mahdi9067
31st December 2009, 11:47 PM
آخرين ماههاي ژوزه مورينيو در ايتاليا با کابوسي تمام نشدني همراه بودند. رابطه او با محيط و مطبوعات، روز به روز تيره تر شد و بازي اينتر چندان چنگي به دل نمي زند. در مصاحبه اختصاصي مرد پرتغالي با نشريه پوبليکو اين کشور که البته از طريق ايميل انجام شده، مورينيو حرفهاي ناگفته زيادي دارد.
او دراين مصاحبه اعتراف کرده که اينتر را دوست دارد، ولي عاشق ايتاليا نيست. آقاي خاص گفته، در حقيقت اين عشق هيچ گاه وجود نداشته و غيرممکن بوده و اصلاً از روز نخست هرگز شکل نگرفته است!
* بله ، فحش دادم !
مورينيو در مورد دعواي اخيرش با خبرنگار کوريره دلوسپرت مي گويد: از چند ماه پيش بارها گفته ام که نمي خواهم خبرنگاران در اطراف اتوبوس تيم ما جمع شوند. براي اينکه هيجان بيش از اندازه پس از بازي ممکن است آدم را وادار نمايدحرفهاي سنگيني به زبان بياورد. پس از مسابقات، خبرنگاران فضاي کافي براي کار خود دارند. آنها مي توانند در سالن کنفرانس مطبوعاتي با بازيکنان مصاحبه کنند. ولي آن خبرنگار آنجا کنار اتوبوس بود و من گفتم ايشان آنجا چه کار مي کند. البته اين جمله را با لحن تند و فحش به زبان آوردم. من به او حمله نکردم، ولي اعتراف کردم که مرتکب اشتباه شده ام، ولي بايد اين موضوع را خودمان حل مي کرديم، نه اينکه کار به رسانه ها کشيده شود. اين اولين باري نيست که مورينيو با رسانه ها مشکل پيدا کرده است. رفتار من هميشه با هدف همراه بوده و آن دفاع از وجهه باشگاهم است. حالا اگر اين مسأله يک عيب يا مزيت است، از کسي که با من قبلاً کار کرده، بپرسيد.
* بازي اينتر
مي گويند که اينتر بازي زيبا ندارد و آقاي خاص به اين پرسش با تيکه انداختن به بازي آرسنال ونگر که خوب بازي مي کند، ولي از سالها پيش نتوانسته در جزيره قهرمان شود، پاسخ مي دهد. اينتر خيلي بيشتر از تيمهاي ديگر برنده مي شود. اين تيم بيشتر گل مي زند و کمتر گل مي خورد. قهرمان مي شود و برخي مواقع گلهاي زياد دريک بازي مي زند و نتايجي خيره کننده کسب مي کند. امسال بارها اين اتفاقها حتي در داربي رخ داده است.
*قضيه «کارشما»
او در مورد «کارشما» با شوخي مي گويد: او مثل ديه گو، فيليپه ملو، هونتلار، باپتيستا و خيلي هاي ديگر نتواست خودش را در ليگ ايتاليا پيدا کند. فوتبال اين کشور ساده نيست، بخصوص براي بازيکنان تهاجمي. بايد ذهن قوي داشت و اين کار به زمان نياز دارد. اما کارشما بتدريج خودش را پيدا مي کند. مطمئنم. برخلاف او اسنايدر در اوج به سر مي برد: تيم ما بدون شک به وسلي وابسته است. او بازيکني منحصر به فرد است و بدون او تيم ديگري هستيم. نمي دانم چطور بازيکني چنين مهم در رئال ذخيره بود.
*رابطه با موراتي
در اين مصاحبه که پس از ماهها درخواست و خواهش اين روزنامه و با ارسال پرسشها به مورينيو صورت گرفته، مورينيو به همه پرسشها پاسخ نداده است. پوبليکو در يک ستون جداگانه پرسشهايي که آقاي خاص از پاسخ دادن به آنها طفره رفته، ذکر کرده که بازار نقل و انتقالات زمستان، تماس با بارسلونا و رئال و انتخاب بين مسي و رونالدو از آن جمله هستند. و البته رابطه با ماسيمو موراتي که زماني بيش از اندازه به مورينيو نزديک بود، ولي ال؛ن طبق گفته خود مربي اينتر رابطه اي معمولي ميان آنها برقرار است. موراتي طرز فکر خودش را دارد و من شيوه اي ديگر، ولي با هم حرف مي زنيم و فلسفه هاي خودمان را در مورد مسائل مختلف مطرح مي کنيم.
*مشکلات مربيگري
به عقيده مورينيو، اينکه او يک مربي خارجي در ليگ ايتالياست، تا حدي به ضرر او تمام شده است: من چهار بار از سوي داوران اخراج شدم. من روي نيمکت ديگر تيمها رفتاري به مراتب بدتر از رفتار خودم مي بينم. اما من تنها مربي خارجي در اين ليگ هستم. براي اينکه لئوناردو بيشتر از اينکه برزيلي باشد، ايتاليايي است. اين جا زندگي خارجيان، خيلي سخت است.
مورينيو مي خواهد در اينتر بماند براي اينکه اين تيم را دوست دارد و تا پايان مهلت قراردادش مي خواهد در اين باشگاه بماند. ولي مي داند که همه چيز به نتايج بستگي دارد. موقعيت شغلي من هميشه در خطر خواهد بود. براي اينکه هميشه در تيمهايي بوده ام که خيلي از مربيان مي خواهند آنها را تعليم دهند. براي اينکه تيمهايي که من درست مي کنم، براي چند سال آماده هستند و جانشين بعدي من راحت خواهد بود. ولي اگر موقعيت من پس از قهرماني در ايتاليا هم در خطر باشد، اينکه ما دوباره درصدريم و به مرحله بعدي ليگ قهرمانان صعود کرده ايم. تصور کنيد، آنهايي که به هدف خود نمي رسند، چه شرايطي خواهند داشت.
*عاشق اينتر نه ايتاليا
همه چيز ممکن است، اما عشق به کارم هرگز تمام نمي شود. به ايتاليا عشقي نداشتم که تمام شده باشد. من از کار کردن در اينجا لذت مي برم و از اينتري ها خوشم مي آيد و از کارهاي سخت لذت مي برم. من و باشگاه قراردادي امضا کرديم که به موجب آن هدفي مشترک دنبال مي کنيم. تا سال 2012 مي خواهم درکنار هم باشيم. ولي در صورت اخراج و برکناري اينتر بايد به من غرامتي بپردازد و من هم در صورتي که تيم را ترک کنم، بايد جريمه اي بپردازم. همه چيز راحت و هدفمند است.
*هيجان ملاقات با چلسي
مورينيو از هيجاني حرف زده که مسلماً در زمان رويارويي اينتر با چلسي در لندن سراغ او خواهد آمد. اينتر و چلسي در مرحله يک هشتم نهايي ليگ قهرمانان مقابل هم خواهند ايستاد: من پيش از آن بازي براي تماشاي يکي از ديدارهاي چلسي به استمفورد بريج بر مي گردم و دلم نمي خواهد فقط براي بازي کردن به ان ورزشگاه بروم. آن روز مسلماً روز سردي است و مي دانم که اينتر خيلي شرايط سختي در لندن نخواهد داشت. تاريخ زيبايي در آن تيم با حضور من رقم خورد و من با دوستان قديمي ام در ماه فوريه مبارزه خواهم کرد
او دراين مصاحبه اعتراف کرده که اينتر را دوست دارد، ولي عاشق ايتاليا نيست. آقاي خاص گفته، در حقيقت اين عشق هيچ گاه وجود نداشته و غيرممکن بوده و اصلاً از روز نخست هرگز شکل نگرفته است!
* بله ، فحش دادم !
مورينيو در مورد دعواي اخيرش با خبرنگار کوريره دلوسپرت مي گويد: از چند ماه پيش بارها گفته ام که نمي خواهم خبرنگاران در اطراف اتوبوس تيم ما جمع شوند. براي اينکه هيجان بيش از اندازه پس از بازي ممکن است آدم را وادار نمايدحرفهاي سنگيني به زبان بياورد. پس از مسابقات، خبرنگاران فضاي کافي براي کار خود دارند. آنها مي توانند در سالن کنفرانس مطبوعاتي با بازيکنان مصاحبه کنند. ولي آن خبرنگار آنجا کنار اتوبوس بود و من گفتم ايشان آنجا چه کار مي کند. البته اين جمله را با لحن تند و فحش به زبان آوردم. من به او حمله نکردم، ولي اعتراف کردم که مرتکب اشتباه شده ام، ولي بايد اين موضوع را خودمان حل مي کرديم، نه اينکه کار به رسانه ها کشيده شود. اين اولين باري نيست که مورينيو با رسانه ها مشکل پيدا کرده است. رفتار من هميشه با هدف همراه بوده و آن دفاع از وجهه باشگاهم است. حالا اگر اين مسأله يک عيب يا مزيت است، از کسي که با من قبلاً کار کرده، بپرسيد.
* بازي اينتر
مي گويند که اينتر بازي زيبا ندارد و آقاي خاص به اين پرسش با تيکه انداختن به بازي آرسنال ونگر که خوب بازي مي کند، ولي از سالها پيش نتوانسته در جزيره قهرمان شود، پاسخ مي دهد. اينتر خيلي بيشتر از تيمهاي ديگر برنده مي شود. اين تيم بيشتر گل مي زند و کمتر گل مي خورد. قهرمان مي شود و برخي مواقع گلهاي زياد دريک بازي مي زند و نتايجي خيره کننده کسب مي کند. امسال بارها اين اتفاقها حتي در داربي رخ داده است.
*قضيه «کارشما»
او در مورد «کارشما» با شوخي مي گويد: او مثل ديه گو، فيليپه ملو، هونتلار، باپتيستا و خيلي هاي ديگر نتواست خودش را در ليگ ايتاليا پيدا کند. فوتبال اين کشور ساده نيست، بخصوص براي بازيکنان تهاجمي. بايد ذهن قوي داشت و اين کار به زمان نياز دارد. اما کارشما بتدريج خودش را پيدا مي کند. مطمئنم. برخلاف او اسنايدر در اوج به سر مي برد: تيم ما بدون شک به وسلي وابسته است. او بازيکني منحصر به فرد است و بدون او تيم ديگري هستيم. نمي دانم چطور بازيکني چنين مهم در رئال ذخيره بود.
*رابطه با موراتي
در اين مصاحبه که پس از ماهها درخواست و خواهش اين روزنامه و با ارسال پرسشها به مورينيو صورت گرفته، مورينيو به همه پرسشها پاسخ نداده است. پوبليکو در يک ستون جداگانه پرسشهايي که آقاي خاص از پاسخ دادن به آنها طفره رفته، ذکر کرده که بازار نقل و انتقالات زمستان، تماس با بارسلونا و رئال و انتخاب بين مسي و رونالدو از آن جمله هستند. و البته رابطه با ماسيمو موراتي که زماني بيش از اندازه به مورينيو نزديک بود، ولي ال؛ن طبق گفته خود مربي اينتر رابطه اي معمولي ميان آنها برقرار است. موراتي طرز فکر خودش را دارد و من شيوه اي ديگر، ولي با هم حرف مي زنيم و فلسفه هاي خودمان را در مورد مسائل مختلف مطرح مي کنيم.
*مشکلات مربيگري
به عقيده مورينيو، اينکه او يک مربي خارجي در ليگ ايتالياست، تا حدي به ضرر او تمام شده است: من چهار بار از سوي داوران اخراج شدم. من روي نيمکت ديگر تيمها رفتاري به مراتب بدتر از رفتار خودم مي بينم. اما من تنها مربي خارجي در اين ليگ هستم. براي اينکه لئوناردو بيشتر از اينکه برزيلي باشد، ايتاليايي است. اين جا زندگي خارجيان، خيلي سخت است.
مورينيو مي خواهد در اينتر بماند براي اينکه اين تيم را دوست دارد و تا پايان مهلت قراردادش مي خواهد در اين باشگاه بماند. ولي مي داند که همه چيز به نتايج بستگي دارد. موقعيت شغلي من هميشه در خطر خواهد بود. براي اينکه هميشه در تيمهايي بوده ام که خيلي از مربيان مي خواهند آنها را تعليم دهند. براي اينکه تيمهايي که من درست مي کنم، براي چند سال آماده هستند و جانشين بعدي من راحت خواهد بود. ولي اگر موقعيت من پس از قهرماني در ايتاليا هم در خطر باشد، اينکه ما دوباره درصدريم و به مرحله بعدي ليگ قهرمانان صعود کرده ايم. تصور کنيد، آنهايي که به هدف خود نمي رسند، چه شرايطي خواهند داشت.
*عاشق اينتر نه ايتاليا
همه چيز ممکن است، اما عشق به کارم هرگز تمام نمي شود. به ايتاليا عشقي نداشتم که تمام شده باشد. من از کار کردن در اينجا لذت مي برم و از اينتري ها خوشم مي آيد و از کارهاي سخت لذت مي برم. من و باشگاه قراردادي امضا کرديم که به موجب آن هدفي مشترک دنبال مي کنيم. تا سال 2012 مي خواهم درکنار هم باشيم. ولي در صورت اخراج و برکناري اينتر بايد به من غرامتي بپردازد و من هم در صورتي که تيم را ترک کنم، بايد جريمه اي بپردازم. همه چيز راحت و هدفمند است.
*هيجان ملاقات با چلسي
مورينيو از هيجاني حرف زده که مسلماً در زمان رويارويي اينتر با چلسي در لندن سراغ او خواهد آمد. اينتر و چلسي در مرحله يک هشتم نهايي ليگ قهرمانان مقابل هم خواهند ايستاد: من پيش از آن بازي براي تماشاي يکي از ديدارهاي چلسي به استمفورد بريج بر مي گردم و دلم نمي خواهد فقط براي بازي کردن به ان ورزشگاه بروم. آن روز مسلماً روز سردي است و مي دانم که اينتر خيلي شرايط سختي در لندن نخواهد داشت. تاريخ زيبايي در آن تيم با حضور من رقم خورد و من با دوستان قديمي ام در ماه فوريه مبارزه خواهم کرد