PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی آموزش حشره شناسي پزشكي با Mina_Mehr



Mina_Mehr
1st December 2009, 09:41 PM
با سلام خدمت دوستان عزيز
در اين بخش قصد داريم كه مبحث حشره شناسي پزشكي را با هم آموزش ببينيم لذا از تمام دوستاني كه در اين زمينه اطلاعاتي دارند تقاضا ميشود كه ما رو در اين بخش همياري كنند.
جا داره كه در اينجا از استاد بزرگوارم جناب آقاي دكتر وزيريان زاده بابت تدريس كامل و خوبشون نهايت سپاسگزاري رو داشته باشم ، ايشون استاد من در اين درس هستن و مطالبي كه بنده در اين تاپيك ميذارم نتيجه ي آموزش خوب ايشون هست.
آموزش به صورت هفتگي ميباشد.
با تشكر@};-



http://uc-njavan.ir/images/ohqrbjft7pzngo2h9zaz.jpg

منبع : سایت علمی نخبگان جوان

استفاده از مطلب تنها با ذکر منبع مجاز است

Mina_Mehr
1st December 2009, 09:50 PM
به نام خدا
جلسه ي اول:
الف:کلیات:

1)الف)تعریف حشره شناسی:
.( Entomology )ازدوکلمه مستقل یونانی تشکیل شده است :Entomon به معنی حشره و Logus رابه معنی شناسایی وبررسی.علمی است که حشرات رااز جنبه های مختلف مثلاًبیولژی،آکولژی،فیزیول وژی وساير موارد مورد بررسی ومطالعه قرار میدهد. البته به معنای گسترده تر حشرات وسایر خویشاوندانشان نظیر عنکبوتیان ،سخت پوستان ،صدپایان وهزارپایان در این مطالعه جای میگیرند.چون تمامی گروه های یاد شده به گروهی بزرگتر به نام بندپایان (Arthropoda ) تعلق دارند.ولی حشرات رده ای مستقل هستند وبیشترین تعدادگونه هارادرخودش جای داده است وبه عبارتی بزرگترین گروه بندپایان هستند،بنابراین در دروس حشره شناسی تمامی گروههای بالا مورد بررسی قرار می گیرند وبه علت یادشده این دروس تحت عنوان بندپاشناسی معرفی نمی شوندیاکمتر می شوندوتحت عنوان حشره شناسی تدریس می شوند.
2)الف –تعریف حشره شناسی پزشکی ( medical entomology):
حشره شناسی پزشکی عبارتست از بررسی روی گروهی از حشرات که اهمیت پزشکی دارند. بااین حال عبارت حشره شناسی پزشکی به معنای گسترده تری استعمال می شودوگروهی از عنکبوتیان شامل کنه ها ( ticks)و مایت ها(mites )رانیز دربرمی گیردکه از دسته حشرات نیستندولی ممکن است اهمیت بهداشتی قابل توجهی داشته باشند.
3)الف- اهمیت بررسی بندپایان وحشرات .

بندپایان من الجمله حشرات به لحاظ زیر دارای اهمیت می باشند:
· قدمت تاریخی :قدمت تاریخی بند پایان به بیش از 250 میلیون سال پیش بر می گردد.بنابراین کشف ومطالعه فسیلها وچگونگی خویشاوندی بندپایان می تواندرهگشای علم تکامل باشد.
· تعدادزیادگونه ها:بیش از 80درصدگونه های جانوری کشف شده متعلق به بندپایان هستندو 4/3گونه های شناسایی شده بندپایان به رده حشرات تعلق دارند.تاکنون بیش ازیک میلیون گونه بندپایان شناسایی شده وتخمین زده می شودکه این تعداد باید بیش از5 میلیون گونه باشند.
· آفات گیاهان ومحصولات کشاورزی:سالانه میلیون هادلارخسارت بوسیله گونه هایی از بندپایان که عمدتاًحشرات ومایت ها می باشندبه محصولات کشاورزی هم در مزرعه هم درانبارها متوجه تولید کنندگان می شود.
· بسیاری از گونه ها دارای اهمیت اقتصادی مهمی برای بشر هستند.مثلاًدر صنعت زنبورداری که تولید عسل می کند ویادرصنعت پرورش کرم ابریشم .علاوه بر اینهاحشرات می توانند در امر گرده افشانی که موجبات افزایش کیفیت وکمیت محصولات کشاورزی وبویژه تولید بذر می شود،نقش مثبت ومهمی راایفاءکنند.همچنین غذای ساده ومطلوبی در صنعت شیلات برای پرورش ماهی می باشند.
· به علت تولید مثل سریع وزیاد وطول عمر کوتاه وایجاد جمعیت زیاد در مدت کوتاهی می توانند در تحقیقات ژنتیکی رل مهمی را ایفاءکنند .بررسی سیستم های فیزیولوژی جانوری در حشرات نیز رل مهمی را در شناسایی این سیستم ها ایفاءمی کند .
· اهمیت در پزشکی وبهداشت :اهمیت بندپایان در پزشکی وبهداشت به نقش آنها در برقراری بیماریها برمی گردد.بندپایان این نقش را درگونه های مختلف به طرق زیر می توانند ایفاءکنند :
(1)-بندپایان می توانند ناقل(vector (عوامل بیماریزا باشند.انواع روشها ومکانیزم های انتقال عوامل بیماریزا توسط بند پایان دربخشهای بعدی به جزئیات گفته خواهد شد.مثلاًپشه های آنوفل ماده درانتقال پلاسمودیوم های عامل بیماری مالاریا .
(2)-بندپایان می توانند مخزن عوامل بیماری زا باشند( reservoir ).
مثلاًکنه های ارنیتودوروس درانتقال بیماری تب راجعه کنه ای (تب راجعه آندمیک )
(3)-بندپایان می توانند مستقیماًعامل بیماری قرار گیرند.یعنی خودشان عامل بیماریزا قرار می گیرند.مثلاً:سارکوپت اسکابیئی
Sarcoptes scabieie که عامل گال یا جرب انسانی است وبا انجام فعالیتهای مختلف بیولژیک خود باعث خارش ویا جرب می شود .
Entomophobiaیا ترس از حشرات وسایر بند پایان .
بعضی ازافراد از شکل وظاهر بند پایان مثل عنکبوتها می ترسند واین مسئله به صورت بیماری روانی شدید می توانند بروز کنند . myiasis میازیس که آلودگی به لارومگسهامی باشد مثال دیگری دراین زمینه است .
envenomizationزهر حشرات وسایر بندپایان می توانندباعث واکنشهای قابل توجهی بشود،همولیتیک( hemolytic)- هموراژیک (hemorrhagic)- نوروتوکسیک (neurotoxic )- وزیکیت يا تاول vesicate)). زهرهابه طرق زیر می توانند وارد بدن انسان توسط بندپایان شوند:بوسیله گاز گرفتن مثلا" در عنکبوت گزیدگی توسط عنکبوت بیوه سیاه –بوسیله نیش زنبورها مورچه هاوعقرب ها –بوسیله فرورفتن موهای زهری مثل لارو پروانه دم قهوه ایی ویابوسیله تماس که باعث تاول زدگی می شود مثل سوسکهای تاول زا .این سوسکها باترشح مواد مایع سوزش آور باعث ایجاد تاول می شوند.
4-الف: انواع روشهای انتقا ل عوامل بیماریزا توسط بند پایان

· انتقال مکا نیکی mechanical transmission
وقتی که عامل بیماریزا توسط بند پایان کسب شوند و سپس بدون هیچ گونه تغییری به انسان ویا میزبان دیگر منتقل شوند این روش انتقال را روش انتقال مکانیکی گویند.
ادامه دارد.....

Mina_Mehr
9th December 2009, 04:48 PM
به نام خدا
جلسه ي دوم........

دونوع روش انتقال مکا نیکی موجود می با شد:انتقال مکانیکی مستقیم وانتقال مکانیکی غیرمستقیم .انتقال مکانیکی مستقیم که توسط بند پایان خونخوار صورت می گیرد .عامل بیماریزا مستقیما"توسط ناقل مکانیکی خود و توسط قطعات دهانی آنها از منبع آلودگی که یک موجود مهره دار است کسب می شود و در خونخواری بعدی به میزبان بعدی بدون هیچگونه تغییری منتقل می شود،مثل انتقال تک یاخته تریپا نوزوما اوانسی توسط مگس اصطبل دربین اسبها و الاغ ها یا انتقال باکتری سیاه زخم بین نشخوار کنندگان توسط خر مگسهای تا با نوس.
انتقال مکانیکی غیر مستقیم که توسط بند پایان غیر خونخوارمثل سوسري ها (سوسک های حمام)و مگس خانگی صورت می گیرد.در اینجا بند پایان ناقل به طور تصادفی عامل بیماریزا را هنگام فعالیتهای خود نظیر جستجوی غذا عامل بیماریزا را از منابع مختلف مثلا"مدفوع آلوده یا خون خشک شده آلوده کسب کرده و سپس در موارد بعدی جستجوی غذا ،عامل بیماری را به منابع غذایی مورد تغذیه انسان منتقل می کند و این بدون هیچگونه تغییری در عامل بیماریزا است .سپس انسان به هنگام تغذیه عامل بیماری را دریافت می‌کند.
· انتقال بیو لوژیکی biological transmission
در این نوع انتقال عامل بیماریزا پس ازاینکه توسط ناقل که دراینجا vector گویند کسب گردید دربدن ناقل قسمتی از سیر تکاملی خود رابه همراه تغییر مورفولژیک یاتکثیر ویا ترکیبی ازهر دو طی می کند وبرای ادامه زندگی ورسیدن به مرحله بیماریزا باید از این مرحله بگذرد .عامل بیماری دراین نوع انتقال عمدتاًبوسیله خونخواری کسب می شود.اگر عامل بیماری فقط دستخوش تغییرات مورفولژیک شودکه developmental.bio.trans گویند .
برای مثال می توان از انگل های کرمی که موجب بیماری Elephantiasis ویا کوری رودخانه ای درانسان می شود نام برد که این مرحله تغییر مورفولوژیک دربدن پشه هاویاسیمولیومهاsimulium طی می شود.
در نوع دیگر انتقال بیولژیک که عامل بیماری فقط دربدن ناقل تکثیر می یابد و propagative.bio.trans می نامند ودچار تغییر مورفولژیک نمی شود،برای مثال می توان از شپش بدن در انتقال بیماری تیفوس اپیدمیک (ریکتزیا پرووازکی)نام برد.در آخرین نوع انتقال بیولژیک عامل بیماری در بدن ناقل هم دچار تغییرات مورفولژیک می شودوهم تکثیر می یابد وdevelopmental-propagative biological transmission گویند .این روش پیچیده ترین ومتکامل ترین نوع انتقال است .برای مثال پشه های آنوفل ماده درانتقال پلاسمودیوم های عامل بیماری مالاریا راذکر می نمائیم .
· انتقال ازراه تخم transovarian trans mission
در این روش ،عامل بیماری وقتی که بوسیله خونخواری توسط ناقل کسب شد به علت پیچ وخم هایی که در دستگاه گوارش و دستگاه تولید مثل وجود دارد ،می تواند از جداردستگاه گوارش عبور کند ووارد تخمدان شده وسپس تخم ها راآلوده کند .بالطبع در صورت تفریخ موفقیت آمیز تخم ،نوزاد خارج شده از تخم که بدون خونخواری عامل بیماری را کسب کرده است می تواند بیماری را بوسیله خونخواری منتقل کند .در صورتیکه عامل بیماری زا بتواند موفقیت آمیز بدنبال پوست اندازی نوزاد که در جهت کامل شدن وبالغ شدن او می انجامد به مراحل بعدی ونهایتاًبه مرحله بالغ ناقل منتقل شود،به همین شکل تخم های این نوزادان بالغ شده به عامل بیماری آلوده می شودواین انتقال راکه انتقال مرحله ای trans stadial tras می نامند منجر به انتقال نسل به نسل در بدن ناقل می شود یعنی انتقال بیماری تاچندین نسل در صورتیکه حتی نسلهای بعدی از میزبان آلوده خونخواری نکنندادامه می یابد که منجر به مخزن شدنreservoir ناقل بیماری علاوه بر ناقلیت هم می شود .یعنی بدنبال این دونوع انتقال (انتقال از راه تخم وانتقال مرحله ای)،ناقل بیماری ،مخزن بیماری هم می شود.بهترین مثالها انتقال تب راجعه ایی آندومیک توسط کنه های ارنیتودوروس می باشد .
5-الف – انواع مکانیزم های انتقال عوامل بیماریزا توسط بند پایان :
بند پایان ناقل ،عوامل بیماریزا را توسط مکانیزم های زیر منتقل می کنند:
· مدفوع ،مثل شپش بدن درانتقال ریکتزیای عامل بیماری تیفوس اپیدمیک
· بزاق،مثل آنوفل ماده در انتقال بیماری مالاریا
· همولنف ،مثل شپش بدن در انتقال بورلیای عامل بیماری تب راجعه اپیدمیک
· مایع کوکسال ،مثل کنه ارنیتودوروس در انتقال تب راجعه کنه ای
· استفراغ مثل کک طاعون در انتقال باسیل طاعون وپشه خاکی ماده در انتقال انواع لیشمانیوز
· کانال ایجاد شده توسط خرطوم مثل پشه کولکس در انتقال بیماریهای ناشی از ميکرو فیلرها
· قطعات دهانی وسایر قسمتهای بدن حشرات
ادامه دارد.......

Mina_Mehr
10th December 2009, 08:42 PM
به نام خدا
جلسه ي سوم...

-الف-اختصاص بودن روابط ناقل وانگل :
میزان حساسیت واختصاصی بودن ناقلین دربرابر عوامل بیماریزا وانگل ها بسیار متغیر است .در مورد ناقلین مکانیکی درجه اختصاصی بودن اغلب پایین است به عنوان مثال هرنوع حشره از راسته دوبالان که روی زباله وموادغذایی انسان می نشیند،به طور تئوری قادراست تعدادی از عوامل بیماریزای روده ای (داخلی )راانتقال دهد .همچنین هرنوع حشره که روی دام آلوده به باسیل سیاه زخم خونخواری نماید می تواند بیماری راانتشار وانتقال دهد.بااین حال درعمل ، بعضی از حشرات از لحاظ انتقال مکانیکی بیماریها مهمتر از بعضی دیگر هستند واین اختلاف به دلیل عادات ورفتارآنهاست .به عنوان مثال : مگس خانگی برای انتقال مکانیکی بیماری های وبا، تیفوئید واسها لهای مختلف نسبت به دیگر مگس های نزدیک به آن ،قدرت بیشتری دارد .به دلیل اینکه این مگس محتملا ً بیشتر از دیگر مگس هابازباله وموادغذایی انسان تماس وارتباط دارد .درآمریکای جنوبی تریپانوزوم عامل شاگاس میتواند دوره رشد خودرادر اکثر گونه های ساسهای تریاتومینه طی کند ودر نتیجه قاعدتاًمی باید گونه های بسیاری قادر باشند بیماری راازطریق مدفوع آلوده خود به انسان انتقال دهند .بااین حال فقط انواع محدودی از ساسهای مزبور که درتماس نزدیک با انسان هستند ومکرراًروی آن تغذیه می نمایند از نظر انتقال بیماری اهمیت دارند .به همین ترتیب تمام گونه های مگس تسه تسه قادر به انتقال بیماری خواب در انسان هستند اما تنها انواعی که روی انسان تغذیه می کنند ناقلین مهم وموثر بشمار می آیند .
در تعدادی از بیماری ها ،درجه اختصاصی بودن انگلها برای یک حشره ناقل بمراتب بیشتر است واین موضوع چندان به دلیل اکولژی وعادات حشره نیست بلکه بدین علت است که فقط در بعضی از گونه های حشرات ،انگل می تواند تکثیر یافته ومراحل تکاملی ورشد خود را بپیماید .به عنوان مثال ،بیماری مالاریا فقط توسط پشه های متعلق به جنس آنوفل به انسان منتقل می شوند .زیرا انگل های مالاریای انسانی قدرت زنده ماندن ورشد کردن در جنسهای دیگر پشه ها را ندارند .با این حال حتی در محدوده جنس آنوفل نیز ،تنها گونه های محدودی از آنوفل ها هستند که انگل مالاریا موفق می شود که سیر تکامل خود را در بدن آنها گذرانده وخود را به غددبزاقی آنها برساند .بنابراین در هر منطقه فقط گونه های محدودی از آنوفل ها ناقل بیماری هستند .
موضوع ومشکل دیگر این است که یک گونه ناقل ممکن است در مناطق انتشار خود عادات زیستی یکنواخت ویکسانی نداشته باشد .به عنوان مثال پشه آئدس سیمپسونی در بعضی مناطق آفریقا عموماًروی انسان خونخواری می نماید ودر نتیجه این پشه در سیکل انتقال روستایی تب زرد شرکت ودخالت دارد ،در حالی که دردیگر مناطق این پشه بندرت روی انسان خونخواری می نماید .این مثالها نشان می دهد که اپیدمیولوژی بسیاری از بیماری های منتقله به وسیله ناقلین بیش از آنکه در نظر اول به نظر می رسد پیچیده ومشکل است .
7-الف)چرا حشره شناسی پزشکی ؟
نظر به اینکه برای پیش گیری از انتقال بیماری ها لزوماًمی باید باناقلین آنها مبارزه شود بنابراین لازم است که اکولژی وعادات ناقلین دقیقاًمورد بررسی قرار گیرد تا بهترین روش مبارزه باآنها انتخاب شده وبه طور موثر اعمال گردد.علاوه براین دانستن بیولژی ،انتشار وعادات ناقلین برای روشن شدن وبهتر فهمیدن همه گیری بیماری وشیوع آن امری لازم است .به عنوان مثال ،اختلاف در طول عمرگونه های مختلف حشره بالغ ،عادات تغذیه، تمایل وعلاقه آنها به خون انسان وفصل وفور وفعالیت آنوفل ها ،به طور قابل ملاحظه ای روی میزان وشدت انتقال مالاریا در یک منطقه موثر است. اگر چه ((حشره شناسی پزشکی))اغلب موضوع جداگانه ای تصور می شودولی نمی باید آن را از جنبه های انگل شناسی وبالینی بیماری جداتصور نمود ،یک حشره شناس پزشکی می باید دوشادوش پزشک وانگل شناس فعالیت نموده وناقلین رابشناسد واطلاعاتی در زمینه بیولژی ،اکولژی ،وفور فصلی ومحل نشو و تماس آنها فراهم آورد .با چنین اطلاعاتی یک حشره شناس پزشکی قادر است مناسب ترین روشهای مبارزه با ناقل وهمچنین نحوه ارزشیابی عملیات کنترل راپیشنهاد نماید.
ب-شاخه بند پایان Arthropoda شاخه بند پایان از بیمهرگان پرسلولی خاصی هستند دارای بدنی با تقارن دوطرفی وبند بند وضمائم واجزاءمتصله به آنها نیز بندبند هستند.ازخصوصیات ویژه بندپایان داشتن پوشش ویااسکلت خارجیExoskeleton هستند .
• کلیات بند پایانArthropoda ورده بندی .
بزرگترین شاخه جانوری را شاخه بند پایان تشکیل می دهند .در فرهنگ یونانی Arthropoda از دوقسمت Arthrosبه معنی مفصل پودوس podos به معنی پا می باشد وجمعاًبه معنی بند پایان یا پامفصلی ها ترکیب ساخته است .شاخه (phylum)بند پایان به 3گروه(زير شاخه) تقسیم بندی شده اند:
1)بند پایان اولیه یا بندپایانی که به صورت فسیل هستند .این گروه که به proarthropoda نیز معروف هستند عموماًآبزی بوده ومهمترین رده آنها تریلوبیت ها می باشد که اجداد بند پایان امروزی هستند .
2)زیرشاخه شاخک داران یا Antennataیاآرواره داران mandibulata :دراین زیر شاخه وجود قطعات دهانی mouth partsدر ناحیه سر که شامل آرواره های بالا mandibles وآرواره های پایین maxillae هستند وهمچنین در ناحیه سر دارای یک یا دوجفت آنتن ویا شاخک هستند .
رده(class) های متعلق به این زیر شاخه شامل رده حشرات Insecta،رده سخت پوستان Crustacea،رده صدپایان Chilopoda ورده هزار پایانDiplopoda می باشد .رده حشرات را بعداًبه طور مفصل بررسی خواهیم کرد .رده سخت پوستان یا Crustacea با وجود 2جفت شاخک در ناحیه سر از سایر بند پایان مشخص می شوند .سخت پوستان عمدتاًآبزی هستند وبوسیله آبشش gills تنفس می کنند.بدن سخت پوستان دارای پوشش خارجی بالایه آهکی می باشد وبسیار سخت است .بدن آنها شامل سروقفس سینه cephalothorax وشکم abdomenاست .سخت پوستان را به دو گروه کوپپودا Copepodaودکاپودا Decapoda تقسیم بندی می کنند.کوپپودا خیلی ریز وتقریباًمیکروسکوپی می باشند.مهمترین جنس های متعلق به کوپپودا سیکلوپس Cyclopsو دیاپتوموسDiaptamus هستند.
از نظر پزشکی گونه های مختلف سیکلوپس ها میزبانان واسطه کرم پیوک دراکونکولوس مدیننسیس ،کرم نواری ماهی معروف به دایفیلوبوتریوم لاتوم وکرم های نواری اسپیرومترا عامل اسپارگانوز می باشند.گونه های مربوط به دیاپتوموس میزبان واسطه اول کرم نواری ماهی است .سیکلوپس هادر آبهای شیرین زندگی می کنند .دکاپودا ،شامل انواع خرچنگ ها ،میگو وکرای فیش هستند .چنگک های زوج اول پاهای انها بسیار مشخص ،بزرگ ومتحرک است .خرچنگ های خوراکی آب شیرین میزبانان واسطه فلوک ریوی موسوم به پاراگونیموس وسترمانی در کشورهای شرق دور می باشند .
رده های صد پایان وهزار پایان راگاهی اوقات دریک رده مشترک به نام Myriapoda قرار می دهند وهزار پایان نامیده می شوند .هزار پایان جانورانی خاک زی هستند که دارای بدنی دراز وکشیده با بند های متعددومشابه می باشند.هربند حامل یک زوج یادو زوج پا ومنافذ تنفسی ( spiracles) است در هزارپایان millipedes یا همان Diplopoda بدن دراز واستوانه ای شکل است وبه جز دو زوج بند اول ،سایر بندها هر کدام دارای 2زوج پا و2زوج اسپیراکل است .دیپلو پودا عموماً گیاهخوارند ولذاگاز گرفتگي آنهابرای انسان سمی نیست .مگرآنکه گاهی موجب التهاب توام با خارش موضعی وگذرا در پوست می شود .برخی گونه های انها میزبان واسطه سستودا مانند همینولپیس دایمینوتا diminuta Hymenolepis می باشند.
کیلو پودا ( صد پایان ) در مقایسه با دیپلو پودا دارای بدنی پهن تر هستند . در هر بند از بندهای بدن یک جفت پا و یک جفت سوراخ تنفسی مشاهده می شود. اولین زوج پا با تغییر شکل بصورت یک زوج چنگال سمی(forcipul (درآمده است. در قاعده این چنگالها غدد زهری و در انتهای قدامی آنها منافذ مربوط به مجرای غدد زهری دیده می شود. صد پایان در حدود 5 تا 25 سانتیمتر طول دارند و به سبب گوشت خواری سمی بوده و طعمه خود را شکار می کنند صد پایان ممکن است بطور تصادفی داخل گوش و بینی بشوند و میزبان خود را گاز بگیرند. چنگال سمی صد پایان کوچک و متعلق به مناطق معتدله ممکن است موجب درد و واکنش های التهابی گذرا بشود اما زهر ناشی از گزش صد پایان بزرگ و متعلق به مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر مانند جنس اسکولو پندراsp Scolopendraموجب درد والتهاب شدید و حتی نکروز موضعی میگردد . گزارشاتی از مرگ ناشی از گزش این جانوران در فیلیپین وجود دارد .
معمولا" برای درمان جای گاز گرفتگي و یا زخم حاصله از گزش صد پایان با آمونیاک ، الکل یده یا لوسین های آرام بخش یاکمپرس های بی کربنات دو سود و یا محلول اشباع شده سولفات منیزیم بطور موضعی درمان می شوند.
گاهی درد های شدید ناشی از گزش صد پایان بزرگ را با داروهای ضد درد ویا بی حس کننده های موضعی تسکین می دهند . کنترل و پیشگیری صد پایان شامل جمع آوری و دفع بهداشتی زباله و ضایعات سبزیجات و همچنین سم پاشی محل تکثیر و زیست آنها می باشد.
3- زیر شاخه سوم بند پایان، زیر شاخه کلیسر داران Chelicerata میباشد. این گروه بند پایان قدیمی و بدون شاخک هستند و در قطعات دهانی خود فاقد آرواره می باشندو بجای آن دارای یک جفت عضو گیرنده بنام انبرک یا کلیسرا(chelicera) در جلوی دهان می باشند و همچنین در جلوی دهان دارای یک جفت پیوست حسی بنام پاهای حسی یا پدی پالپ pedipalpes می باشند سر و قفسه سینه بهم چسبیده می باشند و بخش واحدی بنام cephalothorax را بوجود می آورند . این زیر شاخه به دو رده 1- Merostomata و 2- Arachnida تقسیم می شود .
مروستوماتها دارای زندگی آبزی بوده و همه گونه های آ ن بجز جنس Limulus یا همان Xiphosara از بین رفته‌اند.
دومین زير رده که Arachnida می باشد که عنکبوتیان گویند شامل بند پایان مهم پزشکی مثل عنکبوتها(Aranea) ، رطیلها Solpugida وکنه ایها Acarina می باشند که بعدا" مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

ادامه دارد.....

Mina_Mehr
15th December 2009, 09:26 PM
به نام خدا
جلسه ي چهارم:

ج- رده حشرات Insecta
همانطور که گفته شد رده یا class حشرات بزرگترین رده بند پایان را از نظر تعداد گونه بخود تعلق داده اند. بدن حشرات مثل سایر بند پایان بصورت بند بند است . پوشش خارجی که exoskeleton نامیده می شود چند لایه بوده و نسبتا" سخت ، مقاوم و فاقد ساختمان سلولی است و از جنس chitinکه یک پلی ساکارید ازت دار است ، بوده و موسوم به کوتیکول cuticle است ولی استحکام کوتیکول مربوط به یک پروتئین بنام اسکلروتین sclerotine است.
فرمول شیمیایی کیتین (C8H13O5N) بتوان n می باشد اسکروتین از ترکیب کیتین و آرتروپودین ( Arthropodine) تشکیل می شود.




مور فولوژی خارجی
بدن حشرات در حالت بلوغ از 3 بند کلی (Tagme) به نام سر head قفسه سینه thorax و شکم abdomen تشکیل شده است. خود این بند ها از ضخائم و اجزا بند بند دیگر نیز تشکیل شده است . بدن حشرات در حالت کامل حداکثراز 21 بند تشکیل می شود که شامل سر ( 6حلقه یا بند در مرحله جنیني) قفسه سینه thorax( 3 حلقه) و شکم ( 12 حلقه ) می باشد.
سر Head : سر مانند دیگر قسمتهای بدن از بهم پیوستن چندین حلقه بوجود آمده و دارای اعضای حسی مهم مانند یک جفت شاخک ( antenna ) ، یک جفت چشمان مرکب (eyes Compound) و تا سه عدد چشم ساده ( ocelli ) و قطعات دهانی ( mouth parts ) می باشد.
قطعات در حشرات مختلف اشکال متعددی را در طی تاریخ تکامل خود پیدا کرده اند که در طی بررسی راسته های ( orders ) مهم پزشکی مورد بررسی قرار خواهند گرفت. قطعات دهانی شامل یک جفت آرواره های بالا (mandibles ( و یک جفت آرواره های پایین ( maxillae ) یک عدد لب بالا (labrum) ، یک عدد لب پایین (labium) یک هیپو فارینکس (hypopharynx) و یک زائده لب بالا یاepipharynx می باشد . این قطعات در گروه های مختلف حشرات بر حسب نوع تغذیه متفاوت و تنوع حاصل کرده اند ضمنا" لب پایین و آرواره های زیرین دارای زوائد حسي موسوم به پالپها palps می باشند.
قفسه سینه : (thorax )
درحشرات قفسه سینه از قسمت قفسه سینه قدامی prothorax ، قفسه سینه میانی mesothorax و قفسه سینه خلفی metathorax تشکیل یافته است .
به هر یک از این قسمت ها ی یادشده یک زوج پا و در حشرات بالدار به مزو توراکس و متاتوراکس ، هر کدام یک زوج بال متصل است .و در حشرات کنونی پروتوراکس فاقد بال است ، هر چند که نمونه های فسیلی حاکی از وجود یک جفت بال نیز در حشرات قدیمی است. پاها نیز دارای ساختمان مفصلی و بند بند هستند. همچنین قفسه سینه از بند دوم و گاهی از بند اول در هر بند دارای یک زوج سوراخ تنفسی یا اسپیراکل میباشندکه تا بند های انتهایی شکم(هشتم) به همین فرم ادامه پیدا میکنند.
شکم : ( abadoman )
در حشرات شکم تقریبا" استوانه ای شکل ، نرم و بند بند است و حالت غشایی دارد . آخرین بند های شکم مجهز به اعضائ تناسلی خارجی(ژنيتالياgenitalia )بوده که مهمترین بخش جهت تشخیص گونه ها می باشند . همچنین هر حلقه از شکم مجهز به یک جفت سوراخ تنفسی در هر بند می باشد.

آناتومی و مورفولوژی داخلی :
اگر یک برش عرضی از یکی از حلقه‌های بدن بندپایان و در اینجا از حشرات تهیه شود قسمت‌های زیر دیده خواهد شد ( از نظر مورفولوژی خارجی ) یک نیم حلقه پشتی بنام tergite ، یک نیم حلقه شکمی بنام sternite ‌ دو نیم حلقه پهلویی بنام pleurite که نیم حلقه‌های پشتی و شکمی را به هم متصل خواهد کرد. این حلقه توسط دو جفت دیافراگم پشتی و شکمی به سه قسمت بالایی(پشتي) ، میانی و پایینی(شکمي) تقسیم می‌شود . در قسمت بالایی ، دستگاه گردش خون ، در قسمت میانی دستگاه گوراش و در طرفین آن سوراخ های تنفسی و در قسمت انتهایی یک جفت طناب عصبی شکمی وجود دارد.تمامی دستگاه‌ها در حفره عمومی بدن یا هموسل قرار گرفته‌اند . این یک حفره توخالی است .
دستگاه گردش خون:
دستگاه گردش خون در حشرات یک دستگاه گردش خون باز است و فقط شامل یک رگ طولی پشتی است که در قسمت عقب بدن محفظه‌های قلب و در قسمت جلو آئورت را می‌سازد. در قسمت عقبی بدن هر کدام از محفظه‌های قلب دارای یک سوراخ به نام استیول می‌باشند و خون یا همولنف(hemolymph) از قسمت عقبی به سمت جلو حرکت می کند و وارد هموسل می شود و تمامی اعضائ داخلی در ارتباط مستقیم با خون یا همولنف می‌باشند.
دستگاه گوارش:
در بند‌پایان و حشرات شامل یک لوله گوارش است و شامل سه قسمت عمده است ، قسمت قدامی fore gut ، قسمت میانی mid gut ، قسمت خلفی یا hing gut است. معده اصلی که همان بخش میانی است را mesentron گویند.
و قسمت عمده هضم شیمیایی و مکانیکی دراین قسمت است قسمت ابتدایی که هضم مکانیکی در آن صورت می‌گیرد استمودام stomodaeum گویند . و قسمت انتهایی که عمل آبگیری از مواد خورده شده صورت می‌گیرد راproctodaeum گویند .
دستگاه تنفسی :
اکسیژن مورد نیاز حشرات از طریق انتشار مستقیم گاز به بافت‌های بدن آنها می رسد و خون حشرات ( همولنف ) با عمل تنفسی آنها ارتباط ندارد.
سیستم تنفسی در حشرات که عمدتا" هوازی می‌باشد شامل یک جفت سوراخ تنفسی و به دنبال آن لوله‌های تراشه‌ایی (tracheae ) قرار گرفته‌اند . عده‌ای دیگر از حشرات که آبزی هستند دارای آبشش می‌باشند.
عده‌ای دیگر از بند پایان مثل سارکوپت دارای تنفس جلدی هستند.
دستگاه عصبی :
دستگاه عصبی در بند پایان و حشرات سه قسمتی است .
دستگاه عصبی مرکزی که شامل مغز است که بزرگترین گره عصبی است .
دستگاه عصبی احشایی که انشعاباتی به اندامهای داخلی می فرستد .
دستگاه عصبی سطحی یا جلدی که موها ، خارها و روزنه حسی سطح کوتیکول را حسی میسازد .
دستگاه عصبی بطور کلی شامل یک جفت طناب عصبی شکمی است که در طول خود دارای گره‌های عصبی ganglion می باشد . دستگاه عصبی مرکزی انشعاباتی به شاخک‌ها و به چشمان و قطعات دهانی می فرستد.
دستگاه تولید مثل :
ماده‌ها :
اندام تناسلی خارجی در بسیاری از حشرات ماده ، کوچک و نامشخص است ولی بعضی از حشرات آلت تخمگذاریovipositor مشخص در انتهای شکم دارند.
اعضای داخلی دستگاه تولید مثل ماده‌ها مشتمل بر یک زوج تخمدان (ovaries) یک زوج لوله‌های تخمدان (oviduct) -برای عمومي تخم- یک و یا دو زوج غدد ضمیمه ( accessory glands) و کیسه ذخیره اسپرم (spermatheca) اسپرماتکا می‌باشد (یک تا سه عدد) که در هنگام جفت گیری پر از اسپرماتوزوئید حشره نر می‌شود. اسپرماتک می‌تواند در تشخیص ماده‌های بعضی از گونه های حشرات مثل پشه خاکی و کک‌ها ارزشی قابل توجهي داشته باشد. حشرات فقط یکبار نیاز به جفتگیری در طول عمر دارند چون اسپرماتزوئید ذخیره شده در اسپرماتک در تمام مدت عمر حشره ماده زنده باقی می ماند و برای بارور کردن تمام تخم‌هایی که در اولین تخمگذاری و نوبت‌های بعد گذاشته می‌شود کفایت می‌کند.
نرها:
دستگاه تناسلی خارجی بطور کلی شامل یک زوج چنگال تناسلی (genital claspers ) است که برای چسبیدن و نگهداری حشره ماده به هنگام جفت‌گیری بکار می‌رود. در بین چنگا‌‌ل‌ها عضوaedeagus ( آئدگوس ) و در مرکز آن (penis ) قرار دارد .
ساختمان تناسلی خارجی ، اغلب بنام ژنیتالیای نر و یا ترمینالیا (terminalia ) ناميده می‌شود و ارزش بسیاری در تشخیص گونه‌های نر حشرات دارد.
دستگاه تولید مثل داخلی حشره نر عبارت است از: یک زوج بیضه (testis) ، یک زوج برای خروج اسپرم vasdeferens که در انتها بهم پیوسته و کیسه اسپرم semimal vesicle را تشکیل می دهد و اسپرماتوزوئید‌ها در آن ذخیره می شود . کیسه اسپرم به داخل مجرای اسپرم‌انداز ( ejaculatory duct ) باز می‌شود که خود به عضو آئدگوس منتهی می شود . همچنین اغلب یک یا سه زوج غدد ضمیمه کوچک وجود دارد که عمل آنها ترشح یک ماده آبکی از طریق مجرای اسپرم انداز است .
در بعضی از حشرات از جمله بسیاری از دو بالان این غده‌های ضمیمه وجود ندارد.
انواع روش‌های تولید مثل در حشرات :
- تخمگذاری oviparity-ovipositing مثل اکثریت حشرات
- لارو‌زایی یا زنده‌زایی viviparity مثل مگس تسه تسه
- تخم‌زنده‌زایی ovo-viviparity مثل مگس خانگی گاهی اوقات
- بکرزایی parthenogenesis در زنبورها و شته‌ها
- پدوژنز paedogenesis یک نوع بکر‌زایی است که در مرحله لاروی برخی از حشرات مانند راسته دو بالان به وقوع می‌پیوندد و لارو‌ها دارای تخمدان‌های فعال و کامل است که می‌تواند گامت ماده تولید کند ، این گامت ها بطور بکر‌زایی رشد کرده و موجود دیگری را بوجود می‌آورند.
- چند جنینی ( polyembryonic ) از مبداء یک تخم در اثر رشد غیر طبیعی ، چندین جنین بوجود می آید. یک تولید مثل غیر جنسی است که بیشتر در حشرات پارازیت دیده می شود.
دستگاه دفعی در بند پایان :
دستگاه دفعی در بند‌پایان نیز متنوع است. ولی به دو صورت کلی وجود دارد.
· لوله‌هاي مالپیگی(malpighian tubule ) دراکثریت بند پایان
· اندام یا ضحائم کوکسال ( در کنه‌ها) coxal glands و یا ترکیبی از دو تا می‌باشد .
لوله‌های مالپیگی در محل اتصال بخش دوم و سوم گوارش وجود دارند که اوره ، املاح و سایر مواد دفعی حشره که از مایع همولنف حاصل می‌گردد ، به داخل آنها ریخته می شود . لوله‌های مزبور به مثابه صافی‌های دفعی عمل می‌کنند و مواد اضافی محیط خود را گرفته و به داخل معده خلفی هدایت می‌کنند . در معده ، پس از آن که آب مدفوع توسط پیوست papillaeهای راست روده جذب گردید ، مواد اضافی همراه دیگر ترشحات از طریق مقعد anus دفع می‌گردد.
تعداد لوله‌های مالپیگی بر حسب گونه حشرات از 2 تا 200 عدد متغییر است.
ادامه دارد....

Mina_Mehr
1st January 2010, 01:39 AM
به نام خدا
جلسه ي پنجم...
بیولوژ ی حشرات :
رشد در حشرات بوسیله پوست اندازی تامین می‌شود . حشرات بالغ هرگز رشد نمی‌کنند ، بلكه عمل رشد فقط محدود به مراحل نوزادی دوره زندگيشان می‌باشد که تنها با دور افکندن اسکلت خارجی صورت می‌گیرد و این پدیده بنام پوست اندازی(moulting , ecdysis) خوانده می‌شود . عمل پوست اندازی در طی دوره رشد حشرات طی مراحل مختلفی که منجر به تغییر شکل حشره از تخم تا مرحله بالغ می‌شود. صورت می‌گیرد ، این دوره رشدی که در طی آن که حشره نوزاد ( سایر بند پایان ) رشد می‌کند و تغییر شکل می دهد ( مجموعه تغییرات مورفولژیک و فیزیولوژیک ) تا به یک حشره کامل وسپس بالغ تبدیل شود را دگردیسی یا (metamorphosis )می گویند.
بطور کلی حشرات به لحاظ داشتن یا نداشتن بال ( در روره جنینی به دو گروه یا دو زیر رده تقسیم می‌شوند( در دنیای بند پایان فقط حشرات دارای بال هستند).
الف: زیر رده بی بالان ، که در دوره جنینی فاقد بال یا آثار و زوائدی از بال هستند و apterygota گویند. این‌ها فاقد دگردیسی هستند (ametaboulous )
ب: زیر رده بالداران یا pterygota : حشراتی هستند که در دوره جنینی دارای بال یا آثاری از آن و زوائد آن می‌باشند . اینها از نظر دگر دیسی به دو گروه تقسیم می شوند:
· دگردیسی ناقص hemimetabolata ( سوسری‌ها – شپش‌ها – ساس )
( کامل) بالغ à (nymph ) à تخم

· دگردیسی کامل holometabolata ( دو بالان – پروانه ها – سخت بالان)
بالغ àpupa شفیره àlarva لارو à تخم
مثل پشه‌ها – مگس‌ها – کک‌ها
دگردیسی در کنه‌ایها شامل یک نوع خاص است که یک دگردیسی ناقص است .






· دیاپوز : در بعضی از مراحل دوره زندگی حشرات ، ممکن است موقتا" رشد ونمو یا فعالیت آنها متوقف گردد. این حالت که بنام سکون یا عدم تحرک quiescence شناخته شده است . به دوصورت وجود دارد که کلا" دیاپوزdiapause گویند.
این دوره سکون ممکن است در اثر شرایط محیطی نامساعد صورت گیرد که دیاپوز دوروغین گویند. توقف رشد در اثر گرما را اصطلاحا" تابستانگذرانی aestivation گویند که در اثر گرما و خشکی هوا اتفاق می‌افتد در مقابل تابستانگذرانی ، پدیده زمستانگذرانی وجود دارد.که در آب و هوای سرد و خشک اتفاق می‌افتد.اگر دیاپوز جزئی همیشگی از زندگی و چرخه بیولژی حشره باشد و تحت عوامل هورمونی صورت می‌گیرد و ربطی به شرایط محیطی نداشته باشد را دیاپوز حقیقی گویند.
در اثر دیاپوز بطور کلی حشره خود را در مقابل شرایط سخت محیطی نظیر درجه حرارت بالا و یا پایین و کمبود غذا مقاوم می کند.

د – 1- راسته سوسری‌ها ( cockroaches )- ( dictyoptera )
سوسری‌ها که در فارسی به سوسک حمام مرسومند یکي از آفات بسیار قدیمی انسان می‌باشند . قدمت این بند پایان به 250 میلیون سال قبل یعنی دوران کربونیفر می‌رسد که به لحاظ مورفولژیک دستخوش تغییرات چندانی نشده‌اند حدود 4000 گونه از این راسته شناسایی شده است که حدود 50 گونه از آنها آفت‌های اصلی شده‌اند و 6-5 گونه آنها به لحاظ پزشکی حائز اهمیت است که 3 گونه مهم‌تر از بقیه هستند :
سوسری آلمانی ( germanica‌Blattella)
سوسری شرقی (Blatta orientalis )
سوسری آمریکای (americana periplaneta )
مورفولژی : معمولا" قهوه‌ای بلوطی یا سیاه رنگ هستند و طول آنها 5-1 سانتی‌متر است . پرونوتوم بزرگ دارند و سر در زیر آن پنهان است . دارای 2 جفت بال هستند . جفت اول بالها حالت براق و چرمی شکل دارد وtegima گویند جفت دوم بال‌ها حالت کاملا" غشائی دارد و بکار پرواز می آید . بدن سوسري‌ها معمولا" در سطح پشتی شکمی پهن و تخم مرغی شکل است . قطعات دهانی ساینده و ( جونده ) دارند .
اکولژی و بیولژی : دارای دگردیسی ناقص هستند . حشره‌ای (nocturnal ) یعنی شب فعال هستند . اماکن گرم و مرطوب را برای زندگی انتخاب می‌کنند ، زیر آبگرمکن ، زیر یخچال ، زیر کابینت‌ها ، پشت رادیاتورها ، در حمام ، در آشپزخانه ، نانوایی‌ها و ... را به عنوان زیستگاه انتخاب می‌کنند . حشراتی همه چیز خوار و پر خور هستند. کپسول تخم آنها مجتمعی از چندین تخم است که بوسیله ترشحات غدد ضمیمه بهم متصل شده و (Ootheca )ااتکا نام دارد
سوسري ها اين كپسول ها را در محلهاي تاريك و دور از چشم در شكاف ها و درزها گذاشته و يا به سطوح زيرين مـيز وصندلي يا تختخواب ا،جعبه چوبي و ديگر وسايـل بسته بـندي شده مي چسبانند.

كپسول ها بتدريج بزرگ شده، پس از مدتي سوسك هاي جوان سفيدرنگ كوچك بدون بال از درون آن خارج مي شوند.
از ابتداي تخـم ريزي تا خارج شدن نوزاد سـوسك (نـمف)، سي تا پنجاه روز طول مي كشد.
. از انواع مواد از نشاسته‌ايی گرفته تا مدفوع انسان و حیوانات و یا خون خشک شده تغذیه می‌کنند . در سراسر کره زمین پراکنده هستند ولی تراکم آنها بیشتر در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری می‌باشند . سوسري‌های بالغ از یکماه تا حتی بیش از یکسال می‌توانند عمر کنند . سوسري‌ها عمدتا" زندگی تجمعی دارند.
سوسري ها گرما را دوست دارند و پشت رادياتورها و لوله های آب گرم مخفی می شوند.
- روزها در شكاف و درز ديوارها، چهارچوب درها ومبل ها پنهان مي شوند.
- نقاط تاريك مانند :
- تختخواب، پشت يخچال و اجاق خوراك پزي و ظروف آشپزخانه، كابينت ها،
توالت، حمام - لوله بخاري، محل نگهداري حيوانات، زيرزمين ها، داخـل تلويزيون و راديو و ديگر وســايل الكــتريكي، آبروها و سيستم فاضلاب محل اختفای سوسک ها است .
گروهی از سوسری هااز طريق راه رفتن و پرواز حركت كرده و نيز همراه وسايط حمل و نقل، كشتي و هواپيما مسافت هاي طولاني را طي میکنند.
- مجاري فاضلاب، - وسايل بسته بندي شده،
- جعبه بطري هاي نوشابه، -كيسه هاي سيب زميني و پياز و ساير مواد غذايي كه بگونه اي نامناسب انبار شده اند،
- اماكن و منازل آلوده مجاور، - دودكش بخاريها، راههاي انتقال اين حشرات هستند.
- اهمیت پزشکی و بهداشتی:
به سبب اینکه به منبع غذایی خاصی جهت تغذیه نیازمند نیستند و همچنین در حال رفت و آمد در محیط‌هايی نظیر فاضلاب و یا توالت‌ها هستند براحتی می‌توانند عوامل مختلف بیماری‌زایی را از این منابع گرفته و به محیط‌های انسانی منتقل کنند :
اینها به دلایل زیر می‌توانند عامل بيماريزا را منتقل کنند :
1- از طریق قطعات دهانی 2- توسط استفراغ مواد غذایی خورده شده
3- مدفوع 4- پاها و سایر قسمت‌های بدن .

بنابر این می‌توانند ناقل مکانیکی عوامل بیماریزایی باکتریایی مثل جذام ، طاعون خیارکی ، اسهال شیگلایی خونی ، اسهال کودکان ، عفونت مجاری ادراری ، عفونت‌های استافیلوکوکی و سالمونلایی ، مسمومیت‌های غذایی باشند . همچنین می‌توانند تخم کرم‌های روده‌ایی (که دومین گروه بزرگ ارگانیزم‌های بیماری‌زای منتقله توسط سوسری‌ها هستند )
بيماري هاي باكتريايي: -اسهال - ديسانتري -وبا -تب تیفوئيد
- بيماري هاي ويروسي: -فلج اطفال
- حمل تخم كرم هاي انگلي
و نيز واكنش هاي آلرژيك مانند ناراحتي پوستي، خارش، تورم پلك و ناراحتي هاي تنفسي را ايجاد مي كنند.
-روشهاي كنترل :
- جمع آوري و نگهداري مواد غذايي در ظروف درپوشدار در كابينت و يخچال،
- استفاده از زباله دان هاي دردار و قابل شستشو و استفاده از كيسه زباله،
- شستشو و پاك كردن كليه سطوح، وسايل، ظروف و سطل هاي زباله، ابتدا با مواد پاك كننده مانند پودر و مايع ظرفشويي (بمنظور خذف چربي و ساير مواد آلي كه منبع تغذيه حشرات مي باشند)، سپس ضدعفوني آنها با مواد ضدعفوني كننده مانند پودرپركلرين و وايتكس (جهت از بين بردن ميكروب ها).
- استفاده از انبارها و زيرزمين هاي فاقد رطوبت و آب.
- بررسي بسته بندي ها، شانه هاي تخم مرغ، كارتن ها و نيز السبه شسته شده و مبلمان قبل از ورود به ساختمان.
- مسدود كردن شكاف هاي كف اتاق ها، چهارچوب درها و كانل هاي عبور لوله هاي آب، فاضلاب و كابل هاي برق
استفاده از حشره‌كشها به صورت گردپاشي در طي مسير حركت آنها با حشره كشهاي آلي كلره نظير كلردان و يا حشره كشهاي آلي فسفره نظير ديازينون و مالايتون مفيد است. همچنين از حشره كشهاي آلي جديدتر كاربامات مثل بايگون (پروپوكسور) و حشره كشهاي آلي پيروتروئيد مي‌توان در مسير حركت آنها استفاده كرد. با استفاده از اسپري و يا طعمه‌هاي مسموم بايگون وقتي كه جمعيت آنها زياد است جمعيت اين حشرات را مي توان كنترل كرد.
روشي ديگر، كنترل بيولوژيكي است. كنترل بيولوژيكي توسط زنبورهاي پره داتورpredatour مثل خانواده زنبوران گل مالsphecidae و يا پارازيتوئيد مثل دم پرچميهاevanidae كه كپسول تخم را پارازيته مي‌كنند، انجام مي گيرد.
ادامه دارد...

Mina_Mehr
1st January 2010, 01:46 AM
نكات ضميمه اي جلسه ي پنجم...
ضميمه ي 1 جلسه ي پنجم:

راسته سوسري ها يكي از 31 راسته از رده حشرات مي باشد كه تقريبا در كليه نقاط دنيا وجود دارند. امروزه برخي از گونه هاي سوسري ها به عنوان مهم ترين و متداول ترين آفات مناطق مسكوني ، اماكن عمومي و بيمارستان ها محسوب مي شوند. در اين تحقيق به منظور شناسايي گونه هاي سوسري شهر اصفهان از ابتداي تير ماه 1378 تا پايان شهريور ماه 1379 از اماكن مسكوني ، بيمارستان ها ، خوابگاه هاي دانشجويي و استخر هاي اين شهر نمونه برداري به عمل آمد و نمونه ها پس از انتقال به آزمايشگاه به صورت خشك يا در محلول تثبيت كننده نگهداري گرديدند ، سپس با استفاده از كليد هاي شناسايي تعيين هويت گرديد. در مجموع 7 گونه و 7 جنس متعلق به 3 خانواده مورد شناسايي قرار گرفت كه اسامي گونه هاي شناسايي شده عبارت از : Supella longipalpa, Blattella germanica, Parcoblatta sp Periplaneta americana, Blatta lateralis, Polyphaga aegiptica, Arenivaga roseni, مي باشد كه گونه Parcoblatta sp. براي نخستين بار از ايران گزارش مي گردد. در ميان نمونه هاي جمع آوري شده 3 گونه Supella longipalpa ,Blattella germanica, Periplaneta americanaداراي بيشترين فراواني بود كه چرخه زيستي اين حشرات در شرايط آزمايشگاهي مورد بررسي قرار گرفت. از آنجا كه اين حشرات داراي توانايي انتقال و پراكندگي ميكروارگانبسم ها در محيط مي باشند ، از گونه هاي فراوان در شهر نمونه برداري گرديد كه طي مدت 48-24 ساعت به آزمايشگاه منتقل و وجود برخي شاخص هاي آلودگي باكتريايي در آنها مورد بررسي قرار گرفت. در اين مطالعه شمارش باكتري هاي كلي فرم ، استافيلوكوكوس اورئوس و استرپتوكوكوس فكاليس در قسمت هاي مختلف حشره ( پا ، بال ، ضمايم دهاني، سطح بدن و لوله گوارش )انجام گرفت و مشخص گرديد كه لوله گوارش اين حشرات داراي بيشترين تعداد باكتري كلي فرم و استرپتوكوكوس فكاليس و سطح بدن داراي بيشترين تعداد باكتري استافيلوكوكوس اورئوس مي باشد. همچنين وجود باكتري هاي سالمونلا و پزودوموناس آئروژينوزا در اين حشرات به اثبات رسيد. نتيج بررسي ها نشان داد كه اين حشرات داراي توانايي نگهداري باكتري سالمونلا در لوله گوارش خود مي باشند. اين نتايج مبين نقش اين حشرات در آلودگي محيط زيست مي باشد كه مي تواند از نظر بهداشتي سلامت انسان را به خطر اندازد.
نقش سوسري ها در عفونت هاي بيمارستاني:
بيمارستان هميشه مكاني نيست كه بيماران در آن بهبود يابند بلكه گاهي بدليل عدم كنترل موثر عوامل بيماريزا بروز يا تشديد عفونت ها يا بيماري ها در بيماران مي گردد. اين حالت كه تحت عنوان عفونت هاي بيمارستاني ناميده مي شود تقريبا تمام افراد بستري شده در بيمارستان ها را تهديد مي كند. سوسري ها بدليل رفتارهاي زيستي خاص خود مي توانند باعث بروز عفونت هاي بيمارستاني در بين بيماران بستري گردند. در اين تحقيق به بررسي عفونت هاي بيمارستاني در بيمارستان هاي امام خميني (ره) و شريعتي دانشگاه علوم پزشكي تهران جهت ارائه راه هاي كنترل پرداخته شده است. بدين منظور سوسري هاي جمع آوري شده پس از تشخيص و ثبت مشخصات محل جمع آوري، به آزمايشگاه منتقل گرديد و در آنجا عمل جداسازي قارچ و باكتري طبق اهداف پيش بيني شده از سطوح خارجي بدن و دستگاه گوارش آنها صورت مي گرفت. براي تعيين سطح حساسيت سوسري آلماني، يك سري تست هاي حساسيت به حشره كش هاي متداول در بهداشت به دو روش تست هاي مرگ و مير و ضربه اي انجام شد. در اين مطالعه جمعا 77 كلني قارچ رشته اي، مخمري و مخمرمانند و آكتينوسيت از سطح خارجي بدن و 83 كلني قارچ رشته اي و مخمري و مخمرمانند از دستگاه گوارش سوسري ها جداسازي و شناسايي گرديد. از ارگانيسم هاي خطرناك جدا شده در اين مطالعه مي توان آسپرژيلوس فلاووس و آسپرژيلوس فوميگاتوس را نام برد. مطالعه باكتري شناسي نشان داد كه 100% سوسري هاي آلماني مورد بررسي حامل فلور غني ميكروبي بودند. باكتري هاي غالب جدا شده از سوسري ها در اين تحقيق عبارت بودند از: كلبسيلا، پسودوموناس، پروتئوس، سيتروباكتر، آنتروباكتر و اشرشيا. بررسي حساسيت آنتي بيوتيكي اين ميكروب ها نيز وجود انواع مقاوم باكتري هاي بيماريزا را به اثبات رساند. مقاومت دارويي در ميكروب هاي جدا شده حاكي از آن بود كه سوسري ها اين آلودگي را از محيط بيمارستان كسب نموده اند. نتايج بدست آمده نشان مي دهند كه سوسري ها قادرند باكتري هاي بيماريزاي دو يا چند مقاومتي بيمارستاني را بخوبي با خود حمل كنند. نتايج تست هاي مرگ و مير نسبت به حشره كش هاي مختلف نشان داد كه سوسري هاي هردو بيمارستان نسبت به حشره كش پرمترين شديدا مقاوم، به حشره كش آيكون متحمل و نسبت به ساير حشره كش هاي مورد تست حساس مي باشند. براساس نتايج تست هاي ضربه اي، سوش هاي هردو بيمارستان شديدا به پرمترين مقاوم، به دلتامترين متحمل، به آيكون متحمل و به سولفاك كاملا حساسند.

Mina_Mehr
1st January 2010, 01:57 AM
ضميمه ي 2 جلسه ي پنجم:
تصاوير:
http://www.sbmu.ac.ir/SiteDirectory/Vice-ChancellorStudents/Studenthealthcenter/PublishingImages/cockroach.jpg

http://www.ozane.com/images/pestprofileimages/americancockroach.jpg

http://www.mardoman.net/files/articles/884.jpg


http://www.ento.csiro.au/aicn/images/cain567.jpg سوسري آمريكايي

Mina_Mehr
1st January 2010, 02:00 AM
ضميمه ي 3 جلسه ي پنجم
معرفي انواع سوسري ها:
سوسري آلماني(سوسک کابینتی)http://www.isspestcontrol.ch/zoo_classes/Object/ContentBlockAbstract/NotterContentBlock/NotterContentBlockBildLexikon/5__zoo_NotterContentBlockText_Containment_activeLi stElement_contained/image_de_schabe.jpg

افراد بالغ اين سوسري 15-10 ميليمتر طول دارند و بالهاي آنها كاملا رشد يافته و تمام سطح شكم را در فرد ماده مي پوشاند، اما بندهاي انتهايي در بدن نر زير بالها قرار نمي گيرند. ماده بزرگتر و تنومندتر از نر است. رنگ بدن قهوه اي روشن تا متوسط، و دو نوار طولي تيره بر روي پيش قفس سينه (جلوي بالها) قرار دارد. مراحل نوزادی بدون بالند و اين نوارها بر روي بقيه قفس سينه هم امتداد يافته اند.
سوسري آلماني شرايط گرم و مرطوب نقاطی مانند آشپزخانه ها و رستورانها را مي پسندد. اين حشره بسرعت حركت مي كند و به آساني از سطوح بالا مي رود، بنابراين در پناهگاهها بر روي سطوح عمودي و از بالاترين تا پايين ترين سطوح، در درزها و شكافها، پشت قابها و تابلوهاي اعلانات، در كشوها و قفسه ها، درون وسايل برقي و هر جاي ديگري كه بعنوان پناهگاه بتواند در آن در طي ساعات روز مخفي شود، مي توا ن آن را يافت.
در شب اين حشره از پناهگاه بيرون آمده و به دنبال آب و غذا مي گردد. همه مراحل زندگي بر روي مواد آلي در دسترسشان شامل آشغال، بقاياي آب زهكشي و آبهاي جمع شده در قسمتهاي مختلف و غذاهاي خام و پخته كه براي مصرف انسان آماده شده تغذيه مي كنند. این سوسري همه جا مدفوع خود را دفع مي كند و رگه هاي تيره مدفوعش شاخص واضح آلودگي هستند. اين رگه ها به صورت وصله هاي تيره در مناطق داراي آلودگي شديد ديده مي شوند و خطوط تيره مدفوع منتشر شده، راههاي عبور حشره را كه معمولا از آن تردد مي كند، نشان مي دهد. در فواصل سه هفته اي ماده 4 تا 8 كپسول تخم مي گذارد كه هر يك حاوي 35 تخم است كه اين تعداد ممكن است در كپسولهاي تخم اوليه بيشتر باشد. نوزاد خارج شده از تخم رنگ پريده است اما به سرعت به رنگ قهوه اي روشن در مي آيد.
سوسري شرقيhttp://www.maldivespestcontrol.com/index_files/Periplaneta%20Australasiae.jpg
افراد بالغ اين سوسري 25-20 ميليمتر طول دارند و رنگ بدنشان سرتاسر قهوه اي تيره تا سياه است، از اين رو به اشتباه به آن سوسك سياه هم مي گويند. بالها به ميزان زيادي در نرها تحليل رفته اند و در ماده فقط اثرات آن ديده مي شود. اين سوسري دو برابر سوسري آلماني است و بدنش هم درشت تر و تنومند تر است. سوسري شرقي خيلي آهسته تر از سوسري آلماني حركت مي كند و نمي تواند از سطوح عمودي بالا رود. به همين دليل آن را معمولا در سطوح افقي و يا در سطوح عمودي زبر مانند ديوارهاي آجري مي توان يافت. اين حشره دماهاي خنك تر از سوسري آلماني را ترجيح مي دهد و بنابراين بيشتر در زير زمين ها، مجاري عبور آب و چاهها و نيز قسمتهاي سردتر آشپزخانه، حمام ها و محلهاي آماده سازي غذا يافت مي شود. سوسری شرقی گاهي اوقات در بيرون ساختمان ها، به ويژه در حياط ها، مجاري فاضلاب و زه آب ديده مي شود. اين سوسري قادر به تحمل دماهاي بالاتر در موتورخانه ساختمانهاست و در آن محل مي تواند آب مورد نياز خود را از شيرهاي آب خراب و يا نشطي لوله هاي آب بدست آورد. عادات تغذيه اي آن شبيه سوسري آلماني است، شب ها براي تغذيه از پناهگاه بيرون مي آيد، جفتگيري كرده و مدفوعش را دفع مي كند.
سوسري شرقي اولين كپسول تخم خود را دو هفته پس از آخرين پوست اندازي نوزادی مي گذارد. تخم ها معمولا حدود 15 عدد بوده و تا 6 ماه يا بيشتر تفريخ نمي شوند. سوسری شرقی بدون آب در طي چند هفته از بين مي رود. ماده در طول زندگي خود 5 تا 10 كپسول تخم مي گذارد.
ظرفيت توليد مثلي سوسري شرقي به ميزان قابل ملاحظه اي از سوسري آلماني كمتر است. شايد دليل اصلي برای اینکه در بسياري از مناطق معتدله دنيا بتدريج جاي خود را به سوسري آلماني مي دهد، همین امر باشد. با وجود اين، سوسري شرقي گاهي اوقات مقاومت بيشتري را به حشره كشها نشان مي دهد زيرا كپسول تخمش تحت اثر سم قرار نمي گيرد و حداقل يك نوبت سمپاشي ديگر هم براي كشتن نوزادانی كه تازه بيرون آمده اند لازم است.
سوسري آمريكايي http://www.ento.csiro.au/aicn/images/cain567.jpg

سوسري آمريكايي بزرگترين سوسري موجود در اماكن داخلي است و طول بدنش به 45-30 ميليمتر مي رسد. هر دو جنس داراي بالهاي بزرگ بخوبي رشد يافته ای هستند كه اندازه آنها در نر قدري بزرگتر است. رنگ بدن قهوه اي مايل به قرمز بوده و دو لكه زرد رنگ در دو كناره پيش گرده (بخش پشتي قفس سينه پشت سر) دارد.
سوسري آمريكايي همانند سوسري آلماني شرايط گرم و مرطوب را ترجيح مي دهد و در اماكن داخلي، انبار مواد غذايي و محلهاي آماده سازي غذا زندگي مي كند. آن اغلب در زه آب و فاضلاب ديده مي شود و همچنين در مناطق گرمتر دنيا بيرون از ساختمانها در محلهاي جمع آوري زباله ها و مناطق متروكه می توان آن را دید. این سوسری به سرعت حركت مي كند و بخوبي از ديوار بالا مي رود و در هواي گرم قادر به پرواز كند بوده، در شب از پنجره باز وارد اتاقها مي شود و يا در اطراف چراغ هاي روشن درون حياط به پرواز در مي آيد. سوسري آمريكايي داري بيشترين پراكندگي در سرتاسر دنيا به ويژه در مناطق گرمسيري و نيمه گرمسيري است.
در پنج مرحله اول نوزادی رنگ بدن قهوه اي روشن تقریبا يكنواخت است، اما در مراحل بعدي لكه هاي زرد روي دو طرف پيش گرده واضح تر مي شوند. بال در سنين اوليه نمفي شروع به ظاهر شدن مي كند و با هر پوست اندازي مشخص تر مي شود، اما تا سوسري بالغ نشده كاملا رشد نمي يابند.
منبع:http://mahangostaran.

Mina_Mehr
8th February 2010, 11:00 PM
به نام خدا
جلسه ي ششم...

2-د- راسته نیم بالان hemiptera

در اين راسته گونه‌هاي متعددي وجود دارد ولي دو خانواده cimicidae و reduvidae از لحاظ پزشكي حايز اهميت هستند. جفت اول بالها داراي ساختماني دوگانه درابتدا چرمي و سخت و قسمت دوم بال غشايي است كهhemilytra گويند. جفت دوم غشايي است.
· خانواده cimicidae : شامل ساس‌هاي موسوم به ساس رختخواب يا همانbed bug است و گونهcimex lectolarius است البته ساس ديگري هم وجود دارد كه به ساس مناطق حاره معروف است كهci-hemipterus گويند. ساس رختخواب از زمان انسان غارنشين غارنشين به انسان از خفاش منتقل شده است. اين ساس پراكندگي جهاني دارد.
مورفولوژي: از لحاظ ظاهري فاقد بال هستند. جفت اول بالها به صورت تحليل رفته و يك جفت زائده پولك مانند روي بدن است. جفت دوم بالهاي كاملاً از بين رفته است. بالغين حشراتي بيضي شكل هستند. قبل از خونخواري زرد يا قهوه اي آجري هستند. و بعد از خونخواري كامل به طور تيره شده و به رنگ قهوه اي قرمز يا قهوه اي در مي آيند. پروتوراكس از جوانب رشد كرده است و تشكيل يك فرو رفتگي را مي دهد كه سر درون آن قرار مي گيرد. قطعات دهاني سوزن مانند و از نوع سوراخ كننده مكنده مي باشد. عمل جفتگيري از طريق berlese organ كه در سمت چپ شكم وجود دارد و اين خاص دنياي حشرات براي سالها است و اين اندام را ribaga نيز مي گويند.
نرها در انتقال بدن داراي تيغه خميده آدگاس هستند و ماده ها انتهاي بدن صاف و كروي است. اندازه بالغين بين 5-4 ميلي ليتر مي باشد.
اكولوژي و بيولوژي :
داراي دگرديسی ناقص هستند. جنس نر و ماده هر دو عمل خونخواري را انجام مي دهند.خونخواري در شب صورت مي گيرد.انگل اجباري ولي موقت بدن هستند.در طي روز نمفها و بالغين بي حرکت بوده و در محل هاي مختلف تاريک و خشک مثل شکاف ها و درز هاي وسايل منزل،ديوارها،سقف ها،لابلاي کف پوش هاي چوبي وبين تشک و تختخواب مخفي مي شوند.زندگي دسته جمعي دارند.داراي 5 مرحله ي نمفي هستند.
در صورت نبودن انسان از حيوانات مختلفي مثل خرگوش،جوندگان،خفاش و حتي مرغ و خروس خونخواري مي کند.
اهميت پزشکي و بهداشتي:
در اثر خونخواري شديد مي توانند باعث نوعي کم خوني در بين کودکان شوند.همچنين باعث واکنش هاي آلرژيک و ناراحتي هاي پوستي مي شوند.نيش دردناکي دارند.بطور مکانيکي مي توانند از طريق گزش و له شدن بدن (همولنف آلوده)ناقل بيماري هايي مثل جذام و تبهاي راجعه بشوند.ممکن است بيماري هپاتيت B را نيز به طريق مکانيکي منتقل کنند حساسیت در افراد حساس. در بعضی افراد ممکن است تاولهای هموراژیک بزرگی به وجود آید. و در بعضی ممکن است قرمزی و ادم مشاهده شود.
روشهاي کنترل:
سمپاشي تمامي يک ساختمان با استفاده از حشره کش هاي آلي کلره مثل گامکسان، حشره کش هاي آلي فسفره ديازينون و با حشره کشهاي آل پيروتروييد مثل بيورزمترين مي توان آنها را تحريک و وادار به خروج از پناهگاه کرد و سپس تماس آنها با سطوح سمپاشي شده با ساير حشره کش ها بيشتر مي شود.گرد پاشي و يا سمپاشي وسايل خواب (به جز وسايل خواب بچه ها )و نيز استفاده از دستگاههاي الکتريکي دور کننده موجود که حشره کشها را به صورت دود متصاعد مي کنند براي ساختمانهاي آلوده مفيد هستند.
لوازم خواب را پس از سمپاشي بايد اجازه داد تا در هواي بيرون خشک شوند.
قرار دادن وسايل خواب در آفتاب موجب خروج بالغين و نمف ها مي شود.
گروه خانوادهReduviidae
در اين خا نواده فقط يک زير خانواده به لحاظ پزشکي حاظ اهمييت است و Triatominae گويند .
اين ها را سن هاي قاتلKilling bugs يا ساس هاي بوسندهKilling bugs هم مي گويند.گونه هاي مهم از نظر پزشکي اهمييت دارند محدود به چند گونه مي شود.مثل:
Triatoma infestanns
Rhodnius prolixus
Panstrongylus megistase
پراکندگي اين تر پاتومينه ها محدود قاره امريکا است و از ايالات متحده تا آرژانتين وجود دارند.
مورفولوژي:
سن هاي درشتي هستند.1-4 سانتي متر طول دارند. داراي سر بلند پوزه مانند هستند.قطعات دهاني سوراخ کننده-مکنده دارند که به صورت خرطوم مانند در جلوي سر قرار دارد.بر روي بدن داراي طرح هاي رنگين و مشخص هستند وفرم تيپيک نيم بالان هستند.
اكولوژي و بيولوژي :
داراي دگرديسی ناقص هستند. جنس نر و ماده هر دو عمل خونخواري را انجام مي دهند. در محل سكونت ميزبان خود و نزديك آن در شكاف ها و درزهاي ديوار، سقف و زمين و دركلبه هاي گلي روستايي وجود دارند كه به صورت كلني در مي آيند. بعضي ها در لانه پرندگان و روي درختان زندگي مي كنند و بعضي ها در لانه جوندگان.
داراي 5 مرحله نمفی هستند. در هنگام شب وبدون دردخونخواري مي كنند و بنابراين به ميزان زياد و مدت زياد مي توانند خونخواري بكنند.

اهميت در پزشكي و بهداشت:
اينها ناقلين بيولوژيك بيماري شاگاس هستند.
تريپانوزوميازيس آمريكايي Trypanosoma cruzi
ساس بوسيله خونخواري انگل را دريافت مي كند. انگل ها وارد معده ساس شده و تمام دوره رشد خود را در معده طي مي كنند و پس از يك تا دو هفته تريپوماستيگوت هاي متاسيكليك بيماريزا در مجرای خلفي دستگاه گوارش وجود خواهند داشت. به هنگام خونخواري، فضولات خود را دفع مي كنند. اين مدفوع مي تواند حاوي تريپوماستيگوت هاي عفوني باشد و از طريق جاي زخم نيش، يا زخم هاي ديگر روي بدن يا از طريق مخاط چشم، ميزبان بعدي را آلوده كند. انگل در دستگاه گوارش ناقل ، هم تكثير پيدا مي كند و هم دچار تغيير مورفولوژيك مي شود. ولي بوسيله مدفوع نه بزاق.
T.rangeli انگل ديگري است كه توسط ساس ها يا سنهاي تريا تومينه مستقل مي شود ولي براي انسان بيماريزا نيست و بوسيلهTriatoma ها منتقل ميشود مثلT.infestans وT.dimidiata و از طريق گزش (بزاق) و مدفوع ، بيماري منتقل مي شود ولي انتقال بوسيله گزش مهم تر است.
روشهاي كنترل :
1-بهسازی محیط

2- سمپاشی

بهسازی محیط:

*دور انداختن وسایل آلوده و سوزاندن آنها

*حذف درزها و شکاف ها و برداشتن کاغذ های دیواری

*گچ کردن ساختمان(در ساختمانهایی که گل – گچ هستند یا درز و شکاف در کف و دیوار دارند)

* دوغاب کف ساختمان با سیمان

* پهن کردن وسایل خانه در آفتاب

* بعضی از لباسها را با جوشاندن سالمسازی کنید .

*در صورتی که حجم آلودگی پایین باشد با رعایت مسائل ایمنی میتوان با مشعل های گازی شکاف ها و درزها را حرارت داد(باید مواظب اشتعال و سایل سوزنده و سیم کشی برق داخل و خارج دیوارها باشید)

*استفاده از جارو برقی میتواند مفید باشد به شرط اینکه از کیسه یکبار مصرف استفاده شود و در نهایت کیسه سوزانده یا جوشانده شود در صورتی که کیسه یکبار مصرف در دسترس نباشد. کیسه را فوراَ بعد از جاروکشی بجوشانید.

سموم موثر بر ساسها:

سم HCH و سم BHC سم دی اکساکارب و سم بندیو کارب ، سم ددت،سم دیازینون سم فن کلروفوس، یودفن فوس لیندین،مالاتیون و پرویوکسور،آیکون، سولفاک موثر میباشند.

اضافه کردن پیرترین یا پیرتروئیدهای ترکیبی مثل بیورزمترین مفید است چون باعث خارج شدن ساس از پناهگاههایشان میشود و تماس آنها را با سطوح سمپاشی شده افزایش میابد.

سمپاشی به صورت دستی یا کمپرسی روی دیوارها و کف اطاقها صورت میگیرد. رختخواب کودکان و گهواره اطفال نباید سمپاشی شود . در این مورد لباس ها و .. را بجوشانید.
ادامه دارد...

Mina_Mehr
8th February 2010, 11:31 PM
ضميمه ي 1 جلسه ي ششم:

http://www.niazerooz.com/Im/N/87/Old/63336172206.jpg

http://www.hlasek.com/foto/cimex_lectularius_ak2539.jpg
http://www.sbmu.ac.ir/SiteDirectory/Vice-ChancellorStudents/Studenthealthcenter/PublishingImages/cimex-lectolarius1.jpghttp://i37.tinypic.com/30hm23t.jpg


http://z.about.com/d/hotels/1/0/c/x/1/ch3_bed_bug_bites.jpg


http://www.nature.com/jid/journal/v126/n1/images/5700079i3.jpg

Mina_Mehr
9th February 2010, 09:24 PM
به نام خدا
جلسه ي هفتم...
3-د- راسته شپشهاي مكنده sucking lice
در اين راسته، شپشهاي مكنده خون انساني قرار دارند. علاوه بر اين ساير شپشهاي خونخوار پستانداران نيز در اين راسته قرار دارند. اين شپشها به خانواده pediculidae تعلق دارند.
شپشهاي مكنده خون انساني 3 تا هستند:
1)شپش سر و بدن pediculus humanus 2 زير گونه دارد:
- شپش سر p.h.h=p.h.capatis=head louse
-شپش بدن p.h.corporis=body louse
2)شپش عانه (خرچنگي) phthirus pubis=crab louse
گاهي اوقات اين شپش را در خانواده ای جداگانه به نام phthiridae فتیريده قرار مي دهند. هر سه شپش انتشار جهاني دارند.
شپش سر و بدن:head and body louse
مورفولوژي :
تفاوت 2 زير گونه بسيار مشكل است. شپشهاي سر و بدن نر 5/3 – 5/2 ميلي متر و ماده ها 5/4- 5/3 ميلي متر هستند. داراي 3 جفت پاي قوي و هم اندازه مي باشند. قطعات دهاني از نوع سوراخ كننده مكنده است روي ساق پا Tibia)) يك عدد خار وجود دارد و پنجه پا(Tarsus) داراي يك چنگال خميده است كه به همراه خار ساق پا تشكيل اندامي را مي دهند كه شپش از آن براي چسبيدن به ميزبان استفاده مي كند.( مو و الياف لباس ). انتهاي بدن شپشهاي ماده داراي يك فرو رفتگي به نام gonopods است كه شپش بوسيله آن به الياف لباس مي چسبد. انتهاي بدن شپش نر صاف و مجهز به سوزن (تيغه)آدگاس مي باشد.
اكولوژي و بيولوژي :
انتشار جهاني دارند. داراي دگرديسی ناقص هستند. داراي 3 مرحله نمفي هستند هر دو جنس نر و ماده خونخواري مي كنند و خونخواري در هر زمان از روز يا شب صورت مي گيرد. شپش سر و بدن انگل اجباري و دائمي بدن انسان هستند. 5-2 روز خارج از بدن انسان بیشتر نمي توانند بمانند. تراكم جمعيت آنها با عدم رعايت بهداشت فردي رابطه مستقيم دارد. بنابراين در اماكني مثل زندانها، سربازخانه ها، و خوابگاه ها و اردوگاههاي مصائب وبلايا كه جمعيت زيادي وجود دارد و نتيجتاً بهداشت فردي نظير استحمام منظم صورت نمي گيرد رخ می دهد
روي لباس و بدن در حالت آلودگي شديد500 - 400 عدد شپش وجود دارد ومعمولاً در هر فرد كمتر از 100 شپش و تعداد شپش در اكثر مردم كمتر از اين است انتقال آلودگي شپش سر توسط تماس بسيار نزديك صورت مي گيرد و مي توان به وجود كودكان در مهد كودك ها و ارتباط نزديك با معلمين اشاره كرد. شپش بدن هم از طريق تماس نزديك انتشار پيدا مي كند.

اهميت پزشكي :
وجود شپش بدن ، سر يا شپش عانه را روي شخص ، (pediculusis) پديكولوزيس مي گويند. آلودگي به شپش را نيز بيماري و لگردانvagabon’s disease و گاهي morbus errorum گويند. ترشح بزاق مكرراً به بدن ميزبان صورت مي گيرد.
چون شپش روزي چندين بارخون مي خورد اثرات سمي آن در افراد آلوده باعث خستگي، حالت بدبيني و احساس تنبلي شود. آلرژی هاي شديد مثل خارش مي شود. در اثر استنشاق گرد مدفوع شپش علائم مشابه بيماري تب يونجه ظاهر میگردد.
بيماريهاي منتقله توسط شپش بدن :
شپش بدن ناقل بيماري در طبيعت است:
1-تيفوس اپيدميك(L.B.T)Louse Borne Typhus=Epidemic Typhus
ريكتزيا پرووازكي Rickettsia prowazeki عامل بيماري است. شپشهاي نر وماده بدن در اثر خونخواري، ريكتزيا ها را دريافت مي كنند.
ريكتزيا ها وارد سلولهاي اپي تليال جدار معده شپش شده و در آنجا به شدت و به سرعت تكثير پيدا كرده و سبب اتساع زيادسلولها مي شود. حدود 4 روز پس از تغذيه ، سلولهاي جداره معده پاره شده و ريكتزیاها وارد حفره معده حشره مي شوند. ريكتزياها به همراه مدفوع شپش دفع مي شوند.
مدفوع آلوده از طرق زيرباعث گسترش و انتقال آلودگي می شود:
- محل گزش شپش يا زخمهاي جلدي
- از راه مخاط چشم واز راه مخاط دستگاه تنفسي
مدفوع خشك شده شپش در حرارت طبيعي اتاق تا60 روز زنده باقي مي ماند.
بين دو اپيدمي ، عوامل زير، عامل بيماري زايي را فعال نگه مي دارد:
- خود شپش عامل بيماري را نگه مي دارد و براي مدت كوتاهي است كه مصادف عمر شپش است. كه 40-25 روز است.
- ريكتزياي غير بيماريزا درون معده شپش به ريكتزيای بيماريزا تبدیل مي شود.
- مدفوع خشك شده شپش به طور معمول در درجه حرارت اتاق تا 60 روز عامل بيماري را درون خود زنده نگه مي دارد و در شرايط مناسب تا 10 سال هم مي تواند زنده باقي بماند.
- چون خود انسان تنها منبع آلودگي است كه به صورت آندميك است. كه به اپيدمي تبديل مي گردد.
افرادي كه قبلاً‌ تيفوس گرفته اند حاملين بدون علايم مي باشند و بامناسب شدن شرايط در اثر كمبود و ضعف و سوء تغذيه ، بيماري عود مي كند.
2-تب راجعه اپيدميك (تب راجعه شپشي) Epidemic Relapsing Fever
از زمانهاي قديم وجود داشته و به صورت اپيدميهاي بزرگ و كوچك در قرن 19-18 ميلادي بوده است. عامل بيماريBorrelia recurrentis است كه جزء اسپيروكتها است كه به راحتي درون بدن شپش تكثير پيدا مي كند. شپش با يكبار خونخواري عامل بيماري را كسب مي كند. عامل بيماري زا درون معده ناقل جايگزين مي شود. تعدادي از بورلياها از جدار دستگاه گوارش شپش عبور مي كند. و به محوطه عمومي و همولنف رفته و بقيه در دستگاه گوارش باقي مي مانند و مي ميرند. بورلياها به شدت در همولنف تكثير پيدا مي كنند. بور لياها در هموسل خيلي سريع و درعرض 7-5 روز به طريق ساده تكثير حاصل كرده و پس از ده روز به حداكثر خودمي رسند و در همان محوطه بسته بدن باقي مي مانند. و به هر طريق شپش له شود و يا مايع همولنف آزاد شود از طريق زخمهاي جلدي اين مايع آلوده شده مي تواند عامل بيماري رامنتقل كند.. يك شپش يك فرد راآلوده مي كند بنابراين براي پيدايش اپيدمي بايد وفور و تراكم شپش بدن خيلي بالا باشد.
3- تب خندق Trench Fever (تب 5 روزه)
عامل این بیماریR.quintanaاست .این بیماری براي اولين بار در شرايط جنگ جهاني اول بروز كرد و سپس به صورت اپيدمي‌هاي بزرگ و كوچك در بعضي از كشورها بروز كرد.
عامل بيماري توسط شپش كسب مي شود و در محوطه عمومي دستگاه گوارش قرار گرفته و چون وارد سلولهاي جدار روده نمي شود شپش در اثر آلودگي نمي ميرد و تا آخر عمر شپش آلوده است و مدفوع شپش آلوده كننده باقي مي ماند. انتقال بيماري توسط تماس مدفوع آلوده شپش با محل گزش و يا خراشهاي جلدي است.
بعضي از دانشمندان معتقدند كه مدفوع و ادرار شخص آلوده مي تواند آلوده كننده باشد. بعضي از افراد به صورت حاملين بدون علامت تا 8 سال آلوده كننده باقي مي مانند.
روشهاي كنترل
1-رعايت بهداشت فردي 2- اطو كردن محكم لباسها بويژه در درز لباسها (شپش بدن) 3- شپش لباسها در آب550C
4- جمع آوري و نگهداري لباسها در گنجه ها به مدت طولاني 5- استفاده از حشره كشها :د.د.ت 10%مخلوط با يك ماده بي اثر مثل پودر تالك به ميزبان 30گرم براي هر نفر ،گردمالايتون از حشره كشهاي آلي فسفره ،پودر بايگن 1%(پروپوكسور وپودرسوين 5%(کارباريل )ا ز حشره كشهاي آلي کاربامات ،تمفوس (آبيت temephos=abate ) 2%نيز استفاده مي شود.در مورد حشره كشهايي مثل تمفوس كه تخم ها را هم مي كشندتكرار سمپاشي لازم نيست .همچنين درمورد سوين ومالايتون هم همينطور است . براي شپش سر ،شستشوي مرتب سر باصابون وآب گرم تعداد نمف وبالغين را كاهش مي دهد ولی روي تخم ها كه محكم به پايه مو چسبيده اند اثري ندارد فرمولاسيون هاي متعددي در دسترس است :گرد ، امولوسيون ولوسيون .تركيباتي مثل شامپوها كه چنددقيقه پس از مصرف شسته مي شوند خيلي موثر نبوده و توصيه نمي شود.
شانه كردن دائم موها از راههاي مهم جلوگيري است.
شپش عانه phthirus pubis مورفولوژي
اين شپش مامعمولاً كوچكتر از پديكولوس هستند (25/1-2 میلي متر) و براحتي از آن تشخيص داده مي شود. اين شپش، بدن گرد و کروي دارد (خرچنگ مانند). جفت اول پاها ضعيف تر از جفت 2و3 مي باشد. سه بند اول شكم به هم متصل شده و يكپارچه به نظر مي آيد و اينطور به نظر مي رسد كه بر روي يك بند3 جفت سوراخ تنفسي است. شپش عانه در ناحيه موهاي عانه وجود دارد. يعني به موهاي زير ناحيه تناسلي و اطراف معقد مي چسبد. در مواردي كه تراكم شديد است بر روي ريش و سبيل،مژه،زير بغل و گاهي اوقات سينه ديده مي شوند. انگل اجباري و دائمی بدن انسان است.
فعاليت كمتر و تحرك كمتري دارد. آلودگي از طريق مقاربت، تماس كودكان و بچه ها با توالت فرنگي صورت
اهميت در پزشكي و بهداشت :
ناقل بيماري نيست.گزش و تزريق بزاق و دفع مدفوع در اطراف محل گزش واكنش آلرژي زا ايجاد مي كند. ممكن است در قسمت هاي آلوده بدن لكه هاي آبی مشخص (maculae ceralae) ظاهر شود.
كنترل:
حذف موهاي آلوده به شپش
پودر پاشي محل هاي آلوده در بدن

درمان ، چگونه از شر این مزاحمان راحت شویم ؟
همانگونه که گفته شد شپش ها جزو حشرات محسوب می شوند ، بنابراین برای مقابله با آنها می بایست از یک حشره کش استفاده کرد که به شکل شامپو یا کرم قابل شستشو ساخته شده است .
در درمان شپش سر دو نکته مهم را باید همواره به خاطر داشت:
1- دو بار درمان به فاصله 7 تا 10 روز لازمست ، چرا که اگر چه با درمان نخست ، شپش های سر و اکثر تخم های آن از بین می روند ، اما از آنجایی که امکان سر برون آوردن آنها تا 7 روز بعد از تخم ها وجود دارد ، لذا بهتر است به فاصله 7 تا 10 روز ، درمان مجدد انجام شود تا پیش از آنکه این شپش های جدید بالغ شده و توانایی حرکت پیدا کنند ، از بین بروند.
2- تمام موارد تماس احتمالی باید درمان شوند، در غیر اینصورت همیشه احتمال ابتلای مجدد وجود خواهد داشت.
و اما برای درمان شپش سر ، چند فراورده موثر در داروخانه ها موجود است. آنچه در کشور ما برای این منظور استفاده میشود عمدتا شامپو لیندین 1 درصد و شامپو پرمترین 1 درصد است . این فراورده ها برای بیش از 40 سال است که مورد استفاده قرار می گیرند و غالبا غیر از عوارض نادر گذرا ، عارضه دیگری ندارند، اما مهم این است که درست مطابق آنچه توصیه شده است استفاده شده و بیش از حد مصرف نشوند، علاوه براین می بایست تمام موها بخوبی با آنها مرطوب شوند چرا که شپش سر کشته نمی شود مگر آنکه در تماس مستقیم با دارو قرار گیرد. ضمنا مثل استفاده از هر فرآورده دارویی دیگری لازمست که در مورد مصرف در زنان باردار ، مادران شیرده و نوزادان با پزشک مشورت انجام شود.
ادامه دارد...

Mina_Mehr
9th February 2010, 09:45 PM
ضميمه ي 1 جلسه ي هفتم....

http://ucdnema.ucdavis.edu/imagemap/nemmap/ENT10/med_ent.jpg

http://www.micropest.com/photos/body-lice-louse.jpg
http://www.dpd.cdc.gov/DPDx/images/ParasiteImages/G-L/HeadLice/Lice_LifeCycle.gif
http://www.entomology.ucr.edu/ebeling/figures/fig294.jpg


http://entnemdept.ufl.edu/creatures/urban/nits_onscalp3.jpg

Mina_Mehr
9th February 2010, 09:58 PM
ضميمه 2 جلسه ي هفتم....




ابتلا به شپش يکي از بيماريهاي شايع در همه سنين بويژه در سنين مدرسه مي باشد . شپش علاوه بر ناراحتيهايي که در اثر
گزش ايجاد مي کند ،‌ناقل بيماري تيفوس و تب راجعه نيز مي باشد . بنابراين آگاهي از علائم و نشانه هاي اين بيماري در مدارس
، گامي مثبت در جهت کنترل بيماري محسوب مي شود .
مشخصات کلي شپش :
حشره اي کوچک ، بدون بال و خونخوار است که انگل خارجي بدن انسان بوده و مي تواند تن ، سر و عانه را آلوده کند . تخم شپش ،‌ رشک نام دارد و بيضي شکل و سفيد رنگ و به اندازه ته سنجاق مي باشد و به مو و درز لباسها مي چسبد .
انواع شپش :
۱ - شپش سر
۲ - شپش بدن

۳ - شپش عانه




محل زندگي :

شپش سر در لابلاي موهاي سر زندگي مي کند و اين مناطق ( عقب سر و نيز قسمت پشت گوش ) را مورد گزش
قرار مي دهد .
شپش بدن ،‌ در مسير درزهاي داخلي و چينهاي لباسها زندگي مي کند . شپش عانه در محل عانه است و احتمالاً
در ساير نقاط موارد بدن ممکن است مشاهده شود . در بچه ها شپش عانه در پلکها و مژه ها نيز يافت شده است .
راههاي انتقال :
۱ - از طريق تماس مستقيم افراد سالم با افراد آلوده
۲ - از طريق تماس غيرمستقيم بصورت استفاده از وسائل شخصي آلوده « لباسها ، پتو ، ملحفه ، شانه ،‌کلاه ،
روسري و ... )



علائم :





۱ - علائم ابتلا به شپش سر :

الف ) خارش شديد
ب ) التهاب و تورم در ناحيه ريشه مو بدليل خاراندن شديد
ج ) بزرگ و حساس شدن غدد لنفاوي پشت گوش و پشت سر و گردن


۲- علائم ابتلا به شپش بدن

الف ) خارش شديد
ب ) ضخيم شدن پوست
۳ - علائم ابتلا به شپش عانه :
الف ) خارش غير قابل تحمل در ناحيه عانه
ب ) لکه هاي آبي رنگ


عوارض ابتلا به شپش :

۱ - خارش شديد در سطح بدن بدليل تلقيح ماده بزاقي به پوست فرد مبتلا .
۲ - عفونت ثانويه مثل زرد زخم که در اثر خاراندن شديد پوست رخ مي دهد .
۳ - عوارضي ديگر :
خستگي عمومي
افسردگي و پريشاني رواني و بيخوابي
ضايعات پوستي بصورت بثورات ريز قرمز رنگ


راههاي پيشگيري:

۱ - آموزش به مردم در مورد شستشوي لباس و ملحفه در آب جوش بمدت ۳۰ دقيقه و يا استفاده از ماشين
لباسشويي . خشک کن و اتو کردن درزهاي لباس براي از بين بردن شپش و رشک .
۲ - رعايت بهداشت فردي ( بخصوص استحمام مرتب )
۳ - شانه کردن روزانه موي سر
۴ - تميز کردن همه روزه برس و شانه
۵ - شستشوي منظم لباسها ، روسري ، کلاه و ...
۶ - عدم استفاده از شانه ، برس و کلاه ديگران
۷ - پرهيز از تماس با اشياء و لباسهاي فرد آلوده
۸ - کنترل روزانه موي سر و بازديد بدن ( در صورت لزوم ) دانش آموزان در مدرسه و ورزشگاهها
۹ - گزارش موارد آلوده مشاهده شده به نزديکترين مرکز بهداشتي درماني


راههاي مبارزه :

۱ - درمان مناسب فرد و ساير افراد خانواده بطور همزمان طبق دستورهاي مراکز بهداشتي درماني
۲ - اطو کردن لباسها ( بخصوص درزهاي لباس )
۳ - جوشاندن کليه وسايل شخصي آلوده ( حوله ، ملحفه ، لباسهاي زير و رو و ... ) در آب جوش به مدت حداقل نيم
ساعت ( در مورد شپش تن )
۴ - شستشوي منظم ويا پودرپاشي وسائل خواب و ساير وسايلي که قابل شستشو نبوده يا شستشوي آنها
مشکل مي باشد .
۵ - استفاده از داروهاي ضد شپش ( از جمله شامپو و لوسيون گامابنزن ، شامپو و لوسيون پرمترين در صورت
دسترسي و طبق دستور پزشک )

در مبارزه با شپش ، فرد آلوده و کليه افراد خانواده و ساير افراديکه با او در تماس نزديک مي باشند بايد نکات بهداشتي را رعايت

کنند .



منبع: http://www2.irib.ir/health (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww2.irib.ir%2Fhea lth)

Mina_Mehr
18th February 2010, 12:56 PM
به نام خدا
جلسه ي هشتم ....

4-د- راسته دو بالان diptera
مهمترين راسته حشرات از نظر پزشكي است. بيش از 50 هزار گونه شناسايي شده است.
تمامي دو بالان داراي يك جفت بال در مزوتوراكس هستند و جفت بالها به يك جفت زائده به نام هالتر halter يا بالانسيرbalancir هستند كه عضوتعادلی به هنگام پرواز هستند.
اين راسته به3زير راسته تقسيم شده است:
1)نماتوسرا nematocera : شاخك بلندان كه شامل پشه ها مي باشد.
2)براكي سرا brachycera : خرمگسها
3)سيكلورافا . cyclorrhapha : كه شامل انواع مگسها مي باشد
*شاخك بلندان nematocera
داراي آنتن هاي ساده چند بندي هستند كه نسبتاً بلند و رشته اي شكل مي باشند. (15-11بند)
*براکي سرا brachycera
شاخك 3 بندي دارند و روي بند سوم شاخك ، تقسيمات كاذب وجود دارد
*سيکلورافا cyclorrhapha
شاخك 3 بندي دارند و بند سوم شاخك ،مجهز به يك عدد مو به نامarista آريستا است.
Nematocera

4 خانواده از نظر پزشكي حايز اهميت هستند:
Mosquitoes culicidae(1
Sandflies psychodidae(2
Blacktlies simullidae(3
Midges ceratoposonidac(4 پشه کوره
خانواده culicidae كوليسيده:
داراي يك خرطوم مشخص و طويل هستند كه از نوع سوراخ كننده مكنده است.
وجود تعداد زيادي فلس هاي متراكم روي سينه ها، شكم و رگبارلهاي آن.
قطعات دهاني شامل يك خرطوم است كه براي مكيدن خون سازگاري يافته است.
قطعات دهاني شامل يك لب بالا، يك جفت آرواره هاي بالا،يك جفت
آرواره هاي پايين و يك لب پايين و زائده لب پايين است . لب بالا، آرواره هاي بالا و پايين به همراه زائده لب پايين يا هيپوفارينكس تشكيل خرطوم را مي دهند كه در غلاف كه همان لب پايين است قرار مي گيرند.
لب بالا، به همراهmaxilla,mandible و هيپوفارينكس خرطوم كشيده را تشكيل مي دهد كه در غلاف لب پايين كه طويل شده است قرار گرفته اند.
به3 زير خانواده تقسيم مي شوند:
1-توكسورينكيتينه toxorhinchitinae كه خونخواری نمي كنند و از نظر پزشكي اهميت ندارد.
2-آنوفلينه Anophelinae (مثل جنس آنوفل Anophele)
3-كوليسينه cullicinae مثل جنسculex وAedes تفاوت بين آنوفلها و كويسينه ها :
تشخيص نر و ماده:
شاخك هاي پروش و پرپشت درنرها و شاخكهاي داراي موهاي كوتاه و کم پشت در ماده ها. سر درشفیره (سر+ قطعات دهاني = (cephalothorax یکی مي شود و به دنبال آن شكم قرار مي گيرد.
اگر پشه مورد نظر نر باشد (یعنی شاخکها پوشیده از موهای پرپشت وبلند وانبوه باشد )جهت تشخیص آنوفل بودن یا کولکس بودن باید به ساختمان پالپهای آنها مراجعه کرد.اگر یک یا دوبند آخرپالپ به طور ناگهانی وتورم باشند پشه آنوفل نر است ولی اگر تمامی بند های پالپ از رشد یکسانی برخوردار باشند پشه کولکس (کولیسینه ) نر است .در صورتی که پشه مورد نظرماده باشد(يعنی شاخکها پوشیده از موهای کوتاه وکم پشت باشند )جهت تشخیص آنوفل بودن یا کولکس بودن باید به چگونگی وضعیت خرطوم وپالپها مراجعه کرد .اگر طول پالپهای ارواره های زیرین مساوی طول خرطوم باشد پشه آنوفل ماده است ولی اگر طول پالپها از طول خرطوم خیلی کوتاهتر باشد پشه کولکس ماده است .تفاوت دیگر بین انوفلینه وکولیسینه مربوط به مرحله لاروی آنهاست .لاروهای کولیسینه در انتهای بدن مجهز به یک سیفون تنفسی هستند در صورتی که لاروهای آنوفلینه فاقد این سیفون تنفسی هستند .بنابراین لاروهای کولیسینه وقتی جهت تنفس از اکسیژن هوا به سطح اب می آیند به صورت زاویه دار نسبت به سطح آب قرار می گیرند در صورتی که لاروهای آنوفلینه موازی سطح آب هستند .تفاوت دیگر مربوط به مرحله تخم است .تخم های کولکس ها به صورت توده ای در سطح آبهای راکد هستند .در صورتیکه آئدس با وجوداینکه جزء کولیسینه ها هستند تخم های خود را به صورت منفرد می گذارند .آنوفل ها هم تخم های خود را به صورت منفرد می گذارند ولی از طرفین تخم دارای یک جفت عضو برجسته بنام float یاشناور است که تخم های کولیسینه فاقد چنین ساختمانی هستند .در مرحله شفیرگی ،سر به قفسه سینه در کولیسینه ها در هم ادغام می شود ویک قسمت واحد به نام سفالوتوراکس را تشکیل می دهند وبه دنبال آن بند های شکمی قرار دارند. شکل شفیره به صورت حرف(واو)می باشد شیپور تنفسی به تعداد یک جفت روی سفالوتوراکس قراردارد که درکولیسینه ها سیلندری شکل وبلند است در صورتی که آنوفیلینه ها کوتاه است .
اكولوژي و بيولوژي پشه هاي كوليسيده:
دگرديسي كامل دارند. انتشار جهاني دارند. بيشتر پشه ها به فاصله كمي پس از خروج از شفیره، جفتگيري مي كنند. پس از جفتگيري پشه هاي ماده براي دريافت غذاهای لازم، به منظور رشدو رسيدن تخمك ها در داخل تخمدان هايش، مي بايد يك ميزبان رانیش زده و خونخواري نمايد. پس از خونخواري پشه های ماده، به دنبال پناهگاهي گردند تا به استراحت پرداخته تا خون خورده شده هضم شود و تخم ها كاملاً رسيده و آماده گذاشتن شوند. تخمگذاري پشه هاي ماده در سطح آب هاي را كد صورت مي گيرد. پس از تخمگذاري ، پشه ماده يكبار ديگرخونخواري مي كند .و پس از 3-2 روز دسته ديگري از تخم هايش مي رسد. اين عمل خونخواري و رسيدن تخمك ها و تخمگذاري بعد از آن چندين مرتبه در دوران زندگي پشه ماده تكرار مي شود و به نام ((دوره گونوتروفيك)) Gonotrophic cycle خوانده مي شود. پشه هاي نر فقط از شيره گياهي تغذيه مي كنند ولي ماده ها هم خونخواري مي كنند و هم از شيره نباتي تغذيه مي كنند. پشه هاي ماده در هر نوبت تخمگذاري بسته به گونه هاي مختلف حدود 30 تا 300 تخم مي گذارند. يك پشه ماده در طول عمر خود حدوداً تا 1000 تخم مي گذارد و بعد از يك دوره كوتاه چند روزه بسته به گونه پشه و شرايط محيطي تخمها باز شده و به لارو تبديل مي شود. پشه هاي كوليسيده داراي 4 مرحله لاروي هستند. طول دوره لاروي 3-1 هفته طول مي كشد و سپس به پوپ يا شفيره تبديل مي شود. طول دوره پوپي 6-2 روز است و سپس به حشره بالغ تبديل مي شود و آماده جفتگيري مي شود. از نظر رابطه پشه ها با اماكن انساني پشه ها به سه دسته تقسيم مي شوند.
1-پشه هاي اهلي domestic در امكان داخلي و مسقف خونخواری و استراحت مي كنند (آندوفاژ – آندوفيل).
2-پشه هاي نیمه اهلي sub-domestic كه براي خونخواري وارد اماكن داخلي مي شوند (خوانخواري از انسان و حيوان) و پس از خونخواري اماكن داخلي را ترك مي كنند. و بيرون مي روند. (آندوفاژ – آگزوفيل).
3-پشه هاي وحشي wild پشه هايي هستند كه استراحت و تغذيه در اماكن خارج است (اگزوفاژ – اگزوفيل).
از اين سه دسته پشه، پشه هاي اهلي و نیمه اهلی در انتقال بيماريها( مالاريا – آنسفاليت هاي ويروسي- فيلرهاي خوني ) مهم هستند. طول عمر پشه ها در مناطق معتدل و سرد 2-1 ماه ولي در مناطق گرم و ماده از چند روز بيشتر تجاوز نمي كند عمر نر ها كم است و 3-2 روز بيشتر نيست. بچه هاي بالغ جهت تغذيه پرواز مي كند و معمولاً 2-1 كيلومتر بيشتر از لانه هاي لاروي دور نمي شوند. نوع ميزبان در مورد پشه هاي مختلف فوق مي كند.
بعضي از پشه ها شديداً به انسان حمله ميكنند، اينها را آنتروپوفيليك گويند. تعداد ديگري كه در موقع خونخواري بيشتر به حيوانات حمله مي كنند را زئوفیلیک Zoophilic گويند. محل تخمگذاري ، سطوح آبهاي راكد مثل ماند ابها، پس مانده هاي آبهاي كشاورزي، آبهاي مانده در سوراخ تنه درختان، جای پاي حيوانات، آب انبارها مي باشد.

ادامه دارد....

Mina_Mehr
18th February 2010, 01:10 PM
ضميمه ي 1 جلسه ي هشتم:

http://www.naturefront.org/Images/leishmania.jpg

http://i1.tinypic.com/rsajgw.gif

http://www.mardoman.net/files/articles//873.jpg

Mina_Mehr
18th February 2010, 01:16 PM
ضميمه ي 2 جلسه ي هشتم:

اينم يه جمع بندي كلي از تفاوت بين پشه هاي كولكس و آنوفل:

http://i2.tinypic.com/sxg660.jpg

Mina_Mehr
25th February 2010, 05:43 PM
به نام خدا
جلسه ي نهم...

ادامه ي مطلب جلسه ي هشتم،پشه هاي كوليسيده:

اهميت در پزشكي و بهداشت :
مالاريا : پشه هاي آنوفل ماده ناقل بيماري هستند. عامل بيماري تك ياخته اي از جنس پلاسموديوم است. كه 4 گونه آن موجب مالارياي انساني مي شود.
درایران 19گونه پشه آنوفل شناسایی شده است که 8گونه آن به عنوان ناقل شناسایی شده اند .
آنوفل استفنسی درجنوب ایران
آنوفل سوپرپیکتوس درنواحی مرکز ی وجنوب ایران
آنوفل دتالی درجنوب ایران
آنوفل فلوویاتیلیس در جنوب ایران
آنوفل کولسیفاسیس در جنوب به خصوص شرقی
آنوفل ساکاروی مناطق مرکزی ایران
آنوفل ماکولی پنیس در شمال کشور
از 4گونه پلاسمودیوم نیز 3گونه فالسیپاروم ،وایواکس ،مالاریه درایران است.

*بیماریهای آربوویروسی :
بیماریهای ویروسی که به طریق بیولوژیک توسط بند پایان خونخوار منتقل می شود رابیماریهای آربوویروسی می گویند .
(RTHROPOD BORNE VIRUSE)
بیماریهای آربوویروسی دارای مشخصات اپیدمیک لژیک مشخصی هستند :
دارای اپیدمیولوژی ناگهانی وفصلی هستند .
-مخازن بیماری باید نسبتاًمقاوم به خودویروس باشند .
دوره ویروسی کوتاه است ،بنابراین به هنگام انتقال عفونت از مخازن وفور ناقلین خونخوار باید خیلی بالاباشد .
1- تب زرد YELLOW FEVERکه یک بیماریزئونوز است .درمناطق گرمسیری آمریکای جنوبی وآسیای جنوب شرق وجود دارد پشه های گونه های آئدس ناقل آن هستند پشه آئدس ناقل آن هستند .پشه آئدس (اجیپتی ناقل اصلی آن است (درآسیای شرقی )ودر آمریکای جنوبی پشه های هماگوگوس(Haemagogos) همان کاررا می کنند .
از نظر اپیدمیولوژی به 3فرم جنگلی ،رستایی وشهری وجود دارد . بيماريهاي زئونوز دو سيكل دارند.
1-سيكل وحشي sylvatic : بيماري در خود مخازن جانوري توسط ناقلين منتقل مي شود. ناقلين كه فقط روي جانوران خونخواري مي كنند.
2-سيكل اهلي domestic : كه بيماري به انسان منتقل مي شود توسط ناقلين خونخوار انساني و حيواني.
بيماريهاي آربوويروسي دوره viremiae كمي دارند ( 2 روز) در اين دو روز آنقدر تراكم ناقل بندپا بايد زياد باشد كه بتواند خونخواري كند (مثلاً از ميمونها) و بعد سريع يك انسان پيدا كند و بيماري را منتقل كند، به همين دليل اين بيماريهاي آربوویروسي بصورت ناگهاني بروز مي كند.
بيماري تب زرد داراي 3 شكل است: سيكل جنگلي (وحشي) – سيكل روستايي –سيكل شهري (سيكل اهلي) : در هر كدام از سيكل ها گونه هاي متفاوت پشه ناقل هستند.
در سيكل جنگلي پشه Aedes africanus ناقل است لارو آن در تنه درختان و پشه هاي بالغ در بالاي درختان زندگي مي كنند و هنگام غروب آفتاب سريعاً از ميمونها خونخواري مي كنند. مرگ و مير بين ميمونها بسيار نادر است.
در سيكل روستاييAdese simpsoni ناقل است. لارو آن در آبهاي جمع شده در بين برگ درختان موز و آناناس زندگي مي كند، بالغين در طي روز خونخواري مي كنند (برخلاف ساير پشه ها)
درسيكل شهري Aedes aegyPti ناقل اصلي است. دوره كون بيماري در انسان 5-4 روز است، پس از اين مدت ويروس در خون شخص ظاهر مي شود. در اين حالت ویرمی ايجاد شده است كه 2 روز به طول مي انجامد. ويروسها از جدار دستگاه گوارشي پشه عبور مي كنند و وارد همولنف پشه مي شود. و در بافتهاي متفاوت پشه تكثير مي كند، بخصوص در دستگاه عصبي تكثير ميكنند كه طول دوره آن 30-5 روز است.
افرادي كه از روستا به شهر و بالعكس رفت و آمد مي كنند و مورد گزش پشه ها قرار مي گيرند. و مي توانند عامل بيماري را منتقل كنند.
در آمريكايي جنوبي پشه هاي (( هماگوگوس)) نقش شبيه پشه هاي آئدس را ايفا مي كند.
ميهمونها حساس تر هستند.
تب دنگ dengue fever يا تب استخوان شكن:
گسترش بيشتری نسبت به تب زرد دارد زير انسان مخزن آن است. ولي مخزن تب زرد ميمونهاي جنگلي است. داراي دو فرم كلاسيك و هموراژيك است.
پشه Aedes aegypti ناقل اصلي است.Aedes simpsoni و Aedes africanus ناقلين درجه دوم هستند.
آنسفاليتها: انواع انساني و حيواني دارند يك سري از آنها را پشه ها و يك سري از آنها را كنه ها منتقل مي كنند. ناقلين طراز اول آن پشه هاي جنس culex هستند. West nile fever تنها انسفاليت گزارش شده در ايران است.
2-تب دنگ که چندین استرین ویروس مسئول ایجاد آن هستند .
مسئول ايجاد بيماري تب استخوان شكن( بيماري دنگ) است. پراكندگي آن بيشتر از تب زرد است.
دو نوع كلي كلاسيك و خونريزي دهنده (هموراژيك) دارد كه توسط Ad.aegypti منتقل می شود که ناقل اصلي است. ناقلين كم اهميت تر Ad.albopictusو Ad.simpsoni می باشند.
1- آنسفالیت های ويروسي : Ensphalitis
- آنسفاليت ژاپني Culex tritaeniorhycus
- آنسفاليت سنت لويی cx.tarsalis
- آنسفاليت وست نايل(نیل غربی) west nile
cx.tarsalis :
شرايط انتقال آن در ايران وجود دارد با احداث سدهاي متعدد به خصوص در نواحي جنوبي مثل بندر عباس محيط مناسبي براي مهاجرت پرندگان كه حامل پشه هاي كولكس مي باشند به وجود آمده است.


☺پشه هاي آنوفل برحسب نوع خونخواري كه ميكنند. به دو دسته تقسيم مي شوند:
1-زئوفيليك: علي رغم وجود انسان در محيط زيست خود خونخواري خود را از دام موجود در محل انجام مي دهند زيرا اسيد آمينه هاي مورد نيازش در دام است.
2-آنتروپوفيليك : انسان دوست هستند و خونخواري از انسان را به دام ترجيح مي دهند
اين دو بصورت درصدي هستند و با استفاده از آزمايشELIZA مشخص مي شوند.
در بيماري مالاريا پشه هايي كه باعث بيماري مي شوند درصد آنتروپوفيليك آنها بالاست. در ايران 19 گونه آنوفل هست كه فقط 8 گونه آنها ناقل بيماري است. بين اين 8 گونه يك سري ناقلين اوليه هستند و يك سري ناقلين ثانويه .
اهميت پزشكي پشه هاي كولیسيده
مهمترين آنها آنوفل ، كولكس ، آئدس است كه بيماريهایي مثل مالاريا ، فيلاريوزيس و بيماريهاي آربوويروسي را منتقل مي كنند. فيلارياها يك سري از آنها انساني هستند، و يك سري حيواني، مثل "ووشرريا بانكروفتي" که عامل بيماري پيل پایي انساني است.W.b توسط نيش پشه هاي مختلف كوليسيده( آنوفل كولكس آئدس ) منتقل مي شود.مكانيسم همگي شبيه است درتمام فيلاريوزيسها انتقال از نوع بيولوژيك فقط توام با تغیير مورفولوژيك است. وقتي پشه آنوفل ماده يا كولكس يا آئدس، ميكروفيلر را با خونخواری دريافت مي كند ، میکروفیلر در دستگاه گوارش پشه قرار مي گيرد و در طي 2-1 روز از جدار دستگاه گوارش عبور مي كند وبه قسمت عضلات توراكس حشره حركت مي كنند در آنجا پوست اندازي ميكند( 2 بار ) وبه حالت متورم در مي آيد( فقط تغيير مورفولوژيك )و به لارو مرحله سوم تبديل مي شود. ساير لاروها كه نمي توانند به عضلات قفسه سينه بروند می میرند. لارو سوم به سمت قطعات دهاني حركت مي كند و پشه ناقل با وارد كردن خرطوم خود به پوست يك كانالي را در زير پوست ايجاد مي كند.اين ميكروفيلرها خرطوم را سوراخ مي كنند، و روي پوست مي افتند .میکروفیلرهایی مي توانند زنده بمانند كه حفره ای را پيدا كنند و خود را به سمت عروق برسانند و وارد گره هاي لنفاوي شود و سير خود را طي كنند. يك ميزبان بي مهره دارد كه همان نوع ماده آنوفل، كولكس و آئدس است و يك میزبان مهره دار دارد كه انسان و يا دامهاي اهلي است. 3-بيماريهاي ديگر، بيماريهاي آربوویروس Arthropoda born viruses هستند. يعني بيماريهاي ويروسي كه توسط ناقلين بند پاي خونخوار منتقل مي شود كه مهمترين آنها پشه ها هستند. مثل آنوفل كولكس آئدس + كنه ها يا پشه خاكي انتقال از نوع بيولوژيك است.
از جمله اين بيماريها تب زرد yellow fever است.
گسترش بيماري محدود به نواحي گرمسيري آمريكائي و قاره آفريقا است.
يك بيماري زئونوز است ولي اساسًا يك بيماري خاص ميمونهاي جنگلي است و تحت شرايطي خاص به انسان منتقل مي شود. بيماري بايد حتماً ابتدا بصورت زئونورني شديد رخ بدهد.

روش هاي كنترل پشه هاي کوليسيده
1-عمليات عليه پشه هاي بالغ:
a)سمپاشي اماكن دامي و انساني
b)استفاده از دوركننده ها
c)استفاده از توري براي درب و پنجره
d)استفاده از پشه بند ها
2-عمليات لاروكشي
a)خشكاندن باتلاقها
b)زهكشي
c)مبارزه بيولوژيك
d)استفاده از مواد نفتي و حشره كشها
e)مبارزه ميكروبي
مبارزه بيولوژيك : با استفاده از ماهي گامبوزا انجام مي شود كه منبع آن از كلمبيا بوده است كه قادر به حركت در آبهاي كم عمق است و روزي تا 100 عدد لارو را مي خورد.
مبارزه ميكروبي: استفاده از باسيلوس تورينجنسیس و باسيلوس اسفريگوس( اسپورآنها براي پشه ها كشنده است. )
مواد دفعي لايه اي را روي آب تشكيل ميدهند كه باعث خفگي لاروها مي شود.
حشره كشها: مانند abate (temephos)كه جزء فسفرهاست كه علاوه بر لارو، تخم ها را از بين مي برد.
در سمپاشي از سم بايگون استفاده مي شود ولي از يك حشره كش به نام آيكون كه جزء پيروتيروئيدهاست به جاي بايگون استفاده مي كنند.
مواد دور كننده: درجبهه های جنگ به آن، كرم سنگر مي گفتند كه حاوي موادی مانند دي متيل فتالات، دي اتيل تولاميد است كه مشمئز كننده است ولي در نواحي گرمسير نیم ساعت تا 1 ساعت بيشتر دوام ندارد زيرا تبخیر مي شود ولي در نواحي معتدل 4-3 ساعت دوام دارد.
ادامه دارد...

Mina_Mehr
26th March 2010, 04:57 PM
به نام خدا...
جلسه ي دهم...

خانواده پسيكوديده
اين خانواده به چندين زير خانواده تقسيم مي‌شود كه فلبوتومينه‌ها چون خونخواري مي‌كنند مهم‌تر ازبقيه هستند.فلبوتومينه‌ها در ايران شامل گونه‌هاي جنس فلبوتوموس مثل (فلبوتوموس پاپاتاسی و فلبوتوموس سرژنتي) و گونه‌هاي جنس سرژانتوميا هستند.
در دنياي جديد (قاره آمريكا) گونه‌هاي جنس لوتزوميا ناقلين ليشمانيوز هستند.
سرژانتوميا‌ها ناقلين ليشمانيوز مارمولك هستند و با وجود اينكه خونخواري مي‌كنند ولي به علت وضعيت ساختمان دهاني از نظر آناتوميك قادر به بر گرفتن لپتوموناد‌ها جهت عبور از قطعات دهاني آنها نيستند.
مورفولوژي
اندازه كوچك 5-2 ميلي متر به قطعات دهاني سوراخ كننده مكنده با لها به حالت افراشته، بدنی مودار چشمان نسبتاً بزرگ خرطوم كوتاه و پاهاي طويل دارند. ماده ها اندام جفتگيري خارجي مشخصي ندارند.در نرها اندام جفتگيري چنگک مانند در انتهاي بدن وجود دارد كه به صورت زوج است و مشخص كننده فلبوتوموس هاي نر از ماده و ديگر حشرات مي باشد. ساير گروههاي فلبوتومين نيز بهمين شكل هستند. براي طبقه بندي ماده ها از شكل و فرم اسپرماتكا استفاده مي شود.
اكولوژي و بيولوژي: فلبوتومينه ها گسترش جهاني دارند. پشه خاكي ها در جاهايي که رطوبت به حالت اشباع است تخمگذاري ميكنند. مثلاً در انتهاي لانه جوندگان كه سطح آب زيرزميني بالا باشد. درشرق اصفهان و خوزستان اين موضوع حاصل است و باغچه هايي كه آبياري دائم دارند،‌محل نگهداري زباله ها، پشه خاكي های ساده خونخواري مي كنند و خونخواري از روي مختلف است. بعضي از گونه ها از خزندگان نيز خونخواري مي كنند. پرواز جهشي دارند و بنابراين محلهاي مختلف يك زخم را مي تواند براحتي جستجو كنند. داراي 4 مرحله لاروي هستند. زمستان گذاراني به صورت لارو مرحله 4 است. خونخواري محدود به شب، طلوع آفتاب و غروب خورشيد است.
اهميت پزشكي :
1- انتقال انواع ليشمانيوز Leishmania
7گونه در دنيا وجود دارد.
پشه خاكي ماده بوسیله خونخواري اماستیگوت(جسم لیشمن) را كه در ماكروفاژهاي مهره داران هستند گرفته و اينها درمعده پشه خاكي به فرم لپتوموناد يا پروماستيگوت كه تاژك دار است تبديل شده و تكثير مي يابد و به طرف قطعات دهاني حركت مي كند و در اثر استفراغ خون خورده شده به صورت آلوده بيماري را به انسان و مهره داران منتقل مي كنند و ناقلين ليشمانيوز فلبوتوموسها، لوتزوميا ها و سرژانتومياها هستند. فلبوتوموسها در دنياي قديم به لوتوزوميا هادر دنياي جديد انواع ليشمانيوز را منتقل مي كنند و سرژانتومياها ليشمانيوز خزندگان را از طريق بلعيده شدن توسط مارمولك ها منتقل مي كنند. پشه خاكي ها 3 جور ليشمانيارا منتقل مي كنند. جلدي، احشايي و جلدي مخاطي .
اپيدميولوژي انواع ليشمانيوز موجود در ايران: ليشمانيوز جلدي و ليشمانيوزاحشایی
2 نوع ليشمانيوز جلدي در ايران وجود دارد:
ليشمانيوز جلدي روستايي( مرطوب)
ليشمانيوز جلدي شهري (خشك )
ليشمانيوز جلدي روستايي (مرطوب):
Zoonotic cutaneous leishmaniasis(zcl)
Rural cutaneous leish.

عامل بيماري L.major
كانونهاي بيماري در ايران: اصفهان – خوزستان (عين خوش – دشت عباس تنگه چزابه – فكه – سوسنگرد) . در شمال ايران دنباله تركمنستان شوروي در اسفراين( خراسان). زخم بيشتر از حيوان به انسان مي آيد . مخزن بیماری در تمام ایران جربیل بزرگ است Rhombomys opimus ولي در استان خوزستان جونده ديگري به نام Tatera indica است.
ناقل اصلي بيماري Phlebotomus papatasi است البته بيماري در فرمsylvatic خود بوسيله چندين گونه ديگر به حالت اپيدمي بين جوندگان در مي آيد و سپس ارتباط بين بيماري و مخزن با ميزبان توسط گونه نیمه اهلی Ph.papatasiبرقرار می گردد.این بیماری در حالت اپیدمیک زئونوتیک است.
.
2- لیشمانیوز جلدی شهری (خشک)
Urban cutaneous Leishmnaisis Anthroponotic cutaneous Leishmaniasis(A.C.L)
عامل بیماری L.tropica
کانونهای اصلی بیماری :تهران ،شهر اصفهان ،کرمان ،شیراز ،مشهد ،نیشابور یک بیماری زئونوز است. ولی انسان به انسان هم نیز انتقال صورت میگیرد .بنابر این یک بیماری آنتروپونوتیک است (بیماری زئونوزیک که انتقال از انسان به انسان نیز صورت می گیرد ).
مخزن اصلی بیماری معمولاًسگ است .
در ایران چون ثابت شده در جاهایی که سگ وجود ندارد ولی انتقال صورت می گیرد یعنی اینکه انسان مخزن اصلی می تواند باشد ،از انسان به حیوان هم منتقل می شود.
ناقل اصلی بیماری Ph.sergenti است.البته در بعضی جاها Ph.papatasiبه عنوان مخزن درجه 2 می باشد فلبوتوموس سرژنتی هم وحشی وهم اهلی است ولی جمعیت اهلی قسمت کمی از آن را دربرگرفته است .
· لیشمانیوز احشایی :لیشمانیوز احشایی به وسیله L.donovani ایجاد می شود.
این گونه دارای 3زیر گونه است :
L.donovanid. که به صورت آنتروپونوتیک است .در شبه قاره هند وجود دارد و ان را Kala-azar گویند.فرد نجات یافته به صورت کاریر عمل می کند. زير گونه دوم: L.d.infantum است.
مربوط به ايران همین گونه است. و نوع مديترانه اي شرقي بيماري است. اين نوع افراد زير 10 سال( زير 5 سال ها) بيشتر مبتلا مي شود و مغز استخوان و طحال را مبتلا مي كند. 5-2 سال .
از سراسر ايران گزارش شده است. قبلاً كانون اصلي آن مشكين شهر بوده است. ولي اكنون از بلوچستان هم گزارش شده است. مخزن، آلودگي طبيعي يا مخزن در حيوانات گوشتخوار مثل شغال و روباه ديده شده است. حيوانات گوشتخوار وحشي در وحله اول مخزن و سپس سگ به عنوان گوشتخوار اهلی (تهران-شیراز)میباشد
گروههای مشکوک به ناقلیت ph.major وph.chinensis بوده اند.در ایران این بیماری به صورت اسپورادیک است.اینها پشه خاکی های وحشی هستند و در کوهستان زندگی می کنند.به صورت ناقلین دسته دو از فلبوتوموس پاپاتاسی و فلبوتوموس الکساندری می باشد.این بیماری زئونوز است.
تب پاپاتاسی(تب سه روزه): ویروسها به وسیله پشه خاکی ph.papatasi منتقل می شوند.در خوزستان اصفهان و خراسان وجود دارد.انتقال از راه تخم است.علاوه بر پشه خاکی انسان و جوندهRh.opimus نیز مخزن بیماری هستند.
Oroya fever(caryon disease): عامل بیماریBartonella baciliformis است. مخزن ان لوتزومیا است.انتقال در اثر گزش پشه خاکی صورت می گیرد.
روشهای کنترل پشه خاکیها :
· درمورد لیشمانیوز جلدی ، سمپاشی اماکن آلوده (ساختمان ها) عملی نیست چون این یک پشه خاکی است که به صورت نیمه اهلی بوده ونزدیک لانه جوندگان زندگی می کند ولی می تواند موثر باشد. سمپاشی از شدت انتقال بیماری می کاهد ولی در مورد لیشمانیوز جلدی روستایی با توجه به اینکه پشه خاکیها پرواز کوتاهی دارند می توان با ازبین بردن ناقلان بیماری راکنترل کرد واین درهنگام اپیدمی هااست .درحالاتی که بیماری اپیدمی نیست به علت وجود کثرت خانه ها ومشکلات اجرایی سمپاشی در شهر ،سمپاشی عملی نیست .
· درمورد لیشمانیوز جلدی روستایی از طریق کنترل واز بین بردن مخازن بیماری که جوندگان وحشی هستندسمپاشی واز بین بردن جوندگان مقرون به صرفه نیست.ولی در مورد لیشمانیوز جلدی شهری از طریق کنترل و از بین بردن سگ های ولگرد ودرمان سگ های اهلی به طور موثری از انتقال بیماری می کاهد .
در تمامی موارد بالا حفاظت شخصی واستفاده از دور کننده ها موثر است .
ضمناًپشه خاکیها به سموم حشره کش آلی کلره هنوزحساس هستند.
· درمورد لیشمانیوز احشایی کنترل بیماری از طریق کنترل ناقلان ومخازن بیماری کاری عملی نیست ولی حفاظت افراد سالم ودرمان بیماران نقش مهمی می باشد.
ادامه دارد...

Mina_Mehr
26th March 2010, 05:13 PM
ضميمه ي 1 جلسه ي دهم......

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/46/Phlebotomus_pappatasi_bloodmeal_continue2.jpg/180px-Phlebotomus_pappatasi_bloodmeal_continue2.jpg


http://www.njavan.ir/forum/imagehosting/1748e3658250372.jpg
http://www.resimdizin.com/resim.rsm?rid=LVSTAVLAASTZ&boyut=buyuk
http://www.resimdizin.com/resim.rsm?rid=XTeYKXaWeaKf&boyut=buyuk


http://www.resimdizin.com/resim.rsm?rid=XTTNNzKTTXhf&boyut=buyuk

Mina_Mehr
7th April 2010, 10:57 PM
به نام خدا
جلسه ی یازدهم:


3-simuliidae black flies سیمولیده
گونه های 3جنس به طور منظم روی انسان نیش می زنند :
سیمولیوم 1.simiulium
پروسیمولیوم 2.prosimulium
اوسترسیمولیوم 3.Austrosimulium
مهمترین آنها سیمولیوم است که از لحاظ پزشکی اهمیت دارد.
S.damnosum
S.neavei
S. ochraceum
S.metalicm
S.callidum

مورفولوژی: سیمولیده ها به نام مگس سیاه شناخته شده اند دوبالان بسیار کوچکی هستند به طول 5/1تا4میلی متر بابدن قویHamped thorax ،رنگ سیاه دارند ،آنتن های کوتاه وسخت ،قطعات دهانی کوتاه ونسبتا ًمشخص نیستند
اکولوژی: سیمولیده ها ،انتشار جهانی دارند دگردیسی کامل دارندتخم ها همیشه درآبهای جاری گذاشته می شود ولی محل رشد ونمو آنها برحسب گونه های سیمولیوم کاملاًفرق میکند .لانه های لاروی می تواند از یک قطعه کوچک آب ،نهرهایی با جریان آهسته آب انشعابات دریاچه ها ،آبهای جاری شده از سدها تا جریان تند رودخانه هاوآبشارها تغییر نماید .دگردیسی کامل دارند 8-6مرحله لاروی دارند.فقط ماده ها خونخواری می کنند .بالغین به فواصل زیاد از لانه های لاروی دور می شوند .بر خلاف پسیکودیده ها در روزهای ابری ودر هوای طوفانی فعالیت شان افزایش می یابد .
اهمیت در پزشکی وبهداشت :
1-بعضی از گونه های سیمولیوم در آفریقا وبعضی دیگر در آمریکای مرکزی جنوبی کرمهای( نماتد های) انگلOnchocera volvulus را به انسان انتقال می دهد که به نام بیماری انوکوسرکیازیس معروف است (بیماری کوری رودخانه ای )
s.neavei,s.damnosum آفریقا
s.metalicum s.ochraceum آمریکای مرکزی وجنوبی
این بیماری در مناطق غربی،مرکزی وقسمتاعظم شرق آفریقااست .آلوده ترین جاناحیه صحراsavanah بویژه در غرب آفریقااست .یک کانون آلرژی کوچک نیز درجنوب یمن وجود دارد .سیمولیوم ،تنها ناقل آنکوسرکیازیس انسانی هستند.روش انتقال مثل سایر میکروفیلرها توسط ناقلین خونخوار است .فاصله بین بلعیدن میکروفیلی وبوجودآمدن لاروآلوده کننده بسته به درجه حرارت 6-13روز طول می کشد .
-دربرزیل s.amazonicumآلوده به میکروفیلر غیرپاتوژن masonella ozardi یافت می شود.
3-گزش اینها چون به صورت دسته جمعی پرواز میکنند وتزریق بزاق سمی می تواند برای دامها کشنده باشد .
روشهای کنترل :
1- دور کننده ها :دی اتیل تولامید –بوتیریل تتراهیدروکینولئین
2- سمپاشی هوایی برروی گیاهان محل استراحت بالغین اثر موقتی وموضعی دارند
3- سمپاشی کانالهای آبیاری –کاربرد د.د.ت درنیجریه واگاندا نتایج خوبی نشان داده است (بر علیه لاروها)سمپاشی در طی سال چندین نوبت صورت می گیرد .
4- چون دوام کرم بالغ در بدن انسان 15سال است باید برنامه ریزی بیش از این مدت در نظر گرفته شود.
پشه ریزه –پشه کوره ceratopogonidae-Biting-midges
مهمترین جنس کولیکوئیدسCulicoides می باشد .ولی گونه های جنس لپتوکونوپوسLeptoconopsنیز گزش آن مهم است .بالغین حشرات کوچکی در حدود5-5/1 میلی متر هستند .قطعات دهانی سوراخ کننده –مکنده دارند .روی بالها مجهز به کدهای شیری وسفید رنگ است (در کوکیلوئیدس).تخم ها را روی گل ولای وخاک مرطوب به خصوص در نزدیکی باتلاقها گذاشته می شود وهمچنین روی برگهای در حال پوسیدن خاک هوموس ،کود حیوانی ویابه روی گیاهان وسایر اشیاءکه نزدیک آب هستند ویادرآب نیمه غوطه ورند.
(25-14روز)4مرحله دلاوری دارند –ماده ها خونخواری می کنند .برای تبدیل شدن به شفیره به تقاط خشک تر می آیند شفیرگی 3تا10روز طول می کشد بالغین در تمام ساعات شب وروز خونخواری می کنند ولی بسیاری از گونه ها به هنگام غروب ونیمه اول شب فعال هستند وایاد ناراحتی می کنند .
اهمیت پزشکی :
1- گاز گرفتن (نیش زدن )
2- انتقال آلودگیهای فیلری مانسونلا اوزاردی ودیپتالونماپرستانس.
3- انتقال بعضی آربویروسها
کنترل :شبیه کنترل پشه های کولیسیده است .
ادامه دارد....

Mina_Mehr
7th April 2010, 11:34 PM
ضمیمه ی جلسه ی یازدهم....
http://www.giffbeaton.com/2004-03-15_unk%20fly.jpg

reza_sokout
21st May 2010, 09:48 PM
سلام
مرسی از تلاش همه
لطفاً اطلاعات دقیق و جامعی در خصوص سمهای مورد استفاده جهت مبارزه با سوسری(آلمانی)و دوز مصرفی و دفعات تکرار برایم ارسال کنید.
ممنون.

امير آشنا
21st May 2010, 10:07 PM
سلام
مرسی از تلاش همه
لطفاً اطلاعات دقیق و جامعی در خصوص سمهای مورد استفاده جهت مبارزه با سوسری(آلمانی)و دوز مصرفی و دفعات تکرار برایم ارسال کنید.
ممنون.

سلام دوست عزیز

به سایت خودت خوش اومدی@};-

این سوال رو باید تو انجمن کشاورزی مطرح کنی تا به جواب برسی

موفق باشی@};-

Mina_Mehr
2nd August 2010, 11:34 AM
به نام خدا...
جلسه ی دوازدهم...
زیر راسته خانواده Brachycera tabanidaeدارای 4زیر خانواده هستند که دوتای آنها از نظر پزشکی مهم می باشند
1- Chrysopinae مثل . Chrysops spp
2- Tabaninae مثل Tabanus spp .
مورفولوژی :خصوصیات مربوط به زیر راسته brachyceraقطعات دهانی پاره کننده_ مکنده, جنس تابانوس شامل بزرگترین دوبالان خونخوار است رنگهای متنوعی دارند چشمان مرکب بزرگ دارند .خرمگس هاسر بزرگ دارند .
ماده ها dioptica : فاصله بین چشمان مرکب وجود دارد .
نرها holoptica :چشمان مرکب به هم متصل هستند .
اکولوژی :تابانیده ها انتشار جهانی دارند دگردیسی کامل است .ماده ها خونخواری می کنند .
ازانسان هم خونخواری می کنند .تخم گذاری روی مناطق آبزی ونیمه آبزی کنار باتلاقها علفها وگیاهان کناره باتلاقها وصخره ها گذاشته می شود (100تا1000تخم)
محیط زیست لاروها در گل ،گیاهان در حال پوسیدن ، هوموس و خاک مرطوب آبهای کم عمق وبا تلاقها است و از
اکسیژن هوا تنفس می کنند .4تا9مرحله دلاوری ممکن است در طول 3-1سال طی شود.خو نخواری در موقعی که
شدت آفتاب حداکثراست انجام می گیرد .بسیاری از گونه ها در جنگلها و بسیاری در بوته زارها به سر می برند .
اهمیت پزشکی:
به علت خونخواری متناوب ،پروازسریع وطولانی می توانند ناقل مکانیکی سیا ه زخم
Bacillus anthrasis نشخوار کنندگان - انسان به طور اتفاق در سیکل بیماری قرار می گیرد .
تولارمی franciesella tularensis . بیماری در اصل متعلق به جوندگان وخرگوشها است وانسان بوسیله نیش تابانیده ها به صورت تصادفی در سیکل بیماری قرار می گیرند.
-انتقال بیولوژیک loa loa
-گزش دردناک
روش کنترل :
استفاده از تله های چسبان ،دور کننده ها, خشکاندن باتلاقها
زیراراسته سیکلورافاcyclorrhapha سومین زیر راسته دوبالان ،زیر راسته سیکلورافا است وشامل مگسها می شود
3مگس مهم که دراین درس بررسی می شوند به شرح زیر است :
-مگس خانگی musca domesticaکه از خانواده موسیده می باشد.اندازه آن 9-6میلی متر است .قطعات
دهانی آن لیسنده می باشد و برای تغذیه از مواد مایع و نیمه مایع و موادی که قابلیت تبدیل به مایع را دارند
مناسب است.تخم گذاری مگس های خانگی در روی مواد آلی در حال فساد مثل باقی مانده مواد غذایی و سبزیجات
درحال پوسیده شده انجام می گیرد.دوره زندگی از تخم تاتخم حدوداً15روز صورت می گیرد .تمامی مگس های سیکلوراف دارای 3مرحله لاروی هستند .تمامی مراحل زندگی برروی محل تخم گذاری صورت می گیرد یگ مگس غیر خونخواراست .
مگس اصطبلstomoxys calcitrans که از خانواده موسیده است اندازه آن کوچکتر از مگس خانگی است قطعات دهانی آن به صورت یک خرطوم سوزن مانند است که درانتهای آن مجهز به خارهای کیتینی است که بوسیله آنها پوست راپاره می کنند .از رشد لب پایین بوجود آمده است وبرای خونخواری سازگاری یافته است .از نظر سیکل زندگی تقریباًمثل مگس خانگی است . جنس نروماده هردو عمل خونخواری را انجام می دهند . مگس تسه تسه یاglossina:از مگس خانگی بزرگتراست12-9میلی متر دارای قطعات دهانی سوراخ کننده_
مکنده هستند .بر خلاف دو مگس دیگر یک مگس لاروگذاراست.لارو مرحله سوم توسط حشره ماده متولدمی شود.
یعنی تخم مادر اتروس ماده باز شده و لارو های مرحله 1و2پوست اندازی کرده و لارومرحله سوم متولد می شود.
در هر بار یک لارو توسط حشره ماده متولد می شودو این رقم به طور طبیعی 5تا8عدد می باشد یک مگس خونخوار است و جنس نرو ماده هر دوعمل خونخواری را انجام می دهند.از انسان وانواع متنوعی از پستانداران اهلی ووحشی وهمچنین خزندگان وپرندگان خونخواری می نمایند .هیچ یک از گونه های تسه تسه انحصاراًاز یک میزبان خونخواری نمی کنند .پراکندگی این مگس محدود به قاره افریقا است .

اهمیت پزشکی:
-مگس خانگی :بواسطه اینکه براحتی وارد اماکن انسانی می شود وعدم وابستگی به منبع غذایی خاص دارای پتانسیل بالایی جهت انتقال مکانیکی عوامل بیماریزای متنوعی می باشند .مگس خانگی از طریق پلی ویلی های ()موجوددر پاها ،قطعات دهانی ،موها وخارهای موجود روی بدن ،استفراغ موادخورده شده ومدفوع می تواند بیماریهایی با کتریایی ،تخم کرمها وکیست تک یاخته ها رابه طریق مکانیکی منتقل کند .کمترین شانس انتقال بوسیله ی مدفوع مگس خانگی به علت PH اسیدی می باشد.
-مگس اصطبل :
1-گزش دردناک 2-انتقال مکانیکی سیاه زخم 3-انتقال مکانیک تولارمی .
-مگس تسه تسه :
1-انتقال بیولوژیک تریپا نوزوما گامینس توسط گلوسینا پالپالیس وگلوسینا تاکینوئیدس در غرب آفریقا ودر مرکز وشزق آفریقا.معمولاًاعتقاد براین است که تنها منبع بیماری انسان است .
2-انتقال بیولوژیک تریپانوزومای رودزینس توسط گلوسینا مورسیتانس
گلوسینا سوئینر تونی وگلوسینا پالیدیپس به صورت محدودتر در نقاطی از آفریقا. مخزن بیماری می تواند حیوانات اهلی ووحشی مثل گاو هستند. یک بیماری زئونوز است .
بیماری خواب درهر دومورد از طریق غددبزاقی مگس های تسه تسه منتقل می شود.
روشهای کنترل :
در مورد مگس خانگی ومگس اصطبل شامل 1-روشهای مکانیکی (مثلاًاستفاده از مگس کش وهواکش )2-روشهای بهسازی محیط شامل جمع آوری ودفع صحیح زباله ،دفع صحیح مدفوع ،استفاده از توری در پنجره 3-کنترل شیمیایی شامل استفاده از سموم حشره کش آلی فسفره ،کاربامات وپیرتروینه برعیله لارودرمحیط های رشد ونموآنهاکه به صورت سم پاشی ابقایی باشد ودوم بر علیه بالغین 4-کنترل بیولوؤیک ،استفاده از زنبورهای خانواده ترومالیده جهت پارازیته نمودن شفیره مگسها .
در مورد مگس تسه تسه ،کارمبارزه مشکل تر است .چون لارومرحله سوم پس از تولد بلافاصله به عمق خاک فرورفته وتبدیل به شفیره می شود بنابراین کنترل بیماری خواب از طریق ناقل شامل بهسازی محیط مثلاًایجاد قرنطینه های جغرافیایی می باشد .همچنین استفاده از تله های چسبان یکی دیگر از راههای کنترل بالغین است .


میازیس myiasis
عارضه میازیس یکی از مثالهای بارز در خصوص عامل بیماریزابودن بند پایان است .آلودگی بافت های انسانی ودامی به لارو مگسها راکه باعث تخریب ونکروز بافتها در اثر تغذیه لاروها وفعالیتهای آنها می شودرامیازیس گویند میازها را به دوشکل تقسیم بندی می کنند .
در تقسیم بندی bishopمگسهای مولد میاز رابراساس محل قرار گرفتن میاز در عضو وبافت طبقه بندی می کنند که یک طبقه بندی کاربردی است ومخصوص اطبا می باشد .مثلاًمیاز گوش ،میاز چشم ،میاز دستگاه گوارش و ...
تقسیم بندی صحیح برای میازها تقسیم بندی pattonمی باشد .
در این طبقه بندی لارومولد میاز ،بر اساس بیولوژی آنها تقسیم بندی می شود.در این تقسیم بندی ،میازها به سه گروه تقسیم بندی می شوند
میازهی اتفاقی (میازهای دروغین –pseudomyiasis )که دراین نوع انسان بر حسب تصادف دچار این عارضه می شود وبیشتر همان میاز دستگاه گوارش درمورد انسان است.اگر انسان از مواد غذایی آلوده به لارو مگسها تغذیه کند ،دچار عوارضی مثل اسهال ،استفراغ شکم درد و...می شودکه به صورت موقت وگذرا می باشد گروههای زیادی از مگسها از جمله لارومگس خانگی از این دسته هستند .البته میاز گوارش درمورد دام میاز حقیقی می تواند باشد (لارومگس گاسترو فیلوس در معده اسب)که عوارضی ایجاد میکند. در مورد انسان لارومگس Eristalis tenax میاز مقعد راایجاد می کند که باعث عوارضی مثل التهاب وعفونت مقعد می گردد.این مگس از خانواده سرفیده است .
-میازهای اختیاری facultative myiasis :دراین گروه ،لارومگسهای مولد میاز جهت تکمیل سیکل زندگی نیازی به بافت زنده ندارند ومی توانند در همان بافت نکروز به زندگی خود ادامه دهند ولی گاهی اوقات به بافتهای زنده مجاور نیز حمله برده وبا تغذیه از ان موجبات ایجاد تخریب ونکروز این بافت ها رافراهم می آورند مگسهای خانواده کالیفوریده ،موسیده وسارکوفاژیده میتوانند موجبات این میاز را فراهم می آورند .وجود یک عفونت اولیه موجبات هجوم این مگس ها به بافتهای انسانی ودامی را فراهم آورده است .
Obligatory myiasis –میازهای اجباری
عارضه اصلی میازیس رااین دسته از لاروهای مگس ها ایجاد میکنند .دراین گروه از مگسها ،لاروشان جهت تکمیل سیکل زندگی به بافت زنده نیاز دارد ،ازاین جهت مگسهای یاد شده لاروگذاری ویا تخم گذاری خود رادر بافت زنده وحفرات طبیعی بدن انسان ودام انجام میدهد .به طور کلی میازیس یک بیماری زئونوز است وبنابراین انسان به طور اتفاقی در سیکل این عارضه قرار می گیرد .برای مثال سه مگس لاروشان در ایران به عنوان عمده عوامل میازیس مورد توجه قرار گرفته اند :
مگسchrysomyia bezziana میاززخم
از خانواده کالیفوریده (مگسهای آبی –سبز)که تخم گذاری خود رادرون بافتهای زخم شده قرار می دهد ولارو آن میاز اجباری بافتهای زنده است
-مگس های شطرنجی (ولفارتیا ماگنیفیکا)گونه ولفارتیا ماگنیفیکاکه هرگز برروی اجساد لاروگذاری نمی کنند .می توانند میاززخم ،گوش ،بینی وچشم باشند واز خانواده سارکوفاژیده می باشند.
-مگس سسپوOEUSTERUS OVIS
که از خانواده استریده می باشد ومیاز چشم ،حلق وبینی رادرانسان می تواند ایجاد کند .این لارو می‌تواند میاز حلق بیشتر در مورد چوپان ها را ایجاد کند.یک مگس لاروگذار است . لارو گذاری در سینوس های گوسفند انجام می دهد.
کنترل میازها:
1- کنترل مگس های بالغ
2- خروج لارواز عضوکه به عنوان بهترین وسیله درمان شناخته شده است .
3_اقدامات فردی :مثلاًدرمورد مگس سسپوچوپانها از کلاههای توری دار استفاده کنند.
ادامه دارد.....

Mina_Mehr
2nd August 2010, 11:43 AM
به نام خدا...
جلسه ی سیزدهم....
راسته ككهاaphaniptera siphonoptera fleas
حدود 3000 گونه کك وجود دارد كه متعلق به 200 جنس هستند ولي نسبتاً تعداد كمي داراي اهميت پزشكي مي باشند. حدود 94 درصد از گونه ها پستانداران رانيش مي زنند وبقيه انگل پرندگان هستند.ککها خانواده هاي متعددي دارند. ولي آنهايي كه از نظر پزشكي اهميت دارند عبارتند از pulicidae ( پوليسيده) كه شامل جنسهاي Xenopsylla,Pulex,T unga,Ctenocephaites مي باشد.
مورفولوژي : ظاهراً فاقد بال هستند5/8-1 ميلي متر هستند. و كم و بيش بيضي شكل و در طرفين فشرده هستند. پاهاي عقبي براي جهيدن درست شده است. قطعات دهاني سوراخ كننده - مكنده دارند.
ککها را به دو دسته تقسيم مي كنند: 1- شانه دار2- فاقد شانه
شانه يا ctenidium از پشت سر هم قرار گرفتن چندين دندانه كيتين ساخته شده است. گزنوپسيلا، پولكس و تونگا جزءککهاي فاقد شانه و كتنوسفاليدس جزء ککهاي شانه دار است.
ککهاي نر داراي يك پنيس هستند كه در داخل شكم برگشته است. و ماده داراي اسپرماتكاي 3 قسمتي هستند. شكل پنيس و اسپر ماتكا در گروه هاي مختلف ککها داراي اشكال متفاوتي هستند.
آلولژي و بيولوژي ککها :
ککها داراي دگرديسي كامل هستند. جنس نر و ماده هر دو خونخواري مي كنند. ککها تخم هاي خود را درون لانه میزبان خود و يا در شكاف ديوارهاي گلي و يا درون خار و خاشاك و گردوغبار مي گذارند. ککها داراي 3يا2 مرحله لاروي هستند. دوره زندگي از تخم تا بالغ 3-2 هفته طول مي كشد. در طول شبانه روز مي توانند از ميزبان خود خونخواري كنند.
بعضي ازککها مثل كك طاعون x.cheopis انگل موقت و غير اختصاصی هستند. بعضي ديگر مثل كك انسان p.irritans انگل موقت و اختصاصي انسان هستند. بعضي از ککها مثل تونگا انگل دائمي و غير اختصاصي انسان و خوك هستند. عده اي ديگرمثل كك پرندگان اكيدنوفاگا گالينا انگل دائمي و اختصاصي پرندگان وحشي و مرغ و خروس هستند.
اهميت پزشكي:
1- انتقال طاعون plague
عامل بيماري طاعون ميكروبي yersinia peltis است. ناقل جهاني آن كك طاعون x.cheopis است. ناقل آن در ايران x.buxtoni,x.astiae است. كانونهاي بيماري در ايران استانهاي غربي و شمال غربي هستند. مخازن بيماري جوندگان وحشي هستند.
كك ناقل در اثر خونخواري از ميزبان آلوده، باسيلهاي طاعون را دريافت كرده و اين باسيلها دردستگاه گوارش قدامي به شدت تكثير يافته و باعث ايجاد يك توده ميكروبي شده و موجب انسداد بخش دوم دستگاه گوارش كه عمل بلوكاز گويند، مي شود. بنابراين كك دائم احساس گرسنگي كرده وپی در پي خونخواري ميكند و در نتيجه ککها خون خورده شده را به صورت آلوده به باسيل طاعون از طريق ضمائم دهاني به بيرون استفراغ مي كنند. اين روش انتقال بيماري طاعون در نوع طاعون خياركي يا بابونيك ديده مي شود. در دو نوع ديگر طاعون كه طاعون پنومونيك ياريوي و طاعون سپتي سمي مي باشد انتقال نيازي به كك ندارد. طاعون يك بيماري زئونوز است كه توسط خونخواري ککهاي گوناگون به صورت اپي زئونوزي دربين جوندگان در آمده و سپس به وسيله خونخواري ککهايي كه مشترك بين انسان و جونده هستند، انسان در سيكل بيماري قرار می گيرد. كك ناقل پس از مدتي خود نيز در اثر حالت بلوكاز مي ميرد.
2- انتقال تيفوس آندميك (تيفوس مورن):
عامل بيماري ريكتزيا موزري) تيقي( است. كك ناقل كه در وهله اول كك طاعون و در وهله دوم كك انسان است در اثر خونخواري ريكتزياها را دريافت كرده و ريكتزياها در دستگاه گوارش كك تكثير پيدا كرده و پس از مدتي در مدفوع كك ديده مي شود. مدفوع آلوده از راه زخم گزش كك، زخم های روی پوست بدن وغشاء های ملتحمه ظریف میزبان بعدی راآلوده می کنند . يك بيماري زئونوز است. و مخصوص رات ها rats مثل Rattus rattusاست.
3- سستودها:
ديپيليديوم كانينوم يكي از معمولي ترين كرم هاي نواري سگها و گربه ها مي باشد و گاهي در بچه ها ديده مي شود، در صورتي كه هيمنولپیس دي مينوتا ، رات ها ،موش ها و گاهي انسان را آلوده مي كند. اين كرم هاي نواري مي توانند به وسيله كك ها به انسان و جوندگان منتقل مي شوند . تخم اين انگل ها با مدفوع رات ها و ديگر حيوانات اهلي دفع مي شود، و ممكن است بوسيله لارو كك ها كه ازمدفوع تغذيه مي كنند خورده مي شود. لارو اين انگلها در بدن ککها به حالت سيستي سركوئید در مي آيد. در صورت بلعيده شدن اين ككهاي آلوده انسان و حيوانات اهلي به اين انگلها مبتلا مي شوند. گزنوپسيلا خنوپیسن ناقل اين بيماري است.
4-tungiasis Chigoeیاfigger
اين بيماري توسط فعاليت كوچكترين كك شناخته شده در دنيا يعني Tunga penetrans ايجاد مي شود. اندازه اين ككها حدود يك ميلي متر است.
ككهايي كه ازشفيره خارج مي شوند به دنبال ميزبان مناسبي ميگردند. پس از خونخواري نرها ميزبان را بزرودي ترك مي كنند ولي ماده ها پس از بارور شدن در نقاط نرم پوست مثل لاي انگشتان پا يا زير ناخن انگشت پا وارد پوست می شوند.دیگر نقاط وهمچنین کف پا ممکن است مورد حمله این كک قرار بگیرد. كفل افرادي كه عادتا روي زمين مي نشينند مثل گدايان و بچه هاممكن است آلوده شود و آلودگي شديد خصوصا ً‌نزد افراد جذامي ديده شده است.
انگل بوسيله پاره كردن پوست و ايجاد تونل زير پوست ميزبان قرار مي گيرد. در اين حالت به تغذيه ادامه مي دهد. اطراف محل استقرار كك قرمز و خارش دار مي شود و ممكن است آلودگي ثانوي باعث ايجادزخم و چرك شود. تخم ريزي كك روي بدن صورت ميگيرد ولي تخم ها روي زمين مي افتند. درصورتيكه شدت آلودگي و مدت آن طولاني باشد منجر به قطع عضو مربوط مي شود.
5-تريپانوزوما لوئيسي
اين بيماري در رات ها وجود داد و توسط مدفوع كك مي تواند منتقل بشود.
كنترل:
كنترل گلها از دو ديدگاه صورت مي گيرد.
1- از ديدگاه آفت اهلي. در اين صورت ككها بايد بوسيله گردپاشي حيوانات اهلي و سمپاشي اماكن آلوده كنترل شوند. نظافت محيط زيست و جاروب كردن مستمر فيزيكي از راههاي پيشگيري است.
2- ازديدگاه ناقل بودن طاعون: در اين صورت لانه هاي جوندگان بايد بوسيله سمومي مثل سوين (كاربايل) از گروه كاربارمات انجام مي گيرد كه يك سم سيستميك است. كك ناقل و جونده بايد همزمان نابوده شونده بنابراين از اين سموم استفاده مي شود.
رده عنكبوتيان Arachnida
بدن عنكبوتيان بر حسب گروههاي مختلف از tagme هاي مختلف تشكيل شده است.
الف- بدن در راسته عنكبوتها aranea و رطيلها solpugida از دو tagme تشكيل شده است. در اين دو گروه سر و قفس سينه در يكديگر ادغام شده است و تشكيلcephalothorax(سفالوتراکس) ( سر-قفس سينه) را داده است و قسمت دوم شكم ياabdomen است. سفالوتراكس را prosomaوشكم را episthosomaنيز گويند.عقربها نيز بدنشان به همين شكل تقسيم بندي شده است.
ب- بدن در راسته كنه ايهاAcarina نيز از دو قسمت تشكيل شده است. سرhead وبقیه بدن idiosoma
راسته عنكبوتها
عنكبوتها داراي يك جفت پاي حسي كه پدیپالپ ناميده مي شوند هستند. در قسمت قدامي سفالوتوراكس كیسه ی زهري قرار دارد و محتويات آن از راس كلسيرها خارج مي شود.
عنكبوتها با تزريق زهر طعمه خود را فلج كرده و يا مي كشند و سپس آن را به مصرف مي رسانند.
يك گونه عنكبوت كه بيوه سياه ياblack widow ناميده مي شود كهlatrodectus mactans لاترودکتوس ماكتانس گويند. زهر آن بسيار دردناك و مسموم كننده است و مي تواند كشنده باشد و داراي خاصيت نوروتوكسيك است.
ادامه دارد...

Mina_Mehr
2nd August 2010, 11:45 AM
به نام خدا....
جلسه ی چهاردهم...
راسته رطيلها solpugida
برخلاف عنكبوتها، شكم رطيلها به صورت بندبند ومشخص است و داراي كلیسر هاي بزرگ و غير زهري هستند. گازگرفتن آنها بوسيله كلسيرها مي تواند منجر به عفونتهاي باكتريايي شود. شكم درعنكبوتها يكپارچه به نظر مي رسد و داراي كلیسر هاي زهري هستند.
براي درمان گزش با عنكبوتهاي زهري مثل بيده سياه L.mactansويا loxosceles reclusa (لوكزوسلز ركلوزا) از تزريق وريدي 10 ميلي ليترmethocartamol( يك گرم در 10 ميلي ليتر سرم فیزیولوژی) و به دنبال آن 10 ميلي ليتر گلوكتات كلسيم 10 درصد مانع تشنج مي شود.
بستن موضع گزيده شده با رگبند نيز بسيار مهم و كمك كننده است آنتي توكسين بيوه سياه از شركت مرگ شارپ آندروقابليه است.
كنه ايها Acarina
كنه ايها به دو گروه كلي تقسيم مي شوند:
الف- كنه ها ticks
ب-مايت ها mites
طبقه بندي علمي آنها بر حسب محل قرار گرفتن سوراخ تنفسي است ولي در اينجا ما طبقه بندي ساده و كاربردي را مي گوييم:
كنه ها داراي اندازه هاي ماكروسكوپيك هستند و بيش از 2-3 ميلي ليتر طول دارند. مايت ها داراي اندازه هاي ميكروسكوپيك هستند.
مايت ها در روي بدن مجهز به موهاي ابريشمي بلند است ولي كنه ما اين موها را ندارند.
1- هيپوستوم يا خرطوم در كنه ها داراي دندانه است ولي مايت ها فاقد دندانه است.
كنه ايها داراي يك نوع دگرديسي خاص هستند كه شامل مراحل تخم –لارو- نمف و بالغ مي باشد. تمامي كنه ها و مايت ها مهم از نظر پزشكي تخمگذار هستند ولي مايت ها pymotes=pediculoides زنده زا هستند.
كنه ها (راسته متاستيگماتا)
كنه هاي مهم پزشكي و دامپزشكي به 2 خانواده آرگازيدهargasidae و ايكسو ديده ixodidae تعلق دارند.
مرفولوژي مقايسه اين كنه هاي آرگازيده و ايكسو ديده: كنه هاي آرگازيده را وقتي از سطح بالا (پشتي) در حالت نمفي و بالغ مورد بررسي قرار دهيم، سر و قطعات دهاني زير بدن idiosoma پنهان است و ديد نمي شوند، در صورتيكه در مورد كنه هاي ايسكو ديده، سر وقطعات دهاني از ناحيه پشتي ديده مي شوند.
كنه هاي ايسكو ديده در سطح پشتي مجهز به يك پلاك كيتيني و محكم به نام اسكوتوم هستند و بنابراين به كنه هاي سخت hard ticksموسوم هستند. كنه هاي آرگازيده را كه فاقد اين پلاك هستند را كنه هاي نرم يا soft ticks گويند.
اكولوژي و بيولوژي مقايسه اين كنه هاي نرم و سخت :
هر دو خانواده خو نخوراند.داراي نوعي دگرديسي ناقص هستند.

كنه هاي آرگازيده كنه هاي ايكسوديده
خونخواري: چندين ساعت 3-1 هفته
تخمگذاري: 5-4 نوبت (بطور متناوب) يكبار تخم گذاري
لارو:1 مرحله 1 مرحله
نمف:5-4(8 دفعه هم هست) 1مرحله
تخمگذاري كنه ها در شكاف در و ديوارهاي گلي ويا روي علفهاي هرز صورت مي گيرد.
اهميت پزشكي كنه هاي آرگازيدهArgasidae :
1-انتقال تب راجعه كنه اي (آندميك)
عامل تبهاي راجعه كنه ايي از يك منطقه جغرافيايي به منطقه ديگر تفاوت دارد و گونه هاي متفاوت بورليا هستند و ناقلين آنها هم به صورت منطقه اي تفاوت پيدا مي كنند. تب راجعه كنه ايي اصلي ايران تب راجعه كنه ايي بومي ايران است كه در تمامي نقاط ايران به جز خوزستان وجود دارد.
عامل تب راجعه كنه اي بومي ايارن بورليا پرسيكا است و كنه،ornitho dorous tholozani است. عاملين ساير تب هاي راجعه كنه ايي در ايران عبارتند از:
- تب راجعه microti borrelia ناقل آن o.erraticus است و در برازجان – بوشهر و خوزستان وجود دارد.
- تب راجعهb.latishevi كه ناقل آن كنه o.tartakoveski است در خراسان سبزوار و گرگان وجود دارد.
مخازن بيماري در تمامي موارد بالا علاوه بر خود كنه ناقل، جوندگان وحشي هستند. كنه ناقل دراثر خونخواري , بورلياها را دريافت مي كند. بورلياها ظرف 24 ساعت از جدار دستگاه گوارش عبور کرده ووارد هموسل می شوندودر همولنف به شدت تكثير پيدا مي كنند.درتمامي موارد بالا هم كنه هاي كامل و هم كنه هاي مرحله نمف و لارو بوسيله گزش كنه و تزريق بزاق آلوده بورلياها را منتقل مي كنند. اما در مورد كنه o.mobata كه ناقل بورليا دوتونی درافریقاست در حالت نمفی ولاروی از طریق بزاق وگزش کنه ودر حالت كامل بوسيله مايع كوكسال هم بورلياها را منتقل مي كنند. سایركنه هاي ارنيتودور دفع مايع كوكسال خارج از بدن ميزان صورت مي گيرد.

2- تب كيو Q fever :
يك بيماري ريكتز يابي است كه عامل آن كوكسيلا بورنتي Coxiella burneti است. اين بيماري كم و بيش انتشار جهاني دارد و اصولاً بيماري جوندگان، پستانداران كوچك و چهار پايان اهلي است. بيماري به آساني به افرادي كه از شير يا ديگر غذاهاي آلوده استفاده مي كنند منتقل مي شود. انتقال به وسيله گزش كنه هاي آرگازيده و احتمالاًایکسودیده هم صورت مي گيرد. انتقال از راه تخم هم در بين كنه ها وجود دارد.
اهميت ديگر كنه هاي آرگازيده از نظر پزشكي مربوط به جنس آرگاس مي باشد:
كنه مرغي Argas persicus
بزاق آن حاوي توكسين است كه براي جوجه هاي مرغ به شدت كشنده است ولي ناقل بيماري عفوني براي انسان نيستند.
اهميت پزشكي كنه هاي ايكسو ديده:
1-فلج كنه ايي tick paralysis
بعضي از كنه هاي سخت مخصوصاandersoni dermacentor در ماسنتور آندر سوني و گونه هاي مختلف ايسكو دس، هيالوما و همافيزاليس مي توانند در انسان دامها، حيوانات دست آموز و حيوانات وحشي وضعي ايجاد كنند كه فلج کنه ای نامیده می شود.علائم فلج کنه ای که در اثر خونخواری وتزریق بزاق کنه های ایکسودیده ایجاد می شود در انسان عبارت است از یک فلج حاد بالارونده كه روي پاها اثر مي كند و درنتيجه شخص قدرت راه رفتن و ايستادن را از دست مي دهد و به علت فلج شدن اعصاب محركه تكلم، تنفس و عمل بلع بااشكال صورت مي گيرد.
اشکال در تنفس مي تواند حيوانات و در موارد نادري انسان را بكشد. پس از جداكردن كنه معمولاً بيمار طي چند روز يا چند هفته كاملاً بهبهود مي يابد. فلج كنه اي عامل بيماريزا ندارد بلكه مواد سمي بزاق كنه ماده كه در مدت طولاني تغذيه به ميزبان تزريق مي شود باعث فلج مي گردد. اين بيماري با اهميت كمتري توسط كنه هاي آرگازيده نيز منتقل مي شود.
2-بيماريهاي آربوويروسي: آنسفاليت بهار و تابستان روسي، تب هموراژيك( مسك) بيماري جنگلي كياسانوز، تب هموراژيك كريمه اي كنگو، تب كنه كلرادو، آسفاليت هاي كنه ايي توسط گرش كنه منتقل مي شوند.
در سالهاي اخير در ايران تب Crimean-congo haemorragic fever( CCHF) ديده شده است. كه بوسيله گزش كنه هاي هيالو مارژيناتوم منتقل مي شود.
3-بيماري هاي ريكتز يايي منتقله توسط كنه هاي ایکسودیده: تب لکه ای کوههای راکی –تيفوس كنه اي سيبريه-تب بوتونوز توسط گزش و خونخواري كنه، مدفوع كنه و يا له كردن كنه منتقل مي شوند. درتمامی مواردانتقال از راه تخم هم وجود دارد.
4-بيماري تدلارمي كه عامل آن فرانسيسلا تولارنسيس است توسط گزش كنه هاي ايكسوديده نيز صورت مي گيرد. ساير روشها تماس مستقيم با گوشت آلوده و حيوانات آلوده زنده يا جسدآنها است .

كنترل:
1- كنترل علفهاي هرز
2- سمپاشي اماكن آلوده با انواع کنه کشها و حشره كشها
3- حمام كنه كش براي حيوانات آلوده
4- استفاد از دور كنندگان


مايت ها mites :
2 مايت هم از نظر پزشكي اينجا شرح داده مي شود.
1- عامل گال انسان (جرب ساركوپتي) sarcoptes scabiei
از خانواده ساركوپتيده و راسته آاستيگما تا مي باشند.
ساركوپتس ها داراي اشکال بيولوژيك متعددي برحسب نوع ميزبان خود هستند ولي از نظر مورفولوژي شبيه هم هستند.
مورفولوژي : اين مايت ها داراي بدني نسبتاً كروي هستند. روي بدن آن مجهز به خطوطي مثل اثر انگشت است. روي بدن مجهز به تیغه هايي هستند. نرها 2/0 ميلي متر و ماده ها حدوداً 4/0 ميلي متر هستند. داراي 4 جفت پا هستند كه جفت 1و2 در ناحيه قدامی بدن و جفت سوم و چهارم در ناحيه خلفي بدن قرار دارند. در نرها در انتهاي جفت اول، دوم و چهارم پاها مجهز به پديسل pedicel هستند و جفت سوم فاقد آن وداراي يك عدد موي طويل ابريشمي شكل مي باشد و ماده ها فقط جفت دوم واول پا ها مجهز به پديسل مي باشد و جفت سوم و چهارم مجهز به يك عدد موي طويل ابريشمي شكل است.
اکولوژي و اهميت بيماريزايي :
داراي دگرديسی ناقص هستند و انتشار جهاني دارند. مايت هاي ماده در محل هايي از پوست که ظريف و چين خورده است وجود دارند مثل بين انگلشتان پا, مچ ها, آرنج ها, پا ها, آلت تناسلي، پوست بيضه ها, لينوها و زير بغل مستقر مي شوند ( از گردن به پايين در مورد انسان). مايت هاي ماده تقريباً يك ساعت پس از قرار گرفتن روي پوست خودرا در آن پنهان مي كند. وقتي ماده ها در لايه سطحي پوست پنهان شدند, روزانه حدود 3-2 ميلي متر دالانهاي پيچ در پيچ حفر ميكنند كه در سطح پوست به صورت خطوط مارپيچ نازك و به طول چند ميلي متر تا چند سانتی متر ديده مي شوند. مايت ها (هيره ها) سلولهاي جلد را جويده و از مايعات مترشحه آن تغذيه مي كند و در مدت پيشرفتش در دالانها 6-4 تخم بزرگ مي گذارد تخم ها طي 3-5 روز باز شده ولاروهاي كوچك و پا از آن خارج مي شوند. اين لاروها از دالانها بيرون آمده و روي پوست قرار مي گيرند و در آنجا تعداد زيادي از آنها مي ميرند ولی تعداد کمی موفق مي شوند كه در لايه شاخي پوست پنهان شده يا وارد پياز مو شوند، اين لاروها تونل ايجاد نكرده بلکه گودال كوچكي برای پوست اندازي moulting pocket بوجود مي آورند. لارو از مايعاتي كه سلولهاي آسيب ديده پوست ترشح مي كنند تغذيه كرده و رشد مي كنند ولي گودال را به تونل تبديل نمي نمايد.
لارو پس از 3-2 روز پوست اندازي كرده و به نمف تبدیل مي شوند. دوره زندگي از جسم تا تخم 31-14 روز به طول مي انجامد. پارازيت اجباري ودائمي بدن انسان هستند. اين بيماري دارای 3 علامت 1- خارش شبانه 2- وجود دالانها يا تونلهاي زير پوستي 3- وجود تاولهاي مرواريدي شكل مي باشد.
فعاليت لاروها،نمف هاوبالغین منجر به ايجاد بيماري گال يا جرب مي شود, ارتباط مستقيم با عدم رعايت بهداشت فردي دارد.
2- عامل جرب دمودسي (دمودكس فوليكو لوروم )(demodex fouicolorum)(راسته ی پرواستیگماتا )
جنس دمودكس گونه هاي متعددي از هيره هاي )مايت هاي( غيرعادي دارد. كه بعضي از آنها باعث بروزگال شديدي در حيوانات مي شوند و فقط يك گونه دمودكس فوليكولوروم ياهيره )مايت( كه فوكيلول مو را آلوده مي سازد. اين هيره بسيار كوچكmm (4/0 -3/0) است. بدني كرمي شكل دارد و 4 جفت پا در يك ردیف قرار دارد و شكم مخطط دارند. دمودكس ها درفوليكول هاي مو، غدد چربی مخصوصاً بيشتر روي پلك ها، بيني، گونه ها، در قسمت هاي مجاور بيني و همچنين درترشحات گوش (موم گوش) و جوش كوچك صورت يافت مي شوند و از ترشحات زير جلدي خصوصاًSebum تغذيه مي كنند. ماده ها در پايه موها تخم مي گذارند و لارو 6 پا از تخم خارج مي شود كه پس از پوست اندازي به نمف و در پايان به بالغ تبديل مي گردد . كليه مراحل رشد كه 15-13 روزطول مي كشد در فوليکولهاي مو يا غدد چربي انجام مي شود. درباره بيولوژي دمودكس ها اطلاعت كمي در دست است ولي از قرار معلوم گروه كثيري از مردم بالغ خصوصاً خانم ها بدون اينكه آگاه باشند دمودكس دارند. روي بچه ها و جوانان دمودكس بندرت يافت مي شود.
هر چند گاهي ممكن است دمودكس ها باعث درماتيت، جوش، زرد زخم واگيردار يا ورم پلك بشوند ولي معمولاً به نظر نمي رسد كه اثرات سويي ايجاد كنند. شستشوي روزانه با آب و صابون مي تواند آلودگي را كاهش دهد.

پایان...

Mina_Mehr
2nd August 2010, 11:51 AM
مجموعه ی فوق جمع بندی کامل و آموزش تقریبا جامعی در ارتباط با درس حشره شناسی پزشکی هست که امیدوارم همگی دوستان بتونن استفاده ی مفیدی رو از این بخش ببرن....[shaad][golrooz]
موفق باشین[golrooz]



http://uc-njavan.ir/images/ohqrbjft7pzngo2h9zaz.jpg

منبع : سایت علمی نخبگان جوان

استفاده از مطلب تنها با ذکر منبع مجاز است

00220022
3rd May 2012, 10:23 AM
با سلام
از بابت مطلب هايي كه نوشتي ممنون دوست عزيز[tashvigh]
ميشه كمي از پشه هاي مولد مياز و بيماري مياز صحبت كنيد[soal]
ممنون

salehe.b
6th January 2013, 10:19 AM
عالیییییییییییییییییییییی ییی

hamidepourahmadi
18th September 2013, 03:30 PM
سلام وخسته نباشیدمرسی ازاین مطالب خوبتون من این ترم حشره دارم اگه تااخرادامه بدیدعالی میشه کمک زیادی میتونه به بچه های علوم آزمایشگاهی بکنه بازم ممنون[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد