سلوى
23rd December 2009, 05:58 PM
مردی که به کشتن دامادش متهم شده است دیروز بعد از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران گناهکار شناخته و به قصاص محکوم شد.
به گزارش ایران، در ابتدای جلسه محاکمه این متهم که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، علی عطار به عنوان نماینده دادستان به تشریح جزئیات پرونده پرداخت و گفت؛ «متهم 60 ساله به نام رضا سوم بهمن سال 82 داماد 28 ساله اش «حمیدرضا» را در جریان یک دعوای خانوادگی با چاقو کشت. جرم این مرد از نظر دادسرا محرز است و من درخواست صدور حکم قانونی برای وی را دارم.»
در ادامه جلسه یکی از اقوام مقتول به عنوان شاهد در جایگاه ایستاد و گفت؛ «حمیدرضا از همان روز اول که داماد «رضا» شد با پدرزنش اختلاف داشت. او با دختر رضا عقد کرده بود اما نمی توانست برای شروع زندگی مشترک شان خانه یی اجاره کند به همین خاطر رضا به وی اجازه ملاقات با همسرش را نمی داد. روز حادثه با خانواده همسرم برای تفریح به دماوند رفته بودیم و حمیدرضا از اینکه نتوانسته بود زنش را با خود بیاورد خیلی ناراحت بود. به همین دلیل تصمیم گرفت به خانه رضا برود و همسرش را با خود به دماوند بیاورد.
همان موقع پدر حمیدرضا، از او خواست از این تصمیم منصرف شود چون می دانست رضا بداخلاق است و ممکن است درگیری رخ دهد.»این شاهد ادامه داد؛ «من و باجناقم همراه حمیدرضا به شهرری رفتیم. حمیدرضا در ورودی خانه پدرزنش وقتی با مخالفت و مقاومت وی روبه رو شد او را هل داد و وارد منزل شد و چند دقیقه بعد درحالی که لباس هایش خونی بود بیرون آمد و روی زمین افتاد و جان باخت.» پس از اظهارات این مرد، متهم به دفاع از خود پرداخت و در حالی که در بازپرسی به قتل اقرار کرده بود این بار با رد اتهامش گفت؛ «حمیدرضا به زور وارد خانه ام شد، به آشپزخانه رفت، چاقو برداشت و خودزنی کرد.
من با دامادم اختلافی نداشتم و فقط می خواستم او را تحت فشار بگذارم تا هر چه زودتر خانه یی اجاره و زندگی مشترک با دخترم را شروع کند.» پس از دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و رضا را با توجه به درخواست اولیای دم مقتول به قصاص محکوم کردند.
__________________
به گزارش ایران، در ابتدای جلسه محاکمه این متهم که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، علی عطار به عنوان نماینده دادستان به تشریح جزئیات پرونده پرداخت و گفت؛ «متهم 60 ساله به نام رضا سوم بهمن سال 82 داماد 28 ساله اش «حمیدرضا» را در جریان یک دعوای خانوادگی با چاقو کشت. جرم این مرد از نظر دادسرا محرز است و من درخواست صدور حکم قانونی برای وی را دارم.»
در ادامه جلسه یکی از اقوام مقتول به عنوان شاهد در جایگاه ایستاد و گفت؛ «حمیدرضا از همان روز اول که داماد «رضا» شد با پدرزنش اختلاف داشت. او با دختر رضا عقد کرده بود اما نمی توانست برای شروع زندگی مشترک شان خانه یی اجاره کند به همین خاطر رضا به وی اجازه ملاقات با همسرش را نمی داد. روز حادثه با خانواده همسرم برای تفریح به دماوند رفته بودیم و حمیدرضا از اینکه نتوانسته بود زنش را با خود بیاورد خیلی ناراحت بود. به همین دلیل تصمیم گرفت به خانه رضا برود و همسرش را با خود به دماوند بیاورد.
همان موقع پدر حمیدرضا، از او خواست از این تصمیم منصرف شود چون می دانست رضا بداخلاق است و ممکن است درگیری رخ دهد.»این شاهد ادامه داد؛ «من و باجناقم همراه حمیدرضا به شهرری رفتیم. حمیدرضا در ورودی خانه پدرزنش وقتی با مخالفت و مقاومت وی روبه رو شد او را هل داد و وارد منزل شد و چند دقیقه بعد درحالی که لباس هایش خونی بود بیرون آمد و روی زمین افتاد و جان باخت.» پس از اظهارات این مرد، متهم به دفاع از خود پرداخت و در حالی که در بازپرسی به قتل اقرار کرده بود این بار با رد اتهامش گفت؛ «حمیدرضا به زور وارد خانه ام شد، به آشپزخانه رفت، چاقو برداشت و خودزنی کرد.
من با دامادم اختلافی نداشتم و فقط می خواستم او را تحت فشار بگذارم تا هر چه زودتر خانه یی اجاره و زندگی مشترک با دخترم را شروع کند.» پس از دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و رضا را با توجه به درخواست اولیای دم مقتول به قصاص محکوم کردند.
__________________