میهن
6th January 2010, 05:26 PM
ازدواج با هدف هاي انحرافي
هدف هاي ازدواج:
خداوند متعال در آيه 21 سوره روم مي فرمايد:
و يكي از نشانه هاي لطف الهي آن است كه براي شما آدميان از جنس خودتان همسراني آفريد كه در كنار او آرامش يابيد، باهم انس بگيريد و ميان شما رأفت و مهرباني قرار داد، در اين امر نشانه هايي است براي آنان كه تفكر مي كنند.
با توجه به آيه كريمه فوق، هدف از ازدواج آرامش، انس و رأفت و مهرباني دو جنس مرد و زن است.در جهان بيني اسلام، هدف هاي ازدواج و تشكيل خانواده، متعدد ذكر شده كه اهم آنها به شرح زيراست:
1- پاسخ به نداي غريزه و فطرت؛
2- ايجاد كانون آرامش براي دو همسر؛
3- داشتن فرزند و تربيت كودكان و نوجواناني صالح، سالم و نيكوكار؛
4- حفظ عفت و پاكدامني؛
5- دوستي، محبت و عشق؛
6- اجراي سنت رسول (ص)؛
7- تأمين سلامت جسم و روان و برقراري تعادل در وجود آدمي؛
8- كمك به تعادل و رشد يكديگر.
با توجه به موارد فوق مي توان گفت در زناشويي ، هدف ارضاي نيازهاي رواني، جسماني و آرامش و فراهم ساختن امكانات رشد و تعالي مرد و زن مي باشد. زناشويي بايد براساس محبت، همكاري، همدردي، تفاهم، گذشت و فداكاري متقابل زن و شوهر استوار باشد. بنابراين عدول از هدف هاي فوق زندگي را به طرف نابساماني و جدايي سوق خواهد داد.
بسياري از افراد، ازدواج را براي هدف هايي غير از اهداف زناشويي انجام مي دهند و در نتيجه پس از حصول به هدف خود و يا قبل از آن، ازدواج دچار نابساماني و تزلزل مي شود و زندگي را دچار سختي و گرفتاري مي نمايد.
مشاوره ازدواج در رابطه با هدف هاي انحرافي
ابتدا مشاور بايد بررسي نمايد كه هدف هاي واقعي ازدواج، مورد نظر مراجع هست يا خير. چنانچه مراجع در انتخاب همسر تحت تأثير عامل يا عوامل خاص، قرار گرفته است، مشاور بايد او را به هدف هاي ازدواج در ارتباط با ارضاي نيازهاي رواني و جسماني و داشتن يك زندگي خوشايند و لذتبخش و با ثبات توجه دهد و نتيجه گزينش فعلي او را در رابطه با هدف هاي حقيقي ازدواج بسنجد. در اين رابطه مهم آن است كه با استفاده از روش غيرمستقيم ، عواطفي كه مراجع را منصرف ساخته ، تخفيف يابد و او شخصاً در جهت انتخاب مناسب بينش حاصل نمايد. بديهي است براي حصول به اين هدف ، مشاور بايد وقت بيشتري بگذارد و از فنون و روش هاي مختلف استفاده كند تا بتواند در تغيير مسير مراجع تأثير بگذارد.
فنون و روش هايي كه در اين مورد مي تواند مورد استفاده قرار گيرد به شرح زير است:
- دختران كم سن و سال (در سنين دبيرستان) غالباً بدون توجه به كليه عوامل مؤثر در ازدواج و تنها تحت تأثير يك يا چند عامل مورد علاقه خود به پسر يا مردي خاص اظهار علاقه مي كنند.در چنين مواردي مشاور بايد علاوه بر آن كه مراجع را به كليه عوامل مؤثر در ازدواج توجه مي دهد ، او را از مخاطرات همسر گزيني با تكيه بر يك خصوصيت آگاه سازد. بايد از پدر و مادر او كمك بگيرد و ضمن مشاوره با مراجع ، والدينش را قبل از وقوع حوادث در جريان قرار دهد.
- پدران و مادراني كه روي عقايد خاص، دختران و پسران خود را مجبور به انتخاب همسر مي كنند،
بايد مورد مشاوره قرار گيرند. به اين گونه پدران و مادران بايد مفهوم ازدواج و هدف هاي آن تفهيم گردد و ضمن طرح موارد مشابه و نتايج شوم حاصله، به آنان بصيرت داده شود، تا از فشار بر جوانان ( كه تنها همسر پيشنهادي آنان را قبول كنند) دست بردارند.- پدري مي خواهد براي پسرش همسري انتخاب كند كه مطيع محض او باشد( به جاي همسر كلفت بگيرد). قوم و قبيله اي كه نظرشان در ازدواج، صلح و آشتي است يا كساني كه به خاطر ثروت ازدواج مي كنند، بهتر است براي رسيدن به هدف خود وسيله ديگري را برگزينند. مشاور با روش هاي مختلف بايد به اين قبيل افراد، اهميت امر زناشويي را تفهيم كند و راه هايي كه مي تواند هدف آنان را تأمين كند نشان دهد.
- دختران يا پسراني كه تحت تأثير عناوين علمي يا شغلي ، يا به خاطر زيبايي طرف مقابل بدون احتساب ساير عوامل مؤثر در ازدواج به انتخاب مي پردازند ، نياز به مشاوره دارند.
عناوين علمي و شغلي ، يا زيبايي از عوامل مهم در ازدواج به شمار مي رود؛ ولي مهمتر از آن ناديده گرفتن عوامل اخلاقي و فرهنگي و سن ازدواج و ساير عوامل است كه احتمال توفيق در ازدواج لذتبخش و خوشايند را كاهش مي دهد. مشاور خانواده بايد اين گونه مراجعان را به خطرات يك بعدي نگريستن در ازدواج توجه دهد، و سعي كند اهميت ساير عوامل مؤثر در زناشويي را نيز به آنان تفهيم نمايد.- دختران و پسراني كه به خاطر هنر، استعداد و نبوغ ، لباس ، ظواهر و قهرماني فريفته ازدواج مي شوند و ساير جنبه ها را ناديده مي گيرند نيز بايد با موارد مشابه كه زناشويي موفق نبوده ، مواجه گردندو با بحث و بررسي، آگاهي كافي در مورد عواقب نامطلوب ناديده گرفتن عوامل مهم زناشويي به آنان داده شود تا بينش لازم را به دست آورند و بتوانند تصميم عاقلانه بگيرند.
- افرادي كه هدف آنان از ازدواج سوء استفاده است.
چون ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي در طول زمان ايجاد مي شود و براي اصلاح آن به زمان زيادي نياز است، بنابراين مشاوران بايد با استفاده از فنون و روش هاي مختلف و تشكيل جلسات متعدد مشاوره، نسبت به اصلاح رفتار اين گونه افراد اقدام نمايند همچنين بايد به مراجعاني كه ممكن است طعمه اين افراد قرار گيرند اطلاعات لازم داده شود.
هدف هاي ازدواج:
خداوند متعال در آيه 21 سوره روم مي فرمايد:
و يكي از نشانه هاي لطف الهي آن است كه براي شما آدميان از جنس خودتان همسراني آفريد كه در كنار او آرامش يابيد، باهم انس بگيريد و ميان شما رأفت و مهرباني قرار داد، در اين امر نشانه هايي است براي آنان كه تفكر مي كنند.
با توجه به آيه كريمه فوق، هدف از ازدواج آرامش، انس و رأفت و مهرباني دو جنس مرد و زن است.در جهان بيني اسلام، هدف هاي ازدواج و تشكيل خانواده، متعدد ذكر شده كه اهم آنها به شرح زيراست:
1- پاسخ به نداي غريزه و فطرت؛
2- ايجاد كانون آرامش براي دو همسر؛
3- داشتن فرزند و تربيت كودكان و نوجواناني صالح، سالم و نيكوكار؛
4- حفظ عفت و پاكدامني؛
5- دوستي، محبت و عشق؛
6- اجراي سنت رسول (ص)؛
7- تأمين سلامت جسم و روان و برقراري تعادل در وجود آدمي؛
8- كمك به تعادل و رشد يكديگر.
با توجه به موارد فوق مي توان گفت در زناشويي ، هدف ارضاي نيازهاي رواني، جسماني و آرامش و فراهم ساختن امكانات رشد و تعالي مرد و زن مي باشد. زناشويي بايد براساس محبت، همكاري، همدردي، تفاهم، گذشت و فداكاري متقابل زن و شوهر استوار باشد. بنابراين عدول از هدف هاي فوق زندگي را به طرف نابساماني و جدايي سوق خواهد داد.
بسياري از افراد، ازدواج را براي هدف هايي غير از اهداف زناشويي انجام مي دهند و در نتيجه پس از حصول به هدف خود و يا قبل از آن، ازدواج دچار نابساماني و تزلزل مي شود و زندگي را دچار سختي و گرفتاري مي نمايد.
مشاوره ازدواج در رابطه با هدف هاي انحرافي
ابتدا مشاور بايد بررسي نمايد كه هدف هاي واقعي ازدواج، مورد نظر مراجع هست يا خير. چنانچه مراجع در انتخاب همسر تحت تأثير عامل يا عوامل خاص، قرار گرفته است، مشاور بايد او را به هدف هاي ازدواج در ارتباط با ارضاي نيازهاي رواني و جسماني و داشتن يك زندگي خوشايند و لذتبخش و با ثبات توجه دهد و نتيجه گزينش فعلي او را در رابطه با هدف هاي حقيقي ازدواج بسنجد. در اين رابطه مهم آن است كه با استفاده از روش غيرمستقيم ، عواطفي كه مراجع را منصرف ساخته ، تخفيف يابد و او شخصاً در جهت انتخاب مناسب بينش حاصل نمايد. بديهي است براي حصول به اين هدف ، مشاور بايد وقت بيشتري بگذارد و از فنون و روش هاي مختلف استفاده كند تا بتواند در تغيير مسير مراجع تأثير بگذارد.
فنون و روش هايي كه در اين مورد مي تواند مورد استفاده قرار گيرد به شرح زير است:
- دختران كم سن و سال (در سنين دبيرستان) غالباً بدون توجه به كليه عوامل مؤثر در ازدواج و تنها تحت تأثير يك يا چند عامل مورد علاقه خود به پسر يا مردي خاص اظهار علاقه مي كنند.در چنين مواردي مشاور بايد علاوه بر آن كه مراجع را به كليه عوامل مؤثر در ازدواج توجه مي دهد ، او را از مخاطرات همسر گزيني با تكيه بر يك خصوصيت آگاه سازد. بايد از پدر و مادر او كمك بگيرد و ضمن مشاوره با مراجع ، والدينش را قبل از وقوع حوادث در جريان قرار دهد.
- پدران و مادراني كه روي عقايد خاص، دختران و پسران خود را مجبور به انتخاب همسر مي كنند،
بايد مورد مشاوره قرار گيرند. به اين گونه پدران و مادران بايد مفهوم ازدواج و هدف هاي آن تفهيم گردد و ضمن طرح موارد مشابه و نتايج شوم حاصله، به آنان بصيرت داده شود، تا از فشار بر جوانان ( كه تنها همسر پيشنهادي آنان را قبول كنند) دست بردارند.- پدري مي خواهد براي پسرش همسري انتخاب كند كه مطيع محض او باشد( به جاي همسر كلفت بگيرد). قوم و قبيله اي كه نظرشان در ازدواج، صلح و آشتي است يا كساني كه به خاطر ثروت ازدواج مي كنند، بهتر است براي رسيدن به هدف خود وسيله ديگري را برگزينند. مشاور با روش هاي مختلف بايد به اين قبيل افراد، اهميت امر زناشويي را تفهيم كند و راه هايي كه مي تواند هدف آنان را تأمين كند نشان دهد.
- دختران يا پسراني كه تحت تأثير عناوين علمي يا شغلي ، يا به خاطر زيبايي طرف مقابل بدون احتساب ساير عوامل مؤثر در ازدواج به انتخاب مي پردازند ، نياز به مشاوره دارند.
عناوين علمي و شغلي ، يا زيبايي از عوامل مهم در ازدواج به شمار مي رود؛ ولي مهمتر از آن ناديده گرفتن عوامل اخلاقي و فرهنگي و سن ازدواج و ساير عوامل است كه احتمال توفيق در ازدواج لذتبخش و خوشايند را كاهش مي دهد. مشاور خانواده بايد اين گونه مراجعان را به خطرات يك بعدي نگريستن در ازدواج توجه دهد، و سعي كند اهميت ساير عوامل مؤثر در زناشويي را نيز به آنان تفهيم نمايد.- دختران و پسراني كه به خاطر هنر، استعداد و نبوغ ، لباس ، ظواهر و قهرماني فريفته ازدواج مي شوند و ساير جنبه ها را ناديده مي گيرند نيز بايد با موارد مشابه كه زناشويي موفق نبوده ، مواجه گردندو با بحث و بررسي، آگاهي كافي در مورد عواقب نامطلوب ناديده گرفتن عوامل مهم زناشويي به آنان داده شود تا بينش لازم را به دست آورند و بتوانند تصميم عاقلانه بگيرند.
- افرادي كه هدف آنان از ازدواج سوء استفاده است.
چون ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي در طول زمان ايجاد مي شود و براي اصلاح آن به زمان زيادي نياز است، بنابراين مشاوران بايد با استفاده از فنون و روش هاي مختلف و تشكيل جلسات متعدد مشاوره، نسبت به اصلاح رفتار اين گونه افراد اقدام نمايند همچنين بايد به مراجعاني كه ممكن است طعمه اين افراد قرار گيرند اطلاعات لازم داده شود.