mahdi9067
11th January 2010, 05:32 PM
خودش بود بيهيچ ترديدي. او همان علي دايي بود كه چند وقت نديده بوديمش با همان شمايل تكراري و تغيير ناپذير.
اين را ميتوانستي از نحوه شادي گل تكرارياش ببيني كه دوباره با همان غرور تكراري شادياش را با كسي قسمت نكرد، به سمت شادياش را با كسي قسمت نكرد، به سمت كسي نرفت و كسي را به سمت خود دعوت نكرد و مثل زمان بازيگري، مشتها را تكان داد و قدمهايي به سمت جلو برداشت.
اگر افشين قطبي شادي پس از گل را گاهي اوقات بيش از حد استاندارد با هيجان قاطي ميكند و آدم را تا مرز احساس جلفيت! پيش ميبرد يا اگر شادي اشتراكي صمدمرفاوي با دستيارانش تو را به اين حقيقت ميرساند كه آنها تنهاترين آدمهاي روي كرهزمين هستند، در دايي، شنبه عصر دوباره خودش را به تكرار گذاشت.
اين شمايل تكراري علي دايي بود كه «محمد پروين» را در تركيب گذاشت و بين دو نيمه از تركيب بيرون كشيد. اين علي دايي بود كه تيمش در دقايق آخر بود خانگي را با تساوي عوض كرد. همچنين اين علي دايي تكراري و تغييرناپذير خودمان بود كه پس از پايان بازي مقابل چشمان از حدقه درآمده ميليونها تماشاگر، از داوري انتقاد كرد كه با آن پنالتي بادآورده به پرسپوليس 86دقيقه برتري بخشيده بود.
او همان دايي بود. همان كه چند ماه قبل در همين ورزشگاه، به حكم از ما بهتران تيم ملي را تحويل داد و رفت. روزه سكوت چند ماه قبلش و مصائبي كه در اين مدت كشيد او را تغيير نداد كه نداد كه نداد.
آدمها از باختهايشان ميآموزند و تغيير ميكنند. . بازندهها وقتي پس سر هم بد ميآورند و كنار ميروند، تغيير ميكنند. دايي اما تغيير نكرده.اما او اصلا نميتواند تغيير كند !
فولاد اراده او آنوقت كه ذوب شد تا شخصيت وي را پايگذاري كند تا به امروز سرد و خشك شده و ديگر قابليت «فرمپذيري» خود را از دست داده. او به همين دليل است كه نميتواند «تغيير» كند. نميتواند از «اشتباهاتش» درس بگيرد. نميتواند تبديل شود به چيزي بهتر يا با تجربهتر يا متفاوتتر. او فقط ميتواند خودش را تكرار كند هر بار در عرصه جديدي و با عنوان جديدي و احتمالاً با سرنوشتي تكراري در همه عرصهها.
علي دايي شنبه بعدازظهر در ورزشگاه آزادي دوباره خودش را، خود تكرارياش را به معرفي نمايش گذاشت. نمايشي كه 86 دقيقه «رضايت خاطر او» و 4 دقيقه «ضعف داوري» را در پي داشت!
اين را ميتوانستي از نحوه شادي گل تكرارياش ببيني كه دوباره با همان غرور تكراري شادياش را با كسي قسمت نكرد، به سمت شادياش را با كسي قسمت نكرد، به سمت كسي نرفت و كسي را به سمت خود دعوت نكرد و مثل زمان بازيگري، مشتها را تكان داد و قدمهايي به سمت جلو برداشت.
اگر افشين قطبي شادي پس از گل را گاهي اوقات بيش از حد استاندارد با هيجان قاطي ميكند و آدم را تا مرز احساس جلفيت! پيش ميبرد يا اگر شادي اشتراكي صمدمرفاوي با دستيارانش تو را به اين حقيقت ميرساند كه آنها تنهاترين آدمهاي روي كرهزمين هستند، در دايي، شنبه عصر دوباره خودش را به تكرار گذاشت.
اين شمايل تكراري علي دايي بود كه «محمد پروين» را در تركيب گذاشت و بين دو نيمه از تركيب بيرون كشيد. اين علي دايي بود كه تيمش در دقايق آخر بود خانگي را با تساوي عوض كرد. همچنين اين علي دايي تكراري و تغييرناپذير خودمان بود كه پس از پايان بازي مقابل چشمان از حدقه درآمده ميليونها تماشاگر، از داوري انتقاد كرد كه با آن پنالتي بادآورده به پرسپوليس 86دقيقه برتري بخشيده بود.
او همان دايي بود. همان كه چند ماه قبل در همين ورزشگاه، به حكم از ما بهتران تيم ملي را تحويل داد و رفت. روزه سكوت چند ماه قبلش و مصائبي كه در اين مدت كشيد او را تغيير نداد كه نداد كه نداد.
آدمها از باختهايشان ميآموزند و تغيير ميكنند. . بازندهها وقتي پس سر هم بد ميآورند و كنار ميروند، تغيير ميكنند. دايي اما تغيير نكرده.اما او اصلا نميتواند تغيير كند !
فولاد اراده او آنوقت كه ذوب شد تا شخصيت وي را پايگذاري كند تا به امروز سرد و خشك شده و ديگر قابليت «فرمپذيري» خود را از دست داده. او به همين دليل است كه نميتواند «تغيير» كند. نميتواند از «اشتباهاتش» درس بگيرد. نميتواند تبديل شود به چيزي بهتر يا با تجربهتر يا متفاوتتر. او فقط ميتواند خودش را تكرار كند هر بار در عرصه جديدي و با عنوان جديدي و احتمالاً با سرنوشتي تكراري در همه عرصهها.
علي دايي شنبه بعدازظهر در ورزشگاه آزادي دوباره خودش را، خود تكرارياش را به معرفي نمايش گذاشت. نمايشي كه 86 دقيقه «رضايت خاطر او» و 4 دقيقه «ضعف داوري» را در پي داشت!