ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شهادت اباعبدالله (ع) به اجتماع اسلامي شخصيت داد



matrix
20th December 2009, 07:55 AM
يكي از آثار قيام سيد‌الشهداء كه نمي‌توان به سادگي از كنار آن عبور كرد، آثار اخلاقي و تربيتي اين قيام است. در متن زير كه با اندكي تغيير از كتاب «آثار و بركات سيدالشهداء» نوشته عليرضا رجالي‌تهراني انتخاب شده است، برخي از اين آثار در پي مي‌آيد:


* ايجاد اخلاق جديد در جامعه مسلمين

يكي از آثار و بركات سيدالشهدا (ع) در بعد اخلاقي ـ تربيتي اين است كه قيام او باعث شد در جامعه مسلمانان نوعي اخلاق جديد بلند نظرانه پديد آيد و نظر انسان را به زندگي خود و ديگران، دگرگون سازد تا بتواند بدينوسيله جامعه را اصلاح كند. به عبارت ديگر، با خودسازي به ديگرسازي نيز بپردازد.
آري، در آن زماني كه بنياد رواني و اخلاقي مردم در هم ريخته و ويران شده بود و اين ويراني شامل رهبران مسلمين و بزرگان آنان نيز شده بود و با اخلاق و شيوه‌اي وحشتناك زندگي مي‌كردند، امام حسين (ع) يگانه درمان آن حالت بيمار گونه را كه در مجتمع مسلمانان مورد قبول واقع شده بود، در «قيام آشكار» و «فرياد در آن سكوت مرگبار» ديد.
بنابراين آن حضرت، با خون پاك خود و فرزندان و يارانش و با همه اعتبارات احساسي و تاريخي، حتي شمشير و عمّامه جدش رسول خدا (ص)، وارد مبارزه شد تا همه روزنه‌ها و راه‌هاي توجيه را فرو بندد.
سيدالشهدا (ع)، نيك دريافته بود كه وجدان شكست‌خورده و اخلاق پست امت را نمي‌توان به وسيله رويارويي ساده دگرگون ساخت، از اين رو با قيام و شهادت خويش ديري نپاييد كه اخلاق هزيمت و فرار را به نيرويي عظيم درآورد و اخلاق جديدي به جاي آن جايگزين كرد. براستي شهادت حسين بن علي (ع) تأثير ژرف و شگرفي بر شيعيان ساكن و ساكت بجاي گذاشت و سرنوشت غم‌انگيز نواده پيامبر اكرم (ص) عواطف اخلاقي و مذهبي مردم را به هم ريخت.
در اثر قيام و شهادت امام حسين (ع) موجي در روح مسلمين به وجود آمد، غيرت و عزّت، شجاعت و صلابت به وجود آمد و احساسات بردگي و اسارتي كه از اواخر حكومت عثمان و تمام دوره معاويه بر روح جامعه اسلامي حكم‌فرما بود، تضعيف شد و ترس آن‌ها را فرو ريخت. خلاصه، اباعبدالله (ع) به اجتماع اسلامي شخصيت داد.
كربلا و قيام سيدالشهدا (ع) نمايشگاه اخلاق عالي اسلامي و انساني با همه صفات و طراوت آن بود و اين اخلاق را نه به زبان كه در عمل به خون پاك خويش بر صفحه ماندگار تاريخ به ثبت رسانيد.

* احساس گناه در بين مسلمين

يكي ديگر از آثار نهضت و شهادت سيدالشهدا (ع) اين بود كه مردم پس از مدت كوتاهي، متوجه عدم توانايي و ضعف نفس خود شدند، بنابراين، احساس گناه كردند و چنين انديشيدند كه براي جبران اين اهمال‌كاري و غفلت، و نيز براي طلب بخشايش الهي، بايد جانبازي‌هاي مشابهي را انجام دهند.
از جمله كارهاي امام زين‌العابدين (ع) اين بود كه كوشيد اين احساس گناه را شعله‌ور سازد. از اين رو به گروه انبوهي از مردم كوفه نهيب زده و فرمود: اي مردم، شما را به خدا سوگند مي‌دهم، آيا شما فراموش كرديد كه نامه‌ها براي پدرم نوشتيد و چون به سوي شما آمد، به او خدعه و نيرنگ زديد؟! شما با پدرم عهد و پيمان بستيد و با وي بيعت كرديد، اما بيعت خود را شكستيد و او را به قتل رسانديد. پس هلاكت بر شما باد و با اين توشه‌اي كه به آخرت فرستاديد، هلاكت بر شما باد. چه رأي زشت و پليدي را كه براي خود پسنديديد! آنگاه كه به ديدار پيغمبر خدا (ص) مي‌شتابيد و به شما بگويد«عترت مرا كشتيد ، هتك حرمت مرا كرديد» با چه ديده‌اي به او نظر خواهيد كرد؟ و سرانجام به شما خواهد گفت «از امت من نخواهيد بود». (سيره امامان، سيد محسن امين، ص 188)
اين احساس گناه، عامل هميشه شعله‌وري بود كه مردم را براي شورش و انتقام‌جويي همواره به جلو مي‌راند. استاد «عادل اديب» در اين باره مي‌نويسد: شهادت فجيع امام حسين (ع) در كربلا، موجي شديد از احساس گناه در وجدان هر مسلماني برانگيخت. آنان پي‌بردند كه مي‌وانستند او را ياري دهند. اما از آن پس كه با او براي قيام پيمان بستند، او را ياري نكردند.
اين احساس گناه دو جنبه داشت: از يك طرف انسان را وادار مي‌ساخت كه گناهي را كه مرتكب شده‌ است با كفّاره بشويد، و از طرف ديگر نسبت به كساني كه او را به ارتكاب چنين گناهي واداشته بودند، احساس كينه و نفرت كند. به طوري كه انگيزه انقلاب‌هاي متعددي كه در اثر قتل امام (ع) برپا شد، همان كفّاره ياري‌نكردن به حضرت او، و انتقام گرفتن از امويان بود.
مقدر چنين بود كه آتش اين احساس گناه، پيوسته برافروخته بماند و انگيزه انتقام از بني‌اميه در هر فرصت به انقلاب و قيام بر ضد ستمگران منتهي شود. (زندگاني تحليلي پيشوايان ما، عادل اديب، ص 149)
باري، بر اثر شهادت امام حسين (ع) آيه 27 سوره فرقان مصداقي روشن يافت: «ويوم يعض الظالم علي يديه»، و روزي كه ستمكار دست‌هاي خود را از پشيماني مي‌گزد.


* ازدياد محبوبيت سيد الشهداء (ع) و خاندان وحي

سومين اثر مهم تربيتي قيام و شهادت سيدالشهداء (ع)، بالا بردن محبوبيت خاندان حضرت علي (ع) در اجتماع اسلامي و شناساندن بيشتر و بهتر آنان به مردم بوده است.
داشتن محبوبيت و قبضه‌كردن افكار اجتماع، از مسائل حياتي و مهمي است كه همواره مورد نظر حكومت‌ها بوده و هست. هر چند اكثر حكومت‌ها تكيه‌گاه بزرگي جز قدرت ندارند، اما به خوبي مي‌دانند كه نيرومندتر از قدرت نظامي، جايگاهي است كه در دل‌هاي مردم مي‌باشد، و سعي دارند آن را براي خويش به دست آورند.
معاويه نيز با همه تلاش‌هاي شيطاني خود، به طور كلي مي‌خواست دو چيز را به دست آورد: يكي محبوبيت‌بخشيدن به خاندان و شجره خبيثه بني‌اميه، و ديگري سقوط خاندان و شجره طيبه حضرت علي (ع) از محبوبيت.
متأسفانه معاويه در اين تلاش خود موفقيت بسياري هم كسب كرد. اما با ظهور حماسه حسيني و جانبازي‌هاي مردان راستين خدا، نفوذ معنوي و اعتبار روحاني عميقي براي سيدالشهداء و اهل‌بيت (ع) ايجاد كرد. به طوري كه هر چه از آن واقعه مي‌گذشت، مردم بيشتري به خاندان حضرت علي (ع) جذب مي‌شدند. اين محبوبيت، رفته‌رفته چنان بالا گرفت كه عده‌اي براي خونخواهي و به نام هواداران از خاندان رسول خدا (ص) دست به قيام زدند.
آري ، اگر حسين بن علي (ع) پيش از نهضت مردانه‌اش به عنوان امام وقت و سبط پيغمبر (ص) و فرزند علي و فاطمه، و بزرگترين شخصيت از خاندان وحي شناخته مي‌شد، پس از قيام با حفظ مقامات سابق، به نام عالي‌ترين و كامل‌ترين نمونه مردانگي و مجاهدت و فداكاري در راه خدا و حقيقت شناخته شد.
«مسيو ماربين آلماني» در اين خصوص مي‌نويسد: «مهم‌ترين اثر اين نهضت اين بود كه رياست روحاني كه در عوالم سياست اهميت شاياني داشت، مجدداً به دست بني‌هاشم افتاد، و به ويژه در بازماندگان حسين (ع) مسلّم شد، و چندي طول نكشيد كه (حكومت) ظلم و جور معاويه و جانشيان او منهدم شد و در كمتر از يك قرن، قدرت از بني‌اميه سلب شد. منهدم شدن (قدرت) بني‌اميه به قسمي شد كه امروز نام و نشاني از آنها نمودار نيست و اگر در متن كتب تاريخي نامي از اين قوم ذكر شده، در تعقيب آن هزاران نفرين و ناسزا هم نوشته شده است، و اين نيست مگر به واسطه قيام امام حسين (ع) و ياران با وفاي او». (درسي كه حسين به انسان‌ها آموخت، شهيد هاشمي‌نژاد، ص 445)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد