Victor007
8th January 2010, 11:32 AM
دختر جوان با اجازه دادگاه توانست با پسر مورد علاقه خود ازدواج كند.
http://media.farsnews.com/Media/8804/Images/jpg/A0702/A0702650.jpg
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، مدتي قبل دختر جواني با حضور در شعبه 262 مجتمع قضايي خانواده با بيان اينكه سالهاست جدا از پدرش زندگي ميكند، از دادگاه درخواست كرد اجازه ازدواج او را صادر كند.
وي درباره علت جدايي از پدرش به قاضي عليرضا صداقتي گفت: زماني كه كودك بودم، مادرم به خاطر اعتياد شديد و آزار و اذيتهاي پدرم، خودكشي كرد.
دختر جوان گفت: مدت زيادي بعد از فوت مادرم نگذشت كه پدرم دوباره ازدواج كرد و بعد از ازدواج دوم هم به آزار و اذيت من و خواهرم ادامه داد.
وي ادامه داد: من و خواهرم كه تحمل اين وضعيت را نداشتيم، تصميم به فرار از خانه گرفتيم و به خانه يكي از آشنايان دور خود رفتيم و پدرم هم بعد از آن دنبال ما نيامد.
اين دختر درادامه اظهاراتش گفت: در خانه جديد با مهرباني با ما رفتار ميشد و من در آنجا توانستم ادامه تحصيل دهم. مدير مدرسه ما را به بهزيستي معرفي كرد و بهزيستي هم بعد از انجام تحقيقات لازم و تأييد سوءرفتار پدرم، سرپرستي ما را به خانواده جديد داد.
وي ادامه داد: سالها گذشت و من در اين خانه بزرگ شدم و در حال حاضر با كمك همين خانواده توانستم در رشته مورد علاقه وارد دانشگاه شوم و تحصيلات خود را ادامه دهم.
اين دختر گفت: از مدتي قبل پسر آن خانواده به من ابراز علاقه كرد و من هم از آنجا كه به او علاقه داشتم تصميم گرفتم با او ازدواج كنم.
وي افزود: دو طرف راضي به اين وصلت هستند و قرار است كه با مهريه 350 سكه طلا، به عقد او در آيم.
قاضي صداقتي نيز بعد از شنيدن اظهارات اين دختر، دستور انجام تحقيقات از خواستگار و خانواده او و همچنين پدر دختر را صادر كرد.
نتيجه تحقيقات، ادعاي دختر و همچنين گزارش بهزيستي را تأييد كرد و سرانجام قاضي صداقتي اجازه اردواج دختر جوان با پسر مورد علاقهاش را صادر كرد.
http://media.farsnews.com/Media/8804/Images/jpg/A0702/A0702650.jpg
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، مدتي قبل دختر جواني با حضور در شعبه 262 مجتمع قضايي خانواده با بيان اينكه سالهاست جدا از پدرش زندگي ميكند، از دادگاه درخواست كرد اجازه ازدواج او را صادر كند.
وي درباره علت جدايي از پدرش به قاضي عليرضا صداقتي گفت: زماني كه كودك بودم، مادرم به خاطر اعتياد شديد و آزار و اذيتهاي پدرم، خودكشي كرد.
دختر جوان گفت: مدت زيادي بعد از فوت مادرم نگذشت كه پدرم دوباره ازدواج كرد و بعد از ازدواج دوم هم به آزار و اذيت من و خواهرم ادامه داد.
وي ادامه داد: من و خواهرم كه تحمل اين وضعيت را نداشتيم، تصميم به فرار از خانه گرفتيم و به خانه يكي از آشنايان دور خود رفتيم و پدرم هم بعد از آن دنبال ما نيامد.
اين دختر درادامه اظهاراتش گفت: در خانه جديد با مهرباني با ما رفتار ميشد و من در آنجا توانستم ادامه تحصيل دهم. مدير مدرسه ما را به بهزيستي معرفي كرد و بهزيستي هم بعد از انجام تحقيقات لازم و تأييد سوءرفتار پدرم، سرپرستي ما را به خانواده جديد داد.
وي ادامه داد: سالها گذشت و من در اين خانه بزرگ شدم و در حال حاضر با كمك همين خانواده توانستم در رشته مورد علاقه وارد دانشگاه شوم و تحصيلات خود را ادامه دهم.
اين دختر گفت: از مدتي قبل پسر آن خانواده به من ابراز علاقه كرد و من هم از آنجا كه به او علاقه داشتم تصميم گرفتم با او ازدواج كنم.
وي افزود: دو طرف راضي به اين وصلت هستند و قرار است كه با مهريه 350 سكه طلا، به عقد او در آيم.
قاضي صداقتي نيز بعد از شنيدن اظهارات اين دختر، دستور انجام تحقيقات از خواستگار و خانواده او و همچنين پدر دختر را صادر كرد.
نتيجه تحقيقات، ادعاي دختر و همچنين گزارش بهزيستي را تأييد كرد و سرانجام قاضي صداقتي اجازه اردواج دختر جوان با پسر مورد علاقهاش را صادر كرد.