Victor007
25th December 2009, 10:33 AM
http://www.inn.ir/iran_media/image/2009/08/218450809_orig.jpg
به گزارش شبکه ایران، حسن رحیم پور ازغدی شب گذشته در هیات دانشجویان جنبش عدالتخواه گفت: امام حسین (ع) هم برای ابعاد معنوی جهادشان استدلال کردند هم براساس مناسبات سیاسی و اجتماعی، هم با منطق سیاسی استدلال کردند هم با منطق معنوی. که در کربلا این دو منطق از هم جدا نیستند.
رحیم پور که درباره استدلال های عاشورا سخن می گفت اضافه کرد: از ابتدای مبارزه امام تصویر آخر کار را مشخص کردند امام از زمانی که حرکت کردند وعده پیروزی به کسی ندادند بلکه از ابتدا از شهادت گفتند.
وی ادامه داد: این استدلال غلط است که امام بعد از دیدن سختی ها شروع به صحبت از شهادت کردند چون ایشان از همان ابتدا بارها درباره شهادت صحبت کردند و در ضمن سخنرانی منا زمانی ایراد می شد که هنوز خبر شهادت مسلم نیامده پس اولین منطق کربلا مرگ آگاهی است.
رحیم پور به خطبه منا اشاره کرد و گفت: امام روز خروج از مکه فرمودند مرگ زیباست و فرمودند الحمدلله، ماشاءالله، لاحول ولاقوه الابالله و این سه جهان بینی کربلایی را نشان می دهد.
وی با بیان جملاتی از این خطبه گفت: امام می فرمایند:«مرگ بر فرزندان آدم نوشته شد مثل گردنبندی که دختران را زیبا می کند، ما را زیباتر می کند. ما به دام مرگ نیفتاده ایم خودمان انتخاب می کنیم. کسانی که از قبل خود را برای دیدار با خدا آماده کردند با ما همراه می شوند من آماده برای مرگ نیستم من مشتاق به مرگم اگر می خواهید بدانید چه ا حساسی به مرگ دارم شوق من به مرگ مثل اشتیاق یعقوب به یوسف است. زمینی برای کشته شدن من انتخاب شده است که به آن خواهم رسید و می بینم که اعضای بدنم را گرگ های کربلا پاره پاره می کنند.»
رحیم پور گفت: امام بدترین شکل را برای آینده ترسیم می کنند که کسی با توهم به کربلا نیاید.برخی احساس ترحم می کنند در حالی که امام می فرمایند ما گرفتار نشدیم بلکه مرگ را انتخاب کردیم و خدا به دلیل آثار شهادت حسین (ع) راضی به شهادت او می شود.
وی به نمونه دیگری از استدلال امام اشاره کرد و گفت: ابومحمد واقفی می گوید پس از خطبه منا از امام پرسیدم: آقا مثل اینکه کار تمام است؟ امام هم فرمودند: بله ما به شهادت می رسیم. وی می گوید سعی کردم برای امام توضیح دهم که این روش به نتیجه نمی رسد و این مردم شما را همراهی نمی کنند اما امام با دست به آسمان اشاره کردند. به آسمان نگاه کردیم دیدیم فرشتگان الهی صف در صف هستند. امام فرمودند اگر تقدیر نبود که تکه تکه شویم با کمک همین لشکر آسمانی بر اینها پیروز می شویم ولی برای ما پیروزی هدف نیست اینجا جایی است که یقین دارم در خون خود دست و پا می زنیم و جز فرزندم علی کسی زنده نمی نماند.
رحیم پور ازغدی همچنین به نمونه دیگری اشاره کرد : پس از آنکه عده ای از بنی هاشم در همراهی با امام تردید کردند. ایشان نامه ای خطاب به آنها نوشتند که گویی برای ما نوشته شده « بسم الله الرحمن الرحیم از حسین فرزند علی به بنی هاشم آنان که با ما بیایند به شهادت می رسند و آنان که بمانند موفق نخواهند بود»
وی ادامه داد: قرآن می فرماید «ای کسانی که از ترس مردن به جبهه نمی آیید بدانید که با پای خود به سمت قبرها می روید» امام خطاب به نصیحت گران، به این آیه اشاره می کنند و می فرمایند اگر بمانم همین جا کشته می شوم. من باید به سمت کربلا بروم تا آدم ها امتحان شوند و دو دسته شوند. من اگر به کربلا نروم چه کسی در قبر من بخوابد و با این جملات از نظر فلسفی جایگاه مرگ را برای یارانشان مشخص می کنند.
رحیم پور ازغدی به تیپ های مختلف حاضر در کربلا اشاره کرد و گفت: در کربلا دو تیپ آدم هستند که در جبهه ها جابه جا شدند عده ای مثل شمرند که سوابق خوبی داشتند. شمر 20 سال قبل از کربلا جزو یاران امام علی (ع) بود که در صفین با معاویه می جنگید. درطرف دیگر زهیر را داریم که بنا به نقلی در صفین با امام می جنگید و این تغییر آدم ها درس جالبی است.
وی همچنین گفت: نکته سوم در کربلا حق محوری است یاران و اهل بیت امام یاد گرفته بودند که نپرسند آیا ما پیروز می شویم بلکه بپرسند آیا بر حقیم؟
رحیم پور در پایان به ابیاتی از امام حسین (ع) اشاره کرد: امام در پاسخ به سوالی که چرا الان باید مبارزه کنیم در حالی که کسانی که به کوفه دعوت کرده بودند به وعده خود وفا نمی کنند در ابیاتی می فرمایند: «اگر زندگی گران است اما سرایی که در پیش داریم گران تر است. اگر دلبستگی به اموال دارید می گویم اموال که از شما جدا می شوند شما چرا حاضر به جدایی از آن ها نیستید؟
اگر سهم تو از زندگی به دست تو نیست پس کاستن از حرص زیباتر است اگر این بدن ها برای مرگ است کدام بدن نمی میرد مرگ سرخ که زیباتر است، پس من عاقلترم یا شما؟»
به گزارش شبکه ایران، حسن رحیم پور ازغدی شب گذشته در هیات دانشجویان جنبش عدالتخواه گفت: امام حسین (ع) هم برای ابعاد معنوی جهادشان استدلال کردند هم براساس مناسبات سیاسی و اجتماعی، هم با منطق سیاسی استدلال کردند هم با منطق معنوی. که در کربلا این دو منطق از هم جدا نیستند.
رحیم پور که درباره استدلال های عاشورا سخن می گفت اضافه کرد: از ابتدای مبارزه امام تصویر آخر کار را مشخص کردند امام از زمانی که حرکت کردند وعده پیروزی به کسی ندادند بلکه از ابتدا از شهادت گفتند.
وی ادامه داد: این استدلال غلط است که امام بعد از دیدن سختی ها شروع به صحبت از شهادت کردند چون ایشان از همان ابتدا بارها درباره شهادت صحبت کردند و در ضمن سخنرانی منا زمانی ایراد می شد که هنوز خبر شهادت مسلم نیامده پس اولین منطق کربلا مرگ آگاهی است.
رحیم پور به خطبه منا اشاره کرد و گفت: امام روز خروج از مکه فرمودند مرگ زیباست و فرمودند الحمدلله، ماشاءالله، لاحول ولاقوه الابالله و این سه جهان بینی کربلایی را نشان می دهد.
وی با بیان جملاتی از این خطبه گفت: امام می فرمایند:«مرگ بر فرزندان آدم نوشته شد مثل گردنبندی که دختران را زیبا می کند، ما را زیباتر می کند. ما به دام مرگ نیفتاده ایم خودمان انتخاب می کنیم. کسانی که از قبل خود را برای دیدار با خدا آماده کردند با ما همراه می شوند من آماده برای مرگ نیستم من مشتاق به مرگم اگر می خواهید بدانید چه ا حساسی به مرگ دارم شوق من به مرگ مثل اشتیاق یعقوب به یوسف است. زمینی برای کشته شدن من انتخاب شده است که به آن خواهم رسید و می بینم که اعضای بدنم را گرگ های کربلا پاره پاره می کنند.»
رحیم پور گفت: امام بدترین شکل را برای آینده ترسیم می کنند که کسی با توهم به کربلا نیاید.برخی احساس ترحم می کنند در حالی که امام می فرمایند ما گرفتار نشدیم بلکه مرگ را انتخاب کردیم و خدا به دلیل آثار شهادت حسین (ع) راضی به شهادت او می شود.
وی به نمونه دیگری از استدلال امام اشاره کرد و گفت: ابومحمد واقفی می گوید پس از خطبه منا از امام پرسیدم: آقا مثل اینکه کار تمام است؟ امام هم فرمودند: بله ما به شهادت می رسیم. وی می گوید سعی کردم برای امام توضیح دهم که این روش به نتیجه نمی رسد و این مردم شما را همراهی نمی کنند اما امام با دست به آسمان اشاره کردند. به آسمان نگاه کردیم دیدیم فرشتگان الهی صف در صف هستند. امام فرمودند اگر تقدیر نبود که تکه تکه شویم با کمک همین لشکر آسمانی بر اینها پیروز می شویم ولی برای ما پیروزی هدف نیست اینجا جایی است که یقین دارم در خون خود دست و پا می زنیم و جز فرزندم علی کسی زنده نمی نماند.
رحیم پور ازغدی همچنین به نمونه دیگری اشاره کرد : پس از آنکه عده ای از بنی هاشم در همراهی با امام تردید کردند. ایشان نامه ای خطاب به آنها نوشتند که گویی برای ما نوشته شده « بسم الله الرحمن الرحیم از حسین فرزند علی به بنی هاشم آنان که با ما بیایند به شهادت می رسند و آنان که بمانند موفق نخواهند بود»
وی ادامه داد: قرآن می فرماید «ای کسانی که از ترس مردن به جبهه نمی آیید بدانید که با پای خود به سمت قبرها می روید» امام خطاب به نصیحت گران، به این آیه اشاره می کنند و می فرمایند اگر بمانم همین جا کشته می شوم. من باید به سمت کربلا بروم تا آدم ها امتحان شوند و دو دسته شوند. من اگر به کربلا نروم چه کسی در قبر من بخوابد و با این جملات از نظر فلسفی جایگاه مرگ را برای یارانشان مشخص می کنند.
رحیم پور ازغدی به تیپ های مختلف حاضر در کربلا اشاره کرد و گفت: در کربلا دو تیپ آدم هستند که در جبهه ها جابه جا شدند عده ای مثل شمرند که سوابق خوبی داشتند. شمر 20 سال قبل از کربلا جزو یاران امام علی (ع) بود که در صفین با معاویه می جنگید. درطرف دیگر زهیر را داریم که بنا به نقلی در صفین با امام می جنگید و این تغییر آدم ها درس جالبی است.
وی همچنین گفت: نکته سوم در کربلا حق محوری است یاران و اهل بیت امام یاد گرفته بودند که نپرسند آیا ما پیروز می شویم بلکه بپرسند آیا بر حقیم؟
رحیم پور در پایان به ابیاتی از امام حسین (ع) اشاره کرد: امام در پاسخ به سوالی که چرا الان باید مبارزه کنیم در حالی که کسانی که به کوفه دعوت کرده بودند به وعده خود وفا نمی کنند در ابیاتی می فرمایند: «اگر زندگی گران است اما سرایی که در پیش داریم گران تر است. اگر دلبستگی به اموال دارید می گویم اموال که از شما جدا می شوند شما چرا حاضر به جدایی از آن ها نیستید؟
اگر سهم تو از زندگی به دست تو نیست پس کاستن از حرص زیباتر است اگر این بدن ها برای مرگ است کدام بدن نمی میرد مرگ سرخ که زیباتر است، پس من عاقلترم یا شما؟»