ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بازخواني نامه تاريخي مهدي کروبي به آيت الله منتظري



Victor007
24th December 2009, 11:42 AM
حجت الاسلام والمسلمين سيد حميد روحاني: يک سال و اندي پيش از آنکه به همراه حجج اسلام حاج آقاي کروبي و امام جماراني نامه 11/67/29 را به آقاي منتظري بنگاريم، از لحن سخنان او دريافته بودم که آنچه او بر زبان مي‌آورد، با باورهاي آن آقاي منتظري که ما مي‌شناختيم همخواني ندارد و اين صداي ديگران و دگرانديشان است که از حلقوم او بيرون مي‌آيد. اين دريافت را بارها با برخي از دوستان در ميان گذاشتم و اظهار نگراني کردم، حتي به ياد دارم که يک‌بار در مجمع روحانيان مبارز اين مسأله را مطرح کردم و اين نکته را يادآور شدم که من بيم آن دارم که دشمن از آقاي منتظري براي نظام جمهوري اسلامي، يک انور سادات بسازد و ما روزي چشم باز کنيم ببينيم که کار از کار گذشته و آنچه نبايد اتفاق بيفتد، به وقوع پيوسته است. اين سخنان من با واکنش منفي بسياري از حاضران رو به رو شد. خبر آن هم به گوش آقاي منتظري رسيد و او نيز در ملاقات با برخي از دوستان زبان به گله باز کرده بود که فلاني مرا انور سادات خوانده است! و سرانجام اين بحث و گفتگو به نگارش نامه 11/67/29 منجر شد که با امضاي آقايان کروبي، جماراني و نگارنده همراه بود.

سيد حميد روحاني

و اينک متن کامل نامه:

29/ بهمن/1367

بسم الله الرحمن الرحيم

محضرمبارک حضرت مستطاب آيت‌ الله ‌العظمي جناب آقاي حاج شيخ حسينعلي منتظري دامت افاضاته
با سلام و تحيت، پيش از پرداختن به موضوعات اصلي لازم مي‌داند نکاتي را يادآور شود :
الف: از آنجاکه يکي از ويژگيهاي حضرتعالي صراحت لهجه است، انتظار داريم که از برخورد صريح و دور از مجاملة ما نرنجيد و آنرا حمل بر جسارت و اسائه ادب نکنيد.

ب: اين نامه را افرادي به محضر عالي مي‌نويسند که در درازاي نهضت امام تا پيروزي انقلاب اسلامي و تا به امروز از علاقمندان و وفاداران به شما بوده و اخلاص آنان نسبت به حضرتعالي به ثبوت رسيده است و علاوه بر اعتراف به مقام علمي شما از نظر مقاومت و از خود گذشتگي و تحمل رنج‌ها و فشارها شما را اسوه و الگوي کم نظير دوران خفقان رژيم ستم شاهي مي‌دانند و در اين نگارش جز خير خواهي و صلاح انديشي و تذکرات مشفقانه و پيشگيري از ضربه و لطمة ناهنجار به مقام والاي آنجناب نظر و انديشه اي ندارند.


ج: اين نامه، پس از دير زماني بردباري و خويشتن داري در برابر يک سلسله برخوردها و موضع‌گيريهاي سئوال برانگيز جنابعالي که براي ما در خور توجيه نبوده است، به حضور عالي نگارش شده است. اميد است که آنرا بر پايه احساسات آني، جواني و حساب نشده نانگاريد و توجه داشته باشيد که در پي دير زماني انديشه و بررسي همه جانبه ، به تقديم آن ناگزير شديم . با وجود اين اگر شيوه نگارش دون شأن آن مقام معظم است ، پوزش مي خواهيم چون ما را از آن گريزي نبوده است . والعذر عند کرام الناس مقبول .


د : شما توصيه مي فرماييد که : « لازم است مردم و کساني که انتقاد سازنده دارند آزادانه حرفهاي خود را بزنند » اميد است که به ما به عنوان سربازاني که در راه اسلام و انقلاب اسلامي- انشاء الله- فداکاري و خدمتگذاري کرده و مي کنند ، اين رخصت را بدهيد که دور از هر گونه سانسور ، انتقاد و نظريه خود را لااقل در نامه اي در بسته ، به حضور عالي بنگارند .
اما مسائلي را که لازم مي دانيم با آنجناب در ميان بگذاريم و دربار? آن با کمال ادب و احترام توضيح بخواهيم بدين شرح است :


1- برخورد و موضع گيري حضرتعالي در ماجراي مهدي هاشمي براي بيشتر دوستان مخلص و ارادتمندان روحاني شما که از نزديک و دور شاهد موضع گيريهاي شما بودند ، شگفت انگيز و حيرت آور بود و هنوز نيز اين شگفتي و حيرت ادامه دارد. شما خود مي دانيد که نامبرده و باند او عالم روحاني مرحوم شمس آبادي و نيز روحاني ديگري را به جرم ساده انديشي و بنا به گفت? خود او « عدم اعتقاد به مبارزه » ربودند و به وضع فجيعي به قتل رسانيدند و آنگاه که دستگير شدند نيز- بنابر پرونده موجود - نامبرده در خدمت ساواک قرار گرفت و به همکاري با آنان پرداخت . در پي پيروزي انقلاب اسلامي که از زندان آزاد گرديد ، نيز به شرارت ادامه داد و حشمت و دو فرزند بي گناه او را به وسيله باند خود ربود و به قتل رسانيد و آنگاه که از سوي حضرتعالي علي رغم هشدارها و تذکرات خيرخواهانه حضرت امام و برخي از مسئولان و دوستان ، به مسئوليت نهضتها گماشته شد ، مي دانيد که چگونه در افغانستان ميان برادران مسلمان کشت و کشتار و برادر کشي راه انداخت و فتنه ها برپا کرد . و سرانجام خونهاي ناحق ريخته گريبان او و باند اورا گرفت و از سوي مسئولان نظام جمهوري اسلامي دستگير و تحت پيگرد قانوني قرار گرفت و به جنايات خود اعتراف کرد و به جزاي اعمال خود رسيد در اين ميان انتظار مي‌رفت که حضرت عالي در پي آگاهي از جنايت ها و آدم ربائيها و خون ريزيها و ده ها جنايت و خيانت ديگر او که در پرونده هاي او منعکس است و خود به خوبي از آن آگاهيد ، نه تنها از او و باند او اظهار تبري و انزجار کنيد و از مسئولان امرکيفر هر چه سريعتر آنانرا بخواهيد بلکه از وجود چنين جنايتکاران خونخوار و خداشناسي در ميان بيت خود به شدت نگران شويد و به خود آييد ودر راه پاک سازي بيت خود از عناصر منحرف و وابسته به باند مهدي بکوشيد و از مقامات و مسئولاني که در راه ريشه کن کردن اين ماد? فساد تلاش کرده اند ، سپاسگزاري کنيد و خود را مرهون آنان بدانيد ، ليکن متأسفانه حضرتعالي نه تنها چنين نکرديد بلکه تا واپسين روز زندگي او مي کوشيديد که او را از کيفر قانوني برهانيد ؟! آيا اين موضع حضرتعالي را مي توان با موازين قانوني ، مطابق دانست ؟


2- شما در سخنرانيها و موضع گيريهاي خود از پايبندي به قانون ، عدم تجاوز به قانون و حرکت بر پايه قانون ، فراوان سخن مي گوئيد. پرسشي که براي ما مطرح است اين است که آيا پيروي از قانون براي ديگران است ؟! يعني اين مسئولان نظام جمهوري اسلامي و امت قهرمان پرور ايران هستند که بايد قانون را رعايت کنند ؟ ليکن اطرافيهاي شما از هفت دولت آزادند ؟! اگر چنين نيست پس چگونه :


الف : خبر کشته شدن حشمت و دو فرزند او به دست باند مهدي، نه تنها شما را تکان نداد بلکه تا آنجا که امکان داشت از قاتلان آنها حمايت کرديد. در صورتي که اگر حشمت و دو فرزند او بايد به چنين کيفري مي رسيدند، اين وظيفة دادگاه انقلاب و دستگاههاي قضايي بود، نه وظيفه مهدي و باند او. شما چگونه است که از دريافت قتل حشمت و فرزندان او، به دست باند مهدي تکان نخورديد، ليکن آنگاه که خبردار شديد که مشتي منافق و محارب را طبق موازين قضائي محاکمه و اعدام کرده اند، به نامه نگاري دست زديد و در ديدار با برخي از مقامات قضائي اين کار را جنايت خوانديد و آنانرا جاني ناميديد؟ شگفتا! مهدي و باند او اگر مردم را بدزدند و بکشند جاني نيستند، ليکن مقامات قضائي نظام جمهوري اسلامي اگر شماري از توطئه گراني را که نقشه براندازي دارند، محاکمه و اعدام کنند، جاني هستند ؟!


ب : شما آنگاه که خبردار شديد که يکي از افراد باند مهدي اوراق و اسناد نخست وزيري را دزديده است اظهار داشتيد که « شايد تصميم داشته در آينده نخست وزير بشود و مي خواسته است اطلاعاتي از چون و چند کار نخست وزيري داشته باشد » !
آيا اگر فردا خبردار شويد که يکي از علما – العياذ بالله – به بيت شما دستبرد زده است و شماري اسناد و مدارک را ربوده است و توجيه او اين است که چون قصد دارد در آينده قائم مقام رهبر شود، براي آشنايي با اوضاع و شرايط قائم مقامي به اين کار دست زده است، با او چه رفتار و معامله‌اي خواهيد کرد و چه ديدي نسبت به او خواهيد داشت؟ آيا دربارة او نيز چنين اظهار نظري خواهيد فرمود؟

ج : سعيد آيت الله زاده در حضور حضرتعالي به جعل سند عليه دکتر هادي و سيد صادق روحاني اعتراف کرد و صريحا اعلام داشت که با سند جعلي، آنانرا ساواکي جازده است و در حقيقت با بدترين شيوه با آبرو و حيثيت آنان بازي کرده است. شما که دربارة قانون و حيثيت افراد آن گونه داد سخن مي دهيد لطفا بفرماييد که دربارة اين کار خلاف قانون نامبرده چه واکنشي از خود نشان داديد ؟!


د : حجت الاسلام آقاي سيد هادي هاشمي بنابر اتهاماتي که در پرونده او موجود است و اعترافاتي که مهدي و باند او عليه نامبرده کردند، طبق قانون به بازجوئي فراخوانده شد. حضرتعالي روي احترام به کدام قانون او را در بيت خود مخفي کرديد و اعلام داشتيد که بازجوئي و محاکمة او بازجوئي و محاکمة من است؟! و نيز روي چه مجوزي شماري از هم پرونده هاي مهدي هاشمي مانند جعفرزادة قاتل را در درون بيت شما پنهان ساختند و اجازه ندادند که طبق قانون دستگير و کيفر داده شوند؟
راستي کسي که تحت تأثير اطرافيهاي خود، به اين آساني قانون را ناديده مي گيرد و قانون شکني ها و آدمکشي هاي آنانرا نمي بيند چگونه مي تواند از قانون دفاع کند و قانون را حاکم سازد؟!


3- شما در سخنرانيها و موضع گيريهاي خود از تبعيض نيز گله منديد و آنرا به حق براي اسلام و انقلاب اسلامي و جامعه روحانيت زيان آور مي دانيد. ليکن بار ديگر تحت تأثير جو حاکم در بيت خود دربارة سعيد آيت الله زاده، خود تبعيض قائل مي شويد و آنگاه که او را به اتهام جعل سند، احضار مي کنند، از فرستادن او به بازجوئي ممانعت به عمل مي آوريد و تنها با بازجوئي او در حضور خود شما موافقت مي فرمائيد؟! و آنگاه که در حضور شما صريحا اعتراف مي کند که عليه دکتر هادي و سيد صادق روحاني سند جعل کرده است ولي از نوشتن اين اعتراف سرباز مي زند، شما نيزاز اوحمايت مي کنيد و با پرخاش مي گوئيد چرا مي خواهيد از او نوشته بگيريد؟ آيا مي خواهيد او را به محاکمه بکشيد؟! و اين گونه به ماجرا پايان مي بخشيد. و درست چند روز پس از اين جريان طي يک سخنراني اعلام مي داريد که تبعيض غلط است، ما نبايد ميان خودي و بيگانه فرق بگذاريم! ما بايد از حکومت حضرت علي درس بياموزيم که فرمود اگر عارية مضمونه نبود اولين هاشميه اي بودي که دستت را قطع مي کردم و ... .


4- شما از سانسور در رسانه هاي گروهي انتقاد مي کنيد و از اين نگرانيد که « اگر اينطور باشد کار به جايي مي رسد که حرف من طلبه را هم که از اول انقلاب در کنار مردم و همراه با انقلاب اسلامي بوده ام سانسور مي کنند ... »!
شگفتا! چگونه است آنروز که رسانه هاي گروهي بيانية حضرت امام دربارة مهدي هاشمي را پخش مي کنند، با پرخاش مي گوئيد که چرا اين موضوع را بوق کرده اند؟ وآنگاه که خبر به شما مي رسد که راديو و تلويزيون مي خواهد اعترافات مهدي را پخش کند مي کوشيد که حتي با تهديد از پخش آن جلوگيري کنيد و نگذاريد که امت اسلامي جنايات مهدي را از زبان او بشنوند!
آيا به نظر شما سانسور پيام رهبر انقلاب اسلامي که در راه اين انقلاب همه هستي خود را فدا کرده است در صورتي که شما صلاح بدانيد بي اشکال است و سانسور اعترافات مهدي و باند او نيز بايد انجام بگيرد و تنها سانسور نظريات شما خلاف قانون است؟!


5- شما اعلام مي داريد که: « متأسفانه ديده مي شود طوري شده است که افراد خوب از ترس پرونده سازي نمي توانند نفس بکشند »!! با پوزش از محضر عالي بايد عرض کنيم سياه باد روي آن شياداني که دور شما را گرفته اند و هر روز به گونه اي براي شما جو را ترسيم مي کنند. روزي به شما مي باورانند که مردم تا آن پايه ناراضي هستند که به مقامات مسئول کشور و روحانيان، در کوچه و خيابان آشکارا هتاکي مي کنند و روز ديگر وانمود مي کنند که « افراد خوب هم از ترس پرونده سازي نمي توانند نفس بکشند » و حضرتعالي نيز بدون مطالعه و انديشه روي آن گفته ها، آنرا باور مي کنيد و بر زبان مي رانيد.
اگر حکومت تا آن پايه ضعيف است که مردم در کوچه و بازار به مقامات مسئول کشور آشکارا ناسزا مي گويند چگونه توان پرونده سازي دارد و چگونه افراد خوب نمي توانند نفس بکشند؟
آيا براستي افراد خوب از ترس نمي توانند نفس بکشند که « خوبان » بيت شما بي پروا و آشکارا به امام، مسئولان و مقدسات اين انقلاب همه گونه جسارتها را روا مي دارند؟! آيا اين اشرف خانم صبيه جنابعالي نيستند که از قم تا قهدريجان و تا هرجائي که صداي او برسد به امام عزيز و جان امت اسلامي اهانت مي کند و عکس حضرت امام را در برابر چشمان شما از ديوار مي کند؟! آيا اين سعيد آيت الله زاده نيست که فرزند عزيز امام، حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني را به جرم آنکه اجازه نداده است بيت امام نيز مرکز جاسوسان، آدمکشان و باندبازان قرار بگيرد و براي رسيدن به قدرت باند آدمکشي تشکيل نداده است « احمد شاه » مي نامد!! و حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ علي اکبر هاشمي رفسنجاني را به جرم آنکه از آغاز نهضت امام با فداکاري و پايداري در کنار امام ايستاده است و براي بيرون راندن ديگران از صحنه به جعل سند دست نزده است « اکبر شاه » مي خواند!!


آيا حضرتعالي شب نامه هاي نهضت آزادي را که در آن امام، مسئولان و اصولا نظام جمهوري اسلامي را به زير سؤال مي برند مطالعه نمي کنيد؟!
آيا سخنرانيهاي عناصر وابسته به انجمن حجتيه و پيروان تز « اسلام منهاي روحانيت » را عليه مقامات و مسئولان کشور نمي شنويد؟!
آيا خدا راضي است که با اينگونه سخنان، براي راديوهاي بيگانه و ضد انقلاب خوراک تهيه کنيد و اصل نظام جمهوري اسلامي ايران را به زير سؤال ببريد؟!
حضرت آيت الله !
شما خوب مي دانيد که امت قهرمان پرور ايران هرگز تحمل کوچکترين اهانت به ساحت مقدس حضرت امام را ندارد و اين حقيقت در دوران ستم شاهي بارها ثابت شده است. راستي اگر روزي اين ملت باخبر شود که در بيت شما نسبت به عکس امام چه جسارتي شده است مي دانيد با آن بيت چه خواهند کرد؟!


شما مداحي و ثناگوئي را نکوهش کرده ايد! آيا ممکن است توضيح بفرماييد که منظور شما چه مي باشد. تا آنجا که ما مي دانيم در صدا و سيما، خطبه هاي نماز جمعه، نطق قبل از دستور و در قطعنامه ها جز از امام و حضرتعالي از هيچ مقامي مدح و ثنائي نمي شود و مداحي از امام از باب « فا ما بنعمت ربک فحدث » و « من لم يشکر المخلوق لم يشکر الخالق » وظيفه همه مسلمانان است و ما چه بخواهيم و چه نخواهيم امت حق شناس ايران از اين وظيفه هرگز سر باز نخواهد زد. هر چند ممکن است باند آدمکشان را خوش نيايد.


6- شما هميشه دربرخورد با مسئولان ومقامات قضائي ازعفو زندانيان گروهکي سخن مي گوئيد وآزادي آنانرا ميخواهيد. با وجود آنکه بارها براي شما ثابت شده است که بسياري از آنان به سبب اصرار و پافشاري شما مورد عفو قرار گرفتند و آزاد شدند و با شناسائي بيشتر از پاسداران و بسيجيان دست به آدمکشي و ترور زده خون عزيزان ما را ريخته اند، ليکن هرگز اينگونه رويدادها در موضع شما در پشتيباني از زندانيهاي گروهکي تغييري پديد نياورده است. اين موضع شما براي ما سؤال برانگيز است ما مطمئن هستيم که عناصر مرموز بيت، در اين موضع گيري شما نقش اساسي دارند.


7- شما در سخنرانيهاي خود روي اين نکته بارها تأکيد داريد که برخي از شعارهائي که داديم غلط بود، تندروي بود موجب رميدن افکار جهاني شد! حتي در ديدار با هيئت فلسطيني سفارش کرديد که اشتباهي را که ما مرتکب شديم شما تکرار نکنيد، شعار نابودي اسرائيل را سر ندهيد.
بايد اين نکته را يادآور شويم که استکبار جهاني براي منحرف کردن مسير يک انقلاب، نخست از اين راه وارد مي شود که به برخي از سردمداران انقلاب بباوراند که قاطعيت و انعطاف ناپذيري و ايستادگي روي آرمانهاي انقلاب غير عملي و موجب انزواي کشور انقلابي در جهان مي شود! و مي کوشند افکار جهاني را به شکل لولوي سر خرمن، در برابر چشمان مسئولان انقلاب، پيوسته به رژه وادارند. غافل از آنکه، افکار جهاني را مشتي زراندوزان بي وجدان، رفاه طلبان بي درد و انسانهاي تهي از انسانيت مي سازند و آنانکه در کشورهاي مقتدر و استکباري هنوز از انسانيت تهي نشده اند، خود از بسياري حقوق محرومند و در معادلات جهاني نقشي ندارند.


مسئولان نظام جمهوري اسلامي بايد بکوشند شعارها و آرمانهايي را دنبال کنند که مورد پشتيباني امت قهرمان پرور ايران است و خانواده هاي معظمي در راه تحقق آن آرمانها بهترين عزيزان خود را فدا کرده اند و هر گونه کمبود، کاستي و ناراحتي را در راه پيشبرد آرمانهاي مقدس انقلاب تحمل مي‌کنند و مسلما هيچگاه از آرمانهاي مقدس خود دست نمي کشند و به آن پشت نمي کنند.
آري ما بايد بکوشيم شعارها و آرمانهايي را که امت اسلامي در راه پياده کردن آن قربانيها داده رنجها برده و مي برد حفظ کنيم و جامه عمل بپوشانيم. نه آنکه براي خوشايند بي تفاوتها، رفاه طلب ها سرمايه داران و سوداگران اروپا و آمريکا، به شعارهاي اسلامي – انقلابي پشت کنيم و آنرا غير عملي بخوانيم.


8- شما مي فرمائيد « هر کس بايد اعمال خود را محاسبه و اشتباهات خود را جبران کند ... و در پي برطرف کردن نواقص و رفع اشتباهات برآيند » البته پيشنهاد ارزنده و اسلامي است و همه وظيفه‌مندند به حساب خود برسند پيش از آنکه به حساب آنان رسيدگي شود ليکن بايد ديد حضرتعالي در اين زمينه چه گامي برداشتيد؟ اگر حضرتعالي نگاهي به گذشته هاي خود بکنيد و اشتباهات گذشته را دريابيد، شايد امروز بتوانيد در برخوردهاي خود جانب احتياط را رعايت کنيد و به اين حقيقت برسيد که ممکن است امروز نيز مانند ديروز در اشتباه باشيد.
شما يک روز به کتاب شهيد جاويد تقريظ نوشتيد و روز ديگر بافشار نيروهاي منفي درصدد برآمديد که آنرا رد کنيد و توبه نامه بنويسيد که برخي از دوستان نگذاشتند که هردو کار اشتباه بود. شما شهيد قهرمان محمد منتظري را تحت تأثير گفته هاي ديگران، رواني خوانديد. در صورتي که امام را هرچه تحت فشار قرار دادند تا کلمه اي عليه محمد بر زبان آورند نپذيرفتند. و خدا مي داند که ليبرالها و ملي گراها از اين اظهار نظر شما در باره ي او چه بهره برداري هاي سوء کردند و در مجلس شوراي اسلامي او را از قول شما ديوانه خواندند! . شما عليرغم توصيه ها و تذکرات حضرت امام که از نجف دربارة مهدي ديد منفي داشت و نيز دوستان دلسوز، مهدي هاشمي را مسئوليت داديد و دست او را باز گذاشتيد و در نتيجه ديديد که بابهره برداري سوء از امکانات بدست آورده، به چه جناياتي در ايران و افغانستان دست زد و امروز نيز عليرغم هشدارها و رهنمودهاي حضرت امام و بيشتر دوستان وفادار و دلسوز، از پاکسازي بيت خود، خودداري مي ورزيد ودر نتيجه مي بينيم که اطرافيها و نزديکان شما برآنند که شمارا گام به گام از راه انقلاب جدا سازند و شما را نسبت به انسانهاي متعهد و فداکار و انقلابي بد بين سازند و آدمکشان و سرمايه دارها و ليبرالها را در ديد شما قهرمانان مبارزه با آمريکا جا بزنند!


شما ديگران را از يک دندگي و لجاجت منع مي کنيد ليکن خود در برابر اين همه دوستان ديرينه و خيل خيرانديشان که از سالهاي متمادي و از دوران هاي بسيارگذشته آنانرا مي شناسيد و به اخلاص و تعهد آنان ايمان داريد سرسختي نشان مي دهيد به گونه اي که انگار همه آنان در مسير مخالف انقلاب حرکت مي کنند و يا نمي فهمند ودر اشتباهند و تنها چند نفري که گرداگرد شما حلقه زده اند دلسوز انقلاب مي باشند و درست مي انديشند!


9- شما پيوسته به مسئولان گوشزد مي کنيد که نيروهارا کنارنزنيد، افراد کاري را حذف نکنيد ليکن مي بينيم که امروز برخي عناصر درستکار و متعهد از بيت شما کنار زده شده و يا منزوي گرديده اند و سعيد آيت الله زاده با اهانت از افرادي که در باند نيستند کليد تحويل مي گيرد!!


10- گفتن ندارد که در نظام جمهوري اسلامي، کمبودها و کاستي هايي وجود دارد که برخي از آن از پيامد هاي انقلاب نو پا و جنگ تحميلي مي باشد و اجتناب ناپذير است و برخي نيز به سبب بي تجربگي و عدم کارائي برخي از مسئولان به وجود آمده است و قهرا با تذکرها و راهنماييهاي مشفقانه همراه با ارائه طرح ها و برنامه‌ها مي توان آن را برطرف ساخت. اما اين شيوه اي که شما در پيش گرفته ايد که ضعف هايي را که اطرافيان و نزديکان در نظر شما بزرگ جلوه مي دهند، بدست مي‌گيريد و با بوق وکرنا به رخ مسئولان مي کشيد، بدون آنکه راه حلي ارائه دهيد، نه تنها شيوه اي سازنده و اصلاحي نيست بلکه از يک سوء ، براي دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي خوراک تبليغاتي فراهم مي کند و از سوي ديگر نظام را زير سؤال مي برد و تضعيف مي نمايد. اين شيوة آنهايي است که کنار گود نشسته اند و همه مشکلات کشور را يک روزه حل مي کنند.
شما خوبست به جاي حمله به اين و آن، به ارشاد و راهنمائي بپردازيد و ضمنا به کارهائي که خود انجام مي دهيد بنگريد تا دريابيد که تا چه پايه اي در صحنه‌ عمل موفق بوده ايد. آن بند ج که دربارة آن نتوان سخن گفت و اين نمايندگان شما در دانشگاه ها که برخي از آنان، مايه شرمساري و دور داشتن دانشجو از روحاني شده اند و ديگر مجالي براي شرح آن نيست.


ما در پايان لازم مي دانيم که راه امام و خط امام را به شما ياد آوري کنيم. ما بر اين باوريم که حضرتعالي اگر به زندگي و راه امام عنايت بيشتري داشته باشيد و آن را در يابيد و به کار بنديد در زندگي سياسي شما 180 درجه دگرگوني پديد خواهد آمد و راه ديگري در پيش خواهيد گرفت.
از ويژگيهاي برجسته و ارزندة امام اين است که تأثير ناپذيرند و اين ويژگيها معظم له را از بسياري خطرها مصون داشته است. در آن روزگاري که در نجف اشرف، در غربت به سر مي بردند، نامه ها پيامها و فشارهاي همه جانبه بيشتر ياران و دوستان ايشان نتوانست معظم له را تحت تأثير قرار دهد و به پشتيباني از منافقين وادارد. و چنانکه در بالا اشاره شد در بارة شهيد محمد نيز تلاشهاي فراواني شد تا امام کلمه اي عليه او بر زبان آورد ونيز دربارة برخي از چهرهائي که در محافل روشنفکري محبوبيتي‌داشتند‌‌و نيز پيرامون برخي گروهها و‌‌انجمنها که متأسفانه امروز نيز در مراکز حساس جا خوش‌کرده اند، بارها تلاشهائي به عمل آمد تا از امام تأييدي بگيرند که به سبب بيداري و هوشياري امام، همه آن تلاشها ناکام ماند و تأثير ناپذيري امام بر همگان ثابت و آشکار گرديد.
موضع امام عليه مهدي هاشمي در نجف اشرف که حتي به برادران روحاني نجف، اجازه تحصن و اعتصاب براي نجات جان او را نداد، آموزنده و پندآميز است ( در اين زمينه آقاي انصاري که در خدمت حضرتعالي انجام وظيفه مي کنند وآقاي سيد حميد روحاني که در اين نگارش، سهيم است، مي توانند ديدگاه امام دربارة مهدي در نجف را براي شما بازگو کنند.)


ما اطمينان داريم که حضرتعالي با الهام از تذکرات و رهنمودهاي حضرت امام بزرگوار، مي توانيد به بهترين شيوه اي در مقام اصلاح و پاکسازي بيت خود برآئيد، عناصر ناباب را از درگاه خود برانيد و نزديکان را از دخالت در امور سياسي و اجتماعي خود منع کنيد.
شما از اصلاحات، فراوان سخن گفته ايد و رهنمود داده ايد ليکن هيچگاه به سبب جوسازيهاي برخي از اطرافيها و نزديکان نتوانستيد به اصلاح بيت خود دست بزنيد يعني اساسا به شما فرصت انديشيدن در اين باره را نداده اند .
صداقت، درستي و سلامت نفس شما برهمگان آشکار است، ليکن آنچه که شما را آسيب پذير ساخته است بيت و نزديکان شما و منابع خبري شما است که متأسفانه ناسالم است. و اين منابع خبري ناسالم و برخي نزديکان ناصالح شما را به اشتباهات خطرناکي واداشته اند و دشمن را به شکل دوست و دوستان را دشمن در برابر شما به نمايش مي گذارند و عناصر ليبرال و منحرف مانند نهضت آزادي را به شما نزديک مي سازند . ما از اين نگرانيم که اين روش و شيوة شما صبر برادران انقلابي و وفادار به شما را لبريز کند و آنانرا به نگارش نامه هاي سرگشاده و استفاده از رسانه هاي گروهي براي پاسخگوئي به جنابعالي و توضيح حقايق براي امت اسلامي، ناگزير سازد که از آن به خدا پناه مي بريم.


ما رسما اعلام مي داريم که تا منابع خبري و تشکيلات دروني شما اصلاح نگردد ، اين ره به ترکستان است و هرگز نخواهيد توانست وظايف و مسئوليتهائي را که در قبال اسلام و انقلاب اسلامي بر دوش داريد به درستي به پايان ببريد بلکه ممکن است خداي نخواسته به خود و اسلام و انقلاب زيانهاي جبران ناپذيري وارد کنيد. اين حقيقت را مي توانيد با مطالعه در زندگي برخي‌علما و مراجع گذشته که در محاصره اطرافيها و نزديکان بوده‌اند به خوبي به دست آوريدکه قرآن مي فرمايد: لقد کان في قصصهم عبرة لاولي الالباب – والسلام عليکم ورحمت الله.



سيد حميد روحاني - مهدي کروبي- مهدي جماراني

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد