PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ادبیات چیست؟



آبجی
13th January 2010, 11:21 PM
ادبیات یکی از گونه های هنر است و کلمات ، مصالح و موادی هستند که شاعر و نویسنده با بهره گیری از عواطف و تخیلات خویش آن هارا به کار میگیرد و اثری ادبی و هنری پدید می آورد.

در آثار ادبی ، نویسنده و شاعر میکوشد اندیشه ها و عواطف خویش را در قالب مناسب ترین و زیباترین جملات و عبارات بیان کند. این آثار همان گفته ها و نوشته هایی هستند که مردم در طول تاریخ آنهارا شایستهء نگهداری میدانند و از خواندن و شنیدن شان لذت میبرند.

فرهنگ درخشان ما جلوه گاه آثار ادبی بسیاری مانند شاهنامه ، تاریخ بیهقی ، مثنوی مولوی ، بوستان و گلستان سعدی ، غزلیات حافظ و... است که در شمار غنی ترین و شیواترین آثار ادبی جهان قرار دارند.

ما نیز باید مانند نیاکان خویش ، قدر این سرمایه های گرانبهارا بدانیم ؛ با خوب خواندن و درست فهمیدن این آثار ارزشمند ، در نگهداری آنها با جان و دل بکوشیم و با تلاش روز افزون خویش بر غنا و عظمت آنها بیفزاییم.

این حقیقت را باور داشته باشیم که با وجود این میراث جاوید سرمایهء با ارزش – که مایهء سربلندی ما در میان اقوام و ملل جهان است – میتوانیم با نمایاندن در هایی از دریای ادب خویش ، بیگانگان را نیز از فرهنگ و ادب ما بهره مند سازیم.

در آمدی بر انواع ادبی

در همهء شاخه های دانش و هنر، دسته بندی و تقسیم به انواع ، برای آسان تر شدن شناخت و فراگیری سریع تر لازم است. برای شناخت و سنجش آثار ادبی نیز این کار ضرورت دارد.، گذشتگان ما آثار ادبی را به طور عمده ، براساس صورت و شکل ظاهری تقسیم بندی میکردند وهمان گونه که میبینیم ، جز دو قالب شعری قصیده و غزل ، دیگر قالبها مانند رباعی، دوبیتی ، مثنوی و... براساس شکل نام گذاری شده اند. دسته بندی و نام گذاری آثار نثر فارسی نیز بر پایه ء شیوهء نگارش آنها بوده است ؛ مانند نثر ساده و مسجع و....

در ادبیات جهان ، آثار ادبی براساس اندیشه و محتوا به چهار نوع حماسی ، غنایی ، نمایشی و تعلیمی تقسیم بندی شده است.

ادبیات حماسی

حماسه یکی از انواع ادبی و در اصطلاح روایتی است داستانی از تاریخ تخیلی یک ملت که با قهرمانیها و اعمال و حوادث خارق ا لعاده در می آمیزد ، ویژگی اصلی حماسه ، تخیلی بودن و شکل داستانی آن است. وجود انسان های آرمانی و برتر که از نظر نیروی جسمانی و معنوی برگزیده و ممتاز هستند ،از دیگر ویژگی های حماسه به شمار می آید.

در حماسه رویداد های غیر طبیعی و خلاف عادت فراوان دیده می شود و همین رویدادهاست که می تواند آرمان ها و آرزو های بزرگ ملتی را در زمینه های مذهبی ، اخلاقی و نظام اجتماعی نشان دهد و عقاید کلی آن ملت را در بارهء مسایل اصلی انسانی مانند آفرینش ، زندگی ، مرگ و جز آن بیان کند.

شاهنامهء فردوسی نمونهء اعلای حماسه است که استاد سخن ، بزرگترین شاعر حماسه سرا ابوالقاسم فردوسی 329-416 ه ق نظم آنرا آغاز کرد. فردوسی بیش از سی سال برای نظم شاهنامه رنج برد و آن گونه که خود گفته است کاخی از نظم پی افکند که از باد و باران گزند نمی یابد. شاهنامه را میتوان به سه بخش اساطیری ، حماسی و تاریخی تقسیم کرد. غم نامهء رستم و سهراب از برجسته ترین داستان های حماسی شاهنامه است.

ادبیات نمایشی

ادبیات نمایشی گونه یی از ادبیات است که در قالب نمایش برروی صحنه می آید. این گونهء ادبیات بیشتر در یونان باستان و روم رواج داشته است.

موضوع اصلی ادبیات نمایشی پیوند انسان با زندگی و طبیعت و وظیفهء اساسی آن ، تحلیل روحیات انسان و نحوهء برخورد او با حوادث زندگی است.

ادبیات نمایشی در غرب به تراژدی ، کمیدی و درام تقسیم میشود. تراژدی تصویر ناکامی اشخاص برجسته است ؛ کمیدی تجسم عیوب و رذیلت های اخلاقی است به گونه یی که مایهء خنده باشد و درام کوششی است برای نشان دادن شکل عادی زندگی با همهء تضادها و تعارض های آن.

درون مایه و محتوای نمایش نامه ها ممکن است دینی ، ملی ، سیاسی و اجتماعی باشد. نمایش نامه ها همواره در طول تاریخ باعث ایجاد حرکت هایی در میان مردم می شده اندو گاه بسیار تاءثیر گذار بوده اند.

سابقهء ادبیات نمایشی به شیوهء امروزی به صد سال نمیرسد اما تعزیه که نوعی هنر دینی و نمایش مذهبی به شمار میرود ، نمونه یی از ادبیات نمایشی به شیوهء ایرانی است که از دیر باز در رثای شهیدان کربلا اجرا می شده است.

آبجی
13th January 2010, 11:27 PM
درآمدی برادبیات داستانی{سنتی}

قدیم ترین ، محبوبترین و در عین حال، رایج ترین نوع ادبی در میان ملت ها "افسانه" و "قصه" و در معنای وسیعتر "داستان" است ؛ به بیانی دیگر ، انسان همواره شرایط مکانی و زمانی خود و حوادثی را که با آن رو به رو میشده ، گاه به طور واقعی و گاه آمیخته با تخیل در "قصه" هایش تصویر کرده است. او قصهء عشق انسان به انسان ، عشق انسان به خدا ، عشق خدا به انسان ، قصهء جنگ ها و حماسه آفرینی ها در برابر متجاوزان ، نشر اخلاق و فضایل مشترک ، انتقال تجربیات به دیگران و... همه و همه را در بلور قصه ها نمایانده است. بدین سبب "ادبیات داستانی" را هنری ترین نوع ادبیات مردمی نامیده اند.

ادبیات داستانی –چه نظم و چه نثر- بسیار پر مایه و غنی و تجلی گاه باورها ، معاشرتها ، مهرورزی ها ، مبارزات و در یک کلام ، راه و روش زندگی مردم شرق است. مردمی که هیچگاه بدون داستان زندگی نکرده است . برای مثال ، کافی است از میان این همه آثار ادبیات داستانی به کتاب هایی چون شاهنامهء فردوسی ، سمک عیار ، کلیله و دمنه و هزارو یک شب و نیز به داستان های منظوم و منثور بزرگانی چون عطار و مولوی و سعدی نگاهی کوتاه بیفگنیم تا بر این یادگار گران قدر و ارجمند اجداد خود ببالیم. همچنین اگر قطعات داستانی کتاب های تاریخ و تفسیر و تذکره هارا براین متون بیفزاییم ، به حجم گسترده و هدف متعالی پدید آورندگان آن ها بهتر و بیشتر پی خواهیم برد. مقصود از هدف متعالی ، همان راه گشایی ، راه یابی و راه نمایی ظریفی است که قصه را عزیز و ماندگار کرده است و گاهی بزرگان فرهنگ ما آن را برزبان قلم آورده اند.

ای برادر قصه چون پیمانه است

معنی اندر وی به سان دانه است

دانهء معنی بگیرد مرد عقل

ننگرد پیمانه را گر گشت نقل



"مولوی"

ادبیات غنایی

ادبیات غنایی گونه یی از ادبیات است که با زبانی نرم و لطیف ، با استفاده از معانی عمیق و باریک، به بیان احساسات شخصی انسان می پردازد و بیانگر عواطف و آرزو های انسان و غم ها و شادی های اوست.

کلمهء "غنا" در این اصطلاح به معنی موسیقی است و شعر غنایی در اصل همراه با موسیقی خوانده میشده است اما در حقیقت ، دامنهء آن بسیار گسترده تر است و همهء احساسات گوناگون انسانی از قبیل احساسات عاشقانه ، مذهبی ، عرفانی ، مدح ، هجو ، وصف طبیعت و جامعه و مسایل شخصی مانند غم غربت ، شکایت از زندان ، مرثیهء عزیزان و نظایر آن را در بر میگیرد. بنابراین ، بخش عمدهء ادبیات مارا شعر غنایی تشکیل میدهد. رباعیات خیام ، دوبیتی های باباطاهر ، غزلیات مولوی ، سعدی ، حافظ ، صائب و بیدل ، منظومه های بزمی نظامی و بخشی از سروده های قصیده سرایان مشهور مانند فرخی ، منوچهری ، عنصری ، خاقانی و نیز عمدهء سروده های معاصر از نوع ادبیات غنایی است.

ادبیات تعلیمی

در ادبیات هر ملت ، سروده ها و نوشته های فراوانی را میتوان یافت که به موضوعاتی چون ، دعوت به راستی و درستی ، پاکی و تهذیب روح پرداخته اند. ادبیات ما نیز با آثاری چون گلستان و بوستان سعدی ، قابوس نامه ، کلیله و دمنه و... در این زمینه غنی و پربار است.

علاوه بر این ، آثاری به نظم و نثر نیز وجود دارد که موضوع آن ها آموزش مسایل و تعلیم علوم مختلف است؛ مانند نصاب الصبیان از ابونصر فراهی که برخی لغات و اصطلاحات را در قالب شعر آموزش میدهد یا گلشن راز شیخ محمود شبستری که به توضیح اصطلاحات عرفانی میپردازد. بنابر این دو نوع ادبیات تعلیمی داریم.

در ادبیات تعلیمی نوع اول ، بهره گیری از فرصت ها ، محبت ورزیدن به پدر و مادر و هم نوعان ، تاءکید بر انجام دستور های الهی و خودداری از گناه و غفلت و دنیاپرستی ، موضوعات محوری و اساسی نوشته ها و سروده هاست.

در ادبیات تعلیمی نوع دوم ، شاعر یا نویسنده میکوشد موضوعات آموزشی را با روشی ساده و آسان به مخاطب بیاموزد و آموزش را سرعت ببخشد. به مجموعهء این آثار که موضوع آنها آموزش و تعلیم است ، ادبیات تعلیمی میگویند.

مناجات

ای خدای بزرگ آن قدر به ما عظمت روح و تقواعطا کن که همهء وجود خود را با عشق و رغبت قربانی حق کنیم.
خدایا آنچنان تار و پود وجود مارا به عشق خود عجین کن که در وجودت محو شویم.
خدایا مارا از گرداب خودخواهی و از گرد باد هوا و هوس نجات ده و به ما قدرت ایثار عطا کن.
خدایا در این لحظات سخت امتحان ، نور ایمان را بر قلب ما بتابان و ما را از لغزش نگاه دار.
خدایا ما را قدرت ده که طاغوت خودپرستی را به زیر پا افگنیم و حق و حقیقت را فدای منفعت های شخصی نکنیم .
درآمدی بر ادبیات فارسی برون مرزی

حوزهء گسترش زبان فارسی که روزگاری از مدیترانه تا سند و از بین النهرین تا ماورای سیحون امتداد می یافت ، به تدریج محدود شد. بر اثر کشمکش های سیاسی و نفوذ استعمار انگلیس ، ارتباط زبان فارسی شبه قارهء هند با زبان فارسی ایران قطع گردید ؛ افغانستان به صورت کشوری مستقل درآمد و زبان "فارسی دری" زبان رسمی مردم این کشور شد. تاجکستان نیز در قلب ماوراءالنهر پدید آمد و زبان پارسی آن منطقه با نام "تاجیکی" خود را نشان داد.

ادبیات هر سه منطقهء شبه قاره {هند و پاکستان} افغانستان و تاجکستان با توجه به شرایط سیاسی ، اقلیمی و فرهنگی تحولات فراوانی یافت اما روح زبان و ادبیات فارسی هنوز در آن ها باقی است .

امیر خسرو دهلوی، بیدل دهلوی، اقبال لاهوری ، صدرالدین عینی، محمد ابراهیم صفا، خلیل اله خلیلی، صفیه گلرخسار، عبید رجب و...از جمله نویسندگان و شاعران این دوره به شمار میروند .

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد