PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعری از یک اصفهانی بدهکار



SysT3M
9th October 2008, 09:04 PM
با لهجه اصفهاني بخونيد





خداوندا دلم زار و فكارس دلم پر درد و چشمم اشگبارس

تا گیسی گردنم در زیر قرضس طلب كار از پیم آن بی تبارس

دیگه نسیه نمیدد مشدی اسمال زبس بدخلق و كوفت و زهر مارس

سر و سوری همه رندون سیبیلس ولی كاری من افسرده زارس

مسی مور و ملخ دورم طلب كار صف اندر صف قطار اندر قطارس

بدهكارم بهر بقال و چقال همش پولی نون و چای و سیكارس

برام پیغموم دادس احمد سیفیدگر بده پول كاری مام مثلی تو زارس

میكوند نق و نق از بس بچامون كه تنبونی حسینی كم آهارس

سری رام در كمینس عبدل آشپز براموش مثلی گربه در شیكارس

ز دستی اخم و تخمش ور میمالم پدر سوخته چو برجی زهر مارس






__________________
اگر سخن چون نقره است ، خاموشي چون زر پر بهاست !!!


-------------------------------------------------------


آمديم بمونيم ، اگر بگذارند !!!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد