علمي، اقدامات فراواني را در دستور کار خود قرار دهند. افزايش صدور قطعنامه از سوي شوراي امنيت، گسترش تحريم هاي ظالمانه، تشديد نظارت و کنترل بر ورود و خروج شخصيت هاي سياسي، نظامي و تجاري، تهديد کشور به انجام عمليات نظامي با هدف تخريب مراکز هسته اي، بلوکه کردن سرمايه هاي بانک هاي ايران در خارج و.... از جمله هزينه هايي است که دشمن براي کاهش روحيه مردم و خالي کردن جبهه فعاليت هسته اي ايران به آن توجه نموده است.
5- اعتراف به وجود بحران در جامعه از جمله مواردي است که در اکثر اظهارات و بيانيه هاي پس از انتخابات از سوي سران فتنه به آن اشاره شده است، لذا اجراي سناريوي ترور افراد در فضاي امن و آرام و دور از هر نوع درگيري و اغتشاش بيش از اجراي اين سناريو در محيط هاي ملتهب به ايجاد بحران در جامعه کمک خواهد کرد. بنابراين بحراني نمودن فضاي جامعه با ترور و تخريب بهتر مي تواند به برجسته سازي نقش سران فتنه که از ريزش چشمگير هواداران خود به تنگ آمده اند کمک موثري نمايد و اظهارات آنها را مورد توجه قرار دهد.
اما در اين ميان اين ترور زنگ خطري براي مسئولان امنيتي و قضايي کشور بود که پس از خروش ميليوني مردم در 9 دي و بيانات رهبر معظم انقلاب در 19دي بيش از اين با فرصت سوزي زمان نفس گيري به سران فتنه و آشوب ندهند و با اعمال قانون و برخورد با عوامل وابسته بستر فراهم شده براي هر نوع فعاليت غير قانوني و تروريستي را جمع کرده و با جديت مانع فعاليت گروه هاي تروريستي و عناصر منافق که پس از حوادث انتخابات بطور چشمگيري در کشور حضور يافته اند، شوند.
انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / کد خبر 902031