matrix
11th December 2009, 02:08 AM
روزی ابوحنیفه به حضور امام صادق علیه السلام رسید.
امام به او فرمود:
« بگو در آیهی « سیروا فیها لیالی و ایاما آمنین» ـ سبا، 18ـ منظور، کدام زمین است؟»
ابو حنیفه پاسخ داد:« گمان میکنم مقصود، سرزمین میان مکه و مدینه است.»
امام صادق علیه السلام رو به اصحابش کرد و فرمود:« مگر مردم میان مکه و مدینه غارت نمیشوند و امنیت جانی ندارند؟»
اصحاب گفتند: آری.
امام صادق علیه السلام پرسید:« ای ابوحنیفه، بگو در آیهی « و من دخل کان آمنا » ــ آل عمران، 97ــ مقصود، کدام زمین است؟»
ابوحنیفه گفت:« کعبه »
امام علیه السلام فرمود:« با وجودی که حجاج بن یوسف کنار مسجدالحرام منجنیق نصب کرد و ابن زبیر را در کعبه کشت، معتقدی که ابن زبیر در آنجا در امان بود؟ »
این بار ابوحنیفه ساکت شد و نتوانست پاسخی بگوید.
وقتی ابو حنیفه بیرون رفت، ابوبکر حضرمی به امام عرض کرد:« فدایت گردم! پاسخ این دو پرسش چیست؟»
امام علیه السلام فرمود:« ای ابوبکر، آیهی « سیرو فیها لیالی و آیاما آمنین » دربارهی زمان قائم آل محمد است و تفسیر آیهی « و من دخله کان آمناً » این است که هر کس با او بیعت کند و در زمره یاران او در آید، در امان خواهد بود.»
منابع: بحارالانوار، ج 52 ، ص 314 ، حدیث 8
امام به او فرمود:
« بگو در آیهی « سیروا فیها لیالی و ایاما آمنین» ـ سبا، 18ـ منظور، کدام زمین است؟»
ابو حنیفه پاسخ داد:« گمان میکنم مقصود، سرزمین میان مکه و مدینه است.»
امام صادق علیه السلام رو به اصحابش کرد و فرمود:« مگر مردم میان مکه و مدینه غارت نمیشوند و امنیت جانی ندارند؟»
اصحاب گفتند: آری.
امام صادق علیه السلام پرسید:« ای ابوحنیفه، بگو در آیهی « و من دخل کان آمنا » ــ آل عمران، 97ــ مقصود، کدام زمین است؟»
ابوحنیفه گفت:« کعبه »
امام علیه السلام فرمود:« با وجودی که حجاج بن یوسف کنار مسجدالحرام منجنیق نصب کرد و ابن زبیر را در کعبه کشت، معتقدی که ابن زبیر در آنجا در امان بود؟ »
این بار ابوحنیفه ساکت شد و نتوانست پاسخی بگوید.
وقتی ابو حنیفه بیرون رفت، ابوبکر حضرمی به امام عرض کرد:« فدایت گردم! پاسخ این دو پرسش چیست؟»
امام علیه السلام فرمود:« ای ابوبکر، آیهی « سیرو فیها لیالی و آیاما آمنین » دربارهی زمان قائم آل محمد است و تفسیر آیهی « و من دخله کان آمناً » این است که هر کس با او بیعت کند و در زمره یاران او در آید، در امان خواهد بود.»
منابع: بحارالانوار، ج 52 ، ص 314 ، حدیث 8