mahdi9067
11th January 2010, 12:30 AM
مساوی یا شکست؟ دیگر چه اهمیت دارد؟ مدتهاست نتایج استقلال را چیزی جز این تساوی های دقیقه آخر یا شکست های تلخ ِ تکراری چیزی دیگری رقم نمی زند . معجزه ای رخ نمی دهد و نباید هم در پی معجزه بود ، وقتی تغییری در تفکر ِ فنی این تیم ایجاد نشده ، معجزه که هیچ ... پسرفت ِ فنی آبی ها ادامه می یابد .
تیم ِ صمد مرفاوی در 12 بازی گذشته اش تنها 11 امتیاز گرفته ، این یعنی از دست دادن 25 امتیاز... به هزار و یک دلیل صمد مرفاوی مربی خوبی نیست و هیچ جرقه ای که نشان دهنده این باشد که او مربی خوبی خواهد شد وجود ندارد .
مدتهاست سعی دارم ذهنم را از آنچه می پندارد جدا کنم و به ذهن آدمی رسوخ کنم که اسمش عبدالصمد مرفاوی ست ، مدتهاست دلم می خواهد راهی به درون سلول های خاکستریش باز کنم تنها به این دلیل که بیابم او چگونه فکر میکند ؟ تفکر ِ مرفاوی : آری این بزرگترین سوال بی جواب ذهن من از پی هر بازی ست که استقلال به نمایش می گذارد . سوت پایان و یک نتیجه تاسف بار که ختم می شود به چهره مرفاوی : بهت زده و گنگ ، خیره به نقطه ای گمشده در خلا ...
می خواهم صمد مرفاوی باشم و در خلوت ِ صمد ، در ذهن از خود سوال کنم : چرا تیمم نتیجه نمی گیرد؟ آیا مرفاوی هیچ وقت این را از خود پرسیده؟ او آنچه را که عوامل موفقیت فنی یک تیم است را بکار میگیرد؟ تاکتیک ها در ذهن او چه جایگاهی دارند؟ ارتقای کیفی و فنی نفر به نفر بازیکنان چطور؟
مرفاوی از خود هیچ پرسیده چرا هیچ بازیکنی در تیم من از آنچه بود " بهتر " نشده؟ تعویض ها چطور؟ صمد با تعویض هایش بلد است به تیم کمک کند؟ وقتی استقلال ِ مدعی قهرمانی در دقایق پایانی بازی را باخته او چگونه تعویض میکند؟ یک نمونه دم دستی و تکراری اش این است : برهانی به عنوان مهاجم از زمین خارج می شود و یک مدافع ( شکوری یا عمران زاده ) جای او را میگیرند ، در بازی برابر سایپا هم آرش بیرون رفت و جایش را به فرهادی داد که نیمکت نشینی اش بسیار عجیب بود .
این تعویضی ست که از ذهن مرفاوی عبور میکند . مفهوم " ایده " و " قریحه و خوش فکری " در همین تغییرات ظریف خود را نمایان می سازد . قطبی در فصلی که پرسپولیس را قهرمان کرد در بازی هایی که تیمش عقب بود ریسک ِ جذابی میکرد ، او مدافع بیرون می کشید و مهاجم می افزود ، در فوتبال اروپا ، در دقایق ِ پایانی ، تعویض های انتحاری جدا از نتیجه ای که به بار می آورد یا نه ، شهامت و میل ِ به تعویض نتیجه مربی را نشان می دهد . مرفاوی نشان داده که جسارت ِ چنین تغییراتی ندارد . برای او باخت با یک گل یا دو گل مهم تر از خلاقیت در تعویض و جسارت است ...
در مبحث تاکتیکی هم تیم او در حال در جا زدن که عقب گرد کردن است ، فوتبال ترکیبی در تیم مرفاوی جای خود را به حمل ِ توپ های بی مورد ، دور خود چرخیدن های بسیار و دست ِ آخر دلخوش کردن به دریبل های خسرو حیدری و جان واریو داده است .
مرفاوی متاسف نیست که امضای او در استقلال متشکل شده از بدسلیقگی در چینش ، شلختگی ِ تاکتیکی ، شتابزدگی جاری در حرکات بازیکنان و حملات ِ کور ِ احساسی و اساسا بازی ِ فاقد اندیشه؟
اینکه تیم ِ او هیچ ایده تازه ای برای بازی هایش ندارد ، حملاتش همه تکراری ست و اشتباهات ِ فاز دفاعی اش از ابتدای فصل بر طرف نشده را نمی توان به پای اشتباهات داوری ، یا مصدومیت بازیکنان گذاشت ...
رسوخ در ذهن صمد مرفاوی بیهوده است ، مرفاوی مردی نیست که استقلال را به آرزوهایش برساند ، این مدتهاست ثابت شده ، شاید همان سه فصل پیش همه دیدند که مهاجم سابق باشگاه هیچ استعدادی در مربیگری ندارد .
تیم ِ صمد مرفاوی در 12 بازی گذشته اش تنها 11 امتیاز گرفته ، این یعنی از دست دادن 25 امتیاز... به هزار و یک دلیل صمد مرفاوی مربی خوبی نیست و هیچ جرقه ای که نشان دهنده این باشد که او مربی خوبی خواهد شد وجود ندارد .
مدتهاست سعی دارم ذهنم را از آنچه می پندارد جدا کنم و به ذهن آدمی رسوخ کنم که اسمش عبدالصمد مرفاوی ست ، مدتهاست دلم می خواهد راهی به درون سلول های خاکستریش باز کنم تنها به این دلیل که بیابم او چگونه فکر میکند ؟ تفکر ِ مرفاوی : آری این بزرگترین سوال بی جواب ذهن من از پی هر بازی ست که استقلال به نمایش می گذارد . سوت پایان و یک نتیجه تاسف بار که ختم می شود به چهره مرفاوی : بهت زده و گنگ ، خیره به نقطه ای گمشده در خلا ...
می خواهم صمد مرفاوی باشم و در خلوت ِ صمد ، در ذهن از خود سوال کنم : چرا تیمم نتیجه نمی گیرد؟ آیا مرفاوی هیچ وقت این را از خود پرسیده؟ او آنچه را که عوامل موفقیت فنی یک تیم است را بکار میگیرد؟ تاکتیک ها در ذهن او چه جایگاهی دارند؟ ارتقای کیفی و فنی نفر به نفر بازیکنان چطور؟
مرفاوی از خود هیچ پرسیده چرا هیچ بازیکنی در تیم من از آنچه بود " بهتر " نشده؟ تعویض ها چطور؟ صمد با تعویض هایش بلد است به تیم کمک کند؟ وقتی استقلال ِ مدعی قهرمانی در دقایق پایانی بازی را باخته او چگونه تعویض میکند؟ یک نمونه دم دستی و تکراری اش این است : برهانی به عنوان مهاجم از زمین خارج می شود و یک مدافع ( شکوری یا عمران زاده ) جای او را میگیرند ، در بازی برابر سایپا هم آرش بیرون رفت و جایش را به فرهادی داد که نیمکت نشینی اش بسیار عجیب بود .
این تعویضی ست که از ذهن مرفاوی عبور میکند . مفهوم " ایده " و " قریحه و خوش فکری " در همین تغییرات ظریف خود را نمایان می سازد . قطبی در فصلی که پرسپولیس را قهرمان کرد در بازی هایی که تیمش عقب بود ریسک ِ جذابی میکرد ، او مدافع بیرون می کشید و مهاجم می افزود ، در فوتبال اروپا ، در دقایق ِ پایانی ، تعویض های انتحاری جدا از نتیجه ای که به بار می آورد یا نه ، شهامت و میل ِ به تعویض نتیجه مربی را نشان می دهد . مرفاوی نشان داده که جسارت ِ چنین تغییراتی ندارد . برای او باخت با یک گل یا دو گل مهم تر از خلاقیت در تعویض و جسارت است ...
در مبحث تاکتیکی هم تیم او در حال در جا زدن که عقب گرد کردن است ، فوتبال ترکیبی در تیم مرفاوی جای خود را به حمل ِ توپ های بی مورد ، دور خود چرخیدن های بسیار و دست ِ آخر دلخوش کردن به دریبل های خسرو حیدری و جان واریو داده است .
مرفاوی متاسف نیست که امضای او در استقلال متشکل شده از بدسلیقگی در چینش ، شلختگی ِ تاکتیکی ، شتابزدگی جاری در حرکات بازیکنان و حملات ِ کور ِ احساسی و اساسا بازی ِ فاقد اندیشه؟
اینکه تیم ِ او هیچ ایده تازه ای برای بازی هایش ندارد ، حملاتش همه تکراری ست و اشتباهات ِ فاز دفاعی اش از ابتدای فصل بر طرف نشده را نمی توان به پای اشتباهات داوری ، یا مصدومیت بازیکنان گذاشت ...
رسوخ در ذهن صمد مرفاوی بیهوده است ، مرفاوی مردی نیست که استقلال را به آرزوهایش برساند ، این مدتهاست ثابت شده ، شاید همان سه فصل پیش همه دیدند که مهاجم سابق باشگاه هیچ استعدادی در مربیگری ندارد .